‹❤️🌹›
#چادرانہ
مَـنیِک دُختَـرِ چٰـادُری ام
مِیدانَـم که آنقَـدر ارزِش داشتم...!
که بِہانتِخابِ او، رِیحانِہخِلقَتَـششُـدَم
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
عملیات کربلای پنج شهدا
بیشتر از ناحیه پهلو تیرمیخوردن!
- رمزعملیاتیازهرابود(:
🔴 این بنده خدا حتی عکس آرمیتا گراوند رو هم نمیتونه پیدا کنه عکس مدل کره ای رو گذاشته بعد ما توقع داریم فهم و درک داشته باشه توی سه ثانیه نمیشه هم تذکر حجاب داد هم دعوا بشه هم درگیر بشن هم کتک بزنن هم سرشو بزنن به میله هم دوستای صمیمیش انکار کنن هم خدا صبرمون بده با این موجودات🚶♂
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشک های امدادگر فلسطینی هنگام خارج کردن یک کودک از زیر آوار🥺
#محور_مقاومت
#طوفان_الاقصی ✌🏻
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
خانوادش انقدر غیرتمند هستن عکس دخترشون رو روی آگهی ترحیم نزدن
اونوقت براندازا عکسای شخصی بنده خدارو همه جا پخش کردن
مدیون خودش و خانوادشید
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
به خانواده آرمیتا گراوند و همه خانواده هایی که بخاطر مرگ مغزی عزیزشون رو ازدست میدن تسليت میگیم
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
کاشروزیبرسه،کهبههمهمژهبدیم..
یوسففاطمهآمد!! دیدی؟!
منسلامشکردم:))
پاسخمداد ، امامپاسخشطوریبود
باخودمزمزمهکردمکهامام..
میشناسدمگراینبیسروبیسامانرا؟!
وشنیدمفرمود :
توهمانیکه«فـــرج»میخواندی• :)
اَلَّلهُمـّ عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
چه بی حرم چه باحرم
میگیره دستمو زهرا مادرم
دنیا که هیچ، تو محشرم
میگیره دستمو زهرا مادرم
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت دوم)
در همین حال ماشین وانتی چراغ زد و به طرف جمع ماشین ما نزدیک شد. این آقای سید صدا زدند: حاج محمد بیا اینجا. وانت نزدیک ما شد و توقف کرد اما راننده را ما ندیدیم مثل اینکه راننده نداشت. آقای سید به خانمها فرمودند: سوار شوید و خود آقا درب پشت ماشین را باز نمودند و خانمها پشت وانت سوار شدند. یکی از خانمها گفت: این خانم علم الهدی مبتلا به پادرد است اگر امکان دارد جلو سوار شود، چون نمیتواند پایش را بلند کند. آقای سید بلافاصله جعبه ای را از کنار جاده برداشتند و زیر پای سیده نهاده فرمودند حالا میتواند سوار شود و روی خود را برگرداندند که نگاه نکنند تا خانمها سوار شوند.
✨💫✨
وقتی همه سوار شدیم درب پشت را بستند و خود جلو تشریف بردند. بین راه یکی از خانمها آهسته به من "علم الهدی" گفت: ایکاش قیمت را طی کرده بودیم، اگر مقدار زیادی گفت چه کنیم؟ ناگهان صدای آقای سید از جلوی ماشین بلند شد سه مرتبه که صلواتیه صلواتیه صلواتیه"
و ما خجالت کشیدیم رسیدیم مقابل پمپ بنزین آذر که منزل یکی از خانمها بود و گفتیم همه اینجا پیاده می شویم. صدا زدیم لطفا نگه دارید ماشین توقف کرد. آقای سید پیاده شدند و درب عقب ماشین را انداخته و ما به راحتی پیاده شدیم.
✨💫✨
فرمود: اگر جای دیگر بخواهید بروید اشکال ندارد. گفتیم نه همه اینجا پیاده می شویم. صدا زد: حاج محمد خدا خیرت بدهد تو هم کار داری برو به کارت برس. ماشین حرکت کرد و ما در همان حال متوجه شدیم آقای سید نیست. همه به هم نگاه کردیم و پرسیدیم: آقا کجا رفت؟! هیچ کدام آقا را ندیدیم و ماشین هم پیدا نبود. فهمیدم عنایت قطب دایره عالم امکان امام زمان ارواحنافداه بوده که ما را به مقصد رسانیدند.
📗ملاقات با امام عصر ج ٢(تشرف بانوان خدمت امام زمان
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi