eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
276 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ حجتی که تمام شد و توپی که در زمین مولوی عبدالحمید افتاد ⭕️ نگاهی به عملکرد نماینده رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان ⭕️ یادداشت پنجم ✍️آنچه از مجموع دیدارها، عملکرد و گفتمان حجت الاسلام علی اکبری به عنوان نماینده ویژه رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان می‌توان نتیجه‌گیری کرد این است که توپ اینک در زمین مولوی عبدالحمید است. 1️⃣ رهبر انقلاب بر اساس یک دغدغه، نگرانی و ناراحتی که برای شخص ایشان از حوادث سیستان و بلوچستان بوجود آمد، حجت الاسلام علی اکبری را به عنوان نماینده ویژه خود را با هدف دلجویی، بررسی و نهایت همکاری و همدلی با مردم شیعه و سنی، خواص، نخبگان و گروه های مختلف به زاهدان فرستادند. به دستور مستقیم و صریح رهبر معظم انقلاب در همان ساعات اول بحث آزادسازی بسیاری از دستگیر شدگان که سوابق ضدامنیتی ویژه ای نداشته و یا مرتک جرم سنگینی نشده اند، اتفاق افتاد و علاوه بر آن شهید محسوب شدن مردم بی گناه کشته شده و همچنین جانباز معرفی شدن مجروحین بی گناه به صورت صریح از طرف ایشان دستور داده شده است. ضمن اینکه به نظر می‌رسد که اگر در داخل سیستان و بلوچستان زودتر از این شرایط مهیا شده بود، رهبر معظم انقلاب حتی زودتر از این نماینده خود را برای اصلاح و بررسی امور به این منطقه می‌فرستادند. 2️⃣ حجت الاسلام علی اکبری به عنوان نماینده رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان نیز تاکنون با حانواده شهدا، آسیب دیدگان، گروه‌ها و اقشار مختلف مردم و تقریبا اصلی‌ترین شخصیت های موثر شیعه و سنی استان و منجمله مولوی عبدالحمید دیدار کرده و گفتگوها و دیدارهای موفق، دلگرم کننده و امیدوار کننده‌ای داشته‌اند. از حجم کیفی و کمی استقبالهای که در شهرهای مختلف از ایشان در حال انجام هست، این موضوع به خوبی نمایان است که ایشان توانسته در همین فاصله کوتاه رضایتمندی و امیدواری‌های بسیار خوبی را ایجاد کند. ضمن اینکه چارچوب گفتمان گفتگویی حجت الاسلام علی اکبری در این سفر جامع و با توازن عدالت و رافت بوده و جای شبهه و ایراد باقی نگذاشته است. 3️⃣ مولوی عبدالحمید در هفته‌های گذشته مطالبات، انتقادات و پیشنهادات متعددی رابیان کرده است. به عنوان نمونه ایشان بارها گلایه کرده که مسئولین در همدری با مردم کوتاهی کردند. اما اینک فراتر از هر مسئول ارشدی در این کشور، رهبر معظم انقلاب خود شخصا برای دلجویی و ابراز نارحتی از حوادث پیش آمده نماینده به زاهدان و دیگر شهرهای آن منطقه ارسال کرده و بحث آزاد سازی دستگیر شدگان و رسیدگی به آسیب دیدگان در بالاتر از سطح انتظار معمول بسیاری از خواص آن منطقه، اتفاق افتاده است. یا مولوی عبدالحمید از ابتدا درخواست کرده بود که به موضوع حوادث زاهدان ورود قضایی و نظارتی شود، اینک نه تنها شعبه ویژه قضایی برای این منظور ایجاد شده بلکه تاکنون با تصمیمات دبیرخانه شورای عالی امنیت و شورای تامین استان، برخی مسئولین انتظامی عزل و یا جابجا شده و همچنین چندین پرونده قضایی در اینباره تشکیل و مراحل تحقیق آنها با سرعت ممکن در حال پیگیری و در حال به نتیجه رسیدن است. شواهد زیادی نشان می‌دهد که حاکمیت فراتر از بسیاری از حوادث دیگری در کشور و حتی بالاتر از برخی مرسومات معمول در حال پیگیری و روشن کردن همه ابعاد حوادث اخیر سیستان و بلوچستان است. 4️⃣ با توجه به موارد بالا که تنها بخشی از عملکرد پدرانه، صبورانه، مهربانه و عادلانه حاکمیت درباره حوادث سیستان و بلوچستان است و به خصوص با سفر ویژه حجت الاسلام علی اکبری به عنوان نماینده ویژه رهبری و پیگیری‌های خاص و فراتر از عرف معمولی که توسط ایشان در حال انجام هست، توپ کامل در زمین مولوی عبدالحمید افتاده است. شاید روز جمعه این هفته اولین و ویژه ترین آزمون سنجش میزان صداقت و نیت سنجی سیاسی مولوی درباره پرونده حوادث اخیر جنوب شرق نیز باشد. مواضع و یا خطبه‌های مولوی عبدالحمید به زودی مشخص خواهد کرد که او اساسا به دنبال حل پرونده زاهدان هست یا نه، اگر کمتر از این میزان همت و عزمی که در حاکمیت اتفاق افتاده، مولوی عبدالحمید در مواضع خود سخن بگوید و یا بدتر از آن بخواهد دوپهلو یا با کنایه، یا به صورت غیر شفاف، یا موکول به گذر زمان و آینده و بدون نتیجه گیری مشخص و پایان باز برای مردم خطبه بخواند، حتما در حق نظام و هم مردم اهل سنت و بلوچ جفا کرده است. ضمن اینکه حال که حجت برای همه در حال تمام شدن است، کوتاهی کردن پس از آن نه تنها توجیه ندارد بلکه پس از آن بگونه دیگری باید به قضایا نگاه کرد. ادامه دارد... *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
1_2077980367.mp3
2.88M
✔️ درباره پاسخ کی‌روش به رسانه انگلیسی و دلیل تمرکز رسانه‌‌های خارج از ایران علیه تیم ملی فوتبال ⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با رادیو 🔸 کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c
⭕️ مولوی عبدالحمید طرف مذاکرات یا موضوع مورد مذاکره؟ ✔️ ماموریت علی اکبری به زاهدان مذاکره سیاسی یا گفتگوی دلجویانه‌؟! یادداشت ششم بازگشت حجت الاسلام علی اکبری از سیستان و بلوچستان مباحث مهمی را پیش روی همه دغدغه‌مندانی که حوادث جنوب شرق را دنبال می‌کنند، قرار داده است. 1️⃣ در گام اول باید این نکته را اصلاح کرد که از اساس سفر نماینده رهبری برای مذاکره به معنای بده و بستان سیاسی و آن چیزی که برخی از این سفر خواستند وانمود کنند، نبوده است. از مهمترین اهداف سفر نماینده رهبری دلجویی از مردم و آسیب دیدگان حوادث اخیر در سیستان و بلوچستان و دیدار با خانواده شهدا و مجروحین بوده است. دومین وظیفه نیز شنیدن سخنان اکثر خواص، نخبگان، اقشار مختلف مردم و علمای شیعه و سنی درباره خواسته‌ها و همچنین دریافت نظراتشان درباره حوادث اخیر بوده است. دیدارها فرآگیر بوده و با همه سلیقه‌ها و گروه‌ها و چهره‌ها صورت گرفته و محدود به یک جریان و یا فرد خاص نبوده است. 2️⃣ اگر بر فرض محال هم قرار بر مذاکره به شکلی که آنطرف می‌خواست باشد، شخصی سیاسی و یا امنیتی به عنوان نماینده رهبری به سیستان و بلوچستان اعزام می شد نه جناب حجت الاسلام علی اکبری که به معنای عرفی چهره‌ای سیاسی و یا امنیتی شناخته نمی‌شود و بیشتر به عنوان یک چهره مذهبی و اخلاقی معروف است. همانطور که اشاره شد اساسا هدف از این سفر امنیتی و سیاسی نبوده و اصل این سفر از یک علقه عاطفی و دغدغه و نگرانی رهبری برای مردم سیستان و بلوچستان سرچشمه گرفته و سیاسی کردن این سفر جفا به اصل و اهداف آن است. 3️⃣ عموما افراد و چهره‌های که از قبل و بعد حوادث سیستان و بلوچستان مشغول اقدامات سیاسی و طراحی و اجرای پروژه های سیاسی بودند، بر همان محاسبات سیاسی خود این سفر را تفسیر کرده و عجیب‌تر اینکه بر اساس همان ذهنیت‌های سیاست‌زده شعارهای همچون اهل معامله نیستیم را بیان کردند و بیشترین چانه‌زنی شان برای تعیین مکان مذاکره صرف شد تا پیگیری مشکلات واقعی آسیب دیدگان. متاسفانه همین جنس نگاه سیاست‌زده هم سبب شده که بیش از آنکه به فکر حل مساله و یا کمک بزرگی به تسریع روند دلجویی به خانواده‌های آسیب دیده باشند، بیشتر به اضافه کردن بندها و خواسته‌های سیاسی غیرمرتبط مشغول هستند. 4️⃣ روند خطبه‌های مولوی عبدالحمید از زمان حوادث زاهدان و خاش تاکنون نشان داده که این حوادث بستری برای او شده که حرف‌های سیاسی بزند که مدت ها بوده فرصت و زمان مناسب برای آنها پیدا نکرده است. او هر چه مطالبه و حرف سیاسی داشته در این چند هفته زده، از سهم خواهی در تقسیم مدیریت‌ها به اطرافیانش تا تکرار خواسته‌های سیاسی اغتشاشگران و هرآنچه در این مدار قابل گفتن بوده، بیان کرده است. سیاسی کردن خون چند نفر از مردم بی گناه و ساختن ابزار چانه‌زنی از آسیب دیدگان برای گرفتن امتیازات سیاسی خلاصه ظاهر و باطن اقدامات مولوی عبدالحمید در این چند هفته بوده است. 5️⃣ علاوه بر موارد گفته شده، اساسا در حوادث اخیر سیستان و بلوچستان مولوی عبدالحمید نمی‌تواند یک طرف ثابت میز گفتگو و مذاکره باشد. در اطراف میز بحث و گفتگو درباره حوادث اخیر جنوب شرق هزاران مردم و خانواده‌های تعداد زیادی از شهدا قرار دارند که مواضع و اظهارات مولوی عبدالحمید را زمینه‌ساز شهادت فرزندانشان، تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت مالی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به خودشان می‌دانند. پرونده‌های باز زیادی در اطراف مولوی عبدالحمید وجود دارد که بسیاری از مردم آن دیار انتظار رسیدگی و تعیین تکلیفش را دارند. از این منظر مولوی عبدالحمید نه تنها طرف مذاکره که اتفاقا بخشی از موضوعات مورد مذاکره باید باشد. 6️⃣ اما با این شرایط پرونده حوادث اخیر سیستان و بلوچستان چه خواهد شد؟ پیش‌بینی رفتار حاکمیت چندان سخت نیست، جمهوری اسلامی تا آخرین مرحله احقاق حق مردم آسیب دیده اقدام خواهد کرد و دلجویی از آسیب دیدگان را نیز با سرعت ادامه خواهد داد و حتی تخریب‌های سیاسی ناجوانمردانه نیز سبب خلل در این تصمیم نخواهد شد و آنچه عدالت و رافت اقتضا کند حتما اتفاق خواهد افتاد. اما جریانی که خود را طرف سیاسی تعریف کرده هیچ بعید نیست که مانع بهره بردن اقشار مختلف اهل سنت از فرصت بوجود آمده شود. ظاهرا طبق معمول این مردم معمولی اهل سنت هستند که باید قربانی یک گروه 43 ساله سیاسی معلوم الحال شوند. گروهی که نه تنها بحران‌ها را سیاسی بلکه ساده‌ترین مسایل را در سیستان و بلوچستان آنقدر سیاسی کرده که هر وقت روزنه‌ای برای اصلاح امور و ارتقا زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باز شده، با سیاست‌زدگی مسدود کرده است. ادامه دارد... *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ با تیم ملی فوتبال ایران مخالف هستند یا تیم فوتبال جمهوری اسلامی؟! ⭕️ نگاهی دیگر به بازی ایران و انگلیس ✍️ رهبر معظم انقلاب در اولین واکنش رسمی به اغتشاشات اخیر در ایران تاکید کردند که فراتر از جمهوری اسلامی با ایران قوی مخالف هست. هر چه از حوادث اخیر می‌گذرد این واقعیت بیشتر و بیشتر خود را نشان می‌دهد. تولید هزاران محتوا توسط رسانه‌های خارج نشین که دقیقا شکاف و کاشت نفرت اجتماعی بزرگ را بین اقشار و سلیقه‌های مختلف جامعه ایرانی را دنبال می‌کند، یکی از نشانه‌هایی است که هدف قرار دادن اصل «ایران قوی» را نشان می‌دهد. 🔸وارد کردن چرخه‌های خشونت آمیز هدفمند به اعتراضات نیز هدف‌گذاری‌های اجتماعی گفته شده را دنبال می‌کند. از یک طرف با اقدامات خشونت آمیز تلاش کردند پلیس و نیروهای امنیتی را به واکنش‌های متقابل و بالا بردن تلفات وادار کنند- که با صبر مظلومانه پلیس نتوانستند - و از سوی دیگر تلاش شد با دروغ و عملیات فریب رسانه‌ای بخشی از خشونت‌ها و کشته‌سازی‌ها را به نیروهای امنیتی منتسب کنند و احساسات جامعه را علیه حافظان امنیت تحریک کنند. هر دو هدف گذاری برای فراگیر کردن خشونت‌های کور و بهم زدن تعادل اجتماعی جامعه صورت گرفت و تلاش کردند با مردمی‌سازی خشونت‌ها، تضعیف جامعه ایران به عنوان یک موجودیت قوی را هدف گرفتند. 🔸تمرکز یکباره بر برجسته‌سازی دوره‌ای قتل یا وفات یک زن و یا کودک از یک قومیت مشخص نیز دقیقا با تحریک احساسات قومی و تضعیف وطن پرستی و هویت ایرانی صورت گرفت. 🔸در این میان حضور گسترده و پیاپی سران گروه‌های تجزیه‌طلب تابلودار در رسانه‌های فارسی زبان مثل ایران اینترنشنال نیز از دیگر نشانه‌های بسیار آشکار برای تکه تکه کردن ایران قوی بود که همچنان نیز با وقاحت تمام ادامه دارد. تمرکز ویژه رسانه‌ای بر دو موضوع سیستان و بلوچستان و کردستان و شهرهای مثل زاهدان و مهاباد و دمیدن ویژه بر حواشی امنیتی و قومی این دو منطقه جداناپذیر از پیکره عظیم ایران قوی نیز در همین راستا است. کنار اینها باید به تلاش ویژه برای شکاف بین شیعه و سنی نیز در این مناطق با تکرار یکسری اقدامات ویژه نیز اشاره کرد. 🔸در خارج از ایران اما موضوع آشکارتر دنبال می‌شود، برگزاری تجمعات برای ایرانیان خارج از کشور با هدایت‌ و رهبری لیدرهای متکثر از منحرفین جنسی تا تجزیه‌طلبان نشانه‌ای مهم از آینده‌ای است که برای ایران تدارک دیده‌اند. 🔸در این میان آتش زدن برخی مساجد، مراکز دینی، اهانت به قرآن و دیگر نمادهای دینی و مقدسات که اتفاقا اصلی‌ترین هویت فرهنگی و بزرگترین زنجیره پیوند اجتماعی و فرهنگی ایرانیان نیز در حال حاضر محسوب می‌شود، خارج از هدف گذاری که برای تضعیف ایران قوی کردند، نیست. آنها به خوبی دریافته‌اند که مبانی نظری و اعتقادات دینی و انگیزه‌های مذهبی و جامعه وسیع مذهبیون و مومنین امروزه از اصلی‌ترین موانع تضعیف و تجزیه ایران هست. 🔸همینطور تمرکز بر اهانت، سبک شماری، ایجاد بی تفاوتی و تلاش برای خارج کردن پرچم ملی از دایره مقدسات ملت ایران از عملیات‌های ویژه‌ای بود که آشکارتر از هرچیزی عادی سازی عبور آگاهانه و خودخواسته از پرچم ملی ایران به عنوان نماد و اتحاد ملی ایرانیان را در میان افکار عمومی دنبال می‌کرد. برای هیچ جامعه شناس و یا محقق آگاه به مسایل تاریخی و حکمرانی پوشیده نیست که پروژه تضعیف ابراز احساسات به نماد مهمی همچون پرچم ملی زمینه ساز پذیرفتن چه بلایا و تحقیرهای خودخواسته یک جامعه خواهد شد. 🔸طراحان و رهبران اغتشاشات برای رساندن جامعه به اینکه به صورت خودخواسته و مسخ شده به سمت بی تفاوتی نسبت به افتخار آفرینی بین المللی ورزشکاران کشورش برود، فشار بی‌سابقه‌ای به تیم‌های ملی ورزشی در بزنگاه‌های اخیر بین المللی وارد کردند تا تحت فشارهای کاذب حتی برای شادی کردن معمولی نیز هزینه بپردازد! و همچنین برای مبارزه در میدان مسابقه نیز نه تنها دچار حواشی شوند بلکه کم انگیزه شده و حتی در مراحل حادتر شکست خوردن-بخوانید تحقیر شدن- را هم به صورت داوطلبانه و خودخواسته بپذیرند.
🔸ایجاد فشارها و عملیات‌های رسانه‌ای بی سابقه علیه تیم ملی فوتبال را باید در ادامه همین پروژه کلان دید و بر اساس مواردی که گفته شد، اساسا بحث بالاتر از تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی بلکه هدف خود تیم ملی فوتبال ایران است که نتواند در نمایندگی از طرف «ایران قوی» عملکرد مطلوبی داشته باشد. زمینه سازی گسترده روانی و رسانه ای همان طراحان پروژه تضعیف ایران قوی بر علیه تیم ملی فوتبال ایران و شادی شبانه پس از شکست ایران در مقابل انگلیس توسط برخی گروه‌ها که بسیاری از آنها همان افراد اغتشاشگر کف خیابان‌ها و پیاده نظام طرح مذکور هستند، از نشانه‌های درستی این ادعا و مخالف بودن با اصل قوی بودن تیم ملی فوتبال ایران است. گرچه این پروژه‌ها هم نتوانست اکثریت جامعه را با خود همراه کند ولی بزرگترین سندی شد که نشان داد حرف اصلی همان است که رهبر انقلاب فرمودند: «آنها فقط با جمهوری اسلامی مخالف نیستند، با ایران مخالفند؛ آمریکا با ایران قوی مخالف است» *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ بازی ایران – ولز نمادی از شناخت یک مسئول کارآمد در جمهوری اسلامی! ✔️ چرا یک مسابقه فوتبال توانست طراحی دشمن را بهم بریزد؟! ✍️ پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر ولز یک نقطه عطف در حوادث و التهابات اخیر کشور محسوب می شود. 1️⃣ یکبار سریع و کوتاه اتفاقات اخیر را بررسی کنیم، پس از انتشار خبر وفات مهسا امینی، یک ابراز ناراحتی گسترده و حتی در بخش‌های از جامعه ابراز علنی خشم در ایران شکل گرفت. بر بستر این ناراحتی گسترده و خشم شکل گرفته در بخش‌های از جامعه، بی‌سابقه‌ترین عملیات رسانه‌ای علیه افکار عمومی شکل گرفت و صدها هزار تولید محتوا و صدها دروغ تولید شد و کشور پس از چهل سال دوباره خشونت کم سابقه خیابانی همانند رفتارهای مسلحانه منافقین در ابتدای دهه شصت را تجربه کرد. به مجموع این موارد گفته شده باید رسوب مشکلات معیشتی و اقتصادی‌ و نارضایتی از برخی ناکارآمدی‌ها و احساس تبعیض در بخش‌های از جامعه و همچنین دهن کجی‌های که در دوره‌های گذشته از طرف برخی مسئولین به افکار عمومی شده بود را هم اضافه کرد. همه اینها البته مانع تشخیص حق و باطل در میان عموم مردم نشد و ایران یکبار دیگر در کف خیابان میلیون‌ها نفر را در حمایت از جمهوری اسلامی و دفاع از ارزش‌ها و طرد ضدانقلاب و آمران غربی آنها به خود دید. با این وجود جامعه ایرانی از چندین هفته بمباران بی‌سابقه رسانه‌ای و به خصوص در فضای مجازی دچار خستگی و تاثر روحی بود و در بخش‌های از گروه‌های مرجع همانند ورزشکاران، دانشجویان، فعالین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی رسانه‌ای این فشار روانی رسانه‌ای بسیار بیشتر و طاقت فرساتر شده بود و به نوعی بسیاری در داخل نیازمند شکسته شدن این بختک روانی تحمیلی به محیط داخلی ایران بودند . به همین دلیل در کوتاه مدت ابزار یک شادمانی ملی در جامعه ایرانی که همه اقشار و سلیقه‌ها را شامل بشود، بهترین اتفاق ممکن بود که با پیروزی ویژه تیم ملی فوتبال ایران بر تیم ملی ولز رقم خورد. شرایطی که در قبل و بعد از بازی با انگلیس در تیم ملی و افکار عمومی نیز رقم خورد، سبب شد که آثار روانی و اجتماعی پیروزی غیرتمندانه بر ولز چند برابر هم بشود. 2️⃣اما در میان مدت و دراز مدت برای عبور کامل از وضعیت گفته شده، دولت و دیگر قوا و نهادهای خدماتی کشور هستند که باید برای مردم سنگ تمام بگذارند. آنها بیش از هر زمان دیگری باید برای شادمان کردن و ترمیم التهابات روحی جامعه ایران تلاش کنند. مسیر شادمان کردن و بدست آوردن رضایت جامعه ایران کاملا مشخص است و جامعه ایرانی نیز نشان داده که ملتی سپاسگزار و سریع الرضا است. جامعه ایران در بیان خواسته‌ها و انتظاراتش در این سالها شفاف بوده و در مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حرف دل، نیازها، سلایق و مطالباتش را گفته و ناگفته‌ای را بر هیچ مسئولی باقی نگذاشته است. امروز امیدسازی و شادی آفرینی ایجابی و واقعی دو شاخصه مهم ارزیابی کارآمدی هر مسئولی در شرایط فعلی جامعه است. بدیهی است که برخی خواص یا مسئولانی که از دل سخنان یا اقدامات عملی شان امید ایجاد نمی‌شود یا خلق شادی واقعی اتفاق نمی‌افتد، باید به عنوان مسئول ناکارآمد شناخته شوند. از سوی دیگر همچنین خواص و یا مسئولی که مواضعش سبب دلخوری بخش بزرگی از جامعه می‌شود و یا دقتی در لطافت و یا التهابات روحی امروز جامعه ایرانی ندارد، مسئول به دردبخوری برای این روزهای جمهوری اسلامی نیست‌. سالهاست دشمن امید جامعه را هدف قرار گرفته و در طراحی‌های اخیر برای تحریم ورزش ایران و تولید فشار رسانه‌ای بزرگ برای ناکام کردن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی، به خوبی معلوم می‌شود که اینک نشاط جامعه را نیز به صورت ویژه هدف قرار داده‌اند. به همین دلیل است که وقتی پیروزی بزرگ ایران بر ولز اتفاق افتاد و ابراز شادمانی در کف خیابان‌های ایران شکل گرفت، گویی تمام طراحی‌ها و عملیات‌های رسانه‌ای پرهزینه چند هفته اخیر به یکباره نابود شد. به معنای دیگر وقتی نقطه کانونی طراحی دشمن ناامیدسازی و گرفتن نشاط جامعه است، یک پیروزی بزرگ ملی و خلق شادی ایجاده شده از این طریق، دقیقا به هدف می‌نشیند و دشمن داخلی و بیرونی را یکجا ناکام می‌کند. پیروزی بر تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی بر ولز مظهر خلق یک شادی ایجابی و واقعی بود، چون هم ملی بود، هم شادی آفرین بود، هم امید آفرین بود، هم وطن پرستی و افتخار آفرینی برای کشور و همراه با سرافرازی پرچم ایران بود و هم اثبات کارآمدی و توانمندی ورزشکاران ایران بود. مشخصات خروجی و شناخته‌شدن یک مسئول کارآمد در شرایط فعلی جامعه ایران نیز خارج از این چارچوب گفته شده نیست و نباید باشد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ حماقت عجیب اپوزیسیون در جام جهانی به نفع جمهوری اسلامی ✔️ نگاهی به خدمات دوره‌ای اپوزیسیون به جبهه انقلاب! ✍️ ابراز رفتارها و سیاست‌های احمقانه از اپوزیسیون جمهوری اسلامی موضوع تازه‌ای نیست ولی آنها در جام جهانی احمق‌تر از همیشه رفتار کردند. 1️⃣ اپوزیسیون جمهوری اسلامی در سالهای گذشته یکی از اصلی‌ترین محورهای سیاست ورزی و رسانه‌ای خود را زیرسوال بردن قدرت نظامی ایران با تمرکز بر تخریب دستاوردهای بزرگ موشکی قرار داد. اما موشک‌ها در این سالها آنقدر اقتدارآفرینی و افتخار‌آفرینی برای ملت کردند و به تعداد قابل توجه تهدیدهای جنگی ملموس از سر کشور رفع کردند که عملا اپوزیسیون با ایستادن در مقابل موشک‌های ایران، اقتدارخواهی را به نام جریان انقلاب سند زدند و این گزاره را در افکار عمومی تثبیت کردند که اگر قرار باشد ایران قدرت نظامی بماند و بیش از اینی که است ابرقدرت نظامی شود، فقط آدم‌های از جنس انقلابی و ارزشی می‌توانند این هدف را محقق کنند و اپوزیسیون نه تنها توانای این کار را ندارد بلکه اساسا اعتقادی به اقتدار و قدرت نظامی در وجودشان یافت نمی‌شود. 2️⃣ در قضایای مثل برجام نیز اپوزیسیون با ارائه تصویر کاملا ذلیل و گداگونه از خود در برابر آمریکا و غرب، عملا عزت طلبی را به نام جریان انقلاب سند زد. آنها آنقدر در روزگار برجام نقش فروشنده به خود گرفتند که بخش زیادی از مردم را به این نتیجه رساندند که این گروه حاضر است تمام ایران را بفروشد تا رضایتی را بر چهره کشورهای مثل آمریکا بنشانند. 3️⃣ اپوزیسیون همچنین در حمایت از قاتلان، اشرار، تجزیه طلبان، تروریست ها و اقدامات خشونت طلب و نقش آفرینی در همه اغتشاشات سالهای گذشته و به خصوص حوادث اخیر آنقدر افراط کردند که اینک برای اکثریت مردم این گزاره تثبیت شده که نه تنها اپوزسیون جمهوری اسلامی نسبتی با امنیت و آرامش جامعه ندارند بلکه در پسا جمهوری اسلامی چیزی جز کشتار و ناامنی در انتظار ایران نخواهد بود و این نوع اپوزیسیون بر فرض محال بعد از رسیدن به قدرت سیاسی، خونین ترین اتفاقات ضدامنیتی را رقم خواهد زد. ماحصل این رفتار هم این شده که اکثریت مردم هم امنیت را از جریان انقلاب مطالبه می کنند و هم جریان انقلاب را مدافع اصلی امنیت کشور و با صلاحیت ترین جریان در برقراری امنیت می‌دانند. 4️⃣ اپوزیسیون جمهوری اسلامی همچنین در آشکارسازی وابستگی و مزدوری برای آمریکا و اروپا آنقدر افراط کرد که اینک وابستگی و مزدوری برای افرادی مثل بن سلمان را نیز در کارنامه خود می‌بیند. اینک به تعداد گروه‌های موجود در اپوزیسیون، ارباب خارجی نیز وجود دارد و اولین اثر آن این است که افکار عمومی موضوعی مثل استقلال خواهی را از این جریان اساسا نمی‌تواند انتظار داشته باشد. در عوض جریان انقلابی و ارزشی در این چهل و سه سال به صورت مداوم استقلال خواهی در همه ابعاد از نظامی تا فرهنگی و اقتصادی و سیاسی فریاد زده و بر آن به عنوان یک اصل غیرقابل عقب نشینی تاکید کرده است. 5️⃣ در تمام موارد بالا اپوزیسیون با فریب کاری و با زدن روکش سیاسی و رسانه‌ای به موارد گفته شده، تلاش زیادی کرده بود که صحنه تقابل و ماهیت واقعی عملکردشان در افکار عمومی به راحتی عیان نشود. اما درحواث اخیر اپوزیسیون جمهوری اسلامی خواسته یا ناخواسته دست به یک حماقت عجیب زد. مهمترین ویژگی این حماقت آن بود که فراتر از جنگ سیاسی در یک عرصه اجتماعی خود را به جنگ و نبرد با جمهوری اسلامی وارد کرد. در حوادث پس از وفات مهسا امینی، اپوزیسیون با حماقتی تاریخی با افراط گری، عملا ناموس پرستی و غیرت ورزی را که دو موضوع عمیقا اجتماعی و عرفی شده و فرهنگی و اعتقادی در جامعه ایران هست را به صورت کامل به جبهه مقابل خود واگذار کرد. عجیب تر آن بود که نه تنها زنانشان عریان شدند و اوج بی حیایی از خود را نشان دادند بلکه مردانشان هم رسما گفتند به بی‌ناموس بودن افتخار می‌کنند! نتیجه نیز آن شد که نه تنها مردان غیرتمند جامعه ایرانی را از دست دادند بلکه حوزه زنان را که تا این سالها با فریب جز مزیت‌های خود تبلیغ می‌کردند، عملا سخیف و سبک کردند و معلوم شد که انتهای نگاه اینان به زنان چقدر حیوانی و ذلیلانه و لذت‌جویانه است.
6️⃣ با شروع برخی مسابقات بین المللی ورزشی و به خصوص جام جهانی فوتبال، اپوزیسیون اینبار با حماقت بیشتری به جنگ اجتماعی‌تر با جمهوری اسلامی با محوریت حمله و اعلام جنگ علیه پرجم ملی و وطن پرستی آمد. در جام جهانی فوتبال اما آنها تماشاگر عملکرد غیرتمندانه مشترک تیم ملی فوتبال و مردم ایران در ابراز شادی و غم برای نتایج مسابقات فوتبال شدند و احترام به سرود و پرچم ملی و تعصب در وطن پرستی در جامعه ایران پررونق شد و نتیجه هم اینک این شده که اپوزیسیون عمیق‌تر از هر زمانی تعصب و افتخار به پرچم ملی و وطن پرستی را در سینی طلا تقدیم جمهوری اسلامی و جریان انقلابی و عموم مردم ایران کرده است.عجیب تر هم این است که با این نوع رفتار و مواضع، اپوزیسیون عملا خود را بعد از این حتی از بهره برداری و فرصت سوءاستفاده از موفقیت‌ها و افتخارآفرینی‌های آینده ورزشکاران ایران به نوعی محروم کرده و همه را به انحصار جمهوری اسلامی درآورده است. 7️⃣ خلاصه آنکه اپوزیسیونی که اقتدارخواهی، امنیت‌خواهی، استقلال‌طلبی، عزت‌طلبی، ناموس‌خواهی، غیرت‌خواهی و وطن‌پرستی را دو دستی به جبهه مقابل خودش تقدیم کرده با فاصله یکی از احمق‌ترین و ضعیف‌ترین اپوزیسیون موجود فعلی در جهان است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5