eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
277 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ چرا مردم دوست ندارند «آقا محمد» گاندو شهید بشود؟ ⭕️ مابه‌ازا‌های اجتماعی سریال گاندو ✍️ یکی از کلیپ های بسیار پربازدید و میلیونی چند روز گذشته ایران، سکانسی از یک فیلم غیر از سریال تلویزیونی گاندو بود که مردم فکر می کردند، درباره شهادت «آقا محمد» گاندو است. این کلیپ میلیون ها بار در روزهای قبل توسط مردم ایران دیده شده و با وجودی که رسما اعلام شده که این کلیپ مربوط به سریال گاندو نیست ولی باز هم مردم این کلیپ را می بینند و با آن ارتباط عاطفی برقرار می کنند. اما یک نکته پنهان در بازدیدهای میلیونی و بازخورد مخاطبین از سریال گاندو این است که اکثریت قریب به اتفاق مردم دوست ندارند «آقا محمد» شهید شود! چرایی و واکاوی این حس فراگیر می تواند یافته های قابل توجهی از روانشناسی اجتماعی فعلی مردم ایران را به تصویر بکشد: 1️⃣ «آقا محمد» برای مردم به یک واقعیت باورپذیر تبدیل شده است. این موضوع هم فقط به این مساله برنمی گردد که به لحاظ موفقیت فنی و قوت داستان و یا بازیگری موفق وحید رهبانی این باورپذیری این قدر فرآگیر است. در واقع این باور پذیری به دو ذهنیت اساسی در جامعه ایران برمیگردد؛ اول اینکه مردم ایران باور دارند «آقا محمد»های واقعی در کشور وجود دارند و گرچه ممکن است که بسیاری از مردم تجربه معاشرت نزدیک با عناصری همچون «آقا محمد» را در زندگی خود نداشته باشند ولی به صورت جدی این احساس حضور را باور دارند. دوم نیز اینکه مردم ایران به همان میزان وجود «آقا محمد» عناصر متضادی همانند «غلامرضا رحمانی»، «محمد علی موسی پور»، «شارلوت» و... را نیز باور دارند که در سالهای گذشته و به خصوص در دولت آقای روحانی وجود داشته و اتفاق افتاده است. 2️⃣ واقعیت دیگر این است که «آقا محمد» کاراکتری است که بخشی از هویت جمعی مردم ایران است. حس وطن پرستی، بیگانه ستیزی و غرور در برابر بیگانگان و به خصوص تلاش برای غلبه عزتمند در برابر کشورهایی همچون انگلیس که سابقه لگدمال کردن عزت ایرانیان را دارند، تبدیل به بخشی از هویت اجتماعی و تاریخی مردم شده و «آقا محمد» در واقع جزئی از همین واقعیت هویتی است و به همین دلیل مردم نمی توانند به صورت ذاتی به «آقا محمد» باور و علاقه نداشته باشند. معنای دیگر این جملات گفته شده این است که جامعه ایرانی اگر واقعیت صحنه را به خوبی درک کند و اسیر شبهه افکنی عملیات روانی دشمن و نفوذی های داخل جامعه نشود، در حمایت فراگیر از عناصری که در داخل در برابر دشمنی غربی ها می‌ایستند، تردیدی به خود راه نخواهد داد. 3️⃣ واقعیت اجتماعی مهم دیگر این است که مردم دوست دارند مسیر عزتمندی و شکست و خوار کردن کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا و دنباله روهای آنها در کشور ادامه داشته باشد و نمی خواهند عناصری همچون «آقا محمد» که این اتفاق مهم را رقم می زنند را از دست بدهند و این راه دچار خدشه شود. 4️⃣ جامعه ایرانی در میان قهرمانان خود بیش از همه نوع قهرمان، قهرمانان متدین و انقلابی را بیشتر می پسندد و با آن می تواند رابطه برقرار کند. همچنانکه این حس در ابعاد بسیار بزرگتر و وسیع تر درباره سردار شهید سلیمانی نیز وجود داشت و درباره هیچ قهرمان ملی دیگری این حجم از احساس و محبت و علاقه و مقبولیت اتفاق نیفتاده است. 5️⃣ علاقه فراگیر به عناصری با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کاراکتری همانند «آقا محمد» گاندو علامت بسیاری مهمی از واقعیت و سلامت قابل توجه باطن اجتماع ایرانی و بالا بودن نمودار علاقه و احترام ذاتی جامعه ایرانی به انقلابی بودن، متدین بودن، عزت خواهی، اقتدار در برابر دشمن، باور به قدرت های درونی و البته در کنار آن، تنفر از فساد سیاسی و اقتصادی، انفعال در برابر دشمن، خیانت به وطن و .. است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا سپاه قدس در افغانستان موفق بوده؟! ✍️ این روزها برخی تحولات نظامی و سیاسی در افغانستان سبب شده که بتوان درباره عملکرد جمهوری اسلامی با محوریت سپاه قدس، در این کشور همسایه فارسی زبان سخن گفت. برای درک واقعیت عملکرد جمهوری اسلامی و سپاه قدس باید چند گزاره مهم ذیل را درک کرد: 1️⃣ مهمترین پرونده امنیتی جنوب شرق ایران در بیست سال گذشته، حضور آمریکا با ده ها پایگاه ها و تجهیزات پیشرفته و هزاران نیروی نظامی در مرزهای شرقی ایران بود. طبق یک ارزیابی انجام شده آمریکا در 20 سال گذشته روزانه 300 میلیون و سرجمع نزدیک به 2.5 تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده است. این هزینه ها قرار بود خروجی آن نه به مهار ایران بلکه به تسلط کامل بر جمهوری اسلامی ختم شود. ایران با محوریت سپاه قدس، در واقع در یک مبارزه بیست ساله مداوم ، طراحی‌های بسیار گران قیمت ضدامنیتی را در چند کیلومتری مرزهای خود با شکست رو به رو کرده است. 2️⃣ چه کشوری غیر از ایران اراده سرپا نگه داشتن روند سیاسی و امنیتی ضدآمریکایی در افغانستان را داشته است؟ آیا پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و... در افغانستان اراده سیاسی و نظامی برای مقابله با آمریکا را داشته اند؟! قطعا فقط نام یک کشور خارجی در اینباره می توان اسم برده شود و این ایران بود که در طول بیست سال گذشته همواره روند جهاد ضدآمریکایی در افغانستان را زنده نگه داشت و حتی برای فعالیت های سیاسی و امنیتی گروه های متضاد با خود نیز در محیط داخلی افغانستان جهت تاکتیکی و راهبردی درست و موثر در مواجه با آمریکا برای آنها ایجاد کرد؛ این مدیریت آنقدر موثر بوده است که عاقبت با فرار نظامیان آمریکا از افغانستان، نقطه عطفی بزرگتر از شکست آمریکا در ویتنام ایجاد شده است. 3️⃣ افغانستان از بیش از سی سال قبل تاکنون بستری آماده برای پرورش گروه های متعدد تندرو جهادی، ضد شیعی و ایرانی بوده است. سرویس اطلاعاتی عربستان و پاکستان همواره تلاش می کردند که روند ضد شیعه را نه تنها درباره گروه های کوچک تکفیری، بلکه در گروه بزرگی همچون طالبان نیز پررنگ نگه دارند. امروز کارنامه سی ساله امنیتی نشان می دهد که ایران چگونه توانسته این روند را مدیریت کند و نه تنها طراحی های ضدامنیتی گروه های تروریستی را در اینباره خنثی کرده بلکه تعدیل های آشکاری نیز در برخی گروه ها درباره ایران و شیعه ایجاد کند و این خطوط قرمز را نیز همچنان معتبر نگه دارد. 4️⃣ آمریکا داعش را پس از متلاشی شدن سازمانی آن در سوریه، به افغانستان آورد تا از آنان برای رسیدن به اهداف محقق نشده امنیتی خود درباره ایران، اینبار در نزدیکی مرزهای شرقی جمهوری اسلامی استفاده کند. داعشی که باید در افغانستان که به ظاهر زمینه های تکثیر و قدرت گرفتن آن از جامعه سوریه بیشتر است رشد انفجاری پیدا می‌کرد، ولی به سرعت زمینگیر شد. چه کسی داعش را در افغانستان زمین گیر کرد؟ در ظاهر برخی از گروه های افغانی این کار را کردند ولی متخصصین نظامی می دانند که داعش نوسازی شده در افغانستان تنها در یک فرآنید پیچیده اطلاعاتی و با مشارکت و مدیریت یک قدرت برتر نظامی بالاتر از توان گروه های موجود افغانی می توانست زمینگیر شود. 5️⃣ آمریکا با خروج خود از افغانستان تلاش کرد که محیط داخلی این کشور را وارد رقابت های نظامی داخلی و به خصوص درگیری های میان شیعیان و اهل سنت ایجاد کند و به تبع آن پای ایران را نیز به جنگ بی حاصل و پرهزینه باز کند. اما سپاه قدس با ظرافت، صبوری و اقتدار این طراحی اولیه را خنثی کرد و همچنان نیز با اشراف اطلاعاتی و تدابیر سیاسی در حال عبور دادن ایران از یک فتنه مذهبی بزرگ است. عبور از این فتنه بزرگ این روزها با برخی سمپاشی ها در افکار عمومی زیاد احساس نمی شود ولی بعدها درباره آن بیشتر سخن گفته خواهد شد. 6️⃣ از نوع مواجهه اصولی، آرامش و انضباط مواضع ایران در تحولات اخیر افغانستان به خوبی می توان دریافت که ایران در حوادث اخیر نه تنها غافلگیر نشده بلکه با یک نقشه راه تنظیم شده قبلی در حال بازیگری هست. این اشراف اطلاعاتی را در کنار این مساله بگذاریید که امروز همه دستگاه های نظامی و اطلاعاتی غربی از غافلگیری خود در تحولات افغانستان سخن می گویند. چه کسی این اشراف اطلاعاتی را برای ایران ایجاد کرده؟ 7️⃣ جمهوری اسلامی ایران با دستور کار «انتقام سخت»، اخراج آمریکا در منطقه را شتاب داده و در افغانستان علائم تحقق و فعال بودن آن دیده می شود. در این میان شبح حضور سپاه قدس و سردار قاآنی که از او به عنوان متخصص ویژه افغانستان یاد می شود، بی شک غیرقابل انکار است. ایران خروج آمریکا در منطقه را از طریق ابزارهای متعدد و گروه های گاه متضادی دنبال می کند که نشانه پیچیدگی رفتار ایران است و بی شک بعدها درباره نقش راهبری ایران در اخراج آمریکایی ها از افغانستان، توسط خود دستگاه های نظامی و امنیتی غربی بیشتر و شفاف تر سخن گفته خواهد شد.
⭕️ واردات واکسن و عضویت در شانگهای کار دولت روحانی یا رئیسی؟! ✔️ چارچوب یک قضاوت عادلانه برای دو اتفاق مهم ✍️ واردات واکسن کار روحانی هست یا رئیسی؟ عضویت در سازمان شانگهای چطور؟! از این دست موضوعات عموما در میان همه دولت ها به وجود می آید و طرفداران هر کدام می‌خواهند سهم خود را از یک رویداد موفق، اثبات کنند. اما در این مواقع چگونه باید قضاوت کرد؟ آیا می‌توان محاسباتی را مطرح کرد که به یک قضاوت عادلانه کمک کند؟ 1️⃣ برخی پروژه های عظیم و دستاوردها، ایده اصلی و اجرایی آن مربوط به خود دولت ها است و طبیعی است که مصادره کامل آن از طرف دولتی دیگر همواره دور از واقعیت است. مثلا مسکن مهر ایده دولت نهم و دهم بود و دولت روحانی اگر مسکن مهر را قبول هم داشت نمی توانست موفقیت آن را به نام خود ثبت کند. بنابراین دولت روحانی اگر بخواهد درباره ابرپروژه مسکن مهر سخن بگوید، فقط می‌تواند بگوید چه تعداد از این مسکن ها را تکمیل کرده و تحویل مردم داده است. 2️⃣ برخی پروژه ها اساسا پروژه های کلان راهبردی حاکمیت است و دولت ها فقط مجری اجرای آن هستند. در اینباره فقط دولت ها باید اینگونه محل قضاوت قرار بگیرند که چقدر در جلو بردن و تکمیل آن موفق یا ناموفق بودند. 3️⃣ مساله بعدی در نظر گرفتن، شرایط (ظرفیت ها، محدودیت ها، موانع، فرصت ها، امکانات در اختیار)، رویکرد کلان دولت ها و میزان کارآمدی درباره هر ابر پروژه ای است که می خواهیم برای قضاوت کردن در نظر بگیرییم. حال با توجه به سه بند بالا، بحث وارادت واکسن و عضویت در سازمان شانگهای را راحت تر و دقیق تر می توان قضاوت کرد. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث موضوع واکسن را صرفا با پارامتر «رویکرد کلان» در نظر بگیرید: 🔸الف: رویکرد کلان حاکمیت درباره واکسن کرونا، ساخت و تولید واکسن بومی همزمان با وارادت واکسن خارجی مطمئن بود. 🔸ب: رویکرد کلان دولت روحانی نوعی کم تمایلی و کم توجهی به ساخت واکسن داخلی و وارادت واکسن حتی با اولویت دادن به برخی کشورهای غربی و همچنین در برخی موارد سیاسی کردن واکسن و گروکشی آن برای پیش برد اهداف سیاست خارجه خود بود. مساله عضویت در سازمان شانگهای نیز با توجه به «رویکرد کلان» به صورت ذیل قابل دسته بندی است: 🔸الف: رویکرد نظام، حرکت به سمت همکاری های راهبردی با شرق و ایجاد موازنه با غرب است. 🔸ب: رویکرد دولت روحانی اصرار به ارتباط و تعامل با غرب و کم توجهی های گاه بی سابقه به شرق بود. 🔻طبیعی است که وارد کردن هر کدام از گزاره های بالا برای قضاوت کردن درباره وارادت واکسن کرونا و یا عضویت در سازمان شانگهای صورت مساله را با تغییرات جدی روبه رو خواهد کرد. به طور مثال اگر پارامتر رویکرد کلان را برای قضاوت در نظر بگیریم، صورت مساله درباره وارادت واکسن کرونا به کشور اینطور می شود: «اگر اصرار حاکمیت به ساخت واکسن نبود، تحریم واکسن به راحتی برداشته نمی شد و یا حداقل این رویکرد درست مشوقی شد که بحث از دست رفتن زمان بازار ایران مطرح و رقابت برای صادرات واکسن به ایران شکل بگیرد. معنای دیگر آن است که اگر تولید واکسن داخلی نبود معلوم نبود پیش خریدهای موفقی هم صورت می گرفت. از سوی دیگر دولت روحانی اگر ادامه پیدا می کرد، با توجه به رویکرد غرب گرایی و ضعف در دیپلماسی با شرق، آیا می توانست به سرعت رضایت مقامات کشوری همچون چین را برای واردات واکسن به این صورت شتابان فعلی کسب کند؟!» 🔻با بررسی رویکرد کلان، صورت مساله موضوع عضویت ایران در سازمان شانگهای این فقط نخواهد بود که دولت روحانی چقدر برای عضویت در سازمان شانگهای کمک کرده بلکه بحث اینگونه نیز می تواند مطرح شود که دولت تدبیر و امید با رویکرد غرب گرایانه چقدر در ادامه به تاخیر انداختن عضویت ایران در این پیمان شرقی نقش داشته است؟! فرض ادامه دولت روحانی و پس از عضویت در شانگهای نیز تازه موضوع این می شد که با توجه به رویکرد غرب گرایانه دولت روحانی، چقدر به نتایج عملی این عضویت رسمی و تمایل شرقی ها برای بالا بردن سطح همکاری ها می توان امید داشت؟ 🔹🔹نتیجه اینکه وقتی کمی از معیارهای کمی فاصله می گیریم و معیارها را کیفی تر و جامع تر بررسی می کنیم، نمره واقعی دولت روحانی در وارادت واکسن و یا عضویت در سازمان شانگهای مشخص می شود. به تعبیر دیگر در همین یک ماه و نیم دولت رئیسی با میعارهای کیفی در برخی موضوعات راهبردی جلوتر از هشت سال دولت روحانی بوده، و اگر همین مسیر ادامه پیدا کند دولت رئیسی خیلی زودتر از یک دوره چهار ساله از لحاظ کمی نیز از دولت هشت ساله روحانی عبور معناداری خواهد کرد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ اشتباهات بدی که در حادثه ترور شهید فخری زاده مرتکب شدیم ✔️ دو نکته فرامتنی از گزارش اخیر نیویورک تایمز ✍️ نیویورک تایمز پس از چند ماه از شهادت محسن فخری زاده، دانشمند برجسته نظامی و هسته ای کشورمان، جزئیات این عملیات تروریستی را منتشر کرده که در تحلیل فرامتن این گزارش نکات قابل توجهی وجود دارد: 1️⃣ متن گزارش اخیر نیویورک تایمز کاملا تایید کننده روایت مجموعه های امنیتی کشور درباره نحوه ترور از طریق مسلسل با کنترل را از راه دور، استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات ماهواره‌ای هست. این در حالی بود که ترور شهید فخری زاده با تمام ترورهای قبلی دانشمندان هسته‌ای متفاوت بود و تلاش شده بود که با از بین رفتن تجهیزات در صحنه، نحوه ترور به عنوان یک ابهام اطلاعاتی و عملیاتی، دستگاه های امنیتی ایران را در گام اول یعنی کشف واقعیت ماجرا متوقف یا منحرف کند. علی رغم تلخی خبر ترور شهید فخری زاده، کشف نحوه دقیق ترور در ساعات اولیه که فرآیند آغاز شناسایی عوامل نیز از همین نقطه آغاز می شود، در نوع خود یک موفقیت قابل توجه است. در این میان رسانه ای کردن موضوع عدم از بین رفتن کامل تجهیزات جاسازی شده در داخل نیسان – به عنوان مرکب اصلی ترور - که نیویورک تایمز از آن به عنوان قسمت ناموفق عملیات یاد می کند، نشانه اهمیت مستقیم این مساله برای تنظیم کنندگان پشت پرده این گزارش به ظاهر رسانه‌ای نیز است. اگر شناسایی تجهیزات را به عنوان بخشی از فرآیند فنی دستیابی سرنخ های عوامل ترور در نظر بگیرییم، می توان از این نگرانی بیشتر رونمایی کرد. همچنانکه یکی از اولین خبرها درباره شناسایی عوامل ترور، خبر شناسایی عوامل تهیه کننده تجهیزات ترور بوده است. آمریکایی ها و صهیونیست ها نه تنها ابهام آفرینی عملیاتی در نحوه ترور را شکست خورده می بینند بلکه در فاصله نه چندان طولانی، میزان شناسایی و دستیابی ایران به عوامل ترور به یک نقطه نگرانی برای آنها تبدیل شده است. 2️⃣ بررسی فضای مجازی در ایران پس از ترور شهید فخری زاده متاسفانه نشان می دهد که بخش قابل توجهی از کاربران فضای مجازی حتی بعضا در جبهه خودی نیز عملکرد مطلوبی از خود نشان ندادند. برخی واکنش های انتقادی احساسی و منفعلانه، روایت های گاه خیلی و تحلیل های شتابزده از ترور منطقه آبسرد دماوند در فضای مجازی در آن مقطع به عامل تکمیل کننده پازل سرویس امنیتی اسرائیل مبنی بر تولید فشار و یا ایجاد تصویر ناکارآمد و القای ضعف دستگاه های امنیتی در افکار عمومی تبدیل شد. با این وجود انتشار روایت صریح، سریع و به موقع خبرگزاری فارس در اوج ابهام و تردیدآفرینی ها از نحوه ترور شهید فخری زاده که برخلاف تصور و تصویر ساخته شده در فضای غالب دنیای مجازی که بحث حضور ده ها تروریست و برتری هالیوودی میدانی آنها در آن پررنگ بود، اینک ارزش و حقیقت آن اقدام مهم با گزارش اخیر نیویوریک تایمز بیشتر نیز نمایان شده است. اما واکنش برخی از فعالین فضای مجازی در کشور در ساعات پس از اعلام نیمه رسمی نحوه ترور با اسلحه کنترل از راه دور نیز قابل توجه است و متاسفانه نه تنها کمکی به این روایت معتبر و راست نکردند بلکه این اقدام به موقع رسانه ای را نیز با ابهامات بی مورد و گاه با تخریب و سخره رو به رو کردند و متعاقب آن، کشف سریع اطلاعاتی نحوه ترور و شناسایی عوامل آن نیز ارزشش به اندازه اهمیتی که داشت نمایان نشد. نکته غم انگیزی که حتی نیویورک تایمز نیز به آن اشاره کرده و تصریح کرده که علی رغم تمسخر برخی از کاربران ایرانی از روایت خبرگزاری فارس از ترور شهید فخری زاده، آن روایت کاملا دقیق و درست بوده است! درباره ریشه چنین رفتاری از سوی برخی کاربران می توان مطالب مفصلی نوشت ولی خلاصه این واکنش ها، ریشه در محاسبات و ذهینت های منفی خود ساخته غلط، عدم کنترل احساسات، علاقه به ژست و برند منتقد بودن و همچنین ناخواسته اسیر عملیات روانی دشمن شدن برخی کاربران مجازی دارد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ تفاوت دوران ریاست اژه‌ای با دوران رئیسی ✍️ هشتاد روز از ریاست حجت الاسلام محسنی اژه ای بر قوه قضاییه می گذرد و می توان چشم اندازی برای دوران جدید قوه قضاییه و تفاوت آن با دوران قبل بیان کرد. 1️⃣ محسنی اژه ای درحالی به عنوان یک قاضی خوشنام ریاست قوه قضاییه را به عهده گرفت که آیت الله رئیسی با میزان بالایی از محبوبیت مردمی به قوه مجریه رفت. طبیعی است که این محبویت چشمگیر، سبب شد که افکار عمومی ناخواسته به خاطر علاقه خاص به آیت الله رئیسی، رئیس جدید را سخت تر قضاوت کند. از سوی دیگر این نگرانی ناخواسته در افکار عمومی ایجاد شده بود که قوه قضاییه پس از آیت الله رئیسی دچار عقبگرد یا حداقل کاهش کارآمدی رو به رو خواهد شد. اما پس از هشتاد روز این احساس منفی در افکار عمومی ایجاد نشده است. اژه ای برای فائق آمدن بر ایجاد چنین تصور منفی، دو برابر معمول باید از خود قابلیت نشان می داد که نشان هم داد. 2️⃣ گرچه طرح تحول قوه قضاییه از برکات ماندگار دوران کوتاه آیت الله رئیسی در قوه قضاییه هست ولی آنچه بیشتر در افکار عمومی دیده شد، دفاع ایشان از حقوق عامه و برخورد قاطع با مفسدین قدرتمندی بود که یک پا در قدرت سیاسی داشتند و یک پای دیگر در ثروت های کلان؛ اما پس از پایان پرتلاطم دولت روحانی، برخی بسترهای خاص فسادی که برای برخی گردن کلفت ها ایجاد شده بود نیز پایان یافته و این روزها درگیری اصلی قوه با مفسدین سرشناس کمتر است و به صورت طبیعی میزان توجه و اولویت های رسانه ای نیز با کاهش رو به رو شده است. اژه ای گرچه یکی از دلایل شهرتش در دو دهه اخیر مبارزه با مفسدین گردن کلفت سیاسی و اقتصادی بوده ولی اینک تمرکز ویژه اش، بهبود چرخه اداری و روند قضایی دستگاه عدلیه است. موضوعی که اهمیتش حتی بیشتر از قضاوت پرونده های سیاسی و اقتصادی پرسر و صدا هست ولی کمتر در افکار عمومی حق مطلب ادا می شود. هشتاد روز ریاست محسنی اژه ای بیشتر به بهبود مباحث تخصصی درونی قوه قضاییه گذشته است، که هم رسانه ها و هم افکار عمومی کمتر به آن توجه فراگیر دارد؛ این در حالیست که این اتفاقات در واقع بسیار بزرگ و مهم هستند. دوران اژه ای با این دست فرمان، دوران بهبود کارآمدی با خروجی مشخص و چابک سازی از طریق بهبود روندهای درون قوه قضاییه و تحول کمی و کیفی در نیروی انسانی است. به نظر می رسد او پس از چهل سال حل چند صورت مساله مشخص راهبردی مروبط به کارآمدی قوه قضاییه را مهمترین ماموریت خود تعریف کرده است. 3️⃣ برای درک ساده عملکرد مشخص اژه ای در هشتاد روز گذشته، مصادیق روشنی را می توان بیان کرد؛ بازدیدهای محسنی اژه ای نه تنها نظارت میدانی نیست؛ بلکه خروجی مشخص و گاه بسیار غیرقابل پیش بینی دارد. در این بازدیدهای میدانی، رئیس قوه به بررسی نزدیک صحنه کفایت نمی کند بلکه اظهارات و گفتگوهای خود محکومین نیز نقش تصمیم سازی پیدا کرده است! همچنانکه بهبود حقوق و شرایط متهمین و زندانیان به طرز چشمگیری در این هشتاد روز پیگیری شده است. کوتاه کردن فرآیندهای دادرسی از دیگر هدفگذاری های استراتژیکی است که اژه ای برای حل آن حرکت جدی عملیاتی آغاز کرده است. همچنین اژه ای در پرونده های کلان فساد اقتصادی که تعداد زیادی از مردم درگیر آن می شوند، قبل از مجازات محکوم، به دنبال فرآیندهایی است که ابتدا اموال مردم به خودشان برگردد و بعد روند طولانی محکومیت های قضایی آن آغاز شود. اژه ای کارنامه قوه را در تعداد موفقیت در جرم نگاری نه تنها نمی داند بلکه کاهش آن از طریق شورای حل اختلاف دنبال می کند. اینکه قوه قضاییه جدید هم تلاش دارد بین منافع مردم، دولت و قوه قضاییه، نقش منافع مردم را پررنگ تر ببنید بزرگترین اقدام هست. خلاصه آنکه مردم باید آسانتر، ارزان تر، عادلانه تر و با کمترین وقت ممکن در قوه قضاییه کار خود را پیش ببرند، موضوعی که در گفتار و عمل اژه ای تاکنون بروز حقیقی داشته است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ راز جذبه مواضع انقلابی علامه حسن زاده چیست؟! ✍️ برای چون منی که نه از علم دین، فلسفه، عرفان، فقه، نجوم، ریاضیات قدیم، طب، ادبیات، علم های خاص و... اندک چیزی سررشته ندارم، نوشتن از قدر و منزلت و توصیف علامه حسن زاده آملی ظلمی بزرگ به ایشان است؛ اما علامه حسن زاده برای بسیاری از هم نسل های ما جذبه ای خاص بود برای انقلابی شدن، اخلاقی تر شدن، علاقه مند به طلبه دین شدن، مطیع ولایت فقیه شدن، نگاه اسطوره ای داشتن به علامه طباطبایی ها، پیدا کردن گوش و قلبی برای شنیدن سخنان عارفانه و ... غیره بوده است. 🔸اینکه یک فرد به صورت نادر در رشته های متعدد در اوج باشد برای اهل علم و غیر علم همواره محل شگفتی و تحسین است ولی علامه حسن زاده از آن دست علمایی بود که لازم نبود حتما فلسفه بدانی تا فیلسوفش بپنداری، لازم نبود عرفان نظری خوانده باشی تا عارفش بدانی، لازم نبود تا حتی درون حجره های طلبگی زندگی کرده باشی تا عالمش بدانی. فقط عقول جامعه نبود که ایشان را علامه ذوالفنون می دانست بلکه قلوب جامعه نیز به صورت شهودی ناخواسته، ایشان را عالمی خاص و بزرگ می دانست. 🔸این در حالیست که علامه حسن زاده سالها دور از هیاهوهای معمول زندگی کرد و نه تنها افراد کمی از اندرونی زندگی و خلوت هایش خبر داشتند بلکه کسانی زیادی هم در این سالها آنچنان از بیرونی خانه اش و فعالیت هایش خبر نداشتند. اما بر خلاف قواعد خبری و رسانه ای نیازی به سخن گفتن و سخنرانی کردن نداشت تا تایید بشود، نیازی به حضور در فضای مجازی نداشت تا شناخته شود، نیازی به مشاور رسانه ای نداشت تا برای برجسته سازی اش سناریو رسانه ای تنظیم کند و یا در فضای مجازی از او محافظت کند؛ نیازی حتی به شاگرد و مرید نداشت تا ابهت علمی اش بیشتر شناخته شود، اساسا نیازی به دیده شدن نداشت! 🔸این دست علما را رسانه ها بزرگ نمی کنند، کانال های خبری زنده نگه‌شان نمی دارند، توییتری‌ها برایشان کاریزما درست نمی کنند، باید بپذیرییم این افراد را اراده‌ها و تقدیرهای دیگری همواره در اوج نگه می دارد، علامه طباطبایی ها چگونه چهار دهه خوشنام ترین علمای ایران شده اند؟! حساب و کتاب این اسطوره ها را باید جدای از معادلات فهم موضوع سلبریتی ها و قواعد تبلیغاتی دانست! نه اینکه امروزه سلبریتی دینی نداشته باشیم، بلکه خوب هم داریم! ولی جنس جاذبه این دست از بزرگان دینی، جنس رسانه، تبلیغات، سلبریتی بازی و ... نیست. بزرگان می گویند، این بی نیازی از تایید مردم و رسانه و آن نیازمندی که در مناجات های علامه نوشته شده، تضادهای ظاهری است که جاذبه های باطنی در قلوب مذهبی جامعه درست می کند. 🔸ضمن اینکه از این دست علما در هر دوره ای از تاریخ آمده اند و برای همیشه به عنوان ستارگانی نادر باقی می مانند و همچنانکه امثال شیخ مفیدها، علامه مجلسی ها با وجود گذشت قرن ها همواره برای طلاب اسطوره باید باقی بمانند. این یک واقعیت تاریخی است که برخی بزرگان دینی سالیان طولانی برای نسل های جوان منبع تولید جاذبه های دینی، اخلاقی، عرفانی و علمی باقی می مانند. 🔸🔸به این جذبه های مقدس باید احترام ویژه گذاشت و نیاز هست تا به چگونگی شکل گیری این جذبه ها در جامعه فکر کرد. خوبست ما مدعیان فعالیت رسانه ای، سیاسی و فرهنگی جبهه انقلاب درباره علامه حسن زاده اینگونه نیز بیاندیشیم چه ویژگی های باید یک فرد داشته باشد تا برخی جملاتش تا سالها تبدیل به فرقانی برای جبهه حق و انقلاب اسلامی شود؟! چگونه یک فرد به ظاهر دورتر از مواضع سیاسی و محافل روزمره انقلابی می تواند بزرگترین پشتوانه ها برای ولایت فقیه باشد؟! چگونه کمیت پرتکرار مواضع انقلابی و سیاسی ما به اندازه مواضع کم تکرار مواضع علامه حسن زاده اثر ندارد؟ ساده ترین پاسخ شاید این باشد که برای موثر بودن برای انقلاب علاوه بر مهارت های خاص علمی، زبانی و سیاست ورزی، باید قلوبی عارفانه و باطنی پاک و راست شبیه علامه حسن زاده ها داشت. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا ایران پشت پرده تغییرات جدید ساختاری سازمان سیا قرار دارد؟! ✍️ این روزها، نیویورک تایمز رسانه نزدیک به دموکرات ها و برخی دیگر از رسانه های غربی، گزارش هایی درباره برخی تغییرات ساختاری سازمان سیا در مواجهه جدید اطلاعاتی با ایران منتشر کرده اند. 👈 در اینباره بیشتر بخوانید: 1️⃣ طی چند سال اخیر گزارش های رسانه های آمریکایی درباره شکست های سازمان سیا از نیروهای امنیتی ایران، جنبه جدی تری پیدا کرده و ابعاد حقیقی آن نیز روز به روز نمایان‌تر می شود. لازم به یادآوری است که در مواجهه نیروهای امنیتی ایران با سرویس اطلاعاتی آمریکا، یک نقطه عطف ویژه می توان بیان کرد: از ابتدای دهه نود سرویس اطلاعاتی ایران با شناسایی بخش گسترده ای از جاسوسان آمریکایی و سپس با شریک کردن چین، ضربه جهانی سنگینی به سازمان سیا وارد کرد که پس از چند سال تبعات آن برای آمریکایی ها نمایان تر شد و مجبور شدند برای اولین بار ابعاد آن عملیات را در سال 97 از طریق سایت یاهونیوز علنی بیان کنند. 2️⃣ از چند سال قبل معلوم شد که شبکه جاسوسی آمریکا پس از ضربه اطلاعاتی ایران نیازمند یک خانه تکانی اساسی شده است. این شبکه با ضربه نیروهای امنیتی ایران از درون متلاشی شده بود ولی نه امکان حذف همه عناصر آن وجود داشت و نه اعتماد به همه آن! پس از چندین سال جالب است که حتی هم اکنون نیز مدیران سازمان سیا دقیقا نمی دانند که چند لایه شبکه آنها ضربه خورده و کدام لایه ها از بین رفته اند و به کدام لایه ها می توانند اعتماد کنند. دولت ترامپ با برخی تغییرات مدیریتی تلاش کرد که این ضربه را مدیریت کند ولی نه تنها موفق نشد بلکه اینک دولت بایدن مجبور شده فراتر از تغییرات مدیریتی به تغییر برخی ساختارها نیز در سازمان سیا تن بدهد. همچنین سازمان اطلاعاتی آمریکا پس از چند سال مجبور شده که بخش هایی از سیستم جاسوسی خود را به صورت کلی در منطقه و جهان تعطیل کند. به همین دلیل تصمیمات دولت بایدن برای ایجاد تغییرات در سازمان سیا جنبه فرا سیاسی دارد و بر اساس اطلاعات منتشر شده تصمیمات جدید اطلاعاتی در آمریکا پس از بررسی ده ها پرونده جدید اطلاعاتی استخراج شده است. اما واکاوی تغییرات جدید ساختاری در سازمان سیا در برابر ایران معانی دیگری نیز دارد. در حالی راهبرد تهاجم اطلاعاتی که ترامپ در برابر ایران پیش گرفته بود، شکست خورده که این اتفاق نشان می دهد که در روش تهاجم گسترده اطلاعاتی به ایران، این سازمان سیا است که در این نوع مواجهه، آسیب پذیرتر است و باید و اجبارا برخی عقب نشینی های راهبردی و ساختاری را انجام دهد. 3️⃣ اما یک سوال اساسی این است که ابعاد جدید نمایان شده ضربه اطلاعاتی ده سال قبل ایران به آمریکا چیست؟ اول؛ اینکه بخش مهمی از جاسوسی انسانی از ایران و برخی نقاط جهان به صورت جدی متوقف شده است دوم، بخش قابل توجهی از سیسم جاسوسی انسانی آمریکا اینک به یکی از نامطمئن ترین ابزارهای امنیتی علیه خود این کشور تبدیل شده است سوم؛ روند جمع آوری و تحلیل اطلاعات در سازمان سیا دچار بحران شده است. چهارم؛ میز ویژه عملیات اطلاعاتی علیه ایران که توسط ترامپ و مایک پمپئو تاسیس شده بود، تعطیل شده است پنجم؛ حذف اجباری اسطوره اطلاعاتی آمریکا از سازمان سیا رقم خورده است. مایکل دی آندریا که سالهاست رسانه های آمریکایی از او به عنوان نامرئی ترین افسر اطلاعاتی آمریکا یاد می کنند، در حالی حذف شده که این نوع حذف شدن ساختاری، از حذف فیریکی او مهمتر و راهبردی تر است. زیرا او در یک رقابت اطلاعاتی پس از شکست حداکثری از ایران و اثبات ناکارآمدی تفکرات اطلاعاتی اش، کنار گذاشته شده است. به تعبیر دیگر ایران توانسته برجسته ترین مامور اطلاعاتی آمریکا در چهار دهه اخیر را با شکست بدرقه کند. 4️⃣ راهبرد انتقام سخت ایران از آمریکا هر روز ابعاد جدیدی از زنده بودن خود در حال رونمایی است. علاوه بر گزینه هایی همچون وضعیت قرمز ضدامنیتی و سیاسی آمریکا در عراق، اخراج اجباری از افغانستان، تغییر موازنه های بزرگ نظامی در یمن و تثبیت نظامی و سیاسی ایران در سوریه؛ اینک جنبه های اطلاعاتی راهبرد انتقام سخت نیز در حال نمایان شدن است. مرگ های مشکوک برخی از افسران دخیل در شهادت حاج قاسم سلیمانی و ادامه ضربات به زیر ساخت های اطلاعاتی آمریکا در منطقه، سبب شده که این پیروزی های اطلاعاتی را نیز بتوان به راهبرد انتقام سخت ایران ضمیمه کرد. به نظر می رسد در کنار اخراج سیاسی و نظامی آمریکا، اخراج اطلاعاتی آمریکا از منطقه نیز جدی تر از هر زمانی شده است. ایران می خواهد و اراده کرده، خاورمیانه -به تعبیر غربی ها- را در همه ابعاد از وجود آمریکا پاکسازی کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ فعالین سیاسی و اقتصادی کشتی گرفتن ایرانی را آموزش ببینند! ✔️ غول‌های فوق سنگین کشتی ایران نمادهای فراتر از ورزش ✍️ کشتی از جمله ورزش ‌هایی هست که نماد مستقیم زور بازو و توان بدنی است، البته ورزش کشتی سرتاسر با تکنیک های ناب و پرمتعددی عجین است ولی در کشتی های فوق سنگین‌وزن چندان نمی شود انتظار اجرای بسیاری از فن هایی داشت که در اوزان کمتر قابلیت اجرایی شدن دارد. 🔸کشتی وزن های 130 کیلو نماد قدرت زور و بازو محسوب می شود و همین مساله شاید اهمیت اول شدن در این وزن ها را برای همه کشورها بسیار ویژه تر کرده است. این موضوع در وزنه برداری نیز که نماد دیگری از ورزش هایی است که مستقیما زور و بازو در آن نقش دارد؛ نیز دیده می شود. به همین دلیل بسیاری از مردم دنیا که علاقه مند به ورزش هستند نام قهرمانان فوق سنگین وزنه برداری را بیش از دیگر وزنه برداران دیگر اوزان می شناسند. همچنانکه سالیان متمادی حسین رضازاده در عرصه بین المللی یکی از شناخته ترین ورزشکاران ایران محسوب می شود و همچنین تصاویر وزنه برداری او تا مدت ها نمادی از قدرت و غرور ایرانیان به طرق مختلف در داخل و خارج از ایران مورد توجه قرار می گرفت. 🔸با این وجود این مساله را باید یادآوری کرد که تعداد محدودی از ورزش ها در جهان هستند که جنبه های قدرت در آن اینقدر مهم محسوب می شود، مسابقات وزنه برداری و یا مسابقات WSM (معروف ترین مسابقات قوی ترین مردان جهان) و البته ورزش کشتی که از زمان المپیک باستانی که از مسابقات کشتی برای تعیین قویترین مرد استفاده می شد؛ همچنان مورد توجه است. 🔸نکته جالب توجه نیز اینجاست که این نوع ورزش ها که نماد زور و بازو در دنیا محسوب می شوند همواره مورد توجه کشورهای قدرتمند سیاسی و نظامی جهان نیز قرار دارد. عطش و اصرار آمریکایی ها و روس ها و کشورهایی با رویاهای بزرگ همانند ترکیه در این نوع مسابقات و میزان اهمیتی که به آن می دهند بسیار قابل توجه هست. به خصوص آمریکایی ها تصویر سازی های قدرتمندی از مردان آمریکایی از بدنسازی تا حتی این روزها حتی برای کشتی اصرار ویژه ای در این سالها داشته اند و اصرار به این تصویرسازی ها در هالیوود و ارتش آمریکا نیز در اوج قرار دارد. خلاصه آنکه قهرمان شدن در این نوع ورزش های خاص جنبه بسیار مهم نمادینی از قدرت و استقامت این ملت را در درون خود به صورت مستقیم دارد و به همین دلیل کشورهای قدرتمند اصرار دارند در این ورزش ها همواره در صدر باشند. 🔸در روزهای اخیر که مسابقات جهانی کشتی برگزار شد ایران توانست دو مدال طلای سنگین وزن در دو رشته آزاد و فرنگی را به دست بیاورد؛ موضوعی که فراتر از ورزش باید مورد توجه و تحلیل قرار بگیرد.امیرحسین زارع و علی اکبر یوسفی قهرمان کشتی فوق سنگین وزن آزاد و فرنگی جهان امروز نماد زور و بازو و استقامت ایران در عرصه جهانی هستند. جالب آنکه ایران در حالی امپراطوری سنگین وزن جهان در ورزش مهم کشتی را در دست گرفته است که ورزش ایران نیز همانند عرصه سیاسی و اقتصادی بی تاثیر از تحریم ها و عملیات روانی کم سابقه خارجی در این سالها روبه رو نبوده است. جالب تر هم اینکه ایران در حالی بر یکی از بالاترین نماد زور و بازو جهانی تکیه زده که هم رهبری این موفقیت با مربیان دخلی بوده و هم مختصات این قهرمانی از مسیر تفکراتی همچون تکیه به درون، مدیریت جهادی مربیان داخلی، استقامت، خودباوری، اعتماد به نفس در برابر حریفان قدرتمند جهانی با دارا بودن کوهی از امکانات و پشتیانی، امیدواری به آینده، استفاده مطلوب از امکانات موجود کشور، جوانگرایی، اخلاق و مرام دینی و... گذشته است. 🔸🔸امروز افرادی همچون یزدانی ها، زارع ها، یوسفی ها و دیگر ورزشکاران قهرمان ایران، نه تنها نمادی از از روح استقامت و تاب آوری ملت ایران با وجود کم سابقه ترین دشمنی ها در طول تاریخ با یک ملت هستند بلکه نماد و نشانه ای از این هستند که ملت ایران با اصرار به یک مسیری گفتمانی مطلوب که این افراد را قهرمان کردند، در آینده ای نه چندان دور خواهند توانست بالاترین قله های جهان در عرصه های مختلف سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی دنیا را نیز فتح کنند. خوبست صاحب نظران و فعالین سیاسی و اقتصادی کشور این روزها به مسیر موفقیت این قهرمانان فوق سنگین کشور بیشتر فکر کنند و کشتی گرفتن با مشکلات و مسایل اساسی کشور را از این قهرمانان الگو بگیرند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ پنج گام ایران برای چارچوب امنیت شیعیان افغانستان ✔️ ایران چگونه باید خطوط قرمر امنیتی خود را با طالبان معتبر کند؟ ✍️ تکرار حادثه تلخ شهادت ده‌ها شیعه افغانستانی در فاصله کمتر از ده روز برای ایران که امنیت همه مردم افغانستان و همچنین شیعیان این کشور خط قرمز محسوب می شود، یک مساله راهبردی غیرقابل چشم‌پوشی است. اما ایران چه باید بکند؟ برای درک واقع گرایانه از حوادث تروریستی افغانستان و کسب محاسبات درست ابتدا باید به نکات ذیل توجه کرد: 🔻الف: حوادث تروریستی در هفته های اخیر در افغانستان تنها مربوط به شیعیان نبوده و حداقل یکی از مجالس مردمی یکی از مسئولین ارشد طالبان نیز مورد هدف عملیات انتحاری قرار گرفته است. 🔻ب: داعش اکثر حوادث ضدامنیتی اخیر در افغانستان را به عهده گرفته است. اما این کدام داعش است؟ داعشی های چینی، افغانی، طالبانی یا عربی؟! هرکدام از این گزینه ها یا ترکیبی از گزینه ها معادلات جدید امنیتی را خلق و به تبع مواجهه ایران و طالبان را نیز با موضوع را متفاوت خواهد کرد. 🔻ج: بازیگران ضدامنیتی بین المللی در افغانستان بسیار متعدد است و می تواند هرکدامشان به نوعی پشت پرده این حوادث باشند، از سرویس مرموز اطلاعاتی پاکستان تا افسران اطلاعاتی عربستان و امارات تا اسرائیل و آمریکا را می توان در این مدار ردیابی کرد و البته باید مواظب بود که در بازی های طراحی شده آنها نیز نباید گرفتار شد. بازی امنیتی که البته خط مشترکی دارد و آن اینکه همه این سرویس ها بدشان نمی آید ایران در یک فتنه ضدامنیتی مذهبی و قومی پرهزینه در مرزهای شرقی خود گرفتار شود. 👈با این وجود ایران چه باید کند؟! ایران در همین ابتدای سلسه حوادث ضدامنیتی باید خطوط قرمز امنیتی خود را برای طالبان معتبر کند. اما معتبرسازی خطوط امنیتی ایران در افغانستان برای طالبان چگونه باید باشد. 🔸گام اول؛ ایران جدای از اینکه عوامل حوادث اخیر تروریستی قندوز و قندهار، داخلی بوده یا خارجی، طالبان را در حال حاضر مسئول برقراری امنیت کل مردم افغانستان می داند. بنابراین معتبرسازی خطوط امنیتی ایران برای شیعیان افغانستان باید با فشارها و درخواست های صریح دیپلماتیک از خود طالبان شروع شود. موضوعی که آغاز شده ولی نمی تواند به این گزینه و این گام نخست محدود شود. 🔸گام دوم معتبرسازی؛ طالبان باید بداند برای برقراری امنیت شیعیان افغانستان زمان نامحدودی در اختیار ندارد و ایران نمی تواند عادی شدن تکرار حوادث ضدامنیتی علیه شیعیان را تحمل کند. 🔸گام سوم معتبرسازی؛ عملکرد امنیتی طالبان در افغانستان در دو حادثه اخیرتروریستی علیه شیعیان از شناسایی عوامل تا محاکمه آنها باید شفاف و بدون ابهام برای ایران باشد. 🔸گام چهارم معتبر سازی؛ طالبان باید بداند که دو حادثه اخیر تروریستی بخشی از شکل گیری رفتار جدید امنیتی ایران در برابر طالبان خواهد بود. 🔸گام پنجم معتبر سازی؛ طالبان باید برای همکاری های فراتر از وضعیت فعلی در حوادثی که به خطوط قرمر امنیتی ایران در این کشور مربوط می شود، خود را آماده کند. طالبان باید بداند و می داند که در حال حاضر به تنهایی نمی تواند امنیت افغانستان را برقرار کند و باید همکاری های امنیتی فراتری با ایران برای برقرای امنیت پایدار در افغانستان داشته باشد. به صلاح کل مردم افغانستان نیز نیست که اسیر طولانی مدت ضعف های امنیتی طالبان شود. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا همه وظیفه داریم راه را برای بازگشت روحانی فراهم کنیم؟! ✍️ این روزها حسن روحانی با کمک و البته بخوانید با تحریک برخی مشاورانش برای ورود مجدد به سپهر سیاسی ایران تحرکاتی داشته است. رئیس دولت تدبیر و امید که خودش هم می داند درباره وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم، کارنامه ای بر جا گذاشته که اگر در مقابل هر سیاستمدار ضعیفی در ایران نیز قرار بگیرد، مغلوب خواهد شد، تلاش می کند سیاست ورزی در عرصه سیاست خارجه و امنیت ملی را به عنوان دریچه ورود مجدد به عرصه سیاسی کشور انتخاب کند. 🔸اینکه چرا او زود برگشته، نشانه اضطراری است که در طیف وسیعی از اعتدالیون و اصلاح طلبان درباره آینده سیاسی این دو جریان وجود دارد. اما برخی اصلاح طلبان و مشاوران روحانی البته یک محاسبه پنهان دارند؛ آنها معتقدند که دولتی که رئیسی تحویل گرفته و مین گذاری های که دولت روحانی برای دولت سیزدهم در موضوعاتی همچون تحریم ها، اقتصاد، بودجه، مباحث ارزی، ارزش پول ملی، سیاست خارجه و .... گذاشته، آنقدر افتضاح است که امید داشته باشند که دولت رئیسی نتواند رضایت مردم را در معیشت و اقتصاد کسب کند. آنها در روزهای آخر عامدانه چند برابر سخت تر از شرایط عمومی دولت روحانی، دولت را تحویل رئیسی دادند و در گوشه ای به انتظار نشسته اند تا در جایگاه مدعی و منتقد دوباره برگردند. 🔸مشاوران شیخ دیپلمات، تصویر سازی هاشمی ثانی بودن، حسن روحانی را نیز در برنامه تبلیغاتی خود قرار داده اند. موضوعی که با چند مانع جدی راهبردی رو به رو هست. 🔻اولا روحانی هیچگاه به وزن سیاسی آیت الله هاشمی در سپهر سیاسی ایران دست نیافته است 🔻دوما هاشمی شانزده سال طول کشید تا بتواند خاطره های تلخ بخش های زیادی از مردم از شرایط اقتصادی دولتش را پنهان سازی کند و از فتنه 88 نیز به صورت جدی تصمیم گرفت که نشان بدهد که هاشمی انقلابی دهه شصت نیست و تغییرات زیادی در موضوعاتی همچون آزادی، مذاکره با آمریکا و ... داشته است. 🔻سوما؛ روحانی با کارنامه ای که از خود به جای گذاشته اعتبار و آبروی خود هاشمی رفسنجانی را نیز در این سالها را کاهش چشمگیری داده است 🔻چهارما؛ روحانی در واقع افکار هاشمی را در سیاست خارجه و اقتصاد دنبال کرد و شرایط کشور اینگونه شده که نباید می‌شد. در هر صورت هاشمی رفسنجانی این روزها برای کارگزاران، اعتدالیون جناح راست و فرزندانش نوستالژی شیرینی محسوب می شود نه برای جامعه ای که هشت سال از دولت نیابتی و فرزندان معنوی اش رنج کشیدند. 🔸با این وجود به نظر می رسد که علاوه بر جریان غرب گرا، اعتدالیون و اصلاح طلبان، جبهه ارزشی انقلاب نیز باید از بازگشت حسن روحانی استقبال کند؛ چه قطب مقابل و رقیبی بهتر از روحانی! او باید به عرصه سیاسی برگردد تا دوباره این حس خطر که ممکن هست به روزهای بی ثبات دولت روحانی برگردیم، در جامعه زنده شود. این حس خطر بی شک برای درک بیشتر اقدامات آیت رئیسی در برنامه‌های مثل سفرهای استانی، واکسیانسیون گسترده کرونا، اجرایی شدن ساخت یک میلیون مسکن در سال و ... به جامعه کمک بیشتری خواهد کرد. حسن روحانی باید فعال باشد تا در افکار عمومی تفاوت و قیاس رئیسی و روحانی روزانه انجام شود. 🔸🔸حسن روحانی باید برگردد تا جریان انقلابی بداند که همچنان وحدت باید در اولویت باشد و رقیب به خانه نمی خواهد برگردد و جریان غرب گرا قصد بازنشسته شدن از سیاست در ایران را ندارد. حسن روحانی و مدل تفکرات او و همفکرانش از بزرگترین تجربه ها و عبرت های جمهوری اسلامی هستند، انقلاب اسلامی به زنده ماندن این تجربه و عبرت برای ادامه مسیر نیاز دارد! *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آنچه از علی باقری و امیر عبداللهیان انتظار می‌رود ✔️نگاهی به عملکرد تیم سیاست خارجه رئیسی در بزنگاه دور جدید مذاکرات ✍️ جریان غربگرای داخلی با علم به اینکه به زودی ایران با چهره های جدید و انقلابی در عرصه مذاکرات رسمی هسته ای شروع به کار می کند، تلاش دارد که دولت رئیسی را در سیاست خارجه فاقد برنامه مشخص یا حتی دارای تناقض، کم کار و بی تفاوت درباره مذاکرات هسته ای و تحریم ها نشان بدهد. شرم آور است که روند تبلیغات جریان غرب گرا به گونه ای است که با تجمیع فشار داخلی و خارجی تلاش می کند که دولت رئیسی نتواند امتیازات بالاتر برجامی از دولت آمریکا کسب کند! این در حالیست که دولت رئیسی در همین فاصله کوتاه چهار پیام مهم تولید کرده است: 1️⃣ دولت جدید برنامه اقتصادی و معیشتی مردم را بی توجه به برجام و مذاکرات هسته ای دنبال می کند 2️⃣ تمایل و نیاز به مذاکره در ایران کمتر از آمریکا است. 3️⃣ ایران بر گرفتن امتیاز حقیقی از آمریکا اصرار دارد. 4️⃣ ایران برای ایجاد تغییراتی در موضوعات مورد بحث در مذاکرات تاکید دارد. 👈با این وجود تیم سیاست خارجه دولت رئیسی برای موفقیت باید دو گام مهم ذیل را بردارد: 🔸 گام اول؛ برخی از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده نمی توانند فاقد نقش در برابر عملیات روانی جریان غرب گرا در داخل باشد. این پذیرفتن نقش به این معنا نیست که تیم سیاست خارجه وارد حاشیه های سیاسی داخلی بشود بلکه این یک واقعیت است گاهی بیش از رسانه ها این دیپلمات های ارشد هستند که می توانند با رفتار و ادبیات خود در تنویر افکار عمومی موثرتر باشند. یا اساسا رفتار و ادبیات آنها است که می تواند زمینه و بستری برای ارسال پیام موثر به افکار عمومی در داخل را فرآهم کند. بنابراین دیپلمات های ارشد رئیسی علاوه بر رسانه های ارزشی باید پیشگام یادآوری موثر، هنرمندانه و مجدد به افکار عمومی درباره وافعیات برجام و مذاکراتی باشند که از دولت روحانی تحویل گرفته اند. گرچه دولت رئیسی تلاش می کند درباره آنچه از دولت روحانی تحویل گرفته، مواجهه اخلاقی داشته باشد ولی نباید اجازه بدهد که برخی در داخل دوباره درباره موضوعات مهم کشور دروغ به مردم تحویل بدهند. با این وجود در آستانه مذاکرات هسته ای به نظر می رسد که امثال امیر عبداللهیان و علی باقری در ارسال پیام موثر به داخل کشور روند کاملا موفق و منظمی نداشتند و به همین دلیل جریان غرب گرا دوباره فرصت های را برای حاشیه سازی و دادن آدرس های غلط به افکار عمومی و ایجاد شبهات پیدا کرده است. 🔸اما گام دوم نیز این است که تیم سیاست خارجه دولت رئیسی باید به افکار عمومی نشان دهد که چه تفاوتی با دولت روحانی در مذاکرات دارد. باید نشان بدهد که ایده مشخص مرکزی برای ادامه مذاکره دارد، استراتژی منسجم و کارآمدی درباره نحوه ادامه مذاکره با ۱+۴ دارد، چارچوب مذاکره مطلوب در شرایط فعلی را می داند و می تواند آن را تحمیل کند، از خواسته های خود در شروع و طول مذاکرات عقب نشینی نمی کند، ریزه کاری های نگارش یک متن خوب را می داند، بندهای غروب هسته‌ای و زمان‌بندی لغو قطعنامه‌های شورای امنیت را حفظ می کند و نهایت آنکه دولت رئیسی از دل دور جدید مذاکرات، باید رفع حقیقی تحریم ها و به خصوص تحریم های پسابرجام و راستی آزمایی تعهدات، بدست آوردن سود اقتصادی ملموس، مکانیسم پایبند ماندن دولت آمریکا به برجام و ... را به سرانجام حقیقی برساند. از سوی دیگر تیم سیاست خارجه دولت رئیسی همچنین نباید یادش برود که سه ماموریت راهبردی سیاسی و گفتمانی نیز دارد؛ 🔻الف: تیم مذاکره کننده هسته ای رئیسی باید نشان بدهد که غرب گرایان، مذاکره کنندگان خوبی نبوده و نخواهند بود. 🔻ب: تیم مذاکره کننده هسته‌ای رئیسی باید نشان بدهد که این جریان انقلابی است که در عرصه مذاکره سیاسی هم می تواند مانند عرصه نظامی و اطلاعاتی از آمریکا امتیاز واقعی بگیرد. 🔻ج: تیم مذاکره کننده هسته ای رئیسی باید با کارآمدی در مذاکرات، باقیمانده شبهات و غبارهای موجود بر اذهان افکار عمومی درباره سیاست خارجه مطلوب را برطرف کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
nf00779988-1.mp3
11.32M
✔️ چرا آمریکا برای شروع مذاکرات با دولت رئیسی اصرار دارد؟ ✔️ مذاکرات جدید با گروه غیرقابل اعتماد آمریکا و اروپا چگونه باید باشد؟ ✔️نقش اسرائیل در دور جدید مذاکرات هسته ای چیست؟ ⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با برنامه «گفتگوی سیاسی» رادیو 🔸 کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5