⭕️کلید حل اعترضات بغداد اتفاقا در تهران است!
✍️تحولات چند روز گذشته عراق آنهم در آستانه اربعین سبب بروز برخی نگرانیها در میان مردم عراق و حتی مردم و فعالین فرهنگی و سیاسی ایران نیز در آستانه اربعین شده است. اغتشاشات و اعتراضات در چند سال گذشته در عراق البته مساله خیلی جدیدی نیست و عراق شاهد اعتراضات بدتر از این نیز در گذشته و برخی نقاط خود بوده است.
🔻بستر عمده این اغتشاشات نیز سوار شدن بر موج اعتراضات به حق اقتصادی و معیشتی و مطالبه درست مردم عراق برای مبارزه با فساد اداری و سیاسی در این کشور بوده است. ضمن اینکه بازیگران داخلی این نوع اغتشاشات و موج سواریها نیز مشخص است. عناصر متعدد داخلی همچون بعثی ها، عناصر تندرو اهل سنت، فعالین سیاسی شیعه لیبرال و غرب گرا، برخی فعالین مذهبی شیعه انحرافی و قدرت طلب و در چند سال اخیر سلبریتی های عراقی! نیز در این موضوع و بزنگاهها همواره نقش آفرین بوده اند. در طی این سالها نیز نقش آفرینی عناصر خارجی و آدرس اتاق فکر و عملیات آنها نیز مشخص شده است. نیاز به هیچ توضیحی نیست که از اغتشاشات و اعترضات در عراق چرا آمریکاییها، سعودی و صهیونیستها سود میبرند و چرا همواره عطش اغتشاش و التهاب در عراق را دارند. مشخصات هدفگذاری آنها نیز مشخص است؛ سقوط دولت شیعی حاکم در بغداد که حاضر به همکاری گسترده با آمریکا علیه ایران در تحریمها نیست و بالتبع آن ضدایرانی کردن اعتراضات عراق و همچنین ایجاد شکاف بزرگ سر راه نهضت جهانی اربعین.
👈اما این مساله نگران کننده نیست! بخوانید:
در عراق همواره یک دولت طرفدار ایران پس از صدام بر سر قدرت بوده و این روزبه روز عمیقتر نیز شده است. دلیل بسیار پیچیده ای هم ندارد زیرا اکثریت فعالین سیاسی شیعه عراق چندین دهه است که با ایران و انقلاب اسلامی پیوند داشته و اساسا بستر فرهنگی و آرمانی آنها شباهت زیادی با ایران دارد. به همین دلیل هم خودخواسته و هم بر اساس یک خودآگاهی تاریخی دولت و جامعه عراق پساصدام حرکت خود به سمت گفتمان انقلاب اسلامی را بیشتر از گذشته آغاز کرده است. این روند با ظهور داعش و نقش آفرینی ایران در سرکوب آن و همچنین سیر صعودی حرکت عظیم اربعین و عمیقتر شدن پیوند دوملت سبب شده که این روند شتاب ویژهای به خود بگیرد. این در حالیست که جریانات خودجوش بزرگی هم در درون جامعه عراق که بخشی از آن در گروه های مبارز مردمی حشدالشعبی متجلی است، تابلو همسویی و هم اعتقادی با آرمان های انقلاب اسلامی را مشتاقانه برداشته و به علت مردمی بودن و بستر مشترک اعتقادی مسیر غیرقابل مهاری را در در حال طی کردن هستند.
🔻طبیعی است هرآنچه دولت و جامعه عراق به سمت انقلاب اسلامی بیشتر در حرکت باشد، حوادث و سرنوشتی شبیه تر از گذشته با ایران خواهد داشت. اگر ظهور داعش در عراق یک نوع دفاع مقدس شبیه ایران را در آنجا رقم زد و تشکیل حشدالشعبی نیروی شبیه بسیج را آنجا شکل داد چرا نباید برخی حوادث عراق شباهت های با حوادث سالهای نه چندان دور انقلاب اسلامی در ایران را پیدا کند؟! اگر حوادث سالهای اول انقلاب به خصوص از 58 تا 60، جنگ تحمیلی، فتنه 78 و 88 و ... انقلاب سلامی و مردم ایران را خالص تر و قوی تر از گذشته کرد، چرا نباید همچین نتیجهای درباره این روزهای عراق هم گرفت؟! عراق شبیه شده به ایران باید منتظر چنین حوادثی باشد ولی مهم است که یادآوری کنیم تجربه انقلاب اسلامی به ما می گوید که جای نگرانی نیست و مصالح و فواید بزرگی در این حوادث نهفته است. مردم و دولت عراق هم اگر میخواهند از این حوادث سربلند بیرون بیایند باید همان مسیر مردم و حاکمیت ایران را در پیش بگیرند. زیرا راه پیروزی نیز فقط از مسیر تجربه ایران و انقلاب اسلامی خواهد گذشت و نقشه و نسخه فایق شدن بر فتنهها و صدالبته مسیر پیشرفت و توسعه و آسایش حقیقی مردم عراق نیز در تهران موجود است. به همین دلیل باید گفت: « کلید حل اعترضات بغداد اتفاقا در تهران است!»
@mahdi_jahantighi
⭕️سازمان اطلاعات سپاه چگونه نخبه ایرانی در استرالیا را آزاد کرد؟/ رضا دهباشی چگونه به جای واشنگتن از فرودگاه تهران سردرآورد؟!
✍️رضا دهباشی کیوی، دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه کوئینزلند استرالیا حدود ۱۳ ماه پیش به اتهام نقض تحریمهای ایران بازداشت شد. در استرالیا گفته شده بود که تجهیزات راداری پیشرفته نظامی که برای شناسایی موشک و رهگیری جنگندههای رادارگریز استفاده میشود را خریداری و از طریق دوبی به ایران ارسال کرده است.
🔹 این در حالی بود که دولت آمریکا طی چند ماه گذشته فشار زیادی به استرالیا وارد کرده بود که این نخبه ایرانی را تحویل نیروهای امنیتی آمریکا بدهند و دولت استرالیا نیز پذیرفته بود که این اقدام را انجام بدهد.
🔻اما پس از چندی از انتشار این اخبار بود که به یکباره اعلام شد که دو زن استرالیایی-بریتانیایی و یک مرد استرالیایی در ایران دستگیر و بازداشت شده اند. در بیانیه وزارت خارجه استرالیا در آن مقطع ضمن اشاره به هویت اتباع بازداشت شده در ایران از دو تن از آنها به عنوان مارک فیرکین و جولی کینگ نام برده و تصریح شده بود که فرد دوم تابعیت دوگانه استرالیایی - بریتانیایی داشته اشت.
🔹در همین حال، رسانهها گفته بودند که این دو به اتهام به پرواز درآوردن یک پهپاد بدون مجوز بازداشت شده و مبادرت به عکسبرداری از مناطق نظامی و ممنوعه کردند که این عکسها در حافظه دوربین کشف شده و وجود دارد.
🔻اما طی روزهای اخیر اعلام شد «جولی کینگ» زن بریتانیایی-استرالیایی و «مارک فرکین» نامزد استرالیایی او، آزاد شدند. از سوی دیگر تقریبا همزمان با آزادی این دونفر نیز رضا دهباشی دانشجوی نخبه ایرانی که 13 ماه پیش توسط دولت استرالیا به بهانه واهی دستگیر و زندانی شده بود، آزاد شد. موضوعی که نشان می دهد که پای یک معاوضه درکار بوده است. یعنی آزادکردن در برابرآزادکردن!
🔹موضوع زمانی جالبتر می شود که بدانیم، رئیس سرویس امنیتی استرالیا شخصا به ایران آمده و برای معاوضه اقدام کرده است. اتفاقی که نشان میدهد که در یک بستر کاملا اطلاعاتی این معامله مهم امنیتی صورت گرفته شده است.
🔻از سوی دیگر زمان دستگیری اتباع استرالیایی نشان میدهد که چندماه پس از بازداشت نخبه ایرانی، عملیات دستگیری متهمین استرالیایی صورت گرفته است. یعنی پیش از این دستگیریها در مرحله دیپلماسی عملا اتفاق موفقیت آمیزی که منجر به آزادی تبعه ایرانی بشود، انجام نشده است.
🔹اما با توجه به دستگیری اتباع استرالیایی توسط سازمان اطلاعات سپاه، طبیعی است که کل این فرآیند با مدیریت مستقیم این سازمان اطلاعاتی رقم خورده است. فرآیندی که توانسته رضا دهباشی، نخبه ایرانی به جای واشنگتن از فرودگاه تهران سردربیاورد!
@mahdi_jahantighi
⭕️عملیات فوق سری ترور سردار سلیمانی چگونه به یک برد اطلاعاتی بزرگ تبدیل شد؟
✍️چند روز قبل بود که حجت الاسلام والمسلمین حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه از طرح ترور سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در کرمان خبر داد.درباره اظهارات علنی این مقام ارشد اطلاعاتی کشور، ناگفتههای جالبی وجود دارد که قابل تامل است:
1️⃣ طراحی ترور سردار سلیمانی، ماحصل توافق و همکاری مستقیم سرویسهای اطلاعاتی عبری و عربی بوده است. یعنی اشتراک اطلاعات، طراحی و نوع عملیات و همچنین هدفگذاریهای سیاسی و امنیتی ترور تماما توافق مشترک و چند جانبه سرویسهای اطلاعاتی عربی و عبری بوده است. البته در درون این توافق یک پیام مهم نیز نهفته است؛ پیام راهبردی که میگوید، ناامیدی از توقف موفقیتهای منطقهای ایران به صورت همزمان و دریک سطح بالا هم در اسرائیل و هم برخی کشورهای عربی منطقه اتفاق افتاده و فرمان ترور مصداق اوج این ناامیدی هست.
2️⃣ از لابه لای سخنان رئیس سازمان اطلاعات سپاه میتوان به خوبی حدس زد که عامل اجرایی ترور سردار سلیمانی توسط عوامل نزدیکتر به سرویس اطلاعاتی برخی کشورهای عربی بوده و سرویس اطلاعاتی اسرائیل تلاش کرده از پوشش یک گروه تروریستی وهابی برای پوشش و شراکت در این ترور استفاده کند. دلیل اصرار به این پوشش نیز در دو محور میتوان جمعبندی کرد. دلیل اول همان است که گفته شده، یعنی قرار بوده ترور سردار سلیمانی به یک اختلاف داخلی و مذهبی در ایران ربط و تقلیل پیدا کند و عملا از میزان بزرگی و تبعات بین المللی شدن ابعاد شهادت فرمانده سپاه قدس بکاهند. دلیل دوم نیز ترس بسیار زیاد از انتقام سنگین و مستقیم ایران در برابر ترور سردار سلیمانی از رژیم های عامل ترور بوده است. طبیعی است که ایران هرنوع تحرک جانی علیه سردار سلیمانی را نه تحمل و نه لحظهای در گرفتن انتقام بسیار سخت و تاریخی، درنگ خواهد کرد.
3️⃣ اما طراحی برای ترور سردار سلیمانی در ایران ظاهرا از شناسایی و رصد رفت و آمد عمومی ایشان است. موضوعی که البته در حوزه اطلاعاتی یک شاهکار به حساب نمی آید. زیرا حضور همه ساله سردار سلیمانی در ایام محرم و فاطمیه در زادگاهشان مساله پنهانی نبوده و با علم به خطر همیشگی، ایشان هیچ زمانی شرکت در این مراسمات را از دست ندادهاند. اما نکته جالبتر این است که اتفاقا طراحی عملیات ترور سردار سلیمانی در ایران یک موفقیت اطلاعاتی برای سپاه قدس و سیستم امنیتی کشور محسوب می شود! دلیل آن این است که باوجود حضور متعدد سردار سلیمانی در کشورهای مختلف منطقه و حتی مناطق جنگی منطقه از عراق تا سوریه و کمتر و بیشتر از آن!، سرویسهای منطقهای و فرامنطقهای از رصد و طراحی عملیات علیه ایشان در خارج از ایران ناامید، عاجز و سالهاست شکست خورده هستند.
4️⃣ اما در ماجرای طراحی برای ترور سردار سلیمانی یک موفقیت بزرگتر اطلاعاتی نهفته است که رئیس سازمان اطلاعات سپاه به جزییات آن هیچ اشارهای نکرده ولی اصل ماجرا به نوعی بیان شده است. در سخنان طائب آمده است که تیم ترور سردار سلیمانی مدتها تحت اشراف اطلاعاتی بوده و این اشراف در تمامی مراحل خارج از کشور منجمله دیدارها، برنامهریزیها، آموزشها و ... نیز بوده است. برای درک این موضوع باید این مقدمه را دانست؛ عملیات طراحی برای ترور سردار سلیمانی با توجه به جایگاه ویژه ایشان در منطقه و میزان اهمیتی که وی برای مقامات امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی دارد، توسط عوامل رده پایین و حتی میانی اطلاعاتی مدیریت، طراحی و اجرایی نشده و بلکه یک طرح فوقسری در ردههای بالایی سرویس های اطلاعاتی بوده است. با توجه به اشراف سازمان اطلاعات سپاه بر مراحل مختلف این طراحی، قابل حدس زدن است که چند ماه پهن بودن تور اطلاعاتی سپاه در خارج از کشور، چه دستاوردهای مهم امنیتی داشته و سرویس اطلاعاتی اسرائیل-موساد- چه آسیبهای بزرگی متحمل شده است.
@mahdi_jahantighi
⭕️مواجهه سردار سلیمانی با اردوغان در سوریه چگونه خواهد بود؟!
✍️باوجود فرار ظاهری نظامی آمریکا از سوریه یک طراحی مهم سیاسی در پرونده سوریه توسط این کشور تازه آغاز شده است. این طراحی مستقیما ایران، دولت سوریه، روسیه و ترکیه را مورد هدف قرار میدهد. هدف کلی این طرح سیاسی نیز این است که ایران، ترکیه، دولت سوریه و روسیه در یک بن بست سیاسی قرار دهد و حتی کشاندن آنها به یک تقابل نظامی ولو محدود را ریل گذاری کند. از نگاه آمریکا، با رفتن آنها از خاک سوریه، طمع ترکها و حتی روسها به نوعی افزایش یافته و این خود می تواند، بخشی از زیرساخت اختلاف در مثلث امنیتی و سیاسی ایران، روسیه و ترکیه در شام باشد.اما اردوغان برای رسیدن به اهداف نظامی خود در سوریه با چند مانع راهبردی روبه رو هست:
1️⃣ کردها سالها تجربه تقابل نظامی با ترکیه را دارند و لقمه راحتی برای اردوغان به حساب نمی آیند. از سوی هرچه شرایط برای کردها سخت تر شود، احتمال نزدیکی انها با دولت بشار اسد و همچنین درخواست کمک از ایران و روسیه جدی تر خواهد شد. موضوعی که ترکیه را در شرایط سختی قرار خواهد داد. در همین حال مساله اساسی این است که ترکیه تا چه میزان می خواهد به حفظ جاکمیت سوریه در مناطق کردنشین پایبند باشد و عملا جنگ را تا چه میزان و مدت دنبال خواهد کرد. میزان و مدت علاقه مندی ترکیه به ادامه جنگ، شرایط نظامی را برای علیه این کشور متفاوت خواهد.
2️⃣ بازی سیاسی ترامپ با اردوغان هم آینده مشخصی ندارد. ظاهر قضیه این است که اردوغان با کسب رضایت ترامپ عملیات در شمال سوریه را علیه کردها را آغاز کرده ولی از سویی علایمی دیده می شود که آمریکا زمین شمال شرقی سوریه را بستری برای اعمال تحریم و یا حداقل تشکیل چماق تحریم برای مهار، کنترل و تنبیه ترکیه می بیند.
3️⃣ اروپایی ها نیز مخالفت های جدی با کشورگشایی ترکیه دارند. این در حالیست که ترک ها در حوزه امنیتی از اروپایی ها در حال گروکشی هستند. زمام اختیار نزدیک به سه میلیون آواره و چند هزار داعشی اروپایی در اختیار ترکیه است که ابزار تهدید اروپا نیز محسوب می شود. با این وجود اروپاییها نیز با میزان طمع اردوغان در تصرف سرزمینی، سرکوب کردها، نحوه کنترل داعشی های اروپایی و آواره های سوری، رفتار خود را تنظیم خواهند کرد.
4️⃣اما موضوع چهارم واکنش روسیه هست. روسیه در حال گسترش پیوندهای خود با ترکیه است. ترک ها با اصرار بر خرید اس400 از روسیه نیز نشان دادند که برای تعمیق این پیوند علاقه مند هستند. همین پیوندها نیز سبب شده که ترک ها تاحدی رضایت روسیه را نیز برای سکوت و عدم واکنش تاحدی بدست بیاورند. روس ها برخی سهم خواهی های ترک ها در پرونده سوریه را به رسمیت میشناسند و البته از سوی انتظار دارند، ترکیه نیز بیش از گذشته با روسیه در عطش کسب منافع بیشتر در عرصه بین الملل و خاورمیانه همراهی کند.
5️⃣ اما در مورد ایران نیز ضمن شباهتهای با رفتار روسیه، تفاوتهای نیز دیده میشود. ایران با ترکیه روابط عمیق اقتصادی دوطرفه دارد که حفظ آن برای هم ترکیه و هم ایران حیاتی و مهم است. از سویی در بحران سوریه طی یکسال اخیر نزدیک شدن دیدگاهای دو کشور رشد قابل قبولی داشته است. اما در حوزه سیاسی ایران با اشغال رسمی سوریه و تجزیه آن شفاف مخالف است. ایران تشکیل کشور مستقل کردی در سوریه و عراق و حتی در ترکیه را مخالف منافع امنیت ملی خود میداند. دلیل آن نیز بسیار مشخص است زیرا در منطقه، این اسرائیل است که بیش از هر رژیم دیگر در منطقه خواهان استقلال کردها و تجزیه کشورهای همچون سوریه، عراق، ترکیه و ایران هست. ایران در کنار خط قرمزهای همچون تجزیه سوریه و یا اشغالی بخشی از خاک این کشور توسط ترکیه، معادلات امنیتی و سیاسی دیگری را هم دنبال می کند. موضوع اساسی این است که ایران زنده شدن دوباره داعش در سوریه را به هیچ وجه تحمل نخواهد کرد. این جدیترین و شفافترین موضوعی میدانی است که اگر ترکیه در آن بیاحتیاطی کند باید در انتظار واکنش فرماندهانی همچون حاج قاسم سلیمانی نیز باشد. موضوع دومی که میتواند پای افرادی همچون حاج قاسم را به شمال سوریه باز کند، درخواست رسمی کمک توسط کردها و دولت قانونی سوریه از ایران است. در این صورت در عرصه دیپلماسی نیز نقش ایران به عنوان میانجی بزرگ نیز پررنگ خواهد شد. روش دیپلماسی در برابر ترکیه البته همواره اولویت بیشتری از دیگر گزینه ها برای ایران داشته و خواهد داشت. با این وجود مسئولین دولت ایران نیز میدانند که سهم ترکیه از پرونده سوریه به همان اندازه سهمی است که هر همسایه ای باید از امنیت و روابط اقتصادی دوطرفه با کشور همسایه خود داشته باشد و نه بیشتر و نه البته کمتر.
@mahdi_jahantighi
⭕️ عمران خان با چه پیامی از بیت رهبری به ریاض رفت؟!
✍️ مقامات عربستان طی چند هفته اخیر تلاش کردند که نیاز خود به مذاکره با ایران را در رسانهها مخفی کنند و برای شاهزادههای شکستخورده ولی مغرور سعودی سخت است که در علن اینگونه برداشت شود که در مسیر اجباری دیپلماسی با تهران در موضع ضعف قرار گرفتهاند. همچنانکه عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه سعودی گفته که نخست وزیر پاکستان با طرح ابتکاری خود عازم تهران شده و ریاض در این زمینه درخواستی از پاکستان نداشته است! وی با وقاحت بیشتری نیز گفته است: «اگر ایرانیها میخواهند که دیگران با آنها همانند یک کشور عادی تعامل داشته باشند، لازم است که رفتار و سیاستهای خود را تغییر دهند.»
🔻این در حالیست که عمران خان سفر خود را برای میانجیگری از تهران آغاز کرده است. به صورت طبیعی و عرف معمول اگر ایران پیشقدم میانجیگری بود، نخست وزیر پاکستان باید ابتدا به ریاض می رفت و پیشنهاد را مطرح و پاسخ را به تهران منتقل میکرد. این در حالیست که الان وضعیت کاملا برعکس است.
🔻اما همانطور که نیز در ابتدا گفته شد، مقامات فعلی سعودی که در گذشته با غرور و اعتماد به نفس خام جوانانه قدرت را به دست گرفتند و همان ابتدا جنگ یمن را راه انداختند، اینک پیش گرفتن مذاکره با ایران برایشان از هر امر دیگری در سیاست خارجه سختتر است. آنقدر این اقدام برای آنها سخت است که حاضرند تمسخرهای علنی و پرتکرار ترامپ را تحمل کنند ولی درباره ایران عقبنشینی از مواضع جاهطلبانه خود نداشته باشند.
🔻بخشی از این جرزنی! سعودی نیز در سفر عمران خان به تهران کاملا مشخص است. ادبیات رسانهای شده عمران خان در تهران نیز نشان داد که سعودیها تلاش زیادی کرده اند که این سفر نشانه نیاز و پیشقدمی شان برای مذاکره و گفتگو با ایران تلقی نشود.
🔻عمران خان در کنفرانس خبری با حسن روحانی درباره فلسفه سفر خود به تهران، اشاره ای علنی به تمایل آل سعود برای واسطه شدن او با ایران نکرد بلکه در ادبیاتی دیپلماتیک و در عین حال با چاشنی نیم بند خطر جنگ در منطقه، دغدغه خود را جلوگیری از جنگ عربستان و ایران بیان کرد و اظهار داشت: دلیل اصلی سفر من به ایران این است که نمیخواهیم درگیری جدیدی در منطقه بهوجود بیاید. نمیخواهیم بین ایران و عربستان درگیری رخ دهد بلکه معتقدیم باید با مذاکره مشکلات حل شود و به جنگ منتهی نشود. این سخنان به سرعت در رسانههای داخلی و خارجی درباره فلسفه دیدار نخست وزیر ژاکستان به تهران منتشر شد.
🔻به همین دلیل یکی از نکات ظریف و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخست وزیر پاکستان جملات مقتدرانه و انتقال پیام قاطعی بود که از سوی ایشان درباره احتمال وقوع جنگ با ایران در منطقه اتفاق افتاد. رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران آغازگر هیچ جنگی نبوده است، خاطرنشان کردند: البته اگر کسی شروع کننده جنگ در مقابل ایران باشد، بدون تردید پشیمان خواهد شد.
🔻از دیگر سخنان منتشر شده رهبر معظم انقلاب نیز اینگونه میتوان فهمید که اولین گام را هم سعودهای باید برای باز شدن گرههای منطقهای بردارند، گام اول نیز از یمن آغاز می شود؛ توقف واقعی جنگ در یمن و پذیرفته این مساله که باید پای میز مذاکره با محور مقاومت در یمن بیاییند. بنابراین میتوان گفت، نحوه پایان جنگ در یمن محل راست آزمایی و آزمون مذاکره با عربستان سعودی از طرف تهران خواهد بود. گام دوم نیز دانستن و باور این مساله برای سعودهای است که ایران انگیزهای برای دشمنی با آنها ندارد و خود آنها بودهاند که در مسیر خواست و اراده آمریکا با تهران دشمنی را آغاز و ادامه دادهاند.
@mahdi_jahantighi
⭕️چرا سرشبکه آمدنیوز میدانست توسط سپاه دستگیر میشود؟!/ سرویس اطلاعاتی فرانسه چگونه غافلگیر شد؟
✍️روح الله زم، سرشبکه سایت و کانال آمدنیوز طی یک عملیات اطلاعاتی پیچیده بازدداشت و مراحل بازجویی خود را در حال طی کردن هست. گرچه در مراحل اولیه این خبر مهم قرار داریم، ولی آنقدر اتفاق بزرگ اطلاعاتی محسوب میشود که از هم اکنون میتوان درباره آن مطالب جدی را بیان کرد.
1️⃣ روح الله زم تجربه زیست چندین ساله محرمانه و شبانه با سرشبکه های مخالفین نقاب زده داخلی، اپوزسیون خارجنشین و افسران اطلاعاتی غربی در خارج از کشور را دارد، اطلاعات او آنقدر راهبردی است که می تواند اتفاقات اطلاعاتی غافلگیر کننده جدیدی را به همراه داشته باشد. ضمن اینکه روح الله زم یک گوهر گرانبها برای فرانسه محسوب میشده است. آنقدر گرانبها که فرانسه باوجود او این باور را داشته که میتواند رسانه و رسانه های تاثیرگذارتر از انگلیس علیه ایران راه بیاندازد و از ظرفیتی برخوردار شده که در عملیات روانی و شبکهسازی مخالفین علیه جمهوری اسلامی از رقبا و رفقای خود نیز جلوتر باشد.
2️⃣ یکبار در سال 97 ، روح الله زم در تور اطلاعاتی ایران گیر افتاده است. بنابراین تدابیر برای حفاظت سخت افزاری و نرم افزاری از او دوچندان شده است. بعد از پخش مستند ایستگاه دروغ که روایت نفوذ نیروهای وزرات اطلاعات به مجموعه آمدنیوز و شخص روح الله زم بوده، طبیعی است که بخش اعظمی از این کانالها و حفرههای نفوذ توسط افسران اطلاعاتی فرانسه شناسایی و بسته شده باشد. اما آنچه که سرویس اطلاعاتی فرانسه انتظار آن را نمیکشیده است ورود غافلگیرکننده یک نهاد امنیتی دیگر جمهوری اسلامی، یعنی سازمان اطلاعات سپاه به ماجرا با یک طراحی جدید بوده است. شاید به همین دلیل بوده است که روح الله زم میدانسته که تنها نهادی که در حال حاضر می تواند او را دستگیر کند سپاه هست.
3️⃣ اما سرویس اطلاعات فرانسه، سالهاست میزبان منافقین در کشورش بوده و عصاره اخبار و اطلاعات این سازمان را کشیده و از این باب سرویس اطلاعاتی فرانسه در مواجهه با ایران یک سرویس کم تجربه نبوده و بالعکس بسیار هم با مهارت بوده است. بنابراین سوال اساسی این است که افسران امنیتی سپاه چگونه از چتر اطلاعاتی فرانسه عبور کردند و به زم رسیدند؟ بخشی از بیانیه سپاه به این سوال مهم پاسخ داده است. روش های نوین و شگردهای ابتکاری! یعنی عمل به روش های که سرویس اطلاعاتی فرانسه اطلاعی از از مکانیزم عمل آن ندارد و به همین دلیل نیز غافلگیر شده است. روش های ابتکاری که سازمان اطلاعات سپاه به صورت اختصاصی آن را رقم زده و فعلا انحصار آن به صورت محرمانه در اختیار این نهاد است. حال می توان این نکته راهبردی و مهم اطلاعاتی رابیان کرد؛ شاهکار بزرگ اطلاعاتی سپاه در واقع شکست و دور زدن لایه های پیچیده اطلاعاتی و حفاظتی بوده، زیرا بعد از عبور از سرویس اطلاعاتی فرانسه، دستگیری یک شغال کار سختی نیست. راهبردی تر آنکه سازمان تقریبا نوپای اطلاعات سپاه خیلی زود خود را به سطح یک اطلاعاتی دنیا رسانده است. البته دستگیری جاسوسان با پوشش فعالیتهای محیط زیستی، شناسایی و دستگیری عوامل ترور پیچیده حاج قاسم سلیمانی، ورود موفق به پرونده دو تابعیتیها، دستگیری جاسوسان آمریکایی و اروپایی در داخل ایران، ضربههای سنگین به سرحلقههای تروریستی در مرزهای غربی و شرقی ایران بخشی دیگر از شواهد جهش فوق العاده سازمان اطلاعات سپاه در سالهای اخیر است. حال باوجود چنین سازمان اطلاعاتی و کارنامه موفقی، میتوان ادعا کرد که دوران جدیدی از توانمندی امنیتی جمهوری اسلامی نیز رقم خورده است.
پایان بخش اول/ ادامه دارد...
@mahdi_jahantighi
⭕️ چه کسی آمار روح الله زم را به سپاه داد؟/ کدام سرویس اطلاعاتی با سپاه همکاری کرده؟
✍️نحوه دستگیری «روح الله زم» علاوه بر رسانههای داخلی و خارجی برای جامعه اطلاعاتی خارج از کشور نیز بسیار مهم شده است. دستگیری که غافلگیرکننده بوده و تراز اقتدار و اعتبار سازمان اطلاعات سپاه در خارج از ایران را افزایش قابل توجهی داده است. اما درباره نحوه و مراحل دستگیری «روح الله زم» موارد ذیل قابل تامل است:
1️⃣ بخشی از سرنخ ماجرا به دست پدر روح الله زم باز شده است. پدر وی طی گفتگویی تاکید کرده که از دستگیری و بازداشت پسرش خبر نداشته است. در صورت صحت این ادعا، یعنی عملیات فریب به بهانه دیدار با اعضای خانواده در داخل و یا خارج از کشور نبوده و در یک اتفاق و طراحی عمیقتر و نوینتر اطلاعاتی باید موضوع را جستجو کرد.
2️⃣ آنچه از بخشی از اظهارات جسته و گریخته مقامات امنیتی کشور می توان برداشت کرد این است که روح الله زم از دو سال قبل در تور اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه قرار داشته و پس از تکمیل اشراف بر وی از چندی قبل طراحی دستگیری او برنامهریزی شده است. مرحله مهم این طراحی نیز این بوده است که روح الله زم به طریقی از لایه های امنیتی سرویس اطلاعاتی فرانسه جدا و سپس در تله و تور دستگیری افسران امنیتی ایران بیافتد.
3️⃣ بعد از پخش مستند «ایستگاه دروغ»، اختلافات در اردوگاه اپوزسیون بسیار بالا گرفت، یکی از تبعات این مستند، ایجاد کینههای بزرگ در میان اپوزسیون و فعالین سیاسی و رسانهای ضدانقلاب بود. موضوعی که این شایبه را نیز ایجاد میکند که بخشی از اپوزسیون خارج نشین و یا حتی رقبای رسانهای آمار روح الله زم را به سازمان اطلاعات سپاه داده باشند! طی ساعات گذشته نیز برخی از اپوزسیون بیشتر فریاد نفوذی نفوذی بلند کردهاند. فریادهای که به تجربه نشان داده که برای ردگم کنی بیشتر زده میشود. البته یک فرضیه دیگر نیز این است که برخی همکاران و همراهان با نفوذ وی در داخل ایران که مورد اعتماد روح الله زم بودند، پس از شناسایی و بکارگیری، زمینه به دام افتادنش را فرآهم کرده باشند. فرضیه سوم نیز این است که عامل و یا عوامل مستقیم سرویس اطلاعاتی ایران توانسته باشند اعتماد «زم» را جلب و پس از فریب، او را در تور اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه قرار داده باشند.
4️⃣نکته مهم دیگر این است که کدام سرویس اطلاعاتی در اینباره با ایران همکاری کرده است. در اینباره دو گمانه زنی مهم وجود دارد. گمانه نزدیکتر همکاری برخی سرویس اطلاعاتی دوست و یا کشورهای همسایه منجمله عراق، ترکیه، امارات و... با سازمان اطلاعات سپاه است. فرض دوم نیز این است که ایران روح الله زم را مستقیم و یا غیرمستقیم از خود سرویسهای اطلاعاتی که از او حفاظت و پشتیبانی میکردند، یعنی از سرویس اطلاعاتی فرانسه تحویل گرفته باشد. این فرض را می توان از سخنان سردار تولایی، مسئول اشراف دفتر فرماندهی کل سپاه نیز برداشت کرد. این مقام ارشد سپاه ضمن هشدار به فریب خوردگانی که در دامان سیستمهای اطلاعاتی افتادند، گفت: «آن ها باید بدانند سرویس های اطلاعاتی این کشورها به محض این که فشاری به آن ها بیاید یا تهدیدی علیه آن ها ایجاد شود، همه دادههای خودشان را فدا می کنند.» اگر این سخنان را مستقیما به دستگیری روح الله زم مرتبط بدانیم دو نتیجه مهم اتفاق خواهد افتاد. اول اینکه این بدترین خبر برای اپوزسیون خارج نشین خواهد بود که در ارتباط و حمایت برخی از همین سرویسهای اطلاعاتی غربی هستند. خبری که در دل خود این گزاره را دارد که دیگر سرشبکههای اپوزسیون دیر یا زود با اراده و پیگیری دستگاه های امنیتی ایران و از طریق تکرار همین نوع روشها، توسط سرویسهای کشورهای غربی امکان تحویلشان به ایران وجود دارد. نتیجه دوم نیز است که سرویسهای اطلاعاتی ایران در سطحی از اقتدار و اشراف و توانمندی اطلاعاتی قرار دارند که پیشرفتهترین سرویسهای اطلاعاتی غربی را نیز مجبور به همکاری و تن دادن به خواسته خود میکنند.
5️⃣ جدای از فرضیهها و گمانهزنیهای مطرح شده ، جزییات دستگیری روح الله زم بخشی از آن بزودی به مردم اطلاعرسانی خواهد شد ولی هر چه اتفاق افتاده خارج از آنچه در بیانیه اول سپاه پاسداران گفته شد نیست؛ یعنی دستگیری به هر نحوی که بوده و هر نوع تفسیر و گمانهزنی که درباره آن شود، نشانه وجود جوانانی مومن و انقلابی در یک نهاد امنیتی ایران است که علاوه بر مهارت در روشهای نوین امنیتی دارای ابتکارات خاص اطلاعاتی هم هستند. ابتکار و خلاقیتی که سرویس های اطلاعاتی بزرگ دنیار را فریب، غافلگیر و یا مجبور به دادن امتیاز کرده است.
پایان بخش دوم// ادامه دارد...
@mahdi_jahantighi
⭕️ چرا سرویسهای اطلاعاتی نمیتوانند از عملیات دستگیری «روح الله زم» رمزگشایی کنند؟!
✍️ تنها با گذشت چند روز از دستگیری روح الله زم و آشکار شدن ابعاد جدید و نحوه بازتاب این مساله در خارج از ایران نشان داده که چه شاهکار بزرگ اطلاعاتی توسط افسران امنیتی ایران اتفاق افتاده است.
🔻طی چند روز گذشته چندین پروژه رسانهای در خارج از کشور- که به اعتقاد نگارنده تنها گمانه زنی و کنجکاوی رسانه ای نبوده- توسط سرویس اطلاعاتی برای رمزگشایی و تحریک برای درز اخبار این حادثه اجرایی شده که همه آنها نیز با شکست مواجه شده است. برای پی بردن به ابعاد جدید این شاهکار اطلاعاتی لازم است یکبار دیگر از منظر ارزیابی اطلاعاتی حادثه دستیگری روح الله زم و ابعاد تازه آن را مرور کرد:
1️⃣ روح الله زم تحت حفاظت سرویس اطلاعاتی فرانسه بوده و سفر وی به خارج از فرانسه نیز با نظارت این سرویس انجام شده است. حتی درباره آخرین لحظات حضور وی در عراق نیز نزدیکانش مدعی هستند که آخرین هماهنگی ها با سرویس اطلاعاتی فرانسه از طریف سفارت این کشور در بغداد صورت گرفته است. برخی ادعاها درباره سفر وی ابتدا به اردن و سپس عراق نیز نشان میدهد که روح الله زم در یک سفر غیرمعمولی و با پوشش امنیتی به سر می برده است.
2️⃣ عملیات به معنای واقعی غافلگیر کننده بوده است. یعنی علاوه بر اعضای خانواده، نزدیکان، همکاران محدود وی در آمدنیوز؛ افسران سرویس های اطلاعاتی حامی روح الله زم نیز غافلگیر و شوکه شده اند. . زیرا بنا به شواهد تا آخرین ساعات مکان و افراد ملاقات کننده با زم توسط افسران اطلاعای فرانسه بررسی شده است. دستگیری نیز در مکان و شرایطی اتفاق افتاده است که نه روح الله زم و نه افسران اطلاعاتی فرانسه نیز تصورش را نمیکردهاند. روح الله زم گوشی و تجهیزات اصلی و خصوصی خود را موقع دستگیری به همراه داشته و این شاهدی دیگری است که نشان میدهد روح الله زم حتی درصدی هم افتادن در تور سازمان اطلاعات سپاه را احتمال نمیداده است.
3️⃣ جدای از غافلگیرکننده بودن روح الله زم نکتهای که همچنان ابهام آمیز مانده، مساله فرآینده فریب اطلاعاتی است که اتفاق افتاده است. این عملیات فریب تاکنون به نحوی بوده است که با وجود آشکار شدن چندین روزه دستگیری روح الله زم هنوز هم به صورت معما باقی مانده است. جزییات این فریب مشخص نیست و ولی ابعاد آن مشخص است. ابعادی که نشان میدهد که با گذشت چندین روز، مکان، زمان، فرآیند فریب، افراد دخیل و همکار در عملیات فریب و... به صورت معما و محرمانه باقی مانده است. با توصیفات گفته شده بخشی از علت اینکه چرا سرویس های اطلاعاتی از عملیات دستگیری روح الله زم نمیتوانند رمزگشایی کنند، را می توان فهمید.
4️⃣ سرویس اطلاعاتی فرانسه اینک در شرایط منفعلانه ای به سر می برد. این سرویس روح الله زم را به عنوان یک شامهره اطلاعاتی از دست داده و تنها کاری هم که برای حفظ آبروی خود کرده تاکنون دو چیز بیشتر نبوده است. اول اینکه تنها اعلام کنند، روح الله زم در فلان زمان و تاریخ از فرانسه رفته و برنگشته! و دوم نیز انتظار کشیدن برای پخش برنامه نحوه دستگیری روح الله زم از تلویزیون و رصد لحظه به لحظه بخشهای خبری صدا و سیما و رسانه های داخلی جمهوری اسلامی.
5️⃣ با توجه به برخی از فواید آشکار شده در تاخیر اعلام اخبار جزییات دستگیری روح الله زم و همچنین لزوم رعایت ملاحضات خاص امنیتی که همه فرآیند فریب اطلاعاتی و شگردها و ابتکارات بکار گرفته شده سازمان اطلاعات سپاه را نمایان نکند، می توان برخی از دلایل تاخیر در عدم اعلام رسانهای جزییات این دستگیری را نیز درک کرد.
پایان بخش سوم// ادامه دارد...
@mahdi_jahantighi
⭕️ مشخصات فهرست شبکه همکاران روح الله زم در داخل ایران/ کدام چهرههای مشهور با آمدنیوز پیوند داشتند؟!
✍️از زمان اعلام دستگیری «روح الله زم» تاکنون شاید جذابترین بخش برای فعالین سیاسی و حتی مردم، فهرست همکاران روح الله زم هست و به خصوص اشتیاق برای شنیدن نامهای آشنا سیاسی در میان افکار عمومی موج میزند! اما واقعا این فهرست شامل چه کسانی هست؟!
👈 بخش عمدهای از کلیات فهرست مرتبطین با شبکه ضدانقلاب آمدنیوز و روح الله زم با توجه به سیاستگذاریها، اهداف پنهان و آشکار، نوع و جهت مطالب منتشر شده، علاقهمندیها، اولویتهای خبری و تحلیلی و... به شرح ذیل است:
1️⃣ شبکه مرتبطین حرفهای در داخل و خارج از ایران که توسط سرویسهای متخاصم به روح الله زم به صورت سازمانی و شبکهای مرتبط شده بودند. در این میان ردپای ارتباط و مطالب فعالین گروه های تروریستی فعال در داخل ایران، گروه های سلطنت طلب، تجزیه طلب، قومیتگرا، وهابی، منحرفین مذهبی شیعی و ... نیز در آمدنیوز به وضوح دیده می شود.
2️⃣ برخی فعالین سیاسی، امنیتی و رسانهای فتنه 88 که همچنان بغض نظام و انقلاب در دل آنها وجود دارد و از هر فرصتی برای ضربه جمهوری اسلامی استفاده می کنند.
3️⃣فهرستی از فعالین سیاسی و فرهنگی که در برخی پروژه های مشخص با آمدنیوز همکاری و فعالیت شان محدود به همان پروژه یا دوره ای خاص سیاسی و یا یک رویداد داغ شده فرهنگی یا اجتماعی بوده است.
4️⃣ برخی از ناراضیان فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که به صورت فردی و با انگیزههای شخصی و با هدف تامین منافع شخصی علیه کشور و یا انقلاب فعالیت میکردند.
5️⃣فهرستی از افرادی که برای تخریب رقبای سیاسی و فرهنگی خود متوسل به آمدنیوز میشدند و نگاه شان صرفا ابزاری و موردی بوده است. (این افراد بی اخلاق اگر از هر جناح سیاسی هم که باشند به نوعی پستترین این فهرست هستند)
6️⃣ فهرست پیچیده و مهمتر هم وجود دارد که البته تشخیص مصادیق مجرمانه آن بر عهده افسران زبده امنیتی و نهایتا کارشناسان قضایی هست. این فهرست مهم شامل فعالین فرهنگی و سیاسی آگاه و عاقلی! است که بدون اینکه سند مستقیمی از خود به جای بگذارند، آمدنیوز را به استخدام و یا به بخشی از ابزار و جبهه رسانهای خود تبدیل کرده و یا در تقویت و نفوذ آن غیر مستقیم نقش بازی کرده اند. البته بخشی از این فهرست نیز گاه با بازیها و مواضع خود غیر مستقیم در پازل این رسانه حرکت کردهاند و منافع مشترک دو طرف همزمان تامین شده است. در این فهرست حرفه ای جای شکی وجود ندارد که گاه افراد و چهره های مشهور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد که خود دقیقا میدانند که در بزنگاهها چه کردند و چه می کنند! بدتر از همه اینها نیز افرادی هستند که زمینه خوراک برای پخت و پز رسانهای آمد نیوز را رایگان و آگاهانه تهیه کردند. در این بین از افراد معلوم الحال با اظهارات، شعارها، سخنرانیهای سیاسی و انتخاباتی، ارائه گفتمان های انحرافی، القای آدرس و محاسبات غلط به جامعه تا گاه اظهارات نابجا و بدون در نظر گرفتن مصلحت برخی خودیها و افراد محترم عصبانی و یا ناآگاه دیده میشود که سبب رشد و تغذیه محتوایی آمد نیوز شدند. این افراد- که البته بسیاری هنوز هم در داخل کشور و نظام موثر و فعالیت رسمی دارند- گاه موثرتر و چه بسا آسیب رساننده تر از هر مرتبط مستقیمی بک سرویس اطلاعاتی متخاصم با آمدنیوز بوده و خواهند بود. (کاش روزی برسد که قانون کشور در تشخیص میزان جرم این نوع افراد نیز به روزرسانی شود!)
7️⃣ اما پیچدهترین شبکه مرتبط با آمدنیوز بخش نفوذی و یا منحرف امنیتی فعال در کشور هست که ردپای آن در مدیریت و جهت دهی و البته ارائه برخی از اسناد و محتواها به روح الله زم دیده میشود. فهرست آگاهان امنیتی خطرناکترین و پوششی ترین شبکه مرتبط با آمدنیوز هست. شناسایی و انهدام این شبکه نفوذی امنیتی شاید سخت ترین ماموریت روزهای آینده سازمان اطلاعات سپاه است.
8️⃣ اما یک نکته مهم را باید در پایان یاددآوری کرد. برای گمانهزنی درباره فهرست مرتبطین با آمدنیوز نباید صرفا منتظر نامهای آشنا و مشهور بود. بلکه شبکه سازماندهی شده دشمن بخش بزرگی از آن افراد معمولی و متوسط در جامعه به صورت مخفی شکل می گیرد که از ظن و گمان ما گاه بسیار دور هستند. هر فرد به ظاهر معمولی و متوسطی می تواند طعمه شبکه اختاپوسی دشمن شود. زیرا علاوه بر قدرت، طمع پول، تحصیل و اقامت در خارج از کشور، عقده گشایی، حس انتقام از دیگران، بی تفاوتی برای امنیت جامعه و منافع کشور و... برای بسیاری از افراد معمولی و یا متوسط در جامعه و یا فعال در نهادهای دولتی و غیردولتی وسوسه انگیر و یا انگیزه و دلیل پادوی دشمن شدن است.
پایان بخش چهارم// ادامه دارد...
@mahdi_jahantighi
⭕️ چرا ایران ابوبکر البغدادی را مسقیما نکشت؟!
✍️در کنار جزییات به ظاهر مهمی که رسانههای آمریکایی به صورت قطرهچکانی و در راستای بهرهبرداریهای تبلیغی برای این کشور درباره نحوه کشتن ابوبکرالبغدادی منتشر می کنند، نکات مهمتر دیگری وجود دارد. یکی از این نکات بسیار مهم که اتفاقا ابعاد واقعی قتل سرکرده داعش توسط آمریکایی ها را نمایان میکند، این است که چرا ایران ابوبکر البغدادی را مستقیما نکشت؟!
1️⃣ از زمان آغاز تحولات و بحران نظامی در عراق، برای ایران ابوبکر البغدادی یک سوژه نظامی و اطلاعاتی مهم به شمار میرفته است. به همین دلیل با ورود مستشاری ایران به تحولات عراق و سوریه، ابوبکر البغدادی هر لحظه اتفاقا در حال فرار از نظامیهای ایران بوده است. این فرار و عقب نشینی ابتدا از شهرهای عراق آغاز و نهایتا به ادلب سوریه ختم شده است. در واقع این ایران بود که با مدیریتش و همراهی متحدین خود عرصه سرزمینی را به معنای واقعی برای داعش و سرکردگانش تنگ تر کرد و نهایتا محدوده مخفی شدن ابوبکر البغدادی را به یک جغرافیای قابل شناسایی محدود کرد.
2️⃣ بنابراین برای ایران، ادلب سوریه آخرین پناهگاه ابوبکر البغدادی محسوب میشده است. با این توضیح که ایران بخش عمده نیروهای داعش تحت فرمان او را عملا نابود کرده و در استان ادلب نیز داعش دیگر یک گروه نه چندان بزرگ تروریستی بلکه در کنار و حتی زیر سایه گروه های همچون "هیئت تحریر الشام" (جبهه النصره) و "حراس الدین" مرتبط با القاعدهآخرین روزهای خود را سپری میکرده است. ضمن اینکه ایران در کنار پیگیریها و آغاز مسیر دیپلماسی برای پایان تروریست ها در ادلب، همزمان با کمک روسیه و ارتش سوریه طی چند ماه گذشته عملیات اطلاعاتی متعددی برای زمینه سازی آزاد سازی کامل ادلب و از بین بردن بخش زیادی از گروههای تروریستی باقیمانده را آغاز کرده بود. موضوعی که نشان میدهد که در صورت آغاز عملیات نظامی در ادلب، ابوبکر البغدادی به صورت طبیعی توسط نیروهای ائتلاف ایران، روسیه و سوریه نهایتا کشته میشده است. در این صورت مساله فقط اینگونه در حال حاضر است، آمریکاییها پیشدستانه و برای جلوگیری از کشته شدن و یا دستگیری سرکرده داعش توسط ایران و متحدانش او را از بین برده اند.
3️⃣ اما اینکه آمریکاییها چگونه البغدادی را کشتهاند، پاسخ چندان سختی ندارد. ابوبکر البغدادی از ابتدا بخشی از پروسه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در عراق و شام بوده است. او در برخی از زمان های حساس اقتدار داعش در عراق و سوریه، عملا در جغرافیای حفاظتی و امن شده آمریکا زندگی کرده است. از سوی دیگر لایه حفاظت از البغدادی عمدتا توسط افسران بعثی پوشش داده شده که اشراف سرویس امنیت عراق به این لایه امنیتی کم نبوده نبوده و ارتباط و نفوذ آمریکا در میان افسران بعثی نیز سالهاست که برقرار است. از سوی دیگر ادلب محل تخت و تاز نیروهای شورشی وابسته به ترکیه و نفوذ اطلاعاتی این کشور نیز بوده است. ترک ها برای کسب جلب رضایت آمریکا برای ادامه تحرکات نظامی در شامل سوریه، انگیزه زیادی برای همکاری اطلاعاتی با آمریکا داشتهاند. بنابراین لایه های ارتباطی و نفوذ امنیتی آمریکا در اطراف ابوبکر بغدادی کم نبوده و این کشور برای از بین بردن سرکرده داعش – همکار و آشنا چند ساله خود در سوریه و عراق- فقط به یک تصمیم سیاسی و فرمان نظامی نیاز داشته است. ترامپ نیز برای فرار از عقب نشینی اجباری و متهم شدن به شکست نظامی در سوریه و همچنین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، این فرصت را قطعا از دست نمیداده است.
4️⃣ اما ایران در چندین سال مدیریت جنگ در عراق و سوریه، به دنبال اهداف واقعی نظامی بوده و نه نمایشی؛ ایران بیش از اقدام نمایشی برای از بین بردن چند مهره دست نشانده توسط آمریکا در گروه تروریستی داعش، به دنبال از بین بردن سازمان داعش – بخوانید ارتش نیابتی آمریکا- بوده است. اما این نکته را نیز نباید از یاد برد، ایران با از بین بردن سازمان داعش، عملا البغدادی را به مهرهای بی خاصیت و تاریخ پایان یافته تبدیل کرده بود. به صورت خلاصه اینکه سرنوشت چند سال مدیریت نظامی ایران در سوریه و عراق سرنوشتی غیر از کشته شدن برای سرکرده داعش باقی نگذاشته بود و در واقع ابوبکر البغدادی از چند ماه قبل برای ایران فقط یک جنازه متحرک محسوب میشده است.
@mahdi_jahantighi
⭕️ روش آرام کردن روحانی در اختیار آقای رئیسی است!
✍️اظهارات اخیر روحانی در یزد، در یک محور قابل خلاصه شدن است: او در میان مردم از پرونده بزرگ خرج شدن غیرشفاف 18 میلیارد دلاری دولتش در کشور دفاع کرده و از یک پرونده دو سه میلیاردی فساد اقتصادی نیز به ظن خود مجددا رونمایی کرده است.
🔻روی سخن ویژه روحانی نیز قوه قضاییه و البته به نوعی آقای رئیسی بوده است. به هر حال آقای روحانی اظهاراتی را مطرح کرده و پیشنهاد می شود که رضایت رئیس جمهور در اینباره تامین گردد! در همین راستا اقدامات پیشنهادی ذیل جهت کسب رضایت آقای روحانی به قوه قضاییه مطرح میشود:
1️⃣ پیشنهاد میشود، قوه قضاییه با همکاری دیگر نهادها یکبار برای همیشه پرونده 18 میلیارد دلار خرج شده در کشور و ادعاهای فراوانی که در اینباره از افراد و چهره های مختلف شده را بررسی کرده و میزان واقعی تخلفات و حیف و میل بیت المل را گزارش کنند. حال که رئیس جمهور درخواست دارند که قوه قضاییه به پرونده های دو سه میلیاردی ورود کنند چرا به پرونده ای با ارزش 18 میلیارد دلاری ورود نشود تا خواسته و رضایت آقای روحانی بیشتر فرآهم نشود. البته انتظار می رود که در این میان ملاحظه هیچ شخصیت سیاسی و یا مسئولی در این ماجرا نشود. زیرا طی ماه های گذشته همواره از نقش شخص رئیس جمهور و معاون اول او در دستور و نقش مستقیم در شکل گیری ارز 4200 تومان سخن گفته شده است. ضمن اینکه اساسا چنین اقدام بزرگ اقتصادی بدون اجازه و رضایت رئیس جمهور امکانپذیر نبوده و نیست.
2️⃣ در کنار پرونده فساد چند میلیاردی بابک زنجانی در حوزه نفتی که وظیفه قوه قضاییه است که درباره آن مجددا شفاف سازی و گزارش عملکردش را هم به مردم بدهد، انتظار می رود که قوه قضایی با قدرت بیشتر به پرونده های بزرگتر و مهمتر فساد در حوزه نفتی ورود کنند. پرونده های بزرگی مربوط به حوزه نفت وجود دارد و یا گفته شده که از قضا درباره شخص آقای زنگنه نیز در آن ادعاهای مطرح است. هم پروندههای مذکور به لحاظ قیمت ارزش چند میلیاردی و بالاتر دارد و هم بیش از پیش رضایت و خواسته رئیس جمهور کسب خواهد شد!
3️⃣ پیشنهاد سوم نیز این است که برای اینکه قوه قضاییه همزمان هم اکثریت مردم و هم شخص روحانی را سرشار از رضایت کنند، بررسی تبعات اقتصادی برجام است. هیچ موضوعی شاید در سی سال اخیر به اندازه برجام کشور را در حوزه اقتصادی درگیر خود نکرده است. همواره در طول سالهای گذشته افراد صاحب نظر از معطل ماندن کشور در حوزه اقتصادی به خاطر برجام و بالتبع آن ضررهای هنگفت اقتصادی به مردم و منافع اقتصادی کشور به خاطر برجام سخن گفته اند. در طول این سالها بازار ایران چند بار به خاطر برجام وارد شوک و تلاطم اقتصادی شده است؟! چه میزان از کارهای عمرانی کشور متوقف و یا منوط به اجرا و یا عواید برجام شد؟! چه میزان فرصت های شغلی سوخت، افراد بیکار، کارگران اخراج، کارخانه ها تعطیل، رونق کسب و کار کاهش و سلامت روانی خانواده ها به خطر افتاد؟ بنابراین برجام به تنهایی صدها میلیارد می تواند ارزش گذاری شود و به نوعی بزرگترین پرونده مالی چند دهه اخیر کشور است. پس چه خوبست آقای رئیسی این فرصت را از دست ندهند! به همین دلیل ادعای گزافی نیست که اگر مطرح کنیم بررسی هیچ پرونده ای به اندازه برجام در قوه قضاییه نمی تواند، آرامش را به آقای روحانی برگرداند!
پایان بخش اول// ادامه دارد...
@mahdi_jahantighi
⭕️در تحسین یک کناره گیری اجباری انتخاباتی!/ لاریجانی میداند رئیس مجلس آینده چه کسی است و از کجا خواهدآمد
✍️علی لاریجانی، صاحب عنوان طولانیترین مدت ریاست مجلس بعد از انقلاب، رسما اعلام کرد که برنامهای برای انتخابات آتی مجلس ندارد. این اتفاق بسیار قابل تامل است و بیش از آنچه به نظر میرسد، استراتژیک است.
1️⃣ علی لاریجانی – نماد و رئیس اصولگرایان اعتدال دوست- اولین قربانی همپیمانی با روحانی و شریک بودن در کارنامه دولت است. این سرنوشت به زودی برای اصلاح طلبان به مراتب بدتر رقم خواهد خورد. زیرا اصلاح طلبان اعتدال دوست به مراتب در افکار عمومی بیشتر از – اصولگرایان اعتدال دوست- با روحانی و دولت او چسبندگی فکری و عملی داشتهاند. این نکته جالب را نیز باید اضافه کرد که تحلیلگران اصلاحطلب کنار رفتن لاریجانی، به ضرر خود و برای اصولگریان، سود بزرگ می دانند.
2️⃣ او کنار نرفت، بلکه برکنار و حذف شد. جدای از تبعات هم کارنامه شدن علی لاریجانی با دولت و اصلاحطلبان، اما یک عامل دیگر برای کنار رفتن او نباید نادیده گرفت. عاملی که در واقع لاریجانی را با قدرت و تصمیم صریح خود برکنار و حذف کرده است. در این روزها اقدام قاطعانه و به ظاهر زودهنگام شورای ائتلاف اصولگرایان در قم، در حذف لاریجانی و ارائه لیست با حمایت و وحدت حداکثری، بیشتر خود را نشان میدهد. زیرا لاریجانی گرچه درهای زیادی را به روی خود بسته میدید، ولی حضور دوازده ساله در قم آنهم با یدک کشیدن ریاست مجلس، برای سیاستمداری همانند او یعنی همچنان راهی باز است! بنابراین اصولگرایان و نیروهای انقلابی «قم» با یک تصمیم حتی محافظه کارانه برای ارائه لیست انتخابات آتی مجلس، میتوانست ناخواسته سبب بازسازی لاریجانی شود. مسالهای که سایت خبرآنلاین و نزدیک به علی لاریجانی با ادبیاتی دیگر آورده است . این رسانه نزدیک به لاریجانی، اضافه شدن علیرضا زاکانی به فهرست کاندیداهای شورای ائتلاف نیروهای انقلابی قم را، با هدف رقیب سازی برای لاریجانی و به نوعی درواقع بخشی از فرآیند کناره گیری اجباری او گزارش کرده است. در هر صورت باید گفت، اصل اتفاق به نوعی در قم اتفاق افتاده است. مردم، علمای انقلابی و جریان شورای اصولگرایان قم، اساسا عامل اصلی ناامیدی کامل لاریجانی برای حضور در انتخابات آتی به شمار میروند. بنابراین او کنار نرفت بلکه توسط «قم» برکنار و حذف شد.
3️⃣ مساله بعدی در گزارش روزنامه دولت نهفته است. روزنامه ایران درباره علت کنارهگیری لاریجانی از انتخابات نوشته است: «مهمترین عامل در این میان میتواند پیشبینی او از ترکیب مجلس یازدهم باشد. ترکیبی که حتی اگر علی لاریجانی موفق به ورود به آن هم بشود، شانسی ندارد که سکان ریاست آن را در دست بگیرد و باید به یکی از کرسیهای عادی کف مجلس بسنده کند.» روزنامه دولت نیز همانند رسانهها و چهرههای اصلاحطلب از هم اکنون ترکیب آتی مجلس آینده را که جایی برای اصلاح طلبان و اعتدالیون ندارد، پذیرفتهاند و البته نکته ظریف تر آن است که علی لاریجانی به عنوان یک فرد هوشمندتر از تحلیگران دولتی و اصلاح طلب، نه تنها میداند که ریس مجلس آتی نخواهد شد بلکه فراتر میداند رئیس آینده از کجا خواهد آمد و حتی چه کسی احتمالا است!
4️⃣ اما اصولگریان قدر اقدام «قم» را چه اندازه می دانند؟! شهر مقدس قم، همواره در قبل و بعد از انقلاب الهام بخش و مرکز دومینوهای بزرگ سیاسی بوده است. حال «قم» هم زودتر از همه فهرست انتخاباتی خود را اعلام و هم وحدت طلبی جریانات اصولگرایی را با همه بزرگی و دارا بودن بزرگان گرانقدر و متعدد به نمایش گذاشته و هم آغاز تغییر ریاست آتی مجلس و هم حذف شریک بزرگ سیاسی دولت را به تنهایی رقم زده است. بنابراین بسیار بدیهی است که اقتضای سیاست ورزی در میان جریان اصولگرایی میطلبد که این اتفاقات مهم و تاثیرگذار در قطب معنوی انقلاب به صورت دومینووار به تمام کشور تسری و ادامه پیدا کند. یعنی هم وحدتخواهی آن الهامبخش شود و هم آغاز عملی و موفق آنها در تغییر ترکیب مجلس آتی آنهم در گام های اول ماقبل انتخابات مجلس یازدهم. حال ادامه دومینو قم، چرا نباید اساس سیاست ورزی این روزهای اصولگرایان نباشد؟! مسالهای که اصلاحطلبان بیشتر از بقیه متوجه شدند و به همین دلیل همه رسانههایشان برای شکستن وحدت اصولگرایان قم و جلوگیری از الهام بخشی بیشتر انتخاباتی «شهر قم» بسیج شدهاند.
@mahdi_jahantighi
⭕️ میرحسین را بعد از ده سال چه کسی بیدار کرد؟
✍️چندین روز بعد از پایان اغتشاشات آبان 98 برخی حامیان دیروز روحانی منجمله تعداد قابل توجهی از چهره های سیاسی اصلاح طلب ،جمعی از بازیگران، خوانندگان و هنرمندان و نهایتا موسوی و کروبی بعد از سالها حمایت از دولت روحانی به یکباره از خواب غفلت از عمکرد از دولت مورد حمایت شان بیدار شده و به ظاهر یاد مردم افتاده و از برخورد با اغتشاشگران ابراز نارضایتی و از این اقلیت آشوبگر اعلام حمایت کرده اند. معلوم است که این از خواب بیدارشدن درباره عملکرد دولت روحانی به یکباره اتفاق نیافتاده است.
1️⃣ دولت روحانی محصول همچین افرادی بوده و حال خود باید پاسخگو باشند نه طلب کار! آن روزهای انتخابات نیز با نیت حمایت و دفاع از مردم از روحانی حمایت نکردند و امروز نیز در حمایت از شورش بر علیه دولت هدف شان «مردم» نیست. سوال این است که در این شش سال سخت دولت روحانی چرا سخنی از مردم نبوده است؟! چرا بعد از ماه ها شکست برجام خبری از همدری با مردم نبوده؟ چرا وقتی ترامپ برجام را پاره کرده، سخنی از مردم نگفتند؟ چرا وقتی دولت آمریکا بالاترین سطح تحریم علیه مردم را اعمال کرد و می کند، سخنی از مردم و نگرانی برای آنها نیست؟! می شود باور کرد آنها در هر حال حمایت از مردم هستند؟
2️⃣ اما نکته اساسی این است که این آدم های به خواب رفته و به خصوص فردی مانند میرحسین موسوی که چندین سال است در موضوعات و مشکلات اساسی کشور صدای از او درنیامده را چه کسی بیدار کرده؟! این روزها چه کسی سراغ آنها رفته و گفته الان وقت ماهیگری است؟! چه کسی گفته نباید بگذراند ناامنی و اغتشاش در سال 98 به راحتی تمام شود؟ چه کسی به آنها گفته فتنه جدید هم اگر بخوابد کار برایتان سخت تر خواهد شد؟ چه کسی به آنها گفته این تحولات نهایتا دامن آنها را به عنوان مقصران اصلی وضعیت مردم خواهد گرفت و باید راهی برای فرار خود پیدا کنید؟ چه کسی به آنها گفته قبل از انتخابات آتی و تغییر قریب الوقوع فضای سیاسی کشور کاری باید بکنند؟ نهایتا این حجم از سازماندهی سیاسیون، بازیگران و سران فتنه همه طراحی عوامل داخلی است یا فرمان خاص جدیدی از خارج صادر شده است؟! گمانه بسیار است ولی مشخص هست که آمریکا و اسرائیل دوباره سراغ سرمایه های خود در ایران رفته اند.
3️⃣ موسوی و کروبی که تا چندی قبل دوستانشان در دولت تدبیر و امیر به آنها وعده رفع حصر و گشایش های سیاسی می دادند، چرا علیه دولت سخن نمی گفتند؟! اینک که باردیگر فهمیده اند حصر- البته به اضافه استخر، سفر، میهمانی های متعدد و...- ادامه خواهد داشت، دوباره نگران مردم و البته نقاد عملکرد دولت مورد حمایت شان شده اند؟!
4️⃣ اما در پایان نباید از نقش دولت روحانی در زنده ماندن و زنده کردن مصنوعی سران فتنه 88 به راحتی گذشت. این شخص حسن روحانی بود که در انتخابات 92 و 96 سبب احیای آنها شد و اینک نیز با تحمیل شرایط بد اقتصادی به مردم، یکبار دیگر فرصت سواستفاده برای بسیاری از اهالی فتنه و سران شان را فرآهم کرده است. زین پس آیا در هر نوع اقدام فتنه گران در جامعه سیاسی کشور، شخص آقای روحانی و دولت او شریک نخواهند بود؟!
@mahdi_jahantighi
⭕️ پشت پرده عدم شناخت زاکانی از شهر قم
✍️خبرگزاری اصلاحطلب ایلنا، در دروغی آشکار گفته است؛ زاکانی عضو لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب حتی یک محله قم را هم نمیتواند نام ببرد! این مطلب دروغ نیز از لحظه خبرسازی تاکنون به صورت هماهنگ و منظم در رسانههای اصلاحطلب و دولتی بازنشر شده است.
🔹البته این حجم از دروغپردازی عجیب و عملیات روانی آنهم از همان دقایق اول ثبت نام یک کاندیدا برای اهل فن معانی بسیاری دارد. هر چند دلیل ترس اصلاحطلبان از کاندیداتوری زاکانی در مجلس مشخصتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. جریان فتنه، اصلاحات و اعتدالیون دولتی از حضور مجدد افرادی همانند او در مجلس واهمه دارند و اینکه امثال او بخشی از ترکیب اداره مجلس آینده هم باشند، کابوسی سهمگینتر است.
🔹خبرهای دقیقی نیز وجود دارد که میگوید اصلاح طلبان و جریان اعتدالی حاضر است که کرسیهای خاصی را واگذار و معامله کند ولی فردی مانند زاکانی به مجلس نرسد. همان اخباری که هشدار میدهد که زاکانی بیرون مجلس هم خطرناک است چه برسد به آنکه دوباره پایش به نهاد نظارت و قانونگذاری باز شود. برای درک بیشتر موضوع کافیست اسامی از افراد بلند بالا در دولتها، دستگاههای امنیتی و نهاد قضایی و حتی درون مجلس را فهرست کرد که در بیست سال اخیر گلویشان توسط زاکانی به علت فسادی سیاسی و یا اقتصادی فشرده شده است.
🔹این حجم از تخریب معنای دقیقتری هم دارد، معنای که میگوید، جریان انقلابی در قم با حمایت و پافشاری برای کاندیداتوری زاکانی در پایتخت معنوی کشور، به هدف زده و قبل از انتخابات کل جریان غربگرا و اصلاحطلب را در کشور منفعل و کارشان را به بیشرافتی رسانهای کشانده است. طبیعی است که هیچ اولویتی اینک بالاتر از متوقف کردن دومینو و تخریب اتفاقات «قم» در سپهر انتخاباتی کشور برای جریان اصلاحات و اعتدال وجود ندارد.
🔻ضمن اینکه بعید هم نیست که اصلاحطلبان و اعتدالیون جزییاتی از برنامه احتمالی دکتر زاکانی برای کمک به تحول و افزایش وزن فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شهر قم در سطح ملی و بین المللی نیز خبر داشته باشند و از الان برای کم اثر کردن آن برنامه و یا شنیده نشدن آن در حال طراحی باشند. همان برنامههای جالبی که این روزها در در یک واحد کوچک آپارتمانی شخصی در یکی از مجتمعهای طلبهنشین منطقه پردیسان قم با حضور و مشورت نخبگان این شهر در حال جمعبندی نهایی و بزودی به مردم نیز ارائه خواهد شد.
🔻سوال اساسی اما این است که با نماینده شدن زاکانی چه حادثه و تحولی برای قم و قمیها قرار است، اتفاق بیافتد که بیش از همه جریان اصلاحات و اعتدال – متهمین اصلی وضع موجود مملکت- از آن نگران هستند؟! این نگرانی نیز نشان میدهد که تخریب زاکانی هم همه صورت مساله نیست، هدف بزرگتر جلوگیری از تحول بزرگتر در «قم» و سرایت آن به دیگر نقاط کشور است.
🔻اما تعجب برانگیز است که این نسبت دروغ برای عدم شناخت شهر مقدس «قم» را برای کسی میگویند که از اول دهه 70 تاکنون در آن شهر نمازش کامل است و حتی او چندی دروس طلبگی را نیز بنا به علاقه شخصی در آن فرآگرفته است. جالبتر آنکه دکتر زاکانی دورانی اصلی فرآگیری علم پزشکی را نیز در قم گذرانده و در آن زندگی کرده است.
🔻روزهای آینده البته حجم تخریبها، دروغها و آدرسهای غلط بیشتر خواهد شد ولی ناگفتهها و حقایق شنیدنی نیز درباره علیرضا زاکانی و دیدگاهها و برنامههای او درباره «قم و آینده آن» وجود دارد که قطعا بخشهای مهم آن را همرزمان قمیاش، جوانان، دانشجویان و طلاب انقلابی به مردم شهر اطلاع خواهند داد.
@mahdi_jahantighi
⭕️ هاشمی رفت و یزدی و مصباح آمدند/ تقدیر الهی چگونه خسارت به خبرگان رهبری را جبران میکند؟
✍️ انتخابات خبرگان رهبری سال 94 یکی از مقاطع مهم سیاسی و انتخاباتی بود که هاشمی رفسنجانی زیرکی و هوش سیاسی خود را به نمایش گذاشت. بازی شطرنج گونه هاشمی در آن انتخابات اینگونه بود که وی علاوه بر دو لیست کردن انتخابات خبرگان در تهران با اضافه کردن هوشمندانه یک فهرست مشترک، عملا زمینه حذف علمای انقلابی همچون آیت الله یزدی و علامه مصباح یزدی را فرآهم کرد. بعد از اعلام نتایج رسمی پنجمین دوره انتخابات خبرگان 94 بسیاری هوش سیاسی و قدرت بازیگری و بازیگردانی هاشمی در یکی از مهمترین انتخابات خبرگان رهبری چهار دهه اخیر را ستودند. آنها معتقد بودن هاشمی رفسنجانی با هوش کم نظیرش، یکی از موفقترین سیاست ورزی های چهل سال اخیر خود را به نمایش گذاشته است.
🔹اما این روزها اوضاع کاملا برعکس در حال طی شدن است. هاشمیرفسنجانی چندی بعد از پیروزی در انتخابات و تنها چند ماه پس از آغاز به کار پنجمین مجلس خبرگان رهبری دچار یک مرگ ناگهانی و بهت آور برای حامیان سیاسیاش در جریان اصلاحات و اعتدال شد و اینک بعد از چند سال نیز آیت الله یزدی و علامه مصباح نیز با ثبت نام انتخابات در مجلس خبرگان رهبری از قم و مشهد محتملترین گزینههای ورود مجدد به مجلس خبرگان هستند. موضوعی که با سیاستورزی هوشمندانه هاشمی رفسنجانی قرار نبود اینگونه رقم بخورد و او همه جوانب کار و بالاترین سطح هوشمندی سیاسیتورزی را رعایت کرده بود ولی ظاهرا تقدیر الهی به گونهای دیگر میخواهد رقم بخورد.
🔹۲۰ اسفند ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار رئیس و نمایندگان دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری فرمودند: برخی بزرگان هم هستند که رأی آوردن و یا رأی نیاوردن، هیچ خللی در شخصیت آنها ایجاد نمی کند و آقایان یزدی و مصباح از جمله این افراد هستند که حضور آنان در خبرگان باعث افزایش وزانت این مجلس می شود و نبود آنها نیز برای مجلس خبرگان خسارت است.
اینک چند سال بعد از انتخابات 94 معلوم شده است که نه تنها هیچ خللی در شخصیت افرادی همانند آیت الله یزدی و علامه مصباح وارد نشده بلکه با ورود قریب الوقوع آنها نیز باید منتظر افزایش وزانت مجلس خبرگان رهبری بود.
🔹اما مهمترین مساله این است که تقدیر الهی نیز ظاهرا این است که با ورود مجدد آقایان یزدی و مصباح خسارت نبود ایشان در مجلس خبرگان نیز جبران شود. البته تجربه تمام چهل سال گذشته انقلاب نشان میدهد که تقدیر الهی همواره این بوده که برخلاف همه سیاستورزیهای برخی بازیگران غیرانقلابی، خسارتها به انقلاب از طریقی دیگر جبران شده است.
🔹سنت الهی این است که تقدیر و عنایت حتمی خداوند برای این انقلاب بالاتر از همه سیاست ورزی ها و هدف گذاری های شخصی افراد بوده و این موضوع باید درس عبرتی برای همه سیاسیون در این روزهای انتخاباتی کشور باشد. به خصوص همان سیاسیونی که این روزها نیز حاضرند دوباره با کمک آمریکا یکبار دیگر با کلک، وعده دروغ، فروش منافع ملی، دو قطبیهای کاذب، تخریب نهادهای انقلابی و آدرسهای غلط برای اقتصاد و معیشت مردم انتخابات مجلس را به نفع خود تمام کنند...
@mahdi_jahantighi
⭕️ چه کسی استعفای روحانی را در هیات دولت مطرح کرد؟
✍️طی روزهای اخیر برخی چهرههای تندرو اصلاحات که از جمله عوامل اصلی تکمیل سبد رای روحانی در انتخابات 92 و 96 بودند، از استعفای روحانی و دولت او سخن گفتهاند. اما نکته مهم درباره اظهارات مذکور این است که هم در سخنان حجاریان و هم به خصوص در سخنان عباس عبدی شواهدی جالبی وجود دارد که طرح استعفای روحانی از درون دولت شکل گرفته و یا حداقل هواداران و عوامل جدی در داخل در کابینه و بین وزرای دولت دارد.
🔻عباس عبدی طی اظهاراتی که تاکنون تکذیب هم نشده، درباره پیشنهاد استعفای دولت و انتخابات زودرس گفته است: «این مطلب، موضوعی نیست که فقط من آن را مطرح کنم. برای اولین بار در سطح برخی از وزرا، چنین ایدهای مطرحشده و دارند در مورد آن فکر میکنند؛ برای اینکه ببینند چه باید کرد. برخی از وزرا هم به این نتیجه رسیدهاند که با ادامه این حد از تنش دیگر، کاری نمیشود کرد. شنیدهام که معاون اول رئیسجمهور هم، کموبیش به چنین فکری رسیده است.»
🔻طبیعی است که برخی از عوامل دولتی متهم به مفاسد اقتصادی و نگران از حسابرسی کارنامه خود در آینده نزدیک بسیار با انگیزه در اینباره در حال فعالیت باشند. اما در این میان جهانگیری باید انگیزههای خاصتری برای راه انداختن زمزمه استعفای حسن روحانی در هیات دولت داشته باشد.
🔻جهانگیری بزرگترین سند شراکت اصلاحطلبان در دولت روحانی هست. او در جایگاه معاون اول رئیس جمهور به نوعی در واقع همتراز روحانی اصلیترین مسئول وضعیت موجود کشور است. جهانگیری همچنین در ایام مناظرات انتخابات 96 با اتخاذ مواضع تند عملا بن بستی بزرگ برای ادامه دوران سیاسی آتی خود ایجاد کرد. علاوه بر بن بست سیاسی، بن بست ناکارآمدی و ناتوانی در اداره کشور، عملا از جهانگیری یک ورشکسته تمام عیار سیاسی ساخته است. از این منظر با استناد به اظهارات تکذیب نشده عباس عبدی، جهانگیری در صورت زمزمه استعفای روحانی در دولت و همراه شدن برخی وزرا با او در واقع به فکر نجات خود و نهایتا تخلیه همه فشار افکار عمومی و ناکامی ها به شخص روحانی خواهد بود! زیرا با استعفای دولت طبیعی است که این شخص روحانی هست که عملا در صدر افکار عمومی قرار خواهد گرفت و دیگران با هزینه کمتر می توانند از این بحران خودساخته رهایی پیدا کنند.
🔻مساله بعدی نیز این است که جهانگیری در صورت اصرار به استعفای روحانی عملا نشان میدهد که امیدی به گشایش واقعی از طرف آمریکا و اقداماتی همچون سفرهای رئیس جمهور به ژاپن نیز چندان ندارد. احتمالا تجربه جهانگیری از برجام و مذاکره با اروپا و آمریکا در این سالها او را بیش از دیگر مطلعین در دولت نگران میکند. طبیعی این است که جهانگیری در این شرایط بیشتر از دیگران نگران تبعات دادن وعده جدید به مردم بر پایه اعتماد به آمریکا باشد.
🔹🔹اما یک نکته اساسی دیگر نیز وجود دارد، بر اساس ارزیابی های اطلاعاتی رسمی کشور، برنامه قطعی وزارت خارجه و خزانه داری آمریکا با همیاری سازمان سیا ایجاد آشوب و حتی عملیات های نیمه سخت در روزهای آینده و ترکیب آن با انتخابات محلس است. در این میان تکلیف بخش قابل توجهی از جریان اصلاحات درباره این نقشه دشمن مشخص است. نگاهی به مواضع چهره های افراطی و تاثیر گذار این جریان -که اتفاقا در سوابق خود نقش آفرین در اغتشاشات و ایجاد بحران را نیز دارند- در حمایت از اغتشاشگران، تحریک مردم برای آشوب و ایجاد خلا قدرت در ایران شکی باقی نمی گذارد که تکمیل پروژه دشمن بار دیگر توسط این جریان در دستور کار قرار گرفته است. در این میان نکته اساسی این است که عامل نفوذی که در حال تکمیل پروژه دشمن برای ایجاد وقفه در دولت و حتی زمین زدن آن هست، چه کسی در کابینه یا حداقل مرتبط با کابینه دولت هست؟! پاسخ درست به این سوال احتمالا در یافتن اولین فرد و یا افرادی است که ایده استعفای روحانی را دولت مطرح کرده است.
@mahdi_jahantighi
⭕️ جهانگیری چگونه روحانی را تبدیل به کروبی جدید میکند؟
✍️رای دادن کرباسچی به میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 88 در حالیکه مسئول ستاد و دست راست مهدی کروبی بود، بسیار خبرساز شد. کرباسچی گرچه بعدها تلاش زیادی کرد که اثبات کند به کروبی رای داده و نه میرحسین، ولی واقعیت این است که بسیاری معتقدند کرباسچی و دیگر اصلاح طلبان از اول نیز دلشان جایی دیگر بود و کروبی بیشتر بهانهای برای انجام کارهای دیگر در آن سال انتخابات بوده است.
🔻از سوی دیگر اسحاق جهانگیری در حالیکه میزان قدرت سیاسی و اجرایی فعلی وی در دولت روحانی با دولت اصلاحات قابل قیاس نیست، گفته است که دولت خاتمی را بیشتر از دولت روحانی دوست دارد. این در حالیست که جهانگیری در دولت خاتمی تنها وزیر صنایع بود ولی در دولت روحانی از ابتدا تاکنون جایگاه معاون اول را داشته و هم نیم تنه سیاسی دولت روحانی محسوب میشود. ضمن اینکه برای جهانگیری و اصلاحات آنقدر حفظ و تدام دولت روحانی برای چهار سال دیگر مهم بود که او حتی در مناظرات ریاست جمهوری سال 96 مجبور شد به عنوان کاندیدای کمکی رئیس دولت تدبیر و امید ایفای نقش کند. البته به همین اینها اخبار قهر و نازهای جهانگیری از دولت و شخص حسن روحانی و همچنین خبر عباس عبدی از علاقه جهانگیری به استعفای روحانی -گرچه با تکذیب رسمی سخنگوی دولت نیز مواجه شده- را اضافه کنید.
🔻اما بین رفتارهای دیروز کرباسچی با کروبی و رفتارهای امروز جهانگیری با روحانی شباهتهای جالبی وجود دارد. اصلاحطلبان هیچ وقت کروبی را در قامت یک رئیسجمهور نمیخواستند و وقتی هم که به صحنه آمد بیشتر تلاش کردند که از او استفاده انتخاباتی ببرند و به نوعی کنترلش کنند. اصلاحطلبان همچنین از همان روزهای اول گفتند که دولت روحانی رحم اجارهای است و اینک نیز که دولت تدبیر و امید ناکارآمدی و ناتوانایش داد مردم را درآورده است، می گویند، روحانی نه اصلاحطلب بوده و نه حتی به عنوان یک اصلاح طلب بدلی قبولش داشتهاند و از اول هم او تنها یک فرصت سیاسی برای اصلاح طلبان بوده است.
🔻البته جهانگیری و کرباسچی هردو کارگزارانی هستند و نشان میدهند که اعضای این حزب چگونه در معادلات قدرت رفتار و در مواجه با افراد صاحب منصب و یا صاحب نفوذ در کشور چگونه فکر و نهایتا رفتار خواهند کرد. از سوی دیگر رفتار این دو کارگزارانی تنها نشانه روح خشن و ناجوانمرد قدرت طلبی نیست بلکه همزمان نمایانگر سیره هاشمی رفسنجانی نیز هستند. همان فردی که در مقاطع مختلف نشان داد که چگونه افراد و یا جریانات سیاسی در داخل کشور منجمله خود اصلاحات را تنها ابزاری برای رسیدن و یا ماندن در قدرت می دید. هاشمی از همان روز اول تاسیس کارگزاران هدفش ادامه ماندن در قدرت و بعد از آنهم گذاشتن کانالی از نفوذ همیشگی در جریان اصلاحات بود.
🔻ولی تصور هم سرنوشت و هم وزن شدن با کروبی برای حسن روحانی دیگر شاگرد طراز اول کلاس سیاست ورزی هاشمی قطعا یک کابوس وحشتناک است. گرچه رفاقت با اصلاح طلبان عاقبتی بالاتر از این نیز عموما برای بسیاری نداشته است. با این وجود در ماههای آینده بیشتر مشخص خواهد شد که روحانی یا اصلاح طلبان کدامیک دیگری را به ته دره خواهند فرستاد و یا به رفاقت موقت، ریاکارانه و از سر قدرت طلبی خود ادامه خواهند داد. دور از ذهن هم نیست که در روزگاری نه چندان دور آنقدر با یکدیگر بجنگند تا هر دو خود را در سپهر سیاسی کشور نابود کنند.
@mahdi_jahantighi
⭕️توضیح درباره استناد به یک توییت منتسب به مشاور فرهنگی رئیس جمهور
طی روزهای گذشته توییتی منتسب به آقای حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور، در فضای مجازی منتشر شد که با انتشار عکسی از میز تزیین شده دیدار روحانی و نخست وزیر ژاپن با هندوانه، مطلبی به شرح ذیل را بیان می کرد:
«یکی از دستاورهای مهم و البته قابل تامل سفر به ژاپن این تصویر بود!! تصویری که نشان داد، برد فرهنگ و تعامل ما بسیار بیشتر از برد موشکهایمان بوده و هست!!!»
پس از انتشار گسترده این توییت در فضای مجازی، آقای حسام الدین آشنا انتساب این توییت به خود را تکذیب کرده و آن را جعلی عنوان کرده است.
لازم به ذکر است، در این کانال نیز با استناد به این توییت مطلبی را منتشر و از رفتار و نگاه دولت و مخصوصا آقای آشنا به مساله مذاکره و تخریب اقتدار نظامی کشور انتقاد شد. باوجودی که محتوای مطلب مذکور با روح رفتار سیاسی دولت و آقای آشنا در شش سال گذشته در برابر دشمن و مساله اقتدار نظامی کشور، تعارضی ندارد ولی بابت استناد و اشاره به توییت جعلی مذکور - که از جعلی بودن آن بی اطلاع بوده- اخلاقا عذرخواهی شده و مطلب منتشره نیز بدین وسیله اصلاح و تصحیح میشود.
@mahdi_jahantighi
⭕️ طراح اصلی رزمایش دریایی ایران، چین و روسیه چه کسی است؟!
✍️از هر منظر که به رزمایش دریایی ایران، چین و روسیه نگاهی بیاندازیم، این رزمایش ابعادی جهانی و راهبردی در درون خود دارد.
1️⃣ طی سالهای اخیر و حتی در زمانه طرح دکترین چرخش به شرق در سطوح عالی نظام، این سوال راهبردی مطرح میشد که نهایت سطح همکاری ایران با دو کشور ابرقدرت شرقی یعنی روسیه و چین چه میزان هست؟ اینک رزمایش اخیر بخشی از پاسخ به این سوال مهم را به خوبی داده است. یعنی چرخش به شرق میتواند تا بالاترین سطوح همبستگی های امنیتی و نظامی افزایش پیدا کند.
2️⃣ جغرافیای محل رزمایش - اقیانوس هند و دریای عمان- نشانه اعتماد به نفس ویژه ایران در حوزه دریایی و نظامی است. این رزمایش نشان می دهد که چشم انداز نظامی ایران به چه میزان بزرگ است. چشم اندازی که می گوید ایران مرزهای پدافند دریایی خود را فراتر از خلیج فارس و دریای عمان قرار داده است. رزمایش اخیر نشان میدهد که تحقق چشم انداز دریایی ایران کاملا در دسترس هست و عملا ایران گام های بزرگی را نیز در حال برداشتن هست و به تعبییر درست تر مدتهاست که این چشم انداز عملیاتی شده است. اما نکته راهبردی دیگر این است که این رزمایش تقویت امنیت و بنیادهای اینگونه همکاریهای نظامی در منطقه توسط ایران با همکاری و همراهی چین و روسیه است. یعنی این رزمایش از یک اتفاق بزرگتر خبر می دهد و خود این رزمایش گام اولی از آن اتفاق بزرگتر محسوب می شود. گامی که چشم انداز آن زیرساخت یک نظم جدید دریایی در منطقه با محوریت ایران و مشارکت کشورهای بزرگ نظامی مخالف آمریکا است.
3️⃣ تا همین چند ماه گذشته نیز برای بسیاری سوال بود که چه کسی پوتین را به جنگ سوریه کشاند. حال برای همگان مشخص شده که این رهبر معظم انقلاب بود که زودتر از همه و محکمتر از بقیه صحنه جهانی سوریه را تشخیص دادند و تایید عالی ایشان برای حضور روسیه در جنگ با سوریه، قاسم سلیمانی را عازم مسکو کرد. از سوی دیگر اینک معلوم شده که تحولی که در ریاست ستاد کل نیروهای مسلح توسط رهبر معظم انقلاب اتفاق افتاده، فصل جدیدی از دیپلماسی نظامی در کشور را نیز بنا نهاده است. خروجی این دیپلماسی نیز اینک حضور چین و روسیه در یک رزمایش به فرماندهی و هدایت ایران درست در نقطه ای است که آمریکا ادعا میکرد با تشکیل یک ائتلاف جهانی میخواهد ایران را در دریا و خلیج فارس زمینگیر کند.
4️⃣ اما نقش راهبردی رهبری در وضعیت امروز دریایی ایران عمیقتر از آنچه گفته شد هست. برای درک این موضوع باید به بیش از دوازده سال قبل برگشت، درست به زمانی که رهبر معظم انقلاب فرمان حضور نیروی دریایی ارتش را در آب های آزاد و تبدیل شدن آن به نیروی راهبردی منطقه را صادر کردند. فرمانی که به سرعت محدوده دریانوردی و ماموریت نیروی دریایی ارتش را از محدوده 300 هزار کیلومتری خلیج فارس به محدوده بالای 2 میلیون کیلومتر مربع رساند. همین تفکر و طراحی استراتژیک در عقبه دریایی نظامی ایران بوده که اینک فرماندهان نیروی دریایی ارتش را در یک رزمایش با ابعاد جهانی در جایگاه فرماندهی و هدایت نیروهای چینی و روسی قرار داده است.
5️⃣ اما یک سوال اساسی این است که صنعت نظامی کشور که بیشتر از حوزه اقتصادی تحت تحریم و فشارها و مراقبت های شدید استکباری بوده چرا هیچ وقت منزوی و متوقف نشده و اینک از حوزه اقتصادی ایران بسیار جلوتر هست؟!
@mahdi_jahantighi
⭕️چرا علی مطهری اصولگرایان را شبیه منافقین می داند؟!
✍️مطهری در بخشی از یادداشت اخیر خود در حالی مدعی شده که فرهنگ عذرخواهی و احترام به مردم در جمهوری اسلامی وجود ندارد که در بالاترین سطوح جمهوری اسلامی و انقلاب بارها در سیره رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره) و همچنین بسیاری از مسئولین انقلابی کشور از گذشته تاکنون تاکید و احترام واقعی به عموم مردم دیده شده است.
این در حالیست که اگر بی احترامی و غروری به مردم نیز مشاهده می شود اتفاقا در میان دولتمردانی است که آقای مطهری طی چند سال اخیر و انتخابات های گذشته تمام عیار از آنها حمایت کرده و به نوعی آنها را به مردم تحمیل کرده است. به تعبیر دیگر اگر در بخشی از جمهوری اسلامی بیاحترامی و عدم روحیه عذرخواهی از مردم دیده می شود به خاطر دوستان و شرکای سیاسی آقای مطهری است.
مطهری در بخشی از یادداشتش همچنین راه بهبود اقتصاد و بازگشت اعتماد مردم را نیز ارتباط با دنیا – بخوانید ارتباط با آمریکا- بیان کرده است. واقعیت این است که امثال علی مطهریها هیچ وقت صداقت ندارند که بگویند جمهوری اسلامی غیر از رژیم صهیونیستی کجا مخالف روابط عزتمندانه و احترام آمیز با دیگر کشورها بوده؟! و در حقیقت این دولت روحانی و مطهری ها بوده است که با عدم اقتدار و کج فهمی در دیپلماسی، حتی برخی اروپایی ها را نیزمجاب کرده که فعلا عدم رابطه و ارتباط با ایران به نفع شان است! و از سویی با رویه یک طرفه غربگرایی دولت تدبیر و امید، حتی به نوعی چینی ها و روس ها را که بزرگترین شرکای سالهای اخیر ایران در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز بوده اند را در بخش های برای ارتباط گیری دچار تردید کرده است. واقعیت این است که لازمه ارتباط با دنیا با روش مورد پسند مطهری که توسط دولت شش سال در حال اجرا هست، بیشتر به انزوا و تحریم گستردهتر ایران انجامیده تا گشایش سیاسی برای کشور و بهبود معیشتی و اقتصادی برای مردم.
مطهری همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است، «مشكلات كشور ما صرفا راهحل اقتصادي ندارد، بلكه راهحل اقتصادي توام با راهحل سياسي دارد. تكيه بر توان داخلي كشور منافاتي با بهبود روابط ما با عربستان و امارات و حتي امريكا ندارد. آرمان آزادي فلسطين با برقراري رابطه با عربستان و بهبود روابط با ساير كشورهاي اسلامي و بهطور كلي با اتحاد اسلامي بهتر تامين ميشود تا وضع فعلي. چرا ما نبايد با استفاده از توان خود و ايرانيان خارج از كشور لابي قوي با كنگره امريكا داشته باشيم و تلاشهاي اسراييل و عربستان را خنثي كنيم؟ ما نبايد رياضتهاي غيرضروري اقتصادي بر مردم تحميل كنيم.»
همانطور که مشاهده می شود علی مطهری همانند دوستان دولتی اش همچنان اصرار دارد که بهبود وضعیت اقتصادی مردم ایران راه حل سیاسی دارد و نه راه حل منطقی اقتصادی!
باز هم باید ظاهرا تاکید کرد در شش سال گذشته که عملا راه حل سیاسی – مذاکره با آمریکا و غرب و برجام- به جای تکیه بر اقتصاد دانش بنیان داخلی، برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور همواره در حال تجربه شدن بوده، چرا نه تنها اتفاقی در اقتصاد کشور نیافته بلکه سفره مردم کوچکتر از هر دوره ای دیگر شده است؟!
اما آدرس غلط دادن به مردم برای بهبود معیشت شان اتفاقا یکی از موضوعاتی است که علی مطهری ها نه تنها تاکنون به اشتباه برای آن اصرار داشته اند بلکه بعد این همه خسارت اقتصادی به کشور و معیشت جامعه بابت آن باید از مردم عذرخواهی بکنند. اما فعلا متاسفانه در بخشی از جمهوری اسلامی – بخوانید بخشی از دولت و مجلس- فرهنگ احترام و عذرخواهی از مردم وجود ندارد!
اما اینکه علی مطهری در قضاوت خود درباره روابط ایران و عربستان، خویشتن داری نحیبانه جمهوری اسلامی را ندیده می گیرد و حق را به نوعی به بن سلمان سعودی میدهد، عملا جایی برای ادامه بحث کردن نیز نمی گذارد. شاید به خاطر همین سادلوحی در تشخیص وضعیت جبهه حق و باطل هست که مطهری در قسمتی از یادداشتش ائتلاف نیروهای انقلاب برای انتخابات را افرادی همانند منافقین و گروهک فرقان قلمداد می کند. با این نوع مشابهت سازی نیروهای انقلابی با منافقین، باید از آقای مطهری پرسید که اعتدالیون و اصلاح طلبان که در این سالها ضربات جبران ناپذیری به گفتمان انقلاب اسلامی که محصول افرادی همانند استادشهید مطهری است، وارد کرده اند، جزء کدام دسته هستند؟! احتمالا از دید ایشان مومنان حقیی انقلاب و «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ»!
@mahdi_jahantighi
⭕️ جوانان انقلابی چگونه برگ برنده انتخاباتی میشوند؟
✍️روند تصمیم گیری در جریان اصلاحات به علت اینکه همواره همانند کشور افغانستان در لویی جرگه ها و ریش سفیدان جناح چپ دهه شصت و نهایتا چهره های سیاسی دولت اصلاحات، انجام میپذیرد، عملا جایی برای چهره های جوان این جریان باقی نگذاشته است.
از آنجایی هم که تصمیم گیری در جریان اصلاحات محدود در نزدیکان خاتمی و چند حزب اصلاح طلب مشهور است، فهرست انتخاباتی این جریان هم همواره با روندی غیردموکراتیک بسته میشود. همچنانکه در انتخابات های گذشته نیز همان تعداد محدود چهره نسبتا جوانی که در فهرست شورای شهر و یا نمایندگی مجلس قرار گرفتند، بخش قابل توجهی از آنها از نزدیکان و گاه فرزندان چهرههای موثر اصلاحطلب بودند.
جالب آنکه حتی سازگارهای نیمچه انتخابی همچون «سرا» که نیز چندی قبل در جریان اصلاحات مطرح شده بود با وتو بسیاری از بزرگان این جریان در نطفه معدوم شد. البته بماند که بسیاری از اصلاح طلبان به درستی معتقد بودند که جریان حزب اتحاد ملت – تندروهای نزدیک به خاتمی و نسخه دو مشارکت- عملا در «سازگار سرا» به دنبال مهندسی آرا و تقلب در در انتخابات درونی جریان اصلاحات هستند.
🔻اما در جریان اصولگرا از چند سال قبل با ساختارهای همچون «جمنا» و سازگارهای دیگر عملا یک روند دموکراتیک اتفاق افتاده و با حضور و مشارکت بخش گستردهای از فعالین و مردم علاقهمند به جریان اصولگرایی فهرست نهایی انتخابات رقم خورده است. در ساختار جدید جریان اصولگرایی- شورای ائتلاف نیروهای انقلاب- نیز برای معرفی کاندیداها و فهرست انتخاباتی مبنا اصلی بر نظر سنجی و نظر مردم در همه نقاط کشور در نظر گرفته شده است.
🔻درکنار روندهای دموکراتیک جریان اصولگرایی برای رسیدن به فهرست واحد انتخاباتی؛ مساله حضور جوانان در فهرست این جریان در کشور و به خصوص در تهران ابعاد جدید انتخاباتی را رقم زده است. موضوعی که سبب نگرانی جریان اصلاحات نیز شده است. روزنامه شرق، در گزارشی ثبت نام گسترده و خودجوش جوانان در سطح کشور را مربوط به تدابیر جریان اصولگرایی میداند و از این موضوع ابراز نگرانی میکند. این روزنامه نوشته است: «همهچیز با توصیه انتخاباتی قالیباف به جوانان اصولگرا برای شکلدهی نهضت ثبتنام آغاز شد. اینکه به گفته جمال عرف، رئیس ستاد انتخابات کشور، سههزارو 209 نفر در بازه سنی 36 تا 40 سال ثبتنام کردهاند هم نشاندهنده این است که فراخوان قالیباف هم تا حد زیادی جواب داده است.»
🔻جالب اینکه جریان اصلاحات که تاکنون مدعی بود طیف خاکستری سبد اختصاصی این جریان سیاسی در کشور میباشد اینک اعتراف میکند که جوانان اصولگرا می توانند طیف خاکستری جامعه را به سمت سبد اصولگرایان ببرنند. روزنامه شرق در اینباره نوشته است: «طیف خاکستری که حدادعادل، مسئول تشکیلات وحدت اصولگرایی، تابهحال چندینبار درباره آنها صبحت کرده، اگرچه ممکن است به چهرههای شناختهشده یا تند اصولگرایی رأی ندهد، اما درصورتیکه رد را گم کند، محتمل است به بدیل آنها رأی دهد.»
🔻شرق در ادامه می آورد: حداد گفته بود که باید گفتمانی مدون طرح و عرضه کنیم که طیفهای خاکستری جامعه هم به آن گرایش پیدا کنند. بعید است آنها دو ماه مانده به انتخابات قادر به طراحی یک گفتمان! باشند؛ اما احتمالا بتوانند روشهای جدیدی برای جذب این طیف طراحی کنند. آوردن چهرههای جدید یکی از این روشهاست؛ یعنی جوانانی که ظاهرا سبقه اصولگرایی ندارند و با این صفت خیلی شناختهشده نیستند؛ اما آبشخور رشد و نضج و آینده سیاسیشان در همان طیف اصولگرایی میگنجد. به نظر میرسد که در عمل هم به ایدهشان نزدیک شدهاند تاجاییکه غلامعلی حدادعادل، مسئول تشکیلات شورای وحدت اصولگرایان، گفته: «۵۰ درصد شورایی که برای مجلس تشکیل دادهایم، جوان هستند».
🔻نکته بامزه اینجاست که روزنامه شرق در گزارش خود برای اصولگرایان ابراز نگرانی می کند! و مدعی میشود که برای خود جریان اصولگرایی خوب نیست یک مجلس و دولت جوان اصولگرا- بخوانید انقلابی- سرکار بیایید!
به نظر می رسد که جریان اصلاحات خیلی زود در برابر جوانان اصولگرا دست های تسلیم و شکست خود را بالا آورده است. البته در این میان باید توجه داشت که جریان اصولگرایی نیز باید با تدبیر فهرست انتخاباتی خود را تکمیل کند. فهرستی که گرچه گفته می شود با حضور جوانان درخشنده و جذاب خواهد شد ولی باید سهم زنان و چهرههای کارآمد، باتجربه، شناخته شده و خوشنام اصولگرایی نیز در آن به خوبی دیده شود. طبیعی است که مساله سرلیست برای جریان اصولگرایی با حضور چهرههای مشهور و کارآمد تکمیل کننده بزرگ روند انتخابات در کنار جوانان نسل سوم انقلابی کشور خواهد بود.
@mahdi_jahantighi
⭕️ خبر دسته اول از فتنه جدید برای پایان سال ۹۸
✍️محسن غرویان از مدافعان سینه چاک حسن روحانی طی یادداشتی تلاش کرده برخی مواضع شاذ سیاسی درونی خود درباره انتخابات و نقش شورای نگهبان در تایید صلاحیتها را از زبان مردم و افکار عمومی مطرح کند. او مدعی شده که احساس عمومي باید اين باشد که آنچه راي مردم هست واقعا از صندوقها درآيد و مردم نبايد احساس کنند انتخابات از قبل تنظيم شده تا افراد خاصي وارد مجلس شوند. غرویان همچنین در یادداشت خود نهادهای نظارتی موثر در انتخابات را نیز به راحتی متهم به جناحی عمل کرده و تلویحا وجود شائبه نوعی تقلب خاص انتخاباتی را نیز در میان مردم مطرح میکند.
یادداشت غرویان در حالی بر شبهه افکنی در روند قانونی تایید صلاحیت نمایندگان در کشور و اتهامات تلویحی به شورای نگهبان درباره سلامت انتخابات آتی مجلس اصرار دارد که چندین هفته مانده به اعلام نتایج نهایی بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز در توئیتی، نتایج بررسی صلاحیتها را زیرسؤال برده و به نوعی دیگر فرمان حمله به شورای نگهبان را صادر کرده است.
پمپئو وزیر خارجه آمریکا در توئیتر خود نوشت: «انتخابات پارلمان ایران دو ماه دیگر برگزار میشود اما رژیم پیشتر با رد صلاحیت بیش از 1000 نامزد به دستکاری در آن پرداخته است. ما در کنار مردم ایران که خواستار آن هستند که صدایشان شنیده شود، میایستیم.»
اما یادداشت محسن غرویان را باید به نوعی نقطه عطف جدید برای دوماه مانده به انتخابات دانست. زیرا اصلاح طلبان و برخی از اعتدالیون تاکنون تنها تمرکزشان بر شبهه افکنی در نحوه تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس بود ولی غرویان از شائبه تلویحی نوعی تقلب خاص در انتخابات سخن گفته است.
بنابراین باتوجه به یادداشت آقای غرویان و همچنین انبوهی از اظهارنظرهای فعالین اصلاح طلب و اعتدالی حامی دولت در زیر سوال بردن پیشاپیش عملکرد شورای نگهبان و زمینه سازی برای ایجاد شبهات جدید در جامعه، طبیعی است که سوالات زیادی اینک در ذهن صورت بپذیرد. سوالاتی که با توجه به سوابق فتنه گران که اینک بخشی از آنها دوباره برای انتخابات فعال شده اند، بیشتر و بیشتر و واقعیتر نیز میشود. این در حالیست که طی هفتههای گذشته نیز مشخص شده بحران آفرینی در کشور تا پایان سال و به خصوص در ایام انتخابات آتی مجلس دستورالعمل ثابت سیاست خارجه آمریکا در ایران است. تجربه سالهای گذشته نیز نشان میدهد این همه زیر سوال بردن پرشتاب روند تایید صلاحیت ها از چندین ماه قبل از آغاز انتخابات مجلس، نمی تواند اتفاقی و بدون برنامه ریزی بوده باشد.
مهمترین این سوالات اکنون این است که با توجه مواضع فعلی بسیاری از چهره های اصلاح طلب و حامیان دولت، باید منتظر پروژه جدیدی برای ایجاد بحران در کشور از طریق زیر سوال بردن مجدد روند تایید صلاحیت ها و نهایتا خدشه به سلامت انتخابات کشور بود؟ آیا برخی مجددا برای فعال سازی فتنهای شبیه فتنه 88 بسیج شده و فرمان جدیدی از خارج از کشور دریافت کردهاند؟! آیا خیز برداشتن برای ایجاد و عمق بخشی به آشوب های معیشتی و اقتصادی طی هفته های گذشته بخشی از زمینه سازی برای فتنه انتخاباتی پایان سال بوده؟! یا مکمل و یا ترکیب هر دو در آینده مدنظر است؟!
لازم به ذکر است گرچه تجربه فتنههای مختلف در بیست سال اخیر، نهادهای امنیتی کشور را در برابر چنین پروژههای فتنه گون بسیار ورزیده و هوشمند کرده ولی باید همچنان در برابر برخی اصلاح طلبان و حامیان دولت که علاوه بر تجربه فتنه انگیزی، اینک در بن بست روحی و عملی با توجه به عملکرد بد دولت و نمایندگانشان در مجلس و شورای شهر تهران قرار دارند، هوشیار بود. زیرا از چهره های افسرده، ناامید و شکست خورده که راهی برای ادامه قدرت از طریق صندوق رای برای خود نمیبینند، انتظار هر نوع انتحار، زیر میز بازی زدن و بیعقلی سیاسی مجدد باید داشت. بی عقلی سیاسی که با توجه هوشیاری و تجربه آموزی مردم از فتنههای گذشته، البته هیچ پشتوانه و سرمایه اجتماعی با خود به همراه نخواهد داشت و قطعا اینبار پایان همیشگی اصلاحات و بخشی از اعتدالیون غربگرا را در جمهوری اسلامی رقم خواهد زد.
@mahdi_jahantighi
⭕️ چرا رهبری قاطعتر از همه در انتقام گیری از خون حاج قاسم هستند؟!
✍️از همان دقایق اول که موج اظهار نظر شخصیتها و حتی بیانیههای رسمی صادر شده دستگاههای نظامی درباره شهادت سپهد سلیمانی آغاز شد، بیانیه رهبر معظم انقلاب با لحن و ادبیاتی صریحتر صادر شد. لحن بیانیه ایشان درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی درون مایه خاص و گاه متفاوتی دارد.
درباره مواضع شفاف رهبری پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی نکاتی قابل عرض است:
1️⃣ واقعیت این است که در حوادث سهمگین سالهای اخیر رهبری پناه مسئولین سیاسی و نظامی بوده اند. روایت صلابت و آرامش رهبری در حوادث مختلف همواره زبانزد مسئولین سیاسی و امنیتی کشور است. درباره حادثه سهمیگن از دست دادن حاج قاسم سلیمانی نیز این موضوع به خوبی دیده می شود و در بیانیه ایشان نیز این آرامش و صلابت کاملا نمایان است. بیانیهه متفاوت رهبری در همان ساعات اولیه مصیبت و شوک؛ از دست دادن فرمانده افسانه ای سپاه قدس، را تفسیر به انگیزه مضاعفتر برای جبهه مقاومت و پیروزی قطعی میکند.
2️⃣ رابطه سردار سلیمانی با رهبر معظم انقلاب در تمام این سالها رابطهای خاص بوده است. در خاص بودن این رابطه همینقدر میتوان سربسته گفت که ایشان اصلیترین مجری طرحهای راهبردی رهبری برای منطقه و جهان اسلام و در میادین مواجه مستقیم و رودرو با آمریکا در نقاط مختلف نقشه جهان محسوب میشدند. او ماموریتهای را برای رهبری به پایان برده که کاملا واضح است که برخی خواص در این کشور یا کم اعتقاد به آن ماموریت و هدف بوده اند و یا اساسا انگیزه حضور در چنین میادین پرازخطری را نداشته اند. بدیهی است که این ماموریتهای بزرگ که همواره با احتمال از دست دادن جان همراه بوده، بدون اعتقاد بسیار فوق العاده از طرف حاج قاسم سلیمانی به رهبر معظم انقلاب نیز امکانپذیر نبوده است.
3️⃣ اما در میان انبوه اظهارنظرها و مواضع گرفته شده افراد و حتی برخی نهادهای مهم، موضع قاطعانه و صریح رهبری و سخن از «انتقام سخت» واقعا حقیقیتر به نظر میرسد. البته می شود موارد و دلایل زیادی را برای پیشرو بودن رهبری از دیگران برای انتقام خون سردار سلیمانی بیان کرد. درباره پیشروتر بودن رهبری، واقعیت این است که تجربه سی سال اخیر نشان میدهد، هر وقت دشمن در ظاهر سختترین شرایط نظامی و امنیتی را برای انقلاب بوجود آورده، آیت الله خامنهای با قاطعیت و شجاعت بزرگتری آن را پاسخ داده است. به همین دلیل مشاهده میشود که از دیروز بلا استثنا همه مسئولین سابق امنیتی، نظامی و سیاسی آمریکا گفتهاند قطعا ایران انتقام خواهد گرفت. نکته جالب اینکه همین تجربه نیز نشان میدهد که رهبر ایران جسارت نظامی و امنیتی بزرگ دشمن را چنان مدبرانه پاسخ میدهد، که جبهه مقاومت چندین سال جلوتر از حد معمول خود جهش می کند. همچنانکه قاطعیت خاص ایشان دربرابر دشمن به ظاهر چندین برابر مجهزتر به تسلیحات و ادوات نظامی پیشرفته صهیونیستی- آمریکایی، سبب شد که در جنگ 33 روزه حزب الله سالها جلوتر از حد پیشرفت و توانمندی طبعی خود برود، و یا تصمیم تاریخی برای جنگ با لشکر ترسناک و مجهز شده داعش، سبب تبدیل شدن ایران به مولد و رهبر نظم جدید منطقه ای در حساس ترین منطقه جهان یعنی خاورمیانه شد. به نظر می رسد که انتقام شهادت حاج قاسم سلیمانی نیز یکی از همین بزنگاه ها هست. بیراه نیست که پیشاپیش اینک بر همگان مسجعل شده که روند انتقامهای احتمالی ایران، به کمتر از خروج آمریکا از عراق و بعد از آن منطقه منجر نخواهد شد. ان شالله...
4️⃣ اما لحن بیانیه درباره حاج قاسم آنجایی که سخن از شهادت است بسیار صمیمی و خاصتر است. ادبیاتی که نشان میدهد در این سالها چه گپ و گفت های خاصی درباره آرزر و لذت شهید شدن میان این دو بزرگ گذشته است. بماند که این همه صلابت و تدبیر گفته شده برای فرماندهای است که مالک اشتر از دست داده ...
@mahdi_jahantighi
⭕️ ابلاغ رسمی مهمترین گزینه برای «انتقام سخت» به سردار قاآنی
✔️ آغاز عملیات مناسبترین پاسخ ایران به آمریکا
✍️ضربه سنگین نظامی، امنیتی و اطلاعاتی به آمریکا نیازمند انتخاب زمان مناسب، دقت و تدبیر بزرگ است. طبیعی است که شتابزدگی و احساسی عمل کردن در این شرایط هدف مطلوب – انتقام سخت- را محقق نمیکند. با این وجود مطالبه فرآگیر و گسترده انتقام سخت از آمریکا در ایران و نقاط مختلف جهان اسلام از ساعات اولیه اعلام شهادت سپهبد سلیمانی در اوج قرار گرفته و به خصوص در ایران در بالاترین حد ممکن در همه این سالها قرار دارد. این مطالبه در هر صورت می تواند بزرگترین پشتوانه برای هر نوع انتقام سختی در برابر آمریکا باشد. اما اینک در افکار عمومی مهمترین سوال این است که زمان این انتقام سخت کی خواهد بود؟
طی چند روز اخیر از اظهارات برخی چهره های نظامی و مسئول درباره نحوه پاسخ ایران و یا زمان آن میتوان بردداشت های خوبی را داشت.
1️⃣ مواضع دوپهلو و گاه به ظاهر متناقض برخی مسئولین نظامی و ارشد کشور، اساسا خود بخشی از طراحی یک انتقام سخت می تواند باشد. بدین معنا که آمریکا طی یک پروسه نامشخص در وضعیت اضطرار امنیتی و نظامی در جغرافیای وسیعی از منطقه قرار می گیرد. طبیعی است که این وضعیت تا چه میزان به لحاظ روانی و همچنین سخت افزاری آسیب پذیر کننده باشد.
2️⃣ مساله بعدی این است که تصمیمات درباره نوع پاسخ ایران در جلسه فوق العاده شورایعای عالی امنیت ملی با توجه به برخی شواهد گرفته شده است. طبیعی است که این تصمیمات می تواند شامل مواردی کلی همچون، تعیین تکلیف مکان، زمان، نوع عملیات، میزان خسارت و... باشد. این را هم اضافه کنید که سالهاست نیروی های نظامی و اطلاعاتی ایران برای سناریو پاسخ دردآور نظامی به آمریکا در حال جمع آوری اطلاعات و طرح عملیاتی بوده اند.
3️⃣ اما ابعاد این عملیات انتقام سخت چه خواهد بود؟ قابل حدس زدن است که این مساله یک اتفاق نظامی و یا امنیتی متناسب به آسیبی است که ایران با آن مواجه شده است. ایران برای پاسخ متناسب گزینه های متعددی در اختیار دارد؛ این گزینه ها شامل فهرستی از مراکز نظامی، سیاسی، اقتصادی و یا حتی شامل چهرههای سرشناس این کشور در وسیع ترین جغرافیای است که در مخیله آمریکایی ها میگنجد. اما برخی شواهد نیز حاکیست که ایران یک پاسخ اولیه بزرگ را در نظر دارد. پاسخی که اگر با پاسخ و عکس العمل آمریکا روبه رو شود، قابل تکرار و به طرز تصاعدی و سریع سهمگینتر میشود.
4️⃣ اما مهمترین گزینه ایران برای «انتقام سخت» از همان ساعات اولیه توسط رهبر معظم انقلاب به صورت رسمی ابلاغ و عملیاتی شده است. این گزینه نیز بخش مهمی از حکم رهبر معظم انقلاب برای سردار قاآنی به عنوان فرمانده جدید نیروی قدس سپاه است: « برنامهی آن نیرو عیناً همان برنامهی دوران فرماندهی شهید سلیمانی است». و چه گزینهی سختتر برای آمریکا از ادامه برنامههای سردار سلیمانی در است؟! این همان پیامی است که ژنرال «مایک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده به خوبی دریافت کرده و گفته است که طرح های قاسم سلیمانی حتی بعد از او نیز برای آمریکا همچنان قابلیت اجرایی شدن دارد. همان برنامههای که کاخ سفید را آنقدر منفعل کرد که راهی آنهم موقت، جز ترور ناجوانمردانه سپهبد سلیمانی پیدا نکردند.
@mahdi_jahantighi