ایتا - 💠مَھدآ⁷²¹💠

ساعتای ۵ و نیم و ۶ صبح بود که از خواب پاشدم، وضو گرفتم و نمازمو خوندم
اومدم برم بخوابم دیدم صدای تلوزیون میاد...

47 مشاهده21:36

گفتم لابد از دیشب روشنه و برم خاموشش کنم،
دیدم مادرم نشسته پای تلوزیون، و داشت گریه میکرد

43 مشاهده21:36

هیچوقت هیچوقت یادم نمیره
شبکه ۳
دعای ندبه

45 مشاهده21:37

مادرم اکثر اوقات پای دعا گریه میکنه
ولی اون روز گریه هاش خیلی خیلی فرق داشت

45 مشاهده21:37

وقتی متوجه اومدن من شد، مث اینکه بغضش بترکه شدت گریه هاش خیلی بیشتر شد...

45 مشاهده21:37

گفتم چیشده مامان؟ آرومتر بقیه خوابن...

47 مشاهده21:38

اسممو صدا کرد و گفت...
مالکِ اشترت رفت ...

48 مشاهده21:38

گفتم چیییی؟
چییی میگییی؟

47 مشاهده21:38

دیدم مردم دارن تو تلوزیون مرگ بر امریکا میگن و صدای داد و بیدادشون بلنده

44 مشاهده21:38

اخه وسطِ دعا؟
مرگ بر امریکا؟
نه..

44 مشاهده21:39

نمیخواستم باور کنم...، نمیتونستم باور کنم...

1 مشاهده21:39

رفتم تو اتاق و درو بستم و سریع رفتم سراغ گوشیم...

1 مشاهده21:39

مطالب بعدی