25.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️چهارباغ اصفهان چه سیزده بدری شد سال ۱۴۰۲.
🔹 چه زیبا و شیرین است که شهرهای میهن اسلامی به مصداق آیه شریفه " فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا " ( المائدة : 48 ) در کسب عنوان دار المؤمنین از یکدیگر سبقت می گیرند.
👇👇👇
@mahdavizadegan
22.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدیرعامل تیکتاک، شو چو سوم فروردین طی اولین حضور خود در کنگره آمریکا توسط قانونگذارانی که نسبت به تلاشهای شرکتش برای محافظت از دادههای کاربران ابراز تردید دارند، مورد استنطاق و استیضاح قرار گرفت. https://www.mashreghnews.ir/news/1475779/%
👇👇👇
@mahdavizadegan
منطق استکبار؛ آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران بپسند | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020116000630/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%A9%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%86%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%BE%D8%B3%D9%86%D8%AF
🔰 منطق استکبار؛ آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران بپسند
متن خلاصه شده 👇👇
https://www.farsnews.ir/news/14020116000630/
🖌 توماس هابز، فیلسوف سیاسی شهیر انگلیسی ( 1588- 1679 م ) نسبت به دیگر فیلسوف سیاسی معاصر خود، اسپینوزا ( 1632- 1677م ) در پایه گذاری فلسفه سیاسی دولت مدرن، فضل تقدم دارد.
🖌 مهم ترین مساله برای انسان ها از نگاه هابز صیانت و حراست نفس است. چون در وضع طبیعی یا اولیه آدمیان مجبورند با تکیه بر عقل در برابر دشمنان از خود دفاع کنند.
به عقیده هابز آنچه که آدمیان را در وضعیت جنگی یا همان وضعیت « انسان گرگ انسان » قرار می دهد، استیلای امیال طبیعی آدمی ( همچون غرض ورزی، غرور و کینه ورزی ) است که با قوانین طبیعی ( همچون عدالت، انصاف، اعتدال، ترحم و دوستی ) در تضاد است. پس باید قدرتی کافی و مطلقه تاسیس شود تا ضامن اجرای قوانین طبیعی باشد.
🖌 هابز برای آن که این قوانین برای همگان به سهولت آزمودنی باشد، آنها را در یک اصل یا قانون خلاصه کرده است: « این قوانین به صورتی مختصر و آسان که حتی قابل فهم کم استعدادترین آدمیان است خلاصه شده اند؛ و آن خلاصه این است که « آنچه به خود روا نمی داری به دیگران روا مدار » ( هابز توماس، 1380، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، نشر نی، چ اول: 180 ).
❓ اما آیا آن چیزی که از نظریه دولت مدرن در دو سه قرن اخیر در دنیای غرب عینیت یافته از این قانون طبیعی خلاصه شده پیروی کرده است؟
🖌 تاریخ سیاسی دولت های مدرن غربی گواه این نکته نیست که به قانون طبیعی «آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند» که به عقیده هابز خلاصه همه قوانین طبیعی است، متعهد و وفادار بوده باشند. دولت های غربی که نتیجه نظریه پردازی های فیلسوفان سیاسی مدرن است، چنین نبوده است که آنچه را که برای شهروندان خود می خواستند، برای اتباع دیگر دولت های غیر غربی خواسته باشند.
🖌 تاریخ سلطه استعمار مدرن بر ملت های غیر اروپایی سراسر از تجاوز و استثمار و بردگی و نابودی و تبعیض های قومی و نژادی و فرهنگی است. هند و آفریقا و آمریکا و جهان اسلام در دویست سال گذشته هیچگاه شاهد این نبودند که دولت های غربی آنچه که برای مردم خود نمی پسندند برای آنها هم نپسندند. در اینجا به بارزترین نمونه آن که جهان در روزهای اخیر شاهد آن بوده اشاره می کنیم.
🖌 تیک تاک یک رسانه اجتماعی چینی است که در چند سال اخیر راه اندازی شده است و در میان شهروندان آمریکایی محبوبیت بالایی پیدا کرده است و حتی از شبکه های اجتماعی آمریکایی پیشی گرفته است. همین امر باعث شده دولتمردان آمریکا از فعالیت تیک تاک احساس خطر کرده برای مسدود کردن آن در آمریکا اقدام کنند. آنها فعالیت این شرکت چینی در فضای مجازی را تهدیدی علیه امنیت ملی و آسیب پذیری خانواده ها بویژه کودکان اعلام کرده اند. کنگره آمریکا در هفته گذشته طی جلسه پنج ساعته مدیر عامل تیک تاک، شو چو را به استنطاق و استیضاح می کشاند.
🖌 این رفتار دولت آمریکا با یک شبکه اجتماعی خارجی بیانگر همان رفتار دو گانه این کشور با دیگر ملت ها است. دولت مردان آمریکایی دقیقاً آنچه را که برای شهروندان خود نمی پسندند برای دیگر ملت ها می پسندند. بسیاری از کشورها فعالیت شبکه های اجتماعی آمریکایی را تهدیدی علیه امنیت ملی و اخلاقی و فرهنگی مردم خود می دانند و خواهان تبعیت این شرکت ها از قوانین آن کشورها هستند. با وصف این، هیچیک از آنها برابر این خواسته عقلایی و قانونی تمکین نمی کنند و دولت آمریکا نیز آنها را به تبعیت کردن از قوانین آن کشورها مجبور نمی سازد. چون شبکه های اجتماعی آمریکایی یکی از مهم ترین ابزارهای سلطه دولت آمریکا بر دیگر کشورها است.
🖌 حال اگر این پرسش مطرح شود که چرا دولت های مدرن به آن قانون طبیعی که توماس هابز آن را خلاصه قوانین طبیعی در پایه گذاری جامعه سیاسی مدرن می داند، در تعامل با دیگر ملت ها عمل نمی کنند، پاسخ آن به منطق استکباری دولت های مدرن باز می گردد. منطق استکباری دولت مدرن در تعامل با دیگران بر پایه این اصل استوار است: « آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران مپسند». خوی استکباری در این است که هر آنچه را که مطلوب و مورد پسند است فقط برای خود بخواهد و دیگران را از آن امر مطلوب محروم کند.
🖌 شاید یکی از جدی ترین نقدهایی که بر نظریه فیلسوفان سیاسی مدرن می توان وارد کرد از همین منظر است. آنان دولت مدرن را چگونه تفسیر و تبیین کردند که با منطق استکباری عجین شده اند؟ چگونه است که دولت های مدرن از همان آغاز شکل گیری به قانون طبیعی « آنچه به خود روا نمی داری به دیگران روا مدار » وفادار نماندند؟
✍ داود مهدوی زادگان
16 فروردین 1402
👇👇👇
@mahdavizadegan
آگاهی کاذب در گذشته و امروز
🔸لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَق
آنسان كه باطل را مى شناسيد، حق را نمى شناسيد و آنسان با باطل مبارزه نمى كنيد كه به نابود كردن حق كمر بسته ايد. ( نهج البلاغه/ خطبه 69، ترجمه ابراهیم آیتی )
🔹 امام علی علیه السلام در این جمله به ارزیابی ماهیت و جنس آگاهی مردم کوفه پرداخته است. شناخت آنان از باطل بیشتر از شناخت حق است. اما آیا این سخن به معنای آن است که باطل شناسی مردم کوفه بیشتر از حق شناسی آنان است؟ خیر.
🔹 یکی از خصوصیات باطل شناسی، دشمن شناسی است. مشکل امیر المومنین با مردم کوفه فقدان دشمن شناسی آنان بود. پس، مقصود امام علیه السلام این نیست که باطل شناسی کوفیان بیشتر از حق شناسی شان بوده است تا از آنان بخواهد که حق شناسی تان را با باطل شناسی تان هم تراز کنید. بلکه مراد آن حضرت شدت آگاهی باطل کوفیان است.
🔹 آگاهی باطل آن نوع آگاهی است که از باطل بودن آن نا آگاه ایم؛ یعنی نمی دانیم که این آگاهی باطل است و حقیقت ندارد بلکه تصور بر درست بودن آن داریم. فی الواقع، آگاهی باطل همان جهل مرکبی است که از جهل بسیط فراتر می رود. امروزیان از آن با عنوان « آگاهی کاذب » یاد می کنند. حجم انبوهی از داده های کاذب که دریافت کنندگان آنها را صادق و واقعی می پندارند.
🔹 حضرت وصی علی علیه السلام کوفیان را گرفتار آگاهی های کاذب می دانست. شدت آگاهی کاذب کوفیان به حدی بود که آن حضرت در اصلاح آن در مانده بود. آنچنانکه امام علی علیه السلام درباره مساله حکمیت گوید ( نهج البلاغه، ترجمه ابراهیم آیتی: خ 35 ).
🔹 اگر کوفیان باطل شناس بودند می توانستند باطل را ابطال کنند، نه آنکه حق را ابطال کنند. امیر المومنین علی علیه السلام این توجه را داده است که کثرت آگاهی های کاذب کوفیان به قدری است که با آن حق را بیشتر از باطل ابطال می کنند: « وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَق ». آنان معاویه حیله گر مکًار را مدیر و مدبر می خواندند ولی حاکم خیر خواه خود را به دروغگویی متهم می کردند ( نهج البلاغه، ترجمه ابراهیم آیتی: خ 71 ).
🔹 دنیای مدرن شده امروز بیش از گذشته گرفتار آگاهی کاذب گشته است. اگر در گذشته جماعتی خاص مبتلا به آگاهی کاذب می شدند، امروزه این ابتلا جهانی شده است. به اقتباس از فرموده امام علی علیه السلام، باید گفت که آگاهی های کاذب مردم جهان از باطل بیش از آگاهی از حق است. آنقدر که از روی کذب، باطل را می شناسیم، حق را از روی حق نمی شناسیم. به همین خاطر، بیش از آنکه در صدد ابطال باطل باشیم، در صدد ابطال حق بر می آییم.
🔹 باید مراجع و فضاهای تولید آگاهی کاذب را شناخت و برای مردم آشکار ساخت. مسلماً روشنفکر نمایان و روحانی نماهایی که روشنگری و دین را به مثابه متاع دنیوی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بر مردم عرضه می کنند، از جمله مراجع اصلی تولید آگاهی کاذب هستند. تا وقتی این جماعت در شهرها و بلاد اسلامی و غیر اسلامی فعال اند و اهل نظر درباره آنها روشنگری و تبیین گری نکنند و « جهاد تبیین » را تکلیف شرعی و عقلی خود ندانند ، مردم از آگاهی صادق محروم می مانند.
✍ داود مهدوی زادگان
18 فروردین 1402
👇👇👇
@mahdavizadegan
آگاهی کاذب در گذشته و امروز.docx
19.1K
متن کامل یادداشت « آگاهی کاذب در گذشته و امروز » / داود مهدوی زادگان
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🖼شب قدر، فرصت درس گرفتن از امیرالمومنین(ع)
✏️حضرت آیتالله خامنهای: شب قدر مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونهی کامل آن و برجستهترین الگو برای آن خصوصیت است.
🌙#شب_قدر
💻 Farsi.Khamenei.ir
حزن علی و حرمان ما
وَ لَقَدْ أَصْبَحْنَا فِي زَمَانٍ قَدِ اتَّخَذَ أَكْثَرُ أَهْلِهِ الْغَدْرَ كَيْساً وَ نَسَبَهُمْ أَهْلُ الْجَهْلِ فِيهِ إِلَى حُسْنِ الْحِيلَةِ، مَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ
ما در زمانى زندگى مى کنيم که غالب اهلش خيانت و پيمانشکنى را کياست و عقل مى شمارند، و جاهلان بى خبر اين گونه افراد را مدير و مدبّر مى شمارند! آنها را چه مى شود؟ خداوند آنان را بکشد! ( نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی: خ 41 )
وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّكُمْ تَقُولُونَ عَلِيٌّ يَكْذِبُ! قَاتَلَكُمُ اللَّهُ تَعَالَى، فَعَلَى مَنْ أَكْذِبُ؟ أَعَلَى اللَّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ، أَمْ عَلَى نَبِيِّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ.
به من خبر رسيده كه گفته ايد: على دروغ مى بندد. خدايتان بكشد به چه كسى دروغ مى بندم؟ آيا به خدا دروغ مى بندم، در حالى كه، من نخستين كسى هستم كه به او ايمان آورده ام يا بر پيامبر او دروغ مى بندم، در حالى كه، من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كرده ام. ( نهج البلاغه، ترجمه آیتی: خ 71 )
برای اولیای الهی هیچ روزگاری بعد از روزگار رسول الله صلی الله علیه و آله محزون تر از روزگار امام علی علیه السلام در دوران زمامداری نبوده است. حزن و اندوه رسول خدا نه فقط در مکه بلکه در دوران حکمرانی آن حضرت در مدینه به حدی بود که قرآن کریم از آن حزن نبوی بارها یاد کرده است. بعد آن به حزن علوی می رسیم که پس از ماجرای سقیفه بیشترین اندوه امام علی علیه السلام مربوط به دوران زمامداری شان است.
امیر المومنین علیه السلام این حزن و اندوه جانکاه را به کجا ببرد و به که گوید که من در زمانه ای زیست کردم که مردمش معاویه حیله گر پیمان شکن را مردی مدیر و مدبر می پندارند و بر علی نسبت دروغ گویی می دهند. آیا این چنین پندار باطلی دردناک و حزن آفرین نیست؟!
بد زمانه ایست زمانه مولا علی؛ نخستین ایمان آورنده به اسلام و رسول الله، برترین صحابی و دلاورترین مرد عرب و فاتح خیبر و وصی رسول خدا را به دروغگویی نسبت دهند و معاویه دنیا پرست فریبکار را به نیکی یاد کنند!
آیا علی نمی توانست به مانند معاویه مردم را فریب دهد و آنها را با نیرنگ مجذوب خود سازد؟ آری او می توانست نیرنگ بازترین مردم باشد ولی چون از عمق و دامنه ناپسندی حیله و نیرنگ آگاه بود به مثل معاویه حکمرانی نکرد حتی اگر مردمان بر او جفا کنند و قدر دانش نباشند:
« به خدا سوگند معاويه از من سياستمدارتر نيست، ولى او نيرنگ مى زند و مرتکب گناه مى شود، اگر نيرنگ و پيمان شکنى ناپسند و ناشايسته نبود من از سياستمدارترين مردم بودم»!
« وَ اللهِ ما مُعاوِيَةُ بِأَدْهى مِنّى وَلکِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَو لا کَراهِيَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أدْهَى النَّاسِ» ( نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی: خ 200 ).
اگر اهل نیرنگ و فریب ، گوشه اندکی از معرفت رستاخیز و معاد شناسی علی علیه السلام را می داشتند و کسب کنند؛ حکمرانی شان را به این کار نکوهیده نمی آلودند:
وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ كَيْفَ الْمَرْجِعُ.
آن کس که از چگونگى رستاخيز آگاه است هرگز پيمان شکنى نمى کند( نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی: خ 41 ).
آری، زمانه به دلیل آلودگی به جهل مردمانش و نیرنگ بازی سیاستمدارانش خود را از کسب دانش و معرفت داناترین مخلوق خدا بعد رسول الله محروم ساخت. اندوه این اتفاق برای امام علی علیه السلام بیشتر از جفایی بود که بر خود او وارد ساختند. آن حضرت در حالی این دنیای مادی را ترک کرد که جمع کثیری را گرد خود نیافت تا سفره معرفت الله را برای آنها بگستراند. بی جهت نبود که در بحبوحه جنگ، اگر کسی را می یافت که از او پرسش عقیدتی می کرد به استقبال می رفت و پاسخ او را می داد.
تو خورشیدی و من در این عصر
افسرده به سردسیر حرمان ( خاقانی )
پروردگارا !
بندگان مخلص و غیر مخلص خود را در این شبهای قدر از معرفت نبوی و علوی محروم مفرما.
آمین یا رب العالمین
✍ داود مهدوی زادگان
19 رمضان 1444
👇👇👇
@mahdavizadegan
🔰 سلامت جامعه ایران انقلابی
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: ما أكثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ!
وه كه چه بسيار است عبرتها و چه اندك است عبرت گرفتن! ( نهجالبلاغه : حکمت ۲۹۷ )
🖌 دو چیز در نسبت با هم رابطه موافق یا مخالف دارند. نسبت میان عبرت و اعتبار از جنس رابطه تخالفی است. هر کدام که کم یا زیاد باشد، دیگری بالعکس است. اگر صحنه های عبرت آموز زیاد باشد، اعتبار و عبرت گیرنده کم خواهد بود. اما چرا نسبت عبرت و اعتبار اینگونه است؟ بطوری که امام علی غلیه السلام افسوس می خورد از اینکه مایه های عبرت زیاد است و عبرت گیرنده کم است.
🖌 عبرت در جایی است که باید از آن تجربه یا حالت پند گرفت و عبور کرد و به تجربه یا تکرار آن نپردازیم. عبرت آن عمل یا حالت تجربه شده ای است که توصیه به تکرار آن نمی شود بلکه توصیه به عبور از آن می شود. بنابر این، عبرت گرفتن در اموری که سر مشق و الگوی عمل است به کار نمی رود. سیره و زندگی انبیا و اولیای الهی و مومنین عبرت آموز نیست بلکه درس آموز است.
🖌 جامعه ای که به عبرت گرفتن از گذشتگان اهتمام زیادی می ورزد، خطایش کمتر است. چون از خطای گذشتگان عبرت گرفته کمتر خطا می کند. در نتیجه، به همان اندازه برای آیندگان کمتر موجب عبرت می شود بلکه بیشتر الگو و سرمشق عمل آیندگان می شود. چنین جامعه ای سالم است.
🖌 آن آهی که امام علی علیه السلام بخاطر کثرت عبرت ها و قلًت اعتبار گیرنده ها می کشد، دلالت بر ناسالم بودن اسلامیان زمانه دارد. اگر مسلمانان عصر امام علی علیه السلام عبرت گیرتر بودند، عبرت ها کمتر بود. دلیل عبرت انگیز بودن کوفیان برای ما همین است که آنان عبرت گیر نبودند و تجربه خطا های شان زیاد بود.
🖌 بر این اساس، می توان گفت که تجربه زیسته جامعه ایرانی بعد انقلاب بالنسبه به تجربه زیسته پیش از انقلاب، عبرت گیرتر است. صحنه ها و تجربه های عبرت آموز ایرانیان در پیش از انقلاب بسیار بیشتر از پس از انقلاب است. ما برای ذکر عبرت های تاریخی بیشتر به تاریخ پیش از انقلاب ( تجربه مشروطه، سلطه سکولارها و هرج و مرج ناشی از آن، برآمدن رضا خان و شکل گیری استبداد مدرن، دهه بیست و کودتای 28 مرداد وغیره ) ارجاع می دهیم تا حوادث بعد انقلاب. چون در گذشته به مثل امروز عبرت گیرنده نبودیم.
🖌 بنابر این، باید مردم ایران بیش از گذشته مراقب از دست دادن روحیه عبرت گیری شان باشند. جامعه ایرانی امروز در سلامت به سر می برد. چون جامعه ای عبرت گیرنده است. تمام تلاش فکری و عملی جریانات ضد انقلاب و برانداز معطوف به این است که روحیه عبرت گیری را از ملت بگیرند. چون آنان خواهان بازگشت جامعه ایرانی به دوران منحط و نا سالم پیش از انقلاب هستند ولی روحیه بالای عبرت آموزی ملت بزرگترین مانع بازگشت به گذشته است. به همین خاطر، آنان می کوشند از طریق تحریف تاریخ گذشته حافظه تاریخی و روحیه عبرت گیری مردم را مخدوش سازند. طبیعی است که مقاومت مردم برابر چنین خواسته ای نشانه تداوم سلامت جامعه ایرانی است. انشا الله
✍داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan