فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹از حضرت کم نخواه
🌹ائمه مدیون کسی نمیشن
#استاد_عالی
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انتظار امام زمان (عج) از زنان و دختران چیست؟
🎤 #حجت_الاسلام_حائری_پور
🔴 خواص تسبیحات حضرت زهرا
🔵 امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
🌕 هر کس تسبیحات حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى نماید.
📚 وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۰۲۳، ح ۳
🆔پ
🔴🔵 داستان پیرمرد قفل ساز و امام زمان
#داستان_تشرف
🌺 مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید. شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد. معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت. این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و... صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).
🔺 تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد،
و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
🔷 اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:
به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
♦️ آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند:
🌹 مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم.
🔶 امیر مؤمنان علی (ع):
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید».
📚 بحارالانوار ج ۷۲ ص ۳۳
ویژگیهای مشترک امام مهدی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) - (بخش سوم)
🔺️ امام مهدی (علیه السلام) میفرماید: «ِفی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» برای من در (زندگی و رفتار) دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله الگو و سرمشقی نیکو است.
🔸️با نگاهی به ویژگیهای این دو معصوم بزرگوار، جمله حضرت(عج) نمود مییابد.
🔺️ ۳. کناره گیری از مردم و ...
🔸️بعد از آن تلاشی که حضرت زهرا(س) برای هدایت مردم و برگرداندن ولایت به حضرت علی(ع) کرد، و مورد بی مهری و ستم قرار گرفت، از مردم فاصله گرفت و در خانه مشغول عزاداری و گریه بر فقدان پدر شد، امّا این بار هم مورد بی لطفی قرار گرفت.(۱)
🔸️«اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطۀ کثرت گریهات ما را اذیّت میکنی. لذا حضرت زهرا از مدینه خارج و به سوی قبر شهدا میرفت، وقتی ناراحتیهای قلبی خود را با گریستن خالی میکرد به سوی مدینه بازمیگشت.» (۲)
🔸️در صحیح بخاری که از کتابهای مؤثق اهل سنت است آمده، که وقتی حضرت زهرا(س) فدک را مطالبه کرد، ابوبکر خودداری کرد و چیزی را از فدک به او نداد. آن حضرت از ابوبکر ناراحت شد. پس از او کناره گیری کرد و با او سخنی نگفت تا از دنیا رفت.(۳)
🔸️امام مهدی (عج) از هنگام ولادت، از مردم و به ویژه ستمگران، مخفی بود. در آغاز ولادت، فقط بعضی از شیعیان خاص موفق به دیدار آن حضرت شدند. در زمان غیبت صغری امکان ملاقات شیعیان بسیار محدود تر شد و در زمان غیبت کبری به اوج خود رسید.
🔸️خود حضرت مهدی (عج) در توقیع شریف به شیخ مفید میفرماید: اگر چه ما در مکان دور دستی زندگی میکنیم، مکانی که از خانههای ستمگران به دور است، به جهت مصلحتی که خداوند برای ما و شیعیان ما دیده در این دوری، امّا ما از خبرهای شما آگاه هستیم.(۴)
📚 منابع:
۱. ویژگی های امام مهدی و حضرت زهرا (س) ، علی مصلحی پایگاه اطلاع رسانی حوزه
۲. زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها : ترجمه و تحقیق از جلد ۴۳ بحار الانوار ترجمۀ روحانی ، ص۵۷۲
۳. صحیح بخاری – کتاب المغازی – باب غزوه خیبر- حدیث ۴۲۴۰ و ۴۲۴۱
۴. احتجاج طبرسی ترجمه جعفری ج۲ ص۶۵۰
در پلاسکو چه گذشت...
⭕️شهید رضــا شـفیـعــی آتش نشان اهل شهرری
خانواده آتشنشان ٢٧ساله در تدارک برگزاری جشن عروسی او و همسر عقد کردهاش بودند که پسرشان بهجای بردن عروس به خانه بخت، در ساختمان پلاسکو دلاورانه به کام شعلههای آتش رفت وپس از آخرین مأموریت شجاعانهاش، به سوی ابدیت پرواز کرد.
این در حالی بود که هنوز رنگ آمیزی خانه عروس و داماد خشک نشده بود و خانواده رضا حتی تالار محل برگزاری عروسی آنها را هم رزرو کرده بودند. هر دو خانواده در هیجان و تلاطم تدارک برگزاری جشن بهسر میبردند که ناگهان خبر هولناک رسید و عروس خانم و خانواده آتشنشان فداکار سیاهپوش شدند.
رضا خوشحال بود که با گذشت دو سال از عقدشان بالاخره سر و سامان میگیرند و همراه همسر مهربانش راهی خانه بخت میشوند. همیشه شوخی میکرد و خوش اخلاقیاش زبانزد خاص و عام بود.به خاطر همین اخلاق خوبش بود که دل خانواده همسرش بالاخره نرم شد و با وجود شغل پرمخاطرهاش، با وصلت دخترشان و رضا موافقت کردند.اما در چند لحظه و همزمان با آتشسوزی و ویران شدن ساختمان ١٧ طبقه پلاسکو، کاخ آرزوهای رضا، همسر آیندهاش و رؤیاهای شیرین خانوادههایشان در کام شعلههای آتش فرو ماند ودر این میان مادری که آرزو داشت فرزندش را در لباس دامادی ببیند از کوچه و خیابان صدای مردم سوگوار را شنید که با اشک و ماتم فریاد می زدند: «آتشنشان فداکار، شهادتت مبارک.» وقتی خبر حادثه تکان دهنده به گوش تازه عروس رسید نمیتوانست باور کند که در اوج جوانی و قبل از پوشیدن رخت عروسی، همسرش را از دست داده است. بُـهت زده بود. تمام خاطرات دو سالی را که در عقد رضا بود به خاطر آورد. همه کارها انجام شده بود و فقط منتظر شب عروسی بودند تا همراه داماد قدم به خانه بخت بگذارند. ولی نمیتوانست قبول کند که همه امیدش زیر آتش و آهن گداخته مدفون شده و همسر مهربانش اینگونه تسلیم سرنوشت شده است.
روحش شاد
🗓۳۰دیماه سالگرد حادثه تلخ پلاسکو
حاج حسین یکتا:
اینکه حضرت آقا میزنه تختِ سینهی خودش و میگه إنَّ مَعی رَبّی(۱)،
این إنَّ مَعی رَبّی جملهی حضرت موسی پشت رود نیله که سپاه فرعون بهش چسبیده؛
یعنی غرق فرعون نزدیکه.
اینکه آقا میگه به دوستانم میگم دلتون نلرزه، خرمشهرها در پیشه یعنی این...
۱) بیتردید پروردگارم با من است.
«قرآن، سوره شعرا آیه ۶۲»