eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
274 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ استراتژی «مرگ با هزاران جراحت» در برابر ایران چیست؟! ✔️ مناسبات جدید راهبردی ایران با اسرائیل نفتالی و آمریکا بایدن ✍️ پس از اینکه جو بایدن موفق شد دونالد ترامپ را در آمریکا شکست بدهد، نتانیاهو نیز پس از سالها از نخست وزیری رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شد و به جای او نفتالی بنت سرکار آمد و در ایران نیز تقریبا همزمان یک دولت انقلابی با ریاست آیت الله رئیسی سرکار آمده است. این سه تحول بزرگ بی شک دوران جدیدی از مناسبات ایران، اسرائیل و آمریکا نیز محسوب می شود. درباره چشم انداز مناسبات ایران و آمریکای دوران بایدن تاکنون اظهارات و تحلیل های جامع و زیادی صورت گرفته است، اما اسرائیل جدید در برابر ایران چگونه خواهد بود؟! «نفتالی بنت»، نخست‌وزیر اسرائیل گرچه در بُعد داخلی ناهمگن ترین دولت ائتلاف تاریخ این رژیم را اداره می کند ولی از چند هفته قبل خبر داد که بازبینی سیاست‌های این رژیم در قبال ایران را آغاز کرده و اولین دیدار اخیر وی با جو بایدن به منزله آغازی برای اجرایی کردن برنامه خروجی این بازبینی استراتژیک است. آنچه تاکنون از مختصات این بازبینی استراتژیک و چالش های پیش روی آن می توان فهمید به شرح ذیل است: 1️⃣ برجام اسرائیل برخلاف دوره نتانیاهو مخالفت علنی با برجام را در برابر مقامات آمریکا کنار می گذارد. محاسبات دولت جدید اسرائیل صرفا متمرکز بر عدم توافق یا تلاش برای بدست آمدن یک توافق مطلوب برای منافع اسرائیل نیست بلکه بازگشت فوری ایران به مذاکرات نیز برایشان موضوعیت پیدا کرده و ایران فعلی را از ایران سرگرم به مذاکرات جدید برای خود خطرناک تر می دانند. پیش بینی می شود که خط قرمز هسته ای اسرائیل در برابر ایران نیز با یک عقب نشینی علنی‌تر رو به رو شود. براساس این عقب نشینی، اسرائیل نیز مانند آمریکا خواهد پذیرفت که میان ایران دارای ظرفیت تولید بمب هسته ای با ایران در حال ساخت بمب هسته ای تفاوت عملی و علنی تر قایل شود. 2️⃣ جنگ نظامی واقعیت این است که دولت جدید اسرائیل با بی تمایل ترین آمریکای تاریخ برای جنگدین نظامی مواجه هست. آمریکا همه ننگ فرار از افغانستان را پذیرفته و به اسرائیلی که فراتر از انهدام تجهیزات نظامی و غیرنظامی، در حوزه انسانی نیز از طرف ایران کشته روی دست خود دارد، می گوید خودت به تنهایی سراغ ایران برو. نفتالی بیش از همه در روزهای پس از حمله به نفتکش «مرسر استریت» این موضوع را متوجه شده است. به نظر می رسد نفتالی پس از دیدار اخیر با جو بایدن تنها به تهدید تبلیغاتی گزینه نظامی از آمریکا رضایت داده است. اما او مصمم است که ائتلاف سازی نظامی علیه ایران را به سطح کشورهای عربی با سرعت ویژه تری سوق بدهد. در همین حال علائمی از کاهش اجباری تنش جنگ دریایی با ایران را نیز در محاسبات اسرائیل دیده می شود و به دنبال تغییر زمین بازی هستند. 3️⃣ عملیات اطلاعاتی نفتالی تلاش می کند که فعالیت اطلاعاتی علیه ایران وارد مراحل بالاتری بکند. دوران جدید عملیات اطلاعاتی علیه ایران، لزوما عمق بیشتری نخواهد داشت بلکه تعدد و نقاط آن را می خواهند افزایش بدهند. در این استراتژی که صهیونیست ها از آن به عنوان «مرگ با هزاران جراحت» یاد می کنند، ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک ترکیب شده نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود. اما اسرائیل در فرآیند عملیات اطلاعاتی نیز خود را به نوعی تنها می بیند. آمریکایی ها نه تنها در جنگ اطلاعاتی فرآیند شبکه سازی خود را دچار خدشه می بینند بلکه برخی بی میلی ها درباره جنگ نظامی در آمریکا به حوزه کاهش تنش عملیات های پنهان مستقیم و بزرگ با ایران نیز کشیده شده است. ضمن اینکه با رفتن دولت غرب گرا در ایران، زمینه های سیاسی و اجتماعی شبکه سازی در ایران با خلل جدی روبه رو شده است. 4️⃣ نفوذ منطقه ای ایران نفتالی بزرگترین ماموریت خود را این می داند که روند خروج آمریکا از منطقه و به خصوص کشورهای همچون عراق و افغانستان و سوریه را به تاخیر بیاندازد. آنها ماندن در منطقه را بدون حضور آمریکا را کاتالیزور پایان خود می دانند. ایران در حضور هزاران سرباز و ده ها پایگاه نظامی امریکا معدل نفوذ خود را سال به سال ارتقا داده و قطعا با خروج تدریجی آمریکا این معدل به طرز چشم گیری به نمره بیست! نزدیک خواهد شد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چگونه شهردارشدن غیر قانونی زاکانی به یکباره کاملا قانونی شد؟! ✔️ نکاتی درباره برخی انتقادات انقلابی ها ✍️ جدای از اصلاح طلبان و ضدانقلاب که نه نیت درست سیاسی دارند و نه زیاد حرف راست می گویند، اما چگونه تا دیروز تعدادی در جبهه انقلاب صحبت از غیرقانونی بودن انتخاب شهردار جدید تهران گفتند ولی به یکباره خروجی مواجه صریح آیت الله رئیسی ضدفساد، معاون اول و هیات وزیران دولت انقلابی و سردار وحیدی با آن سابقه خاص انقلابی و همچنین از نهاد ریاست جمهوری تا وزارت کشور و حتی سازمان اداری استخدامی درباره شهردار جدید تهران اینک نه تنها این نیست که اقدام غیرقانونی صورت گرفته بلکه حتی قانون نیز برای شهردار شدن آقای زاکانی ذره‌ای تغییر نکرده و مستندات حقوقی غیرقابل خدشه آن را هم علنی منتشر کردند. 👈سوال این است که چرا یک چنین موضوع مشخص و واضحی برای جبهه انقلاب محل بحث و حتی جدل می شود؟ 1️⃣ کم اطلاعی تخصصی واقعیت این است که برخی از ما در جبهه انقلاب کمتر متوجه هستیم که تشخیص و تطبیق دادن مطالبات به ظاهر ساده گفتمانی مثل عدالتخواهی و قانون پذیری و ... بر اتفاقات سیاسی گاهی به اطلاعات تخصصی و تجربه علمی و اجرایی نیاز دارد و نمی توان با سطحی نگری با همه رویدادها و حوادث سیاسی مواجه شد. مساله قانون و حقوق از موضوعاتی به ظاهر دم دستی برای برخی از افراد محسوب می شود و حال اینکه از تخصصی ترین و پیچیده ترین رشته های علمی و موضوعات حکمرانی است. اگر منصف باشیم تایید می کنیم که کم نبوده موضوعاتی که به علت کم اطلاعی تخصصی سبب انتقادات و مواضع نادرست برخی از اعضای جبهه انقلاب در مقاطع مختلف بوده است. 2️⃣ عدم احتیاط نسبت به طراحی پازل دشمن بنا به مستندات موجود بیش از همه جریانات معاند، جریان رسانه ای رسمی وابسته به انگلیس بر طبل حاشیه سازی و غیرقانونی بودن شهرداری زاکانی می کوبید. در داخل از کشور هم این اصلاح طلبان تندرو بودند که این محور را به صورت جدی دنبال می کردند. حال این سوال پیش می آید که منظورمان این است که برخی از افراد ارزشی که دغدغه قانون پذیری و قانوگرایی درباره شهردار شدن زاکانی را داشتند متهم به خط گرفتن از انگلیسی ها می کنیم؟! قطعا هرگز! بحث این است که در اتخاذ مواضع سیاسی دیدن نقشه راه رقیب و دشمن یکی از ضروریات است. وقتی آن پازل را درک کردیم، احتیاط سیاسی جدی می شود. بنابراین اگر بخواهیم بحث قانون گرایی را هم طرح کنیم با ادبیات مطلوب آنها بیان نمی کنیم و حواسمان هست که پازل بزرگتر آنها را تکمیل نکنیم. یک مثال ریزتر برای فهم این مرز دقیق این است که مثلا رسانه های انگلیسی قانون گریزی درباره انتخاب شهردار جدید تهران را به گونه ای مطرح می کردند که از اساس شخص دکتر زاکانی و جبهه انقلاب را به مفسد بودن و قانون گریز بودن و ... متهم می کردند و هدف اصلی شان در زیر سوال بردن زیربنایی افرادی همانند زاکانی در اصل برای بی اعتبار کردن کل مباحث آنها درباره مفاسد سیاسی و اقتصادی جریان غربگرا و یا بزنگاه های همچون فتنه 78 و 88 و به خصوص در این روزها انتخابات 1400 است. حال بررسی برخی مواضع دوستان خودی را اگر بنگریم ادبیات و یا برآیند نوع انتقادات شان ولو اینکه درظاهر شبیه رسانه های انگلیسی نیست ولی همان پازل را تکمیل کرد. خلاصه اینکه می توان از امثال زاکانی، جلیلی، قالیباف، رئیسی و ... در حوادث و رویدادها انتقاد کرد ولی باید بدانیم دیدن پازل دشمن و اهداف آنها در همان رویدادها، جزیی از عقلانیت انقلابی و سیاسی است. 3️⃣ ضعف در انصاف سیاسی بی شک یکی از اصلی ترین مراکز تصمیم گیری ها و سیاست ورزی های سیاسی قلب خودمان هست! همه ما ناخواسته از کسانی که دوست داریم میل به دفاع پیدا می کنیم و از کسانی که قبول نداریم یا سلیقه متفاوتی داریم، ناخواسته در انتقاد کردن، آمادگی ذهنی و قلبی جدی تری داریم. اگر خوب به مواضع سیاسی خودمان دقت کنیم، متوجه می شویم که نسبت به چهره سیاسی مورد علاقه خودمان مرتب در حال دفاع هستیم و در برابر رقیب حزب اللهی خود موشکافی های را داریم که گاهی نسبت به ضدانقلاب هم نداریم! همه فعالین سیاسی و حرفه ای جریان ارزشی چه بخواهیم و چه نخواهیم در این شرایط قرار می گیرند و مهم این است که کنترل جدی بر قلب و ذهن خود پیدا کنند. اینجاست که تقوای سیاسی افراد عیار خود را نشان می دهد و بیراه نیست که در احادیث اهل بیت از رعایت انصاف در مواجه با دیگران را از بالاترین شواهد تایید تقوا و ایمان افراد برشمرده اند.
4️⃣ عطش کسب برند فراجناحی بودن! یکی از آسیب های موجود جبهه انقلاب عطش کسب برند فراجناحی بودن آنهم به صورت کاریکاتوری است. برخی تصورشان این است که انتقاد علنی و تند از چهره های خودی بهترین فرصت و یا کاملترین دلیل برای این است که نشان بدهند، افرادی فراجناحی و عدالت محور در نقد کردن هستند! به همین دلیل دیگر در این نوع رفتار سیاسی، حقیقت رویداد فرع می‌شود و نقد کردن اصل. افراط در این نوع رفتار یکی مریضی سیاسی است که در برخی از جریانات عدالتخواهی نمایان شده و در برخی دیگر از جریانات و افراد منتسب به جریان ارزشی ولو اینکه منکر آن باشند، به صورت پنهان تر است و بعدا آشکارتر نمایان می‌شود! *مهدی جهان تیغی ایتا http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ چرا مردم دوست ندارند «آقا محمد» گاندو شهید بشود؟ ⭕️ مابه‌ازا‌های اجتماعی سریال گاندو ✍️ یکی از کلیپ های بسیار پربازدید و میلیونی چند روز گذشته ایران، سکانسی از یک فیلم غیر از سریال تلویزیونی گاندو بود که مردم فکر می کردند، درباره شهادت «آقا محمد» گاندو است. این کلیپ میلیون ها بار در روزهای قبل توسط مردم ایران دیده شده و با وجودی که رسما اعلام شده که این کلیپ مربوط به سریال گاندو نیست ولی باز هم مردم این کلیپ را می بینند و با آن ارتباط عاطفی برقرار می کنند. اما یک نکته پنهان در بازدیدهای میلیونی و بازخورد مخاطبین از سریال گاندو این است که اکثریت قریب به اتفاق مردم دوست ندارند «آقا محمد» شهید شود! چرایی و واکاوی این حس فراگیر می تواند یافته های قابل توجهی از روانشناسی اجتماعی فعلی مردم ایران را به تصویر بکشد: 1️⃣ «آقا محمد» برای مردم به یک واقعیت باورپذیر تبدیل شده است. این موضوع هم فقط به این مساله برنمی گردد که به لحاظ موفقیت فنی و قوت داستان و یا بازیگری موفق وحید رهبانی این باورپذیری این قدر فرآگیر است. در واقع این باور پذیری به دو ذهنیت اساسی در جامعه ایران برمیگردد؛ اول اینکه مردم ایران باور دارند «آقا محمد»های واقعی در کشور وجود دارند و گرچه ممکن است که بسیاری از مردم تجربه معاشرت نزدیک با عناصری همچون «آقا محمد» را در زندگی خود نداشته باشند ولی به صورت جدی این احساس حضور را باور دارند. دوم نیز اینکه مردم ایران به همان میزان وجود «آقا محمد» عناصر متضادی همانند «غلامرضا رحمانی»، «محمد علی موسی پور»، «شارلوت» و... را نیز باور دارند که در سالهای گذشته و به خصوص در دولت آقای روحانی وجود داشته و اتفاق افتاده است. 2️⃣ واقعیت دیگر این است که «آقا محمد» کاراکتری است که بخشی از هویت جمعی مردم ایران است. حس وطن پرستی، بیگانه ستیزی و غرور در برابر بیگانگان و به خصوص تلاش برای غلبه عزتمند در برابر کشورهایی همچون انگلیس که سابقه لگدمال کردن عزت ایرانیان را دارند، تبدیل به بخشی از هویت اجتماعی و تاریخی مردم شده و «آقا محمد» در واقع جزئی از همین واقعیت هویتی است و به همین دلیل مردم نمی توانند به صورت ذاتی به «آقا محمد» باور و علاقه نداشته باشند. معنای دیگر این جملات گفته شده این است که جامعه ایرانی اگر واقعیت صحنه را به خوبی درک کند و اسیر شبهه افکنی عملیات روانی دشمن و نفوذی های داخل جامعه نشود، در حمایت فراگیر از عناصری که در داخل در برابر دشمنی غربی ها می‌ایستند، تردیدی به خود راه نخواهد داد. 3️⃣ واقعیت اجتماعی مهم دیگر این است که مردم دوست دارند مسیر عزتمندی و شکست و خوار کردن کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا و دنباله روهای آنها در کشور ادامه داشته باشد و نمی خواهند عناصری همچون «آقا محمد» که این اتفاق مهم را رقم می زنند را از دست بدهند و این راه دچار خدشه شود. 4️⃣ جامعه ایرانی در میان قهرمانان خود بیش از همه نوع قهرمان، قهرمانان متدین و انقلابی را بیشتر می پسندد و با آن می تواند رابطه برقرار کند. همچنانکه این حس در ابعاد بسیار بزرگتر و وسیع تر درباره سردار شهید سلیمانی نیز وجود داشت و درباره هیچ قهرمان ملی دیگری این حجم از احساس و محبت و علاقه و مقبولیت اتفاق نیفتاده است. 5️⃣ علاقه فراگیر به عناصری با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کاراکتری همانند «آقا محمد» گاندو علامت بسیاری مهمی از واقعیت و سلامت قابل توجه باطن اجتماع ایرانی و بالا بودن نمودار علاقه و احترام ذاتی جامعه ایرانی به انقلابی بودن، متدین بودن، عزت خواهی، اقتدار در برابر دشمن، باور به قدرت های درونی و البته در کنار آن، تنفر از فساد سیاسی و اقتصادی، انفعال در برابر دشمن، خیانت به وطن و .. است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا سپاه قدس در افغانستان موفق بوده؟! ✍️ این روزها برخی تحولات نظامی و سیاسی در افغانستان سبب شده که بتوان درباره عملکرد جمهوری اسلامی با محوریت سپاه قدس، در این کشور همسایه فارسی زبان سخن گفت. برای درک واقعیت عملکرد جمهوری اسلامی و سپاه قدس باید چند گزاره مهم ذیل را درک کرد: 1️⃣ مهمترین پرونده امنیتی جنوب شرق ایران در بیست سال گذشته، حضور آمریکا با ده ها پایگاه ها و تجهیزات پیشرفته و هزاران نیروی نظامی در مرزهای شرقی ایران بود. طبق یک ارزیابی انجام شده آمریکا در 20 سال گذشته روزانه 300 میلیون و سرجمع نزدیک به 2.5 تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده است. این هزینه ها قرار بود خروجی آن نه به مهار ایران بلکه به تسلط کامل بر جمهوری اسلامی ختم شود. ایران با محوریت سپاه قدس، در واقع در یک مبارزه بیست ساله مداوم ، طراحی‌های بسیار گران قیمت ضدامنیتی را در چند کیلومتری مرزهای خود با شکست رو به رو کرده است. 2️⃣ چه کشوری غیر از ایران اراده سرپا نگه داشتن روند سیاسی و امنیتی ضدآمریکایی در افغانستان را داشته است؟ آیا پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و... در افغانستان اراده سیاسی و نظامی برای مقابله با آمریکا را داشته اند؟! قطعا فقط نام یک کشور خارجی در اینباره می توان اسم برده شود و این ایران بود که در طول بیست سال گذشته همواره روند جهاد ضدآمریکایی در افغانستان را زنده نگه داشت و حتی برای فعالیت های سیاسی و امنیتی گروه های متضاد با خود نیز در محیط داخلی افغانستان جهت تاکتیکی و راهبردی درست و موثر در مواجه با آمریکا برای آنها ایجاد کرد؛ این مدیریت آنقدر موثر بوده است که عاقبت با فرار نظامیان آمریکا از افغانستان، نقطه عطفی بزرگتر از شکست آمریکا در ویتنام ایجاد شده است. 3️⃣ افغانستان از بیش از سی سال قبل تاکنون بستری آماده برای پرورش گروه های متعدد تندرو جهادی، ضد شیعی و ایرانی بوده است. سرویس اطلاعاتی عربستان و پاکستان همواره تلاش می کردند که روند ضد شیعه را نه تنها درباره گروه های کوچک تکفیری، بلکه در گروه بزرگی همچون طالبان نیز پررنگ نگه دارند. امروز کارنامه سی ساله امنیتی نشان می دهد که ایران چگونه توانسته این روند را مدیریت کند و نه تنها طراحی های ضدامنیتی گروه های تروریستی را در اینباره خنثی کرده بلکه تعدیل های آشکاری نیز در برخی گروه ها درباره ایران و شیعه ایجاد کند و این خطوط قرمز را نیز همچنان معتبر نگه دارد. 4️⃣ آمریکا داعش را پس از متلاشی شدن سازمانی آن در سوریه، به افغانستان آورد تا از آنان برای رسیدن به اهداف محقق نشده امنیتی خود درباره ایران، اینبار در نزدیکی مرزهای شرقی جمهوری اسلامی استفاده کند. داعشی که باید در افغانستان که به ظاهر زمینه های تکثیر و قدرت گرفتن آن از جامعه سوریه بیشتر است رشد انفجاری پیدا می‌کرد، ولی به سرعت زمینگیر شد. چه کسی داعش را در افغانستان زمین گیر کرد؟ در ظاهر برخی از گروه های افغانی این کار را کردند ولی متخصصین نظامی می دانند که داعش نوسازی شده در افغانستان تنها در یک فرآنید پیچیده اطلاعاتی و با مشارکت و مدیریت یک قدرت برتر نظامی بالاتر از توان گروه های موجود افغانی می توانست زمینگیر شود. 5️⃣ آمریکا با خروج خود از افغانستان تلاش کرد که محیط داخلی این کشور را وارد رقابت های نظامی داخلی و به خصوص درگیری های میان شیعیان و اهل سنت ایجاد کند و به تبع آن پای ایران را نیز به جنگ بی حاصل و پرهزینه باز کند. اما سپاه قدس با ظرافت، صبوری و اقتدار این طراحی اولیه را خنثی کرد و همچنان نیز با اشراف اطلاعاتی و تدابیر سیاسی در حال عبور دادن ایران از یک فتنه مذهبی بزرگ است. عبور از این فتنه بزرگ این روزها با برخی سمپاشی ها در افکار عمومی زیاد احساس نمی شود ولی بعدها درباره آن بیشتر سخن گفته خواهد شد. 6️⃣ از نوع مواجهه اصولی، آرامش و انضباط مواضع ایران در تحولات اخیر افغانستان به خوبی می توان دریافت که ایران در حوادث اخیر نه تنها غافلگیر نشده بلکه با یک نقشه راه تنظیم شده قبلی در حال بازیگری هست. این اشراف اطلاعاتی را در کنار این مساله بگذاریید که امروز همه دستگاه های نظامی و اطلاعاتی غربی از غافلگیری خود در تحولات افغانستان سخن می گویند. چه کسی این اشراف اطلاعاتی را برای ایران ایجاد کرده؟ 7️⃣ جمهوری اسلامی ایران با دستور کار «انتقام سخت»، اخراج آمریکا در منطقه را شتاب داده و در افغانستان علائم تحقق و فعال بودن آن دیده می شود. در این میان شبح حضور سپاه قدس و سردار قاآنی که از او به عنوان متخصص ویژه افغانستان یاد می شود، بی شک غیرقابل انکار است. ایران خروج آمریکا در منطقه را از طریق ابزارهای متعدد و گروه های گاه متضادی دنبال می کند که نشانه پیچیدگی رفتار ایران است و بی شک بعدها درباره نقش راهبری ایران در اخراج آمریکایی ها از افغانستان، توسط خود دستگاه های نظامی و امنیتی غربی بیشتر و شفاف تر سخن گفته خواهد شد.
⭕️ واردات واکسن و عضویت در شانگهای کار دولت روحانی یا رئیسی؟! ✔️ چارچوب یک قضاوت عادلانه برای دو اتفاق مهم ✍️ واردات واکسن کار روحانی هست یا رئیسی؟ عضویت در سازمان شانگهای چطور؟! از این دست موضوعات عموما در میان همه دولت ها به وجود می آید و طرفداران هر کدام می‌خواهند سهم خود را از یک رویداد موفق، اثبات کنند. اما در این مواقع چگونه باید قضاوت کرد؟ آیا می‌توان محاسباتی را مطرح کرد که به یک قضاوت عادلانه کمک کند؟ 1️⃣ برخی پروژه های عظیم و دستاوردها، ایده اصلی و اجرایی آن مربوط به خود دولت ها است و طبیعی است که مصادره کامل آن از طرف دولتی دیگر همواره دور از واقعیت است. مثلا مسکن مهر ایده دولت نهم و دهم بود و دولت روحانی اگر مسکن مهر را قبول هم داشت نمی توانست موفقیت آن را به نام خود ثبت کند. بنابراین دولت روحانی اگر بخواهد درباره ابرپروژه مسکن مهر سخن بگوید، فقط می‌تواند بگوید چه تعداد از این مسکن ها را تکمیل کرده و تحویل مردم داده است. 2️⃣ برخی پروژه ها اساسا پروژه های کلان راهبردی حاکمیت است و دولت ها فقط مجری اجرای آن هستند. در اینباره فقط دولت ها باید اینگونه محل قضاوت قرار بگیرند که چقدر در جلو بردن و تکمیل آن موفق یا ناموفق بودند. 3️⃣ مساله بعدی در نظر گرفتن، شرایط (ظرفیت ها، محدودیت ها، موانع، فرصت ها، امکانات در اختیار)، رویکرد کلان دولت ها و میزان کارآمدی درباره هر ابر پروژه ای است که می خواهیم برای قضاوت کردن در نظر بگیرییم. حال با توجه به سه بند بالا، بحث وارادت واکسن و عضویت در سازمان شانگهای را راحت تر و دقیق تر می توان قضاوت کرد. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث موضوع واکسن را صرفا با پارامتر «رویکرد کلان» در نظر بگیرید: 🔸الف: رویکرد کلان حاکمیت درباره واکسن کرونا، ساخت و تولید واکسن بومی همزمان با وارادت واکسن خارجی مطمئن بود. 🔸ب: رویکرد کلان دولت روحانی نوعی کم تمایلی و کم توجهی به ساخت واکسن داخلی و وارادت واکسن حتی با اولویت دادن به برخی کشورهای غربی و همچنین در برخی موارد سیاسی کردن واکسن و گروکشی آن برای پیش برد اهداف سیاست خارجه خود بود. مساله عضویت در سازمان شانگهای نیز با توجه به «رویکرد کلان» به صورت ذیل قابل دسته بندی است: 🔸الف: رویکرد نظام، حرکت به سمت همکاری های راهبردی با شرق و ایجاد موازنه با غرب است. 🔸ب: رویکرد دولت روحانی اصرار به ارتباط و تعامل با غرب و کم توجهی های گاه بی سابقه به شرق بود. 🔻طبیعی است که وارد کردن هر کدام از گزاره های بالا برای قضاوت کردن درباره وارادت واکسن کرونا و یا عضویت در سازمان شانگهای صورت مساله را با تغییرات جدی روبه رو خواهد کرد. به طور مثال اگر پارامتر رویکرد کلان را برای قضاوت در نظر بگیریم، صورت مساله درباره وارادت واکسن کرونا به کشور اینطور می شود: «اگر اصرار حاکمیت به ساخت واکسن نبود، تحریم واکسن به راحتی برداشته نمی شد و یا حداقل این رویکرد درست مشوقی شد که بحث از دست رفتن زمان بازار ایران مطرح و رقابت برای صادرات واکسن به ایران شکل بگیرد. معنای دیگر آن است که اگر تولید واکسن داخلی نبود معلوم نبود پیش خریدهای موفقی هم صورت می گرفت. از سوی دیگر دولت روحانی اگر ادامه پیدا می کرد، با توجه به رویکرد غرب گرایی و ضعف در دیپلماسی با شرق، آیا می توانست به سرعت رضایت مقامات کشوری همچون چین را برای واردات واکسن به این صورت شتابان فعلی کسب کند؟!» 🔻با بررسی رویکرد کلان، صورت مساله موضوع عضویت ایران در سازمان شانگهای این فقط نخواهد بود که دولت روحانی چقدر برای عضویت در سازمان شانگهای کمک کرده بلکه بحث اینگونه نیز می تواند مطرح شود که دولت تدبیر و امید با رویکرد غرب گرایانه چقدر در ادامه به تاخیر انداختن عضویت ایران در این پیمان شرقی نقش داشته است؟! فرض ادامه دولت روحانی و پس از عضویت در شانگهای نیز تازه موضوع این می شد که با توجه به رویکرد غرب گرایانه دولت روحانی، چقدر به نتایج عملی این عضویت رسمی و تمایل شرقی ها برای بالا بردن سطح همکاری ها می توان امید داشت؟ 🔹🔹نتیجه اینکه وقتی کمی از معیارهای کمی فاصله می گیریم و معیارها را کیفی تر و جامع تر بررسی می کنیم، نمره واقعی دولت روحانی در وارادت واکسن و یا عضویت در سازمان شانگهای مشخص می شود. به تعبیر دیگر در همین یک ماه و نیم دولت رئیسی با میعارهای کیفی در برخی موضوعات راهبردی جلوتر از هشت سال دولت روحانی بوده، و اگر همین مسیر ادامه پیدا کند دولت رئیسی خیلی زودتر از یک دوره چهار ساله از لحاظ کمی نیز از دولت هشت ساله روحانی عبور معناداری خواهد کرد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ اشتباهات بدی که در حادثه ترور شهید فخری زاده مرتکب شدیم ✔️ دو نکته فرامتنی از گزارش اخیر نیویورک تایمز ✍️ نیویورک تایمز پس از چند ماه از شهادت محسن فخری زاده، دانشمند برجسته نظامی و هسته ای کشورمان، جزئیات این عملیات تروریستی را منتشر کرده که در تحلیل فرامتن این گزارش نکات قابل توجهی وجود دارد: 1️⃣ متن گزارش اخیر نیویورک تایمز کاملا تایید کننده روایت مجموعه های امنیتی کشور درباره نحوه ترور از طریق مسلسل با کنترل را از راه دور، استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات ماهواره‌ای هست. این در حالی بود که ترور شهید فخری زاده با تمام ترورهای قبلی دانشمندان هسته‌ای متفاوت بود و تلاش شده بود که با از بین رفتن تجهیزات در صحنه، نحوه ترور به عنوان یک ابهام اطلاعاتی و عملیاتی، دستگاه های امنیتی ایران را در گام اول یعنی کشف واقعیت ماجرا متوقف یا منحرف کند. علی رغم تلخی خبر ترور شهید فخری زاده، کشف نحوه دقیق ترور در ساعات اولیه که فرآیند آغاز شناسایی عوامل نیز از همین نقطه آغاز می شود، در نوع خود یک موفقیت قابل توجه است. در این میان رسانه ای کردن موضوع عدم از بین رفتن کامل تجهیزات جاسازی شده در داخل نیسان – به عنوان مرکب اصلی ترور - که نیویورک تایمز از آن به عنوان قسمت ناموفق عملیات یاد می کند، نشانه اهمیت مستقیم این مساله برای تنظیم کنندگان پشت پرده این گزارش به ظاهر رسانه‌ای نیز است. اگر شناسایی تجهیزات را به عنوان بخشی از فرآیند فنی دستیابی سرنخ های عوامل ترور در نظر بگیرییم، می توان از این نگرانی بیشتر رونمایی کرد. همچنانکه یکی از اولین خبرها درباره شناسایی عوامل ترور، خبر شناسایی عوامل تهیه کننده تجهیزات ترور بوده است. آمریکایی ها و صهیونیست ها نه تنها ابهام آفرینی عملیاتی در نحوه ترور را شکست خورده می بینند بلکه در فاصله نه چندان طولانی، میزان شناسایی و دستیابی ایران به عوامل ترور به یک نقطه نگرانی برای آنها تبدیل شده است. 2️⃣ بررسی فضای مجازی در ایران پس از ترور شهید فخری زاده متاسفانه نشان می دهد که بخش قابل توجهی از کاربران فضای مجازی حتی بعضا در جبهه خودی نیز عملکرد مطلوبی از خود نشان ندادند. برخی واکنش های انتقادی احساسی و منفعلانه، روایت های گاه خیلی و تحلیل های شتابزده از ترور منطقه آبسرد دماوند در فضای مجازی در آن مقطع به عامل تکمیل کننده پازل سرویس امنیتی اسرائیل مبنی بر تولید فشار و یا ایجاد تصویر ناکارآمد و القای ضعف دستگاه های امنیتی در افکار عمومی تبدیل شد. با این وجود انتشار روایت صریح، سریع و به موقع خبرگزاری فارس در اوج ابهام و تردیدآفرینی ها از نحوه ترور شهید فخری زاده که برخلاف تصور و تصویر ساخته شده در فضای غالب دنیای مجازی که بحث حضور ده ها تروریست و برتری هالیوودی میدانی آنها در آن پررنگ بود، اینک ارزش و حقیقت آن اقدام مهم با گزارش اخیر نیویوریک تایمز بیشتر نیز نمایان شده است. اما واکنش برخی از فعالین فضای مجازی در کشور در ساعات پس از اعلام نیمه رسمی نحوه ترور با اسلحه کنترل از راه دور نیز قابل توجه است و متاسفانه نه تنها کمکی به این روایت معتبر و راست نکردند بلکه این اقدام به موقع رسانه ای را نیز با ابهامات بی مورد و گاه با تخریب و سخره رو به رو کردند و متعاقب آن، کشف سریع اطلاعاتی نحوه ترور و شناسایی عوامل آن نیز ارزشش به اندازه اهمیتی که داشت نمایان نشد. نکته غم انگیزی که حتی نیویورک تایمز نیز به آن اشاره کرده و تصریح کرده که علی رغم تمسخر برخی از کاربران ایرانی از روایت خبرگزاری فارس از ترور شهید فخری زاده، آن روایت کاملا دقیق و درست بوده است! درباره ریشه چنین رفتاری از سوی برخی کاربران می توان مطالب مفصلی نوشت ولی خلاصه این واکنش ها، ریشه در محاسبات و ذهینت های منفی خود ساخته غلط، عدم کنترل احساسات، علاقه به ژست و برند منتقد بودن و همچنین ناخواسته اسیر عملیات روانی دشمن شدن برخی کاربران مجازی دارد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ تفاوت دوران ریاست اژه‌ای با دوران رئیسی ✍️ هشتاد روز از ریاست حجت الاسلام محسنی اژه ای بر قوه قضاییه می گذرد و می توان چشم اندازی برای دوران جدید قوه قضاییه و تفاوت آن با دوران قبل بیان کرد. 1️⃣ محسنی اژه ای درحالی به عنوان یک قاضی خوشنام ریاست قوه قضاییه را به عهده گرفت که آیت الله رئیسی با میزان بالایی از محبوبیت مردمی به قوه مجریه رفت. طبیعی است که این محبویت چشمگیر، سبب شد که افکار عمومی ناخواسته به خاطر علاقه خاص به آیت الله رئیسی، رئیس جدید را سخت تر قضاوت کند. از سوی دیگر این نگرانی ناخواسته در افکار عمومی ایجاد شده بود که قوه قضاییه پس از آیت الله رئیسی دچار عقبگرد یا حداقل کاهش کارآمدی رو به رو خواهد شد. اما پس از هشتاد روز این احساس منفی در افکار عمومی ایجاد نشده است. اژه ای برای فائق آمدن بر ایجاد چنین تصور منفی، دو برابر معمول باید از خود قابلیت نشان می داد که نشان هم داد. 2️⃣ گرچه طرح تحول قوه قضاییه از برکات ماندگار دوران کوتاه آیت الله رئیسی در قوه قضاییه هست ولی آنچه بیشتر در افکار عمومی دیده شد، دفاع ایشان از حقوق عامه و برخورد قاطع با مفسدین قدرتمندی بود که یک پا در قدرت سیاسی داشتند و یک پای دیگر در ثروت های کلان؛ اما پس از پایان پرتلاطم دولت روحانی، برخی بسترهای خاص فسادی که برای برخی گردن کلفت ها ایجاد شده بود نیز پایان یافته و این روزها درگیری اصلی قوه با مفسدین سرشناس کمتر است و به صورت طبیعی میزان توجه و اولویت های رسانه ای نیز با کاهش رو به رو شده است. اژه ای گرچه یکی از دلایل شهرتش در دو دهه اخیر مبارزه با مفسدین گردن کلفت سیاسی و اقتصادی بوده ولی اینک تمرکز ویژه اش، بهبود چرخه اداری و روند قضایی دستگاه عدلیه است. موضوعی که اهمیتش حتی بیشتر از قضاوت پرونده های سیاسی و اقتصادی پرسر و صدا هست ولی کمتر در افکار عمومی حق مطلب ادا می شود. هشتاد روز ریاست محسنی اژه ای بیشتر به بهبود مباحث تخصصی درونی قوه قضاییه گذشته است، که هم رسانه ها و هم افکار عمومی کمتر به آن توجه فراگیر دارد؛ این در حالیست که این اتفاقات در واقع بسیار بزرگ و مهم هستند. دوران اژه ای با این دست فرمان، دوران بهبود کارآمدی با خروجی مشخص و چابک سازی از طریق بهبود روندهای درون قوه قضاییه و تحول کمی و کیفی در نیروی انسانی است. به نظر می رسد او پس از چهل سال حل چند صورت مساله مشخص راهبردی مروبط به کارآمدی قوه قضاییه را مهمترین ماموریت خود تعریف کرده است. 3️⃣ برای درک ساده عملکرد مشخص اژه ای در هشتاد روز گذشته، مصادیق روشنی را می توان بیان کرد؛ بازدیدهای محسنی اژه ای نه تنها نظارت میدانی نیست؛ بلکه خروجی مشخص و گاه بسیار غیرقابل پیش بینی دارد. در این بازدیدهای میدانی، رئیس قوه به بررسی نزدیک صحنه کفایت نمی کند بلکه اظهارات و گفتگوهای خود محکومین نیز نقش تصمیم سازی پیدا کرده است! همچنانکه بهبود حقوق و شرایط متهمین و زندانیان به طرز چشمگیری در این هشتاد روز پیگیری شده است. کوتاه کردن فرآیندهای دادرسی از دیگر هدفگذاری های استراتژیکی است که اژه ای برای حل آن حرکت جدی عملیاتی آغاز کرده است. همچنین اژه ای در پرونده های کلان فساد اقتصادی که تعداد زیادی از مردم درگیر آن می شوند، قبل از مجازات محکوم، به دنبال فرآیندهایی است که ابتدا اموال مردم به خودشان برگردد و بعد روند طولانی محکومیت های قضایی آن آغاز شود. اژه ای کارنامه قوه را در تعداد موفقیت در جرم نگاری نه تنها نمی داند بلکه کاهش آن از طریق شورای حل اختلاف دنبال می کند. اینکه قوه قضاییه جدید هم تلاش دارد بین منافع مردم، دولت و قوه قضاییه، نقش منافع مردم را پررنگ تر ببنید بزرگترین اقدام هست. خلاصه آنکه مردم باید آسانتر، ارزان تر، عادلانه تر و با کمترین وقت ممکن در قوه قضاییه کار خود را پیش ببرند، موضوعی که در گفتار و عمل اژه ای تاکنون بروز حقیقی داشته است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ راز جذبه مواضع انقلابی علامه حسن زاده چیست؟! ✍️ برای چون منی که نه از علم دین، فلسفه، عرفان، فقه، نجوم، ریاضیات قدیم، طب، ادبیات، علم های خاص و... اندک چیزی سررشته ندارم، نوشتن از قدر و منزلت و توصیف علامه حسن زاده آملی ظلمی بزرگ به ایشان است؛ اما علامه حسن زاده برای بسیاری از هم نسل های ما جذبه ای خاص بود برای انقلابی شدن، اخلاقی تر شدن، علاقه مند به طلبه دین شدن، مطیع ولایت فقیه شدن، نگاه اسطوره ای داشتن به علامه طباطبایی ها، پیدا کردن گوش و قلبی برای شنیدن سخنان عارفانه و ... غیره بوده است. 🔸اینکه یک فرد به صورت نادر در رشته های متعدد در اوج باشد برای اهل علم و غیر علم همواره محل شگفتی و تحسین است ولی علامه حسن زاده از آن دست علمایی بود که لازم نبود حتما فلسفه بدانی تا فیلسوفش بپنداری، لازم نبود عرفان نظری خوانده باشی تا عارفش بدانی، لازم نبود تا حتی درون حجره های طلبگی زندگی کرده باشی تا عالمش بدانی. فقط عقول جامعه نبود که ایشان را علامه ذوالفنون می دانست بلکه قلوب جامعه نیز به صورت شهودی ناخواسته، ایشان را عالمی خاص و بزرگ می دانست. 🔸این در حالیست که علامه حسن زاده سالها دور از هیاهوهای معمول زندگی کرد و نه تنها افراد کمی از اندرونی زندگی و خلوت هایش خبر داشتند بلکه کسانی زیادی هم در این سالها آنچنان از بیرونی خانه اش و فعالیت هایش خبر نداشتند. اما بر خلاف قواعد خبری و رسانه ای نیازی به سخن گفتن و سخنرانی کردن نداشت تا تایید بشود، نیازی به حضور در فضای مجازی نداشت تا شناخته شود، نیازی به مشاور رسانه ای نداشت تا برای برجسته سازی اش سناریو رسانه ای تنظیم کند و یا در فضای مجازی از او محافظت کند؛ نیازی حتی به شاگرد و مرید نداشت تا ابهت علمی اش بیشتر شناخته شود، اساسا نیازی به دیده شدن نداشت! 🔸این دست علما را رسانه ها بزرگ نمی کنند، کانال های خبری زنده نگه‌شان نمی دارند، توییتری‌ها برایشان کاریزما درست نمی کنند، باید بپذیرییم این افراد را اراده‌ها و تقدیرهای دیگری همواره در اوج نگه می دارد، علامه طباطبایی ها چگونه چهار دهه خوشنام ترین علمای ایران شده اند؟! حساب و کتاب این اسطوره ها را باید جدای از معادلات فهم موضوع سلبریتی ها و قواعد تبلیغاتی دانست! نه اینکه امروزه سلبریتی دینی نداشته باشیم، بلکه خوب هم داریم! ولی جنس جاذبه این دست از بزرگان دینی، جنس رسانه، تبلیغات، سلبریتی بازی و ... نیست. بزرگان می گویند، این بی نیازی از تایید مردم و رسانه و آن نیازمندی که در مناجات های علامه نوشته شده، تضادهای ظاهری است که جاذبه های باطنی در قلوب مذهبی جامعه درست می کند. 🔸ضمن اینکه از این دست علما در هر دوره ای از تاریخ آمده اند و برای همیشه به عنوان ستارگانی نادر باقی می مانند و همچنانکه امثال شیخ مفیدها، علامه مجلسی ها با وجود گذشت قرن ها همواره برای طلاب اسطوره باید باقی بمانند. این یک واقعیت تاریخی است که برخی بزرگان دینی سالیان طولانی برای نسل های جوان منبع تولید جاذبه های دینی، اخلاقی، عرفانی و علمی باقی می مانند. 🔸🔸به این جذبه های مقدس باید احترام ویژه گذاشت و نیاز هست تا به چگونگی شکل گیری این جذبه ها در جامعه فکر کرد. خوبست ما مدعیان فعالیت رسانه ای، سیاسی و فرهنگی جبهه انقلاب درباره علامه حسن زاده اینگونه نیز بیاندیشیم چه ویژگی های باید یک فرد داشته باشد تا برخی جملاتش تا سالها تبدیل به فرقانی برای جبهه حق و انقلاب اسلامی شود؟! چگونه یک فرد به ظاهر دورتر از مواضع سیاسی و محافل روزمره انقلابی می تواند بزرگترین پشتوانه ها برای ولایت فقیه باشد؟! چگونه کمیت پرتکرار مواضع انقلابی و سیاسی ما به اندازه مواضع کم تکرار مواضع علامه حسن زاده اثر ندارد؟ ساده ترین پاسخ شاید این باشد که برای موثر بودن برای انقلاب علاوه بر مهارت های خاص علمی، زبانی و سیاست ورزی، باید قلوبی عارفانه و باطنی پاک و راست شبیه علامه حسن زاده ها داشت. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا ایران پشت پرده تغییرات جدید ساختاری سازمان سیا قرار دارد؟! ✍️ این روزها، نیویورک تایمز رسانه نزدیک به دموکرات ها و برخی دیگر از رسانه های غربی، گزارش هایی درباره برخی تغییرات ساختاری سازمان سیا در مواجهه جدید اطلاعاتی با ایران منتشر کرده اند. 👈 در اینباره بیشتر بخوانید: 1️⃣ طی چند سال اخیر گزارش های رسانه های آمریکایی درباره شکست های سازمان سیا از نیروهای امنیتی ایران، جنبه جدی تری پیدا کرده و ابعاد حقیقی آن نیز روز به روز نمایان‌تر می شود. لازم به یادآوری است که در مواجهه نیروهای امنیتی ایران با سرویس اطلاعاتی آمریکا، یک نقطه عطف ویژه می توان بیان کرد: از ابتدای دهه نود سرویس اطلاعاتی ایران با شناسایی بخش گسترده ای از جاسوسان آمریکایی و سپس با شریک کردن چین، ضربه جهانی سنگینی به سازمان سیا وارد کرد که پس از چند سال تبعات آن برای آمریکایی ها نمایان تر شد و مجبور شدند برای اولین بار ابعاد آن عملیات را در سال 97 از طریق سایت یاهونیوز علنی بیان کنند. 2️⃣ از چند سال قبل معلوم شد که شبکه جاسوسی آمریکا پس از ضربه اطلاعاتی ایران نیازمند یک خانه تکانی اساسی شده است. این شبکه با ضربه نیروهای امنیتی ایران از درون متلاشی شده بود ولی نه امکان حذف همه عناصر آن وجود داشت و نه اعتماد به همه آن! پس از چندین سال جالب است که حتی هم اکنون نیز مدیران سازمان سیا دقیقا نمی دانند که چند لایه شبکه آنها ضربه خورده و کدام لایه ها از بین رفته اند و به کدام لایه ها می توانند اعتماد کنند. دولت ترامپ با برخی تغییرات مدیریتی تلاش کرد که این ضربه را مدیریت کند ولی نه تنها موفق نشد بلکه اینک دولت بایدن مجبور شده فراتر از تغییرات مدیریتی به تغییر برخی ساختارها نیز در سازمان سیا تن بدهد. همچنین سازمان اطلاعاتی آمریکا پس از چند سال مجبور شده که بخش هایی از سیستم جاسوسی خود را به صورت کلی در منطقه و جهان تعطیل کند. به همین دلیل تصمیمات دولت بایدن برای ایجاد تغییرات در سازمان سیا جنبه فرا سیاسی دارد و بر اساس اطلاعات منتشر شده تصمیمات جدید اطلاعاتی در آمریکا پس از بررسی ده ها پرونده جدید اطلاعاتی استخراج شده است. اما واکاوی تغییرات جدید ساختاری در سازمان سیا در برابر ایران معانی دیگری نیز دارد. در حالی راهبرد تهاجم اطلاعاتی که ترامپ در برابر ایران پیش گرفته بود، شکست خورده که این اتفاق نشان می دهد که در روش تهاجم گسترده اطلاعاتی به ایران، این سازمان سیا است که در این نوع مواجهه، آسیب پذیرتر است و باید و اجبارا برخی عقب نشینی های راهبردی و ساختاری را انجام دهد. 3️⃣ اما یک سوال اساسی این است که ابعاد جدید نمایان شده ضربه اطلاعاتی ده سال قبل ایران به آمریکا چیست؟ اول؛ اینکه بخش مهمی از جاسوسی انسانی از ایران و برخی نقاط جهان به صورت جدی متوقف شده است دوم، بخش قابل توجهی از سیسم جاسوسی انسانی آمریکا اینک به یکی از نامطمئن ترین ابزارهای امنیتی علیه خود این کشور تبدیل شده است سوم؛ روند جمع آوری و تحلیل اطلاعات در سازمان سیا دچار بحران شده است. چهارم؛ میز ویژه عملیات اطلاعاتی علیه ایران که توسط ترامپ و مایک پمپئو تاسیس شده بود، تعطیل شده است پنجم؛ حذف اجباری اسطوره اطلاعاتی آمریکا از سازمان سیا رقم خورده است. مایکل دی آندریا که سالهاست رسانه های آمریکایی از او به عنوان نامرئی ترین افسر اطلاعاتی آمریکا یاد می کنند، در حالی حذف شده که این نوع حذف شدن ساختاری، از حذف فیریکی او مهمتر و راهبردی تر است. زیرا او در یک رقابت اطلاعاتی پس از شکست حداکثری از ایران و اثبات ناکارآمدی تفکرات اطلاعاتی اش، کنار گذاشته شده است. به تعبیر دیگر ایران توانسته برجسته ترین مامور اطلاعاتی آمریکا در چهار دهه اخیر را با شکست بدرقه کند. 4️⃣ راهبرد انتقام سخت ایران از آمریکا هر روز ابعاد جدیدی از زنده بودن خود در حال رونمایی است. علاوه بر گزینه هایی همچون وضعیت قرمز ضدامنیتی و سیاسی آمریکا در عراق، اخراج اجباری از افغانستان، تغییر موازنه های بزرگ نظامی در یمن و تثبیت نظامی و سیاسی ایران در سوریه؛ اینک جنبه های اطلاعاتی راهبرد انتقام سخت نیز در حال نمایان شدن است. مرگ های مشکوک برخی از افسران دخیل در شهادت حاج قاسم سلیمانی و ادامه ضربات به زیر ساخت های اطلاعاتی آمریکا در منطقه، سبب شده که این پیروزی های اطلاعاتی را نیز بتوان به راهبرد انتقام سخت ایران ضمیمه کرد. به نظر می رسد در کنار اخراج سیاسی و نظامی آمریکا، اخراج اطلاعاتی آمریکا از منطقه نیز جدی تر از هر زمانی شده است. ایران می خواهد و اراده کرده، خاورمیانه -به تعبیر غربی ها- را در همه ابعاد از وجود آمریکا پاکسازی کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ فعالین سیاسی و اقتصادی کشتی گرفتن ایرانی را آموزش ببینند! ✔️ غول‌های فوق سنگین کشتی ایران نمادهای فراتر از ورزش ✍️ کشتی از جمله ورزش ‌هایی هست که نماد مستقیم زور بازو و توان بدنی است، البته ورزش کشتی سرتاسر با تکنیک های ناب و پرمتعددی عجین است ولی در کشتی های فوق سنگین‌وزن چندان نمی شود انتظار اجرای بسیاری از فن هایی داشت که در اوزان کمتر قابلیت اجرایی شدن دارد. 🔸کشتی وزن های 130 کیلو نماد قدرت زور و بازو محسوب می شود و همین مساله شاید اهمیت اول شدن در این وزن ها را برای همه کشورها بسیار ویژه تر کرده است. این موضوع در وزنه برداری نیز که نماد دیگری از ورزش هایی است که مستقیما زور و بازو در آن نقش دارد؛ نیز دیده می شود. به همین دلیل بسیاری از مردم دنیا که علاقه مند به ورزش هستند نام قهرمانان فوق سنگین وزنه برداری را بیش از دیگر وزنه برداران دیگر اوزان می شناسند. همچنانکه سالیان متمادی حسین رضازاده در عرصه بین المللی یکی از شناخته ترین ورزشکاران ایران محسوب می شود و همچنین تصاویر وزنه برداری او تا مدت ها نمادی از قدرت و غرور ایرانیان به طرق مختلف در داخل و خارج از ایران مورد توجه قرار می گرفت. 🔸با این وجود این مساله را باید یادآوری کرد که تعداد محدودی از ورزش ها در جهان هستند که جنبه های قدرت در آن اینقدر مهم محسوب می شود، مسابقات وزنه برداری و یا مسابقات WSM (معروف ترین مسابقات قوی ترین مردان جهان) و البته ورزش کشتی که از زمان المپیک باستانی که از مسابقات کشتی برای تعیین قویترین مرد استفاده می شد؛ همچنان مورد توجه است. 🔸نکته جالب توجه نیز اینجاست که این نوع ورزش ها که نماد زور و بازو در دنیا محسوب می شوند همواره مورد توجه کشورهای قدرتمند سیاسی و نظامی جهان نیز قرار دارد. عطش و اصرار آمریکایی ها و روس ها و کشورهایی با رویاهای بزرگ همانند ترکیه در این نوع مسابقات و میزان اهمیتی که به آن می دهند بسیار قابل توجه هست. به خصوص آمریکایی ها تصویر سازی های قدرتمندی از مردان آمریکایی از بدنسازی تا حتی این روزها حتی برای کشتی اصرار ویژه ای در این سالها داشته اند و اصرار به این تصویرسازی ها در هالیوود و ارتش آمریکا نیز در اوج قرار دارد. خلاصه آنکه قهرمان شدن در این نوع ورزش های خاص جنبه بسیار مهم نمادینی از قدرت و استقامت این ملت را در درون خود به صورت مستقیم دارد و به همین دلیل کشورهای قدرتمند اصرار دارند در این ورزش ها همواره در صدر باشند. 🔸در روزهای اخیر که مسابقات جهانی کشتی برگزار شد ایران توانست دو مدال طلای سنگین وزن در دو رشته آزاد و فرنگی را به دست بیاورد؛ موضوعی که فراتر از ورزش باید مورد توجه و تحلیل قرار بگیرد.امیرحسین زارع و علی اکبر یوسفی قهرمان کشتی فوق سنگین وزن آزاد و فرنگی جهان امروز نماد زور و بازو و استقامت ایران در عرصه جهانی هستند. جالب آنکه ایران در حالی امپراطوری سنگین وزن جهان در ورزش مهم کشتی را در دست گرفته است که ورزش ایران نیز همانند عرصه سیاسی و اقتصادی بی تاثیر از تحریم ها و عملیات روانی کم سابقه خارجی در این سالها روبه رو نبوده است. جالب تر هم اینکه ایران در حالی بر یکی از بالاترین نماد زور و بازو جهانی تکیه زده که هم رهبری این موفقیت با مربیان دخلی بوده و هم مختصات این قهرمانی از مسیر تفکراتی همچون تکیه به درون، مدیریت جهادی مربیان داخلی، استقامت، خودباوری، اعتماد به نفس در برابر حریفان قدرتمند جهانی با دارا بودن کوهی از امکانات و پشتیانی، امیدواری به آینده، استفاده مطلوب از امکانات موجود کشور، جوانگرایی، اخلاق و مرام دینی و... گذشته است. 🔸🔸امروز افرادی همچون یزدانی ها، زارع ها، یوسفی ها و دیگر ورزشکاران قهرمان ایران، نه تنها نمادی از از روح استقامت و تاب آوری ملت ایران با وجود کم سابقه ترین دشمنی ها در طول تاریخ با یک ملت هستند بلکه نماد و نشانه ای از این هستند که ملت ایران با اصرار به یک مسیری گفتمانی مطلوب که این افراد را قهرمان کردند، در آینده ای نه چندان دور خواهند توانست بالاترین قله های جهان در عرصه های مختلف سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی دنیا را نیز فتح کنند. خوبست صاحب نظران و فعالین سیاسی و اقتصادی کشور این روزها به مسیر موفقیت این قهرمانان فوق سنگین کشور بیشتر فکر کنند و کشتی گرفتن با مشکلات و مسایل اساسی کشور را از این قهرمانان الگو بگیرند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ پنج گام ایران برای چارچوب امنیت شیعیان افغانستان ✔️ ایران چگونه باید خطوط قرمر امنیتی خود را با طالبان معتبر کند؟ ✍️ تکرار حادثه تلخ شهادت ده‌ها شیعه افغانستانی در فاصله کمتر از ده روز برای ایران که امنیت همه مردم افغانستان و همچنین شیعیان این کشور خط قرمز محسوب می شود، یک مساله راهبردی غیرقابل چشم‌پوشی است. اما ایران چه باید بکند؟ برای درک واقع گرایانه از حوادث تروریستی افغانستان و کسب محاسبات درست ابتدا باید به نکات ذیل توجه کرد: 🔻الف: حوادث تروریستی در هفته های اخیر در افغانستان تنها مربوط به شیعیان نبوده و حداقل یکی از مجالس مردمی یکی از مسئولین ارشد طالبان نیز مورد هدف عملیات انتحاری قرار گرفته است. 🔻ب: داعش اکثر حوادث ضدامنیتی اخیر در افغانستان را به عهده گرفته است. اما این کدام داعش است؟ داعشی های چینی، افغانی، طالبانی یا عربی؟! هرکدام از این گزینه ها یا ترکیبی از گزینه ها معادلات جدید امنیتی را خلق و به تبع مواجهه ایران و طالبان را نیز با موضوع را متفاوت خواهد کرد. 🔻ج: بازیگران ضدامنیتی بین المللی در افغانستان بسیار متعدد است و می تواند هرکدامشان به نوعی پشت پرده این حوادث باشند، از سرویس مرموز اطلاعاتی پاکستان تا افسران اطلاعاتی عربستان و امارات تا اسرائیل و آمریکا را می توان در این مدار ردیابی کرد و البته باید مواظب بود که در بازی های طراحی شده آنها نیز نباید گرفتار شد. بازی امنیتی که البته خط مشترکی دارد و آن اینکه همه این سرویس ها بدشان نمی آید ایران در یک فتنه ضدامنیتی مذهبی و قومی پرهزینه در مرزهای شرقی خود گرفتار شود. 👈با این وجود ایران چه باید کند؟! ایران در همین ابتدای سلسه حوادث ضدامنیتی باید خطوط قرمز امنیتی خود را برای طالبان معتبر کند. اما معتبرسازی خطوط امنیتی ایران در افغانستان برای طالبان چگونه باید باشد. 🔸گام اول؛ ایران جدای از اینکه عوامل حوادث اخیر تروریستی قندوز و قندهار، داخلی بوده یا خارجی، طالبان را در حال حاضر مسئول برقراری امنیت کل مردم افغانستان می داند. بنابراین معتبرسازی خطوط امنیتی ایران برای شیعیان افغانستان باید با فشارها و درخواست های صریح دیپلماتیک از خود طالبان شروع شود. موضوعی که آغاز شده ولی نمی تواند به این گزینه و این گام نخست محدود شود. 🔸گام دوم معتبرسازی؛ طالبان باید بداند برای برقراری امنیت شیعیان افغانستان زمان نامحدودی در اختیار ندارد و ایران نمی تواند عادی شدن تکرار حوادث ضدامنیتی علیه شیعیان را تحمل کند. 🔸گام سوم معتبرسازی؛ عملکرد امنیتی طالبان در افغانستان در دو حادثه اخیرتروریستی علیه شیعیان از شناسایی عوامل تا محاکمه آنها باید شفاف و بدون ابهام برای ایران باشد. 🔸گام چهارم معتبر سازی؛ طالبان باید بداند که دو حادثه اخیر تروریستی بخشی از شکل گیری رفتار جدید امنیتی ایران در برابر طالبان خواهد بود. 🔸گام پنجم معتبر سازی؛ طالبان باید برای همکاری های فراتر از وضعیت فعلی در حوادثی که به خطوط قرمر امنیتی ایران در این کشور مربوط می شود، خود را آماده کند. طالبان باید بداند و می داند که در حال حاضر به تنهایی نمی تواند امنیت افغانستان را برقرار کند و باید همکاری های امنیتی فراتری با ایران برای برقرای امنیت پایدار در افغانستان داشته باشد. به صلاح کل مردم افغانستان نیز نیست که اسیر طولانی مدت ضعف های امنیتی طالبان شود. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا همه وظیفه داریم راه را برای بازگشت روحانی فراهم کنیم؟! ✍️ این روزها حسن روحانی با کمک و البته بخوانید با تحریک برخی مشاورانش برای ورود مجدد به سپهر سیاسی ایران تحرکاتی داشته است. رئیس دولت تدبیر و امید که خودش هم می داند درباره وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم، کارنامه ای بر جا گذاشته که اگر در مقابل هر سیاستمدار ضعیفی در ایران نیز قرار بگیرد، مغلوب خواهد شد، تلاش می کند سیاست ورزی در عرصه سیاست خارجه و امنیت ملی را به عنوان دریچه ورود مجدد به عرصه سیاسی کشور انتخاب کند. 🔸اینکه چرا او زود برگشته، نشانه اضطراری است که در طیف وسیعی از اعتدالیون و اصلاح طلبان درباره آینده سیاسی این دو جریان وجود دارد. اما برخی اصلاح طلبان و مشاوران روحانی البته یک محاسبه پنهان دارند؛ آنها معتقدند که دولتی که رئیسی تحویل گرفته و مین گذاری های که دولت روحانی برای دولت سیزدهم در موضوعاتی همچون تحریم ها، اقتصاد، بودجه، مباحث ارزی، ارزش پول ملی، سیاست خارجه و .... گذاشته، آنقدر افتضاح است که امید داشته باشند که دولت رئیسی نتواند رضایت مردم را در معیشت و اقتصاد کسب کند. آنها در روزهای آخر عامدانه چند برابر سخت تر از شرایط عمومی دولت روحانی، دولت را تحویل رئیسی دادند و در گوشه ای به انتظار نشسته اند تا در جایگاه مدعی و منتقد دوباره برگردند. 🔸مشاوران شیخ دیپلمات، تصویر سازی هاشمی ثانی بودن، حسن روحانی را نیز در برنامه تبلیغاتی خود قرار داده اند. موضوعی که با چند مانع جدی راهبردی رو به رو هست. 🔻اولا روحانی هیچگاه به وزن سیاسی آیت الله هاشمی در سپهر سیاسی ایران دست نیافته است 🔻دوما هاشمی شانزده سال طول کشید تا بتواند خاطره های تلخ بخش های زیادی از مردم از شرایط اقتصادی دولتش را پنهان سازی کند و از فتنه 88 نیز به صورت جدی تصمیم گرفت که نشان بدهد که هاشمی انقلابی دهه شصت نیست و تغییرات زیادی در موضوعاتی همچون آزادی، مذاکره با آمریکا و ... داشته است. 🔻سوما؛ روحانی با کارنامه ای که از خود به جای گذاشته اعتبار و آبروی خود هاشمی رفسنجانی را نیز در این سالها را کاهش چشمگیری داده است 🔻چهارما؛ روحانی در واقع افکار هاشمی را در سیاست خارجه و اقتصاد دنبال کرد و شرایط کشور اینگونه شده که نباید می‌شد. در هر صورت هاشمی رفسنجانی این روزها برای کارگزاران، اعتدالیون جناح راست و فرزندانش نوستالژی شیرینی محسوب می شود نه برای جامعه ای که هشت سال از دولت نیابتی و فرزندان معنوی اش رنج کشیدند. 🔸با این وجود به نظر می رسد که علاوه بر جریان غرب گرا، اعتدالیون و اصلاح طلبان، جبهه ارزشی انقلاب نیز باید از بازگشت حسن روحانی استقبال کند؛ چه قطب مقابل و رقیبی بهتر از روحانی! او باید به عرصه سیاسی برگردد تا دوباره این حس خطر که ممکن هست به روزهای بی ثبات دولت روحانی برگردیم، در جامعه زنده شود. این حس خطر بی شک برای درک بیشتر اقدامات آیت رئیسی در برنامه‌های مثل سفرهای استانی، واکسیانسیون گسترده کرونا، اجرایی شدن ساخت یک میلیون مسکن در سال و ... به جامعه کمک بیشتری خواهد کرد. حسن روحانی باید فعال باشد تا در افکار عمومی تفاوت و قیاس رئیسی و روحانی روزانه انجام شود. 🔸🔸حسن روحانی باید برگردد تا جریان انقلابی بداند که همچنان وحدت باید در اولویت باشد و رقیب به خانه نمی خواهد برگردد و جریان غرب گرا قصد بازنشسته شدن از سیاست در ایران را ندارد. حسن روحانی و مدل تفکرات او و همفکرانش از بزرگترین تجربه ها و عبرت های جمهوری اسلامی هستند، انقلاب اسلامی به زنده ماندن این تجربه و عبرت برای ادامه مسیر نیاز دارد! *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آنچه از علی باقری و امیر عبداللهیان انتظار می‌رود ✔️نگاهی به عملکرد تیم سیاست خارجه رئیسی در بزنگاه دور جدید مذاکرات ✍️ جریان غربگرای داخلی با علم به اینکه به زودی ایران با چهره های جدید و انقلابی در عرصه مذاکرات رسمی هسته ای شروع به کار می کند، تلاش دارد که دولت رئیسی را در سیاست خارجه فاقد برنامه مشخص یا حتی دارای تناقض، کم کار و بی تفاوت درباره مذاکرات هسته ای و تحریم ها نشان بدهد. شرم آور است که روند تبلیغات جریان غرب گرا به گونه ای است که با تجمیع فشار داخلی و خارجی تلاش می کند که دولت رئیسی نتواند امتیازات بالاتر برجامی از دولت آمریکا کسب کند! این در حالیست که دولت رئیسی در همین فاصله کوتاه چهار پیام مهم تولید کرده است: 1️⃣ دولت جدید برنامه اقتصادی و معیشتی مردم را بی توجه به برجام و مذاکرات هسته ای دنبال می کند 2️⃣ تمایل و نیاز به مذاکره در ایران کمتر از آمریکا است. 3️⃣ ایران بر گرفتن امتیاز حقیقی از آمریکا اصرار دارد. 4️⃣ ایران برای ایجاد تغییراتی در موضوعات مورد بحث در مذاکرات تاکید دارد. 👈با این وجود تیم سیاست خارجه دولت رئیسی برای موفقیت باید دو گام مهم ذیل را بردارد: 🔸 گام اول؛ برخی از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده نمی توانند فاقد نقش در برابر عملیات روانی جریان غرب گرا در داخل باشد. این پذیرفتن نقش به این معنا نیست که تیم سیاست خارجه وارد حاشیه های سیاسی داخلی بشود بلکه این یک واقعیت است گاهی بیش از رسانه ها این دیپلمات های ارشد هستند که می توانند با رفتار و ادبیات خود در تنویر افکار عمومی موثرتر باشند. یا اساسا رفتار و ادبیات آنها است که می تواند زمینه و بستری برای ارسال پیام موثر به افکار عمومی در داخل را فرآهم کند. بنابراین دیپلمات های ارشد رئیسی علاوه بر رسانه های ارزشی باید پیشگام یادآوری موثر، هنرمندانه و مجدد به افکار عمومی درباره وافعیات برجام و مذاکراتی باشند که از دولت روحانی تحویل گرفته اند. گرچه دولت رئیسی تلاش می کند درباره آنچه از دولت روحانی تحویل گرفته، مواجهه اخلاقی داشته باشد ولی نباید اجازه بدهد که برخی در داخل دوباره درباره موضوعات مهم کشور دروغ به مردم تحویل بدهند. با این وجود در آستانه مذاکرات هسته ای به نظر می رسد که امثال امیر عبداللهیان و علی باقری در ارسال پیام موثر به داخل کشور روند کاملا موفق و منظمی نداشتند و به همین دلیل جریان غرب گرا دوباره فرصت های را برای حاشیه سازی و دادن آدرس های غلط به افکار عمومی و ایجاد شبهات پیدا کرده است. 🔸اما گام دوم نیز این است که تیم سیاست خارجه دولت رئیسی باید به افکار عمومی نشان دهد که چه تفاوتی با دولت روحانی در مذاکرات دارد. باید نشان بدهد که ایده مشخص مرکزی برای ادامه مذاکره دارد، استراتژی منسجم و کارآمدی درباره نحوه ادامه مذاکره با ۱+۴ دارد، چارچوب مذاکره مطلوب در شرایط فعلی را می داند و می تواند آن را تحمیل کند، از خواسته های خود در شروع و طول مذاکرات عقب نشینی نمی کند، ریزه کاری های نگارش یک متن خوب را می داند، بندهای غروب هسته‌ای و زمان‌بندی لغو قطعنامه‌های شورای امنیت را حفظ می کند و نهایت آنکه دولت رئیسی از دل دور جدید مذاکرات، باید رفع حقیقی تحریم ها و به خصوص تحریم های پسابرجام و راستی آزمایی تعهدات، بدست آوردن سود اقتصادی ملموس، مکانیسم پایبند ماندن دولت آمریکا به برجام و ... را به سرانجام حقیقی برساند. از سوی دیگر تیم سیاست خارجه دولت رئیسی همچنین نباید یادش برود که سه ماموریت راهبردی سیاسی و گفتمانی نیز دارد؛ 🔻الف: تیم مذاکره کننده هسته ای رئیسی باید نشان بدهد که غرب گرایان، مذاکره کنندگان خوبی نبوده و نخواهند بود. 🔻ب: تیم مذاکره کننده هسته‌ای رئیسی باید نشان بدهد که این جریان انقلابی است که در عرصه مذاکره سیاسی هم می تواند مانند عرصه نظامی و اطلاعاتی از آمریکا امتیاز واقعی بگیرد. 🔻ج: تیم مذاکره کننده هسته ای رئیسی باید با کارآمدی در مذاکرات، باقیمانده شبهات و غبارهای موجود بر اذهان افکار عمومی درباره سیاست خارجه مطلوب را برطرف کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
nf00779988-1.mp3
11.32M
✔️ چرا آمریکا برای شروع مذاکرات با دولت رئیسی اصرار دارد؟ ✔️ مذاکرات جدید با گروه غیرقابل اعتماد آمریکا و اروپا چگونه باید باشد؟ ✔️نقش اسرائیل در دور جدید مذاکرات هسته ای چیست؟ ⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با برنامه «گفتگوی سیاسی» رادیو 🔸 کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ دو خلاء بزرگ عملیات سایبری علیه جایگاه‌های سوخت ✔️چرا گام اول احیا پروژه جدید ناآرام سازی ایران شکست خورد؟ ✍️ دیروز در حالی جایگاه های سوخت در بسیاری از نقاط ایران دچار مشکل شدند که در این عملیات سایبری چند نکته مهم امنیتی وجود دارد. 1️⃣ ایران سالهاست که در معرض جنگ پیشرفته سایبری قرار دارد و این جنگ تحمیلی، البته بدون فایده نیز نبوده و ایران در این عرصه اجبارا یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا شده و از چند سال قبل دیگر صرفا مدافع نیز نیست. همچنانکه صهونیست ها و آمریکایی ها در بالاترین سطح، توان سایبری ایران را تایید کرده اند و همواره از عملیات های بزرگ سایبری ایران علیه منافع خود سخن گفته اند. 2️⃣ در سالهای اخیر آمریکایی ها و صهیونیست ها که از گزینه جنگ رودرو و تبعات فوق سنگین آن، گریزان هستند، گزینه های دیگر را تقویت کرده و ترکیبی از تحریم، عملیات های اطلاعاتی و جنگ سایبری را در بالاترین سطح اجرایی کرده اند. در حوزه تحریم ها بارها مقامات آمریکایی گفته اند که بزرگترین تحریم طول تاریخ را علیه ایران اجرا کرده اند و عملیات اطلاعاتی نیز در ترور چهره های برجسته نظامی و دانشمندان هسته ای و خرابکاری در حوزه تاسیسات هسته و برخی تحرکات دیگر در نقاط حساس علمی و امنیتی کشور نیز مصادیقی از فعال بودن کم سابقه این گزینه علیه ایران است. در این میان جنگ سایبری نیز در این سالها به شدت فعال شده و ده ها عملیات کوچک و بزرگ نیز انجام شده که البته همانند دها طراحی های گفته شده دیگر بسیاری با شکست روبه رو شده و قاعدتا به لحاظ ملاحظات امنیتی، مردم نیز از آن چندان باخبر نشده اند. بنابراین جنگ سایبری علیه ایران یک واقعیت است و نمی توان آن را انکار کرد و بلکه باید نگاه واقع بینانه به آن داشت و آن را به عنوان یک واقعیت دیگر از عمق دشمنی غربی ها و صهیونیست ها پذیرفت. همچنانکه مردم بسیاری از کشورهای غربی، آمریکایی و صهیونیستی نیز جنگ سایبری علیه خود را در این سالها تجربه کرده و به عنوان یک واقعیت در دنیای جنگ های جدید امروز پذیرفته اند. 3️⃣ عملیات سایبری دیروز علیه ایران با محوریت جایگاه های سوخت یکی از واقعیت های بود که اتفاق افتاد و باید آن را واقعی تحلیل کرد. این عملیات در ظاهر یک عملیات موفقیت چند ساعته سایبری ارزیابی می شود ولی در رسیدن به اهداف اصلی خود کاملا شکست خورده محسوب می شود. این عملیات قرار بود که در آستانه سالگرد اعتراضات آبان کشور را وارد یک شوک بزرگ اعتراضی و ضد امنیتی کند ولی نشد آنطور که باید اتفاق میافتاد. به همین دلیل است که عاموس یادلین رئیس سابق دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی طی توییتی نتایج حمله سایبری به پمپ بنزین ها را زیر سوال برده است و گفته است که آیا این ضربه رفتار منطقه ای ایران را تغییر داد یا منجر به آشوب شد؟! 4️⃣ سرویس های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی محاسبه شان این است که موضوع بنزین تبدیل به یک زیرساخت عملیات اطلاعاتی مناسب علیه ایران تبدیل شده است. اما چرا هدف گذاری شعله ور کردن و احیا اعتراضات و اغتشاشات دیروز اتفاق نیافتاد؟! ریشه اعتراضات آبان 98 ظاهری بنزینی داشت ولی در واقع ریشه در عمق نارضایتی افکار عمومی از دولت روحانی و ایجاد احساس بی صداقتی عمیق مردم در نوع اجرایی شدن طرح افزایش قیمت بزنین از طرف مسئولان در آن زمان بود. عدم وجود این دو مولفه در عملیات سایبری دیروز خلا بزرگی ایجاد کرد. جریان ضدانقلاب و سرویس های اطلاعاتی تلاش زیادی در چند هفته گذشته انجام دادند که مردم با یک یاس زودهنگام از دولت رئیسی مواجه شوند ولی موفق نشدند. برای فعال کردن مولفه دیگر نیز تلاش کردند که دیروز همزمان با از کار افتادن جایگاه های سوخت، شایعه گرانی مجدد بنزین را در کشور به صورت گسترده منتشر کنند که با اطلاع رسانی به موقع و تدابیر رسانه ای درست این عملیات روانی راه به جایی نبرد. در هر صورت گام اول احیا دوباره اعتراضات و اغتشاشات در ایران ناقص اجرا شد، ولی این طمع همچنان در سرویس های اطلاعاتی غربی، آمریکایی و صهیونیستی به صورت جدی وجود دارد که با کمک جریان غرب گرای داخلی و ضدانقلاب خارجی، در کمین غفلت و حاشیه ها و همچنین در انتظار عدم موفقیت برنامه های اقتصادی و معیتشی مسئولین دولت سیزدهم و به ثمر رسیدن پروژه رسانه‌ای و امنیتی ناامید سازی مردم باشند تا بستر احیا ناآرامی سازی در کشور را دوباره آغاز کنند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ الزامات موفقیت رویکرد خبری جدید صدا و سیما ✔️ نگاهی به اتفاقات خبری جدید در تلویزیون 👈 این روزها برخی اقدامات صداوسیما در مواجه با موضوعاتی همچون اطلاع رسانی درباره حمله سایبری به جایگاه های سوخت، انتصاب خبرساز دکتر زاکانی و انتشار فیلمی از حجت الاسلام علی اکبری درباره نوع ورود به مصادیق فساد در نماز جمعه با استقبال و تقدیر بسیاری از فعالان رسانه ای و مجازی روبه رو شده است. 🔻الف: داشتن صداوسیمایی که در صف اول مرجعیت خبری و اثرگذاری و هدایت افکار عمومی و ایضا عدالتخواهی باشد، برای همه کسانی که دغدغه و نگرانی های درباره هجمه کم سابقه تبلیغاتی دشمن در این ده سال اخیر به جمهوری اسلامی را دارند، آرزو و یک مطالبه انقلابی است. 🔻ب: باید به عزم و رویکرد جدید صورت گرفته شده در صداوسیما، فرصت و حتی حق اشتباه کردن را هم داد. رسانه ملی برای تغییر رویکرد نیاز به جسارت های دارد و حمایت های افکار عمومی از این جسارت ها دلگرمی برای مدیران جدید خواهد بود. 🔻ج: این روزها به صورت خاص رویکردهای عدالتخواهی در خبر و رویدادهای سیاسی، برجسته تر از دیگر حوزه های مورد ماموریت صداوسیما به چشم می آید. اما در همین مقطع کوتاه نکاتی نیز دیده می شود که لازم است برای کمک به مدیریت جدید صداوسیما به آن پرداخته شود. 1️⃣ رویکرد عدالتخواهانه در خبررسانی و واحدهای خبری بسیار مهم است ولی تحول انقلابی در صداوسیما به این مساله خلاصه نمی شود. صداوسیما باید در سریال سازی، موضوعاتی همچون سرگرمی، تقویت شبکه های استانی و ... هم رویکردهای انقلابی پیش بگیرد و اقدامات خبری روزمره که بار نمایشی و اثر روانی آن پرجاذبه تر ولی سطحی تر و زودگذر است، بر موضوعات بسیار مهم و زیربنایی دیگر نباید سایه غفلت بیاندازد. 2️⃣ در همین فاصله کوتاه برخی عدالتخواهی‌های خبری صدا و سیما خالی از اشتباه نبوده است! صداوسیما در حالی فیلم تقطیع شده رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه را درباره نحوه مواجه ائمه جمعه با موضوع فساد منتشر کرده که انتشار فیلم کامل اظهارات علی اکبری اعتبار و درستی گزارش منتشر شده صدا و سیما را زیر سوال برده است! یا در قضیه انتقاد به دکتر زاکانی در خبر انتصاب دامادش گرچه روح مطالبه گری و انتقاد آن مورد تقدیر و تحسین است ولی آنچه از دید صداوسیما پنهان ماند این بود که در متن این بخشنامه آمده است " جذب و بکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از ( تمام وقت، نیمه وقت و پاره وقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاوره‌ای، حق الزحمه ای، ساعتی و پروژه ای و ... حتی انجام خدمت به طور رایگان یا افتخاری ) ممنوع بوده و بر حسب ضرورت هر نوع درخواست می بایست با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی حوزه معاونت برنامه ریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورا اقدام شود." بنابراین عملا صداوسیما با نادیده گرفتن بخش دوم این بخشنامه زاکانی را به تصمیم خلاف بخشنامه خود محکوم کرد! منظور آنکه صداوسیما در رویکرد جدید و درستش نباید پایه خبری خود را بر استدلال های غلط، ناقص و بدون تحقیق و تامل و ذوق زدگی عجولانه در انتخاب سوژه های سیاسی بذارد، چون تکرار این نوع اشتباهات محتوایی در فاصله کوتاهی اعتبار و اثرگذاری رویکرد جدید خود صداوسیما را زیر سوال خواهد برد. 3️⃣ بالاتر از اشتباهات فاحش که سبب بی انصافی هایی نیز در دو موضوع خبری انتصاب شهردار تهران و دیدگاه تقطیع شده رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه درباره فساد شد، توجه به عدالت سیاسی از الزامات موفقیت رویکرد جدید صداوسیما است. صداوسیما با پرداخت به موضوع دکتر زاکانی و حجت الاسلام علی اکبری می خواهد نشان بدهد که جناح سیاسی با تابلوی انقلابی گری و اصولگرایی را نیز نقد خواهد کرد و نگاه عدالتخواهانه و بی طرف به جناحین سیاسی کشور دارد. اما عدالت سیاسی دقیق تر این است که فراتر از اصولگرایی و اصلاح طلبی باید عدالت سیاسی را در میان حتی گروه های درون انقلابی نیز رعایت کرد. به عنوان نمونه در همین فاصله کوتاه اخباری از انتصابات فامیلی توسط برخی مسئولین در برخی نهادها پخش شده و صداوسیما هنوز واکنشی نشان نداده است. یا به صورت مشخص تر این روزها یکی از گروه های سیاسی و یا برخی مدعیان پر سروصدا و پرحاشیه عدالتخواهی احساس نزدیکی و حمایت گسترده ای از آقای جبلی رئیس جدید صداوسیما در فضای مجازی دارند. آیا صدا وسیما اشتباهات این طیف های سیاسی اتقاقا پراشتباه را که خود را همراهان و حامیان جدید آقای جبلی معرفی می کنند، هم به زودی مورد نقد قرار خواهد داد؟! آقای جبلی نباید اجازه بدهد که رویکرد جدید و مورد تقدیر صداوسیما با شبهات سیاسی و گره خوردنش با برخی سلیقه های سیاسی محدود و عدالتخواهان پرغلط در افکار عمومی، ارزش و تاثیرگذاری استراتژیک خود را از دست بدهد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ امام جمعه مطلوب در مبارزه با فساد چه کسی است؟ ✔️ دعوای انحرافی عدالتخواهان تندرو با محافظه کاران کندرو 🔻اظهارات اخیر پخش شده از حجت الاسلام علی اکبری درباره نحوه مواجهه ائمه جمعه با موضوع فساد، انبوهی از دغدغه داران برای حوزه عدالت در جمهوری اسلامی را وادار به واکنش کرده و بازار مباحث تحلیلی درباره چگونگی عدالتخواهی را گرم کرده است. در این میان یکبار دیگر ناخواسته فضا به سمت دعوای انحرافی «عدالتخواهان تندرو» و «محافظه کاران کندرو» رفته و فضا را برای گفتن و شنیدن الگوی مطلوب عدالتخواهی تنگ کرده است. 🔻اما واقعیت این است که «عدالتخواهان تندرو» و «محافظه کاران کندرو« لبه دو قیچی هستند. هر دو طیف چه معمم باشند یا غیر معمم، امام جمعه باشند یا فعال رسانه ای، فعال سیاسی باشند یا دانشجویی، و ... فرقی ندارد، در هر صورت به نظام اسلامی کمکی نمی کنند. اولی با تندروی خود را سوپر انقلابی معرفی می کند و دومی با کندروی خود را انقلابی عاقل اعلام می کند. این در حالیست که محافظه کاران سبب رشد عدالتخواهان تندرو می شوند و عدالتخواهان تندرو نیز سبب ماندگاری محافظه کاران در مسئولیت های خود می شوند. 👈به نظر می رسد که گزاره های ذیل به سادگی نشان می دهد که «عدالتخواهان تندرو» و «محافظه کاران کندرو» دو روی یک سکه هستند و هر دو به نفع انقلاب اسلامی عمل نمی کنند. 🔸 عدالتخواه تندرو می خواهد مصلحت و حکمت را از ائمه جمعه بگیرد و محافظه کار کندرو می خواهد عدالتخواهی را در ستاد ائمه جمعه تعطیل کند. 🔸 اولی می خواهد شان و ماموریت ائمه جمه را در حد یک مچ گیر و افشاگر رسانه ای پایین بیاورد و دومی می خواهد شان امام جمعه را در حد یک مسئول و مصلح خنثی پایین بیاورد. 🔸 اولی جامعه را به بی نظمی می کشاند و دومی جامعه را راکد می کند. 🔸 اولی در مبارزه با فساد پوپولیستی عمل می کند و دومی در مبارزه با فساد اسیر خواص شده است. 🔸 اولی اکثریت مسئولین و چهره های سیاسی را فاسد می داند و دومی وجود فساد در این اقشار را انکار می کند. 🔸 اولی فساد را بی ملاحظه مطرح می کند و دومی فساد را با ملاحظه! مطرح نمی کند. 🔸اولی فساد را فقط در حد مصادیق و چند شخص فریاد می زند و دومی آنقدر کلی می گوید که در انتها مصداقی در فساد پیدا نمی شود. 🔸اولی پیش از قوه قضاییه حکم صادر می کند و دومی بعد از صدور حکم هم حاضر به سخن گفتن نیست. 🔸اولی فراتر از وظایف هر نهاد و جایگاهی درباره فساد اقدام می کند و دومی اندازه یک شهروند معمولی هم برای خود تکلیفی در قبال فساد نمی بیند. 🔸اولی در عمل و گاه مباحث نظری عدالت ناخواسته به سمت مکاتب سوسیالیستی می رود و دومی به سمت مکاتب لیبرالیستی رهسپار می شود. 🔸اولی با هر اطلاعات دم دستی عملیات می کند و دومی با ده ها پرونده و سند تکان نمی خورد. 🔸اولی در مبارزه با فساد تولید ناامیدی می کند و دومی با بی تفاوتی در مبارزه با فساد تولید ناامیدی می کند. 🔸اولی فراتر از قانون عمل می کند و دومی به اندازه قانون هم حاضر به مبارزه با فساد نیست. 🔸اولی فساد را فقط در رسانه ها مطرح می کند و دومی سطح مبارزه با فساد را به موضوع درگوشی تبدیل می کند. 🔸اولی فساد را بدون ملاحظه پازل دشمن مطرح می کند و دومی با توجیه وجود دشمن خارجی با فساد مبارزه نمی کند! 🔸اولی فساد را محل تسویه حساب سیاسی می کند و دومی مبارزه با فساد را سیاسی کاری می داند. 🔸اولی فساد را به گونه ای مطرح می کند که خروجی اش تضعیف نظام می شود و دومی با مبارزه نکردن با مفاسد، انقلاب اسلامی را در فرآیند تدریجی ضعف قرار می دهد. 🔸اولی در مبارزه با فساد جلوتر از امام جامعه حرکت می کند و دومی در مبارزه با فساد کندتر از امام جامعه عمل می کند. 🔹🔹خلاصه آنکه هردو طیف مورد دلخواه اصلاح طلبان تندرو، غرب گرایان داخلی و ضدانقلاب خارج نشین هستند. اما امام جمعه مطلوب در مبارزه با فساد چه ویژگی های دارد؟ جواب این است که با تمسک به ضرب المثل معروف «ادب از که آموختی از بی ادبان!» می توان به گزاره های گفته شده نگریست و آداب مطلوب یک مبارزه درست با فساد را دریافت کرد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا سپاه می تواند اراده خود را به آمریکا تحمیل کند؟ ✔️ نگاهی به پیروزی سپاه در جنگ نیم‌روزه دریایی با آمریکا ✍️ تقابل شش ساعته دریایی سپاه با ارتش تروریستی آمریکا برای بازپس گیری محموله نفتی سرقت شده در روز دوم آبان 1400 در یک شرایط جنگی صورت گرفت و عملا می توان از آن به عنوان جنگ نیم‌روزه ایران و آمریکا یاد کرد. 1️⃣ میزان توان نظامی که آمریکایی ها برای بازپس گیری نفکتش در دریای عمان طی دو مرحله به صحنه آوردند، نشان می دهد که آنها برای ماموریت واقعی جنگی به میدان فرستاده شده و در یک صحنه حقیقی جنگی مجبور به عقب نشینی شدند. 2️⃣ سردار سلامی فرمانده کل سپاه در سخنرانی های متعددی بر این موضوع تاکید کرده که سپاه پاسداران سالهاست شکست دادن نظامی آمریکا را تمرین می کند. رویداد دریایی اخیر نشانه‌ای از وجود نقشه های عملیاتی کارآمد در ایران برای پیروزی های نظامی بزرگ علیه ارتش آمریکا در منطقه است. 3️⃣ واقعیت این است که حوادثی همچون منهدم کردن گلوبال هاوک، موشک باران عین الاسد، توقیف نفتکش انگلیس، ارسال مقتدرانه نفتکش های نفتی ایران به لبنان و اینک بازپس گیری محموله نفتی ایران از دست نیروهای دریایی آمریکا، در حال ایجاد محاسبات راهبردی جدیدی در منطقه و جهان است. این حوادث به ظاهر چند ساعته در حال شکل دهی آینده نظم جدید منطقه در خلیج فارس است. سپاه در تقابل دریایی اخیر با آمریکا وقتی در حال فراری دادن ناوهای سنگین وزن نظامی آمریکا از دریای عمان بود در اصل یک تصویر راهبردی را نیز به نمایش گذاشت؛ تصویر ابر قدرتی که در ذیل راهبرد انتقام سخت ایران، ناوهای آن محکوم به فرار کردن از خلیج فارس خواهند شد. 4️⃣ مدت هاست که صحنه هماوردی ایران و آمریکا تبدیل به جنگ اراده ها شده است. سپاه در این تقابل چند ساعته نشان داد که اراده عمیقی برای تحمیل اراده جنگی خود به آمریکا دارد و در ارتش آمریکا نیز زمینه پذیرفتن این اراده وجود دارد. رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت سال ۹۸ در نوع مواجه و برخورد ایران و آمریکا در دیدار مسئولان نظام اظهار داشتند: «جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفه‌شان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفه‌شان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت نبودیم، الان هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد اراده‌ها است؛ این رویارویی، رویارویی اراده‌ها است؛ و اراده‌ی ما از آنها قوی‌تر است. ما علاوه‌ی بر اراده‌ی قوی، توکّل به خدا را هم داریم. و اراده‌ی ما از آنها قوی‌تر است.» سپاه در رویداد دریایی اخیر به خوبی این جملات رهبر معظم انقلاب را معنا کرد. جالب آنکه سپاه بدون شلیک یک گلوله توانست اراده خود را بر اراده آمریکا تحمیل کند. 5️⃣ روح شهید حاج قاسم سلیمانی، حسن طهرانی مقدم و حاج محمد ناظری شاد. این شهداء در طول زندگی خود نشان دادند که با اراده های پولادین می توان شکست های واقعی به آمریکا تحمیل کرد. تا وجود چنین شهدای در سپاه پاسداران الهام بخش اراده های بزرگ باشد، در جنگ اراده ها این ایران است که همواره بر آمریکا پیروز خواهد شد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ دیپلماسی به موقع سردار قاآنی درباره حادثه مشکوک ترور الکاظمی ✔️ فرمانده سپاه قدس در بغداد چه می‌کند؟ ✍️ عملیات مشکوک حمله پهپادی به خانه مصطفی الکاظمی در منطقه سبز بغداد در حالی صورت گرفت که هدف طراحی این اقدام خیلی روشن بود. این اقدام مشکوک هدفی جز امنیتی کردن فضای عراق و زمینه ای برای تولید فشار سیاسی و امنیتی علیه گروه های مقاومت و حشد الشعبی به دنبال ندارد و تلاش می شود که روند پیگیری برخی اعتراضات به انتخابات عراق را نیز تحت تاثیر قرار دهد. آمریکایی ها بلافاصله رایزنی هایی را صورت دادند که بخشی از روند تحقیقات عملیات علیه نخست وزیر عراق باشند. موضوعی که خیلی طبیعی است با چه هدفی دنبال می شود و بی شک یکی از اهداف سفر سردار قاآنی جلوگیری از چنین سوءاستفاده هایی خواهد بود. آمریکایی ها پس از ناکامی های اولیه در مرحله شریک کردن خود در روند تحقیقاتی حمله به اقامتگاه نخست وزیر عراق، بلافاصله تلاش کردند که در یک عملیات هماهنگ رسانه ای، نیروهای نزدیک به ایران را مسئول این عملیات معرفی کنند. همچنانکه «جان کربی» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در همان ساعات اولیه ماجرا که خود نیز اعتراف به کم اطلاعی از چگونگی حادثه بغداد داشت، اظهار کرد: تعدادی از گروه‌های داخل عراق که حامی ایران هستند، توانایی چنین حملاتی دارند! اما در فاصله کوتاهی، خبر سفر غیر منتظره سردار قاآنی به عراق نشان داد که ایران ابعاد ایجاد فتنه در عراق را بسیار جدی گرفته و می خواهد در نطفه آن را خفه کند. با این وجود از همان مقدار اندک خبری که از جزئیات سفر سردار قاآنی به عراق منتشر شده می توان فهمید که سردار قاآنی چه اقدامات مهمی را در همین فاصله کوتاه انجام داده است. هنوز چند ساعتی از خبر سفر سردار قاآنی به بغداد نگذشته است که رسانه ها از توافقات پنج‌گانه بسیار مهم در نشست نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور عراق با هیأت هماهنگی شیعیان خبر دادند. چارچوب این توافق نشان می دهد که علی رغم جو روانی که تلاش شد بعد از عملیات مشکوک ترور مصطفی الکاظمی در عراق ایجاد شود، گروه های شیعه عراق با یک تدبیر به موقع گرد هم جمع شده و حتی توافقاتی را برای کاهش تنش های امنیتی و رسانه ای و گام های عملیاتی برای حفظ وحدت در عراق داشته اند. جالب آنکه بحث اعتراضات انتخاباتی برخی گروه های مقاومت نیز نه تنها دچار انفعال نشده بلکه تاکید شده است که مجازات عوامل برخورد امنیتی با معترضین انتخابات اقدام و چارچوب نحوه به نتیجه رسیدن قانونی اعتراض به انتخابات نیز تعیین شده و دولت الکاظمی موظف شده است که به گروه های معترض انتخابات پاسخ اطمینان بخش بدهد و تعیین تکلیف نهایی انتخابات و خروجی سیاسی آن نیز با حضور گروه های مقاومت انجام بپذیرد. آمریکایی ها برای ایجاد فتنه در عراق در آستانه تشکیل دولت جدید همچنان فعال هستند ولی به نظر می رسد که فرمانده سپاه قدس در مرحله اول مواجهه با طراحی جدید آمریکایی ها در بغداد قدم مهم و به موقعی را برداشته است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ دلایل زلزله اطلاعاتی در موساد چیست؟ ✍️ استعفای چند تن از مسئولان ارشد سازمان موساد که درجه ژنرالی دارند و از اصلی ترین چهره های این سازمان محسوب می شدند، گمانه هایی را تقویت کرده که قابل توجه است. 1️⃣ فرضیه اول این است که نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از به دست گرفتن سکان نخست وزیری تلاش دارد که راهبردهای امنیتی نتانیاهو را به کلی با دگرگونی رو به رو کند. دلیل عمده نفتالی بنت نیز این است که اعتقاد دارد موساد تحت سیاست های نتانیاهو در مواجهه با ایران طی پانزده سال اخیر نه تنها به صورت راهبردی موفق نبوده بلکه خود این رژیم را دچار بحران امنیتی کرده است. 2️⃣ مساله بعدی که شواهد آن کم هم نیست، از یک اختلاف قدیمی در موساد حکایت می کند. تغییرات ساختاری در واقع یک نوع تسویه امنیتی در رژیم صهیونیستی محسوب می شود. واقعیت این است افرادی که در حال حاضر مجبور به استعفا شده اند، سالهاست بخش مهمی از مدیریت موساد و تعیین ماموریت های آن را در سیطره خود داشته اند و اینک با محدود شدن حوزه مدیریتی شان، عملا مجبور به کناره گیری شده اند. گفته می شود که شمار دیگری از مقامات این دستگاه جاسوسی نیز طی روزهای آتی در اعتراض به تغییرات و تعطیلی برخی از بخش‌های موساد و باز شدن بخش‌های جدید و تقویت برخی دیگر از بخش‌‌ها استعفا خواهند کرد که به منزله یک تسویه حساب بزرگ خواهد بود. با این وجود حتی اگر این تغییرات را حاصل تسویه حساب درون سازمانی موساد هم ندانیم، ولی گسترش اختلاف در هسته های پنهان مدیریت موساد زین پس، کاملا حقیقی خواهد بود. 3️⃣ اما یک احتمال قوی تر این است که عمق هک های سایبری اخیر و شناسایی صدها افسر نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر از چیزی است که تاکنون به صورت قطره چکانی در حال انتشار است. یعنی موساد برای ادامه حیات نیازمند یک نوسازی مجدد شده و با وضعیت فعلی، برخی از افسران ارشد اطلاعاتی فعلی که حتی تصاویر خانوادگی آن نیز در دست مخالفان رژیم صهیونیستی قرار دارد، دیگر کاری پیش نخواهد برد. 4️⃣ حملات اخیر سایبری همانند ضربات گروه هکری عصای موسی (Moses Staff) به دستگاه های نظامی و امنیتی اسرائیل که بخشی از اخبار این حملات در فضای مجازی در حال انتشار است، ضعف موساد در حوزه فناوری را به خوبی نمایان کرده و به همین دلیل موساد باید به سمت تقویت حوزه فناوری خود برود. در گزارشات منتشر بین المللی نیز آمده است «بارنیا» احساس می‌کند که موساد در هر چیزی که به فناوری مربوط می‌شود، در مقایسه با سایر دستگاه‌های اطلاعاتی جهان عقب است. نکته قابل تامل نیز این است که بارنیا در حالی حوزه کاری سنتی و نیروی انسانی محور را در حال جابجایی با فناوری های جدید است که برآوردها نشان می دهد که اتفاقا حوزه فناوری بیش از هر زمانی می تواند پاشنه آشیل موساد شود. 5️⃣ نفتالی بنت، نخست وزیر جدید اسرائیل از مدتی قبل استراتژی «هزاران جراحت» را در مواجهه با ایران رونمایی کرد که بر اساس آن ایران به جای یک زخم کاری باید صدها زخم کوچک ترکیب شده نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک دریافت کند تا ضعف نهایی بر او غالب شود. تغییرات اخیر در موساد که در این تغییرات به خصوص بخش فناوری و عملیات تقویت خواهند شد حاکی از این است که سیستم موساد ذیل این راهبرد در حال نوسازی است. 6️⃣ زلزله اطلاعاتی صورت گرفته شده در موساد در حالی است که در هفته های اخیر سازمان سیا نیز پس از دریافت برخی ضربات سنگین اطلاعاتی از ایران مجبور به جابجایی مدیریتی شده است. دور از ذهن نیست که بسیاری در جهان، ایران را متغییر اصلی این تغییرات اجباری می دانند. ایتامار آیچنر خبرنگار بخش سیاسی وبگاه «وای نت»، طی گزارشی نوشت: «بارنیا از زمان تصدی پست [جدید] یک تغییر استراتژیک در کار این سازمان را هدایت کرد که ثابت می‌کند موساد به ویژه در مواجهه با تهدید ایران دچار رکود نیست». در ادامه این گزارش به نقل از منابع آگاه موساد نوشت که دلیل اصلی استعفای مقامات موساد، ایجاد همین تغییرات است و اگر این تغییرات نبود، موساد نوک حمله سرویس‌های اطلاعاتی را در سراسر جهان از دست می‌داد. روندهای گفته شده بالا نشان می دهد که سیر تقابل با نهادهای اطلاعاتی ایران برای طرف صهیونیستی و آمریکایی به دریافت ضربات معمول محدود نشده و آثار این تقابل به ضربات راهبردی تبدیل شده است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ اردشیر زاهدی و حقایقی درباره ایران امروز ✔️ ریشه اظهارات متفاوت داماد شاه چه بود؟ ✍️ بسیاری از کاربران فضای مجازی با بازخوانی برخی مواضع سیاسی منصفانه اردشیر زاهدی به خبر وفاتش واکنش نشان دادند. زاهدی به خاطر سوابق خود و پدرش و سالها خدمت در دوره پهلوی، شخصیت و کارنامه ای درخشانی نداشت ولی برخی اظهارات سالهای اخیر او نمایان کننده، حقایقی مهم درباره ایران امروز است. 1️⃣ یکی از نقاط عطف در زندگی سیاسی اردشیر زاهدی اعتراض او به تحریم های آمریکا و دفاع از اقدامات هسته ای ایران بود. اردشیر زاهدی نشان داد نوع مواجه با تحریم های آمریکا به علت ذات ظالمانه، ضدایرانی و ضدمردمی آن به معیاری تبدیل شده است که با هر نوع سلیقه سیاسی ولو سلطنت طلبی هم باشد، سبب نمی شود که به عنوان یک ایرانی با این تحریم ها مخالف نباشیم. دلیل اصلی نیز این است که ذات تحریم های که در این سالها علیه ایران اعمال شده، فراتر از تقابل با جمهوری اسلامی بود و در درون خود مستقیما با ایران و ایرانی دشمنی دارد و به کمتر از تضعیف و تجزیه ایران فکر نمی کند. واقعیت این است که امروز هر کس در برابر تحریم های ظالمانه آمریکا اعتراض و یا اقدامی می کند، در اصل دارد از ایران و ایرانی دفاع می کند و سخنی اغراق آمیز نیست که اعتراض و مقابله با اقدامات ظالمانه آمریکایی ها در واقع ماموریت ملی ایرانیان در این دوره از تاریخ کشورشان است. در نقطه مقابل همین نگاه و فهم موضوع توسط اردشیر زاهدی، بسیاری از اپوزسیون خارجی و حتی بسیاری از فعالین فتنه قرار گرفتند که تلاش بی شرمانه آنها برای افزایش تحریم ها و یا همکاری و زمینه سازی تحریم‌های بیشتر ایران توسط آمریکا، آنها را از چشم مردم انداخت. 2️⃣ یکی از خبرسازترین اظهارات اردشیر زاهدی تمجید وی از سردار سلیمانی بود که او را سرباز وطن نامید و از حضور ایران در سوریه دفاع کرد. اردشیر زاهدی علاوه بر اینکه فرزند یک نظامی باسابقه بود، خودش مستقیما در جریان گفتگوها برای جدا کردن بحرین از ایران حاضر بوده و سالها سابقه دیپلماتیک و سابقه حضور در جایگاه ریاست وزارت خارجه و سفارت ایران در آمریکا را داشته است. او به سادگی فهم می کرد که حضور ایران در سوریه و عراق و دیگر مناطق خاورمیانه تنها به مباحث ایدئولوژیک بر نمی گردد و پای منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی ایران نیز وسط است. زاهدی از همین دریچه سرادر سلیمانی را سرباز ایران می دانست. این زاویه دید نیز به خوبی نمایان می کند که اصلی ترین نقاط سیاست خارجه ایران در این سالها منجمله مبارزه با داعش و حضور در سوریه و عراق که اتفاقا مورد اعتراض اصلی آمریکا و جریان غرب گرای داخلی بود؛ چگونه با منافع ملی و دفاع از ایران منطبق بوده است. 3️⃣ در فرامتن برخی اظهارات متفاوت داماد شاه در توبیخ اپوزسیون، اعتراض به تحریم های آمریکا، تحسین و تایید پیشرفت های هسته ای، علمی و نظامی ایران، اعتراف به شکست آمریکا و متحدینش از ایران و ... یک حقیقت وجود دارد که اردشیر زاهدی نه انقلابی شد و نه دست از سلطنت طلبی برداشت، بلکه دور از حب و بغض های سیاسی تنها توانسته بود مقداری از قدرت جمهوری اسلامی و واقعیات امروز فی مابین ایران و آمریکا و غرب را درک کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ شهردار تهران چرا درباره فساد کرسنت سخن گفت؟ ✔️ تک‌جمله‌ای که آب ریختن به لانه مورچگان شد! ✍️ نام علیرضا زاکانی با افشاگری از پرونده فساد بزرگ کرسنت گره خورده است. او بیش از یک دهه از زندگی سیاسی خود را پای افشا و محاکمه عاملان این خیانت بزرگ گذاشته است. زاکانی در دوران نمایندگی خود پرونده های فساد و تخلف سیاسی بزرگی از جناح راست و چپ و از وزیر تا برادر رئیس جمهور و از دادستان تهران تا وزیر اطلاعات به سرانجام رسانده است. در این میان پرونده کرسنت یکی از پرونده ها باز برای او محسوب می شود که این روزها با همت قوه قضاییه، نهادهای امنیتی و نمایندگان مجلس به فینال خود نزدیک می شود. 🔸اما پرونده کرسنت با مافیاهای سیاسی و اقتصادی بزرگی در سپهر سیاسی ایران گره خورده است و اسامی افرادی همچون مهدی هاشمی رفسنجانی و بیژن زنگنه در آن به وضوح به چشم می خورد. به این اسامی، نام دو رئیس جمهور یعنی محمد خاتمی و حسن روحانی را نیز باید اضافه کرد که هر کدام دورانی از سرگذشت این پرونده در زمان ریاست جمهوری آنها رقم خورده است. به همین دلیل پرونده کرسنت فراتر از زاکانی برای جمهوری اسلامی نیز جنبه حیثیتی پیدا کرده و باید این لکه سیا را از دامن پاک خود دور کند. 🔸این روزها بیژن زنگنه و رسانه های وابسته و حامی اصلاحات و دولت حسن روحانی تلاش می کنند، در مسیر رسیدگی قضایی به این پرونده خلل ایجاد کنند. این جریانات حمله به شهردار تهران را که بخش اعظمی از سرنوشت این روزهای پرونده کرسنت را از چشم او می بینند، مورد هجمه مجدد قرار دادند. شهردار تهران چند روز قبل تنها یک جمله کوتاه درباره کرسنت گفت: «جمهوری اسلامی تکلیفش را با مقصران خسارت کرسنت مشخص کند». همین تک جمله کفایت می کرد که جریان رسانه ای اصلاحات و اعتدال که پدرخوانده هایشان سالها سابقه حضور در مسئولیت های کلان و عدم اقدام موثر در مسائلی همچون آلودگی هوا و ترافیک پایتخت را در کارنامه داردند، از عدم حل این مشکلات در فاصله تنها چند هفته از دوران جدید مدیریت شهری در رسانه های خود انتقاد کنند! حمله با محور آلودگی هوا و ترافیک و مترو در واقع رمز حاشیه سازی برای روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ کرسنت است. اما واقعیت این است که آنها از سخن گفتن زاکانی می‌ترسند و می دانند او هر سخنش می تواند روند نحوه رسیدگی به این پرونده را تحت تاثیر قرار دهد. 🔸در این میان برخی نیز از این نکته غافل هستند که پرونده کرسنت آنقدر برای جمهوری اسلامی حیثیتی شده است که اظهارات شهردار تهران در واقع بخش از ادای وظیفه ای است که بسیاری دیگر از مسئولین فعلی جمهوری اسلامی نیز برای کمک به سرانجام رساندن آن بر عهده دارند. از سوی دیگر که اگر زنگنه و تیمش محاکمه نشوند، ایران مجبور به پرداخت ۱۲.۴ میلیارد دلار خسارت به کرسنت خواهد بود که معادل نصف بودجه عمومی یک سال کشور خواهد بود و سهم هر ایرانی هم نزدیک به ۴ میلیون تومان خواهد شد! آیا مسئولی در انقلاب اسلامی می تواند نسبت به برداشت ظالمانه چهار میلیون تومان از جیب هر شهروند ایرانی در این شرایط اقتصادی بی تفاوت باشد؟! 🔸البته شهردار تهران در حالی این روزها مشغول طرح ریزی و آغاز اجرای طرح های کلان فنی شهرداری برای اداره پایتخت است که علاوه بر آن، مبارزه با فساد برای شخص او و پس از مدیر شدنش بسته نشده است. گرچه دکتر زاکانی دیگر در جایگاه نمایندگی مجلس نیست و نمی تواند بحث فساد را با حال و هوای وظایف ذاتی یک نماینده پیگیری کند ولی این روزها در جایگاه یک مدیر ارشد با بحث فساد برخورد می کند. روش او اینبار در مبارزه با فساد متفاوت شده است. روشی که تمرکزش بر خشکاندن سرچشمه فساد در شهرداری تهران تمرکز دارد. زاکانی در اولین گام بزرگ، انضباط مالی در شهرداری را با بستن 1200 حساب آغاز کرد. حساب های مختلفی که البته خود سرچمشه فسادهای جدی در شهرداری تهران می شدند. در فرامتن انضباط مالی ایجاد شده در شهرداری تهران تلاش حقیقی و پایدار برای خشکاندن سرچمشه های فساد، نهفته است و البته دیر نخواهد بود که اخبار خوبی نیز درباره دستاوردهای آن منتشر شود. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ زاکانی و رئیسی؛ ۱۶۶ روز پس از آخرین مناظرات ریاست جمهوری ⭕️ آینده سیاسی جبهه انقلاب چگونه در حال شکل گیری هست؟ ✍️ در ماه های گذشته زاکانی و رئیسی دیدارهای رسمی و غیر رسمی متعددی داشته اند ولی جلسه کاری ویژه اخیر ۱۶۶ روز پس از آخرین مناظره انتخابات ۱۴۰۰ در حالی برگزار شد که اینبار یکی در قامت شهردار تهران و دیگری در قامت رئیس جمهور کشور با یکدیگر دیدار کردند. 1️⃣ زاکانی و رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری در یک جبهه واحد ضد جریان غرب گرا داخلی تعریف می شدند و نقش مکمل این دو در ایام مناظرات یکی از بیادماندنی ترین صحنه های سیاسی چند سال اخیر محسوب می شود. اما در یک جبهه واحد سیاسی بودن این دو، پس از آغاز ریاست جمهوری رئیسی و شهردار شدن زاکانی نه تنها به پایان نرسیده بلکه وارد مرحله جدیدی شده است. 2️⃣ جبهه رئیسی، زاکانی به این دو محدود نمی شود و مجلس یازدهم و به خصوص رئیس آن (دکتر قالیباف) و حتی به نوعی دیگر حجت الاسلام اژه ای به عنوان رئیس قوه قضائیه در این جبهه بندی جدید سیاسی کشور در یک راستا دیده می شوند. اصلاح طلبان و ضد انقلاب تلاش می کنند از این جبهه به عنوان یکدست شدن حاکمیت نام ببرند و فعالین ارزشی نیز با ادبیاتی همچون جبهه واحد مدیریت انقلابی از آن یاد می کنند. یکی از مشخصه های اصلی این تقسیم بندی جدید سیاسی در کشور، هم سرنوشت بودن کل جبهه یا حداقل شراکت اعضای راهبردی این جبهه در سرنوشت یکدیگر است. اساسا موفق نبودن هر کدام از این چهره ها به اندازه قابل تاملی بر سبد محبوبیت دیگر اعضای و یا کل این جبهه نیز تاثیر خواهد داشت. در این میان جریان غرب گرای داخلی نیز برای ضربه زدن به کل این جبهه تلاش می کند و هر دفعه بخشی از این جبهه را مورد هدف قرار دهد و سپس آسیب وارده را به کل جبهه ارجاع می‌دهد. همچنانکه گاهی برای شهرداری تهران یک پروژه عملیات روانی را دنبال می کنند و سپس تلاش می کنند آن را به دولت تعمیم دهند و یا حتی به کارآمدی دولت حمله می کنند تا مجلس را تحت تاثیر قرار دهند! از سوی دیگر طراحی بازپس گیری مدیریت کشور از دست جبهه انقلاب توسط جریان غرب گرای داخلی نیز با منطق فتح سنگر به سنگر خواهد بود. یعنی اگر قرار است که دولت رئیسی را چهار ساله یا حداقل در مرحله اول تضعیف کنند، اول باید مجلس انقلابی را ابتدا چهار ساله یا تضعیف کنند و اگر موفق بشوند با این اقدام بازپس گیری قوه مجریه نیز خود به خود وارد ریل دلخواه آنها خواهد شد. بر اساس آنچه گفته شد، طبیعی است که در این شرایط اختلاف اندازی میان دولت، مجلس، شهرداری و قوه قضائیه یک سیاست ثابت در تمام سالهای پیش رو نیز خواهد بود. 3️⃣ حال دوباره برگردیم به جلسه اخیر زاکانی، رئیسی؛ دیداری پس از ۱۶۶ روز! با مقدمه گفته شده، این دیدار معانی گسترده تری پیدا می کند. رئیسی و زاکانی در واقع ماموریت های مشترکی دارند یکی در سطح ملی و دیگری ماموریت ویژه برای پایتخت ایران؛ هر دو باید کارآمدی جبهه انقلاب را به تصویر بکشند، خشکاندن فساد را در سیتسم اداری با جدیت پیگیری کنند، سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی را ترمیم کنند و... به همین دلایل همفزایی این دو بسیار بیشتر از ایام مناظرات انتخاباتی باید پیگیری شود و البته اخبار همراهی و همکاری این دو چهره موثر نیز تاکنون همواره تایید کننده این فهم مشترک راهبردی بوده است. برای رئیسی و زاکانی مناظرات انتخابات ریاست جمهوری تازه شروع کار برای انقلاب و مردم بوده و باید در بالاترین سطح ادامه پیدا کند. 4️⃣ برای برخی دوستان خودی که گاهی درک درستی از الزامات جبهه بندی جدید انقلاب ندارند یاددآوری برخی نکات لازم است، یادمان نباید برود که بازگشت جریان انقلابی به عرصه مدیریت کشور در دوران سخت اصلاحات از بازپس گیری شورای دوم در تهران آغاز شد و در ادامه به شکل گیری مجالس اصولگرا هفتم، هشتم، نهم و دولت نهم و دهم ختم شد. ضمن اینکه کنار گذاشته شدن جریان غرب گرای داخلی توسط مردم نیز پس از ناکامی و ناکارآمدی تاریخی دولت اعتدالی و اصلاح طلب حسن روحانی و شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران صورت گرفت و اینک به تشکیل دولت انقلابی به ریاست رئیسی، مجلس انقلابی به ریاست قالیباف و شهرداری انقلابی به ریاست زاکانی ختم شده است. اجازه تکرار بد تاریخ را با «وحدت خواهی» و «شکست اعضای راهبردی جبهه انقلاب را شکست خود و همه جبهه دیدن»، نباید داد و این وظیفه همگانی اعضای جبهه انقلاب از کف میدان تا بالاترین نوک هرم جبهه انقلاب است. در این زمانه اگر اهل حمایت تکلیف مدارانه نیستیم حداقل موقع مخالف خوانی، مواظب این شرایط راهبردی باشیم... *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ آیا رئیسی دیپلمات خوبی هست؟! ⭕️ نگاهی به قرارداد اخیر گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان ✍️ پیوستن ایران به سازمان شانگهای اولین نشانه ای از این بود که از طریق دیپلماسی دولت رئیسی می توان به رسیدن دستاورد ملموس از مسیر جدید سیاست خارجه ایران امیدوار بود. اما در آن مقطع چه اتفاقی افتاد؟! ایرانی که سالها پشت در سازمان شانگهای مانده بود، چگونه به یکباره مجوز عضویت پیدا کرد؟ دلایل متعدد در پاسخ به این سوال گفته شده ولی در عالم دیپلماتیک این مهم است که شما آنقدر جدی و هنرمندانه و واقع گرایانه ایده های سیاست خارجه خود را به دنیا بیان کند که دیپلمات های کشورهای همراه، منتقد و یا مخالف نیز آن را جدی بگیرند و نسبت به سازگار کردن و یا تغییر محاسبات خود با آن ایده و راهبرد انگیزه عملی پیدا کنند. 👈 بخش مهمی از واقعیت پیوستن به شانگهای آن بود که کشورهای عضو این سازمان مهم جهانی، عزم حقیقی سیاست خارجه دولت رئیسی برای شراکت راهبردی با محور شرق را باور کردند و دلیلی برای تعلل خود نمی‌دیدند! نمره دیپلماتی که چنین انگیزه و محاسباتی در دیپلمات های قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای ایجاد کند، چند هست؟! 🔸 اما پس از عضویت در سازمان شانگای، اقدام تازه دیپلماسی دولت رئیسی بحث قرار داد بزرگ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان است؛ بر اساس این قرار داد اتفاقات مهم ذیل رقم خواهد خورد: 1️⃣ ایران گاز مصرفی مورد نیاز خود در 5 استان شمالی کشور – که اتفاقا در زمستان با کمبودهای گازی مواجه می‌شوند- را از حق انتقال ترانزیت (سوآپ) گاز ترکمنسان به آذربایجان برداشت خواهد کرد. 2️⃣ این قرارداد زمینه کاهش تنش با همسایگانی همچون آذربایجان را هم فرآهم می کند و ضمن اینکه یک نوع وابستگی مهم نیز در این همسایه گاه بداخلاق، نسبت به ایران بوجود می آورد. 3️⃣ این قرارداد یک زمینه روانی و ذهنی برای افزایش نقش و تاثیر گذاری اقتصادی ایران در سازمان همکاری اقتصادی اکو و منطقه قفقاز ایجاد خواهد کرد. 4️⃣ اگر یکی از معیارهای قوت دیپلماسی در جهان عضویت و داشتن جایگاه مناسب در سازمان های منطقه ای و فرامنطقه است، ایران پس از عضویت در سازمان شانگای و ارتقا نقش خود در سازمان اکو، رتبه دیپلماسی خود را به سرعت در حال ارتقا دادن است. 🔸 حال دوباره باید سوال قبلی را به گونه ای دیگر مطرح کرد؛ نمره دیپلماسی دولتی که برخی رفتارهای خصمانه یک کشور همسایه و بحران سازی طراحی شده در منطقه قره باغ را از طریق دیپلماسی اقتصادی و نه تکیه صرف بر قدرت نظامی، کنترل و تعدیل می کند، چند است؟! 🔸🔸غرب گرایان داخلی در تمام هشت سال دولت روحانی ادعایشان این بود که با دیپلماسی برجام سایه جنگ و افزایش تحریم ها را از کشور را دور کرده اند ولی بارها نادرستی این ادعا با رفتارهای خصمانه آمریکا و دولت های غربی زیر سوال رفت و ایران به لحاظ عددی بیش از قبل از برجام دچار تحریم شد و اگر نبود قدرت موشکی و نشان دادن عزم ایران در پاسخ به طمع های نظامی آمریکا و برخی کشورهای دیگر، قطعا انگیزه اقدام نظامی علیه ایران به مراحل اجرایی تبدیل می‌شد. اما همین ادعا که از طریق دیپلماسی می توان تنش ها را کاهش داد و برای خنثی سازی تحریم ها اقدامات عملی برداشت، توسط دولت رئیسی در مصادیقی همچون قرارداد گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان در ابعاد منطقه ای، به صورت عملی در ابعادی واقعی به ظهور رسیده است. جالب است که حتی با معیار غرب گرایان نیز تا در همین چند ماهه عمر دیپلماسی دولت رئیسی نتایج ملموس بیشتر از دیپلماسی هشت ساله دولت روحانی بدست آمده است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5