eitaa logo
اشعار مهدوی
334 دنبال‌کننده
893 عکس
12 ویدیو
0 فایل
اشعار مهدوی را شاید که تو ندیدی! از بوستان شعرم شاید گلی نچیدی! دیوان شعر من را باید بخوانی ای دوست من هرچه دارم اینجا از لطف حضرت اوست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار مهدوی
بعد از ظهورش گوییا برگشته رجعت میکنی والله که بر خلق زمین‌ آقا محبت میکنی برگشته بر ملک‌ جهان بعد از خود صاحب زمان تا‌کی‌ خدا خواهد دگر آقا حکومت میکنی خوش حاکمی باشی حسین ای سرور آزادگان با یاورانت در زمین‌ آقا اقامت میکنی هفتاد و دو نور هدا از سرزمین کربلا خوش دوره ای باشد که تو بر ما امامت میکنی خود می نهی مولای ما منت سر دنیای ما بر ملک دنیای زبون لطف و عنایت میکنی خوش بوده حال مردمان در آن زمان خوش نشان بر کل این ملک زمین‌ آقا خلافت میکنی کاش این من یک لاقبا رجعت کنم در آن زمان آن لحظه باشم من که لب وا کرده صحبت میکنی @mahdavipoems
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار مهدوی
الا یا اهل عالم او امام و مقتدا باشد و او آن قائم آل محمد جان ‌ما باشد الا یا اهل عالم جد او باشد حسین ما که عطشان بی کفن مولا شهید کربلا باشد حسین آن سرور آزادگان باشد شه دین او که‌ مولا منتقم بر خون آن خون خدا باشد تقاص آن لب عطشان او باشد امام ما که او خونخواه خون آن قتیل نینوا باشد امام حیّ و حاضر صاحب عصر و زمان ما زمان را رهبر و فرمانده کل قوا باشد نماند ابتر دگر کوثر به یمن وارث حیدر که او فرزند زهرا و علی مرتضی باشد و او آن آخرین حجت ز درگاه الهی هست که باقیمانده از ذریه آل عبا باشد و او آن وعده حق است که با بانگ انالمهدی رسول و ناجی دنیا ز سوی کبریا باشد نجات آرد جهان را آن یگانه منجی انسان و او احیاگر اسلام و این دین هدا باشد @mahdavipoems
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار مهدوی
ای حضرت صاحب زمان آماده ایم‌ آماده ایم بنما ظهور ای جان جان دل بر حضورت داده ایم مشتاق دیدار توایم آماده و یار تو ایم ما منتظر بر راه تو استاده ایم استاده ایم ای واسط ارض و سما ای جان عالم رخ نما ما بهر استقبال تو آغوش خود بگشاده ایم سرباز جانباز تو و قربانی راه توایم ما مال و جان‌ خود همه بر راه تو بنهاده ایم ای قلب ملک و آسمان ای مهدی ای جان جهان دیدار خود را کن عطا بر روی تو‌ دلداده ایم ما در زمینه سازی عصر ظهورت شهره ایم جوشن به تن پوشیده و ما در مسیر جاده ایم مردانِ از جنس آهن و پولاد بی حد محکمیم ما از دیار کاوه و از نسل رستم زاده ایم @mahdavipoems
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار مهدوی
نزدیکتر از من به من ای در تمام جان و تن ای آنکه تنها بوده ای در هر کجا در هر وطن ای آنکه بودی جاودان در هر مکان و هر زمان ای زنده بی مرگ و میر ای از قدیم و از کهن آه ای خدای مهربان ای خالق هفت آسمان داننده راز نهان واقف به هرچه انجمن ای مالک‌ ملک وجود ای‌‌ از تو هر بود و نبود ای صاحب احسان و جود ای صانع هر مرد و زن بینا به هر نا دیدنی دانا به هر نشنیدنی سامع به هر ناگفتنی غالب به هر روح و بدن تنها پناه بی کسان ای دادرس ای مهربان در این دل آخر زمان شد فتنه ها بد سر شکن من از تو می‌جویم مدد در این دل دوران بد شد درد و غم بیش از عدد شد غصه ها لشکر فکن بر تو پناه آورده ام از دست غم افسرده ام کی تو به دادم میرسی در این زمان پر فتن آور دگر منجی خود آن آخرین ناجی خود تا‌ پیشتر از آنکه این دنیا مرا گیرد کفن دنیا چه بد آشفته و دوران چه بد آزرده است دیگر زمان آن شده تا آید آن شیرین سخن @mahdavipoems