✔️ پشتپرده رأى دادن زنان بی حجاب در خارج کشور چیست؟!
⭕️ یادداشت انتخاباتی شماره نه
✍️ طی روزهای گذشته فیلم هایی از ضرب و شتم برخی رای دهندگان ایرانی توسط معاندین در خارج از کشور منتشر شده است. در این میان حتی فیلم هایی از برخی زنان ایرانی فاقد حجاب اسلامی منتشر شده که در برابر اهانت تعدادی از معاندین فحاش، اصرار به رای دادن دارند. محتوای ظاهری و پیام نهفته در این فیلمها که در مقاطع مختلفی از انقلاب اسلامی با شباهت کم و بیش بسیار اتفاق افتاده، بهانه ای برای یادآوری چند نکته مهم است:
1️⃣ عملکرد و میزان دشمنی برخی کشورهای متخاصم در راس آن دولتمردان آمریکا، انتخابات در جمهوری اسلامی را به نقطه ای رسانده که فراتر از هر سلیقه سیاسی این نظام موجود را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم و یا اساسا چه اعتقادات فرهنگی و مذهبی داشته باشیم، باید برای حفظ ایران پای صندوق رای بیاییم. ایران و مردمش در کمتر دوره ای از تاریخ خود در معرض این همه دشمنی خصمانه و کینه توزانه قرار داشته است. از سوی دیگر انقلاب اسلامی به گونه ای نقش مردم را در تحکیم و افزایش قدرت ایران پررنگ کرده که هیچ ایرانی وطن پرستی نمی تواند نسبت به انتخابات در هیچ کجای جهان بی تفاوت باشد.
2️⃣ انقلاب اسلامی فراتر از چارچوب های ظاهری جمهوری اسلامی دایره بزرگتری از ایرانیان را شامل می شود. این دایره به گستردگی افرادی است که مرزبندی سیاسی با دشمنان ایران دارند ولو اینکه حتی با ظواهر فرهنگی و قانونی جمهوری اسلامی فاصله داشته باشند.
3️⃣ در برخی بزنگاه ها ارزش عمل سیاسی درست از سالها اعمال مذهبی فردی بسیار بالاتر میرود. چه بسا افراد بزرگی در طول تاریخ انبیاء و یا ائمه اطهار بودند که در اعمال فردی مذهبی سالها پیشگام جامعه خود محسوب میشدند ولی به علت عدم یاری به موقع جبهه حق در بزنگاههای مهم سیاسی بیشترین ضربه را به دین خدا زدهاند. در همین روزها در حالی برخی سیاسیون داخلی با ظاهر کاملا مذهبی مانند احمدی نژاد و به نوعی موسوی با هم دست به تحریم انتخابات زدند که برخی زنان بی حجاب یا کم حجاب کیلومترها دورتر از ایران زیر فشار فحش و کتک اصرار به رای دادن داشتند. طبیعی است که در مقاطعی همچون انتخابات ۱۴۰۰ که پای سرنوشت حرمی به بزرگی جمهوری اسلامی در میان باشد، این عمل زنان بدحجاب رای دهنده در غربت بر سوابق انقلابی برخی از این تحریم کنندگان داخلی انتخابات در این زمانه حساس برتری پیدا کند.
4️⃣ در طول دهههای اخیر اخیر کم نبودند افراد غیرمذهبی که با درخشش و ایثار درست و به موقع در بزنگاه هایی همچون ایام مبارزه با رژیم پهلوی و یا دفاع مقدس از برخی عابدان ۰ ۷ ساله حوزوی پیشی گرفتند. بیراهه نیست که بگوییم ثانیههایی در زندگی وجود دارد که عمل درست سیاسی در یاری جبهه حق چه بسا از صدها سال عبادت فردی ارزشمندتر شود.
*مهدی جهان تیغی
ادامه دارد...
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
👈تحولات جدید افغانستان را چگونه تحلیل کنیم
🔰آیا ایران به حکومت طالبان در افغانستان راضی شده؟!
✍طی روزهای اخیر با تصرف اکثر مناطق افغانستان توسط طالبان، موضوعات متعددی درباره ماهیت این گروه و همچنین نحوه مواجه فعلی ایران با آن در افکار عمومی دوباره زنده شده است. مواضع و تجربه ایران در بیست سال اخیر در مواجه با طالبان با فراز و نشیبهای روبه رو بوده و در این روزها به سوژه بسیاری از کاربران فضای مجازی تبدیل شده که از داعشی بودن طالبان تا رضایت ایران از آنها در آن سخن گفته شده است!
✔️برای درک موضع فعلی ایران در قبال طالبان فهم نکات مقدماتی ذیل بسیار راهگشا است:
1⃣ کشور افغانستان برای ایران با بیش از چهل سال تجربه نظامی این کشور در جنگ با شوروی و آمریکا و همچنین ظهور و بروز گروه های همچون القاعده و طالبان تا تجربه همکاری با مجاهدین افغان و گروههای جدیدی همچون فاطمیون آمیخته شده است. ایران نه تنها در حوزه نظامی و اطلاعاتی بلکه در فهم و تعامل با ساحت های قومی و مذهبی افغانستان از پشتون ها و تاجیک ها گرفته تا ازبک ها و هزاره ها نیز کشوری بسیار باتجربه و ورزیده و بانفوذ محسوب میشود.
2⃣ایران بیشک یکی از موفقترین تجربههای اطلاعاتی و نظامی خود را در افغانستان کسب کرده است. برای درک این موضوع کافیست بدانیم هم نطفه القاعده و هم نطفه طالبان در افغانستان در بستر سرویس های اطلاعاتی عربستان و آمریکا و با پیمانکاری افسران مرموز سرویس اطلاعاتی پاکستان بسته شده است. سالها قبل این گروههای بزرگ تندرو مذهبی قرار بود؛ اولین دولتی جهادی را در بیخ گوش ایران ایجاد کرده و جمهوری اسلامی را با بزرگترین خطر نظامی حتی بالاتر از دولت صدام در وسعتی بسیار بیشتر از مرزهای زمینی با عراق مواجه کنند.
3⃣اما دستگاه های امنیتی و نظامی ایران در سالهای اخیر از دل چنین طراحی بزرگ ضدامنیتی و نظامی آمریکایی در افغانستان، نه تنها توانسته روندهای ضدامنیتی در افغانستان را کنترل بلکه این روندها را به خود آمریکاییها برگرداند. ایران بی شک در کنترل رفتار القاعده و تطور نسبی طالبان نقش بسزا و بسیار پیچیده ای را ایفا کرده است. بد نیز نیست که بدانیم ایران در همین دو سال اخیر تلاش برای ایجاد تولد مجدد داعش اینبار در افغانستان را از طریق همین روندهای به ظاهر ضدامنیتی محدود کرده است.
4⃣ایران اولین بار نیست که تجربه تصرف اکثریت شهرهای افغانستان توسط طالبان و همچنین حتی حضور آنها را در مرزهای خود تجربه میکند. اما تحرکات اخیر طالبان در حالی اتفاق افتاده است، که ایران نه تنها بر اقدامات نظامی آنها اشراف اطلاعاتی نظامی و اطلاعاتی گسترده تری از هر زمان دیگری را دارد بلکه توانسته طالبان را در رعایت حفظ منافع ایران و همچنین رعایت جان و حقوق اقوام افغانستانی غیر پشتون و همچنین شیعیان افغانستان ملزم به برخی همکاریها بکند. موضع ایران در مواجه با طالبان جدید ترکیبی از مذاکره و هوشیاری و اشراف و آمادگی اجرای سناریوهای متعدد و گاه متضاد است. طالبان نیز پذیرفته اند که در برابر ایران نمیتوانند غیرمسئولانه برخورد کنند چون در غیر آن صورت ممکن است با هزینههای هنگفتی روبهرو شوند.
5⃣ موضع ایران در برابر کلیت افغانستان و آینده آن کاملا روشن است، ایران به دنبال دولتی در افغانستان با حضور همه اقوام و برخواسته از آرای مردم افغانستان و همچنین دولتی غیر وابسته به آمریکا و مسئول در برابر منافع همسایگان هست. این اصول برای ایران اهمیت دارد و هر گروه در افغانستان برای ایران با این اصول سنجیده خواهد شد.
6⃣آوردگاه افغانستان برای ایران فراتر از طالبان، در مواجه با طراحیهای آمریکا معنای راهبردیتری پیدا می کند. ایران هم اکنون تمام سناریوهای احتمالی دولت بایدن از بازگشت منجی گونه به صحنه نظامی افغانستان و یا ترک افغانستان با هدف ایجاد بی ثباتی نظامی و اختلافات گسترده قومی تا خلق یک صحنه ضدامنیتی و نظامی بزرگ علیه مرزهای شرقی ایران و یا ایجاد یک دولت دلخواهتر در افغانستان، زیرنظر دارد و جمهوری اسلامی در این صحنه پیچیده از بازی گرفتن هوشمندانه همه بازیگران افغانستانی منجمله طالبان به عنوان گروهی غیرقابل حذف و بخشی از آینده این کشور، در این شرایط غفلت نخواهد کرد.
*مهدی جهان تیغی
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ نظر متفاوت رهبری با عملکرد شورای نگهبان چگونه قابل جمع شدن است؟
✔️ آیا اعضای شورای نگهبان به وظیفه قانونی و دینی خود در انتخابات 1400 درست عمل کردند؟
⭕️ یادداشت انتخاباتی شماره ده
✍️ رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز قبل در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه اظهار داشتند: «بنده ممکن است با بعضی از نظرات شورای محترم نگهبان مثلا درباره یکی، دو مورد یا کمتر و بیشتر موافق نباشم اما اعضای محترم این شورا را افراد متشرع، پرهیزگار و مقید به وظیفه دینی میدانم که برطبق قانون و وظیفه دینی عمل میکنند».
👈 درباره این اظهارات این سوال و یا به تعبیر دقیقتر این شبهه به وجود می آید که چگونه اعضای شورای نگهبان با وجودی آنکه به قانون و وظیفه دینی خود عمل کردهاند، با این حال نظر نهایی آنها با در برخی مصادیق یا موارد با نظر رهبر انقلاب یکی نبوده است.در اینباره بخوانید:
1️⃣ اصل این مطلب که نظر نهایی شورای نگهبان با نظر شخصی رهبر انقلاب فاصله داشته نشان از قدرت مستقل این نهاد مهم در تصمیم گیری در بالاترین سطح انتخابات در ایران است و از سوی دیگر نشانهای محکم بر عدم دخالت رهبر انقلاب در انتخابات محسوب میشود. این مساله نشان میدهد که چگونه بالاترین نهادها در جمهوری اسلامی در چارچوب قانون مستقل عمل می کنند.
2️⃣ اما چگونه جمع بندی نهایی شورای نگهبان با جمع بندی شخصی رهبر معظم انقلاب که البته خود به عنوان یک چهره فقیه، آگاه ترین فرد به مسائل و مصالح کشور و با تجربهترین فرد در اداره کشور و بیشترین همکاری و تعامل نزدیک با روسای مختلف جمهور را داشتهاند، در برخی موارد متفاوت میشود؟! جواب سوال البته منطق بسیار سادهای دارد؛ واقعیت این است که گرچه روند تایید صلاحیت بر اساس مُر قانون می باشد ولی در برخی موارد این اجتهاد کارشناسی و نظر اکثریت اعضا است که در خروجی نهایی شورا موثرتر است. به عنوان نمونه وقتی بر اساس ظاهر اولیه قانون مثلا صد نفر از افرادی که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردهاند، میتوانند تایید صلاحیت اولیه شوند و شما نمیتوانید انتخاباتی با صد کاندیدا برگزار کنید که نه همچنین عرفی دنیا وجود دارد و نه عقلایی و عملی است، بنابراین باید بالاتر از صلاحیت اولیه این گزاره را بحث کنید که کدامیک با صلاحیتتر است. بنابراین در چنین شرایطی نظر کارشناسی افراد اهمیت پیدا میکند و نهایتا رای گیری دسته جمعی اعضای شورای نگهبان معیار سنجش قرار می گیرد. یا به مثالی دیگری دقت بفرمایید؛ به عنوان نمونه وقتی فردی سابقه ریاست بر نهادهای مهم اجرایی کشور را داراست؛ در بررسی عملکرد و کارنامه وی، تشخیص مدیر و مدبر بودنش، صرفا یک مساله کمی نیست و بحث تشخیص کیفی آن بسیار مهمتر میشود. در چنین شرایطی و یا شرایط مشابه دیگر کاملا عقلایی است که اعضای خبره شورای نگهبان که باید صلاحیت فرد را بر اساس اجتهاد دینی، کارشناسی و یا سابقه حقوقدانی خود احراز کنند. اساسا وقتی کار به چنینن بزنگاههایی می رسد قانون این صلاحیت و وظیفه را برعهده اعضای شورای نگهبان داده است که باید کار کارشناسی کنند. جمع بندی آنکه بسیار طبیعی است که در کار کارشناسی، نظرات نهایی با وجود عمل به وظیفه قانونی و دینی بازهم ممکن است متفاوت با نظرات یک کارشناس خبره دیگر باشد.
3️⃣ حال به نظر میرسد که با پایان انتخابات، اعضای محترم شورای نگهبان باید جهت اعتلا و تقویت بیشتر مجموعه مهم و حساس خود نظرات متفاوت کارشناسان که رهبر معظم انقلاب هم در راس آن قرار دارند، شنیده و درباره آن تامل و در نقد عملکرد خود پیشگام شوند. بی شک شنیدن این انتقادات و استقبال از آن، میتواند به اعضای محترم شورای نگهبان در عمل به وظیفه دینی و قانونی خود بیش از پیش کمک کند.
*مهدی جهان تیغی
ادامه دارد
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ چرا اژهای میتواند موفقتر از رئیسی در قوه قضاییه شود
⭕️ امتیازات خاص رئیس جدید دستگاه قضایی چیست؟
✍️ با رفتن چهرهای محبوب همانند آیت الله رئیسی از قوه قضاییه که در مدت کوتاه ریاستش در این قوه توانست با کار جهادی شروع کننده یک تحول بزرگ در قوه قضاییه و افزایش قابل توجه رضایت مردم شود، طبیعی است که پرسش درباره چشم انداز قوه قضاییه در دوره حجت الاسلام اژهای دغدغه مهمی در میان فعالین اجتماعی و سیاسی محسوب میشود.
👈 به نظر می رسد بنا به شواهدی که در ذیل میآید، اژهای حتی میتواند موفقیتهای بیشتری از آیت الله رئیسی را در قوه قضاییه رقم بزند.
1️⃣ حجت الاسلام اژهای در سالهای گذشته نیز همواره یکی از گزینههای مطرح در قوه قضاییه بوده و نام او همواره همتراز روسای قوه قضاییه در این نهاد و میان متخصصین شناخته میشده است. معروف است که چندین سال است که بار مهمی از امور اجرائی و تخصصی قوه قضاییه برعهده اژه ای است. بنابراین میتوان گفت اژه ای سالهاست که یک رئیس بالقوه ریاست قوه قضاییه بوده است.
2️⃣ اژهای سابقه قضاوت های مهم در کارنامه خود دارد. او عملا یک قاضی تمام عیار محسوب میشود و از این باب از برخی از روسای قوه قضاییه که سابقه میدانی قضاوت کردن و قاضی بودن به معنای عام آن را نداشتند، یک امتیاز ویژه محسوب میشود.
3️⃣ اژهای علاوه بر این در اوج حوادث امنیتی دهه شصت، نماینده قوه قضاییه در وزارت اطلاعات بوده و علاوه بر آن در دهه هشتاد سابقه وزارت اطلاعات را نیز در کارنامه دارد. آشنایی با امور امنیتی و اطلاعاتی علاوه بر اینکه به جامعیت شخصی و مدیریتی اژه ای کمک میکند، در اثربخشی درست قوه قضاییه در امور امنیتی و گره گشایی از پرونده های مهم امنیتی سطح بالا نیز بسیار مهم خواهد بود. ضمن اینکه این سابقه خاص اژه ای نیز از امتیازات ویژه او محسوب میشود که دیگر روسای قوه قضاییه همانند او را در کارنامه خودشان نداشتهاند.
4️⃣ سابقه سخنگویی در قوه قضاییه و تجربه موفق اژه ای در ارتباط با رسانهها در کنار قوت ادبیات گفتاری او سبب میشود که قوه قضاییه در عالیترین سطح خود یک زبان گویا داشته باشد. اژه ای میتواند دوران جدیدی از پیوند حرفهای قوه قضاییه با افکار عموی را را رقم بزند که بالاتر از جنبه تبلیغاتی، اقناعسازی نیز در آن به صورت جدی دیده شود.
5️⃣ اژه ای، قوه قضاییهای را از آقای رئیسی تحویل گرفته که اولا سرمایه اجتماعی مناسبی کسب کرده و همچنین سند تحول قضاییه که این قوه را در مسیر تعالی قرار داده، آماده شده در اختیار او قرار دارد. گرچه این طرح راهبردی در آغاز راه است ولی روی ریل اجرایی قرار گرفته و او باید فقط اجرای دقیق و جامع این طرح را مدیریت و در صورت امکان رسیدن به اهداف آن را سرعت بیشتری ببخشد. ضمن اینکه خود او نیز از موثرین و از آگاه ترین افراد در تدوین و تنطیم سند تحول قضائی بوده است.
6️⃣ از عصبانیت کم سابقه ضدانقلاب از ریاست اژه ای بر قوه قضاییه و تجربه موفق در ایستادگی در برابر فشارهای سیاسی داخلی و خارجی منجمله پرونده مهدی هاشمی در دهه شصت، کرباسچی در دهه هفتاد، پروندههای مربوط به فتنه گران در دهه هشتاد و مقابله همزمان با جریان انحرافی، مواجه محکم با غرب گرایان داخلی در دهه نود و همچنین سربلند بودن از مبارزه با پرونده های مفاسد اقتصادی بزرگ در طول سی سال اخیر، نشانههای جدی بر امید داشتن به اژه ای محسوب میشود.
7️⃣ جریان ارزشی و به خصوص رسانههای جبهه انقلاب به نظر میرسد که همانند دوره آقای رئیسی در قوه قضاییه باید از اژه ای حمایت کنند چون ممکن است برخی صرفا از جنبه علاقهمندیهای سیاسی از آقای رئیسی حمایت میکردند ولی مساله قوه قضاییه یک نهاد مهم و استراتژیک است که بخش مهمی از سرنوشت انقلاب اسلامی نیز به آن گره خورده است. ضمن اینکه آیت الله رئیسی در حالی ریاست قوه قضاییه را تحویل گرفت که قبل از آن به خاطر تحولات سیاسی که پشت سرگذاشته بود، تبدیل به یکی از چهرههای محبوب جامعه شده بود و اما آقای اژه ای برخلاف رئیسی در شرایط سیاسی و فرهنگی مشابه او برای قضاوت شدن و دیده شدن بیشتر از طرف مردم قرار نگرفته است. شاید به همین دلیل در حال حاضر اژه ای بیش از آقای رئیسی در آغاز ریاست قوه قضاییه نیازمند پشتیبانی رسانهها و موثرین جبهه انقلاب است و البته شرط این حمایت نیز ادامه مسیر مدیریت جهادی آیت الله رئیسی، توسط اژه ای در قوه قضاییه است.
*مهدی جهان تیغی
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ آیا اسامی فهرست انتقام سخت سردار سلامی در حال خط خوردن هست؟!
⭕️ نگاهی به یک اقدام اطلاعاتی ویژه حزب الله لبنان
✍️دادگاهی در ایالات متحده، یک مترجم آمریکایی به نام «مریم طه تامسون»، شهروند ۶۳ ساله آمریکایی لبنانیتبار که با پنتاگون کار میکرد را در جریان یک پرونده انتقال اطلاعات به حزب الله، به ۲۳ سال حبس محکوم کرد.
🔸توصیف اولیه و رسمی وزارت دادگستری آمریکا از عمق شکار اطلاعاتی حزب الله لبنان این گزاره است که جریان مقاومت توانسته است یک زن آمریکایی را به استخدام در آورد که هم به اطلاعات فوق محرمانه دسترسی کامل داشته و هم محل کار او اتاق عملیات های ویژه ارتش آمریکا بوده است. ماحصل این ارتباط نیز دسترسی حزب الله لبنان به «اطلاعات نظامی بی نهایت سری و تهدید برای امنیت ملی آمریکا» شده است.
🔸توصیف دوم رسمی دادگستری آمریکا این بود که افشای این اطلاعات نه تنها جانِ ده ها تن پرسنل نظامی و اطلاعاتی ارتش آمریکا و دیگر افراد مرتبط با آنها را به واسطه افشای مشخصات هویتی، پیشینه، تصویر افراد به مخاطره انداخته بلکه روش های جاسوسی و نحوه عملیات ها و همچنین برخی اهداف عملیاتی ارتش آمریکا را نیز لو داده است.
🔸توصیف سوم رسمی وزارت دادگستری آمریکا نیز این بود که یکی از جرم های اصلی این زن این است که اسامی که به ایالات متحده کمک کردند تا سردار سلیمانی را ترور کنند، در اختیار حزب الله گذاشته است.
👈 اما در اینباره چند نکته تحلیلی کوتاه ذیل قابل توجه است:
1️⃣ ایران تنها در فاصله چند روز بعد از انتقام سردار سلیمانی توانسته زیرساخت اطلاعاتی برای انتقام از سردار سلیمانی را فراهم کند. این سرعت عمل در ارزیابی توان اطلاعاتی قدرت گروه های مقاومت بسیار قابل توجه است. اما آشنایی مجازی خانم تامسون با فرد مرتبط با حزب الله لبنان از سال ۲۰۱۷ آغاز شده و به گفته وی، تا قبل از ترور سلیمانی، این فرد هیچ درخواستی درباره تحویل اطلاعات محرمانه نظامی از وی نداشته اشت. این موضوع نشان می دهد که در شرایط اضطراری، افسران امنیتی جریان مقاومت میتوانند سرمایه گذاریای که قبلا روی ارتباط با برخی عناصر ارتش آمریکا کردند را در فاصله کوتاهی با کسب اطلاعات مهم عملا نقد کنند.
2️⃣ شهریور سال گذشته بود که سردار سلامی، فرمانده کل سپاه در سخنانی مهم تاکید کرد که دایره انتقام خون سردار سلیمانی شامل هر فردی خواهد بود که نقش مستقیم و غیرمستقیمی در حادثه ترور دست داشته است. در همان مقطع این اظهارات به این گزاره تعبیر شد که سپاه فهرستی از همه افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی فراتر از سطح سیاسی در سطح نظامی و امنیتی تهیه کرده است. محاکمه اخیر امنیتی در واشنگتن نشان میدهد که این لیست تا چه حد دقیق و معتبر است و تا سطوح افسران عملیاتی و جاسوسان دخیل در ترور حاج قاسم تهیه شده است. ضمن اینکه یک بار دیگر این گزاره تقویت شد که فهرست کسانی که مورد انتقام قرار خواهند گرفت یک فهرست باز و بزرگی است و شامل افراد متعددی خواهد شد. از سوی دیگر این فهرست نشان می دهد ایران توان و اراده انتقام نقطه به نقطه در جغرافیای وسیع خاورمیانه و حتی فراتر از آن درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی در خود آماده کرده است.
3️⃣ این روزها اخباری از مرگ های مشکوک برخی از افسران مرتبط با شهادت حاج قاسم در منطقه به گوش می رسد و البته هیچکس مسئولیت رسمی آن را برعهده نگرفته است. جدای از درست یا غلط بودن اخبار و یا نحوه حذف و یا ماهیت حذف کنندگان و یا اینکه نمی توان با قاطعیت گفت که انتقام از فهرست عوامل عملیاتی دخیل در ترور حاج قاسم آغاز شده ولی یک واقعیت غیر قابل انکار را می توان صریح بیان کرد که اسامی مهمی در فهرست دقیق انتقام سردار سلامی در حال خط خوردن هستند. مجموع شواهد گفته شده نشان می دهد که پشتوانه، اشراف و زیرساخت اطلاعاتی انتقام سردار سلیمانی کاملا دقیق و تکمیل شده است و این گزاره را که این سپاه است که زمان، مکان و نحوه انتقام خون سردار سلیمانی تعیین می کند، بیش از پیش معتبر شده است.
*مهدی جهان تیغی
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️نگاهی به نوع مواجهه با توهین کننده به علامه مصباح
⭕️ از درخواست قیام علما تا حفظ قدیانی
✍️ حسین قدیانی از فتنه ۸۸ به این طرف محل توجه بخشی از جوانان و فعالین ارزشی بوده که مسایل سیاسی را دوست دارد از دریچه ادبیاتی آمیخته با گفتمانها و گپ و گفتهای کف میدانی جریان حزب اللهی بشنوند. قدیانی این روزها در میان بخشی از طیف حزب اللهی – نه بخشی از افکار عمومی و جامعه- خبرساز شده است. ریشه اصلی خبرسازی او نیز جسارت و بی ادبیش به علامه مصباح یزدی بوده است. اما نحوه مواجهه با او و تحلیل اتفاق تلخی را که رقم زده شده، به محلی از چالش و جدل در میان بخشی از فعالین جبهه انقلاب شده است.
1️⃣ تاکنون کسی در جبهه انقلاب نبوده که از توهین قدیانی به علامه مصباح دفاع کند. البته بودهاند افرادی که میگویند باید ریشه رفتار او را پیدا کرد و یا افراد سیاسی که در مقابل او قرار گرفتهاند که کار را به توهین به علامه کشاندهاند. پرواضح است که صد دلیل دیگر شبیه این موارد می تواند محرک قدیانی بوده باشد ولی توجیه گر بیادبی و هتاکی حسین قدیانی هرگز نمیشود.
2️⃣ برخی معتقدند که باید همه در اینباره موضع گیری کنند و حتی علمای قم قیام کنند! تلخ تر اینکه فلان فرد مدعی دفاع از علامه مصباح یزدی با ادبیات شبه قدیانی دیگر علمای بزرگ قم را خطاب قرار داده که چرا سکوت کردید، نوبت شما هم میشود! بماند که همین الان افرادی مدعی انقلابیگری- بخوانید عدالتخواری- در فضای سیاسی کشور داریم، که توهینهای به مراتب بیشتری از علامه مصباح به بالاتر از او یعنی شخص رهبر معظم انقلاب میکنند و البته کسی هم همچین محکومیت و توجه گستردهای را برای آنها عاقلانه نمیداند.
3️⃣ برخی افراد نیز بودند که ضمن اینکه توهین به علامه را توبیخ کردند ولی درصد برآمدند تا خود حسین قدیانی را هم حفظ کنند. واقعیت این است که سیره خوبان همواره این بوده که برای آدم های فراتر از توهین کننده زبانی، بلکه شمشیر کشیده بر اسلام و امام جامعه هم رافت به خرج داده و تلاش کنند که از مسیر سقوط برگرداندشان. حرف جدی شان هم این است که قدیانی با چند خط نوشته ناصواب و زشت و غیرقابل توجیه هنوز هم جای زیادی برای ترحم اسلامی و دلسوزی انقلابی دارد. بماند که این بزرگان برای افرادی که دارای اندک خدمات و یا سوابقی در دفاع از اسلام بودند، بیشتر بر این ترحم و گذشت تاکید داشتند. این را هم نباید از خاطر برد که علامه مصباح خودش سالها برای حفظ و هدایت همچین جوانانی زندگیاش را گذاشت و اگر هم بود شک نداریم نه تنها از او می گذشت بلکه از هیچ کاری برای جلوگیری از سقوط او منع نمی کرد.
4️⃣ در این میان، بسیاری از فعالین جبهه انقلاب نیز به درستی به این موضوع دامن نزدند. اساسا دو قطبی قدیانی – مصباح بیش از آنکه واقعی باشد، توهم است؛ هم برای خود او و هم برای برخی فعالین سیاسی و همچنین برخی جوانان کم تجربه ولی دوستدار و دلداه مرحوم علامه مصباح. خیلی فرق است میان واکنش و میزان حساسیتی که باید در مواجهه و توهین جریان سکولار، غربگرا، فتنه گر، التقاطی، غیرانقلابی و لیدرهای منتسب به آنها در برابر علامه مصباح داشت تا فردی در حد سابقه و موقعیت اجتماعی و سیاسی قدیانی. بیشتر از قد قدیانی نیز پرداختن به موضوع به خود او و صدالبته علامه مصباح هم ظلم است!
5️⃣ اما یک شاخص مهمی نیز وجود دارد که در مواقع این چنین به کار می آید. عموما رفتار جریان ضدانقلاب در این موارد دو حالت دارد؛ اگر طرف توهین کننده را گرفتند یعنی، طرف توهین شونده برای آنها خطرناکتر است و اگر طرف توهین شونده را گرفتند یعنی به دنبال تضعیف طرف توهین کننده هستند و از طرف او بیشتر احساس خطر می کنند. اما یه حالت سومی نیز وجود دارد و عموما از آن غفلت می کنیم و آن اینکه اصل ماجرا را برجسته می کنند، در آن صورت اصل اختلاف و حاشیه سازی برای جبهه انقلاب و تضعیف کل جریان برایشان موضوعیت دارد. اهل نظر و رسانه خود بیاندیشند و رصد کنند که کدامیک از حالات مذکور در ماجرای اخیر پررنگ تر در استراتژی جبهه ضدانقلاب بوده است. (البته به شخصه معتقدم خود ضدانقلاب نیز آنقدری که برخی از خودی ها موضوع را جدی گرفته اند، جدی نگرفتهاند!)
6️⃣ چه زیبا گفته اند، امیر کلام علی (ع) که همه چیز محتاج عقل است و عقل محتاج ادب. ادامه بی ادبی عقل را از فهم واضحات مجموعه حکمتهای انقلاب و انقلابی گری حقیقی تهیمی کند و عاقبت بی مبالاتی به توهین های کوچک به توهینهای بزرگ ختم خواهد شد، همانطور که شد و نمیشد که نشود و این سنت برای همه هست و نه فقط قدیانی.
*مهدی جهان تیغی
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
⭕️ طراحی برای ماندن روحانی در سطوح عالی حاکمیت
✍️ اواسط مرداد، حسن روحانی پاستور را ترک خواهد کرد و گرچه بر اساس برخی اخبار منتشر شده او بازنشسته میشود ولی تلاشی در حال شکل گیری است که بر یکی از جایگاههای مهم کشور تکیه بزند.
🔸دوستان روحانی قبل از این تلاش کردند که وی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بشود و شبیه مرحوم هاشمی رفسنجانی پس از ریاست جمهوری، سیاست ورزی و نقش خاص ایفا کند. اما این فقط یک خیال بود و روحانی هیچگاه به وزن هاشمی در سپهر سیاسی کشور دست نیافت و اینک نیز آنقدر نامحبوب است که بسیاری فعالین، چهره ها و جریانات سیاسی که قبل از این نزدیک به او بودند، از نزدیک قلمدادشدن به او در این روزها فرار میکنند.
🔸در سوابق روحانی حضور سالیان طولانی در شورای عالی امنیت ملی وجود دارد. بعد از ریاست تشخیص مصلحت نظام، شاید بالاترین مقام متصور برای وی، بازگشت به شورای عالی امنیت ملی باشد. دبیری شورای عالی امنیت ملی از طرف دولت رئیسی قطعا منتفی است و قرار گرفتنش در جایگاه نماینده رهبری که اینک در اختیار سعید جلیلی در این شورای مهم است نیز در شرایط فعلی و تغییر فضای سیاسی کشور، بسیار دور از ذهن است. ضمن اینکه برخی افراد با مسئولیتهای مهم بودهاند که پس از پایان کار رسمی خود به سمتهای در جایگاههایی همچون مشاور رهبری دست یافته اند، موضوعی که درباره حسن روحانی با توجه شرایط موجود، اگر اندک شانسی هم داشته باشد، با خواسته حامیان وی فاصله دارد.
🔸اما با همه این وجود در حال حاضر خط رسانهای جدیدی برای رساندن حسن روحانی به مناصب بالای حاکمیتی توسط برخی رسانههای اصلاح طلب در حال پیگیری هست. طراحان این عملیات روانی، این گزاره را غیر مستقیم را در افکار عمومی القا میکنند، که روسای جمهور در جمهوری اسلامی عاقبت بخیر نمیشوند و یا این تصور است که تحمل سلیقههای مختلف در حاکمیت پایین آمده است و به همین دلیل باید حسن روحانی برای از بین رفتن این تصویر ایجاد شده و به خاطر مصلحت خود جمهوری اسلامی هم که شده، در یک جایگاه مهم قرار بگیرد! نکته قابل تامل نیز این است که جریانی در خارج از کشور نیز همزمان تمایل دارد، سطح تاثیر روحانی در روندهای حاکمیتی ایران با کاهش زیادی همراه نشود.
🔸این در حالی است که قبل از روحانی، آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از ریاست جمهوری سالها در جایگاه مهم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضویت متمادی در مجلس خبرگان و حتی نایب رئیسی آن قرار داشت. او در انتخاباتهای متعددی از جمله ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس شرکت کرد و پس از فتنه 88 علی رغم کارنامه منفی و همراهی با فتنهگران در عالیترین سطح مسئولیتی در جمهوری اسلامی باقی ماند.
🔸از سوی دیگر، محمد خاتمی نیز پس از پایان ریاست جمهوری، عضویت در مجمع تشخیص را خودش رد کرد و تا قبل از فتنه 88 آزادنه فعالیت های سیاسی خود را دنبال می کرد و با وجود نقش مخرب و اصلی در فتنه 88، گرچه با محدودیتهایی رو به رو شد ولی راه کنش سیاسی بعد از آن فتنه بزرگ، برای او باز بود و در انتخاباتهای متعددی اثر گذار شد و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز این مردم بودند که یک «نه» بزرگ به او گفتند.
🔸درباره احمدینژاد نیز اوضاع به همین منوال بوده است. او علیرغم رفتارهای سیاسی و حتی اعتقادی خارج از عرفش، در یک دوره مهم به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و علیرغم دهها حاشیهسازی برای کشور، فعالیت سیاسی آزادانه داشته و حتی در انتخابات اخیر، تحریم صریح انتخابات را نیز هم جبهه با منافقین و براندازان خارجنشین مطرح کرد.
🔸با این وجود، رهبر معظم انقلاب با عمل به مصالح درست، تاکنون تلاش کردهاند که مسئولین عالی رتبه و به خصوص روسای جمهور در جایگاهی قرار بگیرند که از تجربه هشت ساله آنها به عنوان یک دیدگاه و سلیقه استفاده شود. امری که کاملا عاقلانه و حکیمانه است. به همین دلیل تاکنون سیره این بوده است که روسای جمهور در کشور با هر نوع سلیقه سیاسی پس از پایان دولت، به تشخیص مصلحت می رفتند تا حداقل در حوزه های مشورتی کلان نظام همچنان موثر بوده و نظرات و سلایق شان را بیان کنند.
🔸🔸اما خود شخص روحانی سوابقی همچون ریاست بر مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری را داشته و اگر مسئولیت دیگری برای او در نظر گرفته نشود، میتواند یک مرکز مطالعاتی از نوع علایق سیاسی خود در موضوعاتی همانند مذاکرات و دیپلماسی با آمریکا و غرب داشته باشد. گرچه نظریات وی در سیاست خارجه، دستاورد «هیچ» داشته ولی برای دورهمی جریان غرب گرا در کشور همانند بنیاد باران خاتمی که برای جمعشدن اصلاح طلبان مدعی جامعه مدنی و توسعه سیاسی دایر است، پاتوق سرگرمکنندهای خواهد بود.
*مهدی جهان تیغی
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ نیروهای امنیتی ایران چگونه تحرکات روزانه وزیر جنگ اسرائیل را رصد میکنند؟
⭕️ شاهکار اطلاعاتی به نام ابوالقیعان
✍️ یعقوب ابوالقیعان، سیاستمدار پیشین و از مالکان بزرگ شرکت ساختمانی در شمال ناحیه نگیف؛ آخرین شاهکار اطلاعاتی جبهه مقاومت در اسرائیل محسوب میشود. این چهره تجاری مشهور در حالی در حال محاکمه در دادگاه های اسرائیل است که با مهمترین افراد امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی در سی سال اخیر از میشه یعلون که سابقه ریاست ستاد ارتش اسرائیل و معاونت نخست وزیری و وزارت جنگ در دوران نتانیاهو را در کارنامه دارد تا بنی گانتس، وزیر جنگ فعلی اسرائیل رابطه نزدیک داشته است.
👈 اما چند برآورد راهبردی میتوان از این پرونده امنیتی ارائه داد:
1️⃣ ارزش اطلاعاتی «ابوالقیعان» برای جبهه مقاومت چقدر بوده است؟ صهیونیست ها می گویند او نوع و نحوه فعالیت امنیتی در اسرائیل، فعالیت و برنامههای بنی گانتس وزیر جنگ، معاملات نظامی که بین اسرائیل و فلسطینیان انجام شده بود یا قراردادهای نظامی با ایالات متحده را با یک واسطه به افسران اطلاعاتی ایران تحویل میداده است. روزنامه معاریو در گزارشی تحلیلی از این واقعه نوشت: باید از کیفرخواست اعلامشده در دادگاه نتیجهگیری کرد که تمامی حرکات بنی گانتس وزیر جنگ اسرائیل روی میز ایرانیها قرار داشت. اما بهترین جمع بندی همان است که سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل گفته است « ابوالقیان اطلاعات بروز شده ای از وقایع اسرائیل ارائه می کرده است»
2️⃣ فهرست مورد هدف جامعه اطلاعاتی ایران در اسرائیل تنوع جالب توجهی دارد و از چهره های تجاری تا نمایندگان پارلمان و وزرای کابینه این رژیم در آن دیده می شود. خرداد ۹۷ بود که پلیس رژیم صهیونیستی و شینبت اعلام کردند که «گونن سگو»، وزیر پیشین انرژی و زیرساخت اسرائیل و عضو اسبق پارلمان اسرائیل بهاتهام جاسوسی برای ایران بازداشت شده است. افشای پرونده ابوالقیعان که سالهاست پشتیبان مالی احزاب موثر و مشهور صهیونیستی بوده و در کارنامه خود حضور در بالاترین سطح معادلات سیاسی این رژیم را دارد، نشان می دهد که سطح عملیات اطلاعاتی ایران تا در بالاترین رتبه در برابر رژیم صهیونیستی قرار داشته و موفق نیز بوده است.
3️⃣ اسرائیل طی ماه های اخیر تلاش زیادی کرد که نشان دهد ایران را زیر ضربات اطلاعاتی سنگین قرار داده است. اما اینک مجبور شده محاکمه بخشی از جاسوسان ایران در اسرائیل را علنی کند. واقعیت ولی فراتر از این دادگاه ها است؛ نهادهای امنیتی در اسرائیل گفته اند که افشای پرونده جاسوسی ابوالقیعان بخشی از فعالیت سرویسهای امنیتی و نظامی اسرائیل طی چند سال گذشته برای کشف و مقابله با فعالیتهای اطلاعاتی ایران و حزبالله در درون ساختار اسرائیل است. معنای دیگر این جملات این است که اسرائیل سالهاست گرفتار نفوذ افسران اطلاعاتی ایران بوده و برای مقابله با آن مجبور شده عملیات گسترده و طولانی مدتی را برای پاکسازی درونی امنیتی خود آغاز کند و پرونده های علنی شده تنها بخشی از بیان غیرمستقیم این فعالیتها است.
4️⃣ رژیم صهیونیستی چند دهه است که کنترل خبری بسیار منظم و سختگیرانه ای درباره حوادث امینتی و نظامی دارد و تمایلی برای نشان دادن ضعف های اطلاعاتی درونی خود به هیچ وجه ندارد. در برگزاری دادگاه های علنی اخیر به نوعی اجبار دیده می شود. صهیونیست ها مجبورند به ایران پیام بدهند که موفق به کشف سرنخ های از اقدامات اطلاعاتی آنها شده اند ولی خودشان هم میدانند و هم گفتهاند که یعقوب ابوالقیعان در حالی هفتهها پیش توسط نهادهای امنیتی و اطلاعاتی دستگیر شده که تا امروز اطلاعات زیادی در مورد هویت همدستان یا اشخاصی که با وی در این زمینه در ارتباط بودند وجود ندارد.
*مهدی جهان تیغی
🔻جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ چرا کسی این روزها از آیت الله رئیسی مطالبه تشکیل کابینه جوان نمیکند؟!
✍️ چرا این روزها مطالبه جدی در میان فعالین سیاسی و حتی جریان جوان ارزشی کشور از آیت الله رئیسی برای تشکیل دولت جوان و به خصوص بکارگیری جوانان به عنوان وزیر نیست؟! آنهم در شرایطی که چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برخی سلبریتیهای جوان حزب اللهی! و همچنین جمع قابل توجهی از فعالین جوان ارزشی مهمترین رسالت خود را مطالبه تشکیل دولت جوان حزب اللهی گذاشته بودند.کار این مطالبه به جایی رسید که برخی صرف جوان بودن را دلیل اصلح بودن بر دیگر کاندیداهای انقلابی عنوان میکردند.
👈شاید برخی بگویند که خیلی طبیعی است، چون برای بعضی، کاندیدا جوان مدنظرشان رئیس جمهور نشد و یا به رقابت های انتخاباتی نرسید، پس دیگر مطالبه دولت جوان حزب اللهی معنا و یا فایدهای ندارد. جواب این سوال این است که مگر مطالبه دولت جوان حزب اللهی یک آرمان و گفتمان مطلوب بود و یا یک ابزار سیاسی و تبلیغاتی که فقط با رئیس جمهور شدن چهره مدنظر ما قابل پیگیری باشد. بنابرانی عذر این افراد پذیرفته نیست. از سوی ممکن است که برخی بگویند که گزینه ها و یا کاندیداهای جوان آنها ممکن است که اینک خود در معرض وزیر شدن باشند! اینهم عذری بدتر از گناه هست! مگر قرار بود با به مسوولیت رسیدن گزینه مدنظر ما مطالبه و گفتمان دولت حزب اللهی به اتمام برسد و یا جوان شدن کل دولت مدنظر بود؟ اما واقعیت چیست؟ هم اکنون اگر از بسیاری بپرسید که چرا مطالبه دولت جوان حزب اللهی را از آقای رئیسی پیگیری نمی کنید، پاسخ خواهند داد آقای رئیسی گرچه جوان نیست ولی اصلح ترین چهره بوده و با سابقه کار جهادی نشان دادند که کابینه پیر و خسته را تشکیل نخواهند داد. حال که التهاب و هیجان انتخابات ریاست جمهوری کاهش یافته فرصت خوبیست که نواقص برخی از دوستان ارزشی در مطالبه دولت جوان حزب اللهی را آسیب شناسی کرد و به نظر می رسد که از موارد ذیل خارج نباشد:
1️⃣ عمده اشکال افرادی که دولت جوان حزب اللهی را به عنوان یک گفتمان مطلق در انتخابات ریاست جمهوری دنبال می کردند، این بود که جوان بودن را به سن و سال تفسیر کردند و حتی باوجودی که رهبری بعدا با مثال روشن فردی مانند شهید قاسم سلیمانی تصریح کردند که منظورشان سن و سال صرفا نیست، به مسیر و اصرار خود ادامه دادند. خلاصه آنکه جامع ندیدن مسایل مطرح شده از طرف رهبری همواره یکی از آسیب های ثابت بخشی از جریان ارزشی بوده است.
2️⃣ اینک که چهره ای شاخص و متعلق به جبهه انقلاب همانند آیت الله رئیسی با سن بالای شصت سال در حال تشکیل کابینه دولت جدید است و سطح رضایت و امیدواری بسیار خوبی از ایشان در اکثریت بدنه مردم و جریان انقلابی وجود دارد، به خوبی دریافتهایم که نمی توان با عالم سیاست، حکمرانی و رقابتهای انتخاباتی صرفا با یک تک گزاره همانند «جوان بودن» مواجه شد و ده ها شاخص و ایضا مصلحت های دیگر را نیز باید در نظر گرفت. آیا کارشناسی است که اینک «سن» آقای رئیسی را ضعف او بداند و بیان کند؟! از سوی دیگر، شاید تعداد اندکی نیز باشند و بگویند ما همچنان به تشکیل دولت و رئیس جمهور جوان اصرار داریم ولی به خطر رعایت مصلحت، شرایط و نیاز کشور به آرامش و یا حتی کمک به دولت جدید، سکوت کردیم! تمامی این گزاره ها را نیز اگر درستی آن را بپذیریم باز تاییدی بر این است که در نظر گرفتن مصلحت و شرایط کشور می تواند بر اصرار به برخی تک گزاره های سیاسی ما ارجحیت پیدا کند و شرایط هر انتخابات می تواند همراه با تعدادی زیادی از مصلحت های موجود باشد.
3️⃣برخی از ماها نیز باید بپذیریم که اصرارمان برای دولت جوان حزب اللهی دیگر رنگ گفتمانی نداشت و آلوده به رقابت های سیاسی، انتخاباتی و واضح تر آنکه بازی قدرت شده بود. خطای این دسته از افرادی که دولت جوان حزب اللهی برایشان موضوعی برای کسب قدرت و یا وسیله ای برای رساندن گزینه خود به ریاست جمهوری شده بود، به مراتب بدتر از کسانی هست که نتواستند به صورت تحلیلی و ذهنی درک جامعی از طرح دولت جوان حزب اللهی توسط رهبر انقلاب داشته باشند.
4️⃣ جریان جوان حزب اللهی خوب است حال که از التهابات انتخابات ریاست جمهوری فاصله گرفته ، به مواضع و عملکرد و به خصوص استدلال های خود برای کاندیدا اصلح و یا غیر اصلح دانستن دیگر کاندیداها بیاندیشد و با قاضی کردن کلاه خود، ضعف های تحلیلی خود را بهتر متوجه بشود و تجارب سیاسی ارزشمندی را برای آینده خود ذخیره کند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
d1737881t13785020(web).mp3
3.11M
✔️ علائم و چرایی ضعف دستگاه تبلیغاتی کشور
⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با برنامه «بدون خط خوردگی» رادیو
✔️ نگاهی به اظهارات رهبر انقلاب درباره ضعف دستگاه تبلیغاتی کشور
🔸 کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ چرا دکتر زاکانی از قم رفتنی نیست؟!
✍️ از زمانی که اخبار رفتن دکتر زاکانی به شهرداری تهران جدی شده، از مردم عادی تا علمای بزرگ که هرکدامشان به تنهایی تکیه گاهی در شهر انقلاب محسوب می شوند، برای رفتن دکتر زاکانی از قم ابراز دل تنگی میکنند. واقعیت این است که دل کندن از قم برای دکتر زاکانی نیز سخت تر از همیشه شده است. برای فردی که از ابتدای دهه ۰ ۷ تاکنون بخشی از عمر خود را در قم زندگی کرده و نمازش در این شهر همانند زادگاهش تهران، کامل است، دور شدن از این شهر مقدس بسیار سخت است.
1️⃣ زاکانی از ابتدای شروع نمایندگی مردم شریف قم، آخر هر هفته کوچه به کوچه، محله های مختلف و به ویژه مناطق محروم قم را بازدید کرد و مسجد به مسجد با مردم دیدار و پای دردل مشکلاتشان نشست و با کمک نخبگان هر محله، درصدد حل مشکلاتشان برآمد. بازوی اصلی این دیدارها و بازدیدها گروه های مختلف جهادی و خودجوش مردمی بودند که همراه او شده بودند. این گروه ها بیش از همه این روزها برای حاج علی زاکانی ابراز دلتنگی می کنند.
2️⃣ کرونا که به قم آمد، همه هجمه ها به این شهر مقدس سرازیر شد. ولی دکتر زاکانی با کمک گروههای جهادی، ستاد مردمی مبارزه با کرونا را راه اندازی کردند و آن حماسه های بزرگ ایثار در قم رقم خورد و ده ها طلبه و جوان جهادی در بیمارستان ها و مناطق محروم به کمک جامعه درمانی و بیماران شتافتند.
3️⃣ در کنار مردم قم، ابراز رضایت های کم سابقه طلاب، اساتید حوزه و علمای صاحب نام قم از حضور دکتر زاکانی در قم نیز از واقعیت های قابل توجه است. بسیار مهم است که تعداد قابل توجهی از علمای قم از آقای زاکانی به عنوان نماینده تراز «قم» یاد می کنند و از اعتقاد قلبی او به جایگاه و نقش حوزه در انقلاب و درک و فهم والای او از «فقه شیعه» و کارکردهایش زبان به تحسین میگشایند.
4️⃣ زاکانی با آمدنش به شهر قم، حال و هوای سیاسی این شهر را نیز تحت تاثیر قرار داد. دکتر زاکانی با اعلام کاندیداتوری مجلس در شهر قم، اصلی ترین گزینه جریان اعتدالی و اصلاح طلب در این شهر را یعنی علی لاریجانی را کنار زد و با سحنرانی های بصیرتی متعدد در دو سال گذشته او که عددش به ارقام عجیبی می رسد، سطح جدیدی از گفتمان سیاسی و اجتماعی مطلوب انقلاب را در شهر قم احیا کرد. جالب است که زاکانی در کمتر از دو سال به چهره ای متفاوت از بسیاری سیاسیون برای شهرقم و مردم و نخبگانش تبدیل شد. یکی از مهمترین نشانه های آنهم که نیازی به توضیح بیشتر ندارد، این است که در روزگاری که مردم قم برای کنار رفتن علی لاریجانی از قم ابراز رضایت کردند، برای رفتن زاکانی ابراز دلتنگی علنی می کنند.
5️⃣ به اعتقاد نگارنده علیرضا زاکانی از «قم» رفتنی نیست؛ گرچه دوران نمایندگی رسمی زاکانی از شهر قم به زودی پایان میپذیرد ولی ارتباطات مردمی و نخبگانی که میان زاکانی با قم برقرار شده، فراتر از ساز وکارهای رسمی و نمایندگی مجلس است و از هم اکنون مشخص است که این ارتباطات گستردهتر و عمیق تر از قبل نیز خواهد شد. از سوی دیگر زاکانی طرح ها و کارهای در راستای ارتقا قم در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و عمرانی و اقتصادی قم و محرومیت زدایی از این شهر آغاز کرده که پیگیری و ادامه آن محدود و محصور به مسئولیت نمایندگی ایشان نیست و همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. دکتر زاکانی قم و حوزه علمیه قم و اساتید و علمای آن را تکیه گاه نظری انقلاب و راهگشا مشکلات اساسی کشور می داند و فلذا در هر مسئولیتی که قرار بگیرد همواره به این تکیه گاه رجوع خواهد کرد و می توان گفت با شهردار شدن زاکانی در تهران، مسیری جدید و دیگری از همکاری او با نخگبان حوزوی و دانشگاهی و فرهنگی «قم» آغاز شده که ردپای آن در شعار دکتر زاکانی برای مدیریت پایتخت با عنوان «کلانشهر تهران، الگوی جهان اسلام» به خوبی دیده می شود.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ بندهای فراتر از قانون که زاکانی را شهردار کرد!
✍️ علیرضا زاکانی 12 سال نماینده تهران بوده و یکی از موفق ترین و سرشناس ترین نمایندگان بیست سال اخیر پارلمان ایران است. درباره پاکدستی او، دو جناح سیاسی کشور اتفاق نظر دارند. بی آنکه مسئولیت قضایی و امنیتی داشته باشد با بزرگترین مفسدین سیاسی و اقتصادی بیست سال اخیر که در داخل نظام جمهوری اسلامی لانه کرده بودند، مبارزه کرده است. می توانست در تهران یکی از سرلیست های حتمی اصولگرایان برای انتخابات مجلس یازدهم باشد ولی به قم رفت و با رفتنش، اصلی ترین رقیب جبهه انقلاب در انتخابات 1400 را وادار به کنار کشیدن از حضور در قم کرد و عملا اولین گام شکست علی لاریجانی – بخوانید کاندیدای اصلاحات و اعتدال- در سپهر سیاسی کشور از آن مقطع شروع شد.
🔸وقتی به مجلس یازدهم رفت، بیش از دوازده سال سابقه نمایندگی مجلس داشت ولی به نفع دکتر قالیباف که اولین بار بود به مجلس می آمد، کنار کشید. در کمتر از چند ماه مرکز پژوهش های مجلس که بزرگترین مرکز پژوهشی کشور بود را متحول کرد و در ریل جدیدی برای خدمت به انقلاب قرار داد. شرایط برای انتخابات 1400 که پیچیده شد، تصمیم جبهه انقلاب را اطاعت کرد و خود را ظرف چند ساعت به وزرات کشور برای ثبت نام رقابت های ریاست جمهوری رساند تا جبهه غرب گرا نتواند، پیروزی فردی شبیه حسن روحانی را تکرار کند. در مناظرات بیش از همه خودش را وسط دعوا انداخت و زودتر از همه از رقابت های انتخاباتی کنار کشید.
🔸در هفته های گذشته، دوباره بزرگانی او را برای اداره وضعیت خاص شده پایتخت فراخواندند و بازهم زاکانی وسط ماجرا ایستاده است. این در حالی است که برای انتخابات ریاست جمهوری که به مراتب صلاحیت اداره آن از شهرداری بالاتر است بعد از رئیسی بالاترین رای اعضای شورای نگهبان را بدست آورد ولی حالا که به شهرداری رسیده، تازه برخی از صلاحیت، تخصص و تحصیلاتش می پرسند! داوزده سال به صورت مستقیم با مسایل تهران در نهاد نظارتی مجلس آشنا بوده و در فتنه ها و حوادث بزرگ کف خیابان های تهران برای کمک به مدیریت پایتخت چه تدابیر و عقلانیت و اقدامات انقلابی که از خود نشان نداده است. این روزها گویا برخی از اعضای جبهه انقلاب نیز یادشان رفته است که پایتخت جمهوری اسلامی باید در شرایط انقلابی اداره شود و قرار نیست که فقط عمران این شهر درست شود و همانند گذشته فرهنگ و سیاست آن را به حال خود رها کنیم.
🔸جالب آنکه منتخبین شورای شهر تهران می گویند که برنامه زاکانی برای اداره تهران از همه جامع تر بوده است. قبل از او کرباسچی با تحصیلات حوزوی، نجفی با مدرک ریاضی و الویری با مدرک مهندسی برق شهردار تهران بودند. واقعا در تهرانی که امثال کرباسچی و نجفی در او شهردار شده اند، از آمدن امثال زاکانی چقدر باید استقبال کرد؟! می گویند قانون را می خواهند به نفع او تغییر بدهند! ولی نمی گویند روندهای قانونی در اینباره چه می گوید و اساسا ظرفیت های قانونی برای اعضای شورای شهر چه مقدار در اینباره دست شان برای انتخاب شهردار باز گذاشته است.
🔸 حتی اگر برخی ادعاها درباره غیرقانونی بودن انتخاب زاکانی به عنوان شهردار را بپذیرییم، در آیین نامه انتخاب شهردار، به صراحت آمده است که در مواردی که شورا بر انتخاب خودش اصرار کند و فرد انتخاب شده معیارهای ذکر شده بر اساس آیین نامه را نداشته باشد به «کمیته حل اختلاف» میرود. در طول سه دهه اخیر این اتفاق چندین بار اتفاق افتاده و در عمل مشکل فراقانونی هم نهایتا اتفاق نیافتاده و وزیر کشور شهردار جدید را معرفی کرده است.
🔸در این میان خیلی عجیب است که برخی دوستان راست و چپ که از تخصص، فقط اظهارنظر سیاسی را بلد هستند، به نظر اعضای شورای شهر که از طرف مردم تهران وکیل قانونی و شرعی شده اند برای انتخاب شهردار هیچ اهمیتی قایل نیستند. آن هم شورایی که در چند هفته نزدیک به سی نفر از چهره های مطرح را برای شهرداری بررسی کرده و نهایتا از میان بررسی برنامه 12 نفر نهایی، زاکانی را اصلح ترین چهره شناخته است.
🔸🔸خلاصه گرچه قانون موجود هم برای شهردار شدن زاکانی بن بستی ندارد ولی برخی مواردی که در بالا گفته شد بندهای عقلایی و از جنس استدلال های انقلابی است که گرچه به ظاهر قانون مرسوم نیست ولی هر عقل سلیم انقلابی می پذیرد که زاکانی در میان گزینه های مطرح، نزدیکترین فرد برای در اختیار گرفتن شهرداری پایتخت انقلاب اسلامی است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ معنای رای اعتماد مجلس به اولین عضو هیات دولت رئیسی
⭕️ چند نکته مهم درباره قبول استعفای زاکانی در مجلس
✍️ استعفای دکتر زاکانی با رای اکثریت مجلس پذیرفته شد. از آنجایی که شهردار جدید تهران عضوی از هیات دولت محسوب می شود، می توان گفت مجلس شورای اسلامی عملا به اولین عضو جدید هیات دولت رای اعتماد داده است. شهرداران قبلی در تهران عملا با انتخاب شورای شهر تهران وارد هیات دولت می شدند ولی اینبار مجلس نیز به نوعی به شهردار جدید تهران رای اعتماد و مجوز حضور در هیات دولت را صادر کرده است.
🔸رای مجلس به زاکانی در حالی اتفاق افتاد که طی چند روز گذشته هجمه انبوه و کم سابقه ای برای انتخاب یک چهره انقلابی برای اداره پایتخت جمهوری اسلامی، از طرف فعالین ضدانقلاب خارج از کشور و غرب گرایان داخلی و نهایتا اصلاح طلبان و اعتدالی ها دور رانده شده از مدیریت شهرداری تهران، صورت گرفت. در این میان شبهات متعددی نیز در فضای مجازی مطرح شد که برخی از سرناآگاهی و حتی دلسوزی بود و بخش قابل توجهی نیز با شواهد مستدل می توان اثبات کرد که از طریق برخی اتاق فکرهای سیاسی مخالف جریان و مدیریت انقلابی تولید شده است. اتفاقات و فضای سیاسی تولید شده در این چند روز عملا مجلس را در موقعیت ارزیابی مجدد شهردار جدید تهران قرار داد و همانند رای اعتماد به یک وزیر در مجلس امروز نمایندگان، نظرات کارشناسی موافقین ومخالفین را شنیدند و نهایتا رای خود را دادند.
🔸دکتر زاکانی با وجود حداقل سی رقیب پرقدرت و برجسته برای رفتن به شهرداری تهران، علاوه بر کسب رای بالا در شورای شهر تهران اینک از اکثریت مجلس شورای اسلامی نیز برای اداره پایتخت جمهوری اسلامی رای اعتماد گرفته است. این مسیر نشان می دهد که شهردار جدید پایتخت برخلاف بسیاری از دوره های قبل از گردنه های تایید صلاحیت مهمی عبور کرده و خود این گردنه های مهم و سخت، نشانه میزان بالای صلاحیت زاکانی برای اداره پایتخت محسوب می شود. انتخاب این دوره شهردار تهران، صرفا در گذرگاه های سیاسی انتخاب نشده و مسیر کارشناسی سختی را پشت سرگذاشته و این نشانه بسیار خوبی برای آینده پایتخت است.
👈 به صورت خلاصه می توان راه رسیدن زاکانی به شهرداری تهران تا این لحظه را به صورت ذیل خلاصه کرد:
1️⃣ رقابت علمی با سی چهره شاخض برای شهرداری تهران و نهایتا ارائه بهترین برنامه اقناع کننده برای اکثریت اعضای شورای شهر تهران
2️⃣ تولید صدها محتوای هدفمند علیه انتخاب شهردار جدید تهران توسط اصلی ترین اتاق فکرهای اپوزسیون خارج نشین و پمپاژ آن به داخل ایران
3️⃣ مواجه مومنانه و انقلابی و با متانت با انبوهی از شبهات تولید شده که به نوعی ظرفیت و تحمل سیاسی شهردار جدید تهران را هم نشان داد
4️⃣ رای اعتماد از اکثریت مجلس انقلابی یازدهم
🔸جمع بندی نهایی اینکه تاییدیه دو نهاد مهم مردمی یعنی شورای شهر و مجلس شورای اسلامی، در کنار تایید و اعلام حمایت و همکاری صدها نخبه دانشگاهی و حوزوی که این روزها از شهردار شدن زاکانی صورت گرفته، پشتوانه منحصر به فرد شهردار جدید پایتخت است که نسبت به بسیاری از شهردان قبلی پایتخت او را در موقعیت ممتاز و ویژه ای قرار داده است.
🔸🔸ضمن اینکه عقلانیتی که امروز مجلس یازدهم در مواجه با استعفای دکتر زاکانی از خود نشان داد می تواند نوید بخش و نشانه خوبی در نوع مواجه و عقلانیت حاکم بر مجلس برای رای اعتماد به کابینه دولت رئیسی نیز باشد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ اشتباهات بد درباره اخبار انتصاب فرمانده جدید نیروی دریایی ارتش
✍️ انتصاب امیر دریادار «شهرام ایرانی» به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش با انتشار اخباری مبنی بر «کرد» و «اهل سنت» بودن این فرمانده موفق ارتشی سبب واکنش های متعددی در داخل و حتی خارج از ایران شد.اما برخی واکنش های صورت گرفته متاسفانه با اشتباهات و کج فهمی هایی همراه شد که تصور حقیقی از این انتصاب را نیز کمی خدشه دار کرد. یکی از بدترین واکنش ها، توئیت وزیر ارشاد دولت روحانی بود که انتصاب سردار شهرام ایرانی به سمت فرمانده نیروی دریایی توسط رهبر انقلاب را دارای معنای جدیدی در ساختار مذهبی قدرت در ایران عنوان کرد و حتی مدعی شد که رهبری یکی از گرههای کور حکمرانی در کشور را گشودند. برخی مواضع دیگر نیز گرچه در ظاهر جنبه ابراز تقدیر و خرسندی داشت ولی در باطن تخریب جمهوری اسلامی بود و گویی اهل سنت و برخی اقوام در ایران تازه مورد توجه قرار گرفته و حتی نظام بالاخره دست از ظلم برداشته است! برخی نیز این انتصاب را بهانه ای برای بهره برداری سیاسی و سهم خواهی های گروهی و جریانی خود و حتی فشار کاذب به دولت جدید قرار دادند. اما در این باره بخوانید:
1️⃣ شهرام ایرانی اولین چهره اهل سنت یا منتسب به یک قوم خاص نیست که در جمهوری اسلامی به مسئولیت های بالا رسیده است. در طول چهل سال گذشته صدها چهره اهل سنت در بالاترین و حساس ترین مسئولت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران حضور داشته اند که اگر آمار دقیقی از آنها منتشر شود اهمیت بسیاری از آنها در حوزه خود، کمتر از انتصاب اخیر نظامی نیست. طی دهه های گذشته بسیاری از فرمانداران -بخوانید مرد اول امنیتی و سیاسی یک شهر- در بسیاری از مناطق مهم حتی در نقاط مختلف و حساس در اختیار اهل سنت بوده است که اهمیت این مسئولیت ها کمتر از فرماندهان نظامی در نقاط حساس مرزی کشور نیست. در حال حاضر ده ها مدیر سنی مذهب در استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، گلستان، و سیستان وبلوچستان در حال خدمت و کار هستند. در برخی از شهرهای مرزی بیش از ۹۰ درصد از مدیران شهرستان سنی مذهب و از اهالی بومی همان منطقه هستند.
2️⃣ حضور اهل سنت در نیروهای نظامی نیز موضوع جدیدی نیست. در حال حاضر در کردستان و به خصوص در سپاه فرماندهان نظامی رده بالایی از اهل سنت حضور دارند. در سیستان و بلوچستان در همین ده سال اخیر نه یک گروه اندک بلکه چند گردان از اهل سنت و قوم بلوچ در سپاه پاسداران استخدام شده اند و در حال ارتقا برای مسئولیت های بالاتر هستند.
3️⃣ اما سیر رشد شهرام ایرانی نیز در این باره حتما باید مورد توجه قرار بگیرد. او از مسئولیت های کوچکتر تا بالاترین رده های فرماندهی به صورت پلکانی حضور پیدا کرده و در این میان با حضور در عملیات های مختلف و مهم دریایی کشور لیاقت های بزرگی از خود نشان داده است. روندی که نشان می دهد که فارغ از نگاه قومی و مذهبی او بر اساس لیاقت و شایسته سالاری اینک یکی از مهمترین قسمت های نظامی و راهبردی ایران را فرماندهی می کند. منظور آنکه انتصاب شهرام ایرانی برای هر چهره نظامی دیگر اهل سنت و یا منتسب به اقوامی همچون کرد، بلوچ، ترکمن و ... می تواند اتفاق بیافتد و شرط انتصاب آن شیعه و سنی بودن نیست بلکه همان مسیری است که سردار شهرام ایرانی طی کرده است.
4️⃣ در همین روزهای گذشته مقامات ایران در یکی از مهمترین مراسمات نمادین سیاسی و بین المللی خود یعنی مراسم تحلیف آیت الله رئیسی به عنوان رئیس جمهور جدید، در مجلس شورای اسلامی، با افتخار چهره های سنی جریان مقاومت را جلوتر از بسیاری از مقامات بلندپایه مسلمان و غیر مسلمان خارجی که از کشورهای مهم منطقه و جهان بودند، قرار دادند. موضوعی که نشان می دهد که ایران در بالاترین سطوح راهبردی سیاسی و بین المللی خود فراتر از تقسیم بندی های مذهبی شیعه و سنی عمل می کند و این تفکر نیز نتیجه مستقیم اندیشه های شفاف و صریح امامین انقلاب از اسلام ناب است.
5️⃣ در پایان آنکه همه کسانی که دغدغه اقوام و مذاهب در کشور را دارند، باید بدانند موضوع «شهرام ایرانی» را فقط از جنبه و دریچه استثنا دیدن، اولین بار قلمداد کردن و بازی با تعداد و اعداد و یا سهمیه بندی کردن، تفکری ناقص و یا حداقل جامع نیست بلکه باید در کنار آن چگونه شهرام ایرانی شدن را به همان میزان مهم و راه رسیدن به مدارج عالی در جمهوری اسلامی دانست. قطعا راه حکمرانی درست اسلامی و عاقلانه، بیش از کمیت از مسیر کیفیت عبور خواهد کرد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
Untitled 3 640x360 0.94Mbps 2021-08-25 14-47-37.mp3
9.98M
✔️ پشت پرده پروژه سیاسی و رسانه ای بالا بردن تعوقات معجزه آسا از دولت آیت الله رئیسی
⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با برنامه «بدون خط خوردگی» رادیو
🔸 کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ استراتژی «مرگ با هزاران جراحت» در برابر ایران چیست؟!
✔️ مناسبات جدید راهبردی ایران با اسرائیل نفتالی و آمریکا بایدن
✍️ پس از اینکه جو بایدن موفق شد دونالد ترامپ را در آمریکا شکست بدهد، نتانیاهو نیز پس از سالها از نخست وزیری رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شد و به جای او نفتالی بنت سرکار آمد و در ایران نیز تقریبا همزمان یک دولت انقلابی با ریاست آیت الله رئیسی سرکار آمده است. این سه تحول بزرگ بی شک دوران جدیدی از مناسبات ایران، اسرائیل و آمریکا نیز محسوب می شود. درباره چشم انداز مناسبات ایران و آمریکای دوران بایدن تاکنون اظهارات و تحلیل های جامع و زیادی صورت گرفته است، اما اسرائیل جدید در برابر ایران چگونه خواهد بود؟! «نفتالی بنت»، نخستوزیر اسرائیل گرچه در بُعد داخلی ناهمگن ترین دولت ائتلاف تاریخ این رژیم را اداره می کند ولی از چند هفته قبل خبر داد که بازبینی سیاستهای این رژیم در قبال ایران را آغاز کرده و اولین دیدار اخیر وی با جو بایدن به منزله آغازی برای اجرایی کردن برنامه خروجی این بازبینی استراتژیک است. آنچه تاکنون از مختصات این بازبینی استراتژیک و چالش های پیش روی آن می توان فهمید به شرح ذیل است:
1️⃣ برجام
اسرائیل برخلاف دوره نتانیاهو مخالفت علنی با برجام را در برابر مقامات آمریکا کنار می گذارد. محاسبات دولت جدید اسرائیل صرفا متمرکز بر عدم توافق یا تلاش برای بدست آمدن یک توافق مطلوب برای منافع اسرائیل نیست بلکه بازگشت فوری ایران به مذاکرات نیز برایشان موضوعیت پیدا کرده و ایران فعلی را از ایران سرگرم به مذاکرات جدید برای خود خطرناک تر می دانند. پیش بینی می شود که خط قرمز هسته ای اسرائیل در برابر ایران نیز با یک عقب نشینی علنیتر رو به رو شود. براساس این عقب نشینی، اسرائیل نیز مانند آمریکا خواهد پذیرفت که میان ایران دارای ظرفیت تولید بمب هسته ای با ایران در حال ساخت بمب هسته ای تفاوت عملی و علنی تر قایل شود.
2️⃣ جنگ نظامی
واقعیت این است که دولت جدید اسرائیل با بی تمایل ترین آمریکای تاریخ برای جنگدین نظامی مواجه هست. آمریکا همه ننگ فرار از افغانستان را پذیرفته و به اسرائیلی که فراتر از انهدام تجهیزات نظامی و غیرنظامی، در حوزه انسانی نیز از طرف ایران کشته روی دست خود دارد، می گوید خودت به تنهایی سراغ ایران برو. نفتالی بیش از همه در روزهای پس از حمله به نفتکش «مرسر استریت» این موضوع را متوجه شده است. به نظر می رسد نفتالی پس از دیدار اخیر با جو بایدن تنها به تهدید تبلیغاتی گزینه نظامی از آمریکا رضایت داده است. اما او مصمم است که ائتلاف سازی نظامی علیه ایران را به سطح کشورهای عربی با سرعت ویژه تری سوق بدهد. در همین حال علائمی از کاهش اجباری تنش جنگ دریایی با ایران را نیز در محاسبات اسرائیل دیده می شود و به دنبال تغییر زمین بازی هستند.
3️⃣ عملیات اطلاعاتی
نفتالی تلاش می کند که فعالیت اطلاعاتی علیه ایران وارد مراحل بالاتری بکند. دوران جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران، لزوما عمق بیشتری نخواهد داشت بلکه تعدد و نقاط آن را می خواهند افزایش بدهند. در این استراتژی که صهیونیست ها از آن به عنوان «مرگ با هزاران جراحت» یاد می کنند، ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک ترکیب شده نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود. اما اسرائیل در فرآیند عملیات اطلاعاتی نیز خود را به نوعی تنها می بیند. آمریکایی ها نه تنها در جنگ اطلاعاتی فرآیند شبکه سازی خود را دچار خدشه می بینند بلکه برخی بی میلی ها درباره جنگ نظامی در آمریکا به حوزه کاهش تنش عملیات های پنهان مستقیم و بزرگ با ایران نیز کشیده شده است. ضمن اینکه با رفتن دولت غرب گرا در ایران، زمینه های سیاسی و اجتماعی شبکه سازی در ایران با خلل جدی روبه رو شده است.
4️⃣ نفوذ منطقه ای ایران
نفتالی بزرگترین ماموریت خود را این می داند که روند خروج آمریکا از منطقه و به خصوص کشورهای همچون عراق و افغانستان و سوریه را به تاخیر بیاندازد. آنها ماندن در منطقه را بدون حضور آمریکا را کاتالیزور پایان خود می دانند. ایران در حضور هزاران سرباز و ده ها پایگاه نظامی امریکا معدل نفوذ خود را سال به سال ارتقا داده و قطعا با خروج تدریجی آمریکا این معدل به طرز چشم گیری به نمره بیست! نزدیک خواهد شد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چگونه شهردارشدن غیر قانونی زاکانی به یکباره کاملا قانونی شد؟!
✔️ نکاتی درباره برخی انتقادات انقلابی ها
✍️ جدای از اصلاح طلبان و ضدانقلاب که نه نیت درست سیاسی دارند و نه زیاد حرف راست می گویند، اما چگونه تا دیروز تعدادی در جبهه انقلاب صحبت از غیرقانونی بودن انتخاب شهردار جدید تهران گفتند ولی به یکباره خروجی مواجه صریح آیت الله رئیسی ضدفساد، معاون اول و هیات وزیران دولت انقلابی و سردار وحیدی با آن سابقه خاص انقلابی و همچنین از نهاد ریاست جمهوری تا وزارت کشور و حتی سازمان اداری استخدامی درباره شهردار جدید تهران اینک نه تنها این نیست که اقدام غیرقانونی صورت گرفته بلکه حتی قانون نیز برای شهردار شدن آقای زاکانی ذرهای تغییر نکرده و مستندات حقوقی غیرقابل خدشه آن را هم علنی منتشر کردند.
👈سوال این است که چرا یک چنین موضوع مشخص و واضحی برای جبهه انقلاب محل بحث و حتی جدل می شود؟
1️⃣ کم اطلاعی تخصصی
واقعیت این است که برخی از ما در جبهه انقلاب کمتر متوجه هستیم که تشخیص و تطبیق دادن مطالبات به ظاهر ساده گفتمانی مثل عدالتخواهی و قانون پذیری و ... بر اتفاقات سیاسی گاهی به اطلاعات تخصصی و تجربه علمی و اجرایی نیاز دارد و نمی توان با سطحی نگری با همه رویدادها و حوادث سیاسی مواجه شد. مساله قانون و حقوق از موضوعاتی به ظاهر دم دستی برای برخی از افراد محسوب می شود و حال اینکه از تخصصی ترین و پیچیده ترین رشته های علمی و موضوعات حکمرانی است. اگر منصف باشیم تایید می کنیم که کم نبوده موضوعاتی که به علت کم اطلاعی تخصصی سبب انتقادات و مواضع نادرست برخی از اعضای جبهه انقلاب در مقاطع مختلف بوده است.
2️⃣ عدم احتیاط نسبت به طراحی پازل دشمن
بنا به مستندات موجود بیش از همه جریانات معاند، جریان رسانه ای رسمی وابسته به انگلیس بر طبل حاشیه سازی و غیرقانونی بودن شهرداری زاکانی می کوبید. در داخل از کشور هم این اصلاح طلبان تندرو بودند که این محور را به صورت جدی دنبال می کردند. حال این سوال پیش می آید که منظورمان این است که برخی از افراد ارزشی که دغدغه قانون پذیری و قانوگرایی درباره شهردار شدن زاکانی را داشتند متهم به خط گرفتن از انگلیسی ها می کنیم؟! قطعا هرگز! بحث این است که در اتخاذ مواضع سیاسی دیدن نقشه راه رقیب و دشمن یکی از ضروریات است. وقتی آن پازل را درک کردیم، احتیاط سیاسی جدی می شود. بنابراین اگر بخواهیم بحث قانون گرایی را هم طرح کنیم با ادبیات مطلوب آنها بیان نمی کنیم و حواسمان هست که پازل بزرگتر آنها را تکمیل نکنیم. یک مثال ریزتر برای فهم این مرز دقیق این است که مثلا رسانه های انگلیسی قانون گریزی درباره انتخاب شهردار جدید تهران را به گونه ای مطرح می کردند که از اساس شخص دکتر زاکانی و جبهه انقلاب را به مفسد بودن و قانون گریز بودن و ... متهم می کردند و هدف اصلی شان در زیر سوال بردن زیربنایی افرادی همانند زاکانی در اصل برای بی اعتبار کردن کل مباحث آنها درباره مفاسد سیاسی و اقتصادی جریان غربگرا و یا بزنگاه های همچون فتنه 78 و 88 و به خصوص در این روزها انتخابات 1400 است. حال بررسی برخی مواضع دوستان خودی را اگر بنگریم ادبیات و یا برآیند نوع انتقادات شان ولو اینکه درظاهر شبیه رسانه های انگلیسی نیست ولی همان پازل را تکمیل کرد. خلاصه اینکه می توان از امثال زاکانی، جلیلی، قالیباف، رئیسی و ... در حوادث و رویدادها انتقاد کرد ولی باید بدانیم دیدن پازل دشمن و اهداف آنها در همان رویدادها، جزیی از عقلانیت انقلابی و سیاسی است.
3️⃣ ضعف در انصاف سیاسی
بی شک یکی از اصلی ترین مراکز تصمیم گیری ها و سیاست ورزی های سیاسی قلب خودمان هست! همه ما ناخواسته از کسانی که دوست داریم میل به دفاع پیدا می کنیم و از کسانی که قبول نداریم یا سلیقه متفاوتی داریم، ناخواسته در انتقاد کردن، آمادگی ذهنی و قلبی جدی تری داریم. اگر خوب به مواضع سیاسی خودمان دقت کنیم، متوجه می شویم که نسبت به چهره سیاسی مورد علاقه خودمان مرتب در حال دفاع هستیم و در برابر رقیب حزب اللهی خود موشکافی های را داریم که گاهی نسبت به ضدانقلاب هم نداریم! همه فعالین سیاسی و حرفه ای جریان ارزشی چه بخواهیم و چه نخواهیم در این شرایط قرار می گیرند و مهم این است که کنترل جدی بر قلب و ذهن خود پیدا کنند. اینجاست که تقوای سیاسی افراد عیار خود را نشان می دهد و بیراه نیست که در احادیث اهل بیت از رعایت انصاف در مواجه با دیگران را از بالاترین شواهد تایید تقوا و ایمان افراد برشمرده اند.
4️⃣ عطش کسب برند فراجناحی بودن!
یکی از آسیب های موجود جبهه انقلاب عطش کسب برند فراجناحی بودن آنهم به صورت کاریکاتوری است. برخی تصورشان این است که انتقاد علنی و تند از چهره های خودی بهترین فرصت و یا کاملترین دلیل برای این است که نشان بدهند، افرادی فراجناحی و عدالت محور در نقد کردن هستند! به همین دلیل دیگر در این نوع رفتار سیاسی، حقیقت رویداد فرع میشود و نقد کردن اصل. افراط در این نوع رفتار یکی مریضی سیاسی است که در برخی از جریانات عدالتخواهی نمایان شده و در برخی دیگر از جریانات و افراد منتسب به جریان ارزشی ولو اینکه منکر آن باشند، به صورت پنهان تر است و بعدا آشکارتر نمایان میشود!
*مهدی جهان تیغی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ چرا مردم دوست ندارند «آقا محمد» گاندو شهید بشود؟
⭕️ مابهازاهای اجتماعی سریال گاندو
✍️ یکی از کلیپ های بسیار پربازدید و میلیونی چند روز گذشته ایران، سکانسی از یک فیلم غیر از سریال تلویزیونی گاندو بود که مردم فکر می کردند، درباره شهادت «آقا محمد» گاندو است. این کلیپ میلیون ها بار در روزهای قبل توسط مردم ایران دیده شده و با وجودی که رسما اعلام شده که این کلیپ مربوط به سریال گاندو نیست ولی باز هم مردم این کلیپ را می بینند و با آن ارتباط عاطفی برقرار می کنند. اما یک نکته پنهان در بازدیدهای میلیونی و بازخورد مخاطبین از سریال گاندو این است که اکثریت قریب به اتفاق مردم دوست ندارند «آقا محمد» شهید شود! چرایی و واکاوی این حس فراگیر می تواند یافته های قابل توجهی از روانشناسی اجتماعی فعلی مردم ایران را به تصویر بکشد:
1️⃣ «آقا محمد» برای مردم به یک واقعیت باورپذیر تبدیل شده است. این موضوع هم فقط به این مساله برنمی گردد که به لحاظ موفقیت فنی و قوت داستان و یا بازیگری موفق وحید رهبانی این باورپذیری این قدر فرآگیر است. در واقع این باور پذیری به دو ذهنیت اساسی در جامعه ایران برمیگردد؛ اول اینکه مردم ایران باور دارند «آقا محمد»های واقعی در کشور وجود دارند و گرچه ممکن است که بسیاری از مردم تجربه معاشرت نزدیک با عناصری همچون «آقا محمد» را در زندگی خود نداشته باشند ولی به صورت جدی این احساس حضور را باور دارند. دوم نیز اینکه مردم ایران به همان میزان وجود «آقا محمد» عناصر متضادی همانند «غلامرضا رحمانی»، «محمد علی موسی پور»، «شارلوت» و... را نیز باور دارند که در سالهای گذشته و به خصوص در دولت آقای روحانی وجود داشته و اتفاق افتاده است.
2️⃣ واقعیت دیگر این است که «آقا محمد» کاراکتری است که بخشی از هویت جمعی مردم ایران است. حس وطن پرستی، بیگانه ستیزی و غرور در برابر بیگانگان و به خصوص تلاش برای غلبه عزتمند در برابر کشورهایی همچون انگلیس که سابقه لگدمال کردن عزت ایرانیان را دارند، تبدیل به بخشی از هویت اجتماعی و تاریخی مردم شده و «آقا محمد» در واقع جزئی از همین واقعیت هویتی است و به همین دلیل مردم نمی توانند به صورت ذاتی به «آقا محمد» باور و علاقه نداشته باشند. معنای دیگر این جملات گفته شده این است که جامعه ایرانی اگر واقعیت صحنه را به خوبی درک کند و اسیر شبهه افکنی عملیات روانی دشمن و نفوذی های داخل جامعه نشود، در حمایت فراگیر از عناصری که در داخل در برابر دشمنی غربی ها میایستند، تردیدی به خود راه نخواهد داد.
3️⃣ واقعیت اجتماعی مهم دیگر این است که مردم دوست دارند مسیر عزتمندی و شکست و خوار کردن کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا و دنباله روهای آنها در کشور ادامه داشته باشد و نمی خواهند عناصری همچون «آقا محمد» که این اتفاق مهم را رقم می زنند را از دست بدهند و این راه دچار خدشه شود.
4️⃣ جامعه ایرانی در میان قهرمانان خود بیش از همه نوع قهرمان، قهرمانان متدین و انقلابی را بیشتر می پسندد و با آن می تواند رابطه برقرار کند. همچنانکه این حس در ابعاد بسیار بزرگتر و وسیع تر درباره سردار شهید سلیمانی نیز وجود داشت و درباره هیچ قهرمان ملی دیگری این حجم از احساس و محبت و علاقه و مقبولیت اتفاق نیفتاده است.
5️⃣ علاقه فراگیر به عناصری با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کاراکتری همانند «آقا محمد» گاندو علامت بسیاری مهمی از واقعیت و سلامت قابل توجه باطن اجتماع ایرانی و بالا بودن نمودار علاقه و احترام ذاتی جامعه ایرانی به انقلابی بودن، متدین بودن، عزت خواهی، اقتدار در برابر دشمن، باور به قدرت های درونی و البته در کنار آن، تنفر از فساد سیاسی و اقتصادی، انفعال در برابر دشمن، خیانت به وطن و .. است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا سپاه قدس در افغانستان موفق بوده؟!
✍️ این روزها برخی تحولات نظامی و سیاسی در افغانستان سبب شده که بتوان درباره عملکرد جمهوری اسلامی با محوریت سپاه قدس، در این کشور همسایه فارسی زبان سخن گفت. برای درک واقعیت عملکرد جمهوری اسلامی و سپاه قدس باید چند گزاره مهم ذیل را درک کرد:
1️⃣ مهمترین پرونده امنیتی جنوب شرق ایران در بیست سال گذشته، حضور آمریکا با ده ها پایگاه ها و تجهیزات پیشرفته و هزاران نیروی نظامی در مرزهای شرقی ایران بود. طبق یک ارزیابی انجام شده آمریکا در 20 سال گذشته روزانه 300 میلیون و سرجمع نزدیک به 2.5 تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده است. این هزینه ها قرار بود خروجی آن نه به مهار ایران بلکه به تسلط کامل بر جمهوری اسلامی ختم شود. ایران با محوریت سپاه قدس، در واقع در یک مبارزه بیست ساله مداوم ، طراحیهای بسیار گران قیمت ضدامنیتی را در چند کیلومتری مرزهای خود با شکست رو به رو کرده است.
2️⃣ چه کشوری غیر از ایران اراده سرپا نگه داشتن روند سیاسی و امنیتی ضدآمریکایی در افغانستان را داشته است؟ آیا پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و... در افغانستان اراده سیاسی و نظامی برای مقابله با آمریکا را داشته اند؟! قطعا فقط نام یک کشور خارجی در اینباره می توان اسم برده شود و این ایران بود که در طول بیست سال گذشته همواره روند جهاد ضدآمریکایی در افغانستان را زنده نگه داشت و حتی برای فعالیت های سیاسی و امنیتی گروه های متضاد با خود نیز در محیط داخلی افغانستان جهت تاکتیکی و راهبردی درست و موثر در مواجه با آمریکا برای آنها ایجاد کرد؛ این مدیریت آنقدر موثر بوده است که عاقبت با فرار نظامیان آمریکا از افغانستان، نقطه عطفی بزرگتر از شکست آمریکا در ویتنام ایجاد شده است.
3️⃣ افغانستان از بیش از سی سال قبل تاکنون بستری آماده برای پرورش گروه های متعدد تندرو جهادی، ضد شیعی و ایرانی بوده است. سرویس اطلاعاتی عربستان و پاکستان همواره تلاش می کردند که روند ضد شیعه را نه تنها درباره گروه های کوچک تکفیری، بلکه در گروه بزرگی همچون طالبان نیز پررنگ نگه دارند. امروز کارنامه سی ساله امنیتی نشان می دهد که ایران چگونه توانسته این روند را مدیریت کند و نه تنها طراحی های ضدامنیتی گروه های تروریستی را در اینباره خنثی کرده بلکه تعدیل های آشکاری نیز در برخی گروه ها درباره ایران و شیعه ایجاد کند و این خطوط قرمز را نیز همچنان معتبر نگه دارد.
4️⃣ آمریکا داعش را پس از متلاشی شدن سازمانی آن در سوریه، به افغانستان آورد تا از آنان برای رسیدن به اهداف محقق نشده امنیتی خود درباره ایران، اینبار در نزدیکی مرزهای شرقی جمهوری اسلامی استفاده کند. داعشی که باید در افغانستان که به ظاهر زمینه های تکثیر و قدرت گرفتن آن از جامعه سوریه بیشتر است رشد انفجاری پیدا میکرد، ولی به سرعت زمینگیر شد. چه کسی داعش را در افغانستان زمین گیر کرد؟ در ظاهر برخی از گروه های افغانی این کار را کردند ولی متخصصین نظامی می دانند که داعش نوسازی شده در افغانستان تنها در یک فرآنید پیچیده اطلاعاتی و با مشارکت و مدیریت یک قدرت برتر نظامی بالاتر از توان گروه های موجود افغانی می توانست زمینگیر شود.
5️⃣ آمریکا با خروج خود از افغانستان تلاش کرد که محیط داخلی این کشور را وارد رقابت های نظامی داخلی و به خصوص درگیری های میان شیعیان و اهل سنت ایجاد کند و به تبع آن پای ایران را نیز به جنگ بی حاصل و پرهزینه باز کند. اما سپاه قدس با ظرافت، صبوری و اقتدار این طراحی اولیه را خنثی کرد و همچنان نیز با اشراف اطلاعاتی و تدابیر سیاسی در حال عبور دادن ایران از یک فتنه مذهبی بزرگ است. عبور از این فتنه بزرگ این روزها با برخی سمپاشی ها در افکار عمومی زیاد احساس نمی شود ولی بعدها درباره آن بیشتر سخن گفته خواهد شد.
6️⃣ از نوع مواجهه اصولی، آرامش و انضباط مواضع ایران در تحولات اخیر افغانستان به خوبی می توان دریافت که ایران در حوادث اخیر نه تنها غافلگیر نشده بلکه با یک نقشه راه تنظیم شده قبلی در حال بازیگری هست. این اشراف اطلاعاتی را در کنار این مساله بگذاریید که امروز همه دستگاه های نظامی و اطلاعاتی غربی از غافلگیری خود در تحولات افغانستان سخن می گویند. چه کسی این اشراف اطلاعاتی را برای ایران ایجاد کرده؟
7️⃣ جمهوری اسلامی ایران با دستور کار «انتقام سخت»، اخراج آمریکا در منطقه را شتاب داده و در افغانستان علائم تحقق و فعال بودن آن دیده می شود. در این میان شبح حضور سپاه قدس و سردار قاآنی که از او به عنوان متخصص ویژه افغانستان یاد می شود، بی شک غیرقابل انکار است. ایران خروج آمریکا در منطقه را از طریق ابزارهای متعدد و گروه های گاه متضادی دنبال می کند که نشانه پیچیدگی رفتار ایران است و بی شک بعدها درباره نقش راهبری ایران در اخراج آمریکایی ها از افغانستان، توسط خود دستگاه های نظامی و امنیتی غربی بیشتر و شفاف تر سخن گفته خواهد شد.
⭕️ واردات واکسن و عضویت در شانگهای کار دولت روحانی یا رئیسی؟!
✔️ چارچوب یک قضاوت عادلانه برای دو اتفاق مهم
✍️ واردات واکسن کار روحانی هست یا رئیسی؟ عضویت در سازمان شانگهای چطور؟! از این دست موضوعات عموما در میان همه دولت ها به وجود می آید و طرفداران هر کدام میخواهند سهم خود را از یک رویداد موفق، اثبات کنند. اما در این مواقع چگونه باید قضاوت کرد؟ آیا میتوان محاسباتی را مطرح کرد که به یک قضاوت عادلانه کمک کند؟
1️⃣ برخی پروژه های عظیم و دستاوردها، ایده اصلی و اجرایی آن مربوط به خود دولت ها است و طبیعی است که مصادره کامل آن از طرف دولتی دیگر همواره دور از واقعیت است. مثلا مسکن مهر ایده دولت نهم و دهم بود و دولت روحانی اگر مسکن مهر را قبول هم داشت نمی توانست موفقیت آن را به نام خود ثبت کند. بنابراین دولت روحانی اگر بخواهد درباره ابرپروژه مسکن مهر سخن بگوید، فقط میتواند بگوید چه تعداد از این مسکن ها را تکمیل کرده و تحویل مردم داده است.
2️⃣ برخی پروژه ها اساسا پروژه های کلان راهبردی حاکمیت است و دولت ها فقط مجری اجرای آن هستند. در اینباره فقط دولت ها باید اینگونه محل قضاوت قرار بگیرند که چقدر در جلو بردن و تکمیل آن موفق یا ناموفق بودند.
3️⃣ مساله بعدی در نظر گرفتن، شرایط (ظرفیت ها، محدودیت ها، موانع، فرصت ها، امکانات در اختیار)، رویکرد کلان دولت ها و میزان کارآمدی درباره هر ابر پروژه ای است که می خواهیم برای قضاوت کردن در نظر بگیرییم.
حال با توجه به سه بند بالا، بحث وارادت واکسن و عضویت در سازمان شانگهای را راحت تر و دقیق تر می توان قضاوت کرد. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث موضوع واکسن را صرفا با پارامتر «رویکرد کلان» در نظر بگیرید:
🔸الف: رویکرد کلان حاکمیت درباره واکسن کرونا، ساخت و تولید واکسن بومی همزمان با وارادت واکسن خارجی مطمئن بود.
🔸ب: رویکرد کلان دولت روحانی نوعی کم تمایلی و کم توجهی به ساخت واکسن داخلی و وارادت واکسن حتی با اولویت دادن به برخی کشورهای غربی و همچنین در برخی موارد سیاسی کردن واکسن و گروکشی آن برای پیش برد اهداف سیاست خارجه خود بود.
مساله عضویت در سازمان شانگهای نیز با توجه به «رویکرد کلان» به صورت ذیل قابل دسته بندی است:
🔸الف: رویکرد نظام، حرکت به سمت همکاری های راهبردی با شرق و ایجاد موازنه با غرب است.
🔸ب: رویکرد دولت روحانی اصرار به ارتباط و تعامل با غرب و کم توجهی های گاه بی سابقه به شرق بود.
🔻طبیعی است که وارد کردن هر کدام از گزاره های بالا برای قضاوت کردن درباره وارادت واکسن کرونا و یا عضویت در سازمان شانگهای صورت مساله را با تغییرات جدی روبه رو خواهد کرد. به طور مثال اگر پارامتر رویکرد کلان را برای قضاوت در نظر بگیریم، صورت مساله درباره وارادت واکسن کرونا به کشور اینطور می شود: «اگر اصرار حاکمیت به ساخت واکسن نبود، تحریم واکسن به راحتی برداشته نمی شد و یا حداقل این رویکرد درست مشوقی شد که بحث از دست رفتن زمان بازار ایران مطرح و رقابت برای صادرات واکسن به ایران شکل بگیرد. معنای دیگر آن است که اگر تولید واکسن داخلی نبود معلوم نبود پیش خریدهای موفقی هم صورت می گرفت. از سوی دیگر دولت روحانی اگر ادامه پیدا می کرد، با توجه به رویکرد غرب گرایی و ضعف در دیپلماسی با شرق، آیا می توانست به سرعت رضایت مقامات کشوری همچون چین را برای واردات واکسن به این صورت شتابان فعلی کسب کند؟!»
🔻با بررسی رویکرد کلان، صورت مساله موضوع عضویت ایران در سازمان شانگهای این فقط نخواهد بود که دولت روحانی چقدر برای عضویت در سازمان شانگهای کمک کرده بلکه بحث اینگونه نیز می تواند مطرح شود که دولت تدبیر و امید با رویکرد غرب گرایانه چقدر در ادامه به تاخیر انداختن عضویت ایران در این پیمان شرقی نقش داشته است؟! فرض ادامه دولت روحانی و پس از عضویت در شانگهای نیز تازه موضوع این می شد که با توجه به رویکرد غرب گرایانه دولت روحانی، چقدر به نتایج عملی این عضویت رسمی و تمایل شرقی ها برای بالا بردن سطح همکاری ها می توان امید داشت؟
🔹🔹نتیجه اینکه وقتی کمی از معیارهای کمی فاصله می گیریم و معیارها را کیفی تر و جامع تر بررسی می کنیم، نمره واقعی دولت روحانی در وارادت واکسن و یا عضویت در سازمان شانگهای مشخص می شود. به تعبیر دیگر در همین یک ماه و نیم دولت رئیسی با میعارهای کیفی در برخی موضوعات راهبردی جلوتر از هشت سال دولت روحانی بوده، و اگر همین مسیر ادامه پیدا کند دولت رئیسی خیلی زودتر از یک دوره چهار ساله از لحاظ کمی نیز از دولت هشت ساله روحانی عبور معناداری خواهد کرد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ اشتباهات بدی که در حادثه ترور شهید فخری زاده مرتکب شدیم
✔️ دو نکته فرامتنی از گزارش اخیر نیویورک تایمز
✍️ نیویورک تایمز پس از چند ماه از شهادت محسن فخری زاده، دانشمند برجسته نظامی و هسته ای کشورمان، جزئیات این عملیات تروریستی را منتشر کرده که در تحلیل فرامتن این گزارش نکات قابل توجهی وجود دارد:
1️⃣ متن گزارش اخیر نیویورک تایمز کاملا تایید کننده روایت مجموعه های امنیتی کشور درباره نحوه ترور از طریق مسلسل با کنترل را از راه دور، استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات ماهوارهای هست. این در حالی بود که ترور شهید فخری زاده با تمام ترورهای قبلی دانشمندان هستهای متفاوت بود و تلاش شده بود که با از بین رفتن تجهیزات در صحنه، نحوه ترور به عنوان یک ابهام اطلاعاتی و عملیاتی، دستگاه های امنیتی ایران را در گام اول یعنی کشف واقعیت ماجرا متوقف یا منحرف کند. علی رغم تلخی خبر ترور شهید فخری زاده، کشف نحوه دقیق ترور در ساعات اولیه که فرآیند آغاز شناسایی عوامل نیز از همین نقطه آغاز می شود، در نوع خود یک موفقیت قابل توجه است. در این میان رسانه ای کردن موضوع عدم از بین رفتن کامل تجهیزات جاسازی شده در داخل نیسان – به عنوان مرکب اصلی ترور - که نیویورک تایمز از آن به عنوان قسمت ناموفق عملیات یاد می کند، نشانه اهمیت مستقیم این مساله برای تنظیم کنندگان پشت پرده این گزارش به ظاهر رسانهای نیز است. اگر شناسایی تجهیزات را به عنوان بخشی از فرآیند فنی دستیابی سرنخ های عوامل ترور در نظر بگیرییم، می توان از این نگرانی بیشتر رونمایی کرد. همچنانکه یکی از اولین خبرها درباره شناسایی عوامل ترور، خبر شناسایی عوامل تهیه کننده تجهیزات ترور بوده است. آمریکایی ها و صهیونیست ها نه تنها ابهام آفرینی عملیاتی در نحوه ترور را شکست خورده می بینند بلکه در فاصله نه چندان طولانی، میزان شناسایی و دستیابی ایران به عوامل ترور به یک نقطه نگرانی برای آنها تبدیل شده است.
2️⃣ بررسی فضای مجازی در ایران پس از ترور شهید فخری زاده متاسفانه نشان می دهد که بخش قابل توجهی از کاربران فضای مجازی حتی بعضا در جبهه خودی نیز عملکرد مطلوبی از خود نشان ندادند. برخی واکنش های انتقادی احساسی و منفعلانه، روایت های گاه خیلی و تحلیل های شتابزده از ترور منطقه آبسرد دماوند در فضای مجازی در آن مقطع به عامل تکمیل کننده پازل سرویس امنیتی اسرائیل مبنی بر تولید فشار و یا ایجاد تصویر ناکارآمد و القای ضعف دستگاه های امنیتی در افکار عمومی تبدیل شد. با این وجود انتشار روایت صریح، سریع و به موقع خبرگزاری فارس در اوج ابهام و تردیدآفرینی ها از نحوه ترور شهید فخری زاده که برخلاف تصور و تصویر ساخته شده در فضای غالب دنیای مجازی که بحث حضور ده ها تروریست و برتری هالیوودی میدانی آنها در آن پررنگ بود، اینک ارزش و حقیقت آن اقدام مهم با گزارش اخیر نیویوریک تایمز بیشتر نیز نمایان شده است. اما واکنش برخی از فعالین فضای مجازی در کشور در ساعات پس از اعلام نیمه رسمی نحوه ترور با اسلحه کنترل از راه دور نیز قابل توجه است و متاسفانه نه تنها کمکی به این روایت معتبر و راست نکردند بلکه این اقدام به موقع رسانه ای را نیز با ابهامات بی مورد و گاه با تخریب و سخره رو به رو کردند و متعاقب آن، کشف سریع اطلاعاتی نحوه ترور و شناسایی عوامل آن نیز ارزشش به اندازه اهمیتی که داشت نمایان نشد. نکته غم انگیزی که حتی نیویورک تایمز نیز به آن اشاره کرده و تصریح کرده که علی رغم تمسخر برخی از کاربران ایرانی از روایت خبرگزاری فارس از ترور شهید فخری زاده، آن روایت کاملا دقیق و درست بوده است! درباره ریشه چنین رفتاری از سوی برخی کاربران می توان مطالب مفصلی نوشت ولی خلاصه این واکنش ها، ریشه در محاسبات و ذهینت های منفی خود ساخته غلط، عدم کنترل احساسات، علاقه به ژست و برند منتقد بودن و همچنین ناخواسته اسیر عملیات روانی دشمن شدن برخی کاربران مجازی دارد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ تفاوت دوران ریاست اژهای با دوران رئیسی
✍️ هشتاد روز از ریاست حجت الاسلام محسنی اژه ای بر قوه قضاییه می گذرد و می توان چشم اندازی برای دوران جدید قوه قضاییه و تفاوت آن با دوران قبل بیان کرد.
1️⃣ محسنی اژه ای درحالی به عنوان یک قاضی خوشنام ریاست قوه قضاییه را به عهده گرفت که آیت الله رئیسی با میزان بالایی از محبوبیت مردمی به قوه مجریه رفت. طبیعی است که این محبویت چشمگیر، سبب شد که افکار عمومی ناخواسته به خاطر علاقه خاص به آیت الله رئیسی، رئیس جدید را سخت تر قضاوت کند. از سوی دیگر این نگرانی ناخواسته در افکار عمومی ایجاد شده بود که قوه قضاییه پس از آیت الله رئیسی دچار عقبگرد یا حداقل کاهش کارآمدی رو به رو خواهد شد. اما پس از هشتاد روز این احساس منفی در افکار عمومی ایجاد نشده است. اژه ای برای فائق آمدن بر ایجاد چنین تصور منفی، دو برابر معمول باید از خود قابلیت نشان می داد که نشان هم داد.
2️⃣ گرچه طرح تحول قوه قضاییه از برکات ماندگار دوران کوتاه آیت الله رئیسی در قوه قضاییه هست ولی آنچه بیشتر در افکار عمومی دیده شد، دفاع ایشان از حقوق عامه و برخورد قاطع با مفسدین قدرتمندی بود که یک پا در قدرت سیاسی داشتند و یک پای دیگر در ثروت های کلان؛ اما پس از پایان پرتلاطم دولت روحانی، برخی بسترهای خاص فسادی که برای برخی گردن کلفت ها ایجاد شده بود نیز پایان یافته و این روزها درگیری اصلی قوه با مفسدین سرشناس کمتر است و به صورت طبیعی میزان توجه و اولویت های رسانه ای نیز با کاهش رو به رو شده است. اژه ای گرچه یکی از دلایل شهرتش در دو دهه اخیر مبارزه با مفسدین گردن کلفت سیاسی و اقتصادی بوده ولی اینک تمرکز ویژه اش، بهبود چرخه اداری و روند قضایی دستگاه عدلیه است. موضوعی که اهمیتش حتی بیشتر از قضاوت پرونده های سیاسی و اقتصادی پرسر و صدا هست ولی کمتر در افکار عمومی حق مطلب ادا می شود. هشتاد روز ریاست محسنی اژه ای بیشتر به بهبود مباحث تخصصی درونی قوه قضاییه گذشته است، که هم رسانه ها و هم افکار عمومی کمتر به آن توجه فراگیر دارد؛ این در حالیست که این اتفاقات در واقع بسیار بزرگ و مهم هستند. دوران اژه ای با این دست فرمان، دوران بهبود کارآمدی با خروجی مشخص و چابک سازی از طریق بهبود روندهای درون قوه قضاییه و تحول کمی و کیفی در نیروی انسانی است. به نظر می رسد او پس از چهل سال حل چند صورت مساله مشخص راهبردی مروبط به کارآمدی قوه قضاییه را مهمترین ماموریت خود تعریف کرده است.
3️⃣ برای درک ساده عملکرد مشخص اژه ای در هشتاد روز گذشته، مصادیق روشنی را می توان بیان کرد؛ بازدیدهای محسنی اژه ای نه تنها نظارت میدانی نیست؛ بلکه خروجی مشخص و گاه بسیار غیرقابل پیش بینی دارد. در این بازدیدهای میدانی، رئیس قوه به بررسی نزدیک صحنه کفایت نمی کند بلکه اظهارات و گفتگوهای خود محکومین نیز نقش تصمیم سازی پیدا کرده است! همچنانکه بهبود حقوق و شرایط متهمین و زندانیان به طرز چشمگیری در این هشتاد روز پیگیری شده است. کوتاه کردن فرآیندهای دادرسی از دیگر هدفگذاری های استراتژیکی است که اژه ای برای حل آن حرکت جدی عملیاتی آغاز کرده است. همچنین اژه ای در پرونده های کلان فساد اقتصادی که تعداد زیادی از مردم درگیر آن می شوند، قبل از مجازات محکوم، به دنبال فرآیندهایی است که ابتدا اموال مردم به خودشان برگردد و بعد روند طولانی محکومیت های قضایی آن آغاز شود. اژه ای کارنامه قوه را در تعداد موفقیت در جرم نگاری نه تنها نمی داند بلکه کاهش آن از طریق شورای حل اختلاف دنبال می کند. اینکه قوه قضاییه جدید هم تلاش دارد بین منافع مردم، دولت و قوه قضاییه، نقش منافع مردم را پررنگ تر ببنید بزرگترین اقدام هست. خلاصه آنکه مردم باید آسانتر، ارزان تر، عادلانه تر و با کمترین وقت ممکن در قوه قضاییه کار خود را پیش ببرند، موضوعی که در گفتار و عمل اژه ای تاکنون بروز حقیقی داشته است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ راز جذبه مواضع انقلابی علامه حسن زاده چیست؟!
✍️ برای چون منی که نه از علم دین، فلسفه، عرفان، فقه، نجوم، ریاضیات قدیم، طب، ادبیات، علم های خاص و... اندک چیزی سررشته ندارم، نوشتن از قدر و منزلت و توصیف علامه حسن زاده آملی ظلمی بزرگ به ایشان است؛ اما علامه حسن زاده برای بسیاری از هم نسل های ما جذبه ای خاص بود برای انقلابی شدن، اخلاقی تر شدن، علاقه مند به طلبه دین شدن، مطیع ولایت فقیه شدن، نگاه اسطوره ای داشتن به علامه طباطبایی ها، پیدا کردن گوش و قلبی برای شنیدن سخنان عارفانه و ... غیره بوده است.
🔸اینکه یک فرد به صورت نادر در رشته های متعدد در اوج باشد برای اهل علم و غیر علم همواره محل شگفتی و تحسین است ولی علامه حسن زاده از آن دست علمایی بود که لازم نبود حتما فلسفه بدانی تا فیلسوفش بپنداری، لازم نبود عرفان نظری خوانده باشی تا عارفش بدانی، لازم نبود تا حتی درون حجره های طلبگی زندگی کرده باشی تا عالمش بدانی. فقط عقول جامعه نبود که ایشان را علامه ذوالفنون می دانست بلکه قلوب جامعه نیز به صورت شهودی ناخواسته، ایشان را عالمی خاص و بزرگ می دانست.
🔸این در حالیست که علامه حسن زاده سالها دور از هیاهوهای معمول زندگی کرد و نه تنها افراد کمی از اندرونی زندگی و خلوت هایش خبر داشتند بلکه کسانی زیادی هم در این سالها آنچنان از بیرونی خانه اش و فعالیت هایش خبر نداشتند. اما بر خلاف قواعد خبری و رسانه ای نیازی به سخن گفتن و سخنرانی کردن نداشت تا تایید بشود، نیازی به حضور در فضای مجازی نداشت تا شناخته شود، نیازی به مشاور رسانه ای نداشت تا برای برجسته سازی اش سناریو رسانه ای تنظیم کند و یا در فضای مجازی از او محافظت کند؛ نیازی حتی به شاگرد و مرید نداشت تا ابهت علمی اش بیشتر شناخته شود، اساسا نیازی به دیده شدن نداشت!
🔸این دست علما را رسانه ها بزرگ نمی کنند، کانال های خبری زنده نگهشان نمی دارند، توییتریها برایشان کاریزما درست نمی کنند، باید بپذیرییم این افراد را ارادهها و تقدیرهای دیگری همواره در اوج نگه می دارد، علامه طباطبایی ها چگونه چهار دهه خوشنام ترین علمای ایران شده اند؟! حساب و کتاب این اسطوره ها را باید جدای از معادلات فهم موضوع سلبریتی ها و قواعد تبلیغاتی دانست! نه اینکه امروزه سلبریتی دینی نداشته باشیم، بلکه خوب هم داریم! ولی جنس جاذبه این دست از بزرگان دینی، جنس رسانه، تبلیغات، سلبریتی بازی و ... نیست. بزرگان می گویند، این بی نیازی از تایید مردم و رسانه و آن نیازمندی که در مناجات های علامه نوشته شده، تضادهای ظاهری است که جاذبه های باطنی در قلوب مذهبی جامعه درست می کند.
🔸ضمن اینکه از این دست علما در هر دوره ای از تاریخ آمده اند و برای همیشه به عنوان ستارگانی نادر باقی می مانند و همچنانکه امثال شیخ مفیدها، علامه مجلسی ها با وجود گذشت قرن ها همواره برای طلاب اسطوره باید باقی بمانند. این یک واقعیت تاریخی است که برخی بزرگان دینی سالیان طولانی برای نسل های جوان منبع تولید جاذبه های دینی، اخلاقی، عرفانی و علمی باقی می مانند.
🔸🔸به این جذبه های مقدس باید احترام ویژه گذاشت و نیاز هست تا به چگونگی شکل گیری این جذبه ها در جامعه فکر کرد. خوبست ما مدعیان فعالیت رسانه ای، سیاسی و فرهنگی جبهه انقلاب درباره علامه حسن زاده اینگونه نیز بیاندیشیم چه ویژگی های باید یک فرد داشته باشد تا برخی جملاتش تا سالها تبدیل به فرقانی برای جبهه حق و انقلاب اسلامی شود؟! چگونه یک فرد به ظاهر دورتر از مواضع سیاسی و محافل روزمره انقلابی می تواند بزرگترین پشتوانه ها برای ولایت فقیه باشد؟! چگونه کمیت پرتکرار مواضع انقلابی و سیاسی ما به اندازه مواضع کم تکرار مواضع علامه حسن زاده اثر ندارد؟ ساده ترین پاسخ شاید این باشد که برای موثر بودن برای انقلاب علاوه بر مهارت های خاص علمی، زبانی و سیاست ورزی، باید قلوبی عارفانه و باطنی پاک و راست شبیه علامه حسن زاده ها داشت.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا ایران پشت پرده تغییرات جدید ساختاری سازمان سیا قرار دارد؟!
✍️ این روزها، نیویورک تایمز رسانه نزدیک به دموکرات ها و برخی دیگر از رسانه های غربی، گزارش هایی درباره برخی تغییرات ساختاری سازمان سیا در مواجهه جدید اطلاعاتی با ایران منتشر کرده اند.
👈 در اینباره بیشتر بخوانید:
1️⃣ طی چند سال اخیر گزارش های رسانه های آمریکایی درباره شکست های سازمان سیا از نیروهای امنیتی ایران، جنبه جدی تری پیدا کرده و ابعاد حقیقی آن نیز روز به روز نمایانتر می شود. لازم به یادآوری است که در مواجهه نیروهای امنیتی ایران با سرویس اطلاعاتی آمریکا، یک نقطه عطف ویژه می توان بیان کرد: از ابتدای دهه نود سرویس اطلاعاتی ایران با شناسایی بخش گسترده ای از جاسوسان آمریکایی و سپس با شریک کردن چین، ضربه جهانی سنگینی به سازمان سیا وارد کرد که پس از چند سال تبعات آن برای آمریکایی ها نمایان تر شد و مجبور شدند برای اولین بار ابعاد آن عملیات را در سال 97 از طریق سایت یاهونیوز علنی بیان کنند.
2️⃣ از چند سال قبل معلوم شد که شبکه جاسوسی آمریکا پس از ضربه اطلاعاتی ایران نیازمند یک خانه تکانی اساسی شده است. این شبکه با ضربه نیروهای امنیتی ایران از درون متلاشی شده بود ولی نه امکان حذف همه عناصر آن وجود داشت و نه اعتماد به همه آن! پس از چندین سال جالب است که حتی هم اکنون نیز مدیران سازمان سیا دقیقا نمی دانند که چند لایه شبکه آنها ضربه خورده و کدام لایه ها از بین رفته اند و به کدام لایه ها می توانند اعتماد کنند. دولت ترامپ با برخی تغییرات مدیریتی تلاش کرد که این ضربه را مدیریت کند ولی نه تنها موفق نشد بلکه اینک دولت بایدن مجبور شده فراتر از تغییرات مدیریتی به تغییر برخی ساختارها نیز در سازمان سیا تن بدهد. همچنین سازمان اطلاعاتی آمریکا پس از چند سال مجبور شده که بخش هایی از سیستم جاسوسی خود را به صورت کلی در منطقه و جهان تعطیل کند. به همین دلیل تصمیمات دولت بایدن برای ایجاد تغییرات در سازمان سیا جنبه فرا سیاسی دارد و بر اساس اطلاعات منتشر شده تصمیمات جدید اطلاعاتی در آمریکا پس از بررسی ده ها پرونده جدید اطلاعاتی استخراج شده است. اما واکاوی تغییرات جدید ساختاری در سازمان سیا در برابر ایران معانی دیگری نیز دارد. در حالی راهبرد تهاجم اطلاعاتی که ترامپ در برابر ایران پیش گرفته بود، شکست خورده که این اتفاق نشان می دهد که در روش تهاجم گسترده اطلاعاتی به ایران، این سازمان سیا است که در این نوع مواجهه، آسیب پذیرتر است و باید و اجبارا برخی عقب نشینی های راهبردی و ساختاری را انجام دهد.
3️⃣ اما یک سوال اساسی این است که ابعاد جدید نمایان شده ضربه اطلاعاتی ده سال قبل ایران به آمریکا چیست؟ اول؛ اینکه بخش مهمی از جاسوسی انسانی از ایران و برخی نقاط جهان به صورت جدی متوقف شده است دوم، بخش قابل توجهی از سیسم جاسوسی انسانی آمریکا اینک به یکی از نامطمئن ترین ابزارهای امنیتی علیه خود این کشور تبدیل شده است سوم؛ روند جمع آوری و تحلیل اطلاعات در سازمان سیا دچار بحران شده است. چهارم؛ میز ویژه عملیات اطلاعاتی علیه ایران که توسط ترامپ و مایک پمپئو تاسیس شده بود، تعطیل شده است پنجم؛ حذف اجباری اسطوره اطلاعاتی آمریکا از سازمان سیا رقم خورده است. مایکل دی آندریا که سالهاست رسانه های آمریکایی از او به عنوان نامرئی ترین افسر اطلاعاتی آمریکا یاد می کنند، در حالی حذف شده که این نوع حذف شدن ساختاری، از حذف فیریکی او مهمتر و راهبردی تر است. زیرا او در یک رقابت اطلاعاتی پس از شکست حداکثری از ایران و اثبات ناکارآمدی تفکرات اطلاعاتی اش، کنار گذاشته شده است. به تعبیر دیگر ایران توانسته برجسته ترین مامور اطلاعاتی آمریکا در چهار دهه اخیر را با شکست بدرقه کند.
4️⃣ راهبرد انتقام سخت ایران از آمریکا هر روز ابعاد جدیدی از زنده بودن خود در حال رونمایی است. علاوه بر گزینه هایی همچون وضعیت قرمز ضدامنیتی و سیاسی آمریکا در عراق، اخراج اجباری از افغانستان، تغییر موازنه های بزرگ نظامی در یمن و تثبیت نظامی و سیاسی ایران در سوریه؛ اینک جنبه های اطلاعاتی راهبرد انتقام سخت نیز در حال نمایان شدن است. مرگ های مشکوک برخی از افسران دخیل در شهادت حاج قاسم سلیمانی و ادامه ضربات به زیر ساخت های اطلاعاتی آمریکا در منطقه، سبب شده که این پیروزی های اطلاعاتی را نیز بتوان به راهبرد انتقام سخت ایران ضمیمه کرد. به نظر می رسد در کنار اخراج سیاسی و نظامی آمریکا، اخراج اطلاعاتی آمریکا از منطقه نیز جدی تر از هر زمانی شده است. ایران می خواهد و اراده کرده، خاورمیانه -به تعبیر غربی ها- را در همه ابعاد از وجود آمریکا پاکسازی کند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5