eitaa logo
⚘️بهار عالمیان⚘️
916 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
101 فایل
کانال بنیاد مهدویت عجل الله فرجه شهرستان اردکان ارتباط با ما https://eitaa.com/alishefai شماره حساب متعلق به بنیاد مهدویت باتشکر از نگاه خیرانه شما مهدی یاوران کارت : 6063-7312-2129-4946 حساب : 7615-11-18410082-1 شبا: Ir:670600761501118410082001
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت33 🌹معراج السعاده راوی:(خواهر شهید) سال هاي آخر ماه رمضان را به اير
پارت#۳۴ 🌹.تفکر فرهنگی راوی:(سید کاظم و دوستان عراقی شهید) اين را بارها مشاهده کردم که شخصيت هاي فرهنگي و افرادي که کارفرهنگي به خصوص در مسجد را تجربه کرده باشند، در هر کار و مسئوليتي وارد شوند، ديدگاهها و تفکرات فرهنگي خودشان را بروز مي دهند. هادي نيز همين گونه بود. او در زمينه ي کارهاي فرهنگي و اردويي تجربيات خوبي داشت. در همان ايامي که در کنار رزمندگان عراقي با داعش مبارزه مي کرد، برخي طرح هاي فرهنگي را ارائه کرد که نشان از روحيه ي بالاي فرهنگي اوبود. يک بار پيشنهاد داد براي يکي از مراسمات عيد، براي رزمندگان حشدالشعبي هديه تهيه کنيم. ما هم اين کار را به خود هادي واگذار کرديم. او هم با مراجعه به چندين مرکز فرهنگي هديه ي خوبي تهيه کرد. هادي در کل سه بار به مأموريت هاي نظامي حشدالشعبي اعزام شد. در عمليات آزادسازي منطقه ي بلد در کنار نيروهاي خط شکن بود. فرمانده او با آنکه علاقه ي خاصي به هادي داشت، اما خيلي از دست او عصباني مي شد! مي گفت اين پسر خيلي مهربان و دلسوز است اما ترس را نمي فهمد در مقابل نيروهاي داعش بدون ترس جلو مي رود، هر چه مي گوييم مراقب باش اما انگار متوجه نمي شود، اين رزمنده شجاعانه جلو مي رود و راه را براي بقيه ي نيروها باز مي کند. هادي نه ترس را مي فهميد و نه خستگي را ... يک بار فرمانده محور جلوي خود هادي اين حرفها را زد، هادي وقتي اين مطالب را شنيد، گفت: جلوي دشمن نبايد ترس داشت، ما با شهادت ازدواج کرده ايم. هادي به عنوان تصويربردار به جمع آن ها پيوسته بود، او تصاوير و فيلم هاي خاصي را از نزديک ترين نقطه به سنگر تکفيري ها تهيه مي کرد. از ديگر کارهاي او رساندن آب و تغذيه به نيروهاي درگير در خط مقدم بود. اما مهم ترين کار فرهنگي هادي برگزاري نمايشگاه دستاوردهاي حشدالشعبي در ايام اربعين بود. هادي اصرار داشت کارهاي فرهنگي رزمندگان عراقي به اطلاع مردم و شيعيان رسانده شود. لذا راهپيمايي اربعين را بهترين زمان و مکان براي اين کار تشخيص داد. واقعاً هم تفکر فرهنگي او جالب بود. هادي يک چادر در نيمه راه نجف به کربلا راه اندازي کرد و نمايشگاه تصاوير نبرد با داعش را با چينش مناسب در مقابل ديد زائران کربلا قرار داد. برادر ناجي مي گفت: هادي براي اين نمايشگاه خيلي زحمت کشيد. کار عقب بود و کاروان ها از راه مي رسيدند. هادي گفت که شب ها کمتر بخوابيم و کار را به نتيجه برسانيم. طي چند شبانه روز هادي بيش از سه ساعت نخوابيد. کار به خوبي انجام شد و مخاطب بسياري داشت. اما همين که نمايشگاه آغاز شد، هادي به نجف برگشت! او عاشق گمنامي بود و نمي خواست کسي بفهمد اين نمايشگاه مهم کار او بوده. بعد از تجربه ي موفق اين نمايشگاه به سراغ سيد کاظم آمد. هادي طرح جديدي براي برگزاري نمايشگاه دستاوردهاي نبرد با داعش در نجف آماده کرده بود. مي خواست در يک فضاي مناسب کار فرهنگي را گسترش دهد. اعتقاد داشت که تصاوير و فيلم هاي اين مبارزه ي مقدس براي آيندگان ثبت شود و همزمان بايد به ديد عموم مردم رسانده شود. هادي روي اين طرح خيلي کار کرد. اما مسئولان حشدالشعبي با اين دليل که نيرو و شرايط برگزاري اين نمايشگاه را ندارند، طرح را به تعويق انداختند تا اينکه هادي براي بار آخر راهي مناطق عملياتي شد. اما مهم ترين کار فرهنگي که از هادي ديدم مربوط مي شد به کاري که به خاطر آن به ايران برگشت. هادي تعداد زيادي چفيه و پيشاني بند با نام مقدس يا فاطمـه الزهرا (علیها السلام) آماده کرد و با خودش به عراق آورد. او مي دانست بهترين کار فرهنگي براي رزمندگان، پيوند دادن آنان با حضرات معصومين، به خصوص مادر سادات، حضرت زهرا (علیها السلام)، است. ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
#پسرک_فلافل_فروش پارت#۳۴ 🌹.تفکر فرهنگی راوی:(سید کاظم و دوستان عراقی شهید) اين را بارها مشاهده
🔶🔶🔶🔶 ۳۵ 🌹مرد میدان نبرد راوی :(یکی از دوستان شهید) اولين بار که ايشان را ديدم همراه ما با يک خودرو به سمت نجف برمي گشتيم. موقع اذان صبح بود که به ورودي نجف و کنار وادي السلام رسيديم. هادي به راننده گفت: نگه دار. تعجب کرديم. گفتم: شيخ هادي اينجا چه کار داري؟ گفت: مي خواهم بروم وادي السلام. گفتم: نمي ترسي؟ اينجا پر از سگ و حيوانات است. صبر کن وسط روز برو توي قبرستان. هادي برگشت و گفت: مرد ميدان نبرد از اين چيزها نبايد بترسد. بعد هم پياده شد و رفت. بعدها فهميدم که مدت ها در ساعات سحر به وادي السلام مي رفته و بر سر مزاري که براي خودش مشخص کرده بود مشغول عبادت مي شده. ٭٭٭ هادي مرد مبارزه بود. او در ميدان رزم و در مقابل دشمن هم دست از اعتقاداتش بر نمي داشت. هميشه تصوير مقام عظماي ولايت را بر روي سينه داشت. براي رزمندگان عراقي صحبت مي کرد و آنها را از لحاظ اعتقادي آماده مي کرد. يادم هست خيلي با اعتقاد به جمعي از رزمندگان عراقي مي گفت: لحظه ي شهادت نام مقدس يا حسين (علیه السلام) را به زبان داشته باشيد تا خود آقا بالاي سرتان بيايد. کل وسايل همراه هادي، در همه ي مدت حضور در ميادين نبرد، فقط يک ساک دستي کوچک بود. تعلقات او از همه ي دنياي مادي بريده شده بود. در دوران نبرد خيلي کم غذا مي خورد، مي گفت: شايد بقيه ي رزمندگان همين را هم نداشته باشند. کم مي خوابيد و به واقع خودش را براي وصال آماده کرده بود. هادي در خط نبرد هم وظيفه ي روحاني بودن و مبلّغ بودن خود را رها نمي کرد. در آنجا هم، وظيفه ي هر کس را به آنها متذکر مي شد. زماني هم كه احتياج بود در كار تداركات و رساندن آب و آذوقه كمك مي كرد. ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ای لشگر صاحب زمان درست زمانی که شاید برخی از ما کم کم داشتیم از مردم و جامعه و آینده ناامید می شدیم ، صاحب اصلی این مملکت یعنی به گونه ای معجزه آسا و با یک شعر زیبا () ، دل های عاشقانش را به هم نزدیک می کند و در تهران و اقصی نقاط کشور ، رزمایش لشکریانش را جلوی چشم همه دشمنان و بدخواهان برگزار می کند ؛ با سربازان کوچکی که ان شاالله به زودی بزرگترین اتفاق تاریخ بشریت را در رکاب مولایشان رقم خواهند زد ... ✍"قاسم اکبری" 🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوش کن ببین چی میگه 😍😍 🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
🔸به نام خدای دهه نودی ها.. ✅توضیح برخی کلید واژه ها و کلماتی از شعر ... کلید واژه ◀️◀️ "فرمانده" در قرآن کریم برای امامان بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله تعبیر اولی الامر آمده... "اولی الامر" واژه ای مركب از دو کلمه «اولی» به معنی دارای، صاحب،...و کلمه «امر» به معنی فرمان، دستور...می باشد. این تعبیر از آيه كريمه:  «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا الله وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ...» اى مؤمنان! خدا و رسول و فرمانده هان خود را اطاعت كنيد... ( نساء ۵۹) برگرفته شده است. دقیقا امروز حضرت ولی عصر عجل الله فرجه اولی الامر و فرمانده عالم هستند و اطاعت از او بر ما لازم و واجب است... در تفسیر نمونه ذیل همین آیه آمده؛ ...فرمان او(امام زمان) همانند فرمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدون هیچگونه قید و شرطى واجب الاطاعة است... کلید واژه بعدی◀️◀️ "سلام" 🖊محسن طلائی اردکانی خرداد ۱۴۰۱ 🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 🇮🇷 ✅تنها ۱روز تا اجتماع دهه نودی های شهرستان اردکان با حضور 💠وعده ما ۸خرداد ماه ساعت ۵عصر ورزشگاه آزادی اردکان 🔶به زودی نماهنگ با صدای و و با اجرای دهه نودی های گروه سرود دختر و پسر شمیم آسمان 🔰در نمایی زیبا از شهرستان اردکان 🌸با ما همراه باشید🌸 ❤️ @shamim_e_aseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 فوق العاده مفید! فقط ببینید 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 توصیه مهم امام زمان(عج) 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
سلام بابت برنامه سلام فرمانده امروز در ورزشگاه اردکان برگزار کنندگانش قراره ۳ هزار عدد سربند تقدیم بچه ها کنن لکن خواستن مسجدی ها و هیئتی ها پرچم هایی اگه دارن بیارن بچرخونن که مراسم زیبا تر و باشکوه تر باشه.. دمتون گرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 فکرشو بکن خود حضرت بیاد چی میشه... 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کوچولو رو..😁😍 🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
⚠️از دستش نده...‼️👇 ❣امام زمان ارواحنافداه می فرمایند: «سجده شکر از الزامی ترین مستحبات الهی است»‌ بهترین اوقات برای بجا آوردن سجده شکر بعد از نمازهای پنجگانه است. ⭕️حضرت آیت الله کشمیری استاد اخلاق و عرفان بعد از نماز سر را به سجده می‌گذاشتند و می‌گفتند: «الحمدلله» ،سپس گونه ی راست را بر مُهر می‌گذاشتند و سه مرتبه می گفتند: «شکرا للّه» و سپس گونه ی چپ را بر مُهر می گذاشتند و سه مرتبه می گفتند: «استغفرالله» 🔻از وی سؤال شد این چه سجده ای است⁉️ پاسخ دادند:«حضرت ابراهیم به یاری این سجده خلیل اللّه شد.» 📚روح و ریحان ص۱۷۰ ❀🦋❀@tosheh313♡ 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
به نام خداوند حیِّ داور پاسداشت روز دختر🌹👏 امروز ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روزدختر ، روزی که صاحبان این رحمت الهی، به پاس این موهبت، در وضعیت های واتساپ و اینستایشان عکس های دخترانشان را که بعضا نوجوان هستند ومکلَّف شده اند را با لباس های رنگی ، موهای بیرون زده، در استایل های شبیه به مدلینگ ها همراه با اهنگ وموسیقی گذاشتند وبه خیال خودشان مقام دختر را پاس داشتند. چهره های دخترانشان را با برنامه های چهره آرایی اراسته کردند؛ تامبادا کسی به عمق زیبایی دخترانشان پی نبَرد وخدایی ناکرده کوتاهی کرده باشند. اما سوال اینجاست؛ آیا تمام این استوری ها را محارم هایشان می بینند؟ دوست، همکار ،یا آن دسته از اقوامی که محارم دخترشان به حساب نمی آیند نمی بینند ؟ کاش لااقل امروز که روزشان است تنها به تبریک و استوری یا خرید کادو بسنده نکنیم؛ برای دخترانمان کمی وقت بگذاریم و از ارزش دختربودن وزن بودن بگوئیم ؛ سوره ی مریم را به آن ها هدیه بدهیم تابدانند دامنشان می تواند پیغمبرآفرین باشدتا ذوق کنند که خدا هربارخواست نام عیسی را بگوید همراه با نام مریم گفت و یاد آور شد که او پسر مریم است. اصلا بیائید برایشان از صاحب همین روز مبارک ؛حضرت معصومه "سلام الله علیها" حرف بزنیم ؛که چرا او را معصومه خواندند؛ قصه ی سفرش را بگوئیم تابدانند به هرمنزلی رسید ؛ محارمهایش دورش را گرفتند تا چشم اجنبی به اونیفتد. وقصه ی صدها زن ودختری مومنه ای که نام هایشان در تاریخ انسانیت ثبت شد. دختر جلوه ی جمال خداست اما افتخارش به زیبایی ظاهری و رنگ لباس و لاک دست نیست افتخار او وجود بیکرانه ی اوست که همتا ندارد. یادمان نرود اینها امانت های الهی نزدماهستند و در محمکه الهی باید پاسخگو باشیم . ✍️زیبا هاتفی اردکانی ۱۱خرداد ۱۴۰۱ شمسی ┏━⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @Haderoon ❖ ┗━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ 🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت۳۵ 🌹مرد میدان نبرد راوی :(یکی از دوستان شهید) اولين بار که ايشان ر
🔶🔶🔶🔶 ۳۶ . 🌹مرد الهی راوی:(شیخ محمدصبیحاوی و...) من همه گونه انسان ديده ام. با افراد زيادي برخورد داشته ام. اما بدون اغراق مي گويم كه مثل شيخ هادي را كمتر ديده ام. انسان مؤمن، صالح، عابد، زاهد، متواضع، شجاع و... او براي جمع ما خير محض بود. اين سخنان، نه به خاطر اين است كه او شهيد شده، ما شهيد زياد ديده ايم. اما هادي انسان ديگري بود. به همه ي دوستان روش ديگري از زندگي را آموخت. او انسان بزرگي بود، به خاطر اينكه دنيا در چشمش كوچك بود. به همين خاطر در هر جمعي وارد مي شد خير محض بود. بسياري از روزها را روزه دار بود، اما دوست نداشت كسي بداند. از خنده زيادي به خاطر غفلت از ياد خدا گريزان بود، اما هميشه لبخند برلب داشت. تمام صفات مؤمنين را در او مي ديديم. هميشه به ما كمك مي كرد. يعني هركسي را كه احتياج به كمك داشت ياري مي كرد. يكبار براي منزل خودم يك تانكر خريدم و نمي دانستم چگونه به خانه بياورم، ساعتي بعد ديدم كه هادي تانكر را روي كمرش بسته و به خانه آمد! او آنقدر در حق من برادري كرد كه گفتني نيست. بعضي روزها از او خبر نداشتيم، او مريض بود و ما بي خبر بوديم. دوست نداشت كسي بداند! از مشكلات و از امور دنيايي حرف نمي زد، انگار كه هيچ مشكلي ندارد. اما مي دانستيم كه اينگونه نيست. خوب درس مي خواند و زود مطلب را مي گرفت. خوب مي فهميد. در كنار دروس حوزوي، فعاليت هاي بسياري انجام مي داد. يكبار در مسير كربلا با او همراه بودم. متواضع اما بشاش و خنده رو بود. از همه ديرتر مي خوابيد و زودتر بلند مي شد. كم خوراك و كم خواب بود. اهل عبادت و زيارت بود. وقتي به كنار حرم معصومين مي رسيد ديگر در حال خودش نبود. همه فن حريف بود. در نبرد و مبارزه، مرد ميدان جهاد و به نوعي فرمانده بود، در ديگر كارها نيز همينطور. خاكي و افتاده بود. بارها ديدم كه سيني چاي را در دست دارد و به سمت برخي نيروهاي ساده مي رود. عاشق زيارت شب جمعه در كربلا بود. وقتي هم كه شهيد شد، چهار روز پيكرش گم شده بود، البته اين حرف ها بهانه است. هادي دوست داشت يك شب جمعه ي ديگر به كربلا برود كه خدا دعايش را مستجاب كرد. روز يكشنبه شهيد شد و شب جمعه در كربلا و نجف تشييع شد. درست در اولين روز فاطميه! ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت۳۶ . 🌹مرد الهی راوی:(شیخ محمدصبیحاوی و...) من همه گونه انسان ديده ام
🔶🔶🔶🔶 ۳۷ 🌹فاصله تا شهادت راوی:(سیدروح الله میر صانع) هادي سه بار براي مبارزه با داعش راهي منطقه ي سامرا شد. او با نيروهاي حشدالشعبي همكاري نزديكي داشت. دفعه ي اول حدود بيست روز طول كشيد و كسي خبر نداشت. چند بار به او زنگ زدم اما حرف خاصي نمي زد. نمي گفت كه كجا رفته، تا اينكه برگشت و تعريف كرد كه در مناطق نبرد با داعش مشغول مبارزه بوده. بار دوم زمان كمتري را در مناطق درگيري بود. وقتي به نجف برگشت، به منزل ما آمد. خيلي خوشحال شدم. به هادي گفتم: چه خبر؟ توي اون مناطق چي كار مي كني؟! هادي مي گفت: خدا ما رو براي جهاد آفريده، بايد جلوي اين آدم هاي از خدا بي خبر بايستيم. بعد ياد ماجرايي افتاد و گفت: اين دفعه نزديك بود شهيد بشم، اما خدا نخواست! با تعجب پرسيدم: چطور؟! هادي گفت: توي سامرا مشغول درگيري بوديم. نيروهاي انتحاري داعش قصد داشتند با فريب نيروهاي ما خودشان را به محدوده ي حرم برسانند. در يكي از روزهاي درگيري، يكي از نيروهاي داعش خودش را تا نزديك حرم رساند اما يك باره لو رفت! چند نفر به دنبال او رفتند و اين نيروي انتحاري وارد يك ساختمان شد. ما محاصره اش كرديم. من سريع به دنبال او وارد ساختمان شدم. آن نيروي داعشي موضع گرفته بود و مرتب شليك مي كرد. اما در واقع محاصره بود اگر از پشت ديوار بيرون مي آمد، به درك واصل مي شد. بعد از چند دقيقه گلوله هاي من تمام شد و آرام از ساختمان بيرون آمدم. يكي از دوستان من وارد ساختمان شد و من بيرون ايستادم. چند دقيقه بعد دوست من داد زد: خشاب برسون ... خشاب را برداشتم و آماده شدم كه وارد ساختمان شوم. يك باره صداي مهيب انفجار من را به گوشه اي پرت كرد. عامل انتحاري داعش كه فهميده بود نيروهاي ما گلوله ندارد از مخفي گاه خودش بيرون آمد و خودش را به نيروهاي ما رساند و بلافاصله خودش را منفجر كرد ... چند لحظه بعد وارد ساختمان شدم. من فقط چند ثانيه با شهادت فاصله داشتم. زنده ماندن من خيلي عجيب بود. ديوارهاي داخل ساختمان خراب شده و خون شهداي ما به در و ديوار پاشيده بود. پيكرهاي پاره پاره ي شهدا همه جا ريخته بود ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
⚘️بهار عالمیان⚘️
🔶🔶🔶🔶 #پسرک_فلافل_فروش #پارت۳۷ 🌹فاصله تا شهادت راوی:(سیدروح الله میر صانع) هادي سه بار براي مب
🔶🔶🔶🔶 ۳۸ 🌹.در خط مقدم راوی :(محمد رضاناجی) از مؤسسه ي اسلام اصيل با هادي آشنا شدم. بعد از مدتي از مؤسسه بيرون آمد و بيشتر مشغول درس بود. ما در ايام محرم در مسجد هندي نجف همديگر را مي ديديم. بعد از مدتي بحران داعش پيش آمد. هادي را بيشتر از قبل مي ديدم. من در جريان نمايشگاه فرهنگي با او همکاري داشتم. يک روز مي خواستم به منطقه ي عملياتي بروم که هادي را ديدم. او اصرار داشت با من بيايد. همان روز هماهنگ کردم و با هادي حرکت کرديم. او خيلي آماده و خوشحال بود. انگار گمشده اش را پيدا کرده. در آنجا روي يک کاغذ نوشته بود: عاشق مبارزه با صهيونيست ها هستم. من هم از او عکس گرفتم و او براي دوستانش فرستاد. بعد از چند روز راهي شهر شيعه نشين «بلد» شديم. اين شهر محاصره شده بود و تنها يک راه مواصلاتي داشت. اين مسير تحت اشراف تک تيراندازهاي داعش بود. هر کسي نمي توانست به راحتي وارد شهر بلد شود. صبح به نيروهاي خط مقدم ملحق شديم. هادي با اينکه به عنوان تصويربردار آمده بود، اما يک سلاح در دست گرفت و مشغول شد. چند تصوير معروف را آنجا از هادي گرفتيم. همان جا ديدم که هادي پيشاني بندهاي زيباي يا زهرا (علیها سلام) را بين رزمندگان پخش مي کند. آن روز در تقسيم غذا بين رزمندگان کمک کرد. خيلي خوشحال و سر حال بود. مي گفت: جبهه ي اينجا حال و هواي دفاع مقدس ما را دارد. اين بچه ها مثل بسيجي هاي خود ما هستند. هادي مدتي در منطقه ي عمليات بلد حضور داشت. در چند مورد پيش روي و حمله ي رزمندگان حضور داشت و خاطرات خوبي را از خودش به يادگار گذاشت. در آن ايام هميشه دوربين در دست داشت و مشغول فيلم برداري و عکاسي بود. يک روز من را ديد و گفت: آنجا را ببين. يک دکل مخابراتي هست که پرچم داعش بالاي آن نصب شده. بيا برويم و پرچم را پايين بکشيم. گفتم شايد تله باشد. آنها منتظرند ببينند چه کسي به اين پرچم نزديک مي شود تا او را بزنند. در ثاني شما تجربه ي بالا رفتن از دکل داري؟ اين دکل خيلي بلند است. ممکن است آن بالا سرگيجه بگيري. خلاصه راضي شد که اين کار را انجام ندهد. عمليات بلد تمام شد و اين شهر آزاد شد. هادي تقاضاي اعزام به سامرا داشت. رفتم و کار اعزام او را انجام دادم. با او راهي منطقه ي سامرا شده و به زيارت رفتيم. سه روز بعد با هم به يک منطقه ي درگيري رفتيم. منطقه تحت سيطره ي داعش بود. من و برخي رزمندگان، خيلي سرمان را پايين گرفته بوديم. واقعاً مي ترسيديم. هادي شجاعانه جلو مي رفت و فرياد ميزد: لاتخاف، لاتخاف ماکوشيئ... نترس، نترس چيزي نيست. ما آنقدر جلو رفتيم که به دشت باز رسيديم. از صبح تا عصر در آنجا محاصره شديم. خيلي ترس داشت. نمي دانستيم چه کنيم اما هادي۷ خيلي شاد بود! به همه روحيه مي داد. عصر بود که راه باز شد و برگشتيم. از آنجا با هم راهي بغداد شديم. بعد هم نجف رفتيم و چند روز بعد هادي به تنهايي راهي سامرا شد. ما از طريق شبکه هاي اجتماعي با هم در ارتباط بوديم. يک شب وقتي با هادي صحبت مي کردم گفت: اينجا اوضاع ما بحراني است! من امروز در يک قدمي شهادت بودم. او ادامه داد: يک انتحاري پشت سر ما در ميان نيروها منفجر شد. من بالاي پشت بام خانه بودم که بلافاصله يک انتحاري ديگر در حياط خانه خودش را منفجر کرد و... چند روز بعد هادي به نجف برگشت. زياد در شهر نماند و به منطقه ي مقداديه رفت. از آنجا هم راهي سامرا شد. دو تن از دوستانم با او رفتند. دوستان من چند روز بعد برگشتند. با هادي تماس گرفتم و گفتم: کي برمي گردي؟ گفت: ان شاءالله مصلحت ما شهادت است! من هم گفتم اين هفته پيش شما مي آيم تا با هم فيلم و عکس بگيريم. اما چند روز بعد روز دوشنبه بود که از دوستان شنيدم که هادي شهيد شده. ادامه دارد... همراهی با ما در ایتا:👇 @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 دوست دارم باشه؛ بدونه چطوری باید حرف بزنه و رفتار کنه؛ اما گاهی جلو مهمونا از دست بعضی کارها و حرفاش کفری میشم. ‌‌ 👈 دوست دارم فرزندم باشه، خودش بفهمه، درست تشخیص بده و تصمیم بگیره، ولی گاهی یه کارهایی میکنه که تو عقلش شک می کنم. ‌ 👈 دوست دارم فرزندم بخونه، عاشق باشه، دنبال رفیقای بد نره ولی خب اونی که میخوام نیست. ‌ 🔻ما خیلی چیزها را دوست داریم تو رفتار و برخورد فرزندمون ببینیم. ولی صبر و حوصله نداریم فرایندش طی بشه، عجله داریم. چیزهایی که خودمون تو ۳۰ سال یاد گرفتیم و بهش رسیدیم میخوایم فرزندمون تو چند سال بفهمه و یاد بگیره. بخاطر همین متوسل به زور میشیم، سراغ روش های غلط میریم، اعصابمون خورد میشه و سرزنش میکنیم سرکوفت میزنیم و اقدامات غلط دیگه. ‌ 👈 بیاید یه تمرین با هم داشته باشیم: ‌ 🔻 هر وقت چیزی را از فرزندتون انتظار داشتید و نشد، اول به این کنید که اون چیزی که انتظار دارید مثل یه شکوفه است که باید از درون رشد کنه، بعد ببینید چه فرایندی باید طی بشه، چه نیازهایی باید تامین بشه، چقدر زمان لازمه تا اون اتفاق بیفته؟ بعد شروع کنید اون مقدمات را فراهم کردن و صبر کنید تا ای که میخواید سبز بشه. ‌ ✅ یادتون باشه گاهی یه سال باید صبر و رسیدگی کنید تا اون اتفاق بیفته. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" بزرگترین کانال تخصصی مهدوی اردکان @mahdi255noor
آیت الله بهاءالدینی رحمت الله علیه فرمودند امام زمان عجل الله از من یک سرباز خواستند و من جلال افشار را معرفی کردم. 🔸🔸🔸🔸 "بهار عالمیان" کانال تخصصی مهدوی @mahdi255noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹ثبت نام محدود مدرسه پسرانه شهید عبداللهی(متوسطه اول).. زیر نظر کادری متخصص و متعهد👏 برنامه های تربیتی و دینی تحت نظر حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اردکان✅