eitaa logo
محبوب‌:)
26 دنبال‌کننده
186 عکس
19 ویدیو
0 فایل
بوی محبوب که بر خاک احبّا گذرد، نه عجب دارم اگر زنده کند عَظم رَمیم! کپی؟ فوروارد کن گرامی! صندوق انتقادات و پیشنهادات: https://daigo.ir/secret/2123889484
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/56438758/1373 خاکِ عاشق‌خیزِ سرتاسر شِفا...✨
عالی شد🙂 تو کتابخونه نشسته‌م کنار ستون با پام آروم ضرب گرفته‌بودم از زیر میز آروم می‌زدم به ستون یه‌کم که گذشت سرمو اوردم بالا دیدم عه ستون اونورتره که بله دوستان پای نفر رو به‌رویی‌م بود😊
_
محبوب‌:)
_
همه‌چیز در بهترین حالت ممکنه، هیچ دردی رو توی قلبت حس نمی‌کنی، همه‌چیز در عالی‌ترین و نورانی‌ترین شکل خودشه، تو می‌درخشی و ممکن نیست که چیزی تو رو ناراحت بکنه، همه حواست معطوف به یک منبع عظیم از عشق و نوره همه این اتفاق‌ها در یک لحظه رخ می‌ده و تو همه‌ی عمرت رو با خاطره‌ی این یه‌لحظه زندگی می‌کنی هربار که یادش میوفتی، مزه‌ی شیرینش به همون وضوح تکرار می‌شه و بازم حالتو خوب می‌کنه. دعا می‌کنم اگه یه‌روز اونقدری پیر شدم که هیچکس و هیچ چیزم یادم نیومد، خاطره‌ی اون روزای شیرینی که کنار تو بودم رو هیچوقت یادم نره. تو روشن‌ترین بخش زندگی منی.
محبوب‌:)
- هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق... •شهیدابومهدی‌المهندس
- هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق... •شهیدحاج‌احمدکاظمی
محبوب‌:)
#پلی‌لیستِ_محبوب ✨
دلم گرفته بود، خواستم اینو پلی کنم و پاشم به کارام برسم یه‌دفعه دیدم برای سال ۱۴۳۵ عه! بیشتر دلم گرفت یازده سال از آلبوم صلوات گذشته یازده سال! باورم نمی‌شه
محبوب‌:)
#پلی‌لیستِ_محبوب ✨
لمحمد الجواد ضحکت جراحاتی✨🎉
بچه‌ها چرا باید شبا بخوابیم؟ شب خیلی خوبه که کلی از وقتمون استفاده می‌شه چرا انقد به شب کم توجهی شده؟
فک کن درس درباره اینه که چگونه مطالعه‌ی بهتری داشته باشیم؟ بعد ما اینو باید امتحان بدیم بعد همینم بلد نیستیم حفظ کنیم
-
محبوب‌:)
-
- جسمم توی شهره؛ توی خونه زندگی‌، وسط شلوغیا و بدوبدوها اما دلم، ایستاده گوشه‌ی باب الفرج! با تمام حواسش خیره شده به گنبد طلایی و همونطور که لبخند به لب داره، بی‌صدا و بی‌اختیار اشک می‌ریزه. فکرش خالی از هر فکر و خیالیه؛ قلبش آرومه و هیچ طوفانی نمی‌تونه تکونش بده. دلم ایستاده جلوی ایوون طلا؛ یه لیوان آب از اون آب‌خوریای خوشگل پر کرده و همونطور که روبه‌روی ساقی کوثر ایستاده، زیر لب زمزمه می‌کنه: و سقاهم ربّهم شراباً طهورا. دلم نجفه. نجف. از چی بنویسم؟ از نجف؟ نمی‌شه. «قلم قناریِ گُنگی‌ست.» مگه شکوه نجف رو می‌شه با واژه توصیف کرد؟ به نجف که می‌رسیم، باید سکوت کنیم؛ از شارع‌الرسول آروم آروم گذر کنیم و بوی دهین و عطرهای عربی رو عمیق نفس بکشیم. بعد که وارد حرم شدیم، مودبانه کفش‌هامون رو دربیاریم و زیر لب بگیم: انّک بالوادِ المقدّسِ طوی! بعد از باب‌الفرج وارد بشیم و به ‌روی خادمای تفتیش لبخندِ پرمحبتی بزنیم. آروم آروم وارد صحن بشیم. چشممون که به ایوون طلا و اون خورشیدِ روی گنبد بیفته، تازه می‌فهمیم که چقد ناتوانیم از وصفِ علی!