eitaa logo
مهدوی زادگان
364 دنبال‌کننده
188 عکس
57 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 جهل نا مقدس و جهان برونویی ✍ داود مهدوی زادگان ◀️ روزگار امروز جهان، روزگار نامقدسی است. امر غیر قدسی بر جهان سیطره یافته است و بر آدمیان حکمرانی می کند. به هر سو بنگریم نشانی از نامقدس بودن را می توان مشاهده کرد. کمتر کسی می تواند ادعا کند در آنجایی که ایستاده نامقدس نیست. چون جهان امروز، جهان سراسر دنیوی شده است. ما در دنیای سکولار شده به سر می بریم. اگر این حقیقت را درک نکنیم، از فهم دقیق و درست مختصات زمانی و مکانی خود عاجز می مانیم. ◀️ اینکه حکیمی الهی با مردمی خدا جو تصمیم گرفتند بر این عالم سراسر دنیوی و نامقدس شده بشورند و آن را برهم زنند، بحث دیگری است که در جای خود باید بدان پرداخت. اما اکنون بحث از جهان نا مقدس است که در آن زیست می کنیم و بر ما حکمروایی می کند. ◀️ یک رویه دنیای نامقدس امروز دانش است و رویه دیگر آن جهل نامقدس است. این جهل از امر قدسی ناشی نمی شود. چون هیچ سنخیتی با آن ندارد. باز گرداندن جهل مقدس و نامقدس به امر قدسی که به نظر برخی ها در دنیای امروز نا ممکن است، مکابره و جفای بزرگی است. ◀️ همگان، در اغتشاش های چند روز اخیر دیدیم و دیدند که چگونه آشوب طلبان از روی کینه و خشم، قرآن و مسجد و مامور امنیت را آتش زدند و بسیجی خدا جو را به شهادت رساندند و روسری از ناموس مردم کشیدند و بر شعائر الهی مانند حجاب هتاکی و جسارت کردند و زنان شان عفت و حیا را کنار گذاشته در خیابان برهنه شدند و علنا از جنسی شدن شهر دفاع کردند. هیچیک از این اعمال شنیع و کفر آلود و شیطان پرستانه را نمی توان به جهل مقدس نسبت داد. آنها علیه امر قدسی شوریده بودند و خیابان را به آتش کشیدند. در این ماجرا نه از بوکو حرام خبری بود و نه از داعش و طالبان تا بتوان پای جهل مقدس را به میان کشید. گرچه اگر آنها هم بودند در کنار اغتشاش گران بودند و نه در کنار مردم دیندار و بسیجیان خدا جو. ◀️ هر چه در این چند روز اتفاق افتاد، بخشی از آن به دانش مدرن باز می گشت. به عقلانیت ابزاری بر می گردد که در خدمت نظام سلطه جهانی است و علیه ملت انقلابی توطئه می کند. اما بخش مهم تر آن هم به جهل نا مقدس جماعت اغتشاشگر و آشوب طلب باز می گشت. ◀️ جهل نامقدس همان آگاهی های کاذبی است که علیه معرفت و سنت و شعائر الهی تولید شده است. معرفت توحیدی طاغوت ستیز را به افیون توده ها؛ سنت مردانگی و آزادگی دینی را به رعيت پروری؛ و حکم شرعی حجاب را که مایه سرافرازی و تعالی زن است، به اجبار و اکراه تعریف و تفسیر کردند. ◀️ اکنون روشنفکر نمایان غربزده دوشادوش پروپاگاندای رسانه ای نظام سلطه جهانی در تولید جهل نامقدس و آگاهی کاذب، بیش از گذشته دست به کار شده اند. فهرست بلند بالایی از این آگاهی کاذب را در گفتار و رفتار شان می توان مشاهده کرد. اغتشاش‌گران مامور امنیت را آتش می زنند و روشنفکر نمای ایرانی نیروی انتظامی را به خشونت و سرکوب متهم می کند و خواهان عذر خواهی است. ادامه متن: 👇👇👇
◀️ اما آه سوزان و دردمندی آنجا است که دانشور دیندار مان در این تولید جهل نامقدس و آگاهی کاذب سکولارها، همدلانه مشارکت می کند. بدترین شکل کار این است که جهل مقدس بجای جهل نامقدس جا زده شود. در این حالت، جهل نا مقدس از وجه بسیط آن به جهل مرکب سوق داده می شود. این کار توسط اهل دیانت بهتر اثر می کند. مانند کشیشی که در دنیای سکولار شده، علیه سلطه پانصد سال قبل کلیسا، گریبان به در می کند. امروز ماجرای جُردانو برونویی تکرار نشده که الهام گرفتن از او را تجویز کنیم. ایران اسلامی اروپای قرون وسطای مسیحی نیست که به آن اشارت می رود. مگر بوکوحرام و داعشی در اینجا حضور دارند که بجای جهل نا مقدس جا زده می شوند. ◀️ در ساده ترین سطح تحلیل، به نظر می رسد که برخی از دانشوران دینی هنوز التفاتی به مختصات زمانی و مکانی خود ندارند که همچنان در دنیای برونویی پانصد سال قبل سیر می کنند. در دنیای امروز، جهل نا مقدس بر جهل مقدس غلبه و سیطره دارد. نگذاریم خشونت و سرکوب سازماندهی و برنامه ریزی شده جهل نامقدس بر تقدیرات ملت مسلط شود. 19 مهر 1401 @mahdavizadegan
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از جامعه‌جنسی تا جامعه الهی 🎤شهید بهشتی :وای اگر مساله ارضائ جنسی بشود محور روابط اجتماعی https://eitaa.com/joinchat/1564672000C862dbe03c9
🔰 خدا و عقل سلیم را ببین ✍ داود مهدوی زادگان 📌 آقای مهندس ضرغامی، وزیر محترم گردشگری در توئیتی گفته است که: " باباجون مردم اگر نخوان امر به معروف بشن کیو باید ببینن؟!". 📌 این جمله از جهت آنکه وزیر دولت جمهوری اسلامی ابراز کرده مبهم است. چون چنین حرفی از کارگزار دولت اسلامی که متعهد به اجرای شریعت اسلامی است، بسیار بعید و عجیب است. به همین خاطر، لازم است که ایشان درباره گفته خود توضیح دهد. 📌 انشالله که آقای ضرغامی با این جمله دور از انتظار، دنبال غایات تبلیغاتی و رأی جمع کردن برای آینده نباشد که اگر این باشد، راه درستی را انتخاب نکرده است. 📌 اما حالا که ایشان چنین سوألی را طرح کرده پاسخش این است که اولا ایشان مردم ایران را نشناخته که چنین نسبت ناروایی را به آنان داده است. ملت ایران دیندار است. به فرموده شهید عزیز مان، سردار حاج قاسم سلیمانی، مردم ایران امام حسینی و ملت شهادت هستند. الگو و راهنمای این مردم ابا عبدالله الحسین علیه السلام است که غایت قیام خود را اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر، اعلام کرده است: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِب». 📌 ثانیاً، به ایشان می گوییم که " باباجون برای نخواستن امر بمعروف، باید خدا و عقل را ببینی". نمی گویم ببینند، چون گفتیم که مردم ایران به جهت دینداری شان چنین خواسته ای ندارند. باری، باید ایشان خدا و عقل را ببیند. چون امر بمعروف، هم حکم خدا است: " الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ" ( الحج : 41 ) 📌 و هم حکم عقل است. عقل سلیم به جامعه سالم و سعادت خواه توصیه امر بمعروف و نهی از منکر می کند. اگر آقای ضرغامی منکر چنین توصیه ای از سوی عقل است، باید اثبات کند. چون معقولیت چنین توصیه ای کاملا بدیهی و برهانی است. 📌 بنابر این، اکنون که خداوند متعال به مومنی چون جناب مهندس ضرغامی تمکّن حضور در حکمرانی را داده است، بهتر است که اولاً شکر این نعمت الهی را بجا آورد و ثانیاً به تعریفی که کتاب وحی از کارگزار مؤمن کرده عمل کند و ثالثاً در امر حکمرانی و اصلاح جامعه همواره از عقل سلیم تبعیت کند. 20 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 راز بقای دو قطبی انقلابی و برانداز ✍ داود مهدوی زادگان 🔺 عرصه سیاست تا پیش از انقلاب اسلامی محدود و کنترل شده بود. اما بعد انقلاب اسلامی این عرصه وسعت چشمگیری پیدا کرد و افراد و جریانات سیاسی مختلفی را در خود جای داد. تمام این جریانات در طول این سال های پر افت و خیز، فعالانه به کنش‌گری سیاسی مشغول بوده و هستند. جدید ترین این کنش‌گری را در حوادث شهریور امسال شاهد هستیم. صف آرایی این عمل سیاسی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، به تدریج در چارچوب دو قطبی انقلابی و ضدانقلاب یا برانداز شکل گرفته است. کنش سیاسی گروهی در راستای حفظ و تثبیت نظام اسلامی است و گروه دیگر در جهت ضد نظام و مخالفت عملی با آن کنش گری می کنند. 🔺 اکنون، سوال مهم این است که راز بقای این دو قطبی سیاسی در چیست؟ دلیل مانایی دو قطب سیاسی انقلابی و ضد انقلاب چه چیزی است؟ 🔺 راز بقای جریان سیاسی هر آن چیزی است که اگر از او ستانده شود، معدوم و مطرود می شود. بر همین اساس، بقای جریان انقلابی به صداقت و راستگویی است. اما بقای ضد انقلاب به وارونه گویی و بی صداقتی است. چون بنیاد جریان اسلام سیاسی بر اخلاق مداری و دینداری است. به همین خاطر، مردم از کنشگر انقلابی فقط راستگویی و راست کرداری را انتظار دارند. اما بنیاد جریان مخالف و برانداز در رئالیسم سیاسی و ماکیاوللی بودن است. این جریان بر پایه اصل هدف وسیله را توجیه می کند، هر گونه وارونه گویی را جایز می سٌمارد. ماکیاولیسم سیاسی برای تصاحب و حفظ قدرت، هر گونه دروغ و نیرنگ و بد اخلاقی های بظاهر مثبت را توصیه می کند. لذا اگرچه مردم از فرد انقلابی اخلاق گرا انتظار وارونه گویی و بی صداقتی را ندارند ولی اگر ضدانقلاب دروغ بگوید و خشونت بورزد، تعجب نمی کنند. چون مردم برای تحلیل قطب های سیاسی، بر اساس کل شئٍ یرجع الی اصله، آنها را به اصل و بنیادشان بر می گردانند. 🔺 بنابر این، اگر انقلابی را دیدید که دیگر انقلابی نیست، بدانید که عامل بقای انقلابی بودن خود را از دست داده یا کنار گذاشته است. اگر او را در جبهه ضد انقلاب و برانداز مشاهده کردید، تردید نکنید که او با بنیاد اخلاق مداری خدا حافظی کرده است و برای احیای خود و بدست آوردن عامل جدید بقای سیاسی به ماکیاولیسم و رئالیسم سیاسی رو آورده است. 20 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 قاعده سازی فقه خوارجی برای شعله ور ماندن آتش فتنه ✍ داود مهدوی زادگان 🔸 ویژگی فقه خوارجی این است که از سنت نبوی و علوی بهره بگیرد تا از سویی بر حکومت اسلامی اتهام زند و آن را نفی کند، و از سوی دیگر حکومت طاغوت و نظام سلطه جهانی را مشروعیت ببخشد. آنچنان که در آستانه میلاد پیامبر فرصت را برای تشویش اذهان عمومی مغتنم شمرده از سنت نبوی برای روشن نگه داشتن آتش فتنه اخیر، قاعده سازی می کند. 🔸 فقه خوارجی با دانش اصول الفقه که حاصل زحمات خالصانه علمای پاک سرشت است، نگاه نا پاک انداخته آن را خرج امیال سیاسی خشونت طلبانه خود می کند. بنگرید که چگونه قاعده " اصاله البرائه " را در دو جای بظاهر متفاوت به خدمت می گیرد. 🔸 فقه خوارجی در جایی که حاکمیت بدلیل اهمیت و خطیر بودن مساله واگذاری امر حکمرانی به افراد، باید صلاحیت داوطلبان انتخابات را احراز کند؛ بر مبنای اصالت البرائه با لزوم احراز صلاحیت داوطلب مخالفت می کند تا به این وسیله، داوطلب غیر ذی صلاح هم بتواند وارد حاکمیت شود. اما فقه خوارجی وقتی می خواهد حاکمیت را به ناحق محکوم کند، جریان اصالت البرائه را منتفی می داند تا بتواند مأمور انتظامی را تحت هر شرایطی متهم کند!! 🔸 سوال اینجا است که اگر حاکمیت، داوطلب نیروی انتظامی را بر مبنای اصالت البرائه به استخدام خود در آورده است، دیگر نمی توان مامور انتظامی را با نفی قاعده برائت متهم کرد. چون صلاحیت او پیش تر با همان قاعده، مسلم فرض شده است. لذا تا وقتی جرمی علیه مأمور انتظامی اثبات نشود، اتهامی بر او متوجه نیست. و در این مورد " اصل برائت " جاری است. 🔸 اما استنباط قاعده حکومتی از این فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه و آله: " کل من طرق رجلا باللیل فاخرجه من منزله فهو له ضامن ..." ( کافی . فقیه . تهذیب )؛ محل تردید است و دلالتی بر حاکمیت ندارد. چون روایت مربوط به قطاع الطریق ( راهزنان ) است. نمی توان فروعات اتهام علیه مأمور حکومت را از این روایت نبوی استخراج کرد. بلکه برای شمول ضمانت کارگزار حاکمیت به دلایل دیگری مانند اتفاقی که برای خلیفه دوم افتاد ( سقط جنین زن متهمه ) نیاز است. حتی امیر المومنین علی علیه السلام خلیفه را متهم به قتل نکرد بلکه فقط او را محکوم به پرداخت دیه جنین کرد. مجازات قاتل قصاص است و نه پرداخت دیه. از کلام فقهای بزرگ مانند مرحوم علامه حلی نیز بیش از این فهمیده نمی شود. بویژه که گفتار آنان در بستر فقه حکومتی شکل نگرفته است. 🔸 اگر فقه خوارجی در نیت و گفتار خود صادق است و تقوای الهی را در نظر دارد و صرفاً در صدد بیان حکم مساله درگذشت متوفا است‌؛ باید برای مردم حکم فقهی کسانی که به ناحق مأمور انتظامی را آتش زدند و مضروب ساختند و بسیجیان پشتیبان نظم و امنیت را به شهادت رساندند و چادر و روسری از زن مسلمان کشیدند، معلوم کند. خصوصاً باید حکم فقهی آن کسانی که با صدور بیانیه های سیاسی آتش اغتشاش و هرج و مرج را شعله ور کردند، معلوم کند. 🔸 اگر فقه خوارجی در پاسخ به این پرسش از جریان " اصل بر برائت " استفاده کند، نباید در بی شرمی او تردید کرد حتی اگر از پاسخ دادن به این سوال طفره رود. 20 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 ادبیات استعاری اپوزیسیون دیگر نخ نما شده است ✍ داود مهدوی زادگان 🔹 سالها ست که جریان مخالف و برانداز و خوارجی مسلکان در ستیز با نظام اسلامی از ادبیات استعاری و رمزنگاری شده استفاده می کنند. اپوزیسیون از این نوع ادبیات در نظام های استبدادی و دیکتاتوری به دلیل مواجهه با محرومیت و سرکوب شدید، استفاده می کند. مانند کتاب نامه های ایرانی منتسکیو که با ادبیات استعاری نظام پادشاهی فرانسه را به نقد کشیده بود. 🔹 اما اپوزیسیون جمهوری اسلامی که غالباً با برخورداری از امکانات و ظرفیت های بالا و نفوذ در حاکمیت، آزادانه می نویسند و حرف می زنند و عمل می کنند. با وصف این، آنان نیز از ادبیات سیاسی استعاری استفاده می کنند. 🔹 مفاهیم زیادی مانند گفتگو، اعتراض، آزادی، استبداد، نفی خشونت، تسامح و تساهل و غیره در ادبیات اپوزیسیون وجود دارد که میان تهی شده است و از معنای حقیقی برخوردار نیست و غالباً ماهیت استعاری و رمزی شده پیدا کرده است. بطوری که عدم التزام حقیقی آنان به این مفاهیم را می توان در آشوب های خیابانی مشاهده کرد. این معنا در حوادث خشونت بار اخیر کاملا بر مردم آشکار شد. مردم دیدند که چگونه جریان مخالف و برانداز که سالها از مفاهیم مردم پسند بهره می برد، به یکباره در چشم بر هم زدنی باطن خشونت طلبانه و سرکوب گرانه شان را نشان دادند و شهر را به آتش کشاندند. اپوزیسیون در چند هفته ای که فرصت جولان را پیدا کرده بود، ترس و وحشت را در خیابان مستولی کرد. 🔹 متاسفانه تولیدکنندگان فکری این جریان و روشنفکران شان، نه فقط برابر این فجایع سکوت اختیار کردند بلکه بعضاً در صدد توجیه آن بر آمده اند و نا جوانمردانه حاکمیت را مقصر دانسته اند. 🔹 اما این رفتار خشونت طالبانه اپوزیسیون و توجیه گری نویسندگان شان بر مردم آشکار ساخت که ادبیات استعاری آنها به مثابه اسم رمزی برای آشوب و اغتشاش خیابانی بوده است. مردم بویژه با حوادث اخیر پی برده اند که تلاش رسانه ای آنها برای زمینه سازی فکری و آماده سازی افکار عمومی است. به همین خاطر، این ادبیات مظلوم نمای استعاری نزد مردم نخ نما شده است و اثر خود را از دست داده است. 21 مهر 1401 @mahdavizadegan
بیانیه بانوان نهایی.pdf
281.4K
بیانیه بیش از 4000 نفر از بانوان اندیشمند و فعالان فرهنگی-اجتماعی، دانشجویان، طلاب، استادان حوزه و دانشگاه در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و محکومیت مواضع غرب در موضوع زن و خانواده 🔶متن این بیانیه به زبان‌های عربی، انگلیسی، روسی و اردو نیز ترجمه شده است: ترجمه عربی: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11721 ترجمه انگلیسی: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11723 ترجمه روسی: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11724 ترجمه اردو: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11726 ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
🔰 احساسات شایست و نا شایست ✍ داود مهدوی زادگان 📌 برخی از مدافعین حوادث اخیر برای توجیه احساساتی شدن جوانان شرکت کننده در اغتشاشات خیابانی، به مقایسه احساسات آنان با احساسات جوانان دهه شصتی شرکت کننده در دفاع مقدس رو آورده اند. بزعم آنها چه فرقی میان آن شور و احساس جوان جبهه ای با این کنش هیجانی جوان دهه هشتادی است. کنش گری هر دو از جنس احساس و هیجان است. اما آیا حقیقتاً هیچ فرقی میان این دو احساس و هیجان نیست؟ 📌 البته آن جوان احساساتی دهه شصتی همچنان پابرجاست و امروز هم حضور پر رنگی دارد. یک نمونه آن شهید حججی است که هزاران نفر مثل او بسیجیان جوان جان برکفی هستند که در جمع دانشجویان و دانش آموزان حضور دارند. لذا لزومی ندارد که آن برخی ها، جوان اغتشاشگر را با جوان جبهه ای دهه شصتی مقایسه کنند بلکه با همین حججی های امروز هم می توان مقایسه کرد. 📌 عمل مقایسه، کار درست و ارزشمندی است. علی الخصوص در جایی که امر مشتبه شده است و ابهام پیدا کرده است و به راحتی نمی توان یکی را بر دیگری ترجیح داد بلکه ممکن است امر ناشایست را شایسته تلقی کنیم. در اینجا از راه مقایسه می توان به حقیقت امر نزدیک شد. لکن به شرط آن که مقایسه بجا و معقول باشد. در غیر این صورت، مقایسه شیطانی می شود. آنجا که شیطان با قیاسی نا بجا خود را برتر از آدم دانست. پس، باید مقایسه به گونه ای نباشد که بگویند خلق را از قیاسش خنده آمد. 📌 اما خوب است بدانیم جوان بسیجی دهه شصتی برای چه چیزی احساساتی شده بود؟ او برای مقاومت برابر دشمن متجاوز، برای حفظ آب و خاک میهن خود، برای حفظ امنیت و آرامش هموطنانش، برای دفاع از دین و ایمان مردم، برای مقابله با تجزیه طلبان، برای صیانت از ناموس و حفظ حجاب و شرف خواهر و مادرش و دفع رعب و وحشت از آنان، برای آنکه دشمن ملت به ایران نگاه چپ نیاندازد، برای عشق بازی با خدا و عرض ارادت به ساحت مقدس امام زمان عج و دفاع از حرم ائمه اطهار علیهم السلام، ووو 📌 آری جوان بسیجی دیروز و امروز بخاطر این امور، احساساتی و هیجانی می شد و در جبهه‌های دفاع مقدس و سوریه برابر صدام حسین متجاوز و داعشیان جنایتکار می ایستاد. هیچ کس نیست که چنین احساساتی را ناشایست بداند بلکه خیلی ها غبطه چنین احساساتی را می خورند. 📌 اما آیا گوشه و شمه ای از این احساسات ناب و مقدس را می توان در احساسات جوان اغتشاشگر مشاهده کرد که تا احساسات او را به مثل جوان بسیجی شایسته و مقدس دانست؟ 📌 چگونه می توان احساساتی که موجب تهدید امنیت و آرامش، تخریب اموال عمومی و خصوصی، تجزیه آب و خاک میهن و طمع ورزی دشمن به آن، نفوذ داعشیان به میهن، تهدید شرافت و کرامت مادران و خواهران، ایجاد رعب و وحشت خیابانی، تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و بی حرمتی به ماموران امنیت جان و مال و ناموس و دین، سوزاندن قرآن کریم و مساجد و تعطیلی بازار می شود، چگونه احساسات جوانی را که به اینگونه فجایع ختم می‌شود، می توان با احساسات جوان دهه شصتی هم تراز دانست؟! کدام عقل سلیمی چنین احساس و هیجانی را شایسته می داند و می توان به آن غبطه می خورد؟! 26 مهر 1401 @mahdavizadegan