محله نیوز
#خطبه_فدکیه قسمت 9 🌿ثُمَّ قَبَضَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ وَ اخ
#خطبه_فدکیه قسمت 10
👥ثمَّ الْتَفَتَتْ عليهاالسلام اِلىٰ أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قالَتْ لِجَمِيعِ الْمُهاجِرِينَ وَ الْاَنْصارِ
و اَنْتُمْ، عِبادَ اللّهِ، نَصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ، وَ أُمَناءُ اللّهِ عَلىٰ اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْأُمَمِ حَوْلَكُمْ، زَعِيمُ حَقٍّ لِلّهِ فِيكُمْ، وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ اِلَيْكُمْ.
و نَحْنُ بَقِيَّةٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ، وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ، وَ الْقُرْآنُ الصّادِقُ، وَ النُّورُ السّاطِعُ، وَ الضِّياءُ اللاّمِعُ.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👥آنگاه او بر مردمان توجّهى نمود و تمامى مهاجران و انصار را خطاب نموده، فرمود:
و شما بندگان خدا و پرچمهاى بر افراشته ى امر و نهى خداييد و حاملان دين و وحى او، از سوى خداوند امانت دار برگروه خود و مبلّغ بر امتهاى اطرافتان! رهبر بر حقِّ خداوند [امام اميرالمؤمنین] در ميان شماست، او پيمانى است از زمانهاى پيشين با شمايان.
و اكنون ماييم يادگاران خداوند در ميان شما؛ همراه ماست كتاب گوياى او و قرآن راستين و نور فراگير و پرتو تابان؛
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🥀🥀🥀
◾️eitaa.com/yase_nabavii
◾️کانال یاس نبوی
🔚7)هدف ازآفرینش:
🌀(نیازی نداشت)جزاین که می خواست حکمتش راازاین طریق آشکارسازد.مردم رابه اطاعتش دعوت کند.
🔚قدرت بی پایان خودراازاین دریچه نشان دهد.خلایق رابه عبودیت خودرهنمون گرددودعوت پیامبرانش را ازطریق هماهنگی تکوین وتشریع قوت بخشد
(وقتی بندگان،قدرت و حکمت خدارادرعالم هستی مشاهده کنند،مجذوب طاعت وعبودیت اومی شوند)....>>
▪️بخشی از👆خطبه ی فدکیه
محله نیوز
51 ـ دفاع اُمّ سَلَمه و امّ اَیمَن امّ سَلَمه ، همسر پیامبر و امّ اَیمَن وارد مسجد مى شوند و به عُمَ
۵۵_رها کردن على(علیه السلام)
خلیفه با ترس و دلهره دستور مى دهد که على(ع) را رها کنند، اکنون آنان شمشیر از سر على(ع)برمى دارند و ریسمان را هم از گردنش باز مى کنند. على(ع)مى تواند به خانه خود برود . آرى، تا زمانى که فاطمه(ع)هست، نمى توان از على(علیه السلام) بیعت گرفت!
۵۶_رفتن فاطمه(ع) به زیارت حمزه(ع)
روزهاى دوشنبه و جمعه که فرا مى رسد، فاطمه(علیها السلام) از مدینه به سوى قبرستان اُحُد مى رود. فاصله بین مدینه تا آنجا تقریباً شش کیلومتر است، او با پاى پیاده و آرام آرام این مسافت را طى مى کند تا به زیارت قبر حمزه(ع)برود. حمزه(ع)عموى پیامبر بود و همواره پیامبر را یارى مى کرد. در جنگ اُحد که در سال سوم هجرى روى داد او مظلومانه شهید شد.
۵۷ ـ دیدار سلمان فارسى
شدت غصه ها و دردهایى که این روزها پیش آمده است، قلب سلمان را به درد مى آورد، او دیگر زیاد از خانه بیرون نمى آید، مدّتى مى گذرد...، یک روز على(علیه السلام)به او مى گوید: سلمان! آیا تو هم در حقّ ما، کوتاهى مى کنى؟ چرا به دیدار ما نمى آیى؟ به دیدار فاطمه برو! او مى خواهد تو را ببیند».
سلمان که پیرمردى سالخورده است، با عجله به سوى خانه فاطمه(ع)حرکت مى کند... فاطمه(علیها السلام) به او ماجرایى را مى گوید:
«امروز در فکر بودم که دشمنان بعد از پیامبر، چقدر در حقّ ما ستم کردند، ناگهان در باز شد، سه خانم وارد شدند... آنان، سه حوریّه ، یکى از آنان همسر بهشتى تو بود که به دیدار من آمده بود، آن دو حوریّه دیگر، همسران ابوذر و مقداد بودند».
سلمان به فکر فرو مى رود، زنان مدینه چنان دچار ترس و وحشت از حکومت شده اند که دیگر به این خانه نمى آیند، فاطمه(علیها السلام) دلتنگ شده است و خدا سه حوریّه بهشتى را به زمین فرستاده است تا به دیدار او بروند و با او سخن بگویند.
سپس فاطمه(علیها السلام) ظرفى از خرما به سلمان مى دهد که از بهترین بهشت است.
۵۸ ـ مبارزه اقتصادى فاطمه(علیها السلام)
فاطمه(ع) از یک طرف داغدار پدر است ، هنوز مصیبت او را فراموش نکرده است ، از طرف دیگر مظلومیّت على(ع) ، قلب او را به درد آورده است . اگر چه فاطمه(علیها السلام) بیمار شده است ، امّا هنوز به فکر یارى امام خود است. فاطمه(ع) کسى است که سالیانه هفتاد هزار دینار سرخ درآمد دارد. آیا مى دانى این مقدار یعنى چقدر پول ؟ بیش از سیصد کیلو طلاى سرخ !
۵۹ ـ تصمیم براى غصب فدک
در گوشه اى از مدینه جلسه اى تشکیل شده است . در این جلسه خلیفه همراه با عُمَر و جمع دیگری حضور دارند . عُمَر مشغول سخن گفتن با خلیفه است:
ــ اى خلیفه ! تو مى دانى که مردم بنده دنیا هستند و همه به پول علاقه دارند ، تو باید فدک را از فاطمه بگیرى تا مردم به این خاندان علاقمند نشوند .
ــ امّا فدک از آنِ فاطمه است ، همه مردم این را مى دانند ، سه سال است که فدک در دست اوست .
ــ من فکر همه چیز را کرده ام ، فقط کافى است نماینده و کارگزار فاطمه را از فدک بیرون کنى .
ابوبکر سخن عُمَر را قبول مى کند ، عدّه اى را مأمور مى کند تا به فدک بروند و کارگزار فاطمه(علیها السلام) را از آنجا بیرون کنند .
60 ـ اعتراض على(علیه السلام) به غصب فدک
على(ع) به ابوبکر این نامه را مى نویسد: «به خدا قسم ، اگر اجازه داشتم با شما جنگ مى کردم و با شمشیر خود همه شما را به سزاى کارهایتان مى رساندم ...من همان کسى هستم که در جنگ ها به استقبال مرگ مى رفتم ، آیا یادتان هست چگونه به قلبِ دشمن، حمله مى کردم ؟ امّا من امروز در مقابل همه سختى ها صبر مى کنم».
۶۱ ـ ترس شدید ابوبکر
ابوبکر دستور مى دهد تا مردم در مسجد جمع شوند ، او مى خواهد براى مردم سخنرانى کند . ابوبکر چنین مى گوید: «اى مردم ! من مى خواستم پولِ فدک را صرف تقویت سپاه اسلام بنمایم ، امّا على با این نظر مخالفت کرده و مرا تهدید کرده است ، گویا او با اصل خلافت من مخالف است . من از همان روز اوّل ، از درگیر شدن با على مى ترسیدم و از جنگ با او گریزان بودم ».
۶۲ ـ عُمَر، خلیفه را دلدارى مى دهد
عُمَر برمى خیزد و چنین مى گوید: «خلیفه ! چرا این قدر ترسو و ضعیف هستى ؟ من چقدر زحمت کشیدم تا این خلافت را براى تو آماده کردم ، امّا تو حاضر نیستى از آن
بهره مند بشوی . من بودم که نیروهاى شایسته و کاردان را گرد تو جمع کردم و دشمنانت را آرام کردم . اگر من با تو نبودم على ، استخوان هاى تو را در هم شکسته بود ... از تهدید على وحشت نکن».
چه بسا که سخنان ابوبکر و عمر، چیزى جز عوام فریبى نباشد، آنان قبلاً با هم هماهنگ کرده بودند و این سخنان را گفتند تا مردم را فریب بدهند.
۶۳ ـ طلب یارى از معاذ
«مَعاذ» از بزرگان انصار است، زمانى که پیامبر در مکّه بود و بت پرستان او را اذیّت و آزار مى کردند، معاذ همراه با 74 نفر از مردم مدینه به مکّه رفت، با پیامبر دیدار کرد و از ان حضرت خواست تا به مدینه هجرت کند. همه آنان با پیامبر پیمان بستند که از او و خاندانش دفاع کنند، ولى آنان بعد از پیامبر، پیمان خود را فراموش کردند و از حکومت ظلم و ستم طرفدارى کردند.
اکنون فاطمه(ع) نزد معاذ مى رود به او مى گوید:
ــ اى معاذ! آیا پیمان «عقبه» را به یاد دارى؟
ــ آرى.
ــ اى معاذ! اکنون ابوبکر فدک را از من گرفته است و کارگزار مرا از آنجا خارج کرده است. من آمده ام تا تو مرا یارى کنى و حق مرا از ابوبکر بگیرى!
_ یاری من چه فایده اى دارد؟ من یک نفر هستم و کارى نمى توانم بکنم!
فاطمه(علیها السلام) وقتى این سخن را مى شنود از جا برمى خیزد، او آخرین سخن خود را به معاذ مى گوید: «به خدا قسم، دیگر با تو حرف نمى زنم تا من و تو نزد پیامبر جمع شویم!».
اگر آن روز معاذ فاطمه(علیها السلام) را یارى مى کرد، مسیر تاریخ عوض مى شد.
2450971171.mp3
7.59M
🔊🔉نواهنگ محشر و بسیار زیبای
مادر منه با صدای محمد
حسین پویانفر
🎼باور منه تنها
یاور منه دنیا
اینو میدونه زهرا🥀
مادر منه
#فاطمیه
#پیشنهاد_دانلود 👌👌👌
😍😭😍😭😍😭😍😭
پیامبر اعظم (ص):
إنَّ الله وَعَدَ أن یَدخُلَ الجَّنَّه ثَلاثَه نُفُورٍ بِغَیرحِسابٍ و یَشفَعُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم فِی ثَمانِینٍ الفاً، المُؤذِّن و الامام، و رَجُل یَتَوَضَّا ثُمَّ یَدخُل المَسجِد فَیُصَلِّی فِی الجَماعَه؛
همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر یک از این سه گروه (روز قیامت) می توانند هشتاد هزار نفر راشفاعت کنند وآن ها عبارتند از: ۱- مؤذن ۲- امام جماعت ۳- کسی که وضو بگیرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد.
(مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۸۸)
#نماز_اول_وقت
#مرد_میدان
#سرداردلها
#ابوالمهدی_المهندس
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ
@yase_nabavii