🔶 گوهر شناس انقلاب اسلامی بزرگترین فرق میان دو جریان انقلابی و روشنفکری در تبیین دارایی شان این است که اولی گوهرش را در کاغذ کاهیِ مچاله شده بر مردم عرضه می کند ولی دومی متاع ناچیز و بلکه نداشته اش را در زر ورق می پیچد و بر مردم عرضه می کند. طبیعی است که مردم به متاع دومی رو بیاورند و رغبت بیشتری پیدا کنند. بهترین صورت دموکراسی و مردم سالاری را در جمهوری اسلامی تجربه کرده ایم ولی سواد تبیین و تبلیغ آن را نداریم. اما بنگرید به جریان روشنفکری که در ذات خود با مردم مشکل دارد و حضور مردم در صحنه را جنبش توده وار می خواند ولی خود را دموکراتیک ترین جریان فکری جلوه می دهد. ما اگر زرگر و گوهر شناس باشیم زر و گوهر انقلاب اسلامی را خوب به مردم می شناساندیم و نمی گذاشتیم روشنفکرانی که تاریخ حیات سیاسی اش عاری از مردم سالاری است اینگونه متاع میان تهی اش را توأم با تفاخر و تکبر، گران به مردم بفروشند. قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری ✍ داود مهدوی زادگان #برنامه_شیوه 👉 @mahdavizadegan

🔸 بیانات روشنگرانه و وحدت بخش ولی فقیه فضای ملتهب و اضطراب آمیز و فتنه انگیز پیش آمده پس از انتخابات ١۵ تیر اقتضا می کرد که فصل الخطاب و عمود خیمه نظام اسلامی وارد صحنه شده در راستای روشنگری و وحدت بخشی نکات مهمی را برای همه عوامل تاثیر گذار در سیاست امروز جمهوری اسلامی اعم از ملت و جریانات سیاسی انقلابی و غیر انقلابی و رئیس جمهور منتخب و نمایندگان مجلس و حتی جریان های انحرافی و برانداز یادآور شود و گوشزد نماید. از این رو، دیدار امروز ( ٣١ تیر ١۴٠٣ ) ولی فقیه با رئیس جمهور منتخب و نمایندگان مجلس خیلی جامع و فراگیر بود و خطاب ایشان محدود به حاضرین در این دیدار نیست. دقیقا به همین خاطر، مهم ترین تهدید تحریف بیانات امروز ولی فقیه آن است که برخی ها نخواهند خود را مخاطب این بیانات بدانند و یا فرمایشات مقام معظم رهبری را حمل بر توصیه های ارشادی کنند. در حالی که چنین نیست. بیانات امروز ولی فقیه همچون گذشته مولوی است و همه عوامل تاثیر گذار را در بر می گیرد. و البته شمول این خطاب نسبت به رئیس جمهور منتخب و نمایندگان مجلس خیلی پر رنگ تر است. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که تبعیت واقعی از فرمایشات مولوی ولی فقیه به عمل است و نه به حرف و سخن. انشالله ✍داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan

🖌 قدردان مردم سالاری دینی باشیم وقتی می شنویم که در شورای راهبردی انتخاب وزرای دولت چهاردهم افرادی حضور دارند یا طرف مشورت قرار می گیرند که بعضاً با نظام اسلامی زاویه جدی دارند و از پایان علائم حیاتی این نظام سخن گفته اند یا برای تغییر قوانین اسلامی طومار امضا جمع کرده اند یا سابقه محکومیت قضایی دارند، این سوال برای هر انسان منصف و دلسوخته انقلاب شکل می‌گیرد که اگر اکنون در رژیم منحوس پهلوی به سر می بردیم این سنخ از مخالفین و معارضین سیاسی در نظام طاغوت چه شأن و جایگاهی داشتند؟ آیا این دسته از مخالفین رژیم منحوس پهلوی به مثل جمهوری اسلامی چنین موقعیتی را پیدا می کردند که در جابجایی قدرت آنهم در بالاترین سطح سیاسی ایفای نقش کنند‌‌‌؛ یعنی وزیر و مدیران عالی رتبه حکومتی تعیین کنند؟ برای مثال آیا مخالفین انقلابی مانند مطهری، بهشتی، خامنه ای و رجایی و شریعتی یا مخالفین ملایمی مانند بازرگان و سحابی در دوره پهلوی چنین موقعیتی را داشتند که بتوانند در جابجایی قدرت و انتخاب مقامات عالی رتبه سیاسی و فرهنگی حکومت دخالت کنند یا خیر؟ مسلماً چنین نبوده است. هیچیک از این افراد نه فقط در انتخاب مقامات دخالت نداشتند بلکه اغلب آنها در محرومیت و محدودیت های شدید سیاسی و امنیتی به سر می بردند. طرح این مسأله ی واضح و روشن از این جهت اهمیت دارد که اولا التفات عمومی به حقیقت مردم سالاری دینی در ایران قوت بیشتری پیدا کند و بیش از گذشته در حمایت و پاسداشت گوهری که خود ملت در پدید آمدن آن نقش داشتند، اهتمام بورزند. چون همچنان دشمنان ملت در صدد نابودی یا مصادره به مطلوب کردن های نا مشروع این گوهر درخشان هستند. ثالثاً و مهم تر از آن توجه دادن به این عده از افراد زاویه دار با نظام اسلامی است که باید در پندار و گفتارشان تجدید نظرهای جدی به عمل آورند و قدر دان جمهوری اسلامی باشند که به آنان اجازه می دهد علیرغم همه گونه بدگویی و بدخواهی هایی که داشته و دارند در جابجایی سطوح عالی قدرت مداخله کنند. اینان باید به این حقیقت اذعان کنند که گفتمان یا عمل سیاسی آنان نبوده که چنین شأن و جایگاهی را به آنها اعطا کرده است. اگر این چنین است، چرا در دوره پهلوی شاهد این اتفاق نبودیم. چرا نتوانستند میراث مشروطه را حفظ کنند و نگذارند به سادگی به چنگ نظامیان مستبد و دیکتاتور و استکبار جهانی بیافتد. باید این افراد از روشنفکر بازی های پوچ و بیهوده خود دست بردارند و همچون ملت قدردان و حافظ مردم سالاری دینی ایران که حاصل خون هزاران شهید و مجاهدت مردان و زنان بزرگ خدا جو است، باشند. اگر این گوهر مردمی صدمه ببیند، آنها گمان نکنند که از گزند اتفاقات بعدی در امان خواهند بود بلکه آنان دوباره مجبور خواهند شد در موقعیت هایی بسیار ناچیز پادویی استبدادی بدتر از استبداد پهلوی را کنند. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan

🔶 میراث سیاسی - معنوی شهید رئیسی ره امروز ( ٧ مرداد ١۴٠٣ ) آقای دکتر پزشکیان با تنفیذ حکم ریاست جمهوری اسلامی از سوی ولی فقیه رسماً و شرعاً در این پست منصوب شدند. نگارنده مجدداً به سهم خود به ایشان تبریک گفته از خداوند سبحان توفیق و سربلندی ایشان در تحقق آیین اسلام ناب و اهداف والای انقلاب اسلامی را خواستارم. اما در همین آغاز کار، خوب است که رئیس جمهور محترم به این نکته توجه جدی داشته باشند که ایشان از شهید جمهور آیت الله سید ابراهیم رئیسی ره چه میراث گرانقدر و با ارزشی را به ارث برده است و این ارثیه چه کمک بزرگی در موفقیت شان به عنوان منتخب ملت خواهد داشت. این روزها درباره دستاوردهای خوب برجای مانده از دولت سیزدهم مطالب زیادی بیان شده است. خزانه اشباع شده ای که شهید جمهور آن را تهی تحویل گرفته بود و یا تکمیل پروژه های ناتمام دولت های گذشته و کاهش نرخ بیکاری از جمله ارثیه دولت سیزدهم به دولت جدید است؛ لکن در اینجا مقصود نگارنده ارثیه ای بس ارزشمندتر از اینگونه موارد است. دولت ها همواره از گفتمان های سیاسی پیروی می کنند و الگوها و سرمشق های خود را با الهام گیری از آنها بر دستگاه اجرایی مسلط می کنند. با وصف این، در بررسی فرجام کار دولت ها، کمتر بدان توجه شده است. در حالی که ریشه عمده تعارض گفتار و عمل دولت ها به گفتمان مسلط بر آنها باز می گردد. پس از جنگ تحمیلی گفتمان قدرت از دهه هفتاد به این سو، به تدریج به گفتمان مسلط بر دولت های پیشین تبدیل شده بود. سلطه این نوع گفتمان سیاسی آفات بزرگی را بر دولت هایی که با شعارهای مردمی و خدمت گذار بودن روی کار آمده بودند تحمیل کرده بود. مهم ترین این آفات، جدی نگرفتن اصل خدمت گذار ملت بودن است. و این مساله مهمی بود که شهید رئیسی ره بدان توجه لازم و وافی را پیدا کرده بود. شهید جمهور متوجه شده بود که مشکل اساسی در نا کارآمدی دولت های پیشین استیلای گفتمان قدرت بوده است. ایشان راه حل مساله را در تغییر گفتمان مسلط بر دستگاه اجرایی از گفتمان قدرت به گفتمان خدمت می دانست. از این رو، بزرگترين میراث سیاسی و معنوی شهید جمهور برای آقای دکتر پزشکیان و دولت ایشان استیلای گفتمان خدمت بر دستگاه اجرایی است. بی تردید، دولت جدید برای عمل به شعارهای مردمی به حفظ و پاسداشت از این میراث نیاز دارد. تجربه دولت های پیشین نشان داده که نمی توان به کمک گفتمان قدرت خدمتگذار واقعی ملت بود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan

🔸 اسلام سیاسی و تجربه دموکراسی خواهی در ایران ولی فقیه در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آقای دکتر پزشکیان ( ۷ تیر ١۴٠٣ ) درباره تجربه دموکراسی و دموکراسی خواهی در ایران معاصر به نکته دقیق و متقنی اشاره فرمودند. به عقیده ایشان اگر چه خواست مردم سالاری به دوره مشروطیت باز می گردد لکن تحقق آن با انقلاب اسلامی و هدایت سیاسی الهی امام خمینی ره میسر گردید: " ملّت ایران هرگز دخالت در امور اداره‌ی کشور را تجربه نکرده بود، آزمایش نکرده بود؛ انقلاب اسلامی این را هدیه کرد به ملّت ایران به دست امام بزرگوار و برجسته‌ی بی‌نظیر ما. قدر این را باید دانست: این مردم‌سالاری، این حضور مردمی" ( بیانات ولی فقیه: ٧/ ۵/ ١۴٠٣ ). جریان مشروطه خواه غربگرایی که با شعار دموکراسی خواهی وارد صحنه سیاست شده بود نه فقط نتوانست همان مشروطه نیم بند را حفظ کند بلکه راه را برای برآمدن دیکتاتوری و استبداد پهلوی هموار ساخت. و بدین ترتیب، مجاهدت مردان و زنان و خون های ریخته شده در نهضت مشروطیت بی ثمر ماند: " در مشروطیّت، مردم مجاهدت کردند، تلاش کردند، شهید دادند، مبارزات فراوانی انجام گرفت، لکن به دلیل اینکه یک رهبریِ قدرتمند و متنفّذ و مردمی بر سر کار نبود، تقریباً از همان اوّلین روزها کشور دچار آشفتگی شد، بیگانه‌ها دخالت کردند، خودسرهای داخلی وارد میدان شدند، حدود پانزده سال کشور در حال آشفتگی بود، بعد هم دیکتاتوریِ خشنِ رضاشاهی بر سر کار آمد؛ یعنی بین امضای حکم مشروطیّت و روی کار آمدن یک دیکتاتور خشن بی‌رحم وابسته‌ای مثل رضاخان، حدود پانزده سال بیشتر فاصله نشد؛ و همه‌ی زحمات ملّت با روی کار آمدن رضای پهلوی بر باد رفت " ( بیانات ولی فقیه: ۱۴۰۳/۵/۷ ). اگرچه جریان غربگرای دموکراسی خواه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر بار که به قدرت می رسد این اتفاق را نتیجه گفتمان دموکراسی خواهی خود می داند و به نام خود فاکتور می کند؛ لکن آنها خوب می دانند که تصاحب قدرت حاصل فکر و ذکاوت شان نبوده است بلکه این امر محصول فرصتی است که جمهوری اسلامی علی السویه به همه جریانات سیاسی می دهد. اگر آنان این تحلیل را قبول ندارند به مردم نشان دهند که به غیر از جمهوری اسلامی در کجا موفق به تحقق تجربه واقعی دموکراسی شده اند. در چه زمانی توانستند زمام امور مملکت را با اقتدار و بدون مانع و رادع و بدون وجود سایه استبداد و استعمار به دست گیرند. اما نکته مهمی که ولی فقیه از مقایسه تجربه دموکراسی خواهی در قبل و بعد انقلاب اسلامی در صدد بیان آن بودند، عبارت از عامل اصلی در امکان تحقق دموکراسی واقعی در ایران است. و آن عامل اساسی گفتمان اسلام سیاسی است. اگر حضور جدی و پر رنگ اسلام انقلابی در نهضت امام خمینی ره نبود، بطور قطع چنین تجربه ای مقدور نبود و استبداد و دیکتاتوری همچنان پابرجا بود. قدرت بالای اسلام سیاسی در امر بسیج کنندگی و هدایت گری و اندیشه ورزی اجتهادی و شناخت مقتضیات زمان و مکان چنین امکانی را پدید آورده است. بدون شک، اگر جریان سیاسی غربگرا نخواهد در تعامل با اسلام سیاسی تجدید نظر کند و همچون گذشته با هر بار به قدرت رسیدن در صدد از صحنه خارج کردن رقیب مقتدر ولی متواضع برآید، حضور سرافرازانه خود را در میدان سیاست جمهوری اسلامی کم رنگ و مضمحل خواهد کرد. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan

📢 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه: خونخواهی مهمان عزیزمان را وظیفه خود می‌دانیم رژیم صهیونیستی زمینه مجازات سخت را برای خود فراهم ساخت 🔹️در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت شهادت این رهبر شجاع و مجاهد برجسته به امت اسلامی و جبهه مقاومت و ملت سرافراز فلسطین تاکید کردند: رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست با این اقدام زمینه‌ی مجازات سختی را برای خود فراهم ساخت و خونخواهی او را که در حریم جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید، وظیفه خود می‌دانیم. ✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: ✏️ بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ملت عزیز ایران! ✏️ رهبر شجاع و مجاهد برجسته‌ی فلسطینی جناب آقای اسماعیل هنیه در سحرگاه امروز به لقاء‌الله پیوست و جبهه‌ی عظیم مقاومت عزادار شد. رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانه‌ی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینه‌ی مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت. ✏️ شهید هنیه سالها جان گرامی‌اش را در میدان مبارزه‌ئی شرافتمندانه بر سردست گرفته و آماده‌ی شهادت بود، و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثه‌ی تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه‌ی خود می‌دانیم. ✏️ اینجانب به امت اسلامی، به جبهه مقاومت، به ملت شجاع و سرافراز فلسطین و بالخصوص به خاندان و بازماندگان شهید هنیه و یکی از همراهانش که با وی به شهادت رسیده است، تسلیت عرض می کنم و علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم. سید علی خامنه‌ای ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ مصادف با ۲۵ محرم ۱۴۴۶ 💻 Farsi.Khamenei.ir

🖌 منطق قرآنی مقابله با اصرار دشمن بر توطئه و جنایت عملیات وعده صادق ایران علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی در پاسخ به حمله موشکی این رژیم به کنسولگری ایران در دمشق در فروردین سال جاری با هدف بازدارندگی برنامه ریزی و اجرا شده بود. اما ظاهراً باند جنایتکار صهیونیستی از این عملیات عبرت نگرفت و این بار گستاختر شده به پایتخت کشورمان حمله کرد و مهمان عزیزمان حاج اسماعیل هنیه رهبر حماس را به شهادت رساند. این اقدام شرورانه و جنگ طلبانه رژیم غاصب قصاب صهیونیستی علاوه بر غیرت ملی، غیرت مهمان نوازی ملت ایران را جریحه دار و غضبناک کرده است. رژیمی تجاوزگر جرأت پیدا کرده به میهن عزیزمان موشک پرانی کند و سنت مهمان نوازی خوب ایرانیان را مخدوش کند. اکنون سوال راهبردی این است که با چنین رفتار عبور از خط قرمز ها چه باید کرد؟ آیا باید کوتاه آمد و سیاست بزدلانه را پیش کشید و ایده ایران قوی و سربلند را کنار گذاشت یا اینکه باید پاسخی محکم تر و سخت تر از گذشته داد تا دشمن صهیونیستی دیگر هوس چنین اقدامات تجاوزکارانه را نکند؟ ولی فقیه که بر مبنای سیاست بازدارندگی فرمان عملیات وعده صادق را صادر فرمودند این بار نیز بر پایه همان سیاست فرمودند: " رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانه‌ی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینه‌ی مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت." ( بیانات ولی فقیه: ١٠/ ۵/ ١۴٠٣ ). ولی فقیه خونخواهی شهید اسماعیل هنیه را وظیفه جمهوری اسلامی دانسته است. یعنی باید در رویارویی با دشمن صهیونی که به حریم جمهوری اسلامی تجاوز کرده است، قاطع تر و محکم تر از اقدامات گذشته عمل کرد. البته این عزم و اعتقاد حکومتی ایشان منطبق با آموزه های وحیانی قرآن کریم است. رسول الله صلی الله علیه و آله سخن حق الهی را برای کفار و مشرکین به ارمغان آورده است ولی آنها از پذیرفتن آن کراهت داشتند: " لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ" ( زخرف: ٧٨ ). بلکه کفار و مشرکین برای جلوگیری از انتشار حق در میان مردم عزم شان را بر توطئه قتل رسول خدا محکم تر کردند. لذا قرآن کریم در پاسخ به چنین اراده شومی می فرماید توطئه و مکر ما نیز علیه شما محکم تر خواهد بود:" أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ" ( زخرف: ٧9 ). كـلمـه (ابـرام ) بـه مـعـنـاى مـحـكـم كـردن عـهـد و نـشـكـسـتـن آن اسـت، در مقابل كلمه (نقض ) كه به معناى شكستن آن است. یعنی: بلكه نقشه اى را كه عليه تو كشيدند محكم كردند، و ما هم نقشه خود را عليه ايشان محكم خـواهـيـم كـرد. بنابر این، منطق قرآنی به ما می گوید وقتی عزم دشمن ملت بر دشمنی ورزیدن محکم تر و جدی تر می شود؛ شما نیز در دشمنی با دشمن ملت راسخ تر و استوارتر شوید و کوتاه نیایید. اما نکته مهم آن است که این آیه شریفه در مکه نازل شده است و رسول الله صلی الله علیه و آله در این شهر فاقد قدرت قاهره حکومتی بودند. پس، این دستور قرآنی بر پیامبر اکرم در مدینه که حکومت اسلامی پایه گذاری شده الزام آورتر است. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan

🖌 خوی استکباری دشمن در برابر تغییرات راهبردی منطقه بیش از یک قرن است که نظام سرمایه داری غربی دنبال تحقق نظم جدیدی در جهان اسلام بویژه در غرب آسیا بوده است. هدف از این پروژه شبه غربی سازی، وابستگی و اقماری شدن کانون تمدن ساز جهان اسلام است. رژیم غاصب صهیونیستی به همراه حکام مرتجع دو بازوی اصلی در عملیاتی ساختن این پروژه به شمار می آید. پروژه اقماری سازی این کانون به مراحل نهایی و ثمر دهی خود نزدیک شده بود که به یکباره رویداد بی بدیل و غیر منتظره انقلاب اسلامی به رهبری عالمی تربیت یافته از سرچشمه های تمدن اسلامی ( مدارس و حوزه های علمیه) یعنی امام خمینی ره پدید آمد و مبتنی بر گفتمان اسلام سیاسی و ولایت مطلقه فقیه نظام سیاسی مقتدری را تاسیس کرد. اکنون جهان بعد گذشت چهل و پنج سال از عمر پر خیر و برکت جمهوری اسلامی شاهد آن است که این نظام نه فقط مراحل استقرار و تثبیت خود را پشت سر گذاشته بلکه در صدد بر هم زدن پروژه اقماری سازی منطقه برآمده است و راه را برای شکل گیری نظم نوین اسلامی با مشارکت مقتدرانه همه مردم منطقه هموار ساخته است. ایران اسلامی با اقتدار مادی و معنوی خواب استکبار جهانی را در منطقه آشفته کرده است. بطوری که ترس و نا امنی بر اصلی ترین بازوی آن، یعنی رژیم صهیونیستی مستولی شده است. تا کنون نظام سلطه جهانی چندین تریلیون دلار برای مهار ایران انقلابی هزینه کرده است ولی بی نتیجه مانده است. چون ایران انقلابی از طریق شکل گیری جبهه مقاومت تکثیر شده است. از این رو، منطقه در آستانه تغییرات بزرگ راهبردی به نفع جبهه مقاومت یا همان اراده استقلال و اسلام خواهی است. نظام جهانی استکباری به سرکردگی آمریکا عمیقاً بر مساله تغییرات راهبردی مبتنی بر گفتمان جبهه مقاومت در منطقه‌ واقف شده است. لکن خوی استکباری آنها برابر این تغییرات مقاومت می کند و حاضر به تسلیم شدن و گفتگوی صلح آمیز برابر نیست. خوی استکباری فقط با زبان زور و تهدید آشناست. با وصف این، استکبار جهانی به لطف الهی و به برکت خون شهدای مقاومت همچون سردار سلیمانی و ابو مهدی المهندس و شکری و هنیه، مجبور به پذیرش این امر و بر چیدن بساط سلطه خود در منطقه خواهند شد. انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan

🖌 فتح یا پیروزی گرچه اهل لغت دو واژه فتح و پیروزی را مترادف می دانند. لکن کاربرد این دو واژه در همه جا یکسان نیست و نمی توان در همه مصادیق به جای یکدیگر استعمال کرد. چنانکه فتح بیشتر به معنای گشودن، تسخير، چیرگی و غلبه است ولی پیروزی غالباً به معنای کامیابی، موفقیت، برنده شدن و پیشی گرفتن و زودتر رسیدن به مقصد است. در مسابقات و رقابت های ورزشی مانند کشتی و فوتبال برای فرد یا تیم برنده از کلمه فتح استفاده نمی کنند و کشتی گیر یا تیم را فاتح نمی گویند بلکه از واژه پیروز استفاده می شود. فتح در جایی است که فاتح و اتباعش بعد غلبه و تسخیر و چیرگی بر هر امری در بهره برداری از آن امر مطابق میل و سلیقه و قانون خود خوانده عمل می کنند و نه قانون حاکم پیش از غلبه. بر همین اساس، آیا میدان مبارزه انتخاباتی عرصه فتح است یا پیروزی؟ کسی که رأی اکثریت مردم را به دست می آورد و مثلاً به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود، آیا او فاتح انتخابات است یا پیروز انتخابات؟ گرچه این پرسش در ظاهر بی ثمر می نماید ولی در واقع امر چنین نیست. آن کس که میدان انتخابات را عرصهٔ پیروزی می داند خود را ملزم به تبعیت از قانون رسمی می داند و مطابق قوانین حاکم به اداره مملکت می پردازد و هیچگاه سعی در تخطی از قوانین جاری را ندارد. اما کسی که نگاه فاتحانه دارد، در کارزار انتخابات بر این گمان است که بخشی از نظام سیاسی مانند دستگاه اجرایی را تسخیر و تصرف کرده است و از این پس، هیچ الزامی نیست که مطابق قوانین رسمی و حاکم عمل کرد بلکه باید دستگاه اجرایی مطابق میل و سلیقه قوانین خود خوانده اداره شود. بعد از برگزاری سالم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در اردوگاه نامزد پیروز شاهد اختلاف نظرهای جدی هستیم. بطوری که این مساله در تعیین اعضای کابینه خود را نشان داده است. برخی از حامیان خواهان اتخاذ سیاست ها و کنش گری های افراطی و ساختار شکنانه و قانون گریزانه از سوی رئیس جمهور منتخب هستند و برخی چنین نظری را ندارند. به نظر می رسد که ریشه این اختلاف به آن دو نگاه ( فتح یا پیروزی ) باز می گردد. مسلم این است که دیدگاه آقای دکتر پزشکیان از سنخ نگاه فاتحانه نیست. ایشان می خواهد دولت را در چارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعه اداره کند و مایل به مدیریت ساختار شکنانه و قانون گریزانه نیست. و البته دیدگاه درست و مشروع نیز همین است. انتخابات نه در جمهوری اسلامی بلکه در هیچ کجا عرصه فتح و براندازی نظام و قوانین اساسی حاکم بر کشور نیست. چنین قصد و غرضی از طرق دیگر مانند شورش و انقلاب و کودتا عملی است و نه با انتخابات مردمی حتی با رفراندم. بنابراین، طرفداران نگاه فاتحانه باید در نگاه خود تجدید نظر کنند. آنان حق فشار آوردن بر رئیس جمهور منتخب را ندارند و مجاز به سخت تر کردن کار بر ایشان نیستند. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan