نهضت حسینی ادامه دارد
ماهیت خروج امام خمینی ره در پانزده خرداد ۴۲ که منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد فرمایش اباعبدالله الحسین علیه السلام بود.
https://www.farsnews.ir/news/14020508000238/%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز گذشته در بنای تاریخ نارنجستان قوام شیراز، یک نرّه غول زورش به یک زن چادری که امر به معروف کرده رسیده و اون رو جلوی دخترش زده
🖌 موعظه واعظ شهر برای همه است
شیخ واعظ ما که خداوند او را سلامت بدارد در نحوه تعامل با برخی زنان هنجارشکن چنین گفته است: «مردم را نباید عصبانی کرد و به آنها فشار آورد؛ چرا که با فشار، کسی دیندار نمیشود. در دهه عاشورا به خانمهای بیحجاب و بدحجاب، فشار نیاورید تا آنها بتوانند در این مجالس شرکت کنند.» رسانه های دگر اندیش هم به استقبال این سخن رفتند و آن را تیتر یک خود کردند.
اما حالا که اینچنین از این موعظه استقبال شده است، جای این سوال است که آیا کسی مانند واعظ شهر در میان جبهه معارض سراغ دارید که چنین توصیه ای را به هم مسلکان و همفکران خود کرده باشد تا رسانه های دگر اندیش آن سخن را تیتر کرده باشند؟
آیا تاکنون دیده اید که آن محقق و مدرس حوزوی و روشنفکر مدعی به طرفداران و هواداران خود بگوید خشونت نورزید و فشار نیاورید و جامعه را عصبانی نکنید. با خشونت و اغتشاش نمی توان مردم متدین و انقلابی را نسبت به قبول خواسته های خود متقاعد کرد.
آیا واعظ مدرنی در میان شان هست که بگوید طلبه مظلوم را غریب گیر نیاورید و پیکر بی جان بسیجی مدافع امنیت را روی آسفالت نکشید و چادر از بانوی محجبه بر ندارید؟
متأسفانه مشکلی که مردم با جماعت مخالف و معترض و معاند دارند فقدان واعظ در میان این جماعت است که جمع شان را به خشونت پرهیزی و رفتار انسانی و تسامح و تساهل توصیه کند. آنها این حرفها را برای طرف مقابل می زنند و از آنان مطالبه می کنند ولی هیچگاه به پیروان خود توصیه نمی کنند. اما خوب است که بدانند موعظه واعظ شهر برای همه است و اختصاص به قشر خاصی ندارد.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
💬 #تحلیل_و_تبیین | رسالت حوزههای علمیه؛ تبلیغ، تحقیق و موعظه
🎤 رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت بیانات رهبر انقلاب در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور در یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین دکتر داوود مهدویزادگان دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بررسی موضوع تبلیغ و اهمیت آن در حوزههای علمیه و ارتباط تبلیغ، تحقیق و موعظه پرداخته است.
🔹 مهمترین وظیفه ولی خدا هدایتگری امت است. اما همین وظیفه الهی شئون مختلفی دارد؛ از جمله آنها التفات به امور مغفولمانده یا از مرتبه اهمیت افتاده است. گاه ممکن است که جامعه ایمانی یا قشر خاصی از جامعه کارویژه اساسی خود را فراموش کرده یا بدان توجه درجهاولی نداشته باشد، در اینجا باید ولیفقیه چنین مسئلهای را اولاً فهم و شناسایی کرده و ثانیاً توجه مخاطب را به آن جلب کند و آنان را به عبور از آن مسئله فرابخواند و ثالثاً آنان را در این عبور هدایتگری کند؛ به عبارتی، در مسیر حق قرار دهد. این امر از نشانههای هدایتگری ولی خداست.
🔍 ادامه را بخوانید👇
khl.ink/f/53481
🏴 گذار از عاشورای اموی به عاشورای حسینی
🔸بی اعتنائی مدرن های ایرانی بویژه غالب اصحاب علوم انسانی و اجتماعی به فرهنگ سوگواری عاشورا حتی به مثابه مساله پژوهشی در یکصد سال گذشته امری نیست که نیاز به اثبات داشته باشد.
🔸روشنفکران ایرانی از همان آغاز شکل گیری با این فرهنگ حس خوبی برقرار نکردند و توجه به آن را فناتیک و متعصبانه ی دینی می پنداشتند. به همین خاطر، غالباً نصوص دینی این فرهنگ را نه می خواندند و نه می شنیدند و نه به مخاطبان شان توصیه می کردند.
🔸با وصف این، مدتی است که فرهنگ عاشورایی بویژه بخش فرهنگ سیاسی آن مورد توجه جماعتی از روشنفکران و جامعه شناسان قرار گرفته است و از قصه پر غصه عاشورا سخن می گویند و منابع مطالعاتی آن را معرفی می کنند و مخاطبان شان را به خوانش عاشورای مکتوب فرا می خوانند. آیا در این جماعت سکولار اندیش تحول معرفتی و علقه ای پدید آمده است؟
🔸خان کرم و معرفت مجلس ابا عبدالله الحسین علیه السلام بر روی همگان حتی روشنفکر سکولار باز است و نباید چنین تحولی را فی الجمله انکار کرد. ولی پذیرش این امر، لااقل نسبت به ذهنیت های ایدئولوژیک روشنفکری بسیار محل شک و تردید است.
🔸وقتی جامعه شناس این جهانی در انتظار ظهور عاشورای سکولار شده ای است که هیچ پیوندی با حکومت دینی و سیاست ندارد و محدود به همان مجلس روضه خانگی بی بی و محله و صنفی است و هیچ ظهور و بروزی در عرصه عمومی ندارد، از چنین انتظاری نمی توان باور کرد که جامعه شناس سکولار دل صافی با عاشورا پیدا کرده است.
🔸چرا باید روشنفکری سکولار نگران پیوند عاشورا با حکومت دینی و سیاست و حضور آن در عرصه عمومی باشد؟ چرا آنان خواهان عاشورای سکولار هستند؟
🔸 عاشورای سکولار همان عاشورای اموی است و هيچ نسبتی با عاشورای حسینی ندارد. عاشورای اموی از سیاست و عرصه عمومی دور است و مبلغ و پایه گذار حکومت دینی نیست و با حکومت های دنیوی کنار می آید. سر در لاک خود دارد و صرف اشک و آه عاری از معرفت حسینی است و همراه با تفاخر مردانه و تبرج زنانه است.
🔸انتظار اموی مسلکان از فرهنگ عاشورایی چنین فرهنگی است. چنانکه روشنفکری سکولار نیز همین انتظار را دارد. اما آیا آنچنانکه جامعه شناس سکولار گفته است، چنین عاشورایی در حال ظهور است یا آنکه ظهور یافته است و در حال گذار از آن هستیم؟
🔸عاشورای اموی، لااقل در دوره پهلوی تجربه شده است بلکه اساساً ساخته و پرداخته پهلوی ها با همدستی عناصر فرهنگی شان بوده است. بعد از آنکه پهلوی اول نتوانست از طریق سرکوب و خشونت مجلس امام حسین علیه السلام را محو و نابود کند، پهلوی دوم متأسی از سیاست معاویه ای به مدل عاشورای اموی روی آورد. تا جایی که خود نیز در مجلس عزای عاشورای اموی شرکت می کرد.
🔸اما همان زمان منبر عاشورای حسینی ممنوع بود و واعظ و بانی و عزادارش تحت تعقیب و تبعید و حبس قرار می گرفت. و همین عاشورای حسینی بود که حکمرانی دینی را جایگزین نظام دیکتاتوری کرد. در واقع آن عاشورای واقعی که در حال ظهور است، عاشورای حسینی است.
🔸عاشورای حسینی در مدت کمی توانست قدرت سیاسی و اجتماعی خود را به جهانیان نشان دهد. فرهنگ دفاع مقدس را پدید آورد و شر جریان های تکفیری داعش و القاعده را از مردم منطقه کوتاه کرد و صهیونیسم را به عقب راند و مدافع حرم و امنیت تربیت کرد.
🔸آشفتگی و پریشان حالی جبهه معارض و سکولار هم در همین امر است. به همین خاطر است که با همدستی متحجرین و آخوندهای درباری در صدد احیای عاشورای اموی برآمده اند.
🔸 تکرار تجربه سکولار سازی عاشورا یا همان احیای عاشورای اموی نا ممکن نیست ولی خیلی سخت و دور از انتظار است. چون فرهنگ عاشورای حسینی سلام الله علیه جهانی شده است. این فرهنگ با انقلاب اسلامی از مرزهای شیعی عبور کرده است و امروز حتی در شهرهای متروپل غربی " روز حسین " برگزار میشود و معرفت اندیشانه به سوگ عزای حسینی می نشینند و از نهضت کربلا درس می گیرند.
✍ مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
متخلفان حکمرانی علوی و خاطر مسؤولان قانونشکن نظام اسلامی را تطهیر و تأمین نکنید | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020517000182/%D9%85%D8%AA%D8%AE%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%A4%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%DA%A9%D9%86-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B7%D9%87%DB%8C%D8%B1
🔹 برش از متن:
👇👇👇
ویژگی منبر و موعظه خوب معرفت افزایی و روشنگرانه بودن آن است. چنانکه مجلس خطابههای جناب حجتالاسلام حاج آقای عالی از این ویژگی برخوردار است. ایشان در ایام عزاداری ابا عبدالله الحسین علیه السلام در محضر ولی فقیه به نکات خوبی اشاره کردند که بعضاً پاسخ مستدل و محکم به شبهاتی است که بدخواهان و دشمنان نظام اسلامی طرح کرده اند.
بخشی از این شبهات که در تولید آن متحجرین و عافیت اندیشان حوزوی نیز سهیمند، هجمه آوردن به اسلامیت جمهوری اسلامی است. آنان از موضعی آرمان گرایانه و غلوّ آمیز جمهوری اسلامی را به دلیل وجود پاره ای نا بسامانی های اقتصادی و اجتماعی در تعارض با اسلام مطرح میکنند و ایراد میگیرند که اگر این نظام اسلامی است، چگونه است که وضعیت موجود مطلوب نیست و کارگزارش فساد میکند. پس، این نظام اسلامی نیست....
مگر نه این است که حسنات الابرار، سیئات المقربین. عثمان بن حنیف از شاگردان و مریدان مقرب امام علی علیه السلام است و حضرت از او انتظار حتی نشستن بر سر سفرهای که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غایب بودند را ندارد. اگر این کار در نظر آن حضرت بزرگ نبود به عثمان بن حنیف تذکر نمیداد. ولی در نظر آقای علیدوست اندک و غیر جسیم آمده است. چون به زعم ایشان کار عثمان صرف نشستن بر سر سفرهای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غایب بودند.
چطور ایشان تخلف کارگزار امیرالمؤمنین را اندک و غیر جسیم میداند. بلکه همان اندکش زیاد است و جسیم. ایشان این تخلف را برای کارگزار جمهوری اسلامی بزرگ میداند و به همین خاطر دست به قلم شده ولی برای کاگزار حکمرانی علوی غیر جسیم میداند!
طبیعی است که این گونه سفید نماییها از کارگزار متخلف حکمرانی علوی برای کارگزار متخلف جمهوری اسلامی تامین خاطر میآورد نه آن گونه سخنرانیها.
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
🖌 راه را بر اسکان موقت زوج های بی خانمان نبندیم
دوست شریفی در اعتراض بر ایده ساخت خانه های کوچک 25 متری که از سوی مدیر عامل انبوه سازی تهران و با الهام از الگوی آسیای شرقی طرح کرده است، نکاتی را بیان کرده است. به گمانم این اعتراض هیچگونه وجاهت شرعی و عرفی ندارد و تعابیری که در این اعتراض به کار رفته خوشایند و کارشناسی شده نیست. به دلیل اهمیت مساله نقد خود را بعد نقل گفته های ایشان ذکر می کنم
👇👇👇
پیش به سوی «لانههای تابوتی هنگکنگی» به جای «مسکن اسلامی ایرانی»!
طرحی صددرصد ضد فرهنگی در حوزه مسکن و شهرسازی!
🔶 در این رابطه چند نکته را بیان میکنم:
یک. واقعاً بنده متوجه نمیشوم که چرا فهم این حقیقت بدیهی برای عدهای از تصمیمسازان و تصمیمگیران حوزه مسکن و شهرسازی سخت است که معماری و شهرسازی نقشی بیبدیل در شکلدهی به فرهنگ و سبک زندگی و ارزشهای فردی و اجتماعی دارد؟ چرا نمیدانند یا نمیخواهند بدانند که خانههای هنگکنگی و لانههای شبانه، مبتنی بر یک فلسفه زیست دنیاگرایانه و اومانیستی است که در تقابل کامل با فلسفه زیست اسلامی ایرانی و نگاه توحیدی ما قرار دارد؟
دو. برای عامه مردم ما معلوم شده است که با ترویج و اجرای #شهرسازی و #معماری غربی و لیبرالی، بسیاری از ارزشهای اسلامی و ایرانی ما در سبک زندگی مردم به عقب رانده شده است و ارزشهای لیبرالی و اومانیستی جایگزین آنها شده است! مع الاسف هنوز در حال شمارش آسیبهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی معماریهای لیبرالی هستیم که ناگهان سخن از معماریهای آسیای شرقی و هنگکنگی به میان میآید: «خانههای تابوتی» و «مسکنهای کپسولی»! یا همان «لانههای خوابگاهی»!
سه. طرح فوقالذکر، به صورتی عوامفریبانه به عنوان «مسکن ما» نامگذاری شده است! زیرا:
اولاً، لانههای ۲۵ متری را که «مسکن» نمیگویند؛
ثانیاً، اگر هم مسکن باشد، مسکن «ما» نیست! هیچ نسبتی با «ما» ندارد! نه با «مای ایرانی» و نه با «مای مسلمان». اینها «لانههای شبانهای» است که میتواند مرکز شکلگیری دهها فساد و آسیب اجتماعی و فرهنگی کنترلناپذیر باشد.
چهار. فراموش نکنیم که مسکن، «سبکساز» و «فرهنگساز» و «ارزشساز» است. چنین لانههایی بیشتر به «خانههای فساد» و محلههایی مثل «شهر نو در رژیم طاغوت» شباهت دارد تا «مسکن ما»:
پنج. امیدوارم داغ ننگ ساخت چنین خوابگاهها و لانههای شبانهای بر پیشانی دولت انقلابی و مجلس انقلابی حک نشود. امیدوارم که مردم و رسانهها اجازه ساخت حتی یک لانه از چنین لانههایی را ندهند!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🖌 پاسخ ما:
اینجانب به جد با این نوع نگاه به مساله مسکن سازی و نکات یاد شده خصوصاً بند چهار آن مشکل دارم. این حرف ها مبنای شرعی و عرفی ندارد. درست نیست که این گونه خانه ها را به لانه فساد، خانه فساد و محله فساد زمان طاغوت تشبیه کنیم. مگر دوست معترض از اینگونه خانه ها در شرق آسیا دیدن کرده است. چه ربطی میان خانه 25 متری با فلسفه زیست دنیاگرایانه و اومانیستی دارد. یعنی کشورهای آسیای شرقی از سر لذت جویی و ساخت لانه فساد و نه رفع مشکل بی خانمانی، چنین الگویی را دنبال کرده اند؟!!
ظاهرأ دوست معترض، درکی از بی خانمانی ندارد که برای نفی این الگو از چنین تشبیهات نا پسندی استفاده کرده است.
اگر زوجی از سر نداری حاضر به زندگی در خانه 25 متری شوند، به معنای آن است که در لانه فساد زندگی می کنند؟!! این حرف به جهت فرهنگی و اخلاقی خوشایند نیست.
اگر دولت انقلابی بخواهد از این طریق بی خانمان ها را بطور موقت سرپناه بدهد، به معنای این است که لانه فساد ساخته است و کار ننگینی کرده است؟!!
و الله مادر مرحوم و پدر بنده نه سکولار بودند و نه اومانیست، ولی زندگی مشترکشان را در دهه چهل و پنجاه در دو اتاق اجاره ای کمتر از 25 متر در یکی از محله های قدیمی و خوش نام طهرون ( محله شاپور ) آغاز کردند. خانه خوش و سالمی هم بود. چه صاحب خانه خوب و با محبتی هم داشتیم.
چرا با انگ و برچسب زدن های بی جا و غیر شرعی زوج های جوان مستحق را بخاطر پرهیز از اتهام، مجبور به بی خانمانی می کنیم. اگر گمان کرده ایم که با اعتراض به ساخت اینگونه خانه ها خدمت بزرگی به زوج های بی خانمان کرده ایم، سخت در اشتباه هستیم. بلکه آنها را از بهره مندی از یک کار خیر محروم کرده ایم.
واقعاً کدام وضعیت بهتر است، آیا زندگی در خانه 25 متری بهتر است یا بی خانمان بودن؟ ساخت سرپناه موقت برای زوج های بی خانمان برای دولت انقلابی ننگ نیست بلکه خدمت است. ننگ در بی خانمان کردن است.
البته بدیهی است که دولت انقلابی نباید ساخت خانه 25 متری را بخشی از مأموریت راهبردی خود حساب کند. چنین کاری برای عبور از بحران بی خانمانی است و نباید به معنای خانه دار شدن دائمی بی خانمان ها تلقی کرد.
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
چشم انداز شهر از پارک آبیدر 👆👆👆
سنندج
ماه گذشته به اتفاق و توصیه بانوی خانواده سفر سه روزه به سنندج داشتیم. سفر خیلی خوب و مفرحی بود. منطقه ای خوش آب و هوا با جاهای دیدنی و جذابی است. آب آشامیدنی گوارایی دارد. چنین تصوری از سنندج و شهرهای اطراف مانند مریوان با آن دریاچه زیبایش نداشتم. به گمانم خیلی های دیگر مانند من چنین تصور اولیه را دارند. سنندج از جهت شهرسازی خیلی پیشرفت کرده است. راننده تاکسی می گفت جمعیت شهر طی ده سال گذشته دو برابر شده است و به حدود نهصد هزار نفر رسیده است. می گفت تقریبا هر کارمندی که به اینجا مامور شده دیگه برنگشته است و بعد بازنشستگی در همین جا ماندگار شده است. به نظرم دلیل این امر، تنها طبیعت زیبای این منطقه نیست بلکه به مهمان نوازی مردمان خوب شان هم بر می گردد. کافی است در بازار قدیمی شهر قدم بزنی و متوجه این مطلب شوید. اهل شهر، مردمان آرامی هستند. پدیده بی حجابی در آنجا چندان جلوه ای نداشت. آخرین باری که سنندج را دیده بودم به سال ۶۲ برای گذران دوران خدمت سربازی بر می گردد. آن زمان شرایط جنگ تحمیلی بر فضای شهر حاکم بود. جای گلوله فشنگ و خمپاره بر دیوار ساختمان های پادگان پیدا بود. به هر حال، گمان می کنم کشور عزیز مان ایران، جاهای دیدنی و لذت بخش زیاد دارد ولی مردم به دلیل کوتاهی تبلیغات فرهنگی و عدم اطلاع رسانی خوب و مطلوب، آگاهی لازم و جامعی از این مناطق ندارند. سنندج و حومه آن یکی از همان شهرهای دیدنی نا آشنا است که نباید سفر به آنجا را از دست داد. انشالله
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
🔶 ماه گذشته به اتفاق و توصیه بانوی خانواده سفر سه روزه به سنندج داشتیم. سفر خیلی خوب و مفرحی بود. منطقه ای است خوش آب و هوا با جاهای دیدنی و جذابی. آب آشامیدنی گوارایی دارد. چنین تصوری از سنندج و شهرهای اطراف مانند مریوان با آن دریاچه زیبایش نداشتم. به گمانم خیلی های دیگر مانند من چنین تصور اولیه را دارند. سنندج از جهت شهرسازی خیلی پیشرفت کرده است. راننده تاکسی می گفت جمعیت شهر طی ده سال گذشته دو برابر شده است و به حدود نهصد هزار نفر رسیده است. می گفت تقریبا هر کارمندی که به اینجا مامور شده دیگه برنگشته است و بعد بازنشستگی در همین جا ماندگار شده است. به نظرم دلیل این امر، تنها طبیعت زیبای این منطقه نیست بلکه به مهمان نوازی مردمان خوب شان هم بر می گردد. کافی است در بازار قدیمی شهر قدم بزنی و متوجه این مطلب شوید. اهل شهر، مردمان آرامی هستند. پدیده بی حجابی در آنجا چندان جلوه ای نداشت. آخرین باری که سنندج را دیده بودم به سال ۶۲ برای گذران دوران خدمت سربازی بر می گردد. آن زمان شرایط جنگ تحمیلی بر فضای شهر حاکم بود. جای گلوله فشنگ و خمپاره بر دیوار ساختمان های پادگان پیدا بود. به هر حال، گمان می کنم کشور عزیز مان ایران، جاهای دیدنی و لذت بخش زیاد دارد ولی مردم به دلیل کوتاهی تبلیغات فرهنگی و عدم اطلاع رسانی خوب و مطلوب، آگاهی لازم و جامعی از این مناطق ندارند. سنندج و حومه یکی از همان شهرهای دیدنی نا آشنا است که نباید سفر به آنجا را از دست داد. انشالله
💬 داود مهدوی زادگان
@Fars_plus
🖌 سیاست خالص سازی حاکمیت و ضرورت آن
درباره دلایل نظری ضرورت خالص سازی حکمرانی سخن بسیار است. اما برای بیشتر مردم دلایل عینی آن فهم پذیر تر است. مشاهده عینی مردم از گفتار و رفتار ناخالص کارگزاری آنان را به ضرورت سیاست خالص سازی مدیریت کشور متقاعد می کند.
متأسفانه مملکت بعد از جنگ تحمیلی از مدیریت ناخالص رنج ها برده است. تشخیص چنین مدیریتی در دو سال اخیر که سیاست خالص سازی بر امورات حاکم شده برای مردم قدری آسان تر شده است. بی جهت نیست که فقط کارگزار ناخالص با این سیاست مخالف است.
گاهی اوقات با مشاهده سادگی، خوشخیالی و تناقض گویی و خودخواهی های مفرط در بعضی از سیاسیون به شدت شگفت زده و رنجیده خاطر می شویم. این اوصاف همگی نشانه ای از مدیر و کارگزار نا خالص است. به خیال او اگر رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا آن هم از نوع ترامپی دست می داد تمام مشکلات حل می شد! در عین حال می گوید هیچ تضمینی برای قرار دادهای بین المللی نیست.
شاه ایران که دست نشانده خودشان بود، از دست دادن با رئیس جمهور آمریکا هیچ خیری غیر از نکبت و بدبختی برای ملت به ارمغان نیاورد تا چه رسد به مدیر کدخدا پرست. او چه خیری برای ایران آورد جز تعلیق حق مسلم هسته ای و تشدید تحریم ها در قالب جدید و گستاخی بیشتر دشمن ملت!
می گوید ما در حل مشکلات اختیار نداریم ولی قدرت شان را در تصاحب اتاق بازرگانی که مهم ترین نهاد اقتصادی کشور است، به رخ ملت می کشد. اعتراف به بلوغ سیاسی و رشد عقل سیاسی می کند ولی همچنان سیطره استبداد بین المللی را می پذیرد و از نظام اسلامی می خواهد که برابر آن تمکین کند!
مدت مدیریت کارگزارانی خود در این مملکت را به اندازه عمر یک جوان سی چهل ساله می داند ولی حاضر به پذیرش سهم خود در اوضاع نا بسامان موجود نیست و به دیگران نسبت می دهد!
بی محابا نسبت های ناروا و غیر کارشناسی شده به دیگران می دهد. ولی از دیگری انتظار چنین تعاملی با خود ندارد. می گوید اختیار نیست ولی همچنان تمنای تصاحب قدرت را دارد. هر آنچه را دیگری می گوید قبول ندارد ولی از دیگری می خواهد که گفته های او را قبول کند. در نهایت هم آن کس که استبداد می ورزد همان دیگری است و نه او! آن کس که مردمی است، او است و نه دیگری!
اما تاسفبار ترین بخش گفتگو اینجاست که اعتراض می کند که چرا امام جمعه شهر مردم را قبل از برگزاری نماز علیه رئیس جمهور می شوراند. شوراندنی که توسط امام جمعه تکذیب شد. ولی همین کارگزار معترض برابر چند ماه شورش اغتشاش گران در فتنه 401 علیه نظام و ولایت فقیه و شهدا نه فقط سکوت می کند بلکه دست رسانه اش را به همسویی رسانه ای با آنها باز می گذارد!
آیا نظام اسلامی برابر چنین دورویی و ساده اندیشی و خودخواهی و تناقض گویی های برخی از کارگزارانش حق ندارد سیاست خالص سازی را در پیش گیرد؟ اخلاص از نفاق و خودخواهی و تناقض گویی و ساده اندیشی از شرایط لازم حکمرانی و جامعه خوب است. خالص سازی خواست و ضرورت اجتماعی است و گریزی از آن نیست.
مملکت را بیش از این نمی توان با کارگزار ناخالص اداره کرد. همان مدیریت ناخالص سی و اندی ساله ما را بس. بگذاریم و بگذارید مردم قدری هم خدمت کارگزار خالص انقلابی را تجربه کنند همانطور که در دفاع مقدس آن را تجربه کرد. انشالله
✍داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan