اشعار مهدوی
جان و دلی و ما را از جان و دل فراتر
معشوق جان ما و تنها نبوده رهبر
عشق تو از دل ما هرگز برون نیاید
جای تو را نگیرد هرگز نگار دیگر
در دیده نقش رویت در سینه مهر رویت
از نقش روی ماهت نقشی نبوده بهتر
حاشا که دست شویم زین قصه تا دم مرگ
حاشا که با وجودت یابم کسی برابر
مشتاق دیدن تو تا آن زمان مرگم
سرباز جانفدای درگاه تو سراسر
ماهی و پر ز نوری رویت که ماه رخشان
در این شب سیاهم رخشنده و منور
کی بوده میل قلبم مایل به آن چپ و راست
حزب علی برایم همواره حزب برتر
#جان_و_دلی
#امام_خامنه_ای_مد_ظله
@mahdavipoems
کن تحمل که دگر رویت او نزدیک است
فجر و پایان شب غیبت او نزدیک است
از غم و جور زمان شکوه مکن تاب بیار
که ظهور و فرج حضرت او نزدیک است
صابری پیشه کن و تاب و تحمل که دگر
فرصت نهضت پر شوکت او نزدیک است
از غم و غصه نکن ناله و فریاد که من
به یقین معتقدم دولت او نزدیک است
دیگران دیر بدانند و ولی ما نزدیک
که به فرموده حق نوبت او نزدیک است
چون به تنگ آمده ای رد و نشان از فرج است
نوبت نهضت پر قدرت او نزدیک است
از خدا خواه که ایمان تو بر جا ماند
که به امّید خدا نعمت او نزدیک است
#ظهور_نزدیک_است_ان_شاء_الله
#انهم_یرونه_بعیدا_و_نراه_قریبا
@mahdavipoems