⭕️ دو خلاء بزرگ عملیات سایبری علیه جایگاههای سوخت
✔️چرا گام اول احیا پروژه جدید ناآرام سازی ایران شکست خورد؟
✍️ دیروز در حالی جایگاه های سوخت در بسیاری از نقاط ایران دچار مشکل شدند که در این عملیات سایبری چند نکته مهم امنیتی وجود دارد.
1️⃣ ایران سالهاست که در معرض جنگ پیشرفته سایبری قرار دارد و این جنگ تحمیلی، البته بدون فایده نیز نبوده و ایران در این عرصه اجبارا یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا شده و از چند سال قبل دیگر صرفا مدافع نیز نیست. همچنانکه صهونیست ها و آمریکایی ها در بالاترین سطح، توان سایبری ایران را تایید کرده اند و همواره از عملیات های بزرگ سایبری ایران علیه منافع خود سخن گفته اند.
2️⃣ در سالهای اخیر آمریکایی ها و صهیونیست ها که از گزینه جنگ رودرو و تبعات فوق سنگین آن، گریزان هستند، گزینه های دیگر را تقویت کرده و ترکیبی از تحریم، عملیات های اطلاعاتی و جنگ سایبری را در بالاترین سطح اجرایی کرده اند. در حوزه تحریم ها بارها مقامات آمریکایی گفته اند که بزرگترین تحریم طول تاریخ را علیه ایران اجرا کرده اند و عملیات اطلاعاتی نیز در ترور چهره های برجسته نظامی و دانشمندان هسته ای و خرابکاری در حوزه تاسیسات هسته و برخی تحرکات دیگر در نقاط حساس علمی و امنیتی کشور نیز مصادیقی از فعال بودن کم سابقه این گزینه علیه ایران است. در این میان جنگ سایبری نیز در این سالها به شدت فعال شده و ده ها عملیات کوچک و بزرگ نیز انجام شده که البته همانند دها طراحی های گفته شده دیگر بسیاری با شکست روبه رو شده و قاعدتا به لحاظ ملاحظات امنیتی، مردم نیز از آن چندان باخبر نشده اند. بنابراین جنگ سایبری علیه ایران یک واقعیت است و نمی توان آن را انکار کرد و بلکه باید نگاه واقع بینانه به آن داشت و آن را به عنوان یک واقعیت دیگر از عمق دشمنی غربی ها و صهیونیست ها پذیرفت. همچنانکه مردم بسیاری از کشورهای غربی، آمریکایی و صهیونیستی نیز جنگ سایبری علیه خود را در این سالها تجربه کرده و به عنوان یک واقعیت در دنیای جنگ های جدید امروز پذیرفته اند.
3️⃣ عملیات سایبری دیروز علیه ایران با محوریت جایگاه های سوخت یکی از واقعیت های بود که اتفاق افتاد و باید آن را واقعی تحلیل کرد. این عملیات در ظاهر یک عملیات موفقیت چند ساعته سایبری ارزیابی می شود ولی در رسیدن به اهداف اصلی خود کاملا شکست خورده محسوب می شود. این عملیات قرار بود که در آستانه سالگرد اعتراضات آبان کشور را وارد یک شوک بزرگ اعتراضی و ضد امنیتی کند ولی نشد آنطور که باید اتفاق میافتاد. به همین دلیل است که عاموس یادلین رئیس سابق دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی طی توییتی نتایج حمله سایبری به پمپ بنزین ها را زیر سوال برده است و گفته است که آیا این ضربه رفتار منطقه ای ایران را تغییر داد یا منجر به آشوب شد؟!
4️⃣ سرویس های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی محاسبه شان این است که موضوع بنزین تبدیل به یک زیرساخت عملیات اطلاعاتی مناسب علیه ایران تبدیل شده است. اما چرا هدف گذاری شعله ور کردن و احیا اعتراضات و اغتشاشات دیروز اتفاق نیافتاد؟! ریشه اعتراضات آبان 98 ظاهری بنزینی داشت ولی در واقع ریشه در عمق نارضایتی افکار عمومی از دولت روحانی و ایجاد احساس بی صداقتی عمیق مردم در نوع اجرایی شدن طرح افزایش قیمت بزنین از طرف مسئولان در آن زمان بود. عدم وجود این دو مولفه در عملیات سایبری دیروز خلا بزرگی ایجاد کرد. جریان ضدانقلاب و سرویس های اطلاعاتی تلاش زیادی در چند هفته گذشته انجام دادند که مردم با یک یاس زودهنگام از دولت رئیسی مواجه شوند ولی موفق نشدند. برای فعال کردن مولفه دیگر نیز تلاش کردند که دیروز همزمان با از کار افتادن جایگاه های سوخت، شایعه گرانی مجدد بنزین را در کشور به صورت گسترده منتشر کنند که با اطلاع رسانی به موقع و تدابیر رسانه ای درست این عملیات روانی راه به جایی نبرد. در هر صورت گام اول احیا دوباره اعتراضات و اغتشاشات در ایران ناقص اجرا شد، ولی این طمع همچنان در سرویس های اطلاعاتی غربی، آمریکایی و صهیونیستی به صورت جدی وجود دارد که با کمک جریان غرب گرای داخلی و ضدانقلاب خارجی، در کمین غفلت و حاشیه ها و همچنین در انتظار عدم موفقیت برنامه های اقتصادی و معیتشی مسئولین دولت سیزدهم و به ثمر رسیدن پروژه رسانهای و امنیتی ناامید سازی مردم باشند تا بستر احیا ناآرامی سازی در کشور را دوباره آغاز کنند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ الزامات موفقیت رویکرد خبری جدید صدا و سیما
✔️ نگاهی به اتفاقات خبری جدید در تلویزیون
👈 این روزها برخی اقدامات صداوسیما در مواجه با موضوعاتی همچون اطلاع رسانی درباره حمله سایبری به جایگاه های سوخت، انتصاب خبرساز دکتر زاکانی و انتشار فیلمی از حجت الاسلام علی اکبری درباره نوع ورود به مصادیق فساد در نماز جمعه با استقبال و تقدیر بسیاری از فعالان رسانه ای و مجازی روبه رو شده است.
🔻الف: داشتن صداوسیمایی که در صف اول مرجعیت خبری و اثرگذاری و هدایت افکار عمومی و ایضا عدالتخواهی باشد، برای همه کسانی که دغدغه و نگرانی های درباره هجمه کم سابقه تبلیغاتی دشمن در این ده سال اخیر به جمهوری اسلامی را دارند، آرزو و یک مطالبه انقلابی است.
🔻ب: باید به عزم و رویکرد جدید صورت گرفته شده در صداوسیما، فرصت و حتی حق اشتباه کردن را هم داد. رسانه ملی برای تغییر رویکرد نیاز به جسارت های دارد و حمایت های افکار عمومی از این جسارت ها دلگرمی برای مدیران جدید خواهد بود.
🔻ج: این روزها به صورت خاص رویکردهای عدالتخواهی در خبر و رویدادهای سیاسی، برجسته تر از دیگر حوزه های مورد ماموریت صداوسیما به چشم می آید. اما در همین مقطع کوتاه نکاتی نیز دیده می شود که لازم است برای کمک به مدیریت جدید صداوسیما به آن پرداخته شود.
1️⃣ رویکرد عدالتخواهانه در خبررسانی و واحدهای خبری بسیار مهم است ولی تحول انقلابی در صداوسیما به این مساله خلاصه نمی شود. صداوسیما باید در سریال سازی، موضوعاتی همچون سرگرمی، تقویت شبکه های استانی و ... هم رویکردهای انقلابی پیش بگیرد و اقدامات خبری روزمره که بار نمایشی و اثر روانی آن پرجاذبه تر ولی سطحی تر و زودگذر است، بر موضوعات بسیار مهم و زیربنایی دیگر نباید سایه غفلت بیاندازد.
2️⃣ در همین فاصله کوتاه برخی عدالتخواهیهای خبری صدا و سیما خالی از اشتباه نبوده است! صداوسیما در حالی فیلم تقطیع شده رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه را درباره نحوه مواجه ائمه جمعه با موضوع فساد منتشر کرده که انتشار فیلم کامل اظهارات علی اکبری اعتبار و درستی گزارش منتشر شده صدا و سیما را زیر سوال برده است! یا در قضیه انتقاد به دکتر زاکانی در خبر انتصاب دامادش گرچه روح مطالبه گری و انتقاد آن مورد تقدیر و تحسین است ولی آنچه از دید صداوسیما پنهان ماند این بود که در متن این بخشنامه آمده است " جذب و بکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از ( تمام وقت، نیمه وقت و پاره وقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاورهای، حق الزحمه ای، ساعتی و پروژه ای و ... حتی انجام خدمت به طور رایگان یا افتخاری ) ممنوع بوده و بر حسب ضرورت هر نوع درخواست می بایست با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی حوزه معاونت برنامه ریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورا اقدام شود." بنابراین عملا صداوسیما با نادیده گرفتن بخش دوم این بخشنامه زاکانی را به تصمیم خلاف بخشنامه خود محکوم کرد! منظور آنکه صداوسیما در رویکرد جدید و درستش نباید پایه خبری خود را بر استدلال های غلط، ناقص و بدون تحقیق و تامل و ذوق زدگی عجولانه در انتخاب سوژه های سیاسی بذارد، چون تکرار این نوع اشتباهات محتوایی در فاصله کوتاهی اعتبار و اثرگذاری رویکرد جدید خود صداوسیما را زیر سوال خواهد برد.
3️⃣ بالاتر از اشتباهات فاحش که سبب بی انصافی هایی نیز در دو موضوع خبری انتصاب شهردار تهران و دیدگاه تقطیع شده رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه درباره فساد شد، توجه به عدالت سیاسی از الزامات موفقیت رویکرد جدید صداوسیما است. صداوسیما با پرداخت به موضوع دکتر زاکانی و حجت الاسلام علی اکبری می خواهد نشان بدهد که جناح سیاسی با تابلوی انقلابی گری و اصولگرایی را نیز نقد خواهد کرد و نگاه عدالتخواهانه و بی طرف به جناحین سیاسی کشور دارد. اما عدالت سیاسی دقیق تر این است که فراتر از اصولگرایی و اصلاح طلبی باید عدالت سیاسی را در میان حتی گروه های درون انقلابی نیز رعایت کرد. به عنوان نمونه در همین فاصله کوتاه اخباری از انتصابات فامیلی توسط برخی مسئولین در برخی نهادها پخش شده و صداوسیما هنوز واکنشی نشان نداده است. یا به صورت مشخص تر این روزها یکی از گروه های سیاسی و یا برخی مدعیان پر سروصدا و پرحاشیه عدالتخواهی احساس نزدیکی و حمایت گسترده ای از آقای جبلی رئیس جدید صداوسیما در فضای مجازی دارند. آیا صدا وسیما اشتباهات این طیف های سیاسی اتقاقا پراشتباه را که خود را همراهان و حامیان جدید آقای جبلی معرفی می کنند، هم به زودی مورد نقد قرار خواهد داد؟! آقای جبلی نباید اجازه بدهد که رویکرد جدید و مورد تقدیر صداوسیما با شبهات سیاسی و گره خوردنش با برخی سلیقه های سیاسی محدود و عدالتخواهان پرغلط در افکار عمومی، ارزش و تاثیرگذاری استراتژیک خود را از دست بدهد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ امام جمعه مطلوب در مبارزه با فساد چه کسی است؟
✔️ دعوای انحرافی عدالتخواهان تندرو با محافظه کاران کندرو
🔻اظهارات اخیر پخش شده از حجت الاسلام علی اکبری درباره نحوه مواجهه ائمه جمعه با موضوع فساد، انبوهی از دغدغه داران برای حوزه عدالت در جمهوری اسلامی را وادار به واکنش کرده و بازار مباحث تحلیلی درباره چگونگی عدالتخواهی را گرم کرده است. در این میان یکبار دیگر ناخواسته فضا به سمت دعوای انحرافی «عدالتخواهان تندرو» و «محافظه کاران کندرو» رفته و فضا را برای گفتن و شنیدن الگوی مطلوب عدالتخواهی تنگ کرده است.
🔻اما واقعیت این است که «عدالتخواهان تندرو» و «محافظه کاران کندرو« لبه دو قیچی هستند. هر دو طیف چه معمم باشند یا غیر معمم، امام جمعه باشند یا فعال رسانه ای، فعال سیاسی باشند یا دانشجویی، و ... فرقی ندارد، در هر صورت به نظام اسلامی کمکی نمی کنند. اولی با تندروی خود را سوپر انقلابی معرفی می کند و دومی با کندروی خود را انقلابی عاقل اعلام می کند. این در حالیست که محافظه کاران سبب رشد عدالتخواهان تندرو می شوند و عدالتخواهان تندرو نیز سبب ماندگاری محافظه کاران در مسئولیت های خود می شوند.
👈به نظر می رسد که گزاره های ذیل به سادگی نشان می دهد که «عدالتخواهان تندرو» و «محافظه کاران کندرو» دو روی یک سکه هستند و هر دو به نفع انقلاب اسلامی عمل نمی کنند.
🔸 عدالتخواه تندرو می خواهد مصلحت و حکمت را از ائمه جمعه بگیرد و محافظه کار کندرو می خواهد عدالتخواهی را در ستاد ائمه جمعه تعطیل کند.
🔸 اولی می خواهد شان و ماموریت ائمه جمه را در حد یک مچ گیر و افشاگر رسانه ای پایین بیاورد و دومی می خواهد شان امام جمعه را در حد یک مسئول و مصلح خنثی پایین بیاورد.
🔸 اولی جامعه را به بی نظمی می کشاند و دومی جامعه را راکد می کند.
🔸 اولی در مبارزه با فساد پوپولیستی عمل می کند و دومی در مبارزه با فساد اسیر خواص شده است.
🔸 اولی اکثریت مسئولین و چهره های سیاسی را فاسد می داند و دومی وجود فساد در این اقشار را انکار می کند.
🔸 اولی فساد را بی ملاحظه مطرح می کند و دومی فساد را با ملاحظه! مطرح نمی کند.
🔸اولی فساد را فقط در حد مصادیق و چند شخص فریاد می زند و دومی آنقدر کلی می گوید که در انتها مصداقی در فساد پیدا نمی شود.
🔸اولی پیش از قوه قضاییه حکم صادر می کند و دومی بعد از صدور حکم هم حاضر به سخن گفتن نیست.
🔸اولی فراتر از وظایف هر نهاد و جایگاهی درباره فساد اقدام می کند و دومی اندازه یک شهروند معمولی هم برای خود تکلیفی در قبال فساد نمی بیند.
🔸اولی در عمل و گاه مباحث نظری عدالت ناخواسته به سمت مکاتب سوسیالیستی می رود و دومی به سمت مکاتب لیبرالیستی رهسپار می شود.
🔸اولی با هر اطلاعات دم دستی عملیات می کند و دومی با ده ها پرونده و سند تکان نمی خورد.
🔸اولی در مبارزه با فساد تولید ناامیدی می کند و دومی با بی تفاوتی در مبارزه با فساد تولید ناامیدی می کند.
🔸اولی فراتر از قانون عمل می کند و دومی به اندازه قانون هم حاضر به مبارزه با فساد نیست.
🔸اولی فساد را فقط در رسانه ها مطرح می کند و دومی سطح مبارزه با فساد را به موضوع درگوشی تبدیل می کند.
🔸اولی فساد را بدون ملاحظه پازل دشمن مطرح می کند و دومی با توجیه وجود دشمن خارجی با فساد مبارزه نمی کند!
🔸اولی فساد را محل تسویه حساب سیاسی می کند و دومی مبارزه با فساد را سیاسی کاری می داند.
🔸اولی فساد را به گونه ای مطرح می کند که خروجی اش تضعیف نظام می شود و دومی با مبارزه نکردن با مفاسد، انقلاب اسلامی را در فرآیند تدریجی ضعف قرار می دهد.
🔸اولی در مبارزه با فساد جلوتر از امام جامعه حرکت می کند و دومی در مبارزه با فساد کندتر از امام جامعه عمل می کند.
🔹🔹خلاصه آنکه هردو طیف مورد دلخواه اصلاح طلبان تندرو، غرب گرایان داخلی و ضدانقلاب خارج نشین هستند. اما امام جمعه مطلوب در مبارزه با فساد چه ویژگی های دارد؟ جواب این است که با تمسک به ضرب المثل معروف «ادب از که آموختی از بی ادبان!» می توان به گزاره های گفته شده نگریست و آداب مطلوب یک مبارزه درست با فساد را دریافت کرد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا سپاه می تواند اراده خود را به آمریکا تحمیل کند؟
✔️ نگاهی به پیروزی سپاه در جنگ نیمروزه دریایی با آمریکا
✍️ تقابل شش ساعته دریایی سپاه با ارتش تروریستی آمریکا برای بازپس گیری محموله نفتی سرقت شده در روز دوم آبان 1400 در یک شرایط جنگی صورت گرفت و عملا می توان از آن به عنوان جنگ نیمروزه ایران و آمریکا یاد کرد.
1️⃣ میزان توان نظامی که آمریکایی ها برای بازپس گیری نفکتش در دریای عمان طی دو مرحله به صحنه آوردند، نشان می دهد که آنها برای ماموریت واقعی جنگی به میدان فرستاده شده و در یک صحنه حقیقی جنگی مجبور به عقب نشینی شدند.
2️⃣ سردار سلامی فرمانده کل سپاه در سخنرانی های متعددی بر این موضوع تاکید کرده که سپاه پاسداران سالهاست شکست دادن نظامی آمریکا را تمرین می کند. رویداد دریایی اخیر نشانهای از وجود نقشه های عملیاتی کارآمد در ایران برای پیروزی های نظامی بزرگ علیه ارتش آمریکا در منطقه است.
3️⃣ واقعیت این است که حوادثی همچون منهدم کردن گلوبال هاوک، موشک باران عین الاسد، توقیف نفتکش انگلیس، ارسال مقتدرانه نفتکش های نفتی ایران به لبنان و اینک بازپس گیری محموله نفتی ایران از دست نیروهای دریایی آمریکا، در حال ایجاد محاسبات راهبردی جدیدی در منطقه و جهان است. این حوادث به ظاهر چند ساعته در حال شکل دهی آینده نظم جدید منطقه در خلیج فارس است. سپاه در تقابل دریایی اخیر با آمریکا وقتی در حال فراری دادن ناوهای سنگین وزن نظامی آمریکا از دریای عمان بود در اصل یک تصویر راهبردی را نیز به نمایش گذاشت؛ تصویر ابر قدرتی که در ذیل راهبرد انتقام سخت ایران، ناوهای آن محکوم به فرار کردن از خلیج فارس خواهند شد.
4️⃣ مدت هاست که صحنه هماوردی ایران و آمریکا تبدیل به جنگ اراده ها شده است. سپاه در این تقابل چند ساعته نشان داد که اراده عمیقی برای تحمیل اراده جنگی خود به آمریکا دارد و در ارتش آمریکا نیز زمینه پذیرفتن این اراده وجود دارد. رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت سال ۹۸ در نوع مواجه و برخورد ایران و آمریکا در دیدار مسئولان نظام اظهار داشتند: «جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفهشان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفهشان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت نبودیم، الان هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد ارادهها است؛ این رویارویی، رویارویی ارادهها است؛ و ارادهی ما از آنها قویتر است. ما علاوهی بر ارادهی قوی، توکّل به خدا را هم داریم. و ارادهی ما از آنها قویتر است.» سپاه در رویداد دریایی اخیر به خوبی این جملات رهبر معظم انقلاب را معنا کرد. جالب آنکه سپاه بدون شلیک یک گلوله توانست اراده خود را بر اراده آمریکا تحمیل کند.
5️⃣ روح شهید حاج قاسم سلیمانی، حسن طهرانی مقدم و حاج محمد ناظری شاد. این شهداء در طول زندگی خود نشان دادند که با اراده های پولادین می توان شکست های واقعی به آمریکا تحمیل کرد. تا وجود چنین شهدای در سپاه پاسداران الهام بخش اراده های بزرگ باشد، در جنگ اراده ها این ایران است که همواره بر آمریکا پیروز خواهد شد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ دیپلماسی به موقع سردار قاآنی درباره حادثه مشکوک ترور الکاظمی
✔️ فرمانده سپاه قدس در بغداد چه میکند؟
✍️ عملیات مشکوک حمله پهپادی به خانه مصطفی الکاظمی در منطقه سبز بغداد در حالی صورت گرفت که هدف طراحی این اقدام خیلی روشن بود. این اقدام مشکوک هدفی جز امنیتی کردن فضای عراق و زمینه ای برای تولید فشار سیاسی و امنیتی علیه گروه های مقاومت و حشد الشعبی به دنبال ندارد و تلاش می شود که روند پیگیری برخی اعتراضات به انتخابات عراق را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
آمریکایی ها بلافاصله رایزنی هایی را صورت دادند که بخشی از روند تحقیقات عملیات علیه نخست وزیر عراق باشند. موضوعی که خیلی طبیعی است با چه هدفی دنبال می شود و بی شک یکی از اهداف سفر سردار قاآنی جلوگیری از چنین سوءاستفاده هایی خواهد بود.
آمریکایی ها پس از ناکامی های اولیه در مرحله شریک کردن خود در روند تحقیقاتی حمله به اقامتگاه نخست وزیر عراق، بلافاصله تلاش کردند که در یک عملیات هماهنگ رسانه ای، نیروهای نزدیک به ایران را مسئول این عملیات معرفی کنند. همچنانکه «جان کربی» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در همان ساعات اولیه ماجرا که خود نیز اعتراف به کم اطلاعی از چگونگی حادثه بغداد داشت، اظهار کرد: تعدادی از گروههای داخل عراق که حامی ایران هستند، توانایی چنین حملاتی دارند!
اما در فاصله کوتاهی، خبر سفر غیر منتظره سردار قاآنی به عراق نشان داد که ایران ابعاد ایجاد فتنه در عراق را بسیار جدی گرفته و می خواهد در نطفه آن را خفه کند.
با این وجود از همان مقدار اندک خبری که از جزئیات سفر سردار قاآنی به عراق منتشر شده می توان فهمید که سردار قاآنی چه اقدامات مهمی را در همین فاصله کوتاه انجام داده است.
هنوز چند ساعتی از خبر سفر سردار قاآنی به بغداد نگذشته است که رسانه ها از توافقات پنجگانه بسیار مهم در نشست نخستوزیر و رئیسجمهور عراق با هیأت هماهنگی شیعیان خبر دادند.
چارچوب این توافق نشان می دهد که علی رغم جو روانی که تلاش شد بعد از عملیات مشکوک ترور مصطفی الکاظمی در عراق ایجاد شود، گروه های شیعه عراق با یک تدبیر به موقع گرد هم جمع شده و حتی توافقاتی را برای کاهش تنش های امنیتی و رسانه ای و گام های عملیاتی برای حفظ وحدت در عراق داشته اند. جالب آنکه بحث اعتراضات انتخاباتی برخی گروه های مقاومت نیز نه تنها دچار انفعال نشده بلکه تاکید شده است که مجازات عوامل برخورد امنیتی با معترضین انتخابات اقدام و چارچوب نحوه به نتیجه رسیدن قانونی اعتراض به انتخابات نیز تعیین شده و دولت الکاظمی موظف شده است که به گروه های معترض انتخابات پاسخ اطمینان بخش بدهد و تعیین تکلیف نهایی انتخابات و خروجی سیاسی آن نیز با حضور گروه های مقاومت انجام بپذیرد.
آمریکایی ها برای ایجاد فتنه در عراق در آستانه تشکیل دولت جدید همچنان فعال هستند ولی به نظر می رسد که فرمانده سپاه قدس در مرحله اول مواجهه با طراحی جدید آمریکایی ها در بغداد قدم مهم و به موقعی را برداشته است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ دلایل زلزله اطلاعاتی در موساد چیست؟
✍️ استعفای چند تن از مسئولان ارشد سازمان موساد که درجه ژنرالی دارند و از اصلی ترین چهره های این سازمان محسوب می شدند، گمانه هایی را تقویت کرده که قابل توجه است.
1️⃣ فرضیه اول این است که نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از به دست گرفتن سکان نخست وزیری تلاش دارد که راهبردهای امنیتی نتانیاهو را به کلی با دگرگونی رو به رو کند. دلیل عمده نفتالی بنت نیز این است که اعتقاد دارد موساد تحت سیاست های نتانیاهو در مواجهه با ایران طی پانزده سال اخیر نه تنها به صورت راهبردی موفق نبوده بلکه خود این رژیم را دچار بحران امنیتی کرده است.
2️⃣ مساله بعدی که شواهد آن کم هم نیست، از یک اختلاف قدیمی در موساد حکایت می کند. تغییرات ساختاری در واقع یک نوع تسویه امنیتی در رژیم صهیونیستی محسوب می شود. واقعیت این است افرادی که در حال حاضر مجبور به استعفا شده اند، سالهاست بخش مهمی از مدیریت موساد و تعیین ماموریت های آن را در سیطره خود داشته اند و اینک با محدود شدن حوزه مدیریتی شان، عملا مجبور به کناره گیری شده اند. گفته می شود که شمار دیگری از مقامات این دستگاه جاسوسی نیز طی روزهای آتی در اعتراض به تغییرات و تعطیلی برخی از بخشهای موساد و باز شدن بخشهای جدید و تقویت برخی دیگر از بخشها استعفا خواهند کرد که به منزله یک تسویه حساب بزرگ خواهد بود. با این وجود حتی اگر این تغییرات را حاصل تسویه حساب درون سازمانی موساد هم ندانیم، ولی گسترش اختلاف در هسته های پنهان مدیریت موساد زین پس، کاملا حقیقی خواهد بود.
3️⃣ اما یک احتمال قوی تر این است که عمق هک های سایبری اخیر و شناسایی صدها افسر نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر از چیزی است که تاکنون به صورت قطره چکانی در حال انتشار است. یعنی موساد برای ادامه حیات نیازمند یک نوسازی مجدد شده و با وضعیت فعلی، برخی از افسران ارشد اطلاعاتی فعلی که حتی تصاویر خانوادگی آن نیز در دست مخالفان رژیم صهیونیستی قرار دارد، دیگر کاری پیش نخواهد برد.
4️⃣ حملات اخیر سایبری همانند ضربات گروه هکری عصای موسی (Moses Staff) به دستگاه های نظامی و امنیتی اسرائیل که بخشی از اخبار این حملات در فضای مجازی در حال انتشار است، ضعف موساد در حوزه فناوری را به خوبی نمایان کرده و به همین دلیل موساد باید به سمت تقویت حوزه فناوری خود برود. در گزارشات منتشر بین المللی نیز آمده است «بارنیا» احساس میکند که موساد در هر چیزی که به فناوری مربوط میشود، در مقایسه با سایر دستگاههای اطلاعاتی جهان عقب است. نکته قابل تامل نیز این است که بارنیا در حالی حوزه کاری سنتی و نیروی انسانی محور را در حال جابجایی با فناوری های جدید است که برآوردها نشان می دهد که اتفاقا حوزه فناوری بیش از هر زمانی می تواند پاشنه آشیل موساد شود.
5️⃣ نفتالی بنت، نخست وزیر جدید اسرائیل از مدتی قبل استراتژی «هزاران جراحت» را در مواجهه با ایران رونمایی کرد که بر اساس آن ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک ترکیب شده نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود. تغییرات اخیر در موساد که در این تغییرات به خصوص بخش فناوری و عملیات تقویت خواهند شد حاکی از این است که سیستم موساد ذیل این راهبرد در حال نوسازی است.
6️⃣ زلزله اطلاعاتی صورت گرفته شده در موساد در حالی است که در هفته های اخیر سازمان سیا نیز پس از دریافت برخی ضربات سنگین اطلاعاتی از ایران مجبور به جابجایی مدیریتی شده است. دور از ذهن نیست که بسیاری در جهان، ایران را متغییر اصلی این تغییرات اجباری می دانند. ایتامار آیچنر خبرنگار بخش سیاسی وبگاه «وای نت»، طی گزارشی نوشت: «بارنیا از زمان تصدی پست [جدید] یک تغییر استراتژیک در کار این سازمان را هدایت کرد که ثابت میکند موساد به ویژه در مواجهه با تهدید ایران دچار رکود نیست». در ادامه این گزارش به نقل از منابع آگاه موساد نوشت که دلیل اصلی استعفای مقامات موساد، ایجاد همین تغییرات است و اگر این تغییرات نبود، موساد نوک حمله سرویسهای اطلاعاتی را در سراسر جهان از دست میداد.
روندهای گفته شده بالا نشان می دهد که سیر تقابل با نهادهای اطلاعاتی ایران برای طرف صهیونیستی و آمریکایی به دریافت ضربات معمول محدود نشده و آثار این تقابل به ضربات راهبردی تبدیل شده است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ اردشیر زاهدی و حقایقی درباره ایران امروز
✔️ ریشه اظهارات متفاوت داماد شاه چه بود؟
✍️ بسیاری از کاربران فضای مجازی با بازخوانی برخی مواضع سیاسی منصفانه اردشیر زاهدی به خبر وفاتش واکنش نشان دادند. زاهدی به خاطر سوابق خود و پدرش و سالها خدمت در دوره پهلوی، شخصیت و کارنامه ای درخشانی نداشت ولی برخی اظهارات سالهای اخیر او نمایان کننده، حقایقی مهم درباره ایران امروز است.
1️⃣ یکی از نقاط عطف در زندگی سیاسی اردشیر زاهدی اعتراض او به تحریم های آمریکا و دفاع از اقدامات هسته ای ایران بود. اردشیر زاهدی نشان داد نوع مواجه با تحریم های آمریکا به علت ذات ظالمانه، ضدایرانی و ضدمردمی آن به معیاری تبدیل شده است که با هر نوع سلیقه سیاسی ولو سلطنت طلبی هم باشد، سبب نمی شود که به عنوان یک ایرانی با این تحریم ها مخالف نباشیم. دلیل اصلی نیز این است که ذات تحریم های که در این سالها علیه ایران اعمال شده، فراتر از تقابل با جمهوری اسلامی بود و در درون خود مستقیما با ایران و ایرانی دشمنی دارد و به کمتر از تضعیف و تجزیه ایران فکر نمی کند. واقعیت این است که امروز هر کس در برابر تحریم های ظالمانه آمریکا اعتراض و یا اقدامی می کند، در اصل دارد از ایران و ایرانی دفاع می کند و سخنی اغراق آمیز نیست که اعتراض و مقابله با اقدامات ظالمانه آمریکایی ها در واقع ماموریت ملی ایرانیان در این دوره از تاریخ کشورشان است. در نقطه مقابل همین نگاه و فهم موضوع توسط اردشیر زاهدی، بسیاری از اپوزسیون خارجی و حتی بسیاری از فعالین فتنه قرار گرفتند که تلاش بی شرمانه آنها برای افزایش تحریم ها و یا همکاری و زمینه سازی تحریمهای بیشتر ایران توسط آمریکا، آنها را از چشم مردم انداخت.
2️⃣ یکی از خبرسازترین اظهارات اردشیر زاهدی تمجید وی از سردار سلیمانی بود که او را سرباز وطن نامید و از حضور ایران در سوریه دفاع کرد. اردشیر زاهدی علاوه بر اینکه فرزند یک نظامی باسابقه بود، خودش مستقیما در جریان گفتگوها برای جدا کردن بحرین از ایران حاضر بوده و سالها سابقه دیپلماتیک و سابقه حضور در جایگاه ریاست وزارت خارجه و سفارت ایران در آمریکا را داشته است. او به سادگی فهم می کرد که حضور ایران در سوریه و عراق و دیگر مناطق خاورمیانه تنها به مباحث ایدئولوژیک بر نمی گردد و پای منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی ایران نیز وسط است. زاهدی از همین دریچه سرادر سلیمانی را سرباز ایران می دانست. این زاویه دید نیز به خوبی نمایان می کند که اصلی ترین نقاط سیاست خارجه ایران در این سالها منجمله مبارزه با داعش و حضور در سوریه و عراق که اتفاقا مورد اعتراض اصلی آمریکا و جریان غرب گرای داخلی بود؛ چگونه با منافع ملی و دفاع از ایران منطبق بوده است.
3️⃣ در فرامتن برخی اظهارات متفاوت داماد شاه در توبیخ اپوزسیون، اعتراض به تحریم های آمریکا، تحسین و تایید پیشرفت های هسته ای، علمی و نظامی ایران، اعتراف به شکست آمریکا و متحدینش از ایران و ... یک حقیقت وجود دارد که اردشیر زاهدی نه انقلابی شد و نه دست از سلطنت طلبی برداشت، بلکه دور از حب و بغض های سیاسی تنها توانسته بود مقداری از قدرت جمهوری اسلامی و واقعیات امروز فی مابین ایران و آمریکا و غرب را درک کند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ شهردار تهران چرا درباره فساد کرسنت سخن گفت؟
✔️ تکجملهای که آب ریختن به لانه مورچگان شد!
✍️ نام علیرضا زاکانی با افشاگری از پرونده فساد بزرگ کرسنت گره خورده است. او بیش از یک دهه از زندگی سیاسی خود را پای افشا و محاکمه عاملان این خیانت بزرگ گذاشته است. زاکانی در دوران نمایندگی خود پرونده های فساد و تخلف سیاسی بزرگی از جناح راست و چپ و از وزیر تا برادر رئیس جمهور و از دادستان تهران تا وزیر اطلاعات به سرانجام رسانده است. در این میان پرونده کرسنت یکی از پرونده ها باز برای او محسوب می شود که این روزها با همت قوه قضاییه، نهادهای امنیتی و نمایندگان مجلس به فینال خود نزدیک می شود.
🔸اما پرونده کرسنت با مافیاهای سیاسی و اقتصادی بزرگی در سپهر سیاسی ایران گره خورده است و اسامی افرادی همچون مهدی هاشمی رفسنجانی و بیژن زنگنه در آن به وضوح به چشم می خورد. به این اسامی، نام دو رئیس جمهور یعنی محمد خاتمی و حسن روحانی را نیز باید اضافه کرد که هر کدام دورانی از سرگذشت این پرونده در زمان ریاست جمهوری آنها رقم خورده است. به همین دلیل پرونده کرسنت فراتر از زاکانی برای جمهوری اسلامی نیز جنبه حیثیتی پیدا کرده و باید این لکه سیا را از دامن پاک خود دور کند.
🔸این روزها بیژن زنگنه و رسانه های وابسته و حامی اصلاحات و دولت حسن روحانی تلاش می کنند، در مسیر رسیدگی قضایی به این پرونده خلل ایجاد کنند. این جریانات حمله به شهردار تهران را که بخش اعظمی از سرنوشت این روزهای پرونده کرسنت را از چشم او می بینند، مورد هجمه مجدد قرار دادند. شهردار تهران چند روز قبل تنها یک جمله کوتاه درباره کرسنت گفت: «جمهوری اسلامی تکلیفش را با مقصران خسارت کرسنت مشخص کند». همین تک جمله کفایت می کرد که جریان رسانه ای اصلاحات و اعتدال که پدرخوانده هایشان سالها سابقه حضور در مسئولیت های کلان و عدم اقدام موثر در مسائلی همچون آلودگی هوا و ترافیک پایتخت را در کارنامه داردند، از عدم حل این مشکلات در فاصله تنها چند هفته از دوران جدید مدیریت شهری در رسانه های خود انتقاد کنند! حمله با محور آلودگی هوا و ترافیک و مترو در واقع رمز حاشیه سازی برای روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ کرسنت است. اما واقعیت این است که آنها از سخن گفتن زاکانی میترسند و می دانند او هر سخنش می تواند روند نحوه رسیدگی به این پرونده را تحت تاثیر قرار دهد.
🔸در این میان برخی نیز از این نکته غافل هستند که پرونده کرسنت آنقدر برای جمهوری اسلامی حیثیتی شده است که اظهارات شهردار تهران در واقع بخش از ادای وظیفه ای است که بسیاری دیگر از مسئولین فعلی جمهوری اسلامی نیز برای کمک به سرانجام رساندن آن بر عهده دارند. از سوی دیگر که اگر زنگنه و تیمش محاکمه نشوند، ایران مجبور به پرداخت ۱۲.۴ میلیارد دلار خسارت به کرسنت خواهد بود که معادل نصف بودجه عمومی یک سال کشور خواهد بود و سهم هر ایرانی هم نزدیک به ۴ میلیون تومان خواهد شد! آیا مسئولی در انقلاب اسلامی می تواند نسبت به برداشت ظالمانه چهار میلیون تومان از جیب هر شهروند ایرانی در این شرایط اقتصادی بی تفاوت باشد؟!
🔸البته شهردار تهران در حالی این روزها مشغول طرح ریزی و آغاز اجرای طرح های کلان فنی شهرداری برای اداره پایتخت است که علاوه بر آن، مبارزه با فساد برای شخص او و پس از مدیر شدنش بسته نشده است. گرچه دکتر زاکانی دیگر در جایگاه نمایندگی مجلس نیست و نمی تواند بحث فساد را با حال و هوای وظایف ذاتی یک نماینده پیگیری کند ولی این روزها در جایگاه یک مدیر ارشد با بحث فساد برخورد می کند. روش او اینبار در مبارزه با فساد متفاوت شده است. روشی که تمرکزش بر خشکاندن سرچشمه فساد در شهرداری تهران تمرکز دارد. زاکانی در اولین گام بزرگ، انضباط مالی در شهرداری را با بستن 1200 حساب آغاز کرد. حساب های مختلفی که البته خود سرچمشه فسادهای جدی در شهرداری تهران می شدند. در فرامتن انضباط مالی ایجاد شده در شهرداری تهران تلاش حقیقی و پایدار برای خشکاندن سرچمشه های فساد، نهفته است و البته دیر نخواهد بود که اخبار خوبی نیز درباره دستاوردهای آن منتشر شود.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ زاکانی و رئیسی؛ ۱۶۶ روز پس از آخرین مناظرات ریاست جمهوری
⭕️ آینده سیاسی جبهه انقلاب چگونه در حال شکل گیری هست؟
✍️ در ماه های گذشته زاکانی و رئیسی دیدارهای رسمی و غیر رسمی متعددی داشته اند ولی جلسه کاری ویژه اخیر ۱۶۶ روز پس از آخرین مناظره انتخابات ۱۴۰۰ در حالی برگزار شد که اینبار یکی در قامت شهردار تهران و دیگری در قامت رئیس جمهور کشور با یکدیگر دیدار کردند.
1️⃣ زاکانی و رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری در یک جبهه واحد ضد جریان غرب گرا داخلی تعریف می شدند و نقش مکمل این دو در ایام مناظرات یکی از بیادماندنی ترین صحنه های سیاسی چند سال اخیر محسوب می شود. اما در یک جبهه واحد سیاسی بودن این دو، پس از آغاز ریاست جمهوری رئیسی و شهردار شدن زاکانی نه تنها به پایان نرسیده بلکه وارد مرحله جدیدی شده است.
2️⃣ جبهه رئیسی، زاکانی به این دو محدود نمی شود و مجلس یازدهم و به خصوص رئیس آن (دکتر قالیباف) و حتی به نوعی دیگر حجت الاسلام اژه ای به عنوان رئیس قوه قضائیه در این جبهه بندی جدید سیاسی کشور در یک راستا دیده می شوند. اصلاح طلبان و ضد انقلاب تلاش می کنند از این جبهه به عنوان یکدست شدن حاکمیت نام ببرند و فعالین ارزشی نیز با ادبیاتی همچون جبهه واحد مدیریت انقلابی از آن یاد می کنند. یکی از مشخصه های اصلی این تقسیم بندی جدید سیاسی در کشور، هم سرنوشت بودن کل جبهه یا حداقل شراکت اعضای راهبردی این جبهه در سرنوشت یکدیگر است. اساسا موفق نبودن هر کدام از این چهره ها به اندازه قابل تاملی بر سبد محبوبیت دیگر اعضای و یا کل این جبهه نیز تاثیر خواهد داشت. در این میان جریان غرب گرای داخلی نیز برای ضربه زدن به کل این جبهه تلاش می کند و هر دفعه بخشی از این جبهه را مورد هدف قرار دهد و سپس آسیب وارده را به کل جبهه ارجاع میدهد. همچنانکه گاهی برای شهرداری تهران یک پروژه عملیات روانی را دنبال می کنند و سپس تلاش می کنند آن را به دولت تعمیم دهند و یا حتی به کارآمدی دولت حمله می کنند تا مجلس را تحت تاثیر قرار دهند! از سوی دیگر طراحی بازپس گیری مدیریت کشور از دست جبهه انقلاب توسط جریان غرب گرای داخلی نیز با منطق فتح سنگر به سنگر خواهد بود. یعنی اگر قرار است که دولت رئیسی را چهار ساله یا حداقل در مرحله اول تضعیف کنند، اول باید مجلس انقلابی را ابتدا چهار ساله یا تضعیف کنند و اگر موفق بشوند با این اقدام بازپس گیری قوه مجریه نیز خود به خود وارد ریل دلخواه آنها خواهد شد. بر اساس آنچه گفته شد، طبیعی است که در این شرایط اختلاف اندازی میان دولت، مجلس، شهرداری و قوه قضائیه یک سیاست ثابت در تمام سالهای پیش رو نیز خواهد بود.
3️⃣ حال دوباره برگردیم به جلسه اخیر زاکانی، رئیسی؛ دیداری پس از ۱۶۶ روز! با مقدمه گفته شده، این دیدار معانی گسترده تری پیدا می کند. رئیسی و زاکانی در واقع ماموریت های مشترکی دارند یکی در سطح ملی و دیگری ماموریت ویژه برای پایتخت ایران؛ هر دو باید کارآمدی جبهه انقلاب را به تصویر بکشند، خشکاندن فساد را در سیتسم اداری با جدیت پیگیری کنند، سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی را ترمیم کنند و... به همین دلایل همفزایی این دو بسیار بیشتر از ایام مناظرات انتخاباتی باید پیگیری شود و البته اخبار همراهی و همکاری این دو چهره موثر نیز تاکنون همواره تایید کننده این فهم مشترک راهبردی بوده است. برای رئیسی و زاکانی مناظرات انتخابات ریاست جمهوری تازه شروع کار برای انقلاب و مردم بوده و باید در بالاترین سطح ادامه پیدا کند.
4️⃣ برای برخی دوستان خودی که گاهی درک درستی از الزامات جبهه بندی جدید انقلاب ندارند یاددآوری برخی نکات لازم است، یادمان نباید برود که بازگشت جریان انقلابی به عرصه مدیریت کشور در دوران سخت اصلاحات از بازپس گیری شورای دوم در تهران آغاز شد و در ادامه به شکل گیری مجالس اصولگرا هفتم، هشتم، نهم و دولت نهم و دهم ختم شد. ضمن اینکه کنار گذاشته شدن جریان غرب گرای داخلی توسط مردم نیز پس از ناکامی و ناکارآمدی تاریخی دولت اعتدالی و اصلاح طلب حسن روحانی و شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران صورت گرفت و اینک به تشکیل دولت انقلابی به ریاست رئیسی، مجلس انقلابی به ریاست قالیباف و شهرداری انقلابی به ریاست زاکانی ختم شده است. اجازه تکرار بد تاریخ را با «وحدت خواهی» و «شکست اعضای راهبردی جبهه انقلاب را شکست خود و همه جبهه دیدن»، نباید داد و این وظیفه همگانی اعضای جبهه انقلاب از کف میدان تا بالاترین نوک هرم جبهه انقلاب است. در این زمانه اگر اهل حمایت تکلیف مدارانه نیستیم حداقل موقع مخالف خوانی، مواظب این شرایط راهبردی باشیم...
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ آیا رئیسی دیپلمات خوبی هست؟!
⭕️ نگاهی به قرارداد اخیر گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان
✍️ پیوستن ایران به سازمان شانگهای اولین نشانه ای از این بود که از طریق دیپلماسی دولت رئیسی می توان به رسیدن دستاورد ملموس از مسیر جدید سیاست خارجه ایران امیدوار بود. اما در آن مقطع چه اتفاقی افتاد؟! ایرانی که سالها پشت در سازمان شانگهای مانده بود، چگونه به یکباره مجوز عضویت پیدا کرد؟ دلایل متعدد در پاسخ به این سوال گفته شده ولی در عالم دیپلماتیک این مهم است که شما آنقدر جدی و هنرمندانه و واقع گرایانه ایده های سیاست خارجه خود را به دنیا بیان کند که دیپلمات های کشورهای همراه، منتقد و یا مخالف نیز آن را جدی بگیرند و نسبت به سازگار کردن و یا تغییر محاسبات خود با آن ایده و راهبرد انگیزه عملی پیدا کنند.
👈 بخش مهمی از واقعیت پیوستن به شانگهای آن بود که کشورهای عضو این سازمان مهم جهانی، عزم حقیقی سیاست خارجه دولت رئیسی برای شراکت راهبردی با محور شرق را باور کردند و دلیلی برای تعلل خود نمیدیدند! نمره دیپلماتی که چنین انگیزه و محاسباتی در دیپلمات های قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای ایجاد کند، چند هست؟!
🔸 اما پس از عضویت در سازمان شانگای، اقدام تازه دیپلماسی دولت رئیسی بحث قرار داد بزرگ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان است؛ بر اساس این قرار داد اتفاقات مهم ذیل رقم خواهد خورد:
1️⃣ ایران گاز مصرفی مورد نیاز خود در 5 استان شمالی کشور – که اتفاقا در زمستان با کمبودهای گازی مواجه میشوند- را از حق انتقال ترانزیت (سوآپ) گاز ترکمنسان به آذربایجان برداشت خواهد کرد.
2️⃣ این قرارداد زمینه کاهش تنش با همسایگانی همچون آذربایجان را هم فرآهم می کند و ضمن اینکه یک نوع وابستگی مهم نیز در این همسایه گاه بداخلاق، نسبت به ایران بوجود می آورد.
3️⃣ این قرارداد یک زمینه روانی و ذهنی برای افزایش نقش و تاثیر گذاری اقتصادی ایران در سازمان همکاری اقتصادی اکو و منطقه قفقاز ایجاد خواهد کرد.
4️⃣ اگر یکی از معیارهای قوت دیپلماسی در جهان عضویت و داشتن جایگاه مناسب در سازمان های منطقه ای و فرامنطقه است، ایران پس از عضویت در سازمان شانگای و ارتقا نقش خود در سازمان اکو، رتبه دیپلماسی خود را به سرعت در حال ارتقا دادن است.
🔸 حال دوباره باید سوال قبلی را به گونه ای دیگر مطرح کرد؛ نمره دیپلماسی دولتی که برخی رفتارهای خصمانه یک کشور همسایه و بحران سازی طراحی شده در منطقه قره باغ را از طریق دیپلماسی اقتصادی و نه تکیه صرف بر قدرت نظامی، کنترل و تعدیل می کند، چند است؟!
🔸🔸غرب گرایان داخلی در تمام هشت سال دولت روحانی ادعایشان این بود که با دیپلماسی برجام سایه جنگ و افزایش تحریم ها را از کشور را دور کرده اند ولی بارها نادرستی این ادعا با رفتارهای خصمانه آمریکا و دولت های غربی زیر سوال رفت و ایران به لحاظ عددی بیش از قبل از برجام دچار تحریم شد و اگر نبود قدرت موشکی و نشان دادن عزم ایران در پاسخ به طمع های نظامی آمریکا و برخی کشورهای دیگر، قطعا انگیزه اقدام نظامی علیه ایران به مراحل اجرایی تبدیل میشد. اما همین ادعا که از طریق دیپلماسی می توان تنش ها را کاهش داد و برای خنثی سازی تحریم ها اقدامات عملی برداشت، توسط دولت رئیسی در مصادیقی همچون قرارداد گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان در ابعاد منطقه ای، به صورت عملی در ابعادی واقعی به ظهور رسیده است. جالب است که حتی با معیار غرب گرایان نیز تا در همین چند ماهه عمر دیپلماسی دولت رئیسی نتایج ملموس بیشتر از دیپلماسی هشت ساله دولت روحانی بدست آمده است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا دولت رئیسی در 100روز اول توانسته اتفاق راهبردی رقم بزند؟
✍️ صد روز به یک معنا، زمان معناداری برای رقم زدن اتفاقات راهبردی توسط یک دولت نیست. اما می توان به جرات گفت که ابراهیم رئیسی در صد روز اول دولت خود، اتفاقات راهبردی قابل توجهی رقم زده است.
1️⃣ تغییر نگاه راهبردی قوه مجریه به مردم
حسن روحانی در اوج نارضایتی مردم، سکان قوه مجریه را تحویل ابراهیم رئیسی داد. رئیس دولت سیزدهم اولین و شاید بزرگترین کار راهبردی که در این صد روز انجام داد، تغییر نگاه دولت به مردم بود. سفرهای کم خرج و امیدوارکننده آخر هفته به استان ها، بازدید های سرزده، گفتگوهای مستقیم و بیواسطه با اقشار مختلف مردم، مدیریت عوارض زلزله در هرمزگان و اندیکا، مدیریت بحران حمله سایبری به پمب بنزین ها و اصرار به اینکه دولت دیگر مردم را در طرح های اقتصادی و سیاسی غافلگیر نخواهد کرد، از مهمترین مصادیقی است که می توان از تغییر نگاه راهبردی قوه مجریه به مردم یاد کرد. جالب آنکه پس از مدت ها رضایت عمومی از قوه مجریه در ایران روند صعودی پیدا کرده است.
2️⃣ عبور از مین های گذاری های راهبردی دولت روحانی!
روحانی در حالی دولت را به رئیسی تحویل داد که انبوهی از معضلات راهبردی و مین های بزرگ کار گذاشته شده را می توان سر راه دولت سیزدهم دید. برجام، کمبود ذخایر کالاهای اساسی و دارو، بودجه مین گذاری شده و نامتناسب با شرایط روز ایران، هرکدامیک به تنهایی می توانست دولت را در صد روز اول دچار بحران راهبردی بکند. جالب آنکه دولت رئیسی نه تنها از این مین گذاری ها عبور کرده بلکه درآمد دولت از مالیات واردات، صادرات، فروش نفت در همین فاصله کوتاه فراتر از اواخر دولت روحانی بوده و حتی تورم کاهش پیدا کرده است.
3️⃣ دستاوردهای ملموس با تغییر راهبردی در سیاست خارجه
با تغییر جهت راهبردی سیاست خارجه دولت رئیسی، عضویت دائم در سازمان شانگهای، امضای قرارداد سوآپ گازی سهجانبه با ترکمنستان و آذربایجان، تقویت نقش ایران در سازمان اکو، واردات واکسن از طریق دیپلماسی فعال، افزایش فروش نفت، بازگرداندن میلیلاردها دلار از اموال بلوکه شده ایران در خارج از کشور، رقم خورد. مهمترین تفاوت راهبردی دولت رئیسی با دولت روحانی در سیاست خارجه را باید در همین «دستاوردهای ملموس» دانست.
4️⃣ تغییرات راهبردی در حوزه مبارزه با کرونا
روحانی در حالی مدیریت بحران کرونا را با هفتصد کشته در روز تحویل دولت رئیسی داد که درمان کرونا را هم گروگان سیاست خارجه خود و برجام کرده بود. اما جدی ترین اتفاق در حوزه مقابله با کرونا، وارادت غیرقابل مقایسه واکسن و واکسیناسیون گسترده مردم توسط دولت رئیسی در قیاس با دولت روحانی بود. دولت رئیسی طی صد روز 1000 درصد بیشتر از دولت روحانی واکسن وارد کرد و در همین مدت 700 درصد هم مرگ و میر حاصل از کرونا را در ایران را کاهش داد. این سرعت واردات واکسن و افزایش قایل توجه واکسیناسیون جامعه در صد روز، سبب کسب رکوردهای جهانی برای ایران در مبارزه با کرونا شد و به عنوان یک اتفاق راهبردی مورد تحسین کارشناسان قرار گرفت.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا غربیها نمیخواهند به «پیشرفت مذاکرات» اذعان کنند؟
✔️پاسخ به یک گره ذهنی درباره مذکرات دوره هفتم وین
✍️ مذاکرات دولت جدید ایران با گروه 1+4 در حالی برگزار شد که ایران به علت خروج آمریکا از برجام به عنوان مدعی وارد مذاکرات می شد و طبیعی بود که طرف غربی باید در موضع منفعل تر باشد. اما بررسی سرفصل های عملیات روانی طرف غربی درباره مذاکرات وین 7 حاوی نکات قابل توجهی است. زیرا محورهای عملیات روانی در حال اجرا بی شک در ارتباط مستقیم و نزدیک با متن گفتگوهایی است که در پشت درهای بسته در حال برگزاری است.
1️⃣ جدی ترین اقدام طرف غربی در آغاز مذاکرات هم در میز مذاکره و هم در اجرای عملیات روانی این است که بازگشت ایران به برجام با گرفتن امتیازات بالایی همراه نشود. این امتیازات از موضوع میزان رفع تحریم ها و راستی آزمایی آنها تا بهره بردن ایران از منافع اقتصادی و میزان تعهدات فنی و حقوقی و... شامل می شود.
2️⃣ طرف غربی برای جلوگیری از دادن امتیازات بیشتر به همین دلیل حمله به پیش نویس – بستر اصلی حقوقی و مذاکراتی ایران برای گرفتن امتیاز- را بهانه قرار داد؛ البته غربی ها به خوبی میدانستند که پیش نویس ایران در واقع همان ریل گذاری است که ایران می خواهد از طریق آن امتیازاتی کسب کند. به همین دلیل تلاش شد در طراحی های عملیات روانی، پیش نویس ایران بالاتر از برجام، خلاف گفتگوهای شش دور گذشته وین و حتی عامل بن بست مذاکرات معرفی شود.
3️⃣ عملیات روانی بعدی که اروپایی ها دنبال کردند این بود که دادن امتیاز و عقب نشینی احتمالی خود را با گفتن این گزاره که «مذاکرات پیشرفت ندارد» به تاخیر بیاندازند. آنها نیم نگاهی به افکار عمومی در داخل ایران داشتند و برداشت شان این بود که تکرار این گزاره، ذهنیتی برای افکار عمومی برای تولید فشار به مذاکره کنندگان ایرانی تولید خواهد کرد و پروسه امتیاز دادن به ایران را حتی شاید بتواند متوقف کند. این محور عملیات روانی البته به صورت وقیحانه ای از طرف ضلع غرب گرای داخلی و اصلاح طلبان نیز پشتیبانی شد.
4️⃣ اینکه طرف اروپایی ادامه مذاکرات را همچنان روی میز دنبال می کند ولی صراحتی در بیان کردن «پیشرفت مذاکرات» ندارد، هم نشانه انتظار و امید داشتن به نتیجه بخش بودن عملیات روانی خود بر ایران است و هم نشانه یک چارچوب جدیدی است که در دور جدید مذاکرات بر غربی ها تحمیل شده و آن چارچوب این است که بیان «پیشرفت در مذاکرات» با توجه به اینکه پیش نویس ایران محور مذاکرات قرار گرفته و خبری از عقب نشینی ایران نیست، معنایی جز این ندارد که غرب اولین گام عقب نشینی را برداشته و ادامه این مسیر بر ریل دلخواه ایران خواهد بود. متن پیش نویس ایران، طرف غربی را در موضع تصمیم گیری قرار داد؛ آنها باید تصمیم می گرفتند که باز هم اولین ترک کننده میز مذاکره آنها باشند و یا باید پا به بازی تیم ایران بگذارند. این تصمیم برای پایتخت های تروئیکای اروپایی و آمریکا بسیار سخت بود. طرف غربی البته با خباثت همچنان تلاش دارد این موضوع را نیز دنبال کند که در صورتی که همانند گذشته نخواهد دست از تحریم ملت ایران بردارد، پایان و نوع اعلام علت پایان مذاکرات را به لحاظ روانی و رسانه ای در اختیار خود نگه دارد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرایی و چگونگی روابط سردار سلیمانی با سیاسیون غیرانقلابی
✔️ بازنشر یادداشتی درباره سیره اخلاقی و سیاسی حاج قاسم
✍️ از همان ساعات اول شهادت حاج قاسم سلیمانی در 13 دیماه 1398 بحث تحریف سیاسی و فرهنگی متکب شهید سلیمانی نیز آغاز شد. تحریف مکتب شهید سلیمانی در ابتدا توسط اصلاح طلبان، اعتدالیون و غرب گراهای داخلی آغاز شد و اینک پس از دو سال از شهادت سردار سلیمانی، تحریف مکتب سیاسی او توسط برخی مدعیان عدالتخواهی نیز نمایان تر شده است.
حقیر هفده روز بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی در 30 دیماه 98 طی یادداشتی با عنوان «چارچوب رفتاری حاج قاسم با برخی اصلاحطلبان و اعتدالیون/ راز روابط شهید سلیمانی با برخی سیاسیون غیر انقلابی چه بود؟!» به این موضوع « که بخشی از نحوه رفتار و تعامل سردار سلیمانی با برخی شخصیت های که شاید بسیاری از افراد انقلابی و ارزشی جامعه درباره آنها ذهنیت منفی دارند، چگونه قابل تفسیر است؟!» پرداختم.
👈متن ذیل بازنشر یادداشت دو سال قبل دراینباره هست:
مجموع سالها مجاهدت خالصانه و رفتارهای فرهنگی و سیاسی شهید سپهد قاسم سلیمانی آنقدر بزرگ و عظیم بوده که این روزها به حق باید از آن به عنوان مکتب سلیمانی نام برد و به تبیین آن پرداخت. در این میان یکی از ابعاد مهم رفتاری سپهد سلیمانی سیره سیاسی این شهید بزرگوار است که به بخشی از آن در ادامه اشاره می شود.
1️⃣ ولایتمداری حاج قاسم دال مرکزی مکتب سلیمانی است که آنقدر نمایان و شفاف بوده که حتی نمی توان درباره آن شبهاتی ولو کوچکی را مطرح کرد. تعابیر حاج قاسم سلیمانی درباره رهبر معظم انقلاب اگر نگوییم منحصر به فرد بود ولی کم نظیر بودند. اساسا ادبیات حاج قاسم درباره رهبر معظم انقلاب ادبیاتی بسیار خاص، عاشقانه و کاملا در دایره اعتقاد عمیق دینی به ولایت فقیه بود. بررسی موشکافانه سیره و رفتار حاج قاسم هم در این سالها نشان می دهد که او نه تنها در عرض رهبری سلیقه سیاسی خود را مطرح نکرد بلکه همواره ارجاع او به فرمایشات ایشان بود.
2️⃣ حاج قاسم در رفتارهای شخصی و اجتماعی خود اهل تعاملات و عواطف زیادی بودند. همین رفتار شخصی سبب شده بود که بسیاری از چهره های اصلاح طلب و اعتدالیون نیز او را فردی نزدیک به خود ببینند. اما این اخلاق فردی و اجتماعی حاج قاسم علی رغم در اوج بودن آن، هیچگاه سبب نشده است که نزدیکی شخصی او به برخی چهره ها، خلل کوچکی درباره ولایتمداری او ایجاد کند. موضوعی که در بیست سال اخیر شاید به نوعی در برخی لحظات، تضاد ظاهری را در زندگی ایشان نشان بدهد ولی در واقع هیچگاه خللی در بزنگاه ها درباره انقلاب و اطاعت پذیرپش از رهبر معظم انقلاب ایجاد نکرد. اما جمع این دو موضوع چگونه ممکن شده است؟! به خصوص بخشی از نحوه رفتار و تعامل سردار سلیمانی با برخی شخصیت های که شاید بسیاری از افراد انقلابی و ارزشی جامعه درباره آنها ذهنیت منفی دارند، چگونه قابل تفسیر است؟!
3️⃣ ریشه اولیه این مساله را باید همانطور که گفته شد در اخلاق فردی و عاطفی سردار سلیمانی جستجو کرد. اخلاق کریمانه همراه با محبت و مهربانی ایشان با افراد مختلف اعم از سیاسی و غیر سیاسی مساله ای متواتر دربیان نوع خلق و خوی ایشان است. موضوعی که البته توصیه همه علمای اخلاق و منجمله رهبر معظم انقلاب در دیدار و معاشرت فردی با برخی از افرادی است که چه بسا منتقد نظام و یا حتی نظریاتی خلاف انقلاب دارند، می باشد.
4️⃣ مساله بعدی درباره حاج قاسم سلیمانی جایگاه نظامی و امنیتی وی می باشد. طبیعی است که عدم ورود به عرصه سیاسی همانند بسیاری از فعالین سیاسی و انقلابی برای او مقدور و شرعی نبوده است. به همین دلیل مهم انتظار برخی مواضع ریز سیاسی و یا علیه افراد و چهره های سیاسی از وی نیز چندان صحیح نیست و نبود. اما همین چهره نظامی در بزنگاه های همچون فتنه 78 و 88 و همچنین درباره سیاست گذاری های کلان رهبر معظم انقلاب، مواضع شفاف سیاسی خود را بیان کرده است.
5️⃣ موضوع بعدی جایگاه رسمی او در عرصه حکمرانی جمهوری اسلامی بود. حاج قاسم سلیمانی فرمانده سازمانی بود که هم در چارچوب نهادهای درون نظام بود و هم در عرض مسایل منطقه ای و سیاست خارجه جمهوری اسلامی جایگاه ویژه ای داشت. طبیعی است که بسیاری از اقدامات این نهاد در تعامل با نهادهای همچون مجلس، دولت، وزارت خارجه، قوه قضاییه و... امکان تحقق داشت و دارد. ریشه برخی از تعامالات حاج قاسم با برخی مدیران ارشد قطعا به تعامالات رسمی و تشکیلاتی بر می گردد و این موضوع نیز چیز عجیبی به شمار نمی آید.
6️⃣ بخش مهمی از روابط محبت آمیز سردار سلیمانی و رهبر معظم انقلاب با برخی افراد دارای حواشی در سالهای اخیر نشان می دهد که این رفتار کریمانه و دلسوزانه ریشه در تلاش برای حفظ و صیانت از افراد برای ماندن در دایره انقلاب و جمهوری اسلامی دارد. رزمندگان هرمزگانی، کرمانی و سیستانی و بلوچستانی می توانند موارد زیادی را بیان کنند که حاج قاسم سلیمانی چگونه برخی از رزمندگان لشکر 41 ثارالله را که بعد از سالهای جنگ دچار برخی ضعف های اعتقادی در حوزه انقلاب و یا حتی مسایل مذهبی شده بودند، را برای حفظ و جلوگیری از آسیب رسیدن بیشترشان مدام مورد توجه و محبت قرار میداده است. بعضی از این تلاش های اخلاقی سردار سلیمانی درباره برخی چهره های سیاسی تهرانی و کرمانی! هم قابل توجه هست و البته گفتن جزییاتش شاید اینک به صلاح نیست. ولی آنقدر می توان گفت که همین ارتباطات فردی و عاطفی گاه چگونه برخی از همین افراد سیاسی را از زدن لگد بیشتر به انقلاب و حتی آسیب بیشتر به خودشان وا داشته است!
7️⃣ اساسا هنر بزرگ سیاسی سردار سلیمانی این بود که علی رغم داشتن ارتباط شخصی و اخلاقی محبت آمیز با برخی چهره های سیاسی؛ این روابط نه تنها در مواضع شفاف انقلابی او خللی ایجاد نکرد، بلکه او در آشکارا و در برابر مردم، بگونه ای در این سالها رفتار کرد که افکار عمومی هیچگاه بر داشت نکرد که او بخشی از یک جناح سیاسی در کشور است و یا کوچکترین مخالفتی با حاکمیت دارد. برای درک این موضوع کافیست که خروجی رفتار سیاسی او را با برخی چهره های موثر انقلاب که برخی از آنها فوت کرده و برخی نیز هنوز زنده هستند، اگر نگاهی بیاندازید و بررسی کنید که ارتباطشان با برخی افراد مساله دار نه تنها مواضع انقلابی شان را دچار خلل کرد بلکه، افکار عمومی نیز در نهایت میان رفتار آنها با آن افراد مساله دار تفاوتی قایل نشدند! این راز بزرگ تفاوت سردار سلیمانی با بسیاری از چهره های انقلابی فاصله دار با رهبر انقلاب در این سالها هست. ساده آنکه او آنقدر در انقلابی بودن شفاف و صادق بود که نزدیکی به افراد و جناح های مختلف سیاسی، رفتار و مواضعش را دچار خلل نکرد.
8️⃣ اما مهمترین تفاوت سیره سیاسی حاج قاسم با بسیاری از اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان محافظه کار، -که در سالهای اخیر گفتگو با دنیای غرب به بخشی از محاسبات راهبردی آنها تبدیل شد-، این بود که حاج قاسم در تمام این مدت مستقیما با آمریکا و عوامل غرب در حال جنگ نظامی رودرو بود. بی شک پس از ولایتمداری، برجسته ترین، ویژگی سیاسی او جهاد مستمر در برابر آمریکا بود. شاخصی که حاج قاسم سلیمانی را از بسیاری از سیاسیونی که لبخندزنان و صمیمی با او عکس یادگاری هم دارند، کاملا متمایز کرده است. آری برخی از چهره های سیاسی شاید بتوانند مدعی رفاقت و صمیمت را با او بشوند ولی ادعای شباهت و نزدیکی باطنی با حاج قاسم را نمی توانند بیان کنند و مردم هم نمی پذیرند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چند ناگفته قابل تامل از انتشار خبر دیدار اخیر روحانی با رهبر معظم انقلاب
✔️ چرا تیم رسانه ای نزدیک به لاریجانی خبر دیدار را منتشر کرد؟
✍️ انتشار خبر دیدار حسن روحانی با رهبر انقلاب ناگفته های جالب توجهی دارد که عموما در فرامتن این خبر نهفته است:
1️⃣ انتشار خودسرانه خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب را تیم رسانه ای نزدیک به علی لاریجانی در فضای مجازی منتشر کرده و این محاسبه را تقویت کرده که احیای روحانی و لاریجانی مدت هاست که به هم گره خورده و احساس هم سرنوشت بودن این دو چهره اصلی جریان موسم به اعتدال، ظاهرا بیش از پیش تقویت شده است.
2️⃣ انتشار یکطرفه خبر این دیدار معنایی جز نیاز شدید جریان اعتدالی برای جلب توجه و ایجاد روزنه برای احیای سیاسی نیست. اما نکته مهم انتشار خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب این است که جریان اعتدالی برای ادامه فعالیت سیاسی علاوه بر عدم مقبولیت، احساس عدم مشروعیت نیز دارد.
3️⃣ جریان رسانه ای نزدیک به لاریجانی یکی از اصلیترین محورهای انتشار خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب را به گزارش عملکرد او از دولت تدبیر و امید به مقام معظم رهبری اختصاص داده اند! همین گزاره نشان می دهد که تیم رسانه ای جریان اعتدالی از عدم قائل بودن دستاورد برای دولت تدبیر و امید در نزد افکار عمومی و نخبگان در رنج است و تلاش می شود که از طریق خبرسازی های خاص برای روحانی و شریک سیاسی او یعنی لاریجانی القای دستاورد کند.
4️⃣ آنچه از ذوق زدگی جریان اعتدالی در درز خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب برمی آید، آن است که این تنها دیدار روحانی پس از بیش از صد روز از پایان ریاست جمهوری با رهبر انقلاب بوده است. این گزاره نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
5️⃣ تلاش برای بازگشت مجدد لاریجانی و روحانی به قدرت باوجود اطلاع از وضعیت این افراد در افکار عمومی و دارا بودن ضعیف ترین کارنامه در طول دولت های پس از انقلاب، اگر نشانه عطش برای بازگشت به قدرت نباشد، حداقل به این معنا است که سران جریان اعتدالی نسبت به فجایع عملکردشان در یک جهالت عجیب به سر می برند. از وجود چنین جهل مرکبی، مردم و فعالان سیاسی باید بیش از پیش احساس نگرانی و ترس داشته باشند.
6️⃣ تیم رسانه ای جریان اعتدال با دستاویز قرار دادن حمله لاریجانی به شورای نگهبان تلاش می کند که برای رئیس سابق مجلس مقبولیت اجتماعی ایجاد کند و از سوی دیگر با درز دور از ضابطه خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب به دنبال خلق مشروعیت برای رئیس دولت تدبیر و امید هست. اما واقعیت این است که لاریجانی به بالاتر از شورای نگهبان هم حمله کند، مقبولیتی بدست نخواهد آورد و همچنین اظهارات علنی مرکزیت جمهوری اسلامی درباره برخی رویدادهای اقتصادی، سیاسی و بین المللی هشت سال گذشته آنقدر شفاف و پرتکرار بوده که کسی نتواند با سوءاستفاده خبری از یک دیدار، برای جریان خود مشروعیت کاذب ایجاد کند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ از عدم مذاکره مستقیم با آمریکا چه امتیازی در وین هفت بدست آوردیم؟
✔️ خاصیت عدم مذاکره مستقیم با آمریکا در این مقطع زمانی چیست؟
✍️ تیم مذاکره کننده ایران یک بازیگر مهم یعنی آمریکا را از حضور مستقیم در دور میز مذاکره دور نگه داشته است. آیا این اقدام به اصل مذاکرات کمکی کرده؟ آیا ایران از این طریق تاکنون توانسته امتیازی کسب کند؟
1️⃣ کشورهای اروپایی حاضر در مذاکرات وین هفت برای اینکه همزمان بتوانند هم منافع خود را دنبال کنند و هم خواسته های آمریکا را مطالبه کنند، مجبور به کاهش نقش و تاکتیک های مذاکراتی خود در برابر ایران شدند و در حال حاضر پیش بردن همزمان چند نقش برایشان سخت تر از دوره های شده که آمریکا هم حضور مستقیم در مذاکرات داشت. ضمن اینکه به هر حال این کشورها ولو اندک، تفاوت هایی برای اولویت های مذاکراتی خود به نسبت آمریکا قائل هستند و گاهی باید حواسشان باشد که نقش دوگانه به برخی منافع اختصاصی آنها خللی وارد نکند. بدین ترتیب در چنین شرایطی ایران با کم کردن حضور یک بازیگر مستقیم، میزان نقش آفرینی اختصاصی کشورهای اروپایی را نیز به نوعی کاهش داده و برخی روندهای مذاکره را برای خود در مواردی ساده تر هم کرده است.
2️⃣ حضور مستقیم در مذاکرات، تاثیرگذاری یک کشور را به مراتب از حضور غیرمستقیم بالاتر می برد. مثال ساده غیرآمریکایی ولی قابل فهم آن این است که چرا عربستان و اسرائیل سالهاست دوست دارند حتی بخش جانبی از میز مذاکره مستقیم گفتگوهای هسته ای با ایران باشند و بارها تلاش کردند حضور واسطه ای خود را به حضور مستقیم تغییر بدهند؟ چون اثر حضور مستقیم به مراتب از حضور واسطه ای برای مذاکرات هسته ای با ایران برایشان مفیدتر و با منافع اختصاصی تر همراه خواهد بود.
3️⃣ برای آمریکا مذاکره مستقیم با ایران به یک مساله سیاسی داخلی و تبلیغاتی تبدیل شده است؛ در ایران جریان غرب گرا علی رغم تلاش زیاد نتوانست موضوع مذاکره مستقیم فوری با آمریکا را در افکار عمومی را تبدیل به یک اهرام فشار سیاسی فراگیر داخلی علیه تیم مذاکره کننده کند. در آمریکا این موضوع برعکس است و دموکرات ها برای اینکه نشان بدهند در سیاست خارجه موفق تر از جمهوریخواهان هستند باید تصویر مذاکره مستقیم با ایران و وادار کردن ایران به یک توافق جدید را هرچه زودتر به عنوان یک دستاورد در افکار عمومی خود به نمایش بگذارند. به این ترتیب وقتی ایران فعلا مذاکره مستقیم با آمریکا را از دستور خارج کرده عملا در حال تولید فشار سیاسی به تیم مذاکره کننده دولت بایدن در آمریکا هست.
4️⃣ از سوی دیگر تاکنون به دست گرفتن اجاره صدور مجوز ورود آمریکا به میز مذاکره مستقیم توسط ایران جنبه اقتدار تیم دیپلماسی ایران را نیز تقویت کرده و این اقتدار بر فضای مذاکرات تا این لحظه نیز تاثیر مستقیم داشته است. ایران با استفاده از این اقتدار و همچنین پیش نویس ابتکاری خود، در گام اول، چارچوب جدید مذاکرات را تعیین کرده است. به نظر می رسد که یکی از جدی ترین دلایل این موفقیت مهم آنهم در یک بازه کوتاه، دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکرات به صورت مستقیم بوده است؛ تجربه اول نشان میدهد که در مرحله دوم یعنی کار کردن بر روی متن توافق نیز همچنان دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکره مستقیم، برایمان امتیازات خوبی همراه خواهد داشت.
5️⃣ اگر روند مذاکرات طبق خواسته ایران پیش برود و آمریکا حاضر به دادن امتیازات واقعی و با قابلیت راست آزمایی شود، تیم مذاکره کننده مجوز بازگشت آمریکا به دور میز ایران و 1+5 را خواهد داد. اما تا رسیدن به آن نقطه، باید این اهرم فشار را تا جایی که امکانش فرآهم هست، حفظ و تبدیل به امتیازات بیشتر کرد نه اینکه این اهرم را خیلی زود و ارازن بفروشیم.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ موفقیتهای راهبردی دوساله سردار قاآنی چیست؟!
✔️به بهانه تایید رهبری بر عملکرد سردار قاآنی/ بررسی عملکرد سپاه قدس پس از حاج قاسم
✍️ «آقای سردار قاآنی، الحمدلله ایشان خیلی خوب دارد کار میکند، حرکت میکند»؛ این جمله رهبر معظم انقلاب در انتهای دیدار اخیر با خانواده شهید سلیمانی را می توان به عنوان نشانه مهمی از تایید و ادامه توفیقات سپاه قدس در دوران دوساله پس از شهادت حاج قاسم دانست.
1️⃣ برای بدست آوردن میزان موفقیت سپاه قدس، جدی ترین معیار، آخرین وضعیت آمریکا در منطقه و به خصوص در کشورهای است که جریان مقاومت به صورت مستقیم با آمریکا در تقابل هستند. رهبر انقلاب در همین دیدار اخیر با خانواده شهید سلیمانی جملاتی را بیان کردند که از این زاویه دید می توان میزان موفقیت عملکرد سپاه قدس را هم برآورد کرد. ایشان در بخشی از آن دیدار اظهار داشتند: «وضع امریکا را ببینید! از افغانستان آن جور فرار میکند و در عراق ناچار است که تظاهر به خروج کند - البته باید برادران عراقی هوشیارانه مسأله را دنبال کنند - مجبور است که بگوید من بعد از این نقش مستشاری ایفا خواهم کرد؛ یعنی اقرار کند به اینکه آنجا حضور نظامی نمیخواهد داشته باشد و نمیتواند داشته باشد. مسأله یمن را ملاحظه کنید، مسأله لبنان را نگاه کنید.جریان ضداستکباری در منطقه، جریان مقاومت در منطقه، امروز از دو سال پیش، پُررونقتر و شادابتر و امیدوارتر دارد حرکت میکند و کار میکند. در سوریه هم اینها زمینگیر شدند، در سوریه هم هیچ امیدی برای آیندهشان نیست.»
2️⃣ خلاصه عملکرد سردار قاآنی در عراق به این شکل است، سردار قاآنی در حالی پرونده عراق را به دست گرفت که جایگاه عراق در راهبرد انتقام سخت؛ خروج نظامی آمریکا از این کشور به عنوان یکی از جدی ترین عوامل زمینه ساز اخراج آمریکا از منطقه بود. قاآنی در این دو سال ثبات سیاسی شیعیان عراق را حفظ کرد و اخراج آمریکا در عراق را تبدیل به یک قانون داخلی کرد. او اجازه بهم خوردن موازنه ضدآمریکایی در حاکمیت عراق را نداد و سرمایه اجتماعی در عراق را برای اخراج آمریکا تثبیت و حتی افزایش داد. در این دو سال ضربات نظامی به نیروهای آمریکا در عراق نیز افزایش چند برابری را نسبت به گذشته نشان می دهد. امروز پس از دو سال از شهادت حاج قاسم، آمریکا مجبور به ظاهر سازی به خروج نظامی از عراق شده و تغغیر نقش خود را از حضور مستقیم نظامی به مستشار نظامی بیان کرده است. البته از همین مقدار اعتراف رسمی می توان به عنوان یک عقب نشینی مهم یاد کرد که می تواند به گامی برای خروج حقیقی و کامل تبدیل شود.
3️⃣ در یمن، پیروزی های میدانی نیروهای مقاومت افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این پیروزها به فتح سرزمین های گسترده در داخل یمن و حتی تا آستانه سقوط استان استراتژیک مأرب رسیده است. در کنار این، حملات موشکی یمنی ها به داخل عربستان در دو سال اخیر با هیچ دورانی از تاریخ معاصر نیز قابل مقایسه نیست. خاص تر آنکه پدافند هوایی در یمن نیز توسعه قابل توجهی پیدا کرده است. ماحصل پرونده یمن در دو سال اخیر، در التماس این روزهای سعودی در پایان دادن جنگ یمن از طریق دیپلماتیک کاملا خود را نشان می دهد.
4️⃣ در سوریه نیز اتفاقات راهبردی بزرگی رقم خورده است؛ حفظ پیروزی بر داعش و عدم اجازه بازسازی این جریان توسط آمریکا و هم پیمانانش در سوریه که ارزش آن کمتر از شکست سرزمینی داعش نیست. از سوی دیگر حضور نظامی ایران در سوریه بسیار بیشتر از گذشته راهبردی تر و مستحکم تر شده است؛ ایران حضور نظامی در سوریه را به عنوان یکی از مهمترین اهرم های فشار علیه اسرائیل نه تنها حفظ کرده بلکه راهبردی تر کرده است. روند سیاسی حاکمیت در سوریه ثبات قابل توجهی پیدا کرده و بازگشت برخی کشورهای عربی برای برقراری روابط دیپلماتیک با دولت بشار اسد، مهمترین نشانه آن هست.
5️⃣ در لبنان، حزب الله طی این دو سال فتنه های بزرگ سیاسی و نظامی را پشت سرگذاشته است. اما در کنار افزایش توان نظامی حزب الله در برابر اسرائیل، تبدیل این گروه به یکی از محورهای رفح تحریم بیروت از طریق انتقال قدرتمندانه نفت ایران به لبنان، یک اتفاق راهبردی جدید و کم نظیر در دو سال اخیر را رقم زده است.
6️⃣ در افغانستان نیز به صورت خلاصه می توان گفت که علاوه بر نقش زمینه ساز سپاه قدس برای فراری دادن آمریکا از افغانستان، این روزها شواهدی دیده می شود که طراحی های آمریکا برای پساخروج از این کشور نیز در حال خنثی شدن و حتی بالعکس شدن است. آنچه سربسته می توان از صحنه افغانستان گفت این است که این کشور در حال تبدیل به یک تصویر از آینده ای خواهد بود که جایگاه و نقش ایران پس از فرار آمریکا در منطقه می تواند باشد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا «صداقت» را باید به نمایه اصلی مکتب سلیمانی اضافه کرد؟
✔️به بهانه جدیدترین اظهارات رهبری درباره مکتب حاج قاسم
✍️رهبر انقلاب در جدیدترین اظهارات خود درباره مکتب شهید سلیمانی در عبارتی کوتاه فرمودند: «مکتب سلیمانی عبارت است از صدق و اخلاص؛ این عنوان و نماد و نمایه مکتب سلیمانی است.»
👈مکتب شهید سلیمانی در ابتدا از اخلاص او ریشه می گیرد و همین اخلاص، برای او حکمت در فهم مسائل سیاسی، بین المللی و توانمندی خاص در پیشبرد صدور انقلاب را مهیا کرد. همچنان که همین حکمت حاصل از اخلاص، او را به فرمانده ای همیشه پیروز، اثرگذار در سیاست داخلی و خارجی و موفق به عبور دادن محور مقاومت از فتنه های بزرگ و متعدد کرد.
🔸اما آنچه درباره مکتب حاج قاسم کمتر گفته شده و یا حداقل شکافته نشده، بحث «صداقت» اوست که همتراز اخلاصش در نماد و نمایه اصلی مکتب سلیمانی جای گرفته است. واقعیت این است، آن چیزی که حاج قاسم را ویژه تر از بسیاری کرد، نمره بالاتر صداقتش در مواجهه با انقلاب، رهبری، مردم، محور مقاومت و حتی دشمنانش بود.
🔸صداقت حاج قاسم با رهبر معظم انقلاب در میان خواص جمهوری اسلامی، از درخشش فوق العاده ای برخوردار است. اما چرا این صداقت ویژه است؟ حاج قاسم، میزان صداقتش در برابر رهبری را بارها با به خاطر انداختن جان خود برای اجرای فرامین ولی فقیه نشان داد. اما او نه تنها در اجرای ماموریت های نظامی رهبری، خودش در وسط میدان بود بلکه گاه به جنگ هایی رفت که با تحلیل و تجارب کم نظیر جنگی خود او نیز همخوانی نداشت. حاج قاسم برای نشان دادن صداقتش در ولایت پذیری از همه تجارب میدانی اش هم عبور کرده بود. اینجاست که عیار صداقت حاج قاسم با بسیاری دیگر در برابر ولی فقیه معلوم می شود. یا از زوایه دیگر، صداقت حاج قاسم در برابر رهبری آنقدر شفاف و صریح بود که این روزها تندترین عناصر فتنه و اصلاح طلب هم نمی توانند، کوچکترین شبهه درگوشی درباره ولایت پذیری و یا فاصله او با رهبر انقلاب مطرح کنند.
🔸حاج قاسم با جریانات سیاسی داخلی نیز صادق بود، او با عناصر برجسته اصولگرا و اصلاح طلب روابط شخصی نزدیکی داشت. او آنقدر در روابط با سیاسیون دو جناح صادق بود که با همه نزدیکی به چهره های دو جناح از بیان اینکه نه اصولگراست و نه اصلاح طلب ابایی نداشت. حاج قاسم به علت صداقت زیادی که داشت در زمانه دولت های مختلف؛ نه خود را شبه اصلاح طلب و نه اصوالگرا نشان داد؛ اساسا دنبال کسب قدرت سیاسی هم نبود که نقش سیاسی همانند اصولگرایان یا اصلاح طلبان پیدا کند.
🔸حاج قاسم با جمهوری اسلامی صادق بود؛ انقلابی تر از هر مدعی انقلابی گری، جمهوری اسلامی را باور داشت. او برای همین جمهوری اسلامی فعلی با همه موفقیت ها و ناکامی هایش نیز با صراحت می گفت حاضر است بارها جانش را بدهد و آن را «حرم» می دانست. این را مقایسه کنید با بسیاری از انقلابیونی که از انقلابی گری تنها انتقاد کردن و از کار سیاسی فقط بیان ضعف های جمهوری اسلامی را تکلیف خود می دانند.
🔸حاج قاسم با مردم هم صادق بود؛ او وقتی برای دختران بی حجاب دلسوزی می کرد نه مثل برخی اصلاح طلب ها به عنوان ابزار سیاسی و فرهنگی به این قضیه نگاه می کرد و نه مثل بعضی مدعیان اصولگرایی از این طریق به دنبال متفاوت نشان دادن خود بود. صداقت باطنی حاج قاسم آنقدر بالا بود که نبض و احساس جامعه ایران نیز این صداقت را عمیقا باور داشت.
🔸از سوی دیگر از مهمترین دلایل موفقیت حاج قاسم در قوت دادن محور مقاومت با این همه تنوع نژادی، قومی و مذهبی، صداقتش بود. صداقت حاج قاسم برای رهبران مقاومت در فلسطین، سوریه، لبنان، عراق، یمن و... بارها و بارها در بزنگاه ها ثابت شده بود. به دلیل همین صداقتش هم بود که نظر و فرمان او را فرماندهان شیعه و سنی، عرب و غیر عرب محور مقاومت در سخت ترین شرایط می پذیرفتند و عمل می کردند.
🔸اما حاج قاسم در برابر دشمنان و به خصوص دشمن مرکزی یعنی آمریکا نیز صادق بود. مقامات نظامی و سیاسی آمریکا هیچگاه از او پیام دو پهلو یا تعدیل مواضع دریافت نکردند. او همیشه در برابر آمریکا در شمایل یک دشمن واقعی ظاهر شد و صداقتش آنگونه بود که دو جناح اصلی قدرت در آمریکا یکبار نیز او را کمتر از دشمن خود ندیدند!
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آنچه بر جبهه انقلاب در حادثه هواپیمای اوکراینی گذشت
✍️برای همه مردم ایران حادثه تلخ هواپیمای اوکراینی غمی بزرگ محسوب می شود. اما یک سوال مهم این است که در این حادثه غم انگیز غیرعمدی بر جبهه انقلاب چه گذشت و چه کرد؟
1️⃣ برای جبهه انقلاب و مردم انقلابی عزادار حاج قاسم، حادثه هواپیما اوکراینی از بسیاری دیگر سهمگین تر بود. آنها علاوه بر غم جانکاه شهادت سردار سلیمانی اینک شرمنده و دلگیر حادثه ای بودند که غیر عمدی برای هموطنانشان اتفاق افتاده بود ولی باید درباره آن به نوعی مسئولیت می پذیرفتند و حتی آماده تحمیل صدها دروغ، شایعه، زخم زبان و بی انصافی می شدند.
2️⃣ حمله موشکی به عین الاسد که یکی از بزرگترین اقدامات نظامی علیه آمریکا در هفتاد سال اخیر محسوب می شد، اولین گام برای انتقام خون حاج قاسم در آن فضای ملتهب چند روز پس از شهادت بود. خیلی سخت بود که انتقام اول با تلخی حادثه هواپیمای اوکراین، ناخواسته ترکیب شد و عده ای تلاش کردند و همچنان تلاش می کنند که شلیک به عین الاسد را همان شلیک به هواپیمای اوکراینی بیان کنند. برای جبهه انقلاب حس شادی حمله به عین الاسد با شرمندگی و تلخی حادثه غیرعمدی هواپیما اوکراین و از دست دادن هموطنان ترکیب شد. این احساس عجیب با غم سنگین روزهای پس از شهادت حاج قاسم از آن دردهای فوق سنگینی بود که جبهه انقلاب در طول چهل سال گذشته شاید کمتر تجربه کرده بود.
3️⃣ تلخ تر از همه اینها برای جبهه انقلاب این بود که عده ای از خارج نشینان و فتنه گران داخلی که در این سالها زمینه ساز صدها تحریم اقتصادی و حتی اقدام ضد امنیتی و نظامی علیه ایران بوده اند، خود را داعیه دار بازماندگان حادثه هواپیمای اوکراینی معرفی کردند و هنوز هم میکنند. ضدانقلاب از فرصت پیش آمده، آشوب گران و قاتلان حوادث فتنه 88 و آبان 98 را هم ردیف نخبگان علمی حادثه هواپیمای اوکراینی معرفی کرد و این دو قشر متضاد را در یک جبهه قرار داد! همیشه اینگونه بوده که وقتی فرصت به رسانه های معاند داده شود، اول تلاشش این است که ابتدا همکاران و قاتلین خود را تطهیر کند.
4️⃣ جبهه انقلاب در این دو سال شاهد بود که از طرف برخی داخلی ها و خارج نشین ها تلاش زیادی شد که از حرارت قلب مردم به حاج قاسم کم کنند و حتی رسانه های معاند با خباثت تلاش کردند که حادثه هواپیما اوکراینی در مقابل شهادت حاج قاسم قرار بگیرد. پروژه ای که البته در دومین سالگرد شهادت حاج قاسم، عمق شکست آن نمایان شده و نه تنها مردم در این دو سال بیشتر از قبل متوجه عظمت اقدامات و عملکرد حاج قاسم برای ایران شده اند بلکه در پناه محبت و علاقه به او به بصیرتی دست یافته اند که حتی حوادث به تلخی هواپیما اوکراینی را با همه احساسات جریحه دار شده، می توانند در جایگاه خودش تحلیل کرده و رویدادها را از هم تفکیک کنند و پازل دشمن را هم ببینند.
5️⃣ جبهه انقلاب در طول این دو سال پس از حادثه هواپیما اوکراینی، همدردی حقیقی، صداقت و مسئولیت پذیری را به عنوان سرلوحه کار خود قرار داده است؛ صداقت و مسئولیت پذیری که در همان ساعات اول روشن شدن علت وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی، راس حاکمیت فرمان آن را صادر کرد و یقین است که با صداقت کم نظیر جمهوری اسلامی در حادثه هواپیمای اوکراینی، همین حادثه با همه تلخی ها و اقدامات تخریبی رسانه ای، به یکی از نقاطی تبدیل شود که صداقت و مسئولیت پذیری جمهوری اسلامی در آینده بیشتر مورد تحسین و تایید قرار بگیرد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ کدام بخش از «انتقام سخت» قاتلین حاج قاسم اتفاق افتاده است؟
✔️ درباره جدیدترین اظهارات فرمانده کل سپاه درباره انتقام سخت
✍️ کلید واژه «انتقام سخت» از ابتدای شهادت حاج قاسم، به عنوان اصلی ترین گزاره ایران در مواجهه با حادثه ترور شهید سلیمانی تاکنون مطرح بوده است. در جدیدترین اظهار نظر رسمی درباره «انتقام سخت»، سردار سلامی، فرمانده کل سپاه گفته است: «بخشی از انتقام سخت را گرفتهایم و بخش دیگری از آن هنوز باقی مانده است و مطمئناً همه این را میدانند».
👈 بعد از این اظهارات، اولین سوال مهم این است که کدام بخش از انتقام سخت اتفاق افتاده است؟
1️⃣ از منظر هدفگذاری راهبردی، نقطه پایانی انتقام سخت، اخراج آمریکا از منطقه خاورمیانه است. سنجش اجرایی شدن اخراج حقیقی آمریکا از منطقه علامتی دارد و آن عبارت است از «کاهش ملموس حضور و اثر گذاری نظامی و نفوذ سیاسی آمریکا در خاورمیانه»
2️⃣ از زمان شهادت حاج قاسم، حضور مسلط نظامی آمریکا در افغانستان به اتمام رسیده، نقش نظامی آمریکا ولو در ظاهر به نقش مستشاری در عراق تنزل یافته است، شیب اثرگذاری آمریکا در پرونده های مهم نظامی منطقه منجمله «یمن» و «سوریه» از بی تمایلی به بی عملی کم سابقه سوق پیدا کرده است. به صورت کلی نیز تصمیم سازان بیشتری در آمریکا در دو سال اخیر بر پر هزینه شدن حضور آمریکا در خلیج فارس و لزوم خروج از این منطقه سخن می گویند.
3️⃣ اما از اظهارات سردار سلامی بخش غیر راهبردی انتقام سخت را هم می توان بردداشت کرد. این در حالیست که طی روزهای گذشته رهبر معظم انقلاب نیز از تقاص دنیایی قاتلین سردار سلیمانی سخن گفته اند. سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس هم در اظهارتی صریح گفته است، در صورت لزوم، زمینه انتقام از آمریکایی ها را از درون خانه های خودشان و با افرادی از کنار دست خودشان فراهم خواهند کرد.
4️⃣ طی دو سال گذشته هر از گاهی در منابع خارجی از مرگ افرادی خبر داده می شود که یک نقطه اشتراک آنها، نقش آفرینی در ماجرای ترور حاج قاسم بوده است. موضوعی که در داخل ایران هیچ منبع رسمی درباره آن اظهار نمی کند و منابع خارجی نیز به صورت قطره چکانی درباره افراد حذف شده اطلاعاتی را به بیرون درز می دهند.
5️⃣ روند اخباری که درباره حذف افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی در منابع خارجی در حال انتشار است، یک نظم معنادار در درون خود نهفته دارد. این نظم می گوید یک فهرست مشخص درباره افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی وجود دارد و از چند ماه قبل ظاهرا اسامی از پایین به بالا در حال خط خوردن هست و اگر این فرضیه درست باشد، هر چه زمان می گذرد اسامی بزرگ تر خواهد شد.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
radio-monasebati-00_10_22-22 00.mp3
3.97M
✔️ آیا حذف قاتلین حاج قاسم شروع شده؟
✔️ آخرین وضعیت انتقام سخت
⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با رادیو مقاومت
🔸 کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ راز ترس نهفته در انیمیشن انتقام خون حاج قاسم
✔️ درباره واکنش آمریکاییها به انیمیشن «انتقام حتمی است»
✍️ انتشار انیمیشن «انتقام حتمی است» که به عنوان یکی از آثار برگزیده ارسالی به «پویش قهرمان» در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بارگذاری شده بود، فراتر از فضای مجازی، اصلی ترین افراد دخیل در ترور حاج قاسم و همچنین دستگاه امنیتی ایالات متحده را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اما در این انیمیشن چه چیز نهفته است که از پمپئو تا پنتاگون و سرویس مخفی آمریکا را مجبور به واکنش کرده است؟
1️⃣ در این انیمیشن ساخته شده مردمی نکاتی درباره نحوه ترور ترامپ دیده می شود که حاوی یاددآوری های مهمی برای نیروهای نظامی و سیاسی آمریکا است. نفوذ و قدرت اجرای عملیات در خاک آمریکا، قدرت پهبادی، فناوری پیشرفته شناسایی، احتمال انتقام گیری توسط انبوهی از نیروهای حامی مقاومت با ملیت های مختلف و ... از جمله مواردی است که آمریکایی ها تاکنون بارها به واقعی بودن آنها قبل از ساخت این انیمیشن واقف شدند و برای آنها محتوای این انیمیشن مابه ازای حقیقی در عالم واقعیت داشته است.
2️⃣ اظهارات رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور و فرماندهان نظامی مبنی بر تقاص دنیایی قاتلین حاج قاسم سلیمانی و ترکیب آن با حضور و شور و نشاط گسترده مردمی در دومین سالگرد شهادت حاج قاسم، فضایی را برای آمریکایی ها رقم زده که آنها دریافتند که اراده و انگیزه انتقام سخت از قاتلین حاج قاسم همچنان پرحرارت و در اوج قرار دارد. برای آمریکایی ها در سالگرد دوم حاج قاسم دوباره یاددآوری شد که انتقام سخت در ایران از یک پشتوانه ملی برخوردار است و آمریکایی ها به خوبی می دانند که وقتی ملتی تا این سطح خواهان انتقام است، اجرای عملیات انتقام از قاتلین حاج قاسم، پشتوانه اجرایی و سیاسی بزرگی در پشت سر خود دارد و معتبرترین گزینه میان ایران و آمریکا درباره پرونده فرودگاه بغداد است.
3️⃣ بازتاب انیمیش مذکور در میان دستگاه امنیتی و نظامی آمریکا و اظهارات منفعلانه چهرههای همانند پمپئو نشان میدهد که ایران چگونه با معتبرسازی انتقام سخت به لحاظ روانی نیز قاتلین و دستگاه امنیتی و سیاسی دولت آمریکا را تحت تاثیر قرار داده که یک انیمیشن دو دقیقه ای در وجودشان ترس مضاعف و غیرطبیعی ایجاد میکند. این موضوع نشان میدهد که حفظ تاثیرات جنبه روانی راهبرد انتقام سخت از لوازمی است که ایران برای پیشبرد اخراج آمریکا از منطقه توانسته به خوبی از آن محافظت کند. بر کارشناسان حوزه عملیات روانی پوشیده نیست که این سطح از تاثیرگذاری روانی چه میزان در پیشبرد اهداف راهبردی انتقام سخت موثر و مفید خواهد بود.
4️⃣ از همه اینها که بگذریم باید به این جبنه اقتدار در ایران فعلی، افتخار مضاعف کرد که وقتی یک انیمیش ساده مردمی به یکی از رسانه های منتسب به رهبر ایران، مرتبط می شود، چنان جنبه ای از اعتبار مییابد که کل دستگاه حاکمیتی آمریکا را مجبور به واکنش میکند. این انیمیشن فقط یک نشانه است و بدبینترین تحلیلگران هم میتوانند فهرستی قابل توجه از گزینههای ارائه بدهند که در سی سال گذشته رهبر ایران برای جلوگیری طمع نظامی به خاک ایران برای دشمنان خارجی در بالاترین سطح معتبر ساخته است.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5