eitaa logo
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
1.6هزار دنبال‌کننده
861 عکس
98 ویدیو
17 فایل
دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پژوهشگر مطالعات جنسیت و جامعه کانال‌ها و صفحات من⬇️ https://zil.ink/mimte
مشاهده در ایتا
دانلود
🚦مسابقه ی کم نیاوردن جریانی در کشور احیای هویت زن در جامعه را در جا نماندن از تمام عرصه هایی که مرد حضور دارد می بیند. اسمش واقعا کم نیاوردن است. فریاد می زند ببینید زن هم توانست! ببینید زن کم نیاورد! زن را دست کم نگیرید! جنبه اثباتی هویت سازی زن در این جریان چشمش به مرد است. مرد هر کجا پا بگذارد زن هم الا و لابد باید خودش را در این حوزه نشان بدهد. و هر جا خودی نشان ندهد، احساس ضعف می کند. حتی اگر مرد اگر پایش را کج گذاشت هر طور شده باید زن هم پایش را کج بگذارد و عقب نماند. فمینیست ها سالها با جامعه مردسالار مبارزه کردند. با این که مردها بر اریکه هنجارسازی بنشینند مقابله کردند. و سالها از حقی که احساس میکردند تمام و کمال در اختیار مردان است، و زنان از آن بی بهره اند شکایت کرده و میکنند. آن حق که از زنان دریغ شده، مهم ترینش، امکان برابر حضور اجتماعی است. اما همین حین که برای شکست سلطه‌ی مردان در نظام ارزش گذاری اجتماعی تلاش می کردند، خود برای احقاق حقوق پایمال شده، مردانه نگریستند. هر جایی که پرچم مرد بالا رفت، زن هم باید با عجله سر برسد و تا دیر نشده خودش را دست کم به خودش ثابت کند. حتی اگر مرد وارد عرصه هایی شده باشد که معلوم نیست برای خود او هم فضیلتی به شمار آید. قبلا ذوق زدگی صدا و سیما را در گزارش راننده تریلی زن، و مصاحبه با دختران مکانیک و .... دیده بودیم. مسابقه دست فرمون از شبکه نسیم اما، تجربه دیگری از این تکاپو برای مرد شدن است. این بار زنها مستقیما و بدون واسطه با مردها هم مسابقه میدهند. رانندگی خوب زن فی نفسه محل اشکال نیست، چه بسا که مهارت ویژه رانندگی هم امری مختص به مردان نباشد که در حصار مردان بماند و زن ها را به مردوارگی متهم کنیم. اما نه تنها برای زن فضیلت نیست، بلکه فوریتی هم ندارد. حالا زنی بتواند در رانندگی دست کمی از مردان نداشته باشد. خب؟ ثم ماذا؟ بعدش؟ چه فضیلتی است؟ چه اصراری بر نمایش این رقابت بی فایده است؟ اصرار و پا فشاری بر کم نیاوردن زن از مرد، حرکت جامعه زنان در مسیر مردانه است. دست کم مسیری که مردها پیش تر از زنان قدم به عرصه گذاشتند. زن در این میان نه تنها نمی تواند جنبه های اجتماعی استعدادهایش را در جای صحیح تر به رخ بکشاند، بلکه روز به روز از بازیابی هویت اختصاصا زنانه اش نیز دور می شود. این برنامه‌های سرگرم کننده ی دوران مدرن، کمترین آسیبش این است که خواهش های جامعه زنانه را از خودش و غیر خودش، براساس اولویت های واژگون ترتیب می دهد و همواره این از خودبیگانگی، زن را از رهیافت به هویت ها و فضیلت های اصیلش دورتر می گرداند. بزرگترین اشکال این است: زن برای بازیابی هویتش، به مرد نگاه میکند. این اجازه استقلال و طیب خاطر را از زنان در انتخاب ها میگیرد. خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر... 🚺 @Sanaa_ir
🔴 در کانال نشریه تحلیلی سنا ، راجع به بازیابی هویت زن می نویسم👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2674262034Cfaa5f1feef
🔛 چه چیز شما را عدالتخواه کرده است؟ ▪️چندی پیش شایعه ای توسط خبرگزاری رکنا، (اصلا شنیده بودید؟) منتشر شد مبنی بر تن فروشی یک خانم در بهشت زهرا به خاطر یک ساندویچ فلافل آن هم توسط سه مرد!!. خبر خوب پیچید و بی بی سی و ایران اینترنشنال و الباقی خوب دمیدند بر آتش این خبر کذب. اما من خبر را قبل از اینها در صفحه ی یک دوست عدالتخواه دیدم. با اسکرین شات از صفحه بی بی سی فارسی! مرثیه ای نوشته بود و بد و بیراه نثار کرده بود به حکومت. خبر تخیلی تکذیب شد و الان که دوباره به صفحه اش مراجعه کردم دیدم، مطلبش را پاک کرده بود. بی عذرخواهی.. از خودش هم نپرسید واقعا کسی پیدا می شود که بخاطر یک فلافل 5تومانی؟ آن هم در جایی که پر است از خیرات و نذروات!! بعد آن خبرگزاری از کجا با خبر شده اصلا؟! ▪️بهانه کنم این را و چیزی که مدتی ست به آن فکر میکنم را بنویسم. ▪️گاهی فریاد تظلم خواهی از یک باور و اعتقاد عمیق ناشی می شود و رنگ و بوی دلسوزی دارد. من چون دلباخته ی این آرمانها هستم و خود را در این مسیر مکلف میدانم، در انحراف ها و کج روی ها نمیتوانم بی تفاوت باشم. عدالتخواهی من در اینجا همراه با ناراحتی و الم ست، ناراحتم که چیزی که باید سر جایش باشد نیست. از طرفی همین موضوع هم انگیزه ی مرا برای رفع مشکل دوچندان میکند. این سبک از عدالتخواهی، مصلحت اندیش است (نه محافظه کار) پس مراقب است که عدالتخواهی ش آتو دست خرمگس معرکه ندهد. از طرفی در انتخاب موضوع عدالتش هم چشمش به اولویت ها و فوریت های انقلاب است. تلاش هم میکند همزمان با احیای عدالت،‌ تولید یاس نکند. این عدالتخواه مثل فرزند صبور و تلاشگر و دلسوزی ست که شب و روز در تلاش است که اشکالات خانواده خود را برطرف نماید. بی آنکه حرمت ها مخدوش شود، بی آنکه خانواده را دشمن شاد کند و بی آنکه پیوندهای خانوادگی را رشته رشته کند. ▪️اما جور دیگری هم میشود عدالتخواه بود. برخی، از مشکلات و انحرافات اگر چه فریاد می زنند و گلایه می کنند و شکواییه می نویسند و غمگین و عصبانی حرف میزنند، اما از درون خوشحالند و پوزخند به لب دارند. نه این که دلشان بخواهد این انقلاب سرنگون شود. اما هر چه که هست، از این که مشکل جدیدی می بینند ذوق زده می شوند. هر مشکل جدید، این عدالتخواه را دست کم پیش خودش تأیید میکند و هر بی عدالتی دوباره،‌ او را به جامعه بیشتر اثبات میگرداند. به زبان نمی آورند؛ اما «دیدی گفتم» هایشان مشخص است. مثل فرزندی که از خانواده بریده و هر ضعفی در خانواده می بیند، با عجله و ذوق زدگی هو میکند؛ بی آن که مطمئن شود واقعا ضعف صحت دارد یا نه. خودش را جدا کرده و ابایی ندارد اگر در کوچه و محله آبروی خانواده اش برود. مرزبندی هایش با بدخواه خانواده کم کم، مبهم تر می شود... ▪️به نظرم دو جور عدالتخواهی داریم، و به نظرم دو جور می شود عدالتخواه شد؛‌ ما هر کداممان در برابر ضعف ها و مشکلات این انقلاب از این دو وضعیت بیرون نیستیم. این یک نهیب اخلاقی به خودم و خودمان است: وقتی یک مشکل جدید می بینیم و یک خبر بد دیگر می شنویم به درونی ترین لایه ی قلبمان مراجعه کنیم: عمیقاً رنج می بریم و دست به کار میشویم یا عمیقاً خرسند می شویم که پای انقلاب لنگید و از بیرون گود تمسخر میکنیم؟ 囧 @Segerme
📛چه خبرتونه؟ (یک‌ نقد درون گفتمانی) چند نکته پیرامون هواپیمای اوکراینی ۱. امروز در کمال ناباوری عامل سقوط هواپیما خطای سهوی اعلام شد. هر چند توقع این که هیچ‌گاه خطایی رخ ندهد توقع بجایی نیست ولی این موضوع، از فاجعه پیش آمده کم نمی‌کند. خطای بزرگ‌تر اما سکوت سه روزه ی درباره علت اصلی حادثه است که اعتمادها را مخدوش کرده و ما امروز عصبانی هستیم. اگر بگویید روند بررسی کوتاه تر از این نمی شد، باز شکایت میکنیم که چرا افکار عمومی برایتان مهم نیست؟ ۲. همزمانی که از این دو خطا رنجوریم باید از صداقت سپاه هم تشکر کنیم. النجاة فی الصدق‌‌. هر چند که این صداقت تاخیر داشت اما برای جمهوری اسلامی زحمتی نداشت اگر برای همیشه به کتمان ادامه میداد. دلیل قانع کننده برای به حاشیه بردن ماجرا و کتمان آن کم نبود. ببینید! این جمهوری اسلامی ست و این سیاست ما عین دیانت ما. این نوید برای ماست. سردار حاجی زاده در اخلاق گل کاشت. گفت سازمان هواپیمایی بی تقصیر است. ما مقصریم . ۳. برخلاف دوستان وسط پتو که میگویند مگر شما متخصص بودید که اظهار نظر کردید؟ باید بگویم که ما به وظیفه مان عمل کردیم و در شرایطی که آمریکا جبران باخت نظامی را در جنگ رسانه ای دنبال میکرد، شرکت فعالانه مقابل هجوم شایعات کردیم. از خودمان هم ماله نساختیم.‌ استدلال های کارشناسان را تبیین کردیم. حالا شما که بجای حضور، سکوت کردید ژست عقلانیت میگیرید؟ ما نه دروغ گفتیم نه احساس بی آبرویی داریم. چندین دلیل از زبان کارشناسان بر رد این ادعا اعلام شده بود و هیچ دلیلی از سوی مدعیان ارایه نشده بود. ۴. به زبان های نیشدار این روزها که «دیدی گفتم؟» بلغور میکنند هم بگویم شما که از واقعیت خبر نداشتید ، شما حدس و گمان یک مقام آگاه در پنتاگون که معلوم نیست چه کسی است و زبان درازی های بی بی سی را تکرار کردید. ژست عقلانیت نگیرید. از مرگ هم وطن هم کاسبی ضد سپاه نکنید. ۵. (اصل مطلبم:) متاسفانه بعضی هامان در حاله ای از ناامیدی محو شده ایم. شکست خوردیم را فریاد میزنیم و از پا نشستیم. آیا ما باختیم؟ خیر، فقط آنهایی که پیروزی ها را نمی بینند در مشکلات احساس شکست دارند‌. به برکت خون حاج قاسم، جوشش انقلابی و جذبه ایمانی در کشور ما احیا شد. وحدت ملی ما بعد از مدت ها مجادله و دوقطبی، ترمیم شد. فرصت گفتگو و اشتراک پیش آمد. در هفته‌ای که گذشت جنبش های اسلامی در سراسر جهان جان تازه گرفت و عزم ها، باورها و اراده ها تشدید شد. ادامه: به آمریکا سیلی زدیم و برای اولین بار در ۷۰ سال گذشته به پایگاه نظامی آمریکا حمله شد. هیمنه آمریکا شکسته تر شد. جوانان ایرانی در شرایط تحریم‌ به پیشرفته‌ترین سیستم های جنگ الکترونیک آمریکا فائق آمدند. این خودش تبلور در بستر توکل است. روح تکلیف مداری و شهادت طلبی در جامعه دمیده شد. اسم پسرهایشان را خیلی ها قاسم گذاشتند. برخی مسوولین ترسو و غربگرای کشور، گارد انقلابی گرفتند و ‌باری دیگر خباثت آمریکا ثابت شد‌. و بسیاری زمینه ها برای آینده فراهم شد. ۶. (مهم) عمیقاً به دو چیز اعتقاد دارم. الف: ما در حال پیش روی هستیم. و هر روز که بالاتر می رویم ابتلائات بیشتر می شود. ابتلائات هم برای فهماندن ضعف های ماست. فهمیدیم در رسانه کمیت مان بدجوری لنگ است. فهمیدیم ایمانمان ضعیف است. ب: هر مشکلی را که متحمل شویم ناشی از خودمان است. و لا تهنوا و‌ لا تحزنوا انتم الاعلون ام کنتم مومنین. سست و ‌ناراحت نشوید، شما پیروزید اگر مومن باشید. امتحان الهی برای ما همین است. این آیه برای ما نازل شده انگار. باخت زمانی است که ایمان را ببازیم و در مشکلات جا بزنیم. ۷.(پایانی و‌ نتیجه) چه خبرتووونه؟ طبل شکست را پاره کردید. بس کنید! ما خطا کردیم؟ پایش می ایستیم. می گویید ضایع شدیم؟ شدیم. هو می‌کنند؟ بکنند. گل به خودی زدیم ؟ بله شرمنده ایم ولی چرا میگویید باختیم؟ بلند بشوید شما را به خدا.‌ این خطا چه ربطی دارد به این که را کنار بگذاریم؟ این چه ربطی به این دارد که خروج آمریکا از منطقه را دنبال نکنیم؟ چرا ثمره های خون حاج قاسم را دنبال نمیکنیم؟ چرا احساس باخت میکنیم‌ وقتی هنوز بازی ادامه دارد. حتی معلوم نیست ما در شمارش گل عقب باشیم. 囧 @Segerme
اولویت ها گم نشود!! 囧 @Segerme
سوره مبارکه توبه: 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩ ﻭ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩ ﻭ [ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ] ﺭﻭﺯ [ ﻧﺒﺮﺩ ]ﺣﻨﻴﻦ ، ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩﺗﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻭ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﻛﺮﺩ ، ﻭﻟﻲ [ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﻋﺪﺩ ] ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻧﻜﺮﺩ ، ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﺧﻲ ﺍﺵ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﻨﮓ ﺷﺪ ، ﺳﭙﺲ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺯ ﻋﺮﺻﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﮔﺮﻳﺨﺘﻴﺪ .(٢٥) ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻃﻤﺄﻧﻴﻨﻪ ﻗﻠﺒﻲ ﺍﺳﺖ ] ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺩﻳﺪﻳﺪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ] ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻛﺮﺩ ; ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻴﻔﺮ ﻛﻔﺮﭘﻴﺸﮕﺎﻥ .(٢٦) ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﺳﭙﺲ ﺧﺪﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ [ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ ] ﺗﻮﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(٢٧) 👌 ۱. جمعیت زیاد پای انقلاب را توحیدی ندیدیم و گرفتار عجب شدیم. «اذ اعجبتکم متراکم» 👌 ۲. خدا امتحانی پیش آورد (و لو از مجرای یک اشتباه) تا بفهمیم جمعیت زیاد (بدون نگاه توحیدی و ایمان پولادین) کافی نیست. «فلم تغن عنکم شیئا» 👌 ۳. حسابی تحت فشار روانی قرار گرفتیم... «و ضاقت علیکم الارض» 👌 ۴. بعضی ها کم آوردند و پشت کردند... «ثم ولیتم مدبرين» 👌 ۵. اگر مؤمنانه پای ولایت بایستیم آرامش الهی و نصرت غیبی خدا شامل حالمان خواهد شد «ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و انزل جنودا لم تروها» 👌 ۶. و اگر مردانه بایستیم همین معرکه در نهایت عذاب دیگری برای دشمنان خواهد شد. «و عذب الذین کفروا و ذلک جزاء الکافرین» 👌 ۷. و البته راه توبه برای خودی ها و مؤمنینی که کم آوردند و لغزیدند باز است. «ثم یتوب الله من بعد ذلک علی من یشاء و الله غفور رحیم» @rezakarimi_ir
📡 رادار ما هم خراب است!
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
📡 رادار ما هم خراب است!
📡 رادار ما هم خراب است دو روز است کلافه ام‌‌. صبح های این چند روز این قدر خبرناک بوده که پف چشم رفته یا نرفته اخبار را چک میکنم‌. دو روز است میخواهم بدانم که در کره زمین چه خبر است؟ دلم میخواهد یک نفر بیاید بگوید ماجرا چیست؟ من عمیقاً باور دارم خدا جریان حق را دارد مدیریت میکند و در پس این حوادث خیری هست و‌ خبری‌. عمیقاً باور دارم قرار است تصفیه شویم. هم خودمان هم ذهن هایمان. قرار است چیزی جدید بفهمیم که نمی‌دانستیم. بالاخره بعد از دو روز سرگیجه چیزی که فعلاً گیرم آمده را با شما به اشتراک میگذارم. رفقا! حضار محترم دی ماه ۹۸! گناه ما چیزی شبیه به اپراتور بیچاره ی پدافند است، رادار ما هم مشکل دارد‌. خیلی وقت است که مردم را مردم نمی بینیم. مردم در چرخ دنده های ایدئولوژی ما مستخدم اند. محور و صاحب و همه کاره نیستند‌. با خودم و شمای حزب اللهی هستم و کاری به کار حکومت و صدا و سیما ندارم‌. خدا نکند مردم خلاف چیزی که ما عقیده داریم فکر کنند‌؛ ایران را با کوفه معاوضه میکنیم. در تشییع میلیونی سردار کلاه غرورمان را آنقدر بالا انداختیم که از هم دیرتر زمین نشست. سه روز از سقوط هواپیما گذشت، ما مست تجمع میلیونی بودیم. تازه که معلوم شد عامل خطای خودی است یادمان افتاده استوری بگذاریم. معلوم‌نیست چند نفرمان گفتیم حقشان بود وطن فروش های غربزده!! هیاتی ها هم (البته باز هم از هیچی بهتر است) تازه یادشان افتاده مجلس ترحیم بگیرند. چون سپاه خطا کرده عزادار شدید؟ خبرگزاری ها هم دربدر دنبال خانواده های داغدیده انقلابی میگردند تا مصاحبه بگیرند و از فشار رسانه های آن طرفی کم کنند. نشان به آن نشان که اخبار در اولویت های ما گم شده است. نشان به آن نشان که دو هفته مانده به انتخابات یادمان می افتد برویم با مردم کوچه و بازار صحبت کنیم. بیایید قبول کنیم، ما مردمی نیستیم‌. از ما در نمی آید. آن روح الله بود که مردم را امیر روزگار می‌دانست و حق را فقط با مردم و برای مردم میخواست. شما ببینید چند بار در اعتراضات اقتصادی، مدیریت تظاهرات به دست ما بوده؟ قبول کنید ما مردم را تنها گذاشتیم. ما مردم را برای انقلاب می‌خواهیم نه انقلاب را برای مردم. با واژه ها بازی نمی کنم اما کار داریم هنوز. از رنج مردم بیشتر بگویم، آن طرفی ها هم بدترند. آنها هم یک روز تهدید میکنند یک روز با توییت فارسی حمایت. آنها هم بعد از آن که سپاه گردن گرفت تازه یادشان آمد عزادار شوند‌.‌ احمق ها نمی‌دانند با شعارهای رادیکال و تندشان هر بار بیشتر غیر مردمی می شوند. نمی‌فهمند وقتی عکس را آتش می‌زنند مردم را بیشتر پس میزنند. دوست دارند‌ یک نفر کشته شود و پیراهنش را به پیراهن عثمان وصله بزنند. ما مردمی نیستیم‌. آنها هم مردمی نیستند‌. مردم بین حق و باطل تنها مانده اند‌. ما به خلخال ربوده شده ی زن یهودی گریه نمی کنیم و محرومین را نمی فهمیم. آنها هم دست از خلخال بر نمی‌دارند و محرومین را برده می‌خواهند. و بیچاره مردم! برگردیم به مردم‌. آرمان های انقلاب دست همین خانه‌دار و بقال و معلم و کارمند و جوانی است که جز آپاچی اش چیزی برای نازیدن ندارد. خمینی مردمی بود، سلیمانی مردمی بود، رهبری مردمی است، گفت راستش را به بگویید. اما ما پادشاهان کوچک دنیای خودمانیم. 囧 @Segerme
🎇 بارقه ها و نویدهای دی ماه98 تا امروز
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🎇 بارقه ها و نویدهای دی ماه98 تا امروز
🎇 بارقه ها و نویدهای دی ماه98 تا امروز 💎 دستگاه نظری مادی و غربی که عالم را منقطع از ربوبیت الهی می داند، در تحلیل این روزهای ما ایرانی ها پیغامی جز شکست مخابره نمیکند. اما حکمت اسلامی اجازه نمیدهد، ما و شرایط امروزمان با آیات قرآن نسبتی نداشته باشیم. 💎 پس از این ده روز پر حادثه ای که تجربه کردیم، از این دو وضعیت خارج نیستیم: یا ناامید شده ایم یا انگیزه مند. محافظت از جامعه ایمانی به عهده خداست. إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا. هر چه مشکلات بیشتر و سخت تر می شود، یعنی این کاروان روز به روز به قله ها نزدیک تر می شود. 💎 یکی از بارقه های اساسی این روزها را در زمزمه های تحقق احساس میکنیم. دولت اسلامی یعنی مجموعه ی کارگزاران حکومتی، به معنای قابل قبول کلمه، با معیارهای حقیقی و حقوقی اسلامی منطبق باشند. پس از انقلاب مردمی و تدوین نظام قوانین اسلامی، این مرحله سوم از فرآیند انقلاب اسلامی است که رهبری از دهه ی هفتاد برای تحقق آن تلاش میکند. 💎 تشییع میلیونی سردار سلیمانی،‌ یک گام جدی برای تحقق این مرحله بود. جذبه ی صداقت، مردانگی، فداکاری، ایمان، اخلاق و ویژگی های الهی حاج قاسم بود که مردم را به خیابان ها کشاند. تشییع میلیونی هفته ی گذشته ثابت کرد که جامعه ی ما، در یک کلام تشنه ی چنین مسئولی است. چنان که دیدید و دیدیم. من میتوانم صحبت های رهبری در مورد ویژگی های شخصی و مدیریتی او را در این راستا فهم کنم. (18دی98) 💎 یک گام دیگر برای تحقق ، عذرخواهی تلویزیونی سردار بخاطر پدافند بود. او در شرایطی که سه روز قبل از آن، مقتدرانه از یک فتح بزرگ در مقابل دوربین ها سخن میگفت، شنبه صبح، صادقانه، تقصیرها و قصورها را (بلکه اضافه تر) گردن گرفت. این در حالی است که اصلا خاطرشان نمی آید، آخرین بار چه زمانی یک مسئول مقابل دوربین کرده باشد. خصوصاً در این دولت متکبر و بی اخلاق فعلی. 💎 سردار حاجی زاده به کام مردم نشست. چه قبول کنند چه نه. چه خشمگین بشوند چه نه. اما او را پسندیدند. این صداقت حرص دولتی ها و مجلسی ها را در آورد. همانها که هیچ گاه عذرخواهی نکردند، همانها که در تحریم سپاه،‌ لباس نظامی پوشیدند، همانها که برای سردار شهید تسلیت نامه سرودند، و حرف از وحدت زدند، در این ماجرا تاب نیاورند، نفاق شان برملا شد و فریاد طلبی شان در آمد. 💎 من صحنه را با تمام مشکلات ظاهری و البته مقطعی اش، مثبت می بینم. روز به روز مطالبه ی بیشتر می شود. محبوبیت ، ، در کشورهای دیگر هم اعجاب انگیز است. تصور کنید اگر سلیمانی کاندیدای ریاست جمهوری می شد، چند میلیون رأی می آورد!! از طرفی هم روز به روز جریان نفاق دستش رو می شود. ها را مردم زودتر تشخیص میدهند. کسی که عکس حاج قاسم را آتش میزند نزد مردم منفور است و در حال پیشروی است. شاید اگر این طور نگاه کنیم، آرامش رهبری را بهتر بفهمیم. 囧 @Segerme
👁 ماجرای مو و پیچش مو... 🔅 بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، و بعد از وعده ی ، تصور سلحشورانه مان این بود که فرمان و اذن جهاد رهبری صادر شود و عازم جبهه های منتهی به محو اسراییل شویم. درحالیکه رهبری در سخنرانی ۱۸ دی ماه، راهبرد اخراج آمریکا از منطقه را نشانه گرفتند. امروز هم به رغم این که در خطبه ها چشم انتظار رجزخوانی بودیم تا به آن حال و هوای شورمندانه ی صبح چهارشنبه ی گذشته برگردیم، رهبری نگاهی کلان و‌ دوراندیشانه تری را پیش رویمان گذاشتند. حقیقت این است رجزخوانی و عربده کشی بیشتر مناسب کسی است که ترسیده و میخواهد ترسش را پشت شجاع نمایی های کاذبش پنهان کند. اما رهبری یک فرمانده ی عجول دست پاچه یا یک منتقم بی درایت نیست. او حقیقتا دارد تمدن اسلامی را مدیریت و امت خود را میکند. در نظر ایشان شجاعت، مستلزم است. چه بسا که خطابه ی آرامش‌بخش و مدبرانه‌ شان، شجاعانه تر و البته برای دشمن ترسناک تر به نظر میرسد. 🔅اما تدبیر شجاعانه رهبری چیست؟ مفهوم انتقام و رویارویی با جبهه دشمن در سیاست نامه رهبری، امری مکتبی و فرانظامی است. پایگاه اصلی آمریکا را منکوب کردن اقل ماجرا ست‌. اما راهبرد اصلی رهبری یعنی اخراج آمریکا از منطقه به معنای باز کردن شریان های تنفسی منطقه و ملل مسلمان است. یعنی کوتاه کردن دست های استعمار از منطقه. یعنی شکست هژمونی سبک زندگی غربی و آغاز زندگی بر مبنای اسلام برای اسلام خواهان. 🔅امروز رهبری فرمان را اعلام کرد؛ و این قوی شدن را از انحصار قدرت نظامی بیرون آورد. این یعنی پیش روی مکتب و تمدن اسلام امروز باید به برکت خون حاج قاسم شتاب بگیرد. چه بسا، انتقام نظامی نتواند ما را از شر فکر و سبک زندگی غربی مصون گرداند. خطبه ی عربی ایشان را در همین زمینه مفهومی تحلیل کنید. مخاطب فقط مسوولین نیستند، بلکه رهبری با یادآوری های ملت ایران، یعنی صبّار و شکور، همگی را به حضور و مشارکت در فصل جدید فراخواندند. این گونه، خطبه های رهبری با ترسیم افق های بلندتر با تکیه بر داشته ها و سپس تعیین بایدها را میتوان به پیوست گردانید. 囧 @Segerme
وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوٓا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ كسانی كه از پرستیدن [اطاعت کردن از] طاغوت [یعنی بت‌ها، اربابان كفر و شیطان‌های سركش‌] دوری كردند و به سوی خدا بازگشتند، بر آنان مژده باد؛ پس به بندگانم مژده ده. (زمر-۱۷) @Segerme
در مذمت فانتزی گری، در نقد رسایی و یامین‌پور ۱. در انتخابات پیش رو صف بندی ها و جبهه بندی ها را این طور می بینم. یک گروه ماهای جبهه انقلاب که بلاتکلیف و‌ سردرگم و‌ متشتتیم و هنوز وقت نکردیم کار اثباتی و تبلیغاتی کنیم و هنوز صدایمان را به گوش مردم نرساندیم، و یک گروه که نهان و آشکار چشمشان به بیرون و دستشان به کدخدا دراز است و این را مدام تبلیغ می‌کنند. اشرافیت و ۲۰۳۰ و برجام و انواع لوایح مغایر با اسلام و انقلاب افتخار اوست. ۲. از قضا آنها هم بیشتر از این وری ها پول دارند، هم رسانه بیشتر میدانند. ۳. از طرفی آنها با لیست وارد عرصه شده و می شوند. ۴. با همه ی این شرایط باید نمایندگانی را دلسوز و متعهد و کارآمد وارد مجلس کرد.‌ تنها راه این هدف هم ارائه لیست ی نفزه است. هر شیوه ای خارج از ایده ی لیست سی نفره محکوم به شکست است. مگر این که شما مطمئن باشید کاندیداهای اصلح تان حسابی شناس اند و رای دارند. ۵. اگر ایده ی لیست را پذیرفتید، لوازمش را باید بپذیرید. اولین لازمه ی آن نیروهای مقابل است. اگر یک طرف دوگانه، ورود غربگراها به مجلس باشد و لازمه طرف دیگر این دوگانه وحدت باشد، هیچ چیز جز حفظ وحدت اولویت پیدا نمیکند. ۶. اگر شما به برخی اشخاص اصولگرا یا انقلابی نقد دارید، اگر افراد شایسته تری را بیرون از لیست یافته اید، اگر به ساز و کار و نحوه چینش لیست نقد دارید، اگر از بزرگ‌ترهای سیاسی دل خوشی ندارید، اگر فکر میکنید سهم خواهی و قبیلگی شده، اگر فکر میکنید رسایی و یامین‌پور و... حقشان نبود یا فامیلی تالارپشتی مسخره است و خیلی اگرهای دیگر، بدانید که نتیجه وحدت شکنی شما سر ریز شدن رای های انقلابی ها به لیست زر و زور و تزویر است. قبول ندارم این ها با آنها فرقی ندارند. قبول ندارم قالیباف لاریجانی بالقوه است. ۷. لذا هر رای به یامین‌پور و‌ رسایی و... یعنی مجموع رای انقلابی ها را کم کردن و رتبه ی انصاری و مافی و جلودارزاده را بالا بردن. ۸. این که بالاخره توانستیم وحدت کنیم و قالیباف و آقا تهرانی یکجا نشستند یک‌گام‌ جلو رفتیم. حل خطاهای ساز و کار اتحاد هم بعد از این باید حل کرد و به مرور. نه شب آخر تبلیغات . حل ساز و کار ائتلاف آنهم در این شرایط مهم تر است یا نکات مجلس؟؟ ۹. من هم خیلی ها را بهتر از اعضای موجود لیست میدانم. از این که در لیست نیستند ناراحتم. انا یامین‌پور و‌ رسایی هر نقدی به ساز و کار داشتند باید می‌گذاشتند بعد از انتخابات. طخس شدن رای ها و فروکاستن آنها و رای نیاوردن ما به عهده آنهاست. باید می فعمیدند الان وقت انتقام نیست. ۱۰. اما حزب الهی ها! یک عمر فحش دادید چرا به خاطر مصالح، اصولگرایان عرضه ی وحدت ندارند و‌ انگ هوای نفس و جاه طلبی بهشان چسباندید. حالا که وحدت کردند، شما دست از تحلیل های شخصی و لیست شکنی تان بر نمی‌دارید. ۱۱. اگر می‌توانستید تعیین و هماهنگ کنید به جای دقیقا کدام سه نفر (همگی، تاکید میکنم همه ما) باید یامین‌پور و رسایی و جعفری را بنویسیم با شما موافق می بودم. و الا فلا ۱۲. شما اصلا یک کاری کنید. به جای نیمی از لیست معاذالله اسامی ۱۴ معصوم را بنویسید. وقتی رای نیاوریم چرا باید احساس کنید انجام تکلیف کردید؟ 囧 @Segerme
آقای نفر 31 سالها بود در جبهه ی انقلابی ها و دلسوزان انقلاب آرزو شده بود.‌ آرزویی که با هر بار تماشای در طرف مقابل که دل در گرو فرنگ دارد، بیشتر به حسرت تبدیل میشد. روزهای منتهی به 2 اسفند بیم و امید در اتحاد نیروهای انقلاب، با یکدیگر مسابقه می دادند. گاهی خبری مسرت بخش و گاهی اخبار تاسف بار. زمان همین گونه از دست میرفت. غربگرایان و سلفی بگیران حقارت! چهار پنج روز جلوتر چشم و چال خیابان های تهران را با تبلیغاتشان در آورده بودند. روز آخر خبر رسید که به هر ترتیبی شده پایداری و ائتلاف وحدت کرده اند، و این وحدت آقاتهرانی و قالیباف را سر یک سفره نشانده است. چه سفره ای؟ سفره نگاه به درون، سفره نه به وادادگی سیاسی و فرهنگی، سفره نه به بی تدبیری و ناامیدی.. تا همینجا باید چند دور تسبیح الحمدلله میگفتیم. آرزویمان محقق شده بود. آقای نفر 31 هم در همین اثنا عارض شد که اگر وحدت حاصل شد چنانچه در لیست نباشم هم، به نفع وحدت کنار می کشم، ما هم برای عرض و طول اخلاص او، سوت و کف زدیم. اما در حالی که هنوز ستاد انقلابیون از آن جا که در تبلیغات و رسانه همیشه چلاق است و تبلیغاتشان از بیرون نرفته بود، آقای شماره 31 و دو نفر دیگر گفتند به ساز و کار این وحدت معترضیم. می مانیم. مردم لیست را ترمیم کنید. ما هم بازی! گفتند ساز و کار وحدت اشکال دارد، گفتیم باشد اشکال دارد. یک اشکال به علاوه مشکلات دیگر، الان وقت ادب کردن غربگرایان است، گفتند از اصلاحات لولو می سازید که رای بیاورید،‌ گفتیم بله، تقی زاده های امروز، نه تنها خودشان لولو هستند، بلکه پولشان، بلکه رسانه هایشان هم است. اما شروع کردند با یکی کردن اصلاحطلب و اصولگرا و و لولو ساختن از ساز و کار وحدت تا رای بیاورند و باب وحدت شکنی سلیقه ای و غیر تشکیلاتی را باز کردند! هیچ کدام هم در محاسباتشان نبود که اصلاحات رای نمی آورد و دستکاری کردن لیست ریسک ندارد. اصل اشکالشان جای دیگر بود. میگفتند وحدت باید حول گفتمان و مبنا باشد، نه دستوری و قبیله ای، گفتیم سلّمنا، اما وحدت امری تشکیکی است، همین قدر که توانستیم وحدت کنیم زهرمان نکنید. همین هم سطحی از وحدت است. بگذارید از مجلس جا نمانیم. جریان انقلابی به مرور پیش خواهد رفت و بالغ تر خواهد شد. 98 توانست مشکل وحدت را پس از سالها افتراق حل کند، از این به بعد نحوه وحدتش را اصلاح خواهد کرد و... گفتیم الان که اصل رای آوردن مان هنوز زیر سوال است، وقت ادب کردن بزرگترهای سیاسی نیست . اما وحدت 3 نفره شان حاضر بود که نیمی از لیست را هم ببازیم به این خیال که حق خودشان را ستانده باشند و آقایان را تنبیه کرده باشند! بله خیلی ها بودند که به نسبت برخی از اعضای لیست اصلح بودند، مثل همین آقای 31ام و خیلی صالح تر از او که دم نزدند به خاطر مصلحتی بالاتر. اما شما ببینید چقدر شما با پسوند تالارپشتی ِ عزت الله اکبری کاسبی کردید!! حالا که نتایج آمده و معمای حل شده آسان شده، «سندروم دیدی گفتم گرفته اند» و خودشان را بصیر و عمار جا میزنند و عذاب وجدان تولید میکنند. آقای 31 ام، خرابش کردید، به طرفدارانتان بگویید خرابترش نکنند. بگذارید جریان انقلاب پوست اندازی کند.. بگذارید وحدت داشته باشیم با تمام تفاوتها و خطاها. ما شما رو دوست داریم 囧 @Segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🔥 کمال طلبی رادیکال، آرمان خواهی عجولانه 🥀 کمال طلبی یا آرمان خواهی نبض جریان های اجتماعی اسلامی است. اساساً نظام اندیشه اسلامی غایت مند و کمال جوست و این کمال طلبی هم وصله ناجور نیست. از عمق مبانی و جهانی بینی اسلامی به سطح زندگی فردی و اجتماعی کشیده است. 🥀 انقلاب اسلامی 57 نهالی بود که امروز 41 سال از عمرش گذشته و روز به روز بارورتر می شود، غایتش تمدن اسلامی است. اما برای این هر لازمه ای بشمارید، حتماً یکی از مهمترین لوازمش، صبر است؛ صبر انقلابی! 🥀 باید صبور بود و گذاشت جامعه اسلامی به صورت طبیعی رشد کند. ضمن آن که باید شجره ی انقلاب را باید آن به آن حراست و هرس کرد اما میوه اش را نباید عجولانه چید. کمال طلبی بنفسه موتور حرکت در این مسیر است، اما کمال طلبی عجولانه و رادیکال ما که در تشخیص اولویت ها و رتبه بندی آسیب ها معمولاً دچار خطا می شویم، اساس این حرکت را دچار اعوجاج میکند. 🥀 کمال طلبی عجولانه موجب می شود، که سختی ها، مشکلات و دُمل های چرکین این مسیر را برنتابیم، بزرگنمایی و در خود و دیگران تولید ناامیدی کنیم. 🥀 همین کمال طلبی جزء نگرانه ی بدنه انقلاب است که موجب میشود با کمترین خطایی یک دیگر را از کشتی انقلاب پیاده کنیم. از فلان امام جمعه تا فلان علامه تا فلان شخصیت سیاسی، تا فلان سخنران مذهبی تا ... را بارها شسته ایم و کنار گذاشته ایم. ما بلد نیستیم با مزایای یکدیگر کار را جلو ببریم. به خلاف ما اما رهبری حتی با هاشمی و خاتمی و روحانی که معکوس او فکر میکنند، دارد انقلاب را جلو می برد. همین کمال طلبهای رادیکال و علوم انسانی غربی خوانده های مذهبی که از التقاط در مبانی رنج می برند نامه می نویسند به رهبری که بیا و پاسخگوی این وضع نابسامان انقلابت باش! 🥀 با همین کمال طلبی های عجولانه سرتاپای نظام را سیاه می بینند و طعنه می زنند که « بعد از 41 سال هنوز... » . رفقا حداد عادل سراپا اشکال و ایراد است. قالیباف نیز. آقا تهرانی و جلیلی و خیلی های دیگر هم.. اما یکی دانستن آنها با گفتمان غربگرای کشور، ضمن بی انصافی خودش نوعی قبیله گرایی سلبی است. 🥀 صبر در آرمانخواهی مرز باریکی با محافظه کاری و حفظ وضع موجود دارد که باید حقیقتاً در مصادیق بسیار و بسیار کرد. شما هم به راحتی میتوانید نگارنده به محافظه کاری، قبیله گرایی و واقعیت ها را ندیدن متهم کنید. و یا حتی مزدوری! ولی باکی نیست 🥀 اما ربطش به انتخابات اخیر. نقدهای به جا و درستی به لیست ها و لیست بندهای اصولگرایی وارد است. اما برخی راه حلشان برای ادامه حیات جریان انقلابی، انتقام از بزرگترهای سیاسی انقلاب بود ولو به قیمت این که کرسی های مجلس را از دست بدهیم. می گفتند باید لیست مردمی باشد، میگفتند وحدت باید گفتمانی باشد، خب بفرمائید ببینم ساز و کار و تشکیلات منسجم مردمی ما کجاست؟ مراکز مردمی گفتمان سازی و جریان سازی ما کجاست؟ فعالیت های آگاهی سازی و فرهنگی برای مردم کوچه و بازار ما کجاست؟ شبکه ی رسانه ای ما چیست؟ وحدت در بدنه اجتماعی مان کجا بوده که بخواهد وحدت گفتمانی در مسئولین تولید کند؟ اصلا کداممان برای 50 سال آینده انقلاب برنامه ریزی کرده ایم؟ می بینید! با این آرزوها فاصله داریم. نه این که در مسیر تکوینش نباشیم و شروع نکرده باشیم. یک قدم شروعش وحدت نصفه و نیمه ای بود که شد. اما کمال طلبی نابجا نه تنها نگذاشت در چیدن میوه ی وحدت نسبی، صبور باشیم، بلکه باعث می شود پیروزی را شکست تلقی کنیم. سخنرانی 7 خرداد 97 رهبری را بخوانید! 囧 @Segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🚷 کرونومید و سه مبارزه ی تو در تو 💊 با سه مقوله طرفیم، واقعیت، تصور ما از واقعیت و احساس و اراده ما نسبت به واقعیت. در واقعیت ویروس شکی نیست. اما تصویر ذهنی اجتماعی و آنچه احساس ما را در مورد این موضوع در بر میگیرد ماجرا متفاوت است. درحقیقت ما در سه جبهه در حال مبارزه هستیم. یک ویروس کرونا، دو تصور اجتماعی از جوانب آن و سه احساس عمومی اجتماعی از این شرایط: 💊 1. مبارزه با ویروس کرونا،‌ یک مبارزه زیستی و تجربی است که توسط کادر پزشکی کشور و وزارت بهداشت و مراقبت های مردمی در حال انجام است . 💊 2. اما اجتماعی از ویروس کرونا و اطراف آن، از داده های خبری تأثیر می پذیرد. این که چه معنایی در اذهان شکل بگیرد، محصول تقابل رسانه هاست. از همینجا مبارزه دوم آغاز میشود. نهادهای اطلاع رسانی با گزارشی که از مبارزه اول، به دست می دهند در ساخت ذهنیت ها، بزرگنمایی و یا واقع نمایی میکنند. این که ویروس چقدر باید ضریب بخورد و چقدر در صدر اخبار باشد، این که این ویروس چقدر خطرناک و کشنده تصویر شود، این که تاکنون در کشور چه میزان مبتلا و فوت شده داریم، این که اصلا آیا وضعیت بحرانی است یا خیر، مناسبات همین جنگ ذهنیت هاست. رسانه های معاند سعی در بزرگنمایی و ضریب دادن به اخبار کرونا و بحرانی نشان دادن این پدیده دارند. بازار شایعات و رسانه های غیر رسمی در این مبارزه داغ می شود. لذا 900 گزارش بخش فارسی بی بی سی را در مقابل نیمی از همین آمار در مورد سایر بخش ها و کشورها، در همین زمینه مفهومی تحلیل کنید. 💊مراجع رسانه ای داخلی هم علیرغم این که به ویژه در روزهای ابتدایی، با تکثر به میدان آماده بودند اما به نظر میرسد این روزها بهتر توانسته مدیریت افکار را دست بگیرد. هرچند رسانه های دلسوز غیر رسمی هم در مدیریت ذهنیت ها و ترسیم واقع نقش به سزایی داشتند. 💊 3. اما نتایج جنگ دوم به جنگ سوم سرریز میشود. جنگ سوم، جنگ گرایش هاست، جنگ سوم جنگ تصمیم هاست، جنگ بیم و امید است. احساس اجتماعی نسبت به این موضوع چیست؟ فارغ از واقعیت و قطع نظر از میزان بزرگنمایی از واقعیت،‌ احساس عمومی یک جامعه میتواند امیدوارانه و همدلانه یا نومیدانه و همراه با ترس باشد. در جنگ سوم علاوه بر رسانه ها، های افراد هم نقش آفرین است. جنگ سوم،‌ در دلها شکل میگیرد و مرزبندی ها را من این گونه می ببنم: گفتمانِ «» در برابرِ‌ گفتمانِ «ایران جای ماندن نیست» 💊 بخشی از بدنه ی اجتماعی تصمیم گرفته همدلانه را به سطح جامعه و اعماق دلها تزریق کند. کادر پزشکی و پرستارها گزارشهای امیدوارانه شان را از جامعه دریغ نمیکنند. تصویر لبخند دانشجوی مبتلا و ژست امیدوارانه پرستاران دست به دست میشود و طلاب جهادی به یاری بیماران و پرستاران عازم بیمارستانها می شوند. 💊 در طرف مقابل، تصویری بحرانی از شرایط نشان داده می شود، تبعیض، ناکارآمدی مسئولین و ایجاد بی اعتمادی به آمارهای داخلی، ضریب می خورد. شخصیت های دینی، گزاره های علمی را نفی میکنند و سوژه تمسخر رسانه ها می شوند و جمهوری اسلامی به و غیرعلمی بودن متهم می گردد. اخبار احتکار و گرانی و ماسک و اقلام بهداشتی ترند می شود. و ما این گونه، علاوه بر ویروس کرونا، در معرض کرونومیدها هستیم. کرونای ناامید کننده. 📌 بیایید به سهم خود،‌ در هر سه عرصه مبارزه کنیم! 囧 @Segerme
مرد رؤیاها احمد متوسلیان هستم سی و هفت سال در هاله‌ای از غبار.... ❤️ 囧 @Segerme
در خانه (یادداشت های کرونایی ، شماره ۱) بعد از سه هفته امروز فرصت نوشتن پیدا کردم و البته فرصت خواب. البته کم حرفی هم گرفتم. دکترهایی که دیدیم با طعنه می گویند همه تون میگیرید. من علائم خاصی ندارم ولی لابد این کم حرفی به خاطر کروناست. روزهای اول کرونا که روزی دو تا سه تا به مبتلایان اضافه میشد، بسته بودم کلی کتاب و ... بخوانم. آن روز ها آمار سه رقمی ایران را با هشتاد هزار تای چین مقایسه می کردیم و خیلی نگران نبودیم. امروز مرز ۲۰ هزار نفر را رد کردیم. البته آن نصفه ی مردم ایران که در اطلاعات اند و آن نصفه ی دیگر که فامیل اطلاعاتی ها هستند، هر دو گروه متفق می گویند آمار خیلی بیشتر از اینهاست، نمی‌گویند! اما فارغ از این که دقیقا آمار چقدر است، من این روزها بیش از هر وقت دیگری احساس شرایط جنگی میکنم. جنگ بماهو جنگ. حتی روزی که حاج قاسم را زدند و طرفین مدام تهدید میکردند، مثل امروز حماسه و شور را استنشاق نکردم. ویروس چه جنگ بیولوژیک باشد که نباشد ما در شرایط بدی به سر می بریم. واژه ی بحران را نگه داشتم برای یکی دو ماه بعد به کار ببرم. کرونا، سیل و زلزله نیست که یک طرف کشور بیاید و بقیه کشور بگویند آخی و دعا کنند. کرونا در حال پیش روی است به سمت شما که این متن را می خوانید. ما در شرایط جنگیم. سه چهار هفته است کادر پزشکی و پرستارها صبح و شبی مشغولند. برخی بریده اند، اندکی جا زده اند.‌ دانشجوی سال آخر پزشکی انصراف داد و گفت نمی مانم، آن پدر و مادر هم آمدند دست پسر پرستارشان را گرفتند و از بیمارستان بردند. وضع وخیم تر از این حرف هاست که فکر میکنیم؛ به مرور می گویم. اما آرایش ما اصلا جنگی نیست‌. چه ماها که در برج عاج نشستیم و در خانه دانشکده برپا کرده ایم و این روزها را تحلیل میکنیم، چه ماها که پهنای باند مملکت را در فیلیمو و... خرج‌ میکنیم و تا الان چندین سریال تمام کرده ایم، چه ماها که بی اعتنا به همه چیز داریم در بازارهای شلوغ، فرائض شب عید را ادا میکنیم. برادران و خواهران، در خانه نمانید. اول بیمارستان ها و بعد خیلی کارهای دیگر روی زمین است. این ژانرهای روشنفکری یا سرگرمی را بگذارید برای بعد. با این شیب تا تابستان درگیر کرونا هستیم. این روزها همدلی میخواهد. این روزها کار جمعی و تشکیلاتی میخواهد. این روزها باید وسط میدان بود. نگذارید از این به بعد، کوچه هایمان را با اسامی شهدای خدمت نام گذاری کنند. نگذارید خرمشهر بیمارستان ها غصب شود. @jsalamat_ir ۲۹ اسفند ۹۸ 囧 @Segerme
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 گزارشی از کمک رسانی در بیمارستان ها.... ده روز از فعالیت جهادی ها در بیمارستان می گذرد.. ♥️ قرارگاه جهادگران سلامت🔰🔰 eitaa.com/joinchat/3806199845Cd98c53147a 💌 @JSALAMAT_IR
.... و نراهُ قریباً (یادداشت های کرونایی ، شماره ۲) روزهای چهارمین هفته ی قرارگاه را بدون روزمرگی طی میکنیم. جسمی خسته ایم، روحی نه. من دیروز تب و لرز داشتم و نیم روزی از کار عقب ماندم. اما بچه های خالص جهادی این قدر زحمت می کشند که خجالت کشیدم بیشتر استراحت کنم. شب آمدم پیش بچه ها. امروز خوبم، بهترم یعنی. بیمارستان نمی فرستنم. البته خیلی پاپیچ نشده ام هنوز اما نمیدانم فکر چی را میکنند، میگویند کارهای پشت صحنه واجب تر است. باور نمیکنم ولی لاجرم این روزها از قرارگاه می نویسم. از دوکوهه ی این روزها. دو کوهه را گفتم چون معتقدم راهیان نور تعطیل نشده. نه راهیان نور، نه اردوهای جهادی... می خواستید بروید راهیان نور از خاطرات مین و خمپاره و جان فشانی برایتان بگویند، خب بسم الله بروید این بیمارستان ها از نزدیک ببینید. این روزها پر است از کارهایی که کسی جرأتش را ندارد. میخواستید یک هفته بروید بشاگرد محرومیت زدایی کنید، بیایید به داد پرستارهایی برسید که بی ماسک و بی شیلد میروند بخش. این پرستارها که یک ماهه خواب و خوراک ندارند و هم باید جور پرستارهای جا زده را بکشند هم بیمارهای بدون همراه را، همه شان مرد جنگی نیستند، خانم اند همان المرأة ریحانه. میگفت نصف پرستار هایمان علائم دارند. من این روزها عجیب احساس جنگ میکنم. بیشتر از هر وقت دیگری. یک جنگ شیمیایی. من با ماسک هزار جمله می توانم بسازم. دیدی چطور پا پس کشیده های فلان جنگ و غزوه را ملامت میکنیم؟ گمان میکنم پاپس کشیده های این نبرد هم در برگه های تاریخ سرزنش خواهند شد. می ترسم. هر شب در قرارگاه روضه میخوانند. هر شب با " رفیقان می‌روند نوبت به نوبت خدایا نوبتم کی خواهد آمد " صداها بالا میگیرد. بچه های قرارگاه عجیب دنبال شهادت اند. ماجرا را جدی گرفته اند. پس روضه ها هم تعطیل نیست. شده مثل روضه های شب های عملیات. هر روز یک «ده دقیقه مانده به شهادت»‌ِ دیگر به جمع ما اضافه می شود تا روی ما را خدا کم کند. بعضی ها چقدر می دوند. بعضی ها چقدر همت دارند. بعضی ها چقدر کم می خوابند و کم می خورند. من چشم تا می گردانم جنگ می بینم. آخر کجای این روزها به جنگ شبیه نیست؟ مرتضی آوینی کجاست که بگوید: چه می جویی؟ عشق؟ همین جاست... این روزها معمولی نیست. سرعت حوادث بالاست. هیچ روزی البته معمولی نبوده. اما این روزها نمایان تر است. نمی شود معمولی زندگی کرد. نمی شود خوش گذراند. ترس دارم. دلهره دارم. دلتنگم ... میخواهم این روزها را از دست ندهم. ۹۹/۰۱/۰۲ 囧 @Segerme
مسابقه در بیمارستان! یادداشت های کرونایی، شماره ۳ ۹۹/۰۱/۰۴ 囧 @Segerme 👇👇