#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠چوب خلال و یک سال معطلی!
🔹احمد پسر حواری میگوید:
آرزو داشتم سلیمان دارانی، یکی از عرفا را در خواب ببینم.
پس از یک سال، او را در خواب دیدم.
به او گفتم:
استاد! خداوند با تو چه کرد؟
گفت:
از جایی میآمدم، قدری هیزم در آنجا دیدم، چوبی به اندازه چوب خلال از آنها برداشتم، نمی دانم خلال کردم یا نه!
اکنون یک سال است که برای حساب همان چوب معطل هستم.
📚بحار، ج ۷، ص ۱۶۱
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠یک زندگی عبرت انگیز...
🔹حضرت نوح دو هزار و پانصد سال عمر کرد، ۸۵۰ سال آن پیش از رسالت گذشت، ۹۵۰ سال آن در ارشاد و تبلیغ قوم سپری شد ۲۰۰ سالش در ساختن کشتی به پایان رسید، و ۵۰۰ سال پس از فروکش کردن آب و نشستن کشتی بر روی زمین زندگی نمود.
در همین فرصت مشغول ساخت و ساز گشت، شهرها را آباد کرد، هر کدام از فرزندانش را در یکی از شهرها مسکن داد، گو اینکه تازه به دوران فراغت و آسایش رسیده است.
🔹روزی در مقابل آفتاب نشسته بود، فرشته مرگ (عزرائیل) به نزدش آمد و سلام کرد، نوح پیامبر جواب داد و گفت:
برای چه آمدی، ای فرشته مرگ؟
عزرائیل پاسخ داد:
برای قبض روحت آمده ام، آمدهام تا جانت را بگیرم.
نوح گفت:
حال که چنین است، مهلت میدهی حداقل جایم را عوض کنم، از آفتاب به سایه بروم؟
عزرائیل گفت:
بلی، مهلت دادم.
🔹نوح پیامبر بلند شد از آفتاب به سایه رفت.
عزرائیل گفت:
ای نوح! تو این همه عمر کردی دنیا را چگونه یافتی؟
حضرت نوح گفت:
ای عزرائیل! روزگاری را که در این دنیا به سر بردم، برایم همانند از آفتاب به سایه آمدنم بود. (آنچنان سریع و بی ارزش برایم گذشت).
اینک مأموریت خود را انجام بده و روحم را بگیر! عزرائیل هماندم روح حضرت نوح را گرفت و این پیغمبر بزرگ الهی برای همیشه چشم از جهان فرو بست.
📚 بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۰۲۸۵
📌آری نباید به این زندگی چند روزه، دل بست.
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠ثواب نه هزار سال عبادت
🔹میمون بن مهران می گوید:
با امام مجتبی علیه السلام در مسجدالحرام بودم. حضرت در آن جا معتکف و مشغول طواف بودند.
نیازمندی نزد ایشان آمد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا، به فلان شخص مقداری بدهکارم و از عهده قرض او برنمی آیم. اگر ممکن است مرا کمک کنید».
🔹امام فرمودند: «به صاحب این خانه! [و اشاره به کعبه کردند] متأسفانه در حال حاضر، پولی در اختیار ندارم».
شخص نیازمند گفت: «ای فرزند رسول خدا! پس از او بخواهید که به من مهلت بدهد؛ چون مرا تهدید کرده است که اگر بدهی خود را نپردازم، مرا به زندان بیندازد».
حضرت طواف خود را قطع کردند و همراه آن مرد به راه افتادند تا نزد طلب کارش بروند و از او مهلت بگیرند.
🔹عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! گویا فراموش کرده اید که در مسجد قصد اعتکاف کرده اید».
حضرت فرمودند: «نه فراموش نکرده ام؛ ولی از پدرم شنیدم که پیامبر اکرم فرمود: هر کس حاجت برادر مؤمن خود را برآورد، نزد خدا مانند کسی است که نُه هزار سال روزها روزه گرفته و شب ها را به عبادت گذرانیده است»
📚 بحارالانوار، ج، ۷۴ ص ۳۱۵.
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠کار شیطانی!!!
🔹امام صادق (علیه السلام) حال یکی تاجران را جویا شدند.
یکی از حاضران گفت:
او آدم خوبی است، ولی تنها عیبش این است که تجارت را ترک کرده و بیکار است.
🔹حضرت سه بار فرمودند: "عمل الشیطان" ترک تجارت و بیکاری کار شیطانی است.
سپس فرمودند: رسول خدا شتری را که از شام آورده بودند خرید و آن را فروخت، و باسود آن، وام خود را پرداخت کرد و بقیه را بین خویشاوندان خود تقسیم نمود، خداوند در باره تاجران خوب میفرماید:
🔹«رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله: [۱] مردانی هستند که تجارت و داد و ستد، آنها را از یاد خدا باز نمی دارد، آنان تجارت و مادیات را پلی برای هدفهای خدا پسند قرار میدهند.»
📚۱. نور آیه ۳۱.
بحار ج ۸۳، ص ۵.
📌 بنابراین بیکاری عمل مخرب شخصیت و زندگی است که باید از آن به شدت بر حذر بود.
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠تاثیر دعا در کنار سفره احسان...
🔹حفص بن عمر میگوید:
وضع مالی من بهم ریخته و فقیر شده بودم.
در مدینه خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم و از فقر شکایت کردم، حضرت فرمودند:
«هنگامی که به کوفه برگشتی، بالشتی در خانه ات هست آن را به ده درهم بفروش و برادرانت را به مهمانی دعوت کن، و از آنها درخواست کن که برایت دعا کنند.»
🔹می گوید:
وقتی به خانه برگشتم، همان طور که امام فرموده بودند، بالشت را فروختم و طعامی تهیه کردم، و دوستان را به مهمانی دعوت نمودم و از آنها خواستم دربارهام دعا کنند.
به خدا سوگند طولی نکشید یکی از بدهکارانم دم در آمد و پول زیادی که از او طلب داشتم به من داد، آنگاه دنیا به من روی آورد و کارهایم سامان پیدا کرد.
📚 بحار ج ۴۷، ص ۳۸۱.
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 بدترینِ انسانها
🔹مسلمانان در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله اجتماع کرده بودند، حضرت در ضمن سخنرانی فرمودند:
«آیا مایلید از بدترین انسان به شما خبر دهم؟»
گفتند: بلی! یا رسول الله خبر دهید.
🔹پیامبر فرمودند: «آن کس که خیرش به دیگران نرسد، زیردستش را بزند، و همیشه علاقه داشته باشد تنها غذا بخورد، مبادا کسی در کنار سفره ی طعام او بنشیند.»
حاضران میپنداشتند، از این شخص بدترکسی نیست.
🔹حضرت فرمودند:
«از این بدتر هم هست، میخواهید او را معرفی کنم؟»
اصحاب گفتند: بلی یا رسول الله! معرفی فرمایید.
پیامبر فرمودند: «بدتر از او، کسی است که مردم نه امیدی به خیرش دارند و نه از شرش در امانند.»
🔹اصحاب گمان کردند خداوند بدتر از چنین فرد، کسی را نیافریده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
«میخواهید از این بدتر را به شما نشان دهم؟»
اصحاب گفتند: بلی یا رسول الله نشان دهید.
پیامبر فرمودند: «آدمی که بسیار فحش دهد، لعن و نفرین کند و ناسزا گوید. هرگاه از مسلمانان نزد او نام برده شود، از بدگویی او کوتاهی نکند و هر کس نام او را بشنود، لعن و نفرینش کند.»
📚 بحار: ۷۲، ص ۱۰۷
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 صبر در مرگ فرزند
🔹هنگامی که قاسم، نخستین فرزند حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، از دنیا رفت پیامبر وارد منزل شدند و دیدند خدیجه کبری گریه میکند.
حضرت فرمودند: چرا گریه میکنی؟
حضرت خدیجه عرض کرد:
«از مرگ قاسم دلم آتش گرفته و جگرم میسوزد.»
🔹پیامبر فرمودند:
آیا نمی خواهی پسرت قاسم کنار درِ بهشت بایستد آنگاه که تو را دید دستت را بگیرد و تو را به بهشت ببرد و در بهترین منزل بنشاند.
این برنامه برای مؤمنانی است که در دنیا مصیبت فرزند میبینند ولی صبر و تحمل مینمایند.
زیرا خداوند متعال عزیز و بزرگتر از آن است که میوه دل بنده اش را بگیرد و آن بنده هم برای خدا صبر کند ولی خداوند او را عذاب نماید.
📚 بحار ج ۱۶، ص ۱۵.
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠یک مهمانی ساده
🔹صفوان میگوید:
عبدالله بن سنان بر من مهمان شد پرسید:
چیزی در منزل داری؟
گفتم: آری.
آنگاه پسرم را پول دادم مقداری گوشت و تخم مرغ بخرد.
🔹عبدالله گفت:
پسرت را کجا فرستادی؟
گفتم: فرستادم کمی گوشت و تخم مرغ بخرد.
گفت: او را برگردان، سرکه و زیتون نداری؟
گفتم: چرا، سرکه و زیتون داریم.
🔹عبدالله گفت:
همان ها را بیاور.از حضرت امام صادق علیهالسلام شنیدم فرمودند:
«نابود باد کسی که آنچه در خانه دارد برای برادر مؤمنش کم شمارد و نابود باد شخصی که هر چه برادرش برای او آورد کم به نظر بیاورد.»
📚بحارالانوار ج ۷۵، ص ۴۵۲
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠حقوق برادران ایمانی
🔹معلی بن خنیس میگوید:
از امام صادق پرسیدم:
مسلمان چه حقی بر برادر مسلمان خود دارد؟
🔹امام فرمود: هر مسلمانی بر برادر مسلمان خود، هفت حق واجب دارد، هرگاه یکی را ضایع کند، از ولایت خدا و اطاعت او خارج میشود و دیگر بهره ای از رحمت خدا ندارد.
🔹عرض کردم: فدایت شوم آنها کدام است؟
امام فرمود:
➖کوچک ترین آن حقوق این است که هرچه برای خود میپسندی، برای او نیز بپسندی، و آنچه برای خود دوست نمیداری، برای او نیز دوست نداشته باشی.
➖دوم: او را به خشم نیاوری و ناراحتش نکنی و در پی خشنودی برادر ایمانی خود باشی و به خواسته هایش عمل کنی.
➖سوم: او را با جان، مال، زبان، دست و پای خود یاری کنی.
➖چهارم: مواظب و راهنمای او باشی، همانند آینه عیبهای او را نشان داده و بر طرف نمایی.
➖پنجم: تو سیر و او گرسنه، تو سیراب او تشنه، تو لباس به تن و او عریان نباشد.
➖ششم: هرگاه تو خدمتگزار داشتی او نداشت، سزاوار است که خدمتکارت را نزد او بفرستی، تا لباسهایش را شسته و برایش غذا و طعام فراهم کند و سایر کارهای خانه را انجام دهد.
➖هفتم: سهم و بهره او را نیکو نموده و دعوت او را بپذیری، و هنگام بیماری به عیادتش بروی و در کنار جنازه اش حاضر شوی، و هرگاه دانستی که احتیاجی دارد پیش از آنکه از تو تقاضای کمک کند، پیش قدم باشی و خواسته ی او را بر آوری.
و هرگاه به این دستورات عمل کنی رابطه ی دوستی او را محکم ساخته و از عهده انجام وظایف خوب برآمده ای.
📚 بحار، ج ۴۷، ص ۲۲۴
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑#شاه_خراسان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠خواستههای حضرت آدم علیه السلام
🔹وقتی که شیطان از درگاه خداوند رانده شد، از خداوند خواست تا در مقابل عبادتش او را بر فرزندان آدم مسلط سازد، همانند خون در قلبهایشان جاری گردد؛ پروردگار خواستههای او را پذیرفت.
🔹حضرت آدم متوجه قضیه شد، عرض کرد:
«خداوندا! شیطان را بر من مسلط کردی و مانند خون در رگهایم جاری است. بنابراین برای من نیز در برابر شیطان امتیازی قرار بده.»
🔹خداوند به آدم وحی کرد:
ای آدم! چند چیز را به تو دادم؛
1⃣ هرگاه یکی از فرزندان تو تصمیم بر انجام گناهی بگیرد ولی آن را انجام ندهد، چیزی برای او نوشته نمی شود و اگر انجام دهد، فقط یک گناه برای او نوشته میشود.
2⃣ هر یک از فرزندانت تصمیم بر انجام کار نیک گرفت ولی بجا نیاورد، یک ثواب برای او نوشته میشود، و اگر بجای آورد، ده ثواب برای او نوشته میشود.
🔹آدم عرض کرد: «خدایا! برایم بیفزا »
خداوند فرمود:
3⃣ هرگاه یکی از فرزندانت معصیت کند، سپس توبه کند او را میبخشم.
آدم عرض کرد:« خداوندا! بیفزا! »
🔹خداوند فرمود:
4⃣ برای آنها وقت توبه را توسعه دادم تا هنگامی که روحشان به گلوگاه برسد. در این وقت آدم (علیه السلام) عرض کرد:
«یارب حسبی؛ خدایا! همین اندازه برای من کافی است.»
📚بحار: ج ۶، ص ۱۸ و ج ۷۱، ص ۲۴۹
https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031