eitaa logo
مهدوی زادگان
369 دنبال‌کننده
178 عکس
55 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مردم در میدان حضور دارند یکی از مسئولین گفته است که " مردم را با دلسوزی باید به میدان آورد ". اما عرض بنده این است که آقای مسئول محترم، مردم در میدان حضور دارند. این مسئولان هستند که باید در میدان حضور پیدا کنند. مردم نه فقط در این هفتاد روز مبارزه با اغتشاش خیابانی بلکه از همان آغاز روزهای انقلاب و پس از آن در میدان حضور داشته و دارند. اگر این حضور مردمی نبود که بساط انقلاب و نظام در همان سال‌های 59 و 60 جمع شده بود و سلطنت طلب و منافق و تجزیه طلب با خشونتی بی سابقه، حکومت وحشت را حاکم کرده بودند. مردم در میدان حضور دارند که بیش از 17 هزار نفرشان به دست ضد انقلاب شهید شدند. مردم در همین هفتاد روز حضور میدانی پیدا کردند که توطئه دشمن ملت و اشرار خیابانی به شکست منجر شده است. یک نمونه از این حضور مردمی، مراسم ضد استکباری 13 آبان بود. اصولاً رمز پایداری انقلاب و نظام اسلامی در همین حضور میدانی مردم بوده است. این فرهنگ سیاسی مبارزه را امام و رهبری در مردم نهادینه کرده است. پس، ای مسئول و مدیر انقلابی بزرگوار، برای خود دلسوزی کن که همراه با مردم در میدان حضور داشته باش. 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔸بیانیه «سمت» به مناسبت فرارسیدن روز دانشجو منتشر شد؛ 🔶جمهوری اسلامی و اصالت دانشجو https://samt.ac.ir/fa/news/471 ⬅️ متن کامل بیانیه
🔰 جمهوری اسلامی و اصالت دانشجو 🖊 دانشجو، عنصر فرهنگی هر جامعه تعالی خواه و ترقی جو است. کسوت دانشجویی افتخاری است که نصیب قشری از جوانان جامعه می شود. دانشجو به مثابه عنصر فرهنگی از نگاهی اجتماعی و عقلایی امری زینتی و تشریفاتی نیست. چون جامعه تعالی خواه و ترقی جو بخاطر اهداف والا و مترقیانه ای که دارد چنین عنصر فرهنگی را در خود پدید می آورد. چنانکه دانشگاه و استاد نیز مولود همین اهداف تعالی خواهانه است. بنابر این، دانشجو از منظر عقلانیت غیر ابزاری اصالت دارد. بدین معنا که جامعه بدون دانشجو قادر به تحقق اهداف مترقیانه خود نیست. اما نکته اساسی در عینیت اصالت دانشجو است. ممکن است که جوان این آب و خاک در کسوت دانشجو قرار گیرد؛ لکن تا رسیدن به محتوای دانشجویی گام های زیادی را لازم است. 🖊 بدون تردید، حضور استاد دانا و فرهیخته و متعهد در دانشگاه و رابطه علمی و اخلاقی خوب میان استاد و دانشجو به همراه محیط روح افزا، اخلاقی و دانش ورزانه دانشگاه در عینیت اصالت دانشجو نقش بسیار زیادی دارد. در کنار این شرایط، الزامات دیگری نیز وجود دارد که مربوط به خود دانشجو است. روحیه فروتنانه علم آموزی و ارج نهادن به مقام استاد و اهتمام به علم آموزی از او، خود آگاهی تاریخی صادقانه،تعهد اخلاقی به جامعه و روحیه مردمی و فداکاری جهادی و دغدغه مندی دینی و حس غیریت ملی برابر بیگانگان همگی از جمله الزامات اخلاقی و علمی و اجتماعی و سیاسی است که موجبات اصالت دانشجو را فراهم می سازد. برای هریک از این الزامات، مطالب زیادی را می توان در جای خود ارایه کرد و توضیح مبسوطی داد. 🖊 با وصف این، راه برای عمومی سازی اصالت دانشجو بسیار است. چون ممکن است یک یا چند دانشجو با التزام به این شرایط، اصالت دانشجویی را در خود احیا کرده باشند؛ لکن برای عمومی سازی اصالت دانشجو به کار بیشتری نیاز است که مربوط به نظام سیاسی و اجتماعی است. فلسفه سیاسی و نظام حکمرانی است که می تواند موجب یا مانع عمومی سازی اصالت دانشجو شود. آنچنان که جامعه دانشگاهی بویژه دانشجویان ایرانی هر دو حالت را در یکصد سال اخیر تجربه کردند. 🖊 دانشگاه با همه عناصر اصلی آن؛ یعنی استاد و دانشجو و کتاب و کارکنانش در نظام استبدادی غربزدة وابسته پهلوی اصالت نداشت. شهادت سه دانشجو معترض به دخالت استکبار جهانی در سال 32 در دانشگاه تهران نشانه بی اصالت بودن دانشجو نزد حاکمان سلطنت طلب پهلوی بود. حضور گسترده مستشاران نظامی و غیر نظامی بیگانگان و بدخواهان ملت در ایران و سپردن امور به دست آنان، بی اعتنایی به فارغ التحصیلان دانشگاه و اساتید آن، وجه دیگری از اصالت نداشتن دانشجو و دانشگاهی در دیکتاتوری پهلوی بود. سلطه فرهنگ غربزدگی و لا ابالی گری و بی قیدی به اصول اخلاقی و دینی همراه با فقدان غیریت دینی و ملی در میان عموم دانشجویان از جمله موانع پا گیری اصالت دانشجو بود. بدین ترتیب، نظام سیاسی استبدادی وابسته پهلوی بزرگترین مانع عمومی سازی اصالت دانشجو در جامعه ایرانی بود. 🖊 به همین خاطر، ملت ایران از آنجا که بی اصالتی دانشجو را به مثابه تحقیر و بی حرمتی خود می دانست و حاضر نبود فرزندانش را به نظام حکمرانی بسپارد که نتیجه آن بی اصالتی و بی هویتی باشد، به رهبری فقیه و دردمند و اصالت خواه لبیک گفت و مردمی ترین انقلاب در دوران معاصر را پدید آوردند(1357ش/ 1979م ). بطوری که دانشجویان و حوزویان از پیشتازان وقوع انقلاب اسلامی بودند. به دنبال این انقلاب، نظام سیاسی جمهوری اسلامی مبتنی بر اصل ولایت مطلقه فقیه با رای اکثریت قاطع مردم ایران تاسیس شد. 🖊 اکنون بعد گذشت چهل و اندی سال از تجربه نظام جمهوری اسلامی و کنار گذاشتن نظام و فرهنگ استبدادی و غربزده سلطنت پهلوی شاهد اصالت یابی جامعه ایرانی هستیم. دانشگاه و دانشجو با جمهوری اسلامی اصالت خود را پیدا کرده است. رهبران و دلسوزان نظام اسلامی همواره راه سربلندی ایران و ایستادگی برابر تجاوز طلبی و سهم خواهی های نامشروع نظام سلطه جهانی به رهبری امپریالیسم آمریکا را در اصالت مندی نهادها بویژه اصالت دانشگاه و دانشجو دانسته و می داند. چنانکه تجربه موفق جمهوری اسلامی تا به امروز بر دانشگاه اصیل و مستقل استوار بوده است. تمام ارزش های دانشگاه ایرانی پیش از انقلاب در تجربه جمهوری اسلامی به ضد ارزش تبدیل شده است. دقیقاً راز سربلندی نظام اسلامی و تبدیل شدن به ایران قوی در همین ضدیت های اصیل بوده است. هر آنچه که اصالت داشت در جمهوری اسلامی اصالت خود را پیدا کرد. چنانکه اصالت دانشجو بواسطه جمهوری اسلامی در دانشگاه و جامعه عمومیت پیدا کرد. ادامه متن 👇👇👇
ادامه متن: 👇👇👇 🖊 اگر تاریخ سیاسی معاصر ایران را نیک بنگریم، متوجه می شویم که دشمنی استبداد و استعمار با اسلام سیاسی و ایده جمهوری اسلامی دیرینه است و به وقایع بعد انقلاب اسلامی محدود نمی شود بلکه به زمان قیام مردمی پانزده خرداد و بلکه خیلی پیشتر باز می گردد. از همان زمان که اسلام سیاسی داعیه اصالت مندی داشت و بخاطر آن وارد صحنه سیاست شد. این دشمنی از آن زمان تا کنون نه فقط تغییر نکرده است بلکه شدت سبعانه و خشونت بار و سرکوب گرانه ای پیدا کرده است. استکبار جهانی و مزدورانش همچنان نه تنها خواهان افتادن ایران و ایرانی از اسب پیشرفت و ترقی هستند بلکه رویای افتادن از اصل را در سر می پروراند. به همین خاطر، همواره تابلو تاریخ تاریک دوران استبداد و دیکتاتوری پیش از انقلاب را به مثابه رویای دانشجوی ایران غلم کرده است. یعنی ایرانی ضعیف و چند تکه و بی قید و بی غیریت، ایرانی وابسته و غربزده را طلب می کند. امروز همچون گذشته، سلطه گران و عوامل ارتجاع، اصالت دانشجو را که به برکت جمهوری اسلامی و خون شهدای دانشجو به دست آمده نشانه رفته است و در پی باز ستاندن اصالت از دانشجویان این مرز و بوم هستند. این است که 16 آذر برای دانشجویان صرفاً تجدید خاطره سیاسی نیست بلکه تجدید عهد و پیمان برای حفظ و حراست از اصالت دانشجو است. اصالتی که این روزها از ناحیه بدخواهان ایران قوی مورد تهدید جدی قرار گرفته است. بطور قطع، دانشجویان اصیل بسیجی وار به پشتوانه حمایت مردمی و رهبری حکیمانه ی ولی فقیه و به فضل الهی بر توطئه اصالت ستیزان همچون گذشته فائق خواهد آمد. انشا الله. 16 آذر 1401 @mahdavizadegan
27.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرمداحی دوسه‌تا شاهکار داره یکی ازشاهکارهای مهدی رسولی همین نماهنگ هستش. حتما ببینید شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو تسلیت عرض میکنم 👈 عضوشوید @hosein_darabi
♦️امروز کنار مزار طلبه شهید آرمان علی وردی و دیگر شهدای مدافع امنیت و حرم جمهوری اسلامی با ذکر صلوات و فاتحه، آرام گرفتیم. اینان مجاهدان جهاد کبیر بودند که ناجوانمردانه به شهادت رسیدند. خیلی سخت و دردناک است که بسیجی جان برکف را در شهر خودش غریب و مظلومانه گیر آورند و بی رحمانه شهیدش کنند. کجا شدند آن مدعیان حقوق شهروندی که از خون شهدای امنیت، دفاع کنند. 🔸درود و سلام خدا و رسول خدا و اولیای الهی بر همه شهیدان که حیات و ممات شان برای این ملت رحمت و برکت است. جمعه 18 آذر 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
کمترین فساد عالم این است که در تولید آگاهی کاذب نقش آفرینی می کند. طرف، استاد دانشگاه است و اینگونه نه فقط عمل را توجیه می کند بلکه مقابله با آن را نامشروع می داند!! اولاً، مگر نمی گویند، صف اعتراض از اغتشاش جدا است. معترض که دست به سلاح نمی برد. ثانیاً، ترساندن مامور امنیتی و انتظامی جرم است. چون مأموران امنیتی و انتظامی وظیفه تامین امنیت مردم را بر عهده دارند. پس، تهدید و ارعاب ماموران امنیتی تهدید امنیت عمومی و ارعاب مردم است. ثالثاً تشجیع و ایجاد قوت قلب اغتشاشگران با سلاح، جرم دیگر است. بنابر این، شرایط جرم محرز است. به همین سادگی جامعه را به سمت هرج و مرج و نا امنی سوق می دهند و در این راه آنارشیستی دانش را به خدمت می گیرند. 👇👇👇 ‌@mahdavizadegan
🔰 چرا معترضان حاضر به محکوم کردن ارعاب و خشونت ورزی اغتشاشگران نیستند؟ داود مهدوی زادگان بیش از هفتاد روز است که از دور جدید خشونت و آشوب خیابانی توسط اشرار ضد انقلاب می گذرد. جماعت معترض هم در این مدت اعلام کرده که صف ما از اغتشاشگران جدا است. با وصف این، هیچگاه سعی نکرده اند این جدایی را با محکوم کردن اعمال سرکوبگرانه و خشونت بار اغتشاشگران نشان دهند. بلکه همواره زبان نقدشان متوجه حاکمیت بوده است و او را مقصر اصلی اعلام می کنند. حتی در مواردی آتش معرکه را نیز بیشتر کرده اند. چنانکه برخی از آنان به دنبال اعدام یکی از اغتشاشگران به جرم محاربه، این اقدام حاکمیت را محکوم کردند. این امر، ذهنیت تفکیک اعتراض و اغتشاش را تخریب می کند. اینگونه حمایت و تعزیت برای محارب معدوم، مردم و حاکمیت را دچار تردید و شبهه می کند که آیا اصولاً فرقی میان معترض و اغتشاشگر وجود دارد؟ به نظر می رسد که مردم و حاکمیت علیرغم شکل گیری چنین شبهه ای همچنان می خواهند صف معترضان را از خشونت طلبان جدا فرض کنند. لکن هر روز که می گذرد و خشونت و ارعاب اغتشاشگران عیان تر می شود، این پرسش برای مردم پر رنگ تر می شود که چرا جماعت معترض حاضر به محکوم کردن اعمال اغتشاشگران نیستند؟ چرا حتی حاضر نیستند درباره فجایع و جنایات ضد بشری آنان بیاندیشند و تأمل کنند؟ چرا برابر سوزاندن مامور امنیتی، هجوم به خانه بسیجی و آتش زدن آن، آتش زدن مسجد و حوزه علمیه و قرآن سوزی، ترور نیروی امنیتی و امام جمعه اهل سنت و شکنجه طلبه و ایجاد رعب و وحشت در سطح شهر و مجبور کردن کسبه به بستن مغازه و موارد دیگر، چرا برابر این اعمال شنیع سکوت کرده و می کنند؟ این پرسش اساسی است که مردم از جماعت معترض دارند. نویسنده معترضی اقدام حاکمیت در برخورد با اغتشاشگران را موجب تشدید خشونت از ناحیه آنان و حتی متحد کردن « محیط خارجی » ( ! ) دانسته است و از این جهت خواهان کوتاه آمدن حاکمیت شده است. و یا نویسنده دیگری هرگونه اقدام حاکمیت علیه اغتشاشگران را تندروی می داند که راه میانجی گری جریان خشونت پرهیز را می بندد. اما به نظر می رسد که اینگونه تحلیل ها بیشتر توجیهی برای سکوت آنان برابر جنایات ضد انقلاب اغتشاشگر است. مگر از دید آنان خشونت محکوم نیست. چرا از دشمن خارجی با عنوان محیط خارجی یاد می کند؟ آن میانجی هم که از همان آغاز فتنه بی طرفانه برخورد نکرد و آتش فتنه را شعله ور کرد. تمام این پاسخ ها پذیرش ضمنی خشونت و ضرورت تن دادن به خواسته های نامشروع و سرکوبگرانه ضد انقلاب آشوب طلب است. باطن حرف این دسته از نویسندگان معترض این است که اغتشاشگر و آشوب طلب که از خشونت ورزی خود دست بردار نیست؛ پس شما کوتاه بیایید. اینجاست که آن شعار روشنفکر مآبانه ی ضدیت با فرهنگ بردگی این قبیل نویسندگان رنگ می بازد. اگر ترس از ارعاب خشونت طلبان نبود؛ بجای اینگونه توجیهات نا مربوط، جنایت اغتشاشگر را محکوم می کردند. باید جماعت معترض شجاعت محکوم کردن اغتشاشگران را پیدا کند. در غیر این صورت، آنان در تشدید نا امنی ناشی از اغتشاش و آشوب سهیم هستند. چون آنان در این مدت، موضع بی طرفانه نداشتند. عقل سلیم نمی پذیرد که از سویی مردم و حاکمیت را به خویشتن داری دعوت کنند و از سوی دیگر برابر جنایات اغتشاشگران سکوت کنند. 19 آذر 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج -یا-خامنه-ای -زمان دوستان کانال مون رو دنبال و تبلیغ🔽🔽🔽🔽 @khamenei_1401
🔰اندر حکایت هفته پژوهش داود مهدوی زادگان ◀️ شکار پژوهش داستان پژوهش، داستان شکار موضوع برای تحقیق و کاوش است. پژوهشگر موضوع را شناسایی می کند و پیرامون آن مسأله ای را طرح می کند و به حل مساله مشغول می شود. بدین ترتیب، درک و فهم پژوهشگر از موضوع عمیق تر می شود. با این حساب، پژوهش همواره مشغول شکار موضوع است. در حالی که دلایل زیادی را می توان بر شمرد که باید خود پژوهش شکار هم شود. یعنی گاهی وقت ها ضرورت پیدا می کند که پژوهش در تور پژوهش بیافتد و موضوع پژوهش واقع شود. ارزش و اهمیت هفته پژوهش از این جهت است که فرصتی برای موضوع شدن پژوهش است. پژوهشگر در هفته پژوهش دست از موضوع پژوهشی خود بر می دارد و لختی درباره ارزش و اهمیت کارهای پژوهشی خود می اندیشد و خود ارزیابی پژوهشی می کند. از این رو، بهتر آن است که هفته پژوهش به مسائل پیرامون پژوهش و خود ارزیابی پژوهشی محدود شود. ◀️ ارزش پژوهش اگر از شما درباره ارزش پژوهش پرسش کنند، چه پاسخی می دهید. چرا باید پژوهش کرد و عمر و بودجه شخصی یا عمومی کم یا زیاد را صرف آن کنیم. نمی دانم تا کنون کسی این پرسش را از شما کرده یا نه؛ ولی یکبار خانم کتابدار کتابخانه ای این سوال را حین تحویل کتاب از من پرسید. او به من گفت این همه کتاب نوشته شده به کجا رسیدیم؟ به نظرم پرسش مهمی است و همه پژوهشگران، لااقل یک بار هم که شده باید به این سوال پاسخ دهند. من فی البداهه این پاسخ به ذهنم رسید و گفتم که این همه که کتاب نوشته شده به اینجا رسیدیم، تصور کن که اگر کتاب نمی نوشتیم، کجا بودیم. انسان با همین تحقیق و پژوهش هایی که انجام داده و می دهد، از حیوانیت فاصله می گیرد. البته مواقعی هم هست که پژوهش عامل امتیاز انسان از حیوان نه فقط نمی شود بلکه آدمی را حیوانی تر می کند. شاید پرسش آن خانم کتابدار از همین تاملات ناشی شده باشد. لذا اینکه پیرامون کدام موضوع و مساله ای و با چه هدف و انگیزه ای پژوهش می کنیم، اهمیت دارد. ◀️ دامنه پژوهش چقدر باید پژوهش کرد؟ از نگاه برخی باید به قدر رفع نیازمان تحقیق کنیم. اما مگر نیاز آدمی در دنیای خاکی تمام شدنی است که برای خاتمه پژوهش نقطه پایانی ترسیم کنیم. مسلماً خیر، سبد نیاز های بشری تمام شدنی نیست. چون اصولا انسان با نیاز، به دنیا می آید و با نیاز گذران عمر می کند و با نیاز هم از دنیا می رود. عامل نیاز نمی گذارد پژوهش خاتمه پیدا کند. به عبارتی تا نیاز هست، پژوهش هم هست. منتها نوع نیاز بر ماهیت و جهت دهی پژوهش سایه می افکند. به عبارتی نیاز ها به امر پژوهش رنگ و بو می دهد. رنگی که پژوهش از نیازهای معنوی کسب می کند با رنگی که از نیاز های مادی به دست می آورد خیلی فرق می کند. پس برای پژوهشگر چه سعادتی از این بالاتر که رنگ پژوهش او به رنگ خدا باشد. ◀️ طعم پژوهش چون حرف از رنگ و بوی پژوهش به میان آمد، خوب است که به این نکته نیز اشاره شود که اگر پژوهش مزه و طعم نداشته باشد، ابتر می ماند و استمرار پیدا نمی کند. پژوهش کار سخت و دشواری است و کار هر کسی نیست. در جایی این جمله جالب را از انیشتین را خوانده بودم که اگر دانشورزی کار ساده ای بود، همه تنبل ها به این کار مشغول می شدند. اینکه عالمان و دانشمندان در راه دانش ورزی خود را به سختی و مشقت می اندازند، بخاطر آن است که طعم و لذت پژوهش را چشیده و حس کردند و الا میل به تحمل سختی پژوهش را پیدا نمی کرد. طعم و لذت پژوهش با هیچ طعم و لذتی قابل قیاس نیست. و تا این لذت در پژوهشگر درک نشود، او وارد وادی پژوهش نمی شود. ◀️ مرجعیت علمی یکی از تاکیدات دکتر زلفی گل بزرگوار، وزیر محترم عتف، بر مفهوم مرجعیت علمی است. از ایشان درباره این مفهوم در خطاب به دانشگاهیان زیاد شنفته ایم. به نظرم سخن بسیار مهمی است و باید پیرامون آن خیلی زیاد تأمل کرد. حتی اگر در این زمینه همایش و نشست های علمی و کرسی های علمی برگزار شود، ارزش دارد. خیلی ها گمان می کنند که با تاسیس دانشگاه یا مرکز علمی، امر مرجعیت علمی تحقق پیدا می کند. در حالی که همه می دانیم واقعیت امر این چنین نیست. به گمان بنده مرجعیت علمی آن ترازی از دانشورزی است که نتوانند نادیده اس بگیرند. پژوهش های زیادی شکل می گیرد ولی چه تعدادی از آنها به گونه ای است که مجبور به مطالعه آن باشیم. اگر نتوان تحقیقی را نادیده گرفت و بخاطر نخواندن آن، مؤاخذه و سرزنش شویم؛ آن تحقیق شأنیت مرجعیت علمی را پیدا کرده است. ویژگی مرجعیت علمی آن است که دیگران به سراغ آن می روند و نه پژوهشگر به سراغ دیگران. به هر روی، در هفته پژوهش برای همه پژوهشگران این مرز و بوم که دغدغه اعتلای علمی میهن اسلامی مان را دارند، آرزوی توفیقات روز افزون دارم. انشالله 👇👇👇 @mahdavizadegan
مهدوی زادگان
بازسازی انقلابی قصدِ جمعی ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔺برای دومین سال پیاپی است که مقام‌معظم‌رهبری بر ضرورت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور تاکید کردند. این تذکر دوباره، چند روزی است که نگارنده را به تامل و تفکر واداشته است. 🔺بعد از خواندن چندین‌باره بیانات رهبری در جلسه اخیر ایشان با اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، به این نتیجه رسیدم که شاید پرسش یا مساله اساسی ما معطوف به این جمله مهم باشد: «منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرم‌افزاری است که افراد جامعه براساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل می‌کنند.» 🔺به نظر می‌رسد می‌توان با تأمل روی این جمله، نقطه تمرکز بازسازی انقلابی را شناسایی کرد و احیانا در روال‌های فعلا موجود، بازاندیشی کرد. 🔺فرضیه نگارنده آن است که بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی، منوط به بازیابی قصد جمعی مردم در دوران پیروزی انقلاب اسلامی است. بازیابی قصد جمعی به معنای یافتن چیزی که اکنون وجود ندارد نیست، بلکه در وهله اول به معنای ملتفت کردن توجهات عمومی به واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی پس از انقلاب و در مرحله بعد، همراستا شدن قصد جمعی با چنین واقعیت‌هایی است. 🔺 با چنین توصیفی است که از نظر نگارنده بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی به معنای بازسازی انقلابی قصد جمعی است. 🔺 بازیابی قصد جمعی آنچنان پراهمیت است که حتی گلایه رهبری به اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، متوجه هویت جمعی این شورا بود. اینکه چرا با وجود غنا و تراز بالای افراد حاضر در این شورا، هویت جمعی آن به تناسب اعضا بروز و ظهور لازم را ندارد. 🔺نگارنده در این خصوص، امروز ۲۳آذرماه، یادداشتی بلند را در اختیار روزنامه فرهیختگان قرار داد. در این یادداشت بطور تفصیلی منظور خود را از احیای قصد جمعی به‌عنوان شاخص اصلی بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی ارائه کرده‌ام. http://fdn.ir/76335 آدرس کانال: @jafaraliyan
🔰 طبیعت سیاست استعماری داود مهدوی زادگان ✔️ این روزها، آشکارا شاهد حمایت برخی دولت های اروپایی به همراه دولت آمریکا از آشوب های خیابانی هستیم. همزمان با آن، از همین کشورها خبر می رسد که حرکت های اعتراضی مردم آنجا از سوی دولت به شدت سرکوب می شوند. چنانکه در آلمان طی عملیات گسترده و خشن، عده ای از شهروندان مخالف با حاکمیت دستگیر می شوند. در کانادا برای مجازات معترضان جریمه های سنگینی وضع شده است. ماموران انتظامی در آمریکا در همان صحنه اعتراض، حکم اعدام را صادر می کنند و فرد معترض را به رگبار گلوله می بندند. نخست وزیر انگلیس صریحاً از برخورد خشن نیروی های انتظامی با معترضان حمایت می کند. این امر در نظر بسیاری از تحلیل گران و افکار عمومی به رفتار دو گانه یا سیاست یک بام و دو هوای غرب تفسیر شده است. اما آیا چنین تفسیری از رفتار غرب، تحلیل دقیق و رسایی است؟ ✔️ به نظر می‌رسد هر گونه تحلیل و تفسیر از رفتارهای سیاسی دولت های غربی که هر یک آنها مصداقی از دولت مدرن هستند، خارج از دیدگاه و سیاست استعماری چندان دقیق و رسا نیست. بیرون از چارچوب نظری سیاست استعماری، طبیعی و عادی انگاشتن دو گانگی و تناقض در رفتار سیاسی دولت های مدرن غربی را توضیح نمی دهد. چنانکه پروپاگاندای رسانه ای غرب هم تلاش جدی در کتمان این واقعیت ندارد. چون توصیف دوگانگی و تناقض در چارچوب نظریه استعمار طرح نمی شود. ✔️ بی تفاوتی و بعضاً همسویی و همدلی برخی از شهروندان و روشنفکران کشورهای پیرامونی با رفتار دو گانه دولت های غربی هم عمدتاً به دلیل عدم درک و التفات آنان به نظریه استعمار است. در غیر این صورت، چرا باید برخی از روشنفکران همزمانی که در برخورد با دولت های متبوع خود داعیه آزادی و استقلال و برابری خواهی دارند، با سیاست دو گانه و متناقض دولت های مدرن غربی کنار می آیند؟! ✔️ توماس هابز انگلیسی در تبیین فلسفه سیاسی دولت مدرن یا همان لویاتان، بر اصل " آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند"، تاکید زیادی کرده است ( ر. ک: لویاتان ). لکن هابز، کاربست این اصل مترقی و انسانی در حوزه بین المللی را مسکوت گذاشته است. مقصود هابز از دیگری، اتباع دیگر دولت ها نیست. بلکه مقصود همه دیگری هایی است که با او در تکوین لویاتان انگلیسی شریک هستند. برای مثال، اتباع ایرانی که شهروند انگلیسی نیستند تا سهمی در تکوین دولت مدرن انگلیسی داشته باشند. به عبارتی، اگر دیگری ها را به خودی و غیر خودی تقسیم کنیم، مقصود هابز دیگری خودی یا همان شهروندان لویاتان است و نه شهروندانی که اتباع لویاتان نیستند. ✔️ بدین ترتیب، اصل آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند، محدود به شهروندان لویاتان است و مبنایی برای سیاست خارجی دولت مدرن در تعامل با نظام بین الملل نیست. اینچنین نیست که اگر لویاتان براندازی و نا امنی و اغتشاش را برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگر جوامع سیاسی هم نپسندد. بلکه طبیعت لویاتان در تعامل با جامعه جهانی مبتنی بر سیاست استعماری است؛ یعنی هر آنچه را که برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگری در نظام بین الملل می پسندد. چنانکه دولت های آمریکا و انگلیس، خواهان آشوب و اغتشاش و نا امنی و هرج و مرج برای دیگری مثل ایران است. ✔️ بر پایه سیاست استعماری، رفتارهای دوگانه و متناقض امر طبیعی است. لذا اگر چه دوگانگی و تناقض در رفتار سیاسی توجیه پذیر نیست؛ اما باید نقد بنیادین دولت مدرن معطوف به سیاست استعماری و سرچشمه های آن باشد. 24 آذر 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 چرا جرم را محکوم نمی کنند؟ اعدام، مجازات قهری قتل و ایجاد نا امنی عمومی است. بنابر این، چرا به جای سرزنش یا درخواست لغو مجازات جرم، مانع وقوع جرم و سرزنش آن نمی شویم؟ چرا حاضر نیستیم از باب پیش گیری، جرم را محکوم کنیم تا بعد مجبور به درخواست کوتاه آمدن از مجازات مجرم نشویم. تلخ تر اینکه حتی حین درخواست ، حاضر نیستند جرم واقع شده را محکوم کنند! در حالی که همه موظف به جلوگیری از وقوع یا تکرار جرم هستیم. این همه نخوت و تکبر از کجا ناشی می شود؟ آیا نباید در صداقت و شفقت این دسته از افراد که حاضر نیستند جرم را محکوم کنند، تردید کنیم؟ 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰عامل گفتار خودت باش! داود مهدوی زادگان 🔺 برای پاسخ دادن به نویسندگان و وعاظ توجیه گر آشوب های خیابانی هیچ نیازی به تدارک صغرا و کبرا نیست بلکه یاد آوری گفتار خودشان در همین سه ماه گذشته کافی است. حتما بخاطر دارید که اینان به دنبال مرگ طبیعی مهسا امینی در همان ساعات اولیه در صدور بیانیه های تندروانه و افراطی از یکدیگر سبقت می گرفتند تا متهم به کم کاری نشوند. بطوری که یکی از دلایل تشدید و تطویل خشونت خیابانی، همین بیانیه های افراطی بود. اگر آن تعجیل و افراط در صدور بیانیه علیه نیروی انتظامی نبود و می گذاشتند دستگاه قضایی در نهایت آرامش، امر دادرسی پرونده را انجام دهند، ای بسا که جرم و مجازات اعدامی پیش نمی آمد و ای بسا که اینان هم درخواست عدم اعدام نمی کردند. 🔺 اما بنگرید که چگونه اکنون به دنبال اعمال مجازات های قانونی اغتشاشگران توسط دستگاه قضایی، همان‌ها که بطور افراطی نیروی انتظامی را محکوم کردند و غیر مسئولانه علیه این نیرو حکم صادر کردند، همان ها قوه قضائیه را به خویشتن داری و دقت در صدور حکم، دوری از فضا سازی های غیر کارشناسانه و غیر مسئولانه، احتیاط در دماء سفارش می کنند. دو نمونه از این گونه توصیه ها را در اینجا یادآور می شویم تا خواننده با بصیرت بتواند بهتر قضاوت کند. ✔️ نمونه اول: باعث تاسف است که در این ایام افرادی از ذوی المناصب بدون هیچگونه آشنایی با الفبای قضاوت و آگاهی از صعوبت امر نسبت به دستگاه قضایی تعیین تکلیف میکنند، و به آنان امر و نهی می نمایند یکی تسریع می خواهد و دیگری تغلیظ می طلبد! ولی اطمینان دارم که اینگونه فضا سازیهای غیرکارشناسانه و غیر مسؤلانه هرگز تاثیری در قضات شریف و خردمند و شجاع و با تقوا نخواهد داشت و موجب بی احتیاطی و خدای ناکرده تساهل در اعراض و نفوس نمی گردد. رعایت دقیق آیین دادرسی کیفری که یکی از زیباترین ره اورد های تمدن و خرد بشری است و توجه همه جانبه نسبت به رعایت حقوق متهم و درکنار همه این اصول توجه به اصل انسانی - اسلامی احتیاط در دماء مورد استدعا از شما بزرگواران صاحب مناصب بالای قضایی بخصوص منصب نظارت می باشد. ان ربک لبالمرصاد (فجر/۱۴) والسلام ✔️ نمونه دوم: اولا: بر فرض که این شخص چاقو کشیده باشد و بدون خوف و با اراده اقرار کرده باشد، در صورتی که عمل او از روی خشم و عصبانیت یا درگیری با ماموران مسلح بوده نه برای اخافه، این خود شبهه ای است که مانع حکم مجازات محاربه خواهد شد 🔺 بنگرید که چگونه فقه دان و حقوق دان های حامی اغتشاشگران، از سویی مأمور انتظامی بی گناه را بی هیچ تأمل و بررسی، مجرم معرفی می کنند و از سوی دیگر چاقو کشی اغتشاشگر را فاقد قصد و غرض ارعاب و ترساندن مردم می داند!! آری، " ان ربک لبالمرصاد"؛ خدا در کمین است که چه کسانی عامل به گفتار نیک شان نیستند:" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ " ( الصف : 2 ) 👇👇👇 @mahdavizadegan
طبیعت سیاست استعماری https://www.farsnews.ir/news/14010926000394/%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C بدین ترتیب، اصل آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند، محدود به شهروندان لویاتان است و مبنایی برای سیاست خارجی دولت مدرن در تعامل با نظام بین الملل نیست. اینچنین نیست که اگر لویاتان براندازی و نا امنی و اغتشاش را برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگر جوامع سیاسی هم نپسندد. بلکه طبیعت لویاتان در تعامل با جامعه جهانی مبتنی بر سیاست استعماری است؛ یعنی هر آنچه را که برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگری در نظام بین الملل می پسندد. چنانکه دولت های آمریکا و انگلیس، خواهان آشوب و اغتشاش و نا امنی و هرج و مرج برای دیگری مثل ایران است. ✔️ بر پایه سیاست استعماری، رفتارهای دوگانه و متناقض امر طبیعی است. لذا اگر چه دوگانگی و تناقض در رفتار سیاسی توجیه پذیر نیست؛ اما باید نقد بنیادین دولت مدرن معطوف به سیاست استعماری و سرچشمه های آن باشد.
💥تحلیل یک کاربر عراقی ازوقایع اخیر ایران فهرست مطالبات معترضان ایرانی 🔻 يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۲ مقاله‌ای در شبکه های اجتماعی عراق منتشر شده است که به مطالبات اغتشاشگران در ایران می پردازد؛ در این مقاله تاکید شده است که مسائل اقتصادی و یا اجتماعی و یا علمی در فهرست مطالبات اغتشاشگران دیده نمی شود بلکه آنها به تاسی از فرهنگ غرب فقط خواهان کشف حجاب هستند. متن کامل مقاله به شرح زیر است: معترضان هیچ بیانیه ای و یا شعاری مبنی بر بهبود خدمات عمومی از قبیل برق و گاز مطرح نکرده اند؛ زیرا تمام این موارد در کشور با قیمت پایین و با تکنولوژی های بالا فراهم و در دسترس ایرانیهاست. شهرها از نعمت لوله کشی گاز بهره مند هستند و برق هم به ندرت قطع می شود. در فهرست مطالبات اغتشاشگران، خواسته ای در خصوص آموزش و یا درمان مشاهده نمی شود؛ زیرا انقلاب اسلامی در حوزه آموزش و درمان انقلاب بپا کرده است آموزش به صورت رایگان برای عموم ملت ایران فراهم است و ایرانی ها ۹۵ درصد از نیازهای دارویی خود را تامین می کنند و بیمارستان های ایران همه ساله از هزاران نفر از بیماران از کشورهای همسایه استقبال می کند. همچنین درخواستی در خصوص سنگفرش کردن جاده ها، احداث شبکه مترو و قطار و فرودگاه های داخلی دیده نمی شود؛ زیرا شبکه حمل و نقل در ایران از حیث وسعت و نیز از لحاظ زیبایی کم نظیر است علاوه بر آن در این کشور ۷۰ فرودگاه داخلی وجود دارد. همچنین کسی از معترضان خواستار توسعه فضای سبز نیست؛ زیرا بسیاری از شهرهای ایران به گونه ای است که بیننده گمان می کند که وارد یک جنگل سرسبز شده است. در فهرست مطالبات معترضان حتی درخواستی مبنی بر نوسازی قوانین کار دیده نمی شود زیرا قوانین کار در ایران از بسیاری از نظامهای سرمایه داری جهان پیشرفته تر است و از کارگران حمایت می شود. تقاضایی از وزارت مسکن از سوی معترضان دیده نشده است؛ زیرا آنچه که ایران در خصوص مسکن به جوانان ارائه می دهد؛ آرزوی صدها میلیون جوان در کشورهای متعدد است. در فهرست مطالبات ایرانیان درخواستی درخصوص آزادی های فکری و سیاسی مشاهده نشده است مطبوعات ایران آزادانه می نویسند و انتقاد می کنند. همچنین کسی خواهان توسعه و ارتقای صنعت و پژوهش های علمی نیست زیرا ایران در این خصوص معجزه آفریده است. آنچه که در بازار می بینی، اغلب ساخت داخل است، حتی پروژه های عظیم و ایستگاه های استخراج نفت و دوب فلزات و ساخت خودرو به دست متخصصان ایرانی صورت میگیرد. همه شرکت های بزرگ در ایران ملی هستند و تمام طرح ها و پروژه های خود را با سازوکار ها و ابزارها و نیروهای داخلی به اجرا درمی آورند. همچنین خواسته ای مربوط به موسیقی و سینما و شعر و نقاشی و ورزش ندیدم؛ زیرا ایران در بسیاری از هنرها در آسیا سرآمد و پیشتاز است. آنچه که در فهرست مطالبات اغتشاشاگران دیده می شود آن است که این "نظام دیکتاتور اجازه بوسیدن در انظار عمومی و خلع حجاب و نوشیدن مشروبات الکلی و فسق و فجور را نمی دهد". شبکه های اجتماعی ایرانی را دنبال کنید تا به صحت سخنانم پی ببرید. 🆘 @Roshangari_ir 🆘 rubika.ir/Roshangari_ir
وحدت حوزه و دانشگاه، راه برون رفت از انحطاط است. یادداشتی از دکتر داود مهدوی‌زادگان به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه samt.ac.ir/fa/news/482
مهدوی زادگان
وحدت حوزه و دانشگاه، راه برون رفت از انحطاط است. یادداشتی از دکتر داود مهدوی‌زادگان به مناسبت روز و
🔰 وحدت حوزه و دانشگاه، راه برون رفت از انحطاط است یکی از افتخارات ملت ایران آن است که دو مرجع علمی بزرگ را در راه پیشرفت و ترقی با خود همراه دارد. حوزه و دانشگاه، دو نهاد علمی است که همواره دغدغه اعتلا و عمران مردم ایران زمین را داشته و دارد. حوزه علمیه که در تولید و بسط دانش و معرفت اسلامی تاریخ کهنی دارد، بویژه در هدایت سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر نقش بسزایی داشته است. چنانکه دانشگاه نیز با انگیزه های قوی آبادی و عمران در تاریخ معاصر تاثیر گذار بوده است. مع الوصف، در یک صد و پنجاه ساله اخیر، دست های آشکار و پنهانی تلاش کرده اند تا ملت ایران از مواهب و فوائد این دو بازوی قوی علمی بهره مند نشوند. چنانکه می دانید به دنبال سیر قهقرایی ایران زمین، موجی از نظریه پردازی های انحطاط در میان اندیشمندان شکل گرفت. نظریه انحطاط غرب باور و غربزده بر این اندیشه استوار بود که برای عبور از انحطاط و ورود مترقیانه به دنیای جدید چاره ای از جایگزینی دانشگاه و به حاشیه رفتن مرجعیت حوزه نیست. بطوری که دولت برآمده از نهضت مشروطه همین اندیشه را پارادایم برنامه توسعه خود قرار داد و برنامه ترقی خواهی خود را در حکمرانی استبدادی/ دیکتاتوری پهلوی پیش گرفت. بدین ترتیب، نظریه انحطاط مشروطه خواهی عملاً مردم را از یکی از دو بازوی قوی علمی خود محروم کرد. لکن این پارادایم نتوانست ملت ایران را در مسیر توسعه و ترقی پایدار قرار دهد و بیشتر در ورطه انحطاط غوطه ور تر شد. چرا که دانشگاه قادر به پر کردن خلأ کارکردهای سیاسی و اجتماعی حوزوی مورد نیاز مردم نبود. بلکه حتی دانشگاه برای حفظ اصالت خود و در امان ماندن از مطامع نا مشروع استبداد و دیکتاتوری به چنین کارکردهای حوزوی نیاز دارد. اما در مقابل نظریه سکولاریستی انحطاط که راه ترقی را در به محاق رفتن حوزه و بسنده کردن بر دانشگاه می داند؛ نظریه دینی/ انقلابی که بر آمده از فکر اسلام سیاسی است، قرار دارد. مطابق این نظریه راه برون رفت از انحطاط و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و ترقی ایران اسلامی در وحدت حوزه و دانشگاه است. جدایی این دو نهاد بزرگ علمی و به محاق رفتن یکی نه فقط زمینه ساز ترقی نمی شود بلکه نهاد دانشگاه را نیز از اصالت و تاثیر گذاری عمیق می اندازد. از نظر این دیدگاه، هیچ پرنده ای که دو بال سالم دارد حاضر نمی شود با یک بال پرواز کند. چرا باید ملت یکی از دو بازوی قوی خود را از کار بیاندازد. از این رو، ایده وحدت و همکاری حوزه و دانشگاه با پیروزی انقلاب اسلامی عینیت پیدا کرد. از این رو، جمهوری اسلامی با سرمشق قرار دادن ایده وحدت حوزه و دانشگاه توانست علیرغم همه دشمنی های جهان استکباری، ملت را در مسیر پیشرفت و ترقی قرار دهد. نظام اسلامی برای پیشرفت مملکت به توانایی های علمی دانشگاه و قدرت معنوی حوزه اعتماد کرد و بر آن دو تکیه کرد. بطوری که از رهگذر این اعتماد توانسته مقتدرانه اهداف والای قدسی خود را پیش ببرد. نظام اسلامی ثابت کرد که راز آبادانی و عمران ایران در وحدت حوزه و دانشگاه است. دشمن ملت نیز با علم به این واقعیت به کمک جهل نا مقدس متحجرین و سکولارهای غربزده تلاش گسترده ای را در جهت خنثی سازی ایده وحدت حوزه و داشگاه و جدایی این دو بازوی قوی ملت از هم به راه انداخته است. چنانکه یک وجه از این تلاش شوم دشمن را در سه ماه اغتشاش خیابانی و سعی بلیغ در ایجاد تقابل میان دانشگاهی و حوزوی مشاهده کردیم. از این رو، هر ایرانی که دغدغه استمرار راه پیشرفت و تعالی را دارد؛ باید برابر این اراده شوم که برای رسیدن به مقصود، جنگ ترکیبی بزرگی را به راه انداخته، بایستد و آن را بفضل الهی و عنایات بقیة الله عج و رهبری حکیمانه ولی فقیه با شکست بدرقه کند. انشالله 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 پذیرش شکست و سناریوی تشدید خشونت ✍ داود مهدوی زادگان ✔️ پمپئو وزیر خارجه پیشین آمریکا در همایش فرقه تبهکار مجاهدین خلق در آمریکا گفته: من می‌خواهم با به‌رسمیت شناختن رئیس‌جمهور منتخب مریم رجوی شروع کنم! ✔️ وقاحت چنین جسارتی از ناحیه دولتمردان آمریکایی آنچنان آشکار است که برای توضیح آن نیاز به استدلال ندارد. آن کسانی هم که متوجه قبح و گستاخی این مساله نیستند، در واقع تجاهل می کنند و تا خود نخواهند کسی نمی تواند آنها را از تجاهل خارج کند. به هر روی، نفس این سخن ارزش توجه ذاتی ندارد بلکه ارزش آن از جهت دلالتی است که بر پاره ای از مسایل می تواند داشته باشد. چون آمریکایی ها کمتر اینطور صریح گستاخی می کنند مگر آنکه امر مهمی را مقصود کرده باشند. لذا مهم است که بدانیم این سخن غیر دموکراتیک و مداخله جویانه وزیر خارجه پیشین آمریکا بر چه امر سیاسی دلالت دارد. ✔️ فی الواقع، سخن پمپئو بعد فروکش کردن اغتشاشات سه ماه اخیر در ایران بوده است. آمریکایی ها به کمک پروپاگاندای رسانه شان در این مدت تلاش گسترده ای را برای استمرار و شعله تر کردن آتش آشوب های خیابانی تا براندازی نظام اسلامی به راه انداختند و حتی دولت مردان این کشور استعماری از اغتشاشگران آشکارا حمایت کردند. بیانیه مشترک دو سازمان اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم حکایت از این دارد که استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی از خیلی پیش تر ها تدارک فتنه 401 را دیده بودند. با وصف این، پروژه براندازی دشمن ملت علیرغم اجرای حجم سنگینی از خشونت و ارعاب با شکست و نا کامی سنگینی مواجه شده است. ✔️ اذعان به این شکست سیاسی از سوی استکبار و جریان برانداز و جریانات داخلی همسو با آنان به تدریج در حال ابراز و اعلان شدن است. چنانکه یک نمونه از اینگونه اذعان کردن ها همین سخن پمپئو است. جدای از واقعیت رفتار مداخله جویانه وزیر خارجه پیشین آمریکا، اما مگر این جنبش خشونت طلب به پیروزی رسیده که ایشان بر اساس خوی استکباری برای کشوری مستقل حاکم دست نشانده تعیین و انتخاب می کند؟! می گویند طرف را به ده راه نمی دادند، سراغ کدخدا را می گرفت. اینگونه سخن گفتن از سر کاستن اثر سر افکندگی ناشی از شکست سیاسی دولت آمریکا است. به همین خاطر گفته پمپئو دلالت آشکار بر پذیرش شکست فتنه 401 دارد. اینکه چنین شکستی چه خسارت ها و پیامدهای سنگینی برای آمریکا و جریان برانداز به بار آورده پرسش مهمی است که باید در جای دیگر به آن پرداخت. لکن مهم آن است که بدانیم دشمن ملت چه سناریوهایی را برای وضعیت پسا فتنه 401 تدارک می بیند. به نظر می رسد که گفته پمپئو دلالت بر یکی از آن سناریوها دارد. ✔️ گروهک منافقین از جمله جریانات سیاسی افراطی خشونت طلبِ هرج و مرج خواه وطن فروشی است که دامان نا پاکش آلوده به خون مردم بی گناه ایران است. این گروهک خون ریز در طول سال های پس از انقلاب اسلامی بیش از 17 هزار نفر انسان بی گناه را ترور و شکنجه کرده است. اینکه مقام آمریکایی می گوید من مریم رجوی را انتخاب کردم، بیان استعاری از انتخاب سناریوی تشدید خشونت در وضعیت پسا فتنه 401 توسط منافقین است. چون به زعم دشمن ملت، گروهک تروریستی مجاهدین خلق بهترین گزینه برای تحقق سناریوی تشدید خشونت در ایران است. اکنون به نظر می رسد که استکبار جهانی در وضعیت پیش آمده به راه حل تشدید خشونت و تروریسم دولتی بیش از پیش می اندیشد. پیش تر هم مقامات بلند پایه آمریکایی تصریح کرده اند در راه مقابله با نظام اسلامی تمام گزینه ها را روی میز دارند. 1 دی 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 لایه های مطالعاتی فتنه 401 داود مهدوی زادگان 🔸 فتنه 401 علاوه بر اینکه متضمن حوادث تلخ و جانکاهی بود، حامل حقایق سیاسی و اجتماعی و معرفتی زیادی است که نباید گذاشت این واقعه همراه با درس ها و عبرت های آن به محاق رود و مبنایی برای اصلاح کنش‌گری های سیاسی و اجتماعی و درک دشمن ملت قرار نگیرد. بویژه که از این پس همه عوامل رسانه ای جریانات ضد انقلاب و برانداز در تولید آگاهی کاذب ( جابجایی مقام شهید و جلاد ) بیش از پیش تلاش خواهند کرد. از این رو، باید در راستای ضرورت " جهاد تبیین " همواره ساحت های مختلف این موضوع را مورد کنکاش و روشنگری قرار دهیم. 🔹 پرسش های مطالعاتی پیرامون فتنه 401 یک دست و هم سطح نیستند. چون این مساله چندین لایه مطالعاتی را در بر می گیرد. در اینجا، لا اقل، سه لایه مطالعاتی را می توان بر شمرد: 1⃣ لایه مطالعاتی داده ها برخورداری جامع و مکفی از داده های اکتسابی مربوط به واقعه یا رویداد برای فهم و درک صادق از آن ضرورت دارد. اگر چه تولید کنندگان آگاهی کاذب هیچ التزامی به اکتساب داده های دقیق عینی ندارند. بلکه آنان چنین داده‌هایی را مخلّ مقاصد خود می دانند. جریان متعهد و انقلابی خود را ملزم به کسب داده های درست و دقیق می داند. 2⃣ لایه مطالعات تحلیلی پردازش و تحلیل داده ها از جهت بررسی سطح روابط و نسبت مادی و معنوی میان آنها و نیز فهم زوایای آشکار و پنهان رویداد- در اینجا، فتنه 401 - اهمیت زیادی دارد. از این طریق، دلایل چرایی و چگونگی و فرآيند وقوع رویداد روشن تر می گردد. تحلیل داده ها بازگو کننده اقدامات بعدی یا کاستی ها و نواقص عملی امر است. 3⃣ لایه مطالعات نظریه پردازانه کلیت واقعه یا رویداد در چارچوب های نظری تفسیر و تبیین می شود. این چارچوب ها می تواند معرفتی، تاریخی، جامعه شناختی، روان شناختی، هویتی و تمدنی باشد. این سطح از مطالعه رویداد که عمیق ترین لایه مطالعاتی رویداد است، غایات عقلانی و غیر عقلانی و جایگاه و کارکردهای مورد نظر و نیز نسبت آن با دیگر رویدادهای همسو و غیر همسو را معلوم می کند. همچنین مطالعه نظری واقعه از جهت آینده پژوهی و فهم فرآیند ها و سناریوهای پیش رو کمک بسزایی می کند. 🔸اگر درباره میزان پراکندگی مطالعات در این سه لایه پرسش شود، به نظر می رسد که بیشترین حجم کار مربوط به لایه اول ( شناسایی، اطلاع رسانی داده ها ) بوده است. در این سطح به شدت با جنگ روایت ها مواجه هستیم. نیروهای انقلابی علیرغم نا برابری امکانات خیلی خوب توانستند پروپاگاندای رسانه ای ضد انقلاب و نظام سلطه جهانی را زمین گیر و خنثی کنند. اما کار در سطح دوم و بویژه در سطح لایه سوم که جنبه نخبگانی آن خیلی بیشتر است، از هر دو سو کمتر بوده است. به نظر می رسد که اپوزیسیون داخلی و خارجی رغبت چندانی به لایه های دوم و سوم ندارد. چون آنان در این دو سطح، بخصوص در سطح نظریه پردازانه، حرف جدی برای گفتن ندارند. 🔹 اگرچه نویسندگان اقتدارگرای اصلاحات سعی کرده اند خلأ مطالعه لایه دوم را جبران کنند. اما در مقابل، میدان و مجال کار برای نیروهای انقلابی و جریان های همسو در دو لایه دوم و سوم بسیار بیشتر است. آنان در این دو عرصه مطالعاتی حرف های زیادی برای گفتن دارند. بلکه گفتار آنان در سطح نظریه پردازی بدون رقیب است. چون اغلب نظریه های سکولار قادر به پشتیبانی فکری از کنش اغتشاشگران را ندارند. برای مثال، چگونه نظریه ملی گرایی می تواند از خواسته های تجزیه طلبانه اغتشاشگران دفاع کند. از آنجا که نویسندگان اپوزیسیون در لایه تئوریک مجبور به نفی بسیاری از اعمال و گفتار آشوب طلبان خیابانی می شوند، آنان مایل به ورود در لایه سوم از مطالعه فتنه 401 نیستند. برخلاف جریان انقلابی و همسو با آن که در عرصه تحلیل و نظریه پردازی بلا منازع است. جمعه 2 دی 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جرعه‌ای از زلال قرآن 📖سوره یونس آیه ۱۰۷ 💠 وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 💠 و اگر خداوند، (برای امتحان یا کیفر گناه،) زیانی به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمی‌سازد؛ و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد می‌رساند؛ و او غفور و رحیم است *کانال تلاوت روزانه قرآن همراه با حدیث @Anteshar_rozanEghoran1
🔴لایه های مطالعاتی فتنه ۱۴۰۱ ✍دکتر داود مهدوی زادگان فتنه 1401 علاوه‌بر اینکه متضمن حوادث تلخ و جانکاهی بود، حامل حقایق سیاسی و اجتماعی و معرفتی زیادی است که نباید گذاشت این واقعه همراه با درس‌ها و عبرت‌های آن به محاق رود و مبنایی برای اصلاح کنشگری‌های سیاسی و اجتماعی و درک دشمن ملت قرار نگیرد. به‌ویژه که از این پس همه عوامل رسانه‌ای جریانات ضدانقلاب و برانداز در تولید آگاهی کاذب(جابه‌جایی مقام شهید و جلاد) بیش از پیش تلاش خواهند کرد. از این‌رو، باید در راستای ضرورت «جهاد تبیین» همواره ساحت‌های مختلف این موضوع را مورد کنکاش و روشنگری قرار دهیم. * پرسش‌های مطالعاتی درپیرامون فتنه 1401 یکدست و همسطح نیستند. چون این مسئله چندین لایه مطالعاتی را در بر می‌گیرد. در اینجا، لااقل، سه ‌لایه مطالعاتی را می‌توان برشمرد: ⭕️متن کامل در زیر https://kayhan.ir/fa/news/256537
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... یکمی حرف بزن علی نمیره... حرف رفتن نزن علی میمیره... اینم یکی دیگه از کارهای بی‌نظیر مهدی رسولی هستش
🔰 فاطمه زهرا سلام الله علیها حجت قرآن کریم و اسلام سیاسی است ✍ داود مهدوی زادگان 🔸 قرآن کریم در سوره ممتحنه ( آیه 12 ) فرهنگ عمومی حاکم بر زن عرب جاهلی را توضیح داده است. فرهنگ زنان در عرب جاهلی را به استثنای موارد اندکی، مبتلا و الوده به شرک و سرقت و زنا و فرزند کشی و بهتان و افتراء و عصیان در معروف است . لذا قرآن کریم خطاب به نبی خاتم صلی الله علیه و آله می فرماید وقتی زنان مومنه برای بیعت با تو می آیند، باید آنان با تو بر ترک این اوصاف زن جاهلی بیعت کنند: " يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ ۙ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ". 🔸 بطور طبیعی، زن عرب جاهلی که با چنین فرهنگ منحطی خو گرفته است و اکنون ایمان آورده و از او خواسته شده که آن فرهنگ شوم جاهلی را کنار بگذارد، انتظار دارد که بداند باید زن با ایمان متصف به چه اوصاف جایگزینی شود. لذا قرآن کریم این پرسش را بدون پاسخ نگذاشته می فرماید زنان مومنه متصف به همان اوصافی هستند که مردان با ایمان موصوف به آن صفات هستند؛ یعنی زنان با ایمان کسانی هستند که همچون مردان با خدا مطیع فرمان خدا، راستگو، صابر و شکیبا، خاشع، انفاق کننده، روزه دار، پاکدامن، بسیار یاد کننده خدا هستند: " إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا" ( اﻷحزاب : 35 ). 🔸 قرآن کریم برای آنکه به زنان عرب جاهلی نشان دهد که اتصاف شان به اوصاف ایمانی امر ممکنی است، دو مثال تاریخی از زنان با ایمان را یاد می کند؛ یعنی همسر فرعون و مریم دختر عمران. جالب اینجا است که قرآن کریم این دو الگوی تاریخی از زنان مؤمنه را برای مردان مومن هم آورده است: " وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ " ( التحريم :11 - 12 ). 🔸 اما خداوند تبارک و تعالی تنها به یادآوری نمونه های تاریخی از زنان مؤمنه بسنده نکرده است بلکه نمونه ای عینی از زن مؤمنه ی عفیفه را برای وجود مقدس رسول خاتم صلی الله علیه و آله اعطا فرموده تا برای زنان عرب جاهلی جای هیچ عذر و بهانه ای باقی نماند که بیعت با رسول الله بر پایه صفات ایمانی امر نا ممکنی است. و آن نمونه وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که از او در قرآن کریم به کوثر یاد شده است: " إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ؛ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ؛ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ" ( الكوثر :1 - 3 ). 🔸 بر این اساس، حضرت فاطمه علیهاالسلام همانند دو الگوی تاریخی از زنان مؤمنه، حجت و مستند عینی قرآن کریم است. آن حضرت دریای کوثری از اوصاف زن با ایمان است که به رسول خدا اعطاء شده است. ❗️این روزها که جامعه مسلمان ایرانی مبتلا به فتنه ای سوزان و جانکاه شده است، شاهد آن بودیم که اهل فتنه و آشوب با شعار " زن، زندگی، آزادی" در کف خیابان ظاهر شده است. لکن تا کنون در مدت سه ماه خشونت ورزی، از آنان دیده نشده که مراد و الگوی شان از زن مطلوب در این شعار اعتراضی چیست و چه توضیح روشن برای آن دارند. 🔸 طبیعی است که ملت مسلمان که با الگوی قرآنی انس و الفتی دارند، اصلا خوش ندارند آنچه که از گفتار و کردار زنان اغتشاشگر در کف خیابان را مشاهده کردند به مثابه شرح و توضیح الگوی زن مطلوب در شعار اعتراضی آنها تلقی کنند. و هنوز این پرسش برای ملت ایران پا بر جاست که دقیقا مراد معترضان از زن و الگوی مطلوب شان چیست. در حالی که اسلام سیاسی و ولایی از همان آغاز انقلاب اسلامی تا به امروز، صریح و آشکار توضیح داده که الگوی مطلوب در معرفی شخصیت زن همانا بانوی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها است. سوم جمادی الثانی 1444/ ششم دی ماه 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan