eitaa logo
⚘️بهار عالمیان⚘️
918 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
101 فایل
کانال بنیاد مهدویت عجل الله فرجه شهرستان اردکان ارتباط با ما https://eitaa.com/alishefai شماره حساب متعلق به بنیاد مهدویت باتشکر از نگاه خیرانه شما مهدی یاوران کارت : 6063-7312-2129-4946 حساب : 7615-11-18410082-1 شبا: Ir:670600761501118410082001
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ؛ 🔹 کاش تقدیر من امشب دیدن صبح ظهورت باشد... 🔅 اللهم عجل لولیک الفرج 🌃 ویژه ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 🛑📽نفس های آخر اسرائیل در روایات داریم که ایرانی ها اسرائیل رو قبل از ظهور نابود میکنند... پیش به سوی وعده‌ی صادق 💪💪 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت۶ جوادین راوی:(پیمان عزیز🌹) توي خيابان شهيد عجب گل پشت مسجد مغازه
🔶🔶🔶🔶 ۷ 🖌گمگشته راوی(حجت اسلام سمعیی🌹) سال 1384 بود كه كادر بسيج مسجد موسي ابن جعفر (علیه السلام) تغيير كرد. من به عنوان جانشين پايگاه انتخاب شدم و قرار شد پايگاه را به سمت يك مركز فرهنگي سوق دهيم. در اين راه سيد علي مصطفوي با راه اندازي كانون شهيد آويني كمك بزرگي به ما نمود. مدتي از راه اندازي كانون فرهنگي گذشت. يك روز با سيد علي به سمت مسجد حركت كرديم. به جلوي فلافل فروشي جوادين (علیهما السلام) رسيديم. سيد علي با جواني كه داخل مغازه بود سلام و عليك كرد. اين پسرك حدود شانزده سال سريع بيرون آمد و حسابي ما را تحويل گرفت. حجب و حياي خاصي داشت. متوجه شدم با سيد علي خيلي رفيق شده. وقتي رسيديم مسجد، از سيد علي پرسيدم: از كجا اين پسر را ميشناسي؟ گفت: چند روز بيشتر نيست، تازه با او آشنا شدم. به خاطر خريد فلافل، زياد به مغازه اش مي رفتيم. گفتم: به نظر پسر خوبي مي ياد. چند روز بعد اين پسر همراه با ما به اردوي قم و جمکران آمد. در آن سفر بود كه احساس كردم اين پسر، روح بسيار پاكي دارد. اما کلا مشخص بود که در درون خودش به دنبال يك گمشده مي گردد! اين حس را سال ها بعد كه حسابي با او رفيق شدم بيشتر لمس كردم. او مسيرهاي مختلفي را در زندگي اش تجربه كرد. هادي راه هاي بسياري رفت تا به مقصد خودش برسد و گمشده اش را پيدا كند. من بعدها با هادي بسيار رفيق شديم. او خدمات بسيار زيادي در حق من انجام داد كه گفتني نيست. اما به اين حقيقت رسيدم كه هادي با همه ي مشكلاتي كه در خانواده داشت و بسيار سختي مي كشيد، اما به دنبال گمشده دروني خودش مي گشت. براي اين حرف هم دليل دارم: در دوران نوجواني فوتباليست خوبي بود، به او مي ِ گفتند: «هادي دل پيه رو» هادي هم دوست داشت خودش را بروز دهد. كمي بعد درس را رها كرد و مي خواست با كار كردن، گمشده ي خودش را پيدا كند. بعد در جمع بچه هاي بسيج و مسجد مشغول فعاليت شد. هادي در هر عرصه اي كه وارد مي شد بهتر از بقيه ي كارها را انجام مي داد. در مسجد هم گوي سبقت را از بقيه ربود. بعد با بچه هاي هيئتي رفيق شد. از اين هيئت به آن هيئت رفت. اين دوران، خيلي از لحاظ معنوي رشد كرد، اما حس مي كردم كه هنوز گمشده ي خودش را نيافته. بعد در اردوهاي جهادي و اردوهاي راهيان نور و مشهد او را مي ديدم. بيش از همه فعاليت ميکرد، اما هنوز ... از لحاظ كار و درآمد شخصي هم وضع او خوب شد اما باز به آنچه مي خواست نرسيد. بعد با بچه هاي قديمي جنگ رفيق شد. با آنها به اين جلسه و آن جلسه مي رفت. دنبال خاطرات شهدا بود. بعد موتور تريل خريد، براي خودش كسي شده بود. با برخي بزرگ ترها اين طرف و آن طرف مي رفت. اما باز هم ... تا اين كه پايش به حوزه باز شد. كمتر از يك سال در حوزه بود. اما گويي هنوز ... بعد هم راهي نجف شد. روح نا آرام هادي، گمشده اش را در كنار مولايش اميرالمؤمنين (علیه السلام) پيدا كرد. او در آنجا آرام گرفت و براي هميشه مستقر شد... ادامه دارد.... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت۷ 🖌گمگشته راوی(حجت اسلام سمعیی🌹) سال 1384 بود كه كادر بسيج مسجد مو
🔶🔶🔶🔶 ۸ 🖌شوخ طبعی راوی:(جمعی از دوستان شهید) هميشه روي لبش لبخند بود. نه از اين بابت كه مشكلي ندارد. من خبر داشتم كه او با كوهي از مشكلات دست و پنجه نرم مي كرد كه اينجا نمي توانم به آنها بپردازم. اما هادي مصداق واقعي همان حديثي بود كه مي فرمايد: مؤمن شادي هايش در چهره اش و حزن و اندوهش در درونش مي باشد. همه ي رفقاي ما او را به همين خصلت مي شناختند. اولين چيزي كه از هادي در ذهن دوستان نقش بسته، چهره اي بود كه با لبخند آراسته شده. از طرفي بسيار هم بذله گو و اهل شوخي و خنده بود. رفاقت با او هيچ كس را خسته نمي كرد. در اين شوخي ها نيز دقت ميكرد كه گناهي از او سر نزند. يادم هست هر وقت خسته مي شديم، هادي با كارها و شيطنت هاي مخصوص به خود خستگي را از جمع ما خارج ميكرد. ٭٭٭ بار اولي كه هادي را ديدم، قبل از حركت براي اردوي جهادي بود. وارد مسجد شدم و ديدم جواني سرش را روي پاي يكي از بچهها گذاشته و خوابيده. رفتم جلو و تذكر دادم كه اينجا مسجد است بلند شو. ديدم اين جوان بلند شد و شروع كرد با من صحبت كردن. اما خيلي حالم گرفته شد. بنده ي خدا لال بود و با اَده اَده كردن با من حرف زد. خيلي دلم برايش سوخت. معذرت خواهي كردم و رفتم سراغ ديگر رفقا. بقيه ي بچه هاي مسجد از ديدن اين صحنه خنديدند! چند دقيقه بعد يكي ديگر از دوستان وارد شد و اين جوان لال با او همان گونه صحبت كرد. آن شخص هم خيلي دلش براي اين پسر سوخت. ساعتي بعد سوار اتوبوس شديم و آماده ي حركت، يك نفر از انتهاي ماشين با صداي بلند گفت: نابودي همه ي علماي اس ... بعد از لحظه اي سكوت ادامه داد: نابودي همه علماي اسرائيل صلوات. همه صلوات فرستاديم. وقتي برگشتم، با تعجب ديدم آقايي كه شعار صلوات فرستاد همان جوان لال در مسجد بود! به دوستم گفتم: مگه اين جوان لال نبود!؟ دوستم خنديد و گفت: فكر كردي براي چي توي مسجد مي خنديديم. اين هادي ذوالفقاري از بچه هاي جديد مسجد ماست كه پسر خيلي خوبيه، خيلي فعال و در عين حال دلسوز و شوخ طبع و دوست داشتني است. شما رو سر كار گذاشته بود. يادم هست زماني كه براي راهيان نور به جنوب مي رفتيم، من و هادي و چند نفر ديگر از بچه هاي مسجد، جزء خادمان دوكوهه بوديم. آنجا هم هادي دست از شيطنت بر نمي داشت. مثلاً، يكي از دوستان قديمي من با كت و شلوار خيلي شيك آمده بود دوكوهه و مي خواست با آب حوض دوكوهه وضو بگيرد. هادي رفت كنار اين آقا و چند بار محكم با مشت زد توي آب! سر تا پاي اين رفيق ما خيس شد. يك دفعه دوست قديمي ما دويد كه هادي را بگيرد و ادبش كند. هادي با چهره اي مظلومانه شروع كرد با زبان لالی صحبت كردن. اين بنده ي خدا هم تا ديد اين آقا قادر به صحبت نيست چيزي نگفت و رفت. شب وقتي به اتاق ما آمد، يك ِ باره چشمانش از تعجب گرد شد. هادي داشت مثل بلبل تو جمع ما حرف ميزد! ٭٭٭ در دوكوهه به عنوان خادم راهيان نور فعاليت مي كرديم. در آن ايام هادي با شوخ طبعي ها خستگي كار را از تن ما خارج مي كرد. يادم هست كه يك پتوي بزرگ داشت كه به آن مي گفت «پتوي اِجكت» يا پتوي پرتاب! كاري كه هادي با اين پتو انجام ميداد خيلي عجيب بود. يكي از بچه ها را روي آن مي نشاند و بقيه دورتادور پتو را مي گرفتند و با حركات دست آن شخص را بالا و پايين پرت مي كردند. يك بار سراغ يكي از روحانيون رفت. اين روحاني از دوستان ما بود. ايشان خودش اهل شوخي و مزاح بود. هادي به او گفت: حاج آقا دوست داريد روي اين پتو بنشينيد؟ بعد توضيح داد كه اين پتو باعث پرتاب انسان مي شود. حاج آقا كه از خنده هاي بچه ها موضوع را فهميده بود، عبا و عمامه را برداشت و نشست روي پتو. هادي و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالا و پايين پرت كردند. خيلي سخت ولي جالب بود. بعد هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض معروف دوكوهه. بعد از آن خيلي از خادمان دوكوهه طعم اين پتو و حوض دوكوهه را چشيدند! شيطنت هاي هادي در نوع خودش عجيب بود. اين کارها تا زماني که پاي او به حوزه ي علميه باز نشده بود ادامه داشت. يادم هست يک روز سوار موتور هادي از بهشت زهرا (علیها السلام) به سوي مسجد بر مي گشتيم. در بين راه به يکي از رفقاي مسجدي رسيديم. او هم با موتور از بهشت زهرا (علیها السلام) بر مي گشت. همين طور که روي موتور بوديم با هم سلام و عليک کرديم. يادم افتاد اين بنده ي خدا توي اردوها و برنامه ها، چندين بار هادي را اذيت کرد. از نگاه هاي هادي فهميدم که مي خواهد تلافي کند! اما نمي دانستم چه قصدي دارد. ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
⚘سلام دوستان گل⚘ ما اومدیم با یه آیه ی جدید🤗حالا دقت کنید 👇 ✨وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ...(سوره نور، آیه ۵۵) [خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين (خود) قرار دهد...] 🌱به گفته شیخ طوسی، از اهل‌بیت روایت شده که این آیه درباره مهدی آل‌محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) است. 👌نازگل ها، خدای مهربون تو قرآن گفته که اونایی که با ایمانن و کارهای خوبی میکنند رو جانشین‌ِ زمین میکنه.... اصلا جانشین یعنی چی 🤔❓ بچه ها یعنی افراد خوب و صالح میان و دنیارو طوری که خدا دوست داره مدیریت میکنن، دنیا پر از خوبی و عدل میشه که دقیقا این افراد، امام زمان و یارانشون هستن😍 ان شاءالله همگی جزء یاران و سربازان ایشون باشیم. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت۸ 🖌شوخ طبعی راوی:(جمعی از دوستان شهید) هميشه روي لبش لبخند بود. نه
🔶🔶🔶🔶 ادامه ۸👇 هادي يکباره با سرعت عملي که داشت به موتور اين شخص نزديک شد و سوييچ موتور را درحالي كه روشن بود چرخاند و برداشت. موتور اين شخص يکباره خاموش شد. ما هم گاز موتور را گرفتيم و رفتيم! هر چه آن شخص داد ميزد اهميتي نداديم. به هادي گفتم: خوب نيست الان هوا تاريک مي شه، اين بنده ي خدا وسط اين بيابون چي کار کنه؟ گفت: بايد ادب بشه. يک کیلومتر جلوتر ايستاديم. برگشتيم به سمت عقب. اين شخص همين طور با دست اشاره مي کرد و التماس مي کرد. هادي هم کليد را از راه دور نشانش داد و گذاشت کنار جاده، زير تابلو. بعد هم رفتيم... ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ☀️ امام زمان را شوخی گرفتیم 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 ✅اکولایزر ❤️ 💠تهیه شده در پایگاه حضرت ابوالفضل علیه السلام مزرعه سیف اردکان اجرا سرپرست مربی 🔰باتشکر از واحد فرهنگی مسجد حضرت ابوالفضل(ع) و مسجد روح الله مزرعه سیف اردکان ❤️ 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸سخنان کوتاه امام جمعه محترم اردکان در مورد و 🔰پذیرش حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اردکان 🔹مهلت: پایان اردیبهشت ماه ◀️مقطع سیکل: پایه هشتم، نهم و دهم ◀️مقطع دیپلم: پایه یازدهم و دوازدهم ✍ برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09140711699 تماس بگیرید یا به ساختمان جدید حوزه مقابل سی ان جی میدان چادرملو مراجعه نمایید.
🌸سلام خدمت همه شما عزیزان طاعات و عباداتتون قبول🌸 یه سلام خیلی ویژه هم به شما دختر خانم و آقا پسر دهه نودی😍 حالتون چطوره؟؟ ✅مسابقه داریم اونم چه مسابقه ای... مسابقه دابسمش {لبخونی} مخصوص همه ی شما بچه های دهه نودی از آهنگ سلام فرمانده😍😍 ✔️فقط کافیه عضو کانال زیر بشید فایل صوتی و متن سرود سلام فرمانده رو دریافت کنید و فیلم یک دقیقه ای از فرزندتون بگیرید و برای یکی از آیدی هایی که داخل کانال گذاشتیم بفرستید برای اطلاع بیشتر به کانال زیر مراجعه کنید. 🆔@dokhtaranezeynabi_313 دهه نودی های گل منتظر ارسال آثار زیباتون هستیم😉💚 💚 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش ادامه #پارت۸👇 هادي يکباره با سرعت عملي که داشت به موتور اين شخص نزديک شد
🔶🔶🔶🔶 ۹ 🖌تریاک ايام فتنه بود و هر روز اتفاقات عجيبي در اين كشور رخ مي داد. دستور رسيده بود كه بسيجي ها برنامه ي ايست و بازرسي را فعال كنند. بچه هاي بسيج مسجد حوالي ميدان شهيد محلاتي برنامه ي ايست و بازرسي را آغاز كردند. هادي با يكي ديگر از بسيجي ها كه مسلح بود با يك موتور به ابتداي خيابان شهيد ارجمندي آمدند. اين خيابان دويست متر قبل از محل ايست بازرسي بود. استدلال هادي اين بود كه اگر مورد مشكوكي متوجه ايست و بازرسي شود يقيناً از اين مسير مي تواند فرار كند و اگر ما اينجا باشيم مي توانيم با او برخورد كنيم. ساعات پاياني شب بود كه كار ما آغاز شد. من هم كنار بقيه ي نيروها اطراف ميدان محلاتي بودم. هنوز ساعتي نگذشته بود كه يك خودروي سواري قبل از رسيدن به ايست بازرسي توقف كرد! بعد هم يكدفعه دنده عقب گرفت و خواست از خيابان شهيد ارجمندي فرار كند. به محض ورود به اين خيابان يكباره هادي و دوستش با موتور مقابل او قرار گرفتند. دوست هادي مسلح بود. راننده و شخصي كه در كنارش بود، هر دو درب خودرو را باز كردند و هر يك به سمتي فرار كردند. هادي و دوستش نيز هر يك به دنبال يكي از اين دو نفر دويدند. راننده از نرده هاي وسط اتوبان رد شد و خيلي سريع آن سوي اتوبان محو شد! اما شخص دوم وارد خيابان ارجمندي شد و هادي هم به دنبال او دويد. اولين كوچه در اين خيابان بسيار پهن است، اما بر خلاف ظاهرش بن بست مي باشد. اين شخص به خيال اين كه اين كوچه راه دارد وارد آن شد. من و چند نفر از بچه هاي مسجد هم از دور شاهد اين صحنه ها بوديم. به سرعت سوار موتور شديم تا به كمك هادي و دوستش برويم. وقتي وارد كوچه شديم، با تعجب ديديم كه هادي دست و چشم اين متهم را بسته و در حال حركت به سمت سر كوچه است! نكته ي عجيب اين كه هيكل اين شخص دو برابر هادي بود. از طرفي هادي مسلح نبود. اما اينكه چطور توانسته بود. اين كار را بكند واقعاً براي ما عجيب بود. بعدها هادي مي گفت: وقتي به انتهاي كوچه رسيديم، تقريباً همه جا تاريك بود. فرياد زدم بخواب وگرنه مي زنمت. او هم خوابيد روي زمين. من هم رفتم بالاي سرش و اول چشمانش را بستم كه نبينه من هيچي ندارم و ... بچه هاي بسيج مردم را متفرق كردند. بعد هم مشغول شناسايي ماشين شدند. يك بسته ي بزرگ زير پاي راننده بود. همان موقع مأموران كلانتري 114 نيز از راه رسيدند. آنها كه به اين مسائل بيشتر آشنا بودند تا بسته را باز كردند گفتند: اين ها همه اش ترياك است. ماشين و متهم و مواد مخدر به كلانتري منتقل شد. ظهر فردا وقتي مي خواستيم وارد مسجد شويم، يك پلاكارد تشكر از سوي مسئول كالنتري جلوي درب مسجد نصب شده بود. در آن پلاكارد از همه ي بسيجيان مسجد به خاطر اين عمليات و دستگيري يكي از قاچاقچيان مواد مخدر تقدير شده بود. ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
✅منبر مهدوی ✅سخنرانی امام جمعه محترم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید اسماعیل شاکر با موضوع امام زمان عجل الله فرجه 👏پنج شنبه های ماه مبارک رمضان همراه با نماز ظهر وعصر ✅این‌ هفته همراه با اجرای زنده سرود امام زمانی توسط گروه سرود شمیم آسمان اردکان بصورت آکاپلا A cappella (بدون موسیقی)👏 ◀️اردکان_مسجد زیرده 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 با امام زمان علیه السلام حرف بزنیم؟ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
record_۲۰۲۲-۰۴-۲۷_۱۳-۳۳-۱۴.wav
36.5M
چک سفید امضای خدا...✅ ‼️به نام خدای بالای هزار و پانصد بی گناه کشته شده در روز😔 ⁉️آیا بخاطر نداری و تنگدستی می شود سقط جنین کرد؟ قرآن پاسخ می دهد: 🔸وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا  و از بيم تنگدستى فرزندان خود را مكشيد ماييم كه به آنها و شما روزى مى ‏بخشيم همانا كشتن آنان همواره خطايى بزرگ است. سوره اسرا آیه ۳۱ ◀️ اگر جنینی بدون اینکه کوتاهی صورت گیرد ناخواسته سقط شود این مادر و پدر، گناهی مرتکب نشده اند و دیه واجب نیست و اجر اخروی هم بابت این سختی دارند.. (دقیقه ۱:۵۵) ◀️قبل از دمیدن روح هم جنین سالم را نمی‌شود سقط عمدی کرد و حرام است، بنابراین به عنوان مثال جنین ۱۵ روزه را اگر کسی سقط کرد ۲۰ مثقال شرعی طلا که حدود ۱۵ مثقال بازاری می شود دیه دارد. (دقیقه ۲:۲۲) ❌ سقط جنین نامشروع هم اجازه داده نشده. (دقیقه۳:۰۸) ◀️مواردی داریم که شرعا و قانونا برای قبل از دمیدن روح، مجوز سقط می دهند مثل این که بچه به قدری ناقص است که نگه داریش عسر و حرج و سختی زیاد دارد ولی همین مورد بعد از دمیدن روح، سقطش حرام است... (دقیقه ۳:۵۵) ✅کتاب" ایران جوان بمان" از حاج آقا محسن عباسی ولدی، کتابی خوب در مورد فرزند آوری و پاسخ به شبهات مربوطه است... ( دقیقه۵:۴۰) ۱۴۰۱ 🖊 محسن طلائی اردکانی 🔸🔸🔸 بهار عالمیان @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 منبر مهدوی امام جمعه اردکان 🔹 چهارمین پنجشنبه ماه مبارک رمضان ✅ معنای منتظر بودن در دوره غیبت؛ منتظر واقعی نمی تواند نسبت به جامعه و جبهه حق و باطل بی تفاوت باشد. ✅ انسان سازی ارزشش از همه خدمات بالاتر است؛ کار انبیاء تربیت انسان بوده است ✅ جلب رضایت امام زمان علیه السلام ار دیدن حضرت مهم تر است ✅ راه ملاقات امام زمان در زمان غیبت باز است؛ اما سفارش نشده چله نشینی برای دیدار بگیریم! 🗓 هشتم اردیبهشت ماه ١۴٠١ / مسجد زیرده اردکان 🔶 کانال قلب فرهنگی اردکان @ghalbefarhangi 🔻 درگاه الکترونیکی ارتباط با دفتر امام‌جمعه اردکان؛ 👇👇 http://www.sdeja.ir/?app=contact 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز قدس خواهیم آمد اولین سرود عبری فارسی با موضوع فلسطین توسط نوجوانان غیور ایران زمین اجرا شد حتما تا آخر مشاهده کنید و برا دوستانتان ارسال کنید. 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا