جامعه متعادل | مهدی تکلّو
سخنگوی گفتمان زن قاجار
نیاز نیست که هاشمی گلپایگانی را کاراکتر نفوذی بپنداریم حتی اگر او در روزهای چنین ملتهبی دست از اظهارات شاذ و خطرناک برندارد. او کاملاً بهنجار رفتار میکند. این ما هستیم که به خطا او را یک فرد منفرد و منقطع از سایر اجزاء اجتماعی و گفتمانی مینگریم. او بهدرستی نمایندهی بخشی از حاکمیت و مردم و منطبق بر یک نظم گفتمانی خاص است. در این نظم گفتمانی و این جریان فکری چنین اظهاراتی اتفاقاً کاملاً منسجم، طبیعی و معقول است. نه هاشمی گلپایگانی یک هستی انسانی در خلأ است که با این اظهارات او را نفوذی یا فاقد تعهد اخلاقی بدانیم و نه ایده و اجرای گشت ارشاد کنونی و امثالهم تصمیمها و سیاستهایی خلقالساعهاند که بینسبت با تاریخ و جامعه به کسانی که امروز مسئولیتهایی دارند الهام گشته باشد. مساله اساساً در نوع نگاه به زن، مردم، فرهنگ و حکومت است. دال مرکزی این گفتمان، زنی ضعیف و صغیر است. این زن به نحو ذاتی و بالقوه عامل هرجومرج جنسی در ساحت اجتماعی (اجتماع مردان) است. از سوی دیگر نیز اساساً بهترین موقعیت اجتماعی برای زن با ادغام انگارهی هویتی او در نقشهای خانگی و خانوادگی حاصل میشود. و باز از منظری دیگر هر چه در ادبیات این گفتمان در مورد نقشآفرینی اجتماعی جستجو میکنی چیزی جز «صدور اجازه» همراه با تلّی از شرط و تبصره نمیبینی. که نیک اگر بنگریم همین صدور ملوکانه و کریمانهی(!) اجازه هم در خجالت انقلاب اسلامی مصلحت مییابد وگرنه همهچیز تا حد ممکن به سوی نفی هرچه بیشتر حضور اجتماعی زن سامان یافته است. تأکید میکنم مساله بر اساس هویت زن صورتبندی میشود نه زن بدحجاب! چنانچه حتی زنان محجبهی فداکار نظام هم به طرق دیگر، به نحو روزمره از گزند این گفتمان بینصیب نیستند!
این گفتمان اساساً با تصویر زن قاجاری سامان گرفته و همین خاطره را دائماً برساخت میکند. نزد او تخطی از محدودهی شرعی حجاب تنها یک خطا و نقص ظاهری فردی نیست. که اگر چنین است بسیاری خطاها و کجرفتاریهای دیگر نیز آناً و تدریجاً اثر اجتماعی دارد. در حقیقت بدحجابی تخطی و عصیانگری علیه این برساخت نوستالژیک زن قاجاری است. و همین سرپیچی (هرزگی!) از تصویر زن قاجار - که محصور و مستور به خانه، مطیع، خدمتکار اما فعال، پویا و نقشآفرین است - سبب تولید خشم پدرسالارانه میشود. این جریان پس از بیش از دو دهه تلاش و ناکامی، حدود دو سال است که خشمگینانه و صراحتاً به «کنترل بدحجابها» روی آورده است. هاشمی گلپایگانی یک نمایندهی بهجا از این تفکر است که حالا پس از رسیدن به نقطهی جوش میخواهد ظرف یکی دو سال پروندهی بدحجابی را برای همیشه ببندد. در خیال خودشان تا 21 تیرماه میخواستند ادارات دولتی را پاکسازی کنند؛ تا همین امروز سه ماه هم از برنامه عقب ماندهاند!
نگاه تصغیرآمیز به زن (نه فقط زن بدحجاب) در عمیقترین و درونیترین لایههای فکری و گرایشی، و نیز مشابه گرفتن ولایت دینی با استیلای شاهنشاهی، چه در سیاستهای قهری و چه در سازوکاری موسوم به «کار فرهنگی» حضور پیدا میکند. این سیاستهای قهری یا فرهنگی در خلأ متولد نمیشوند. همه چیز طبیعی و تابع دلالتهای اصلی این گفتمان است. من پیشتر گفتهام که شریک جرمی بالاتر از تحجر برای تجدد نمیشناسم!
@Mahdi_Takallou
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این قطعه صوت شنیدنی از استاد میرباقری درباره آزادی را حتما گوش دهیم. در این گفتار انگار استاد میرباقری آزادی اجتماعی را ساختارگرایانه توضیح می دهد و آن را تولید کردنی می دانند. یعنی آزادی چیزی نیست که موجود باشد و یک حکومتی جلوی آن را گرفته باشد و یک حکومت دیگری بیاید و جلوی آن را باز کند، بلکه باید ان را مدام خلق کرد و دست به دست کرد تا به دست انسانها برسد.
میدانم که آزادی اجتماعی در اندیشه استاد میرباقری و استاد فقید ایشان به معنی «امکان مشارکت در بهینه کردن شرایط» است. آزادی امکان مصرف و هرزه کاری و هوس بارگی نیست اما از انهم برای انسان مطلوبتر است. یعنی لذت مشارکت در بهینه کردن شرایط بیشتر از هرزه کاری است.
استاد میرباقری معتقدند که انقلاب اسلامی واقعا در آغاز راه، قدم در راه تولید موقعیت هایی که امکان مشارکت اجتماعی بر اساس ایده جدید انقلاب گذاشت، اما انگار فرآیند تولید آزادی کند شد و موقعیت های تولید شده هم در میان نسلهای اول انقلاب تل انبار شد و شاید در بعضی عرصه ها و برای بعضی از اشخاص هم اصلا چیری به دستشان نرسید.
این کلیپ صوتی را دو سال قبل، با کیفیت فنی بسیار ضعیف با متن های توضیحی که خودم نوشته بودم آماده کردم و در این دو سال هیچ وقت ارزش مساله مطرح شده در این قطعه صوتی برایم کم نشد.
من امروز معتقدم، این معنای از آزادی بر عدالت هم مقدم است و جزء مبانی نظریه عدالت است، نه نتایج آن
@social_theory
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
⚠️ موفقیت امنیتی، شکست اجتماعی معارضهی سیاسی امنیتی با جمهوری اسلامی سرانجامی مشخص دارد؛ براندازی،
رهبری امروز:
حکم اینهایی که میآیند در خیابان یک جور نیست؛ بعضیها یا عامل دشمناند یا اگر عامل دشمن هم نیستند همجهتِ با دشمناند، با همان اهداف میآیند در خیابان. بعضیها هم نه، هیجانزدهاند، اینها یک حکم ندارند. این دستهی دوم را با کار فرهنگی باید درست کرد. دستهی اول را نه، مسئولین قضایی و امنیتی موظفند کارهایشان را انجام بدهند، این که حالا کسی بگوید که آقا فضا را امنیتی نکنید بله ما هم موافقیم تا آنجایی که ممکن است فضای کشور نباید امنیتی بشود. اما کار فرهنگی در جای خودش، کار غیرفرهنگی هم در جای خودش، بایستی انجام بگیرد به اینها توجه بکنید. ۱۴۰۱/۷/۲۰
هدایت شده از محسن قنبریان
⭕️ یاد گفته یکی از مُطوّعین (پلیس مذهبی عربستان) افتادم که گفت از ۲۰۱۸ (با سیاستهای آزاد بن سلمان)، سازمان سرگرمی عمومی جای ما نشست!
فریضه امر به معروف، غریب و مظلوم بین افراط ها و تفریطهاست: یا طرح جریمه نویسی فراگیر ستاد امربه معروف یا اباحه خوانی وزیر گردشگردی!
در اینباره:
- چالش مطوعین وهابی با اخلاق سرمایه داری
- آنچه دبیر گفت طرح ستاد بود
- نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب
را ببینید.
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از انسان انقلاب اسلامی
🟢⚪️🔴انسان انقلاب اسلامی🟢⚪️🔴
💠 محمدصادق شهبازی
سیره اهلبیت و رهبران انقلاب در مقابله با مخالفان، زیادهخواهان و آشوبطلبان
💠 مهدی تکلو
سیاست حجاب در جمهوری اسلامی ایران و تعریف نگاه انقلاب اسلامی به زن
🕒زمان: پنجشنبه، ۲۱ مهر ۱۴۰۱؛ساعت ۱۴ تا ۱۷
📌مکان: خیابان ۱۶ آذر، پلاک ۶۰، حسینیه هنر
🌐 پخش زنده از پلتفرم اسکایروم
@ensanenghelabeslami
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
#یادداشت | نامسئلگی گشت ارشاد و درآمدی بر حکمرانی و زنان
📝 به قلم مهدی تکلّو، پژوهشگر علوم اجتماعی
گفتگو در مورد حجاب و کمحجابی از منظر اعلام موافقت یا مخالفت با گشت ارشاد و قانون حجاب و… بیحاصل است. فهم پدیدار بدحجابی – که بیش از حد آن را بدیهی و ساده گرفتهایم - نیز بدون درنظرگرفتن «وضعیت کلان» اجتماعی میسر نیست. این وضعیتهای مستقر و مسلطشده بر زندگی اجتماعی ما هستند که در صحنهی واقعیت بهعنوان نیروهای اصلی دارند کار میکنند. مرادم از وضعیت کلان اجتماعی، توصیفی است از مجموع ساختارها و گفتمانهای مسلط بر زندگی اجتماعی. بدحجابی محصول یک «وضعیت» کلان است که این پدیده را طبیعی، بهنجار و برای زنان مطلوب میکند. و الّا بدحجابی فینفسه با فطرت زنانه مغایر است؛ لذا هم خود پدیدهی اجتماعی منفرداً وجود ندارد و هم سیاستها و تصمیمها، بیاتصال به عقبهی گفتمانیشان عمل نمیکنند. پس آنچه که ما بایستی تحلیل کنیم این است که کدام وضعیت اجتماعی بدحجابی را ممکن و عادی میکند و کدام نیروها، گفتمانها و وضعیتهای اجتماعی هستند که در آن سیاستهایی مانند گشت ارشاد یا … پرورش مییابد.
🔗 مطالعه متن کامل:
https://gesostu.ir/?p=2491
🚻 دفتر مطالعات راهبردی جنسیت و جامعه
@gesostu
www.GESOSTU.ir
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
آقای مهدی تکلو - ۲۱ مهر ۱۴۰۱.mp3
40.07M
#صوت ارائه
«سیاست حجاب در جمهوری اسلامی و زن در تعریف انقلابی»
21 مهر 1401
🔴 بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی (ره) برگزار میکند :
🔶 هویت و اراده آزاد زن
🔻 با محوریت شعار زن زندگی آزادی
و بررسی عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه زنان
👤 با حضور
▫️ ابوالفضل اقبالی
(پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده)
▫️ مهدی تکلو
(پژوهشگر مطالعات زنان ، جنسیت و جامعه)
📆 یکشنبه| ساعت ۱۵
📍 سالن شهید مطهری ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
جمعی از بانوان پزشک، دندانپزشک و داروساز طی نامهای از دختران نوجوان سرزمینمان خواستند که فریب حربههای رسانهای دشمن را نخورند و برای آبادی ایران تلاش کنند:
به نام حق
رها، بهار، فاطمه، ریحانه، ستایش…
نامت را نمیدانیم اما حتماً مثل یکی از همین نامها، زیبا و دوستداشتنی است.
ما تو را دیدهایم… در راه مدرسه وقتی با دوستانت با هیجان راه میروی و داستانِ سریالی را که دیشب دیدهای برایشان تعریف میکنی.
وسط مهمانی خانوادگی وقتی مدام شالت را مرتب میکنی و دنبال آینه قدی میگردی که خیالت از تناسب لباسهایت راحت شود.
در سرویس مدرسه، وقتی که سر و صدای تو و دوستانت، رنگ ترافیک پشت چراغ را عوض میکند، و سرزندگی را روی سر و صورت ماشینهای خسته و رانندههای کلافهاش میپاشد.
در جمع همکلاسیهایت، وقتی که از کلاس زبان برمیگردی و بین جمع پر سر و صدای آنها ساکتی، چون حس میکنی گاهی پوششت، رفتارت و نگاهت با آنها فرق دارد، اما دلت میخواهد با هم بمانید.
تو هم احتمالاً ما را دیدهای… در ساختمان پزشکان سر خیابان؛ در بیمارستان، وقتی برای عیادت مادربزرگ رفته بودی؛ در برنامهی تلویزیونی که مادرت پیگیرش است و هر روز یکی از همکاران ما سوالات پزشکی را جواب میدهد.
ما، هم سن و سال تو بودیم که رؤیای پوشیدن این روپوش سفید به سرمان زد. روزها و شبها را برای ساختن این رؤیا به هم دوختیم و بالاخره یک روز اسمِمان را بین قبولیهای دانشگاه پیدا کردیم.
چقدر پدر و مادرهایمان و حتی پدربزرگ و مادربزرگهایمان خوشحال بودند. در خاطرهی جوانی و کودکیشان خانم دکترهای زیادی پیدا نمیشدند. مادربزرگهایمان خیلی از دردهایشان را یا به خاطر مسافت طولانی تا نزدیکترین پزشک تحمل کرده بودند یا از خجالت مطرح کردنش با آقای دکترِ هندی، دم از دردشان برنیاورده بودند. اما حالا نوههایشان را میدیدند که تا چند سال دیگر، یک خانم دکتر واقعی میشدند.
در دانشگاه، ما هیچ کم از پسرها نداشتیم، نه تعدادمان کمتر بود، نه تواناییمان. حتی استادهای خانم هم چندان کمتر از آقایان نبودند. خانمهایی اغلب جوان، که تخصص و فوق تخصصشان را در سالهای پس از انقلاب گرفته بودند.
بین هم کلاسیهایمان، از هر شهر و شهرستانی پیدا میشد. پدر و مادرها با خیال آسوده دخترانشان را روانهی دانشگاه کرده بودند تا نسل بعدی خانم دکترها پر تعدادتر باشند. حتی کم نبودند دانشجوهای دخترِ خارجی که سطح علمی دانشگاه و امنیت ایران آنها را به کشور ما کشانده بود.
ما در دانشگاههای همین کشور درس خواندیم، پزشک شدیم، جراح، چشمپزشک، متخصص قلب و زنان، دندانپزشک و داروساز شدیم. کشیکهای طولانی را از سر گذراندیم، دور از خانه و خانوادههایمان دردهای مردان و زنان و کودکان فارس و گیلک و کرد و لر و ترک و بلوچ و عرب را درمان کردیم. روزهای پر اضطراب کرونا را کنار مردممان ماندیم. دارو و واکسن ساختیم، استاد دانشگاه شدیم، مقاله نوشتیم، در کنفرانسهای بین المللی شرکت کردیم و البته هیچ کجا را برای بودن و بالیدن، امنتر و آزادتر از سایهی پرچم میهنمان نیافتیم.
عزیز دلم،
این سالها ساده نگذشت. آنها که عمری از ضعف ما سود برده بودند تمام تلاششان را کردند. برای چه؟ … تا باور کنیم «نمیشود!», «نمیتوانیم!».
قویتر شدن ما آنها را عذاب میداد.
ما ظریفترین جراحیها را انجام میدادیم، آنها میگفتند دختر ایرانی ناتوان مانده است. ما در دانشگاه درس میدادیم، آنها میگفتند دختر ایرانی محدود شده است. ما مقالههایمان را در کنفرانسهای جهانی ارائه میدادیم، آنها میگفتند زن ایرانی حق پیشرفت ندارد. ما در کنار همهی اینها مادر بودن را انتخاب میکردیم آنها میگفتند مادری را به زن ایرانی تحمیل میکنند.
میخواهند نگذارند که تو، ما و هزاران زن قوی و بالندهی دیگر را ببینی.
میدانی، آنها هر روز از توان خودشان ناامیدتر میشوند. اما روی ارادهی تو حساب باز کردهاند.
میدانند که ارادهی شگفتانگیز دختر ایرانی، ریشه در شجاعت و ظلمستیزی و آزادیخواهی اش دارد.
فقط یک راه برایشان مانده:
اینکه تحریف کنند. چه را؟ معنای آزادی و ظلمستیزی را؛ آنقدر که نیروی ارادهی تو، چرخ اهداف پلید آنها را بچرخاند.
یقین دارم که تسلیمشان نمیشوی. تو گوهرشادی، بااراده؛ مرضیه دباغی، شجاع؛ عصمت احمدیانی، آزاده؛ تو دکتر محبوبه افرازی، دکتر عزت الملوک کاووسی، دکتر طلایه بیگزاده، دکتر زهرا خدابندهلو و دکتر شیرین روحانیراد...
یقین دارم تو مثل هزاران هزار دخترِ دیگرِ ایران، قوی و آزاداندیش میمانی. تو غوغا میکنی و ایران را همچنان قوی، مستقل، امن و آزاد نگه میداری.
دوستدار تو
جمعی از بانوان پزشک، دندانپزشک و داروساز ایران اسلامی
اسامی امضاکنندگان:
https://www.mehrnews.com/news/5609627/
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
جمعی از بانوان پزشک، دندانپزشک و داروساز طی نامهای از دختران نوجوان سرزمینمان خواستند که فریب حربه
کنش جمعی خوب و تمیزی بود. هر چند کمی در محتوایش ملاحظه دارم اما در این موقف بیشتر مایل به تحسینم. همین هم خوب است.
@Mahdi_Takallou
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
آیتالله میرباقری در جهانآرا _1.mp3
51.54M
🎧 آیتالله میرباقری | تحلیل ابعاد مختلف اغتشاشات اخیر
(در برنامۀ جهانآرا)
#صوت_برنامه
💥 برخی اصحاب علوم انسانی در تحلیل اغتشاشات اخیر دچار شتابزدگی شدند و بر اساس مطالعات عینی، قضاوت نکردند؛ ایدئولوژیک قضاوت کردند.
💥 آنهایی که اسلامِ حداقلی را پیاده کردهاند عامل مشکلات امروزی هستند. بسیاری از افرادی که در سه دهه اخیر جزو تصمیمسازان بودهاند، حالا نشستهاند و ایراد میگیرند و حاضر نیستند مسئولیت تصمیمسازیهایشان را بر عهده بگیرند!
💥 فقری که در نظام سرمایهداری رخ داده، ضلع فرهنگیاش همین نوع پوشش غربی است.
آنها نیروی انسانی اکثریت را مصرف میکنند تا به سود اقلیت برسند؛ جاذبههای زنانه را هم مثل توان فکری و فیزیکی افراد، به نفع سرمایهداری مصرف میکنند.
💥 حجاب، اصل در ایمان و کفر و انقلابی و غیرانقلابی بودن نیست ولی جزو واجبات و فروعات زندگی ایمانی و اسلامی است و به عبارتی از لبههای درگیری تمدنی است، البته غرب آن را به لبه درگیری آورده است.
اصلاح بیحجابی باید اصلاح ریشههای آن باشد؛ یعنی مقابله با شبکه سکولاریسم جهانی و ساختارهای ترویج بیحجابی.
💥 طواغیت، شعارهای خوب را از انبیا میگیرند و بد معنا میکنند! پیامبر اکرم(ص) و سایر انبیای الهی آمدند تا غل و زنجیر را از دست و پای زنان و مردان باز کنند. آزادی و زندگی زنان، در اسلام وعده داده شده است چه اینکه شعار پیامبران، حیات زن و مرد و آزادی آنها بوده است؛ ولی مستکبرین، آزادی را به گونهای معنا میکنند که به توسعه غربی منجر شود!
#فیلم_برنامه
📺 telewebion.com/episode/0x29ae335
☑️ @mirbaqeri_ir
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
مصاحبه با صفحه اندیشه روزنامه فرهیختگان درباره وضعیت کنونی ایران
سه شنبه 26 مهرماه
لینک فایل pdf مصاحبه
https://eitaa.com/social_theory/1129
@social_theory
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
مصاحبه با صفحه اندیشه روزنامه فرهیختگان درباره وضعیت کنونی ایران سه شنبه 26 مهرماه لینک فایل pdf مص
🔰تشکیک در تلقی بیجنسیتی از ماهیت مدرنیته
نقدی بر مصاحبهی آقای مهدیزاده (کلیک کنید)
🔰آقای مهدیزاده در بخشی از مصاحبه با فرهیختگان در تحلیل رفتار و منطق مدرنیته چنین اذعان میکنند: «بهنظر من غرب در سالهای اخیر اساسا بهدنبال بیجنسیت کردن جهان بشری است. بهتعبیری سعی میکند انسانها را بیجنسیت وارد عرصه اجتماعی کند و همه حمایتهای اجتماعی از جنسیت مرد و زن را بهکل پاک میکند. من هنوز برآورد دقیقی از این ندارم که چرا غرب چنین کاری میکند و چرا چنین طرحی به ذهنش رسیده است؟ اما آنچه که میفهمم این است که امر اجتماعی زنانه و مردانه به یکاندازه درحال ازبین رفتن است. اگر سابق بر این زنان اسیر جهان مردان بودند امروز انسانها بهکل بدون جنسیت فرض میشوند و جنسیت به حوزه انتخاب واگذار میشود، درحالیکه از لحاظ بیولوژیک و از لحاظ روانی اینطور نیست که ما بتوانیم به این سادگیها بگوییم جنسیت ما به حوزه انتخاب ما درآمده و میشود به این زودیها آن را به حوزه انتخاب درآورد.»
⚠️منطق غربی در تعامل با جنسیت مطابق ایدهی بیجنسیت یا فراجنسیت عمل کرده و یا دستکم در ظاهر مدعی چنین الگوی رفتاری بوده است. دستاورد جدید منطق غربی هم جدا کردن جنسیت از انسان و منوط کردن آن به انتخاب فردی است. فمینیسم کلاسیک نیز از قضا با چنین تصمیمی همراهی کرده و این جریان را به سود زنان انگاشته تا از این رهگذر به بازیابی برخی عرصههای فتح نشده نایل شوند. اما پرسش اصلی این است که آیا واقعاً چنین مقصود و مقصدی امکان وقوعی دارد؟ یعنی آیا میشود روی زمین از تحقق جامعهای بیجنسیت بحث کرد؟ لازمهی این امر، تحقق انسان بیجنسیت و عاری از سائقهای جنسیتی به نحو فلسفی است. یعنی ما باید بتوانیم در واقعیتِ واقع، انسانی را ببینیم که در منتهیالیه خالی بودن از جوهرهای جنسیتی است. اگر چنین امری در فضای واقع امکان تحقق نداشته باشد و نتوانیم به هیچ وجه در عالم ماده انسان را بریده از صورتهای جنسیتی مشاهده کنیم، در حقیقت باید بپذیریم که ایدهی بیجنسیتی اساساً مبنا و امکان تحقق ندارد. که بهنظر ایدهی بیجنسیت با هیچکدام از مبانی فلسفی و کلامی سازگاری ندارد.
آنچه که میبینیم در حقیقت، جامعهی تکجنسیتی است. در وضعیت تکجنسیتی چون یک جنسیت است که در همه جا حضور دارد این طور بهنظر میرسد که اصلاً چیزی به اسم جنسیت فاقد معناست. مانند هوایی که چون همهجا هست دیگر احساس نمیشود. لذا باید محتوای جامعه و ساختارهای اجتماعی تکجنسیتی را با جنسیتی بازشناسی کنیم که بر اریکهی تاریخ و قدرت نشسته است. تحلیل من این است که مدرنیته نهتنها بیجنسیت نیست بلکه کاملاً مردانه است اما با نوع خاصی از مردانگی. (این مردانگی با مردانگی پدرسالاری شرقی متفاوت است). حاصل چیست؟ حاصل آن که در نظم تکجنسیتی یک جنس (زن) کاملاً از دلالتهای جنسیتی تخلیه میشود و به اکسسوری جامعهی مردانه مبدل میگردد. جنس دیگر (مرد) اگر چه مرد مدرن است اما مسلماً بهدلیل هماهنگی ذاتی طبیعت جامعه با طبع او، با موونهی کمتری مواجه است. به تعبیر دیگر، ساختارهای مدرن به مرد مدرن نیرو میبخشد و در برابر زن (حتی زن مدرن) شیرهی جان او را میمکد. اگر چنین نیست نباید صنعتی مانند صنعت پورن به سمت مردان غش کند. لذا مساله را باید در سطح تطابق ذات با طبع جامعه جستجو کرد. این طبع در جامعه خلقالساعه نیست و از گذار زندگی اجتماعی انسانهای جنسیتمند ساخته و پرداخته شده است. از این منظر آنچیزی که رو به تنگنا میرود امر اجتماعی زنانه است اما در عین حال امر مردانهی خاص مدرنیتهی پرقدرتتر و گستردهدامنتر میشود. تناقض این سیستم این است که هم انسان را بیجنسیت میخواهد و هم بدن زنانه را به عنوان سرمایهی بازار. لذا از کل گسترهی امر زنانه بدن زنانه میماند. بنابراین حتی در سطح مدعیات هم بیجنسیت شدن جامعهی بازار میسر نیست.
@Mahdi_Takallou
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ سطوح ستمدیدگی و مظلومیت زنان
«در مسائل فعلىِ زنان کشور ما به اعتقاد من دو مسئله از همه مهمتر یا بگویید فوریتر و لازمالاهتمامتر از بقیّهی مسائل است {.....}. دوّم جلوگیری از ضعف و ستمزدگی زن در سطوح مختلف، ما زنانی داریم که ضعیفند و محرومند، زنانی داریم که ستمزده و مظلومند؛ باید جلوی این مظلومیّتها را گرفت. قوانین مهمّی لازم است که باید وجود داشته باشد، خُلقیّات لازمی وجود دارد که بایستی دنبال کرد که تحقّق پیدا کند، آداب و سننی لازم است وجود داشته باشد که زن در سطوح مختلفِ -من اینجا یادداشت کردهام- معاشرتی، جنسی، خانوادگی، فرهنگی و فکری دچار ستمزدگی نباشد. یعنی از مسائل کاملاً شخصی و خصوصی -یعنی مسائل جنسی- احتمال و امکان ستمزدگی زن و مظلومیّت زن وجود دارد، تا مسائل عمومیتر مثل مسائل معاشرتی، مسائل خانوادگی؛ که در مورد مسائل خانوادگی من اینجا یادداشت کردهام: احترام در چشم شوهر، در چشم فرزند، در چشم پدر، در چشم برادر. زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم و مکرّم شمرده بشود، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد.» ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
@Mahdi_Takallou
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#میزگرد | جای خالی تبیین نقش حجاب در هویت زن ایرانی مسلمان
📝 صفورا سادات امینجواهری، پژوهشگر علوم اجتماعی، در جمع بانوان محقق تاریخ شفاهی از خلأهای موجود در فضای روایتگری هویت زنانه زن ایرانی مسلمان و نقشی که این محققان با توجه به آشوبهای اخیر میتوانند داشته باشند گفت و خاطرنشان کرد: جایگاه پژوهشگر تاریخ شفاهی فقط ثبت مکانیکی رویدادهایی نیست که دیگران رقم میزنند، بلکه با ابزار روایتگری میتواند حال و آینده را نیز رقم بزند. تیغ تیز روایت، ابزار کشف هویت زن مسلمان ایرانی است و امروز این تیغ به دست پژوهشگران تاریخ انقلاب است. در خلأ این روایتهای زنانه است که قدرت رسانه میتواند حجاب را عامل ناکارآمدی زن و محدودیتش نمایش دهد.
🔗 مطالعه متن میزگرد:
https://gesostu.ir/?p=2498
🚻 دفتر مطالعات راهبردی جنسیت و جامعه
@gesostu
www.GESOSTU.ir
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🔴 بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی (ره) برگزار میکند : 🔶 هویت و اراده آزاد
حجاب و اراده زن و شعار زن زندگی آزادی.mp3
52.24M
#صوت نشست هویت و اراده آزاد زن
با حضور جناب آقای مهدی تکلو و جناب آقای ابوالفضل اقبالی
یکشنبه ۱۴۰۱٫۷٫۲۴
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
* البته 5دقیقه ابتدایی عرض بنده ضبط نشده است. توضیح دادم که وقایع اخیر یک واقعیت امنیتی-سیاسی و یک واقعیت اجتماعی دارد. این واقعیت امنیتی-سیاسی نباید ما را از واقعیت اجتماعی غافل کند.
@Mahdi_Takallou
✨ «اساس ملت»
«روز ولادت سرتاسر سعادت صدیقه طاهره که والاترین روز برای انتخاب روز زن است، به ملت شریف ایران، خصوصاً زنان محترم تبریک و تهنیت عرض میکنم. این ولادت با سعادت در زمان و محیطی واقع شد که زن به عنوان یک انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافکندگی خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهلیت به شمار میرفت. در چنین محیط فاسد و وحشتزایی، پیامبر بزرگ اسلام دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهلیت نجات بخشید. و تاریخ اسلام گواه احترامات بیحد رسول خدا صلی الله علیه و آله- به این مولود شریف است، تا نشان دهد که زن، بزرگی ویژهای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست. پس این روز، روز حیات زن و روز پایه گذاری افتخار و نقش بزرگ او در جامعه است. این جانب به زنان پر افتخار ایران، مباهات میکنم که تحولی آن چنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بیشرافت آنان، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههای تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمودند، و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئههای شوم غرب و غربزدگان آسیب نخواهد پذیرفت. هر چند در طول سلطنت غاصبانه پهلوی با آن بوق و کرناهای تبلیغاتی، بجز مشتی زنان مرفه طاغوتی و وابستگان ساواکی و سرسپردگان آنان دیگر قشرهای میلیونی زنان متعهد که «اساس ملت» مسلمانند، در دام فریب دلباختگان به غرب نیفتاده و با عمل خود در طول پنجاه سال سیاه با روی سفید نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نمودهاند. لکن در این تحول الهی اخیر، امید کوردلانی را که قبله گاه خود را غرب میدانستند و اکنون هم میدانند، به طور قاطع و برای همیشه قطع نمودهاند.»
۴ اردیبهشت ۱۳۶۰/ ۱۹ جمادی الثانی ۱۴۰۱
امام خمینی (ره)؛
@Mahdi_Takallou
مطلبی از خانم سحر دانشور
بسمالله
در اتفاقات اخیر ایران، متفکران شاخصی مثل جودیت باتلر، ژاک رانسیر، سارا احمد، شیلا بنحبیب، آنجلا دیویس و تعدادی دیگر از چهرههای دانشگاهی بیانیهای با عنوان «صدای انقلاب فمینیستی در ایران را بشنوید» منتشر کردند.
معتقدم فاصله این متفکرین از واقعیتهای ایران و شکلگیری فهمشان به میانجی رسانه بخشی از عللی است که در پس این مواضع دیده میشود. از سوی دیگر نمیتوان به علت بزرگ بودن نامها چشم بر مواضع خطای آنها بست.
بر هر فرد دغدغهمندی است که زمینه ارتباط و گفتگو را فراهم آورده و تا حد ممکن زوایای وضعیت را به کلمه تبدیل کند.
از این روی با نوشتن نامهای خطاب به این متفکرین در حد خود تلاش کردم در رابطه با بیانیه آنها موضعم را روشن کنم و زمینه اندیشیدن به واقعیتهای نادیده ایران را برایشان فراهم کنم.
متن نامه که به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده است را برای این متفکرین ارسال کردم و آن را همراه با متن فارسی منتشر میکنم.
http://ble.ir/emroznevesht
ترجمه فارسی بیانیه
صداهای یک انقلاب فمینیستی را در ایران بشنوید
روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ مهسا (ژینا) امینی، یک زن ایرانی کُردِ ۲۲ساله را پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی ایران وحشیانه کُشت. بعد دستگیری بهخاطر حجاب بهاصطلاح «نامناسب» چندین بار به سرش کوبیده بودند.
این فقط یکی از انبوهِ جنایتهایی حکومتی بوده که حاکمیت مبتنی بر آپارتاید جنسیتی ایران عامدانه و بهشکلی نظاممند مرتکب شده. از زمان وقوع این قتل حکومتی تا همین الان، مردم بسیاری شهرهای ایران درگیر اعتراضات بودهاند.
این خیزش، خیزشی به وسعت کل کشور، علیه نهفقط قتل وحشیانهی مهسا بلکه در مخالفت با اساس حکومت اسلامی بوده. خواستهی معترضان رسا و روشن است: پایان دادن به حاکمیت حکومتی مذهبی که جلوهای از خشونت چندجانبهاش علیه بهحاشیهراندهشدگان جامعه بهروشنی در مرگ مهسا هویداست.
در برابر این وحشتافکنی و سرکوب، ما شاهد انقلابی فمینیستی در ایران هستیم که جرقهاش را خشم از قتل مهسا (ژینا) امینی زد. معترضان با الهام از آنچه کُردها گفتند، شعار میدهند «زن، زندگی، آزادی».
خیزشهای مردمی، بدنهای بیحجاب رقصان، و معترضانی که نمادهای حجاب را آتش میزنند بهمدد ارتشهایی از ترولها که حکومت پشتیبانشان است، قطعهای مکرر اینترنت، گازهای اشکآور، دستگیریهای گسترده، و کشتار وحشیانه با خشونت تمام سرکوب میشوند.
اما دورتادور دنیا گروهی وسیعتر از دانشگاهیان و فعالان سیاسی و اجتماعی عمدتاً در برابر آنچه در ایران دارد میگذرد، هنوز ساکتاند. بحران ایران بین دو دیدگاه تقلیلدهنده اما مسلط و مستقر در رسانهها و همچنین جوامع دانشگاهی گیر افتاده.
از یک طرف تاریخ دیرپای سرکوب استعماری همپای ظهور تازهی گفتمانهای بیگانههراسانه، نژادپرستانه، و ضد حقوق زنان و اقلیتهای جنسی در غرب، مسایلی چندوجهی چون حجاب را به «مسئلههایی فرهنگی» تقلیل دادهاند.
مشخصاً همین قضیه مانع شده تا چهرههایی مترقی در کشورهای جهاناولی قاطع و رسا با مبارزات مردم خاورمیانه و دیگر کشورهای مسلمان همراه شوند، بیترس از اینکه موضعگیریشان خوراک تبلیغاتی ایدئولوژیهای ضد حقوق زنان و اقلیتهای جنسی در غرب بشود.
از طرف دیگر یک رویکرد بهاصطلاح مترقی اما نوشرقنگرانه هم هست که آینده و عاملیت ساکنان کشورهای غیرغربی، بهخصوص مردمان خاورمیانه و شمال افریقا را ندیده گرفته. این دیدگاهها موجب شده مقاومتهای فمینیستی و دگرباشانهی ایرانیان نه مطالعه و نه از منظر سیاسی جدی گرفته شود.
سرکوب لایهلایه و مبارزاتشان ناشناخته مانده و به چشم نمیآیند مگر آنکه مبارزاتشان را گره بزنند به مسائل موردتوجه غربیها یا خودشان را با آنچه نوشرقنگران انتظار دارند، تطبیق دهند.
علیه و ورای این گرایشهای تقلیلدهنده، ما، گروهی از فعالان دانشگاهی فمینیست، از جمعیتهای فمینیستی بینالمللی میخواهیم برای ایجاد همبستگیای فراملیتی با زنان و بهحاشیهراندهشدگان در ایران به ما بپیوندند.
جایگاه مبارزات خواهران ما در ایران در متن تحول تاریخی مناسبات قدرت در جوامع بهاصطلاح اسلامی و بحران معاصر مرتبط با مناسبات بازتولید اجتماعی در نظام سرمایهداری جهانی است.
تأکید ما بر برنامهای دگرباشفمینیستمحور، ضدسرمایهداری، و ضدفاشیستی است که مبارزات همپیمانانمان در ایران را به مسائلی مختص جوامع جهاناولی تقلیل نمیدهد. بهعکس، ما باید این مبارزات را قطعهای از یک زنجیره ببینیم و با تصدیق اینکه مبارزات ما مبارزاتی مشترک است نبرد را ادامه دهیم. لازمهی ایجاد و حفظ چنین زنجیرهای پذیرفتن ماهیت مشترک مبارزاتی است که زنان و دیگر بهحاشیهراندهشدگان دارند در کشورهایی چون ایران و زیر سیطرهی حکومت اسلامی کنونیاش تجربه میکنند.
حالا حیاتیتر از همیشه است که همبستگی فراملیتی مؤثری نشان بدهیم با زنان و دیگر بهحاشیهراندهشدگان در ایران.
جودیتباتلر، ژاک رانسییر، سارا احمد، شیلا بنحبیب، اَلنکا زوپانچیچ، و صدها دانشگاهی دیگر
مترجم: بهرنگ رجبی
http://ble.ir/emroznevesht
1527979777_-813856372.pdf
649.7K
متن فارسی پاسخ خانم دانشور به نامه جودیت باتلر، ژاک رانسیر، سارا احمد و ...
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🔰تشکیک در تلقی بیجنسیتی از ماهیت مدرنیته نقدی بر مصاحبهی آقای مهدیزاده (کلیک کنید) 🔰آقای مهدیز
پاسخ حاج آقای مهدیزادهی بزرگوار استاد بنده:
دوست فاضل و دانشمندم اقای تکلو نقدی به بخشی از مصاحبه اخیر بنده با روزنامه فرهیختگان مرقوم فرموده بودند، آنجایی که گفته بودم که «بهنظر من غرب در سالهای اخیر اساسا بهدنبال بیجنسیت کردن جهان بشری است»
اما نظر ایشان این بود که مدرنیته به دنبال رسیدن به جامعه تک جنسیتی مردانه است و عملا فقط این زن است که از جنسیتش خالی می شود.
بله این حرف درست است و تاکنون همین بوده است که ایشان می فرمایند. اما برداشت بنده این است که این رویه در حال تغییر است. در سالهای اخیر می بینیم سعی می شود که جنسیت فرد به یک حق انتخاب شخصی او تبدیل شود به نوعی که ما هر کسی را که می بینیم اول از او بپرسیم که تو خودت دوست داری خودت را مرد معرفی کنی یا زن یا بی جنسیت یا دارای گرایش دوگانه؟! فارغ از اینکه از لحاظ بیولوژیک میتوان این حد از اختیار را برای انسان تولید کرد یا نه! اما خاصیت این کار برای غرب مدرن چیست؟
گمان بنده این است که بعد از مفهوم «طبقه اقتصادی» در علوم اجتماعی، هیچ مفهومی مثل جنسیت بر علم اجتماعی اثر نگذاشته و به هسته مرکزی این علوم سرایت نکرده است. اما همانطور که طبقه در ابتدا توسط اقتصاددانان سیاسی پذیرفته می شد و بر اساس آن رساله هایی مثل رساله جمعیت مالتوس نوشته می شد، بعد از مدتی به عنوان یک انتقاد بزرگ از مدرنیته بدل شد. طرح غرب درباره جنسیت نیز در آغاز به عنوان نقطه مزیت مدرنیته شناخته می شد، اما به مرور به یک دستگاه برای انتقاد از مدرنیته بدل شده و بسیاری از نابرابری ها و ناراستی های مدرن، در قامت نقد بر نظریه جنسیت آن رو نمایی شده است.
امروز صحبت از نقد تنزاعاتی است که مدرنیته بین زن و مرد برقرار کرده، یا انتقاد از اختلاط بی دلیلی که در جامعه زنان و مردان ایجاد شده و نهادهای مردانه و زنانه را نابود کرده است. یا صحبت از این است که زنانگی و مردانگی برای مدرنیته اصالتی ندارند و از هر دو برای رشد سود سرمایه و اخلاق سرمایه داری استفاده می شود و در عین حال نظام سرمایه داری ذاتا تمایلی به حذف نابرابری بین زن و مرد ندارد و این اختلاف پتانسیل را به عنوان منبع نیروی جنبشی می نگرد، لذا همه عرصه های اجتماعی را به عرصه های شیشه ای و مختلط بدل می کند و محدودیت شدید برای عرصه های زنانه و مردانه جامعه به نفع عرصه های سرتاسر مختلط ایجاد می کند. فمنیست ها چند صد نقد ریز و درشت دیگر که ما قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم را بر اساس همین نظریه جنسیت بر مدرنیته وارد می دانند و این یعنی مدرنیته باید یک فکری به حال این مورد هم بکند تا دیگر نتوان بر اساس آن نقد تولید کرد!
به تعبیر دیگر، نظریه جنسیت غرب از مزیت غرب، در حال تبدیل شدن به پاشنه آشیل جدید غرب است و اینجاست که غرب می خواهد همان کاری را که قبلا (مثلا) با مفهوم فقر و طبقه و اختلاف طبقات اقتصادی نمود و با آوردن مفهوم «util» و مطلوبیت به مرکز علم اقتصاد سیاسی، صحبت از اثرات منفی طبقات را غیر علمی معرفی کند و آنها را تصورات ذهنی، عده ای بیمار تقلیل داد، این بار هم مفهوم جنسیت را به یک مفهوم ذهنی و غیر اصیل و خیالی معرفی کند تا گفتگو از تاثیرات بد تمدن مدرن و نظام های اجتماعی برآمده از آن، بر حقوق و ارزشهای جنسی را غیر علمی و غیر اصیل معرفی شود.
اما اینکه اخلاق خشن و تک جنسیتی سرمایه داری هم مردانه است را هم قبول ندارم. خشونت اخلاق سرمایه داری با زنان استعاره ای از یک مرد نیست، بلکه استعاره ای از یک موجود دارای سبعیت ویژه است که گاها در زنان هم وجود داشته است. این صفات رذیله فراجنسیتی هستند، پس غرب انسانی را می خواهد که فراتر از جنستیش، یک اخلاق خاص را داشته باشد و به هیچ دلیلی، از جمله عدالت خواهی، تمایلات جنسیتی، یا غیر آن، تمایل به خروج از این صفات را نداشته باشد.
این صفات هم مردانه نیست، یک گرگ است، فارغ از اینکه جنسیت آن چیست، اما اگر بگویید، گرگ بصورت طبیعی مرد است، دیگر اینجا بحث ادبی و هنری می شود نه علمی!
@social_theory
اینجا تلاش کردم فارغ از مناقشات سیاسی به شعار زن، زندگی، آزادی نزدیک شوم. این مجاورت احتمالی نویدبخش امیدهایی و هشداردهندهی خطراتی است. بیشک تحولات آینده در ایران نسبت مستقیمی با مسائل زنان دارد. از این منظر ضرورت دارد واقعیت زن ایرانی را بهتر درک کنیم و پیش از تحولات بعدی بتوانیم موقعیت درستی اتخاذ کنیم.
در اینجا بخوانید:
https://gesostu.ir/?p=2506
@Mahdi_Takallou