eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️آخرین منبر آیت الله امجد... آقای امجد گردن خیلی از ما حق دارند. چه شب هایی که پای منبرکوی دانشگاه ایشان مقدرات شب قدرمان رقم خورد. استاد اخلاق و عرفان و زندگی. اما سالهاست که روزگار تلخی پشت سر می گذرانند. روزهایی که البته باز هم برای همه ما درس است و آموزنده. آقای امجد عزیز سالهاست تحت تاثیر آقازاده و غیره بارها و بارها ناروا و ناسزا و ناحق علیه انقلاب موضع گرفتند و ناشایست و نامعقول بر رهبری نظام تاختند؛ اما اخیرا کار بدانجا رسیده است که از یک تروریست رسانه ای دفاع می کنند. دفاع از روح الله زم با کدام حجت؟ کسی که حتا قبل دستگیری اش معترف بود برای تحریم اقتصادی مردم به دشمن گرا داده و برای موشک های دشمن آدرس و برای ترور سردار دل ها نقشه و مسیر راه شده است. کسی که برای تخریب اموال مردم و آدم کشتن در تجمعات دستورالعمل آموزشی منتشر می کرد تاآنجا که آش آنقدر شور شد که رسانه اش را نهادهای غیرایرانی مسدود کردند. کسی که خودش معترف بود رهبر آشوب دی ماه است. همان آشوبی که دهها تن در آتشش سوختند و به اعتراف استکبار بهانه تحریم بیشتر مردم می شود. دفاع از یک تروریست رسانه ای که علیه مردم ایران شرارت داشت دارای چه منطقی است؟ این روزهای جناب امجد هم برای ما آموزنده است. چه آنکه حقیقتا اگر شناخت و چارچوب سیاسی نباشد، استاد کامل اخلاق و عرفان هم به خدمت اهریمن می رود. جناب امجد این چند روز تیتر یک رسانه های خناسی است که کمترین خواسته شان خفت ملت ایران است. اگر به حقانیت جمهوری اسلامی تردید دارند، آیا سوت وکف شیاطین رسانه ای و ناخن تیز کردن دیوهای خبیث و آب ریختن از دهان عفریته های خبری را هم نمی بینند؟ این روزها خواهد گذشت. اما در روز افتادن پرده ها و به وعده موعود با کدام ادب اخلاقی و داشته عرفانی شان، تاب پاسخ به این ظلم ها را خواهند داشت؟ فارغ از تعیین مصداق، رهبرانقلاب خوش فرمود: « خاک بر سرِ آن عالم اعلم و افقه! خاک بر سرِ آن عالِمی که قلباً خوشحال شود از این‌که ببیند رادیوهای دشمنان اسلام، در مقابل نظام اسلامی، از او تمجید و تعریف میکنند! باید گریه کند! حالا گیرم از لحاظ فقاهت و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم علم نیست، جهل است. نور نیست، ظلمت است» آخرین منبر جناب امجد انذار از عاقبت به شری است، هرچند دعا می کنیم واپسین منبرشان را حق، خیر و توبه و انابه قرار دهند. @mahdian_mohsen
🔴درباره سحرتبر و نوجوان 14 ساله یکم. سحر تبر با قید وثیقه آزاد شد. پیشتر گفته شد قاضی 10 سال برای او زندان بریده است. منتقدان معتقدند روا نیست چنین حکمی. سحر تبر باید درمان شود نه زندان. دوم. وقتی اعترافات مائده هژبر یک رقصنده اینستاگرامی از رسانه ملی پخش شد، نقدمان این بود که موضوعات فرهنگی جنسش اعتراف نیست. اعتراف به چه؟ مشکلات فرهنگی در این سن و سال ناشی از جهل است. جهل را اعتراف نمی گیرند، بلکه آگاهی می دهند. سوم. چند روزی است لایو یک خانوم مبتذل در اینستا با یک نوجوان 14 ساله در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود.دردناک است. هرکس ببیند از این اباحه گری رایج غمین می شود. خاصه وقتی پای قربانی شدن یک نوجوان در میان باشد. فرض کنید روش مواجه قضایی با سحر تبر را نرویم. روش امنیتی در برخورد با مائده هژبر نیز. سوال ایسنت: اگر جای پدر یا مادر این نوجوان باشید چه می کنید؟ سوال دقیق است. حتا اگر ازدواج نکردید یا فرزندی ندارید به این سوال توجه کنیم. راه مواجهه چیست؟ اهل تساهل با اباحه گری مخاطب این متن نیست. مخاطب من خانواده ایمانی است که با هرگرایشی سلامت روحی و روانی فرزندش برایش اهمیت دارد و البته در اکثریت اند. ماجرای این نوجوان 14 ساله نه غریب است و نه بعید. این روزها خیلی از پدرومادر ها با آن مواجه اند؛ نه در این سطح، اما درگیرند. چه باید کرد؟ برخورد قهرآمیز یا مدارا؟ به چه روشی؟ با کدام مهارت ارتباطی؟ اساسا چطور باید نظارت کنند؟ اگر علم پیدا کردند چطور مواجهه کنند؟ چطور بر خشم خود مسلط شوند؟ چطور مانع شوند؟ چطور آگاهی دهند؟ محدودیت تا کجا؟ همراهی تا کجا؟ خط قرمزها چیست؟ فرق مدارا با تسامح چیست؟ مسائل نظام تربیتی ما تغییر کرده است. نیازمند فهم مسائل جدید هستیم. چالش "اکنون گریزی" در نظام تربیتی ما دردآور است. حوزه های علمیه ما نیز احتمالا درگیر مسائل مهمترند. بماند. پیشنهاد می کنم از همین امروز خانواده ها خود را مجهز کنند. مجهز به مهارت های ارتباطی با کودک و نوجوان. مجهز به سواد رسانه ای و مجهز به آشنائی های تکنولوژیکی. از هرچه دم دستمان است. کتاب و مقاله و استاد و معلم و غیره. از گناه کمکاری های دولت ها و غیره مطلعم. آنهم بجای خود. اما منتظر و متوقف این و آن نباید شد. آینده فرزندان ما شبیه اقتصاد و سیاست نیست که درست و نادرست به دیگران حواله دهیم و وجدانمان را برای نشستن آسوده کنیم. نوجوان 14ساله و مائده ها وسحرها اول از همه محصول جهل خانواده ها هستند. هم خودمان بلند شویم و هم مدد دهیم به دیگران. @mahdian_mohsen
⭕️دلم برای پدر زم سوخت گفت: در مراسم شب هفتم روح الله زم پدر ایستاده و عکس فرزند در آغوش و نوحه محمود کریمی گذاشتند: "غریب گیر آوردنت" عکسی که چند روز است بین رسانه های اهریمنی دست به دست می شود. این عکس ها ادامه همان بیانیه اولیه آقای زم است. همان بیانیه ای که قدیس سازی از طریق خلجان احساسات بود. دلم برای پدر زم سوخت. در بهترین حالت و با تسامح درگیر عواطف است و نمی بیند با خود چه می کند؛ انقلاب و مردم بماند. اما ضرب دست وارونه نمایی عاطفی همین یکی دو روز است؛ آنگاه او می ماند و تاریخ. دلم سوخت که پدر خواسته یا ناخواسته واپسین پازل فرزند جنایتکارش را با تحریف تاریخ و جابجایی جلاد و شهید تکمیل کرد. تحریف تنها برای امروز نیست.سالهاست که رسانه ها را به خدمت تحریف کشانده اند. چه انکه در روزگار بی رسانه ای مگر تلاش نشد یزید را بی گناه کربلا جا بزنند؟ شد؟ یعنی تاریخ فراموش کند که زم چطور آموزش آدم کشی به اوباش می داد؟ فراموش کند چطور مسیر راه نقطه زنی تحریم ملت ایران شد؟ فراموش کند چطور اجیر جلادترین دشمنان مردم بود؟ ممکن نیست. همه خون هایی که با تحریک و تحریض آمدنیوز ریخته شده به گردن فرزند جناب زم است. تاریخ این را هم فراموش نمی کند که پدری دلش از مرگ فرزند افسرده بود، اما وجدانش در مقابل خون های ریخته شد آرامش داشت. ثبت ماند بر جریده تاریخ رسانه، که تروریستی با لباس خبرنگاری آدم کشت و بدان فخر کرد. لباس رسانه ای زم نه از سر نفاق او که به گفته خودش ابزار رزمش بود. با این حال عده ای به خونخواهی جاهلانه فریاد می کنند که او تنها یک خبرنگار بود. دلم برای پدر زم سوخت. او همراه با جنازه پاره تنش، همه هویتش را در خاک گذاشت؛ هویت اخلاقی و دینی و انقلابی. اما هنوز راه هست. ای کاش بعد از این دلسوزان انقلاب دورش حلقه کنند و اجازه ندهند به نام و نشان روح الله ش تمام شود. باید به او توجه داد که مرهم زخم ها، تنها نام انقلاب روح الله است. حرف تمام است؛ اما خدا اینچنین آزمون برزخی را نصیب احدی نکند. @mahdian_mohsen
⛔️ "آقای جمهوری اسلامی" و سندرم گُندِگی فکر می‌کنید منشأ بسیاری از تحلیل‌های شاذ و هیجانی در توئیتر چیست؟ یا علّت بسیاری از داد و فریادهای رسانه‌ای؟ یا ناسزاهای سیاسی؟ مثلاً طعنه‌های رایج و به هر بهانه‌ای به "آقای جمهوری اسلامی"؟ واقعاً فکر می‌کنید اغلب، مبنای اعتقادی و گرایشی دارند؟! من این‌طور فکر نمی‌کنم. توئیتر کجاست؟ جائی که باید به اختصار حرف بزنید. همین؟! خیر؛ باید حرف جدید هم بزنید. دیگه؟ باید خوب دست‌به‌دست شوید؛ چرا؟ تا بازدید و لایک ممبر بگیرید. هیچ‌کدام از این موارد بد نیست. اتفاقاً رعایتش هنر است، اگر در خدمت محتوای عالمانه قرار بگیرد. ماجرا کجا تبدیل به آسیب می‌شود؟ وقتی برخی در رعایت این موارد دچار بدفهمی و بدسلیقگی شده و توان جمع‌کردن همه را با هم ندارند. در نتیجه گرفتار 4 نقش توهمی می‌شوند: ⟨حکیم‌باش‌ها⟩ - ⟨پهلوان‌باش‌ها⟩ - ⟨هَوارکِش‌ها⟩ - ⟨هُوراکِش‌ها⟩ 1⃣ یکم: حکیم‌باش‌ها 🔺 برخی بعد از مدتی موجزنویسی جدّی‌جدّی احساس می‌کنند حکمت می‌نویسند. قَبای حکیم‌باشی به تن می‌کنند و هر روز صبح، خود را موظّف می‌دانند که حکمت بگویند. این حس توهّمی باعث می‌شود متن‌ها دچار تصلّب و تعصّب شود. «همین است و جز این نیست»ها، ناشی از همین قبای تنگ است. «منیت»ها نیز. 2⃣ دوم: پهلوان‌باش‌ها 🔺 برخی «تازگی» را به‌غلط، «متفاوت‌بودن» برداشت کردند. تصور می.کنند به‌جای زاویهٔ دیدِ جدید، باید متفاوت بود. متفاوت‌نمایی را هم در دوقطبی‌سازی دیدند. این‌که حتماً باید یک غیریّت، ساخته شود، تا «من» دیده شوم. لُغُزخوانی‌های استقلال-پرسپولیسی در سیاست (تحلیل‌های صفر و یکی)، برای همین پهلوان‌بازی‌هاست. 3⃣ سوم: هَوارکِش‌ها 🔺 برخی، دست‌به‌دست‌شدن را، تنها در هیجانی‌نوشتن می‌دانند. هیجانی‌نویسی را هم، در داد زدن. یک‌وقت‌هایی هم که همه داد می‌زنند، برای یک پرده بالاتر، به فحش و ناسزا می‌رسند تا در بازار مِسگرها شنیده شوند. 4⃣ چهارم: هُوراکِش‌ها 🔺 خیلی‌ها برای دیده‌شدن سعی می‌کنند همیشه در تیم برنده‌ها باشند. تیم برنده‌ها چه تیمی است؟ تیم اکثریت. لذا به ذائقهٔ اکثریت می‌نویسند. این افراد عمدتاً در بیان حق، لکنت دارند. 👆 این 4 آسیب، سَندرم گُندِگی می‌سازد. ➕ طعنه به "آقای جمهوری اسلامی" یکی از عوارض این بیماری است. هم حسّ حکیم‌باشی به فرد می‌دهد؛ بالاخره تعبیر آقای جمهوری اسلامی، خودش معرکه‌ساز است. هم پهلوانی است در کوچهٔ بن‌بست؛ چون کسی نیست یقه‌ای بگیرد. هم در بازار مِسگرها صدایی است پُرطنین و در نهایت بابِ‌میلِ جماعتی که با "ما بی‌شماریم" زنده‌اند. @mahdian_mohsen
‏تعریف داغ در نظرت جور دیگری ست ای کربلا به چشم تو زیباتر از همه... . سلام و صلوات بر "پیام بر" و "خبرنگار" حقیقی کربلا، که "کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود..." @mahdian_mohsen
💀اگر این علائم را دارید؛ گرفتار مازوخیسم اید 🌒آیا خبرهای خوب تان را در مقابل خبرهای دیگران دست کم می گیرید؟ مثلا چشمتان با خبرواکسن آمریکایی و انگلیسی برق زد و خبر واکسن ایرانی را جدی نگرفتید؟ 🌓آیا در کنار هر خبر مثبتی دنبال یک خبر منفی هستید؟ مثلا رونمایی از تولید خودروی ایرانی تارا را ندیدید و روشن نشدن خودرو توجه تان را جلب کرد؟ احتمالا بعدا هم پی گیری نکردید که اصل خبر دروغ بوده است. 🌓آیا هر خبر مثبتی را با یک برداشت تلخ و منفی بازنمایی می کنید؟ مثلا وقتی عدلیه عده ای را مورد رافت قرار داده و از زندان آزاد می کند پیش بینی افزایش فساد کردید؟ یا دادگاه های مبارزه با فساد را صوری و فرمایشی تحلیل کردید؟ 🌓آیا شما از آن دسته افرادی هستیدکه اخبار منفی را از هرجا برسد می پذیرید و برایش ندبه و آنرا دست به دست می کنید؟ مثلا خبر فلفل دادن به دختر بچه فقیر به ازای پول را دیدید و باور کردید که این ماجرا برای ایران است؟ 🌓آیا شما از آن دسته اید که خبر منفی را چندین برابر بزرگنمایی می کنید؟ مثلا خبر ترور شهید هسته ای را می شنوید و به دنبال آن گزارش هالیوودی اینکه دهها نفر تروریست در صحنه بودند و زدند و رفتند و یک تیر هم نخوردند؟ 🌓آیا گرفتار تعمیم وبزرگنمایی اخبار منفی هستید؟ مثلا یک خبر از فساد اقتصادی بشنوید میگویید کشور ما دچار فساد سیستمی است؟ یا یک خانه در بندرعباس خراب شود میگوئید پس فرق ما با اسرائیلی هاچیست؟ 🌓آیا اصلا میتوایند خبرهای مثبت را ببینید؟ یا جلوی چشم تان هم بگذارند از کنارش رد می شوید؟ مثلا خبر برق رایگان را شنیدید؟ افزایش سرمایه گذاری در دوران تحریم چه؟ رشد اشتغال در بنگاه های بزرگ سال قبل چی؟ رشد فرزندخواندگی در بهزیستی چی؟ و .... 🌓بدتر اینکه نعمت ها و داشته های تان را به تمسخر می گیرید؟ مثالش بماند 🌓سوال آخر؛ آیا به شنیدن اشکالات و ضعف های دشمنان تان بی تمایلید؟ مثلا اگر از شمابخواهند درباره بی حیثیتی تاریخی آمریکا در هک شدن اطلاعاتش سه خط بنویسید، برای تان میسر است؟ چقدر اطلاعات دارید؟ 🌑 اگر این نشانه ها را در خودتان دارید حتما به بیماری خودحقیرپنداری و مازوخیست سیاسی گرفتارید. مهم نیست بیماری تان را چه صدا می زنید. مثلا ممکن است اسم خود را آرمانخواه بگذارید اما این آرمانخواهی که بی اعتنا به واقع و دارایی های یک ملت است افسانه ای توهمی وخیال انگیز بیش نیست. متاسفانه باید بگویم رسانه های سادیسمی ضدانقلاب که از تحقیر ملت ایران لذت می برند روی مازوخیسم های داخلی که از تحقیرشدن لذت می برند حساب ویژه باز کردند. @mahdian_mohsen
23.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹در مناظره با زیدآبادی مطرح شد ⭕️۴ دلیل کلیدی در شکل گیری آمدنیوزها و زم ها 1⃣یکم. رابطه با عطش در جامعه 2⃣دوم. رابطه با باورپذیری اخبار فساد مسوولین 3⃣سوم. رابطه ای در عصرشبکه با رسانه ای 4⃣چهارم. ویژگی های شخصیتی @mahdian_mohsen
✅چه کسانی با خبرواکسن ایرانی اذیت شدند؟ 1⃣دسته اول مازوخیست ها کسانی که به غربزدگی خو کرده اند. اینها وقتی وزیر بهداشت گفت این اولین بار نیست که واکسن می سازیم احتمالا گوششان را گرفتند. گفت: ما صدسال است واکسن می سازیم و به همه جای دنیا صادر می کنیم و بزودی 70 درصد مردم واکسینه می شوند. 2⃣دسته دوم ترسوها کسانی که از سر ترس توان رفتار عقلانی نداشتند. اینها می گفتند ما می ترسیم بمیریم پس بهتر اینکه به گرگ ها دل ببندیم. واکسن که هیچ، وقتی ماسک و موادضدعفونی کننده و ونتیلاتور و حتا داروی آنفلوآنزا را هم بخاطر تحریم بما ندادند بازهم در در داخل تولید کردیم و البته عده ای نخواستند ببینند. 3⃣دسته سوم مسخ شده ها کسانی که همه داشته های خبری شان را از پای رسانه های سعودی و انگلیسی گرفتند. ساده لوحانه می گفتد واکسن ایرانی را می خواهند سر مردم امتحان کنند و واکسن خارجی برای از ما بهتران هاست. حالا دیدند نفر اولی که واکسن دریافت کرد دختر عالی ترین مسوول ساخت واکسن است. این یعنی هم اعتماد علمی و هم ایثار اجتماعی. 4⃣دسته چهارم/ کاسبان مذاکره عده ای که با هشتگ واکسن بخرید دنبال فشار اجتماعی برای اف ای تی اف و مذاکره بودند هم دست شان را بالا بردند. @mahdian_mohsen