eitaa logo
باورهای مهدویت
62 دنبال‌کننده
21 عکس
29 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ضرورت طرح مباحث مهدویت در هر بحثی پیش ازپرداختن به مسائل ان، باید به ضرورت و بایستگی ان توجه کرد، تا با انگیزه قوی وکافی وارد ان شد. از این رو در ابتدا چند پرسش را مطرح می کنیم: 1: ایا مباحث مهدویت، کاربرد است و یا صرفاً تئوری و حاشیه ای است؟ 2: ایا مبحث از مهدویت و مسائل آن نیاز بشر امروزاست و می تواند به انتظارات او پاسخ دهد؟ 3: اعتقاد به مهدویت چه تحولی در زندگی انسان مسلمان ایجاد می کند؟ و... موضوع موعود یا مصلح کل، نظریه و اندیشه ای نیست که در طول زمان دراذهان پدید امده وبرای تسکین دردها و ایده ای برای دلداری مظلومان باشد. بلکه هویت شیعه است که با توجه ایات وروایات می توان به ضرورت ان پی برد. https://eitaa.com/mahdavibavar
دراین نوشتار برانیم که به طور اختصار، در ابعاد مختلف به ضرورت طرجح مهدویت بپردازیم: یک: بعد اعتقادی: « اعتقاد » بنیان اصلی زندگی است؛ یعنی، آنچه را که انسان در میدان عمل انجام می دهد، بی تردید به ساختار اعتقادی او بر می گردد. از این رو اگر انسان دارای اعتقاد صحیح و مستحکم باشد، در صحنه عمل گرفتار لغزش و دودلی نخواهد شد. مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل می دهد، معرفت است. با تحصیل معرفت میتوان به این نتیجه رسید که؛ امام زمان عجل الله تعالی علیه تداوم بخش امامت ائمه هدی علیه السلام می باشند، او واسطه فیض الهی، خاتم الاوصیاء و مظهر رسول خدا است، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف طریق معرفت به افریدگار است؛ چنان که در روایات، راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت اولیای خدا وامامان معصوم دانسته شده است. اینان مظهر اسمای الهی اند و شناخت درست انان، می تواند طریق معرفت خدا باشد. شیعه و سنّی از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده اند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه »1 هرکس بمیرد وحال انکه امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده باشد». در برخی از دعاها مأمور شده ایم تا خواهان توفیق معرفت امام باشیم: «اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ظللت عن دینی.»2 ...خدایا حجت خود را به من بشناسان، اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد». آیا با وجود این همه آثار، نباید به شناخت امام (عج) پرداخت و ابعاد وجود مقدس حضرت (عج) را بهتر شناخت؟ چگونه می توانیم نسبت به او شناخت صحیح ودرستی نداشته باشیم؟ در حالی که ان حضرت درعصر غیبت نیز، از فیض الهی خویش، مردم را محروم نمی کند، و همه ی ما مشمول فیوضات امامت او هستیم؟ https://eitaa.com/mahdavibavar
دو: بعد اجتماعی بشر از روزی که روی زمین قرار گرفت، پیوسته در ارزوی یک زندگی اجتماعی سعادت بخش بوده است. اگر این خواسته امکان تحقق خارجی نداشت، هرگز چنین ارزو وامیدی در نهاد وی نقش نمی بست؛ همانطر که اگر غذا یا آبی نبود، تشنگی وگرسنگی هم نبود... « مهدویت »، فکر واندیشه ای است که اثار اجتماعی فراوانی دارد، مهمترین انها، از بین بردن یأس ونا امیدی از پیکره ی اجتماع است. مهدویت؛ یعنی، امید واری به اینده ای روشن وپیامی رهایی بخش به بشر سَر خورده و ستم دیده واینکه روزی یک مرد الهی خواهد امد و انچه مردم بدان امید دارند، تحقق خواهد بخشید. یک مسلمان، باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی که می تواند به خواسته های مشروع او به طور کامل پاسخ دهد ونظامی را بر اساس حق و عدالت شکل دهد، نظام زیبای حکومتی اسلام است که شکل کامل ان در عصر ظهور ولی عصر (عج) تحقق خواهد یافت. این، یعنی امید، نشاط وزندگی. این اندیشه انقدر روشن است که حتی برخی از مستشرقان ( نظیر ماربین فیلسوف المانی ) هم بدان تصریح کرده است: «از جمله مسائل اجتماعی بسیارمهم که همیشه { می تواند } موجب امید واری ورستگاری { باشد} همانا اعتقاد به وجود حجت عصر وانتظار ظهور اواست». بنابراین اعتقاد به وجود مقدس مهدی موعود (عج) امید را در دلها زنده می کند. انسانی که معتقد به این اصل است، ناامید نمی شود، چون می داند که یک پایان روشن حتمی وجود دارد...سعی می کند که خودش را به ان برساند3 و از حرکت نمی ایستد بلکه سعی درتحقق بخشیدن آن دارد و ازاین رو در برابر سختی ها وناملایمات تن به شکست نمی دهد. این بزرگترین ره اورد اجتماعی برای بشر درپرتو اعتقاد به مهدویت است. https://eitaa.com/mahdavibavar
https://eitaa.com/mahdavibavar
سه: بعد سیاسی تاریخ پیوسته شاهد شکست مکتب ها و حکومت های مختلف درصحنه ی جهانی بوده است. سالیان دراز دو ایده ی غالب – کاپیتالیسمنماینده اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و کومونیسم نماینده سوسیالیسم – با سلاح های اتمی و... جهان را تهدید کردند و این اشکارترین دلیل برناکارآمدی برنامه ها و ایده های انها است. این دو تفکر سالیان متمادی، افکار واندیشه سیاسی جهان معاصر را تحت الشعاع خود قرار داده بود. ولی در طول سالیان گذشته یکی سقوط کرده ودیگری در حال سقوط است زیرا به راحتی می توان چالشهای موجود در اندیشه لیبرال دموکراسی غرب را مشاهده کرد. انچه از بحران های اخلاقی، معرفتی، روانی و تکنولوزی و ....در ان پدید امده، همه نشان آن دارد که این امپراطوری، در انتظار یکشکست سنگین است. حال تکلیف این بشر وامانده و سرگشته از ناکامی ها و شعارهای بی عمل و نظاره گر سراب ها چیست؟ بشر امروزی تشنه یک طرح و نگاه جدید در عرصه سیاسی جهان است. به واقع بشر امروز در یک عطش فوق العاده به سر می برد، و انچه می تواند اورا سیراب کند، فقط طرح مدینه فاضله مهدوی است. نظریه مهدویت، یک اندیشه جهانی است واین اندیشه برای جهان واداره ان طرح وبرنامه دارد. از این رو تنها برنامه ایی که می تواند پاسخگوی بشر معاصر باشد، این اندیشه است، مهدویت در عرصه حکومت دارای اهداف بلند و ارزشی است، وحتی می تواند این فکربرای حکومت دینی، یک طرح اهبردی باشد. اگر مهدویت به خوبی تبیین شود، حرکت های اصلاحی در سراسر جهان جان می گیرد، چنان که انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینه وبستری مناسب برای انقلاب بزرگ امام مهدی (عج) شکل گرفت. https://eitaa.com/mahdavibavar
چهار: بعد تاریخی مهدویت در راستای مسأله امامت و در امتداد نبوت و خاتمیت است، از این رو در مرحله ای حساس از تاریخ اغاز شده وتا امروز ادامه یافته است وتا اخرین لحظه حیات دنیوی بشر نیز باقی خواهد بود. بنابراین چگونگی « امامت » از امام علی علیه السلام تا ولی عصر عجل الله و عکس العمل مسلمانان درباره ی امامت ( به طور عام ) ومهدویت ( به طور خاص ) ونیز حوادث تاریخی در این زمینه می تواند از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار اید. مسأله مهدویت در طول تاریخ مطرح بوده است، روایات شیعه وسنی مملو از بشارات پیامبرگرامی به امدن حضرت مهدی عجل الله است. موعود باوری در طول حیات تاریخی اسلام منشأ آثار فراوان بوده است. جالب اینجا که بسیاری از حرکت های اصلاحی در تاریخ و عصر حاضر متأثر از اندیشه مهدویت بوده است؛ (مثل فاطمیان در مصر، مهدی سودانی در سودان و...) حرکت اصلاحی موعود باوری ان چنان در جامعه اسلامی تأثیر شگرف گذاشت که برخی از دسیسه گران با استفاده از واژه ی مهدی، و ادعای مهدویت عده ای از مردم را درجوامع اسلامی به خود مشغول کردند. https://eitaa.com/mahdavibavar
پنج: بعد فرهنگی یکی از وظایف ما مسلمانان، زمینه سازی و گسترش فرهنگ مهدویت و جلوگیری از تأخیردر ظهور ان حضرت است. کار در بعد فرهنگی در عرصه مهدویت به چند محور نیاز دارد: 1: تبیین استراتژی انتظار استراتژی انتظار: یعنی کلان نگری وبه کار گیری همه نیروها وتوانایی ها برای تحقق ظهورحضرت، این امرتحقق نمی یابد مگراینکه در این عرصه از هر گونه برنامه منفعلانه دوری کرده و خود را به یک برنامه فعال و پر تحرک واداشته تا با سازمان دهی همه نیروها وتوان موجود به اهداف مورد نظر دست یابیم. برای تحرک لازم در این زمینه باید اینده نگری داشت؛ زیرا بدون تبیین روشن اینده نمی توان برنامه درستی تدوین کرد. همچنین باید از تمام ظرفیت موجود در جامعه استفاده کرد تا انتظار به معنای واقعی کلمه شکل بگیرد، در نتیجه راه ازبیراهه شناخته شود و گرفتار انتظارمنفی و ایستا نشویم. 2: اسیب شناسی باید تلاش کرد نقاط اسیب پذیر را شناخت و سعی در حلّ این اسیب ها داشت: به عنوان نمونه، نباید با طرح افراطی ملاقات با امام زمان عجل الله، اساس مهدویت را در ملاقات خلاصه کرد، چرا که با عدم تحقق ملاقات، عده ای دچار یأس و نا امیدی می شوند و... یا به طرح یک طرفه قهر و غضب امام پرداخت. همچنین بایستی مراقب باشیم، مفهوم انتظار، تحریف نشود و اندیشه های نادرست ( مانند: ظلم پذیری و... ) در جامعه حاکم نگردد. 3: دشمن شناسی دشمن ازهر حربه ای استفاده می کند تا جلوی رشد تفکر مهدویت را در جامعه اسلامی بگیرد ویا آن را تحریف کند. با توجه به انچه گفته شد ( ثمرات مهدویت و... )، اگر دشمن این کار را نکند باید تعجب کرد؛ زیرا ماهیت دشمنی همین است، باید کوشید با شناخت صحیح مباحث مهدویت، جلوی هر گونه تخریب و تحریف در ان را گرفت. https://eitaa.com/mahdavibavar
هدایت شده از باورهای مهدویت
https://eitaa.com/mahdavibavar
https://eitaa.com/mahdavibavar
تبیین دشمن شناسی در ضرورت پرداختن به مهدویت که هر موجودي در عالم ، دشمناني دارد و همچنين انسانها، و بين انسانها ، قوم ها ، و مليتها و اديان هر کدام به دليلي ممکن است با عده اي ديگر در تعارض و دشمني باشد. ما مسلمانان از اين موضوع مستثناء نمي باشيم بلکه به دليل اصرار بر حق و حقيقت ، دشمنان ما نيز بيشتر از ديگر اديان مي باشند. دشمنان اسلام و مذهب شيعه و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر کنوني را در دو حوزه ديني و غير ديني مي توان شناسائي کرد : الف) حوزة ديني: از بين اديان جهاني ، بيشترين دشمني را با اسلام ، دين مسيحيت و دين يهود مي نمايد البته بايد توجه داشت که دشمني هاي کنوني نه از جانب کل مسيحيت و يهوديت بلکه گروههايي خاص که در هر دو دين نام صهيونيسم بر خود نهاده اند مي باشد. صهيونيستهاي يهودي و صهيونيستهاي مسيحي که فرقه هائي از مسيحيت پروتستان با نام ايوانجليسم و نو انجيلي هستند ، با اسلام و مسلمانان دشمني خاصي داشته و هيچگاه اين موضوع را در گفتار و رفتار انکار ننموده اند اين دشمنان نيز در حوزه آخرالزمان و منجي گرائي ، نظرات خاص خودشان را دارند و قصد تحقق اين نظرات را نيز در عالم دارند يعني اعتقادات آخرالزمانيِ صهيونيسم مسيحي و يهودي ، همانند يهوديان و مسيحيان سنتي (که بايد دست روي دست گذاشت تا منجي مان بيايد) نمي باشد،‌ بلکه اين صهيونيستها معتقدند که بايد براي آمدن منجي کارهائي را انجام دهند مثلاً ايوانجليست ها مي گويند براي نزول عيسي ( که مدعي اند منجي شان است ) بايد يهوديان عالم را در فلسطين جمع نمود و براي آنها حکومت تشکيل داد و آنها را ياري داد تا دشمنانشان ( که مسلمانان هستند) را نابود کنند و مسجدالاقصي را تخريب و بجاي آن معبد موسوم به سليمان را ساخت تا اينکه منجي بيايد، و اينگونه ادعا ميکنند که منجي مسلمانان دشمن منجي غربي ها و مسيحيان است و بايد منجي مسلمانان و پيروان او را نابود کرد تا جهان متعلق به خودشان گردد ، ناگفته پيداست که اين اهداف صهيونيستي در تعارض با دين هاي آسماني خصوصاً اسلام و مسلمانان مي باشد اما متأسفانه صهيونيستهاي مسيحي و يهودي شديداً اين فکر را با رسانه ها و شبکه هاي ماهواره اي و فيلم هاي سينمائي ترويج مي نمايند و از حوزه فرهنگ سازي نيز گذشته و عملاً به لشکرکشي به خاورميانه دست ميزنند و هدف خود را نيز زمينه سازي براي نزول منجي معرفي مي نمايند يعني با اسم دين مبارزه با اديان و به اسم منجي به مبارزه با منجي عالم مي روند! همچنين در بخشي ديگر از جبهه ديني مي توان از يهوديان صهيونيست نام برد که اعتقادات آخرالزماني شان تقريباً با ايوانجليست هاي مسيحي يکي است بجز قسمت آخر آن ، يعني يهوديان به ايوانجليست ها اين خادمان حلقه بگوششان هم فرصت حيات نمي دهند و معتقدند منجي بني اسرائيل که آمد ، حکومت جهاني يهود برپا مي شود و تمامي ساکنان زمين بجز نژاد بني اسرائيل کشته خواهند شد. https://eitaa.com/mahdavibavar
ب) حوزة غير ديني: مکتب ديگري که درباره آينده جهان در غرب و آمريکا نظرات جدي و خشني دارد، ليبرال دموکراسي است، استراتژيست هاي اين گروه که پايگاه اصليشان در آمريکا حزب دموکرات است، نظرات خطرناکي درباره آينده جهان عنوان مي نمايند. از جمله اين افراد فرانسيس فوکوياما، ژاپني الاصل آمريکائيست که در نظريه و کتاب معروفش "پايان تاريخ" عنوان نمود، تمامي اديان و مکاتب در طول تاريخ ، مارا به اينجا رساندند که بفهميم ليبرال دموکراسي تنها دين و راه زندگي است و مابقي اديان و مکاتب بايد نابود شوند و بشر در آينده يک دين، يک حکومت و يک کشور دارد و در يک حکومت جهاني راه و رسم زندگي بشر ،روش ليبرالي يعني سبک زندگي آمريکايي است و نه چيز ديگر. فرد ديگر اين جبهه نظريه پردازي به نام ساموئل هانتيگتون آمريکايي است که با ارائه نظريه " برخورد تمدن ها " راه را براي اقدامات صهيونيستهاي ليبرال هموار نمود؛ او جهان را به چند حوزه تمدني تقسيم مي نمايد و اعلام مي کند هر تمدني که قويتر است حق است! و چون تمدن غربي برپايه ليبرال دموکراسي از همه قويتر است پس بايد حاکم باشد و مخالفيتش نابود شوند. براي نابودي ديگر تمدن‌ها هم دو راه پيشنهاد مي‌کند: 1- هزم شدن فرهنگي: مثلاً تمدن ارتودکس که شامل روسيه و حوزه پيراموني اش مي شود را در مقابل تهاجم فرهنگي غرب بي دفاع مي داند و اعلام مي کند که بزودي روسيه جزئي از فرهنگ غرب مي شود و تمام ماهيت ديني، ملي، سنت ها و .... به روش ها و فرهنگ و ارزش هاي غربي تبديل مي شوند. 2- نبرد نظامي براي از بين بردن تمدن: درباره تمدن اسلامي با محوريت ايران ، عنوان مي کند با تهاجم فرهنگي نمي شود تمدن اسلامي-ايراني را بطور کامل از ميان برداشت بلکه بايد با جنگي تمام عيار مسلمانان و آثار اسلامي را از بين برد تا اثري از اين تمدن باقي نماند! با توجه به دو رويکرد ديني و غير ديني فوق که در رأس آنها صهيونيستهاي يهودي قرار دارند و هدف مشترکشان نابودي اسلام و مسلمانان است و رهبري هر دو جريان در آمريکا ( با مشخصه دو حزب سياسي نامبرده) در اختيار صهيونيست ها قرار دارد ، صحنه نبرد آينده و دليل دشمني هاي غرب با اسلام و ايران اسلامي روشنتر مي شود. بصورت خلاصه بايد گفت دشمنان اسلام در حوزة ديني و غير ديني ، نظراتي نسبت به آينده و منجي دارند و بر اساس آن نظرات دست به اقداماتي مي زنند که اين اقدامات در حوزة فرهنگ، سياست ، اقتصاد و نظامي گري در جهت دشمني و ضربه زدن به اسلام و مسلمانان و فرهنگ اسلامي است . ميدانيم که يکي از شرايط ظهور حضرت مهدي(عج) پذيرش مردمي براي حکومت الهيِ عادلانة جهاني مي باشد ، که در فرج و ظهور آقا امام زمان (عج) تأثير مستقيم دارد ، درست در مقابل اين ديدگاه اقدامات فرهنگي دشمنان اسلام قراردارند ، آنها براي اينکه ظهور حضرت مهدي(عج) به تأخير افتد و حاکميت آنها بر مردم جهان ادامه داشته باشد ، دست به منحرف کردن مردم و ترويج گناهان در سطح جهان مي زنند و با اينکار به نتيجه مورد نظر خود (که همانا گمراهي بشريت و خواست آنها براي ظلم و فساد و حکومتي مستکبر و جهاني و بي تفاوتي آنها در قبال اعمال ظالمانه حکّام بين المللي و زرسالاران جهاني مي باشد) ، مي رسند و اين انحراف در تفکر و تيرگي باطني ،منجر به نتيجه غم انگيزي براي مظلومين و انسنهاي آزاد در سراسر جهان يعني تأخير در ظهور منجي بشريت حضرت مهدي (عج) مي گردد . https://eitaa.com/mahdavibavar
هدایت شده از باورهای مهدویت
https://eitaa.com/mahdavibavar
مفهوم و جایگاه امامت پس از رحلت پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مهمترین بحثی که در جامعه نوپای اسلامی مطرح شد موضوع خلافت و جانشینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. گروهی براساس اراء بعضی بزرگان صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، خلافت ابوبکر را پذیرفتند و گروه دیگر معتقد شدند که جانشین پیامبر بنا برتعیین ان حضرت، امام علی علیه السلام است. در زمان های بعد دسته اول به عامّه ( اهل سنّت و جماعت ) و گروه دوم به خاصّه ( تشییع ) معروف گردیدند. نکته قابل توجه اینکه اختلاف شیعه وسنی تنها در شخص جانشین پیامبر(ص) نیست؛ بلکه در دیدگاه هر یک، «امام» معنی و مفهوم و جایگاه ویژای دارد که این دو مذهب را از یکدیگر متمایز می کند. برای روشن شدن موضوع، معنای امام و امامت را بررسی می کنیم تا تفاوتِ دیدگاه ها اشکار گردد. « امامت » در لغت به معنی پیشوایی و رهبری است و« امام » کسی است که سرپرستی یک گروه را در مسیری مشخص به عهده می گیرد. و در اصطلاحِ علم دین، امامت به گونه های مختلف تفسیر شده است. به نظر اهل سنّت، امامت حاکمیتی دنیوی( ونه منصبی الهی ) است که از رهگذر ان جامعه مسلمین سرپرستی و اداره می گردد و از انجا که هر جمعیتی نیاز به پیشوا و بزرگی دارند جامعه مسلمین نیز، پس از پیامبر(ص) باید برای خود رهبری برگزیند و چون برای این گزینش راه و رسم ویژه ای در دین ترسیم نشده است، انتخاب جانشین پیامبر(ص) می تواند از راه های مختلف همچون رجوع به اراء اکثریت مردم یا بزرگان انها یا وصیت خلیفه پیشین و یا حتی کودتا و غلبه نظامی باشد. ولی شیعه که امامت را ادامه نبوت و امام را حجت خدا در میان خلق و واسطه فیض او به مخلوقات می داند معتقد است که « امام » تنها به تعیین الهی است که از زبا ن پیامبر(ص)، پیام اور وحی، معرفی می گردد. این ایده به خاطر جایگاه رفیع وبلند امامت درتفکر شیعی است که امام را نه تنها سرپرست ومدیر جامعه مسلمین که بیان کننده ی احکام الهی و مفسر قران کریم وراه بر راه سعادت می داند. به بیان دیگر در فرهنگ شیعه، امام، مرجع امور مردم در دو بخش دین ودنیا است نه ان گونه که اهل سنت معتقد اند که تنها وظیفه خلیفه، حکومت داری و اداره دنیای مردم باشند. https://eitaa.com/mahdavibavar
0100.pdf
7.54M
پی دی اف کتاب شریف مکیال المکارم (مهدویت) هر دو جلد. شرط استفاده صلوات جهت ظهور حضرت عصر ارواحنا له الفداء. https://eitaa.com/mahdavibavar
Mekyalol-Makarem-.apk
1.57M
کتاب شریف مکیال المکارم (مهدویت) جهت استفاده در موبایل. شرط استفاده صلوات جهت ظهور حضرت عصر ارواحنا له الفداء. https://eitaa.com/mahdavibavar
نیاز به امام پس از روشن شدن دیدگاه ها، بجاست به این سؤال پاسخ دهیم که با وجود قران و سنت پیامبر(ص) چه نیازی به امام و رهبر دینی، آنگونه که شیعه معتقد است وجود دارد؟ برای ضرورت وجود امام، دلیل های فراوانی بیان شده است ولی ما تنها به یک بیان ساده اکتفا می کنیم: همان دلیلی که نیاز به پیامبر را بیان میکند، بیانگر نیاز مردم به «امام» نیزاست. زیرا از سویی، اسلام اخرین دین وحضرت محمد(ص) اخرین پیامبر خداست، بنابراین، اسلام باید پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا قیامت باشد. از سوی دیگرقران کریم، اصول وکلیات احکام و معارف الهی را بیان کرده است و تبیین وتوضیح آن به پیامبر(ص) واگذار شده است.4 ولی روشن است که پیامبر(ص) به عنوان رهبر مسلمین، مطابق نیازها وظرفیت جامعه اسلامی زمان خود به بیان ایات الهی پرداخته است ولازم است برای او جانشینان لایقی باشد که همچون او متصل به دریای بیکران علم خدا باشند تا آن چه را پیامبر(ص)، تبیین نفرموده است، بیان کنند ونیاز های جامعه مسلمین را در هر زمان پاسخ گویند. در روایتی که شیعه وسنی از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده اند امده است: «إنّی تارِکُ فیکُمُ الثِّقَلَین کِتابَ الله وَ عِترَتی؛ مااِن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوُابَعدی اَبداً...5 به راستی که من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم: قران و اهل بیتم، تا وقتی که به این دو چنگ بزنید هرگزپس از من گمراه نخواهید شد». طبق این حدیث، هیچ زمانی خالی ازحضورعترت پیامبر در کنار قران نخواهد بود. همچنین امامان علیه السلام نگهبان میراث به جا مانده از پیامبر(ص) ونیز مبیّن و مفسّرحقیقی قران کریم هستند تا دین خدا دستخوش تحریف غرض ورزان و دشمنان قرار نگیرد و این سرچمه زلال تا قیامت، پاک و پاکیزه باقی ماند. بعلاوه « امام » به عنوان انسان کامل، الگوی جامعی در همه ابعادِ انسانی است و بشر نیاز جدی به چنین نمونه ای دارد که با دستگیری و هدایت او، انگونه که در خورکمال انسانی اوست تربیت گردد ودر پرتو راهنمایی های این مربی اسمانی از انحراف ها و دام های نفس سرکش خود و شیطان های بیرونی محفوظ بماند. از مطالب بالا روشن شد که نیاز مردم به امام یک نیاز حیاتی است و برخی از وظایف امام به شرح زیر است: -رهبری و اداره امور جامعه ( تشکیل حکومت ) -حفظ دین و ائین پیامبر از تحریف وبیان صحیح قرآن -تزکیه نفوس و هدایت معنوی مردم https://eitaa.com/mahdavibavar