💌داستان تشرف علی بن مهزیار خدمت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
"قسمت دوم "
🌱سپس مرا مخاطب ساختند و احوال مردم عراق را پرسیدند. عرض کردم: آقا چرا شما از ما دور و آمدنتان به طول انجامیده است؟
🌱فرمودند: پسر مهزیار، پدرم ـ ابومحمد(ع) ـ از من پیمان گرفته... و به من امر فرموده که جز در کوههای سخت و بیابانهای هموار نمانم. به خدا قسم، مولای شما امام حسن عسکری(ع) خود رسم تقیه پیش گرفت و مرا نیز امر به تقیه فرمود. و اکنون من در تقیه به سر میبرم تا روزی که خداوند به من اجازه دهد و قیام کنم.
🌱عرض کردم: آقا چه وقت قیام میفرمایید؟ فرمودند: موقعی که راه حج را بر روی شما بستند و خورشید و ماه در یک جا جمع شدند و نجوم و ستارگان در اطراف آن به گردش درآمدند.
🌱عرض کردم: یابن رسولالله این کجا خواهد بود؟
فرمودند: در فلان سال، دابةالارض، در بین صفا و مروه قیام کند در حالیکه عصای موسی و انگشتر سلیمان با او باشد و مردم را به سوی شرّ سوق دهد... به سوی کوفه میآیم و مسجد آن را ویران میکنم و طبق ساختمان اول، آن را بنا میکنم و ساختمانهایی را که ستمگران ساختهاند خراب مینمایم. و به همراه مردم حجّ اسلامی را انجام میدهم و به مدینه میروم، حجره اطاق خاص حضرت رسول(ص) را خراب کرده، آن دو تن را که در آنجا مدفون هستند، بیرون میآورم و دستور میدهم آنها را با بدنهای تازه به کنار بقیع بیاورند. به دو شاخة خشکیده امر میکنم آنها را به دار بیاویزند و مردم به وسیلة آن دو آزمایش میشوند، امّا سختتر از آزمایش اول. منادی از آسمان صدا میزند! ای آسمان! نابود کن. و ای زمین! بگیر. در آن روز بر روی زمین کسی باقی نمیماند جز مؤمنی که قلبش خالص به ایمان باشد.
🌱عرض کردم: مولای من! بعد از آن چه میشود؟ فرمود: بازگشت، بازگشت، بعد این آیه را تلاوت فرمود:
ثمّ رددنا لکم الکرّة علیهم و أمددناکم بأموالٍ و بنینٍ و جعلناکم أکثر نفیراً
پس (از چندی) دوباره شما را بر آنان چیره نمودیم و شما را با اموال و پسران یاری دادیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر کردیم.
🌱علی بن مهزیار گوید: چند روزی میهمان آن حضرت در آن خیمه بودم، و استفاده از انوار و علومش میکردم! تا آنکه خواستم به وطن برگردم. مبلغ پنجاه هزار درهم داشتم، خواستم به عنوان وجوهات تقدیم حضورش کنم.
🌱امام(ع) فرمودند: از قبول نکردنش ناراحت نشوی، این به علت آن است که تو راه دوری در پیش داری و این پول مورد احتیاج تو خواهد بود. پس خداحافظی کردم و به طرف اهواز به راه افتادم، و همیشه به یاد آن حضرت و محبتهای ایشان هستم و آرزو دارم باز هم آن حضرت را ببینم.
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬«از این نوع شیعهها نباش!»
👤 استاد #پناهیان
⁉️ امروز مشکل اول شیعیان چیه؟
🔅 ما باید به خدا و امام زمان تضمین بدیم که بعد از ظهور دچار غرور نمیشیم...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
💬امام صادق علیه السلام فرمودند
مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ؟» فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: كَيْفَ نَسُوؤُهُ؟ فَقَالَ: «أَمَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ، فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ، فَلاَ تَسُوءُوا رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ سُرُّوهُ
▫️شما را چه میشود که پیامبر خدا را آزار می دهید
مـردی گفت چـگونه پیـامبر را آزار میدهیم؟
حضرت فرمــودند
آیـانمی دانید کارهایتان برآن حضرت عرضه میشود
هرگاه گناهی در آن ببیند او را اندوهگین میسازد
پس به پیامبر خدا بد نکنید و اورا شادمان بگردانید
📚اصول کافی جلد ۱ صفحه ۴۰۷
فرق رسول خدا با امام زمان ما چیست؟
بیایم امام زمانمان را اذیت نکنیم...
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
♨️داستان تشرف یکی از علمای اصفهان...
بسیار زیبا و نکته دار👌
علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید:
🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است.
ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى رفته و روضه مى خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است.
وقتى اين روضه تمام مى شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى آيد و مى گويد:« آقا سيد در راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟
ايشان مى گويد: «مى روم مشكلى ندارد» و قبول نمی کند همراهی بیاید.
نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد.
منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یک نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد.
بعد آن آقا كه پشت سر من مى آمد؛
🔸گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
🔹گفتم:« سلام عليكم» .
🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
🔹گفتم:« بفرماييد».
🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند.
🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن مبارک رفتند.»
مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم.
🔸 باز آن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟»
🔹گفتم:« بله سعى كرد كه از بين ببرد».
🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟»
🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند».
🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!»
آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🔹گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد».
🔸گفتند:« چى هست؟»
🔹گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.
اما در جريان متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».
آن آقا كه پشت سر بود،
🔸 فرمود:« درست است.»
آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست.
|حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری|
#امام_حسین #امام_زمان #عاشورا
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹رابطه ی امام زمان (عجل الله) با مؤمنین
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
انسان شناسی ۱۴۹.mp3
11.84M
#انسان_شناسی ۱۴۹
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
#دکتر_رفیعی
🏅موفقترین انسانها کسانی هستند که:
تمام لذتهای دنیاییشان برایشان نورانیت میآورد!
🔺و احمقترین انسانها کسانیاند که:
عباداتشان هم برای دنیاست و تاریکشان میکند!
ما از کدام دستهایم؟
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
مهارتهای زندگی💪
زمینه سازان ظهور💚(فرزند پروری)
مهم ترین حساسیتهای نوجوان عبارتند از:
نگاه به دیدهٔ کودک به او:
نوجوان از این که به او به دیدهٔ کودک بنگرید، بسیار حساس است و از این مسأله رنج می برد. بسیاری ازدل سوزیهای مربیان، پدران و مادران برای نوجوان، چنین پیامی دارد
مقایسه:
نوجوان از این که او را با دیگران (خواهر و برادر، فرزندان نزدیکان یا همسالان) مقایسه کنید، متنفر است.
تبعیض:
از دیگر حساسیتهای نوجوان، تبعیض بین او و دیگر خواهر و برادران است.
بی اعتمادی به او:
نوجوان دوست دارد به او اعتماد داشته باشند. بسیاری از سؤالات مربیان و یا والدین از او و گوشه و کنایه ها، از بی اعتمادی به وی حکایت دارد و حساسیت او را بر می انگیزد.
#مهارتهای_زندگی
#زمینه_سازان_ظهور
#امام_زمان
👌مطالب موثق مهدویت
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
سخنرانی شب عاشورا 1400 .mp3
17.51M
🎙 سخنرانی
💢 موضوع: پاسخ به پرسش های حسینی و گوشه ای از صحنه های امتحان کربلا
☑️ سخنران: استاد محمدی شاهرودی
✴️مطالب #مناسبتی #ماه_محرم
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
💠امام صادق علیهالسلام فرمودند:
✳️«هر کس آبی بیاشامد و جدم
حسین علیهالسلام را یاد کند
و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید،
✳️ خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد، و او را در جایگاههای بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد. پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهرهای خندان محشور میشود»
📚منتهی الامال صفحه ۳۴۳
#سلام_بر_حسین
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
#مهارتهای_مهرورزی 51
برای حفظ دوستی هامون
به همدیگه کمـ🤝ـک کنیم!
🖍لجبازی ممنوع
🖍اختلاف انگیزی ممنوع
🖍زودرنجی ممنوع
🖍توقع داشتن ممنوع
✔️اینـا؛
راهِ شـادی رو به جمع شما میبندن!
#چله_های_انتظار
#مهارتهای_مهرورزی
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi