eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
136 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
✅راز دوقطبی های توهمی 🔻راز دوقطبی های توهمی مثل بسیجی-غیربسیجی در ایران و دوقطبی شیعه- سنی در منطقه چیست؟ چطور از این دوقطبی ها عبور کنیم؟ آیا هر نوع دوقطبی مذموم است؟ 🔻اولا دو مقدمه: 1⃣مقدمه اول: دوقطبی چیست؟ دوقطبی غیر از اختلاف است. دوقطبی تقابل با اهریمن است. یعنی دشمنی تمام عیار با نماینده طاغوت. با این توضیح ساده، هم اختلاف داریم و هم دوقطبی. اشکال جائی است که اختلاف جای دوقطبی های حقیقی قرار می گیرد. اما این نوع دوقطبی چطور شکل می گیرد؟ گم کردن دشمن اصلی. 2⃣مقدمه دوم: بدون شک یکی از مهمترین گزاره های پربسامد در سخنان امام و رهبرانقلاب پرهیز از دوقطبی سازی است. چرا؟ دوقطبی ساز به غایت وحدت شکن است و از اینرو شیطانی ترین اقدام برای تفرقه و از هم پاشیدن جبهه حق است. ثمره دوقطبی سازی گم کردن دشمن اصلی است. 🔻با این دو مقدمه نگاهی به سخنان رهبرانقلاب در دیدار با بسیجیان داشته باشیم. 1⃣یکم. فرمودند طوفان الاقصی دوقطبی های غلط مثل عرب-غیرعرب و شیعه –سنی را از بین برد و جای آنرا به دوقطبی حقیقی تسلیم –مقاومت داد. طوفان الاقصی دشمن اصلی را با تمام ابعادش جلوی چشم  آورد. رهبری فرمودند 75 سال جنایت صهیونیست ها امروز به صورت فشرده در 50 روز پیش روی ماست. بروز و ظهور این دشمن حقیقی باعث شد جبهه مقاومت یک دست شوند تا آنجا که امروز مقاومت شیعی در دفاع از اهل سنت غزه، هم عهد و هم قسم شدند. 2⃣دوم. رهبرانقلاب خطاب به بسیج فرمود: از دوقطبی های کاذب پرهیز کنید. کسانی که دین و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند ولو اختلاف سلیقه داشته باشند برادران شما هستند. و در ادامه یادآور می شوند آنجا که سیل آمد بسیجی ها نپرسیدند قومیت و سلیقه سیاسی ات چیست؛ رفتند و به مردم خدمت کردند. این دو جمله تصریح دارد که دشمن واقعی بین مردم نیست. دوقطبی را اینجا نباید ساخت. 🔻اما آیا هر نوع دوقطبی مذموم است؟ رهبرانقلاب در همین دیدار به فهم و شناخت از دشمن در ابعاد جهانی اشاره می کنند . صف بندی اینجاست. بنابراین دوقطبی اصیل هم داریم. دوقطبی انقلابی وضدانقلابی که پیشتر رهبرانقلاب بدان اشاره کرده بود یک نمونه است. جامعه ایرانی ما با همه اختلاف سلیقه ها و شدت و ضعفش انقلابی است و باید مقابل ضدانقلاب که شمشیر بروی این خاک و ملت کشیده است یکدست شوند.   دوقطبی اصیل در انقلاب همان دوقطبی تاریخی حق و باطل است. دشمن اصلی شناخته شود دوقطبی های توهمی رنگ باخته و جای خود را به دوقطبی های حقیقی می دهند. @mahdian_mohsen
✅درباره کمپین صادق بوقی 1⃣یکم. چرا ضدانقلاب درس نمی گیرد؟ این سطح از بلاهت در دشمن این خاک جالب است. سالها فکر می کردند هر کس در این مملکت روسری اش عقب است مقابل نظام قرار دارد. بارها و بارها نیز چوب این خوش خیالی شان رو خوردند تا اینکه اغتشاشات سال گذشته رسما با جماعتی مواجه شدند که حجاب نداشتند و اما تقلای دشمن را به تمسخر گرفتند و بلکه مقابل آن صف بستند. این روزها نیز کمپین صادق بوقی راه افتاده است و ضدانقلاب همچنان فکر می کند این شادی مردمی نافرمانی مدنی و تقابل با جمهوری اسلامی است. عجب حماقتی. این کمپین شادی برای بخشی از همین مردم است. همان مردمی که هویت شان دشمنی با دشمن این خاک است. هم اهل معنویت و مقاومت اند و هم شاد در دل سختی ها. 2⃣دوم. صادق بوقی ناخواسته پروژه زامبی های فرهنگی در ساحت موسیقی را ناک اوت کرد. ساسی مانکن که رسما نشان موسیقی دشمن است این روزها با همه پروژه تبلیغاتی و بخط کردن رسانه های دشمن به حاشیه رفته است. علت نیز روشن است. صادق بوقی ولو با شادی محلی اش برآمده از بخشی از فرهنگ اقوام با لهجه محلی و شادی از نوع هویت ایرانی است و اما ساسی مانکن نماد موسیقی مبتذل آنهم با ماموریت دشمن فرهنگی است. ایندو در یک زمان مشخص مقابل هم قرار گرفتند و در این دوئل اجتماعی دومی بی حیثیت شد. 3⃣سوم. سلیقه یکی مثل من، سبک شادی صادق بوقی نیست. اما این سبک شادی جزئی از فرهنگ ماست. جزئی از جامعه ماست. همین مردم. این مردم هم سلام فرمانده می خوانند و هم به سبک پیرمرد رشتی شادی می کنند. این مردم جمع ایندو هستند. برخی قدرت جمع بستن ایندو را ندارند و ناچار برچسب جامعه متضاد بر این مردم می زنند. اینهم خطاست و ناشی از خطای برداشت در نظام اولویت های ارزشی و هنجاری است. اگر می خواهیم جامعه ای را تحلیل کنیم باید مجموعه ارزش ها و هنجارهای جامعه را فهرست و اما سهم هرکدام را با وزن کشی محاسبه کرد و برآیند گرفت؛ نه اینکه همه را همسطح قرار داد و جمع جبری زد. وزن و ضریب مقاومت و معنویت و عدالت خواهی و ظلم ستیزی و آزادی خواهی واقعی این مردم قابل مقایسه با دیگر خصائص آنهاست؟ این خطای تحلیل بسیار کلیدی است که خیلی ها ولو دلسوزان کشور را به اشتباه می اندازد و نمی توانند مردم را درست تحلیل کنند. 4⃣چهارم. برخی مسوولین ما در مواجهه با مسائل اجتماعی خواسته یا ناخواسته هیزم آتش می شوند. برخی تصمیمات خلق الساعته و یا بدون تخمین رسانه ای هزینه ساز برای کلیت ساختار حاکمیت است. یک نمونه اش برخورد با همین پیرمرد رشتی است. واقعا چقدر این مساله اهمیت داشت که اینطور مقدمه ضریب دادن بدان می شویم؟ یک نمونه اخیر دیگر جلوگیری از برگزاری کنسرت قربانی در اصفهان است. این تصمیم ها ممکن است در سطح یک مدیر محلی و با شتابزدگی اتخاذ شود اما هزینه آن فراتر از تصمیم یک مدیر است و کل جامعه و حاکمیت را درگیر می کند. کاش بیشتر تدبیر کنیم. همشهری @mahdian_mohsen
☑️پشت پرده پروژه فحاشی 1⃣یکم. خانم‌های بازیگر لیندا کیانی، الهام حمیدی و متین ستوده اخیرا در متن‌های جداگانه‌ای به جریان فشاری اشاره کردند که در حوادث سال گذشته با تکفیر و فحاشی و تهدید آنها را مجبور به سکوت کردند تا جایی‌که حتی نمی‌توانستند برای پیروزی تیم ملی ابراز شادی کنند. همزمان رئیس شبکه ۴ سیما نیز در مصاحبه‌ای گفته است که تعدادی از بازیگران ازجمله رامبد جوان و مهران مدیری ممنوع‌التصویر نیستند، بلکه به جهت ترس از فحاشان جرات نمی‌کنند به تلویزیون برگردند. 2⃣دوم. دوستی می‌گفت در حوادث سال گذشته با یکی از سلبریتی‌های سینمایی گفت‌وگویی صمیمانه داشته و درباره مواضع شاذ او پرس وجو کرده است. اما پاسخ آن هنرمند جالب بوده و گفته است: «راستش علت این حرف‌های من این‌است که من به طرف مقابل اعتماد ندارم. وحشی‌اند. می‌ترسم به‌خودم و یا خانواده‌ام آسیب بزنند. اما می‌دانم از سمت شما آسیبی نمی‌بینم.» به همین سادگی. ریشه سکوت و حتی اعتراض و چه بسا بدگویی برخی از سلبریتی‌ها را سال گذشته بررسی کنید به همین نقطه می‌رسید. خاطرم هست آن‌روز که رهبری در همان اوایل اغتشاشات درباره مواضع ساختارشکنانه سلبریتی‌ها اظهارنظر می‌کردند فرمودند این مواضع مهم نیست و جدی نگیرید. آن زمان خیلی‌ها متوجه نشدند. 3⃣سوم. سال گذشته کافی بود یک سلبریتی حرف نزند؛ نه اینکه چیزی در دفاع از مردم و جمهوری اسلامی بگوید. کافی بود صرفا حرفی نزند و سکوت کند یا حتی در مواردی مثل پیروزی تیم ملی اظهار خوشحالی کند یا بخواهد مثلا فیلم جدید بازی کند یا در جشنواره جایزه‌اش را بگیرد یا کنسرت برگزار کند. همین بهانه کافی بود تا چنان در فضای مجازی روزش سیاه شود که به نفس‌نفس بیفتد. یک نمونه اخیرش اظهارات مرضیه برومند درباره جنایات غزه که چنان کردند و چنان تاختند که مجبور شد حرفش را پس بگیرد. 4⃣چهارم. سال گذشته بعد از حمله به مقر منافقین در آلبانی موسوم به اشرف۳، مشخص شد حداقل ۱۵۰۰نفر نیروی آموزش دیده در نفاق وظیفه داشتند ذیل پست‌ها، فحاشی و هتاکی و تهدید به ترور و غیره کنند. بعدها وزارت اطلاعات گزارش داد بعد از مرگ خانم مهسا ظرف یک‌ماه ۵۰هزار اکانت فیک با هویت جعلی در شبکه توییتر ایجاد شده است که وظیفه‌اش انبوه‌نمایی در جبهه ضدانقلاب است. گزارش یک نهادنظارتی دیگر نیز در این رابطه اهمیت دارد. مطابق این داده‌کاوی قبل از فوت خانم مهسا روزانه ۶۰۰کاربر به توییتر اضافه می‌شد و این عدد بعد از مرگ مهسا به روزی ۱۶هزار کاربر فیک رسیده است. همچنین ۲۹درصد کاربرانی که بعد مهسا تولید محتوا کرده‌اند ۸۰درصد تولیدات مرتبط با جنگ‌های خیابانی را در اختیار داشته‌اند. ۱۱درصد این محتوا نیز مربوط به مجریان و کارکنان شبکه‌های ماهواره‌ای است و ۴۳درصد ریتوییت‌ها برای عناصر اجاره‌ای منافقین و شبکه منحوس پهلوی است. 5⃣پنجم. تا اینجای ماجرا روایت صحنه جنگ است. کل این پروژه طراحی شده را می‌گویند ایجاد مارپیچ سکوت رسانه‌ای. هدف مارپیچ سکوت این است که افراد احساس کنند در اقلیت‌اند و اگر حرف بزنند باید هزینه دهند. امروز روشن شده است پشت پرده جریان تهدید و فحاشی چه کسانی بوده‌اند. با این همه وظیفه افراد در شبکه‌های اجتماعی چیست؟ اولا مقهور این صحنه‌سازی‌ رسانه‌ای نشوند و دوم تلاش کنند این مارپیچ سکوت را به نفع انتشار حقایق بشکنند تا دیگران احساس اقلیت نکنند. چه آنکه امروز جریان دشمن به جایی رسیده است که به روشنی فهمیده در داخل بی‌اعتبار است و بارها پس از فراخوان‌های کودکانه‌شان ابراز شکست و زبونی کرده است. @mahdian_mohsen
من از این عکس نه شجاعت، بلکه فقط غفلت می فهمم. هم دختر و هم پلیس. دختری که نمی داند و کسی برایش نگفته است ماجرا نه آزادی ست و نه چند تار مو. ماجرا بی حجابی اجباری است و پشت پرده اش کودک کش ها. واگرنه یقین چنین نمی کند. و پلیسی که نمی داند هزینه انفعالش شکستن اقتدارش است و ثمره اش شهدای راسک. @mahdian_mohsen
✅ چرا سراغ بنزین آمدند؟ 1⃣یکم. ترورهای ابتدای دهه شصت را خاطرتان هست؟ همان ترورهای کور منافقین در بین کوچه و بازار. پروژه ترور همچنان ادامه دارد؛ اما روش و راهبردها تغییر کرده است. آن سالها بی‌حساب آدم می‌کشتند؛ با هدف ناامن‌سازی و ایجاد رعب و دلهره. بعدها به ترور مسؤولین و دانشمندان رسیدند. تا سالها خیال می‌کردند بزرگان نظام را ترور کنند حرکت کشور متوقف می‌شود. و حالا مجدد بازگشتند به ترور مردم؛ اما با شیوه و مدل جدید. چرا؟ بندهای پایین‌تر را همراه باشید.  2⃣دوم. هک بنزین را چطور تحلیل می‌کنید؟ چرا بنزین؟ این بار دوم است که سراغ هک جایگاه سوخت رفتند. بنزین چه می‌کند؟ چند روز پیش خبر ترور سربازان مظلوم راسک را داشتیم. اما چرا سرباز؟ 🔻عقب‌تر رویم.  تا حالا به تفاوت براندازی با تجزیه‌طلبی دقت کردید؟ ضدانقلاب در اغتشاشات سال گذشته از براندازی عبور کرد و به تجزیه‌طلبی رسید. چرا؟ اساسا فرق این دو چیست؟ براندازی حذف نظام سیاسی است. اما تجزیه‌طلبی چندپاره کردن کشور است. یعنی قرار دادن مردم مقابل مردم. این همان پروژه‌ای است که در ماجرای حجاب هم دنبال می‌کنند. عده‌ای کشف حجاب کنند و دوقطبی ایجاد شده و تبدیل به چرخه خشونت شود. 🔻بازهم عقب‌تر رویم. به تغییر سبک تحریم‌ها در این چهل و اندی سال توجه کردید؟ ابتدای انقلاب تحریم‌های اقتصادی برای مسؤولین و دولت‌ها بود. اما امروز تحریم‌ها صرفا سفره مردم را هدف گرفته است.  این سالهای اخیر حتی ترورهای مسؤولین نیز تغییر کرد. سالهای اول مسؤول را می‌زدند تا به خیالشان اداره کشور بهم بریزد اما امروز سراغ مسؤولی می‌روند که بجز اثر اول، پایگاه عمیق‌تری در جان و دل مردم داشته باشد. برای همین به حاج قاسم رسیدند. اساسا چون مردم را می‌خواهند بزنند، سراغ قهرمانشان رفتند.  🔻اما چرا؟ این تغییر راهبرد برای چیست؟ چطور شد که بازگشتند به ترور مردم؟ و اساسا این ترور مردمی چه تفاوتی با ترور مردمی سالهای اول انقلاب دارد؟ پاسخ یک جمله است: ترور مردم در اول انقلاب کور بود و امروز کاملا هوشمند. 3⃣سوم. دشمن امروز به این سطح از بلوغ رسیده است که هرچه می‌کشد از مردم است. برای همین از براندازی به تجزیه‌طلبی رسیده است. فهمیده است جمهوری اسلامی چیزی نیست جز مردم. یعنی برای براندازی سیاسی هم باید مردم را بزند نه نظام را. نظام پوسته است و مردم معنا. برای همین وقتی از حمایت جمهوری اسلامی در غزه عصبانی است، مذبوحانه سراغ پمپ بنزین می‌رود تا مردم را تحت فشار قرار دهد. چون ریشه آن ظلم‌ستیزی را بدرستی در هویت مردم می‌داند. همشهری @mahdian_mohsen
✅ ۹ دی؛ فراتر از افکار عمومی 1⃣یکم. اول قصهٔ ۹ دی را در چند جمله مرور کنیم. ماجرا چه بود؟: "دروغ گفتند". یعنی آن‌ها که اتفاقا شعار قانون‌گرایی داشتند، مشخص شد که سخت‌ترین دشمنی را با قانون دارند. با قانون انتخابات وارد رقابت شدند و وقتی شکست خوردند، زیر میز زدند و گفتند قانون را قبول نداریم. همان‌ها که شعار انتخاباتی‌شان علیه دروغ بود، مشخص شد که دروغ می‌گفتند که شعارمان قانون است.  اما ماجرا به اینجا ختم نشد. برای اینکه زیر میز بزنند گفتند تقلب شده است. عده‌ای هم باور کردند و به خیابان‌ها ریختند. حق داشتند. واقعا فکر می‌کردند تقلب شده است. اما ماجرا جایی نگران‌کننده شد که گفتند داور را قبول نداریم. قضاوت برای تقلب با خودمان است، نه قانون. آتش شعله گرفت. جماعتی به خیابان‌ها ریختند. شعار دادند. کم‌کم اعتراضات تند و بی‌پروا شد. سطل آشغال آتش زدند. شیشهٔ بانک شکستند. راه را بستند و غیره. تا اینکه ضدانقلاب مثل همیشه میدان‌دار شد و کار کشید به نه غزه و نه لبنان و توهین به سیدالشهدا و آدم‌کشی... و اینجا بود که گویی پرده‌ها افتاد. مردم متوجه شدند باطن ادعای تقلب، تجزیه‌طلبی است و آدم‌کشی. بعدها ماجرا روشن‌تر هم شد. وقتی که همه دیدند سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی در همان روزها کلید خورده است. یعنی پشت پردهٔ فتنهٔ ۸۸ همان‌ها بودند که پشت پردهٔ کوچک کردن سفرهٔ مردم شدند و همان‌ها بودند که پشت پردهٔ تجزیه‌طلبی و همان‌ها بودند که پشت پردهٔ ترور و همان‌ها بودند که پشت پردهٔ بی‌حجابی اجباری شدند تا رسید به اغتشاشات ۱۴۰۱ و حالا پشت پردهٔ همهٔ آن فتنه‌ها، درگیر کودک‌کشی است... و اما این یک درس بزرگ است؛ درسی که حقیقت ملت ایران را توضیح می‌دهد. برای همهٔ آن‌ها که ظاهرگرا هستند و نمی‌توانند باطن حقیقی این ملت را ببینند. 2⃣دوم. در مرور قصهٔ ۹ دی دقت کردید؟ مردم کجا جدا شدند؟ وقتی باطن آن شعارها و ادعاها مشخص شد... این باطن چه بود؟ ضدیت با هویت ایمانی مردم. وقتی با ایمان مردم مقابله شد، ۹ دی خلق شد. هویت ایمانی مردم امری فراتر از افکار عمومی است. افکار عمومی لایهٔ شناخت مردم است. ایمان لایهٔ باورهای عمیق مردم است. دستکاری شناخت مؤثر است، اما دستکاری ایمان مردم به این سادگی‌ها میسر نیست. مردمی که به جهت افکار عمومی سال ۸۸ رنگین‌کمانی بودند، به جهت ایمانی در ۹ دی یک‌رنگ شدند. و این ناگفتهٔ شنیدنی و شیرین انقلاب اسلامی است. این مردم با هر سلیقه‌ای و هر شکلی، به جهت ایمانی یک‌صدا هستند و یکپارچه. این دارایی را دشمن نمی‌داند که هیچ؛ اما برخی خودی‌ها و انقلابی‌ها و مسؤولین نیز بدان جاهل‌اند و در ظواهر متوقف‌اند. @mahdian_mohsen
🩸 مهم‌تر از انتقام 🔻مطالبهٔ انتقام، حق است و مگر غیر این قابل تصور است؟ خون بهترین‌های این مردم را بر زمین ریختند. اما از انتقام مهم‌تر، فهم درست از انتقام است؛ چه چیز را می‌خواهیم مطالبه کنیم؟ 🔻دو اصل مهم برای مطالبهٔ انتقام: 1⃣یکم. میدان مبارزه میدان مبارزه را گم نکنیم. جنگ ما جنگ در ساحت قدرت نرم است. قدرت سخت نیز در خدمت همان است. قدرت نرم یعنی قدرت مردم، یعنی قدرت ذهن‌ها و اراده‌ها. دشمن نیز همین را فهمیده است. لذا امروز نمادهای این قدرت را می‌زند. یعنی فراتر از خون‌های پاکی که بر زمین ریخته را هدف گرفته است. هدف نهایی، تضعیف ارادهٔ یک ملت است. لذا نمادهای هویتی او را می‌زند تا تحقیرش کند... 🔻ثمرهٔ بند اول چیست؟ مراقبت کنیم با طعنه و کنایه به نظام، هدف نهایی دشمن را محقق نکنیم. خون‌ها ریختند تا ملتی را تحقیر کنند. قرار نیست با خودتحقیری، پروژهٔ تحقیر ملی را تکمیل کنیم؛ که این از ریختن خون شهید سهمگین‌تر است. ان‌شاءالله روشن است. 2⃣دوم. شناخت دشمن دشمنی ما با دشمن، برای امروز و دیروز نیست. دشمن یکباره بیدار نشده است تا تصمیم به ترور بگیرد. این دشمن، تحقیر و ذلیل شده و رفتار او واکنشی است به آنچه از کف داده است. برای سایه‌انداختن بر بی‌حیثیتی‌اش عربده می‌کشد و جنون‌وار زن و کودک می‌کشد. همهٔ حیثیت و هویت دشمن را هدف گرفته‌اید و او حیاتش به این اقدامات مذبوحانه است. اگر درست نبینیم، باز هم به خودتحقیری می‌رسیم؛ شبیه همان‌ها که هنوز متوجه نشدند برندهٔ نهایی غزه، حماس است یا رژیم صهیونیستی. 🔻ثمرهٔ بند دوم چیست؟ ادعای اینکه انتقام منجر به بازدارندگی می‌شود حرف ناتمامی است. ما و دشمن همواره در جنگیم. این‌طور نیست که اگر چه می‌کردیم ترور انجام نمی‌شد. این دشمنی‌ها هست تا جمهوری اسلامی هست. مهم، برآیند این نزاع تاریخی است که کفهٔ قدرتش به کدام سمت است.  🩸در نهایت اینکه؛ انتقام، یک اقدام قطعی است در تمام سطوح دشمنی، اما هدف نهایی‌اش پیش‌برد نقشهٔ کلان جبههٔ حق است، نه خنک‌کردن دل‌ها. لذا طبیعی است که بر مدار عقلانیت باشد، نه هیجان. همشهری @mahdian_mohsen
❇️مخاطب خاص سخنان رهبری چندین سخنرانی پیاپی و اخیر رهبری انقلاب مرتبط به مشارکت در انتخابات بوده است. به‌روشنی می‌توان گفت از نگاه انقلاب اسلامی، مشارکت و حضور مردم در صحنه، حتی از نحوۀ انتخابشان نیز مهم‌تر است. اما چه کسانی باید این سخنان را به خود بگیرند؟ مخاطب خاص این سخنان چه کسانی‌اند و باید چه کنند؟ ❇️الف در بخش حاکمیت: 1⃣یکم. دولت و دیگر نهادهای اجرایی مثل شهرداری‌ها: در شرایطی که دشمن شب‌ و روز تلاش می‌کند با بزرگ‌نمایی نقص‌ها و سیاه‌نمایی، مردم را از آیندۀ کشور ناامید سازد، نقش اصلی نهادهای حاکمیتی، بیان هنرمندانۀ اقدامات و پیشرفت و البته اعتراف صادقانه و صمیمانه به نقص‌هاست. 2⃣دوم. شورای نگهبان: شورای نگهبان باید ارتقا پیدا کند. بدون شک یکی از نهادهای مخاطب رهبری در ایجاد مشارکت و رقابت، شورای نگهبان است. روشن است که این به‌معنای مصلحت‌سنجی نیست، بلکه به‌معنای ارتقای روش احراز صلاحیت‌هاست تا غیرمنصفانه و غیرعادلانه کسی از رقابت حذف نشود. 3⃣سوم. مجالس شورای اسلامی و خبرگان: این دو نهاد، لازم است در فرصت باقی‌مانده گزارش روشن از عملکرد و وعده‌های خود داشته باشند تا مردم، ثمرۀ آرای خود را قضاوت کنند. 4⃣چهارم: نهادهای امنیتی و قضایی: یکی از مهم‌ترین بخش‌ها، حذف موانع مشارکت‌ساز در انتخابات است. افراد یا گروه‌هایی که خلاف مسیر مردم، آیندۀ کشور را یأس‌آلود و بن‌بست‌گونه تصویر می‌کنند، باید به حکم اقدام ضدامنیتی پاسخ‌گو باشند. ❇️ب: در بخش گروه‌های اجتماعی: 1⃣یکم. گروه‌های تبلیغی و طلبگی و حوزوی: لازم است گروه‌های تبلیغی و نهادهای مرتبط مثل سازمان تبلیغات، فعال شده و خدای نکرده در این مسیر تا شب انتخابات منفعل نمانند. 2⃣دوم. رسانه‌ها: اصل «خبر بد، خبر خوب است»، علت اصلی در ترویج سیاهی است. متأسفانه بی‌هنری رسانه‌ها در جذب مخاطب باعث شده است سراغ ساده‌ترین روش، یعنی انتشار استثناها روند و اخبار تلخ و سیاه را منتشر کنند. رسانه‌ها لازم است در این حوزه رویۀ خود را تغییر دهند. 3⃣سوم. شبه اصولگراها: مطابق منظومۀ انقلاب اسلامی، مشارکت و حضور مردم در صحنه، مهم‌تر از رسیدن به قدرت، ولو برای خدمت است. پس اکیدا باید از این تلقی انحرافی که مشارکت کمتر منجر به پیروزی در انتخابات می‌شود فاصله گرفت؛ ولو تلقی گروهی اقلیت باشد. 4⃣چهارم. شبه‌ اصلاح‌طلب‌ها: بخشی از بدنۀ اصلاحات که تصور می‌کند تحریم انتخابات منجر به تغییر در سیاست‌ها و رویه‌ها می‌شود باید بداند ادعای تحریم و حتی بی‌کنشی در انتخابات، یعنی ایستادن کنار تجزیه‌طلب‌ها در تاریخ. 5⃣پنجم: جریان‌های عدالت‌خواهی: همۀ کسانی که هدف اصلاح‌گری و عدالت‌خواهی دارند باید بدانند که هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که ثمرۀ نهایی عدالت‌خواهی آن‌ها یأس و ناامیدی مردم از صندوق رأی شود. 6⃣ششم. دوقطبی‌سازها: ثمرۀ مشارکت مردم، همدلی و وحدت است. دوقطبی‌سازی برای ساخت مشارکت، یعنی نقض غرض. رقابت و مشارکت از طریق معرفت‌افزایی صورت می‌گیرد، نه کینه‌ورزی و هیجان‌های تقابل‌جویانه. @mahdian_mohsen
✅ دربارهٔ لکنت رسانهٔ ملی شهردار تهران در گفت‌وگویی ضمن انتقاد از عملکرد صداوسیما گفت این مظلومیت مردم تهران است که رسانهٔ ملی به مسائل اساسی آن‌ها نمی‌پردازد. واقعیت این است که ماجرا فراتر از پوشش اخبار مدیریت شهری است. چه آنکه احتمالا مدیران رسانهٔ ملی در پاسخ، لیستی از برنامه‌های مرتبط با شهرداری داشته باشند و بخواهند به رخ بکشند. هرچند در همین بخش نیز نقص‌ها وجود دارد. بلکه رسانهٔ ملی در پوشش عملکرد دولت نیز دچار لکنت است.  اما حرف اساسی چیست؟ رسانهٔ ملی هنوز نگاه دقیقی به آرایش جنگی جدید دشمن ندارد. دشمن امروز در این هجمهٔ بی‌رحمانه فقط و فقط ذهن مخاطب را نشان گرفته است. دقیقا با چه هدفی؟ هدف اصلی دو خط بیشتر نیست. اول اینکه «راه طی‌شدهٔ این ملت به سیاهی گذشته است» و دوم اینکه «آینده‌ای جز تلخی در پیش روی مردم نیست». دشمن اگر بتواند این دو هدف را محقق کند، یک ملت را می‌تواند زمین‌گیر کند. ملتی که از گذشتهٔ خود پشیمان و از آیندهٔ خود ناامید باشد، با تلنگری شکست می‌خورد. هرچند تا امروز در تحقق این هدف ناکام بوده است. این اهداف را هم با سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی و تعمیم ناروا و البته دروغ‌های بزرگ و شاخ‌دار دنبال می‌کند. در چنین صحنه‌ای از جنگ، نقش رسانه چیست؟ دقیقا حرکت در نقطهٔ مقابل دشمن. یعنی بیان واقعیت؛ مردم ببینند چه مسیری را آمدند و چه دارایی‌هایی دارند و نسبت به آیندهٔ این کشور امیدوار باشند. راه رسیدن به این هدف نیز تنها در بیان هنرمندانهٔ تلاش‌هاست. ما کم نقص نداریم، اما بدون شک به‌سوی قله در حرکتیم. رو به جلو می‌رویم؛ هرچند نسبت به آرمان‌هایمان عقب باشیم، اما نسبت به گذشته پیش می‌رویم. باید حرکت را دید و سرِ دست گرفت. راهبرد امیدافزایی این‌جاست. امروز پوشش تلاش مدیران و بیان هنرمندانهٔ آن یک فریضه و آرایش جنگی مقابل دشمن است. گذشتْ زمانی که این دست اخبار را در سطح روابط عمومی‌ها و تبلیغاتچی‌ها وزن می‌دادیم و از کنار آن عبور می‌کردیم. امروز رسانه، پیشانی یک جنگ تمام‌عیار است. گلایه‌های نابجا و ضریب‌دادن به حواشی و بیان سرسری تلاش‌ها و تولید غیرخلاقانهٔ پیام و خدای نکرده ژست‌های متعفن روشنفکری برای جلب توجه و خودنمایی، تنها در صحنهٔ رسانه دیگر متوقف نمی‌شود و هزینهٔ آن در سطح تخریب سرمایه‌های انسانی یک کشور امتداد می‌یابد. از این جهت امیدواریم مدیران ارشد رسانهٔ ملی که همگی از دلسوزان نظام و انقلاب هستند، نسبت به این مهم اهتمام جدی‌تری داشته باشند. این جنگ جدید، سازوکار نوین و سازمان پویا و ذهن‌های خلاق و انگیزه‌های به غایت ایمانی می‌خواهد. همشهری @mahdian_mohsen
هدایت شده از بر پا
1_9062863496.pdf
1.16M
متن تبیینی جمعی از شاگردان مکتب امام خمینی (رحمه الله علیه) به مناسبت هفتمین روز شهادت زائران حاج قاسم سلیمانی 1. حجه الاسلام محمد عالم زاده نوری 2. حجه الاسلام محمدرضا فلاح شیروانی 3. حجه الاسلام ذبیح الله نعیمیان‌ 4. حجه الاسلام غلامرضا قاسمیان 5. حجه الاسلام علی مهدیان 6. دکتر یاسر جبرائیلی‌ 7. حجه الاسلام امین اسدپور 8. دکتر وحید یامین پور 9. حجه الاسلام سیدعلی موسوی 10. دکتر محسن مهدیان 11. حجه الاسلام حسین مهدی زاده 12. دکتر مجید سلیمانی 13. حجه الاسلام روح الله رجبی 14. دکتر محسن دنیوی 15. حجه الاسلام محمدرضا اسحاقی 16. دکتر محسن دوباشی 17. حجه الاسلام عبدالحسین مشکانی 18. دکتر مهدی فقیهی نژاد 19. حجه الاسلام سعید صلح میرزایی 20. دکتر میثم یاوری 21. حجه الاسلام حسن مرادی 22. دکتر ابوالفضل اقبالی 23. دکتر مرضیه شعربافچی زاده 24. دکتر مریم اسماعیلی 25. خانم عاطفه سعیدی نژاد 26. حجه الاسلام عباس حیدری پور 27. دکتر حمید ابدی 28. حجه الاسلام حمزه وطن فدا 29. آقای امیرحسین کریمی 30. حجه الاسلام مجتبی عرب 31. آقای وحید طراوت 32. حجه الاسلام حسین کاظم زاده 33. حجه الاسلام سید محمد مطلبی پور 34. حجه الاسلام حسن شفیعی 35. حجه الاسلام صابر صادقی 36. حجه الاسلام حسین بغدادی 37. دکتر میثم پیمانجو 38. حجه الاسلام حمید آقانوری 39. حجه الاسلام حسین ایزدی 40. آقای حمید شب بوئی 41. حجه الاسلام معین شادرو 42. حجه الاسلام عبدالله عصاره 43. حجه الاسلام علی اخباری 44. آقای مهدی افراز 45. حجه الاسلام مهدی شبان @ali_mahdiyan
✅6تفاوت ما  و رهبری در حوادث اخیر ❇️مخاطب این متن دلسوزان ایران انقلابی هستند؛ کسانی که از منظر آرمان‌های انقلاب، جمهوری اسلامی را نقد می‌کنند و البته چه نیتی از این بهتر و مهم‌تر، اما این همه ماجرا نیست. در مواردی اشکالات محاسباتی در تحلیل وقایع و فاصله گرفتن از محکمات معرفتی، باعث خطای تشخیص و در نهایت قضاوت نادرست می‌شود. برخی خودتحقیری‌های اخیر در دل جبهه انقلاب از همین منظر است. حوادث اخیر فرصت است؛ سبک تحلیل این جریان را با رهبری انقلاب تطبیق دهیم. 1⃣خطای اول؛ روزهای اول بعد از طوفان‌الاقصی را خاطرتان هست؟ در فضای مجازی یک شور و شعف وصف‌ناپذیر راه افتاده بود، اما لا‌به‌لای این شور و شعف یک خط انحرافی بود و آن اینکه چه نشسته‌اید که ایران، اسرائیل را موشک‌باران کرد. همان زمان رهبری انقلاب در نخستین سخنرانی تصریح کردند که این عملیات با تدبیر و شجاعت حماس صورت گرفته است. 🔻این اشتباه را ساده نگیرید. این خطای راهبردی ناشی از این است که توان ایران در ساخت جبهه مقاومت را نمی‌بینیم و تصور می‌کنیم قدرت ایران در ورود مستقیم یا فروش اسلحه یا حتی مشاوره نظامی است. 2⃣خطای دوم؛ چند روز از طوفان‌الاقصی گذشته بود. همه رسانه‌ها ازجمله صداوسیما پر‌شده بود از اخبار کشتار مردم مظلوم غزه. طبیعی است. باید ددمنشی رژیم کودک‌کش نشان داده می‌شد، اما این صحنه همه واقعیت جنگ بود؟ خیلی‌ها بعد از دیدن این تصاویر دچار تردید شدند که اساسا چرا حماس باید حمله می‌کرد؟ سخنرانی دوم رهبری انقلاب این بود که این همه واقعیت نیست. تعبیرشان این بود که اگر ناقص روایت کنیم به مردم غزه ظلم کرده‌ایم. تصاویر خبری ما قدرت سخت‌و‌نرم حماس را به‌درستی روایت نمی‌کرد. شکست ترمیم‌ناپذیر را رهبر انقلاب در این نقطه مطرح کردند. 🔻این اشتباه را هم ساده نگیرید. این خطای برداشت یعنی متوقف شدن در ندیدن سطوح مختلف قدرت حماس؛ هم سطح نظامی و هم سطح قدرت نرم. 3⃣خطای سوم؛ کسانی که در ابتدا، ماجرای طوفان‌الاقصی را دست برون آمده ایران از آستین حماس می‌دانستند بعد از مدتی گفتند پس ایران کجاست؟ چرا ورود نمی‌کند؟ رهبر انقلاب در دیدار با خانواده شهید سلیمانی فرمودند: حاج قاسم محور مقاومت را احیا کرد. این حرف یعنی چه؟ این حرف یعنی انقلاب اسلامی بستری را برای تربیت، بیداری و متشکل‌سازی‌ در منطقه فراهم کرده است که ثمره‌اش حضور جوانانی در محور مقاومت است که خودشان با شجاعت و قدرت تدبیر می‌کنند؛ البته هرجا مبارزه با ظلم است ایران نیز دست مجاهدین را پرمی‌کند. 🔻این اشتباه را هم ساده نگیرید. وقتی نقش فعال ایران را درست نبینیم یا نقش نیروهای مقاومت را کتمان می‌کنیم یا به‌خودتحقیری می‌رسیم. 4⃣خطای چهارم؛ پیروز میدان در طوفان‌الاقصی کیست؟ به‌خودمان رجوع کنیم و ببینیم صحنه را چطور ارزیابی می‌کنیم. آیا حماس را پیروز میدان می‌بینیم؟ رهبری انقلاب فرمودند به 3دلیل روشن اسرائیل شکست خورده است؛ اول اینکه خواستند حماس را نابود کنند که نتوانستند، خواستند مردم را از غزه بیرون کنند که موفق نشدند و خواستند مقاومت را در منطقه شکست دهند که خود زمینگیر شدند. 🔻این اشتباه را هم ساده نگیرید. اگر نتوانیم جمع‌بندی دقیقی از رویارویی قوای حق و باطل در میدان داشته باشیم، بی‌شک دچار خودزنی پیاپی می‌شویم. ندیدن پیروزی حماس ناشی از نقص چشم‌هاست و تنها در غزه نیز متوقف نمی‌شود. این جریان، عملیات تروریستی کرمان و ترور سیدرضی در سوریه را هم نتوانستند از واکنش منفعلانه دشمن به بی‌آبرویی و بی‌حیثیتی‌اش از نقش‌ جمهوری اسلامی در منطقه ببینند. 5⃣خطای پنجم؛ بعد از شهادت شهیدموسوی، مطالبه غالب چه بود؟ بعد از ماجرای کرمان چه؟ هردو انتقام. حق هم همین بود. رهبرانقلاب هم فرمودند: انتقام؛ اما آیا این‌دو مطالبه یکی بود؟ رهبر انقلاب هم درباره انتقام گفتند انتقام صریح و بهنگام، اما چند تفاوت کلیدی داشت. عین‌الاسد را خاطرتان هست؟ همان که خیلی‌ها اقتدار را ندیدند و رهبری آن ‌را به جهت شکست هیمنه دشمن یوم‌الله نامیدند؟ رهبری انتقام را چند لایه‌ای دیدند و گفتند: عاملین را باید سریعا شناسایی و با آنان برخورد کرد. از سوی دیگر باید ابهت دشمن نیز بشکند. فرمودند: سیلی سخت‌تر در شکست نرم‌افزاری دشمن است. از سویی واکنش و اقدام مسئولان را تأیید کردند. 🔻این اشتباه را هم نباید دست‌کم گرفت. برخی با مطالبه نادرست انتقام، ناخواسته همان کردند که دشمن از ترور‌ها هدف گرفته بود؛ یعنی تحقیر ملی. 6⃣خطای ششم؛ کم‌کم دچار بی‌حسی می‌شویم؟ اخبار مظلومیت مردم غزه را می‌بینیم و رد می‌شویم؟ اما رهبرانقلاب در هر سخنرانی مسئله حماس و اسرائیل را پیش می‌کشند و تحلیل می‌کنند. 🔻و اما این اشتباه را هم ساده نگیریم. احساسات را باید عقلانیت مدیریت کند تا نه خطای تشخیصی بسازد و نه با تکرار دچار سردی، خاموشی و بی‌حسی شود. همشهری @mahdian_mohsen
❇️گل به خودی های انتخاباتی خیلی ساده و کوتاه؛ همان‌ها که سال‌ها کشور را تحریم و سفرهٔ مردم را کوچک کردند و خیابان‌ها را آتش زدند و خوبان شهر را ترور کردند، پروژهٔ مشارکت پایین در انتخابات را هم دنبال می‌کنند. اما ابزار نهایی این خناسان برای قهر مردم با صندوق رأی چیست؟ دو هدف میانی دارند؛ اول اینکه رأی مردم در گذشته بی‌اثر بوده است. دوم اینکه در آینده هم بین این و آن تفاوتی نیست. اما دشمن به کنار، برخی در داخل نقش گل به خودی را بازی می‌کنند و همین دو پروژهٔ دشمن را ناخواسته مدد می‌دهند.   1⃣یکم. سهم خودی‌ها در پروژهٔ اول دشمن: 🔻دستهٔ اول کسانی هستند که تصور می‌کنند با تخریب و اتهام‌زنی و به‌اصطلاح افشاگری، موجب روشنگری و رونق انتخابات می‌شوند و متأسفانه این اقدام زشت و زننده را هم اخیرا کلید زدند. این افراد نمی‌دانند که ثمرهٔ نهایی این دست اقدامات، فارغ از قضاوت اخلاقی و شرعی و قانونی، تنها و تنها تأیید گزارهٔ فساد سیستمی دشمن است که این روزها و در شب انتخابات، هر دم بدان می‌دمند.  توجه کنیم کسی منکر مبارزه با خطا و تخلف و فساد نیست، اما این دست اتهامات رسانه‌ای، بدون حضور محکمه و عدلیه، آن‌هم در زمان کوتاه تا شب انتخابات، تنها و تنها اثبات این ادعاست که بین این و آن فرقی نیست و رأی دادن بی‌اثر است.  2⃣دوم. سهم خودی‌ها در پروژهٔ دوم دشمن: 🔻دستهٔ دوم برخی از مسئولین هستند. برخی تصمیمات شتاب‌زده در این زمان کوتاه که موجب سوءتفاهم و خطای ادراکی در جامعه می‌شود، فرصت را برای دشمنی‌ها فراهم می‌کند. پروژهٔ دشمن این است که صندوق رأی در گذشته مؤثر نبوده است و رفت‌وآمد دولت‌ها موجب اصلاحات یا توسعه نمی‌شود. از این‌سو تصمیمات خلق‌الساعه‌ای که در این زمان اندک فرصت روشنگری و اقدام رسانه‌ای مؤثر برای آن وجود ندارد، تنها پاس گل به دشمنی‌هاست. چه بسا تصمیمی که به‌جهت کارشناسی نیز منطقی است، اما به‌جهت زمان اندک برای روشنگری و تبیین و کار رسانه‌ای، طعمهٔ دشمن می‌شود. مصادیق هر دو بخش کم است، اما کمش هم در شب انتخابات بسیار است. نمونه‌ها را خودتان فهرست کنید. @mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مختصر در یک دقیقه. چرا حجاب نماد است؟ مهم‌ترین خطای خودی‌ها در مواجهه با مسأله حجاب. راه حل چیست؟ @mahdian_mohsen
❇️فوتبال سیاسی است؟ نیست؟ ◀️مردم سیاسی نیستند 1⃣یکم. گفت چرا مرگ یک ملت را می‌خواهید؟ گفتم کجا؟ گفت همین مرگ بر آمریکا. گفتم: شعار مرگ برای سیاستمداران مکار این کشورها است، نه مردم‌شان. سکوت کرد. گفتم ولی آن‌هایی که ژست صلح می‌گیرند، در عمل با تحریم‌های اقتصادی کمرشکن، سفرهٔ مردم ایران را هر روز تنگ‌تر کردند. دقت دارید دیگر؛ علیه مردم ایران و نه حکومت. ◀️علم سیاسی نیست 2⃣دوم. برخی ژست بی‌طرفانه برای علم می‌گیرند و معتقدند ساحت علم از زدوخوردهای سیاسی به‌دور است. اما همین جریان پرمدعی وقتی ایران به توان تولید واکسن کرونا در بین ۶ کشور اول دنیا رسید، هرچه در چنته داشتند به‌کار بستند تا مدار تولید متوقف شود. از جمله جلوگیری از ورود مواد اولیه؛ این یک نمونه و نمی از یمی است. ◀️درمان سیاسی نیست 3⃣سوم. گفتند بهداشت و درمان خارج از سیاست است، اما ارسال داروی بیماران سرطانی و برخی بیمارهای صعب العلاج مثل بیماری پروانه‌ای را ممنوع کردند. در غزه نیز بیمارستان‌ها را زیر بار موشک بردند. باقی فهرست‌ها با خودتان. ◀️خبر سیاسی نیست 4⃣چهارم. یک عمر دروغی شاخدار به نام رسانهٔ بی‌طرف را به خورد مخاطب دادند. اما امروز همین شعار مبتذل و مضحک را هم دیگر جرئت ندارند تکرار کنند. و حالا حتی یک خبر بدون جهت‌گیری‌های سیاسی علیه ایران منتشر نمی‌کنند؛ اینکه نوشتم حتی یک خبر، بدون هرگونه اغراقی است. ◀️هنر سیاسی نیست 5⃣پنجم. گفتند هنر برای هنر؛ اما ضعیف‌ترین و بی‌خاصیت‌ترین فیلم‌ها را صرفا به‌خاطر ضدایرانی بودن، در جشنواره‌های غربی جایزه دادند و سرِدست گرفتند و از آن سو، هالیوود را مرکز سفیدشویی امپریالیزم سرمایه‌داری قرار دادند. ◀️ورزش سیاسی نیست 6⃣ششم. گفتند ورزش جای سیاست نیست. اما زنان قهرمان المپیک را به‌خاطر حجاب سانسور کردند و فوتبالیست‌های ایرانی را به‌خاطر همراهی نکردن با ضدانقلاب به تمسخر گرفتند. موارد بسیار است؛ اما یک نمونه همین بازی ایران و ژاپن. قبل از شروع بازی و حتی بعد از گل اول ژاپن، شروع به تحقیر ملت ایران کردند و البته بعد از شکست ژاپن خفه‌خون گرفته و منفعلانه به سکوت رفتند. ❇️حرف آخر؛ سیاست مردم ما غیر از انسانیت‌شان نیست. آنچه حقه‌بازی و بندبازی است که اسمش روی خودش است و سیاست نیست. سیاست مردم ایران هویت‌شان است. حیثیت‌شان است. چون کرامت نفس دارند، ظلم‌ستیز هستند و مدافع مظلوم و عدالتخواه و آزادی‌گرا و استقلال‌طلب. با همین الگو همهٔ شؤون زندگی‌شان سیاسی است. فوتبال ورزش است؛ برد و باخت دارد. اما ملت ایران با غیرت و استقامت و تلاش، مکر دشمن در تقابل و ضدایرانی کردن علم و هنر و ورزش و غیره را به خودشان برمی‌گردانند و البته در این مسیر و با این نیت، ببرند یا ببازند پیروزند. فوتبال سیاسی یعنی همین. فوتبال به مثابه مبارزه. همشهری @mahdian_mohsen
🔻مقابله با آفت خواص 1⃣یکم. رهبرانقلاب در دیدار با نیروهای هوایی ارتش نقش خواص را با این پنج گزاره توضیح دادند: 🔸الف/ خواص کسانی هستند که قدرت تشخیص و شجاعت در اقدام دارند. 🔸ب/ خواص عنصر شتابدهنده در جامعه است. 🔸ج/ خواص در جامعه ما در اقلیت نیستند. 🔸د/ دشمن تلاش می‌کند نقش شتابدهندگی خواص را با ایجاد تردید و تعلل بگیرد 🔸ه/ خواص غفلت کند، ضربهٔ تاریخی سنگین خواهیم خورد. این پنج گزاره را داشته باشیم.  2⃣دوم. رهبری انقلاب پیش‌تر نیز بارها به این گزاره‌ها توجه دادند. اسفند ۱۴۰۰ در دیدار با خبرگان سنگین‌ترین جنگ نرم دشمن را "اغوای خواص" دانستند. اما اوج این بحث را سال ۸۸ داشتند با عنوان "خط اغفال خواص" توسط دشمن و فرمودند خواص کسانی‌اند که در فتنه‌ها نقش روشنگری دارند؛ مثل فتنهٔ صفین و نقش جناب عمار در تبیین. سال ۸۷ نیز فرمودند در ماجرای کربلا خواص احساس خطر نکردند و شد آنچه نباید می‌شد. اینجا بود که فرمودند سکوت خواص کمک به فتنه است. همین‌جا فرمودند "شجاعت در فکر" و عمل" ویژگی خواص است. و البته بیشترین فراوانی نیز مربوط به سخنان ایشان در دههٔ ۷۰ است که بحث عبرت‌های عاشورا را مطرح کردند و راز بیمه شدن انقلاب را در نقش‌آفرینی خواص اهل حقی دانستند که دنیاگرا نشدند. 3⃣سوم. از سخنان رهبری انقلاب می‌توان سه دسته آفت را برای خواص برشمرد که این روزها نیز برخی با آن دست‌به‌گریبان‌اند و چه بسا باید هرکس به خودش نگاه کند تا خدای نکرده از این دسته نباشد. 🔸آفت اول "دنیا گرایی" است. خواص ولو اهل حق وقتی دنیا گرا شدند، دیگر در بزنگاه‌ها به میدان نخواهند آمد. 🔸آفت دوم فرمودند "اغوای خواص". اغوا برای ذهن و شناخت است و باعث می‌شود خواص در تشخیص دچار تردید شوند. 🔸آفت سوم فرمودند "عدم شجاعت در عمل". این خصلت باعث می‌شود در عمل دچار تعلل شوند. بخش دوم و سوم این روزها ناخواسته گریبان بسیاری‌ها را گرفته است؛ حتی آنها که دنیا گرا هم نیستند. 4⃣چهارم. اما آفت دوم و سوم بند قبلی چطور شکل می‌گیرد و چطور باید درمان شود؟ نقش دشمن در شکل‌گیری این دو آفت چیست؟ اول ایجاد "ناامیدی در خواص". دوم ایجاد "بی‌عملی از طریق مارپیچ سکوت". مارپیچ سکوت چیست؟ دشمن با اتکا به مارپیچ سکوت می‌گوید اولا شمای خواص در اقلیت هستید و ثانیا اگر اظهارنظر کنید، هزینهٔ سنگین می‌دهید. ایجاد ترس، مثل اینکه در رسانه‌ها مورد هجمه قرار می‌گیرید. 🔻اما راه مواجهه؛ 🔸راه حل اول ایجاد امید، آن‌هم از طریق "امید ایمانی" است. امید ایمانی چیست؟ امیدی که اولا واقعیت را دقیق می‌بیند و ثانیا به سنت‌های الهی در مددرسانی به جبههٔ حق ایمان دارد. با این مقدمه، پیروزی در جبههٔ حق در صورت تلاش و مقاومت قطعی است. 🔸راه حل مقابله با مارپیچ سکوت چیست؟ شکستن سکوت. رهبری فرمود خواص در اقلیت نیستند. دشمن تمام تلاشش همین اقلیت‌نمایی در جبههٔ حق و توهم اکثریت در باطل است. شکست سکوت باعث می‌شود، جبههٔ حق مثل برادهٔ آهن همدیگر را پیدا کنند و قدرت مسلط شوند. اما راه حل دوم در گروی راه حل اول است. مقابله با "تعلل در عمل" در گروی مقابله با "تردید در عقیده" است. یعنی راه حل شجاعت در عمل در گروی مقابله با اغوای ذهنی و یا همان اتکای به امید ایمانی است. همشهری @mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظاهرگرایی در شناخت مردم روی دیگر ظاهرگرایی در شناخت دشمن است. سطح افکار عمومی سطحی نیست که شناخت دقیق از مردم ارائه دهد. بی اعتنایی به این نکته کلیدی هم دشمن را به اشتباه می اندازد و هم برخی داخلی ها. دشمن از روی ظاهر و افکار عمومی روی بخشی از مردم حساب براندازانه باز می کنند و باهمین اشتباه برخی داخلی ها از مردم مایوس میشوند @mahdian_mohsen
چند روزپیش در برنامه تلویزیونی به جلسه با آقای خاتمی اشاره کردم که در آن جلسه می گویند تقلب در انتخابات 88 را قبول ندارند. امروز دیدم اقایان جوادامام و ابطحی جلسه را تکذیب کردند. به نظرم عجله کردند. این خبر بارها منتشر شده و اساسا جدید نبود. کافی بود از دوستان خودشان حداقل دقیقتر بپرسند. اجمالا توضیحی دادم. بخوانید اینم لینک نامه سرگشاده مان به اقای خاتمی که در ان نامه بر مبنای همان جلسه درخواست صداقت داشتیم. http://old.alef.ir/vdcba8b5zrhba0p.uiur.html?241647 @mahdian_mohsen
🔻خاتمی و بیانیهٔ ۱۱۰ اصلاح‌طلب 1⃣یکم. ۱۱۰ چهرهٔ اصلاح‌طلب در بیانیه‌ای از اصلاح‌طلبان خواستند در انتخابات پیشِ رو مشارکت داشته باشند. این بیانیه که ساعتی پس از انتشار تصاویر و عکس‌های پرشور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن منتشر می‌شد تصریح می‌کند اصلاحات تدریجی تنها راه پیش روی ماست. این بیانیه را باید استقبال کرد و به فال نیک گرفت. اما آیا این موضع جبههٔ اصلاحات از جمله تشکیلات رسمی اصلاح‌طلبان است؟ به نظر می‌رسد این‌طور نیست و همچنان بخشی از بدنهٔ افراطی اصلاح‌طلبان بر طبل تحریم صندوق رأی می‌کوبند.  2⃣دوم. اواخر دولت خاتمی رهبرانقلاب موضوع خودی و غیرخودی را مطرح کردند. توصیهٔ اکید ایشان این بود که فعالان سیاسی لازم است موضع خود را در قبال ضدانقلاب صریح و روشن اعلام کنند. به‌عنوان مثال در همان ایام بود که برخی از تندروهای اصلاحات لقب گورباچف را به اصلاحات خاتمی دادند و البته وی حاضر نشد از این جریان و ادعای ساختارشکنانه‌شان اعلام برائت کند و کار بدانجا کشید که رهبری انقلاب سال ۷۹ فرمودند خاتمی گورباچف نیست. 3⃣سوم. چند سال پیش با جمعی از فعالان انقلابی دیداری با سیدمحمدخاتمی داشتیم. در میان گفت‌وگوها یک نکته که بعدها خبری شد بسیار با اهمیت بود. خاتمی در آن جلسه تصریح کرد که سال ۸۸ هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است و از این جهت با میرحسین موسوی و کروبی اختلاف نظر دارد. اما خاتمی در پاسخ به این سؤال که چرا این موضع را علنی اعلام نمی‌کنید گفت که ما دارای یک پایگاه رأی گسترده هستیم که یک سوی آن دینداران و یک سوی آن بی‌دین‌ها قرار دارند و این اظهارنظر باعث بهم پاشیدن این پایگاه اجتماعی می‌شود. 4⃣چهارم. چند روزی است خبر دیدار خاتمی و اظهارات او دربارهٔ تقلب منتشر شده است و اما برخی از بدنهٔ اصلاحات تلاش می‌کنند آن را تکذیب کنند. حال آنکه این خبر پیش‌تر هم منتشر شده و حتی فایل صوتی جلسه نیز در خبرگزاری تسنیم انتشار یافته است. اما این همه تلاش برای تکذیب این خبر چیست؟ گوئی هنوز برخی به وسط بازی کردن اصلاحات و تقویت پایگاه رأی‌شان میان مخالفان نظام دل خوش کرده‌اند. اما اشتباه بزرگی می‌کنند. 5⃣پنجم. شبکه‌های اجتماعی بساط وسط‌بازی سیاسی را کامل جمع کرده است. اصلاحات که همواره قدرتش را از بخشی از آرای ضدانقلاب به‌دست می‌آورد، امروز در میانهٔ دوقطبی حقیقی انقلاب-ضدانقلاب حیران مانده است. رسانه‌های اجتماعی تکلیف هرکس را روشن کرده است. هرکس امروز خودش رسانه است و ضدانقلاب دیگر نیاز به رأی نمادین ندارد و حالا این اصلاحات است که باید تکلیفش را روشن کند. به همین دلیل برخی از بدنهٔ اصلاحات جدا و به صف ضدانقلاب پیوستند و بخشی دیگر از هویت اصلاحات درون نظام دفاع کردند. اما هنوز عده‌ای خیال می‌کنند وسط‌بازی ممکن است و قدرت‌ساز. 6⃣ششم. جبههٔ اصلاحات باید به این بلوغ برسد که حق در صداقت است؛ نه پنهان‌کاری. اعلام موضع روشن نسبت به محکمات انقلاب اسلامی و نظام اندیشهٔ امام از اصول اولیهٔ کار سیاسی است. امروز کار ناتمام و روی زمین ماندهٔ اصلاحات را رسانه‌های اجتماعی برداشته‌اند و اساسا امکان وسط‌بازی سیاسی وجود ندارد. قدرت حقیقی در این است که آنچه پشت درهای بسته می‌گوییم را علن نیز تکرار کنیم. از این جهت باید بیانیهٔ ۱۱۰ اصلاح‌طلب در دعوت به مشارکت را استقبال کرد و امید داشت این رشد سیاسی همهٔ جبههٔ اصلاحات را از رأس تا ذیل پوشش دهد. خاتمی سال ۸۸ دربارهٔ ادعای تقلب سکوت کرد و شد آنچه نباید می‌شد و چه هزینه‌ها که بر مردم و کشور رفت. امید است آن اشتباه تاریخی را مجدد تکرار نکند. همشهری @mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک پیشنهاد دوستانه به اصلاح طلبان درباره شورای نگهبان و ردصلاحیت ها @mahdian_mohsen
✅ماجرای اصغر خال‌دار و اصغر بی‌خال یک اصغرآقایی بود در یکی از محله‌های شهر که یک خال بزرگ روی صورتش داشت. بچه‌های محل برای شوخی می‌گفتند اصغر خال‌دار. این بنده خدا هم برای اینکه جلوی تمسخرها را بگیرد عمل کرد و خال را در آورد؛ از آن به بعد بهش گفتند اصغر بی‌خال. حالا حکایت برخی از سیاسیون این روزها همین ماجرای اصغرآقاست. یک نمونه شفافیت در مجلس. تا دیروز که از شفافیت خبری نبود، چنان بر طبل شفافیت می‌کوبیدند که گویی مهم‌تر از شفافیت نداریم. حالا که شفافیت تصویب شده است، اول به روی خودشان نیاوردند و حالا هم راه افتادند که چرا خودتان زودتر شفاف نشدید. ما که گفته بودیم شفافیت خوب است. متأسفانه داد زدن برای برخی شده است کاسبی. فکر می‌کنند هرچقدر بیشتر داد بزنند و رگ گردن سفت کنند، انقلابی‌ترند. متوجه نمی‌شوند این سوت و کف‌هایی که از سر هیجان برایشان می‌زنند، یک روز وبالشان می‌شود؛ حالا یا این دنیا یا بعد آن. آخر این چه مدلی است که مسؤولین کار بکنند یا نکنند تهش باید تحقیر و تضعیف شوند؟ چرا کارهای انجام شده را به چشم نمی‌آورند؟ چرا اجازه نمی‌دهند دیگران حرکت کشور را ببینند؟ چرا مردم را از امروز و فردای کشور ناامید می‌کنند؟ چند روزی است مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح شفافیت مجلس را تصویب کرده است. آقایانی که هر روز بهارستان را به خاطر شفافیت به توپ می‌بستند، امروز آن‌قدر آزاده هستند که بگویند مجلس به وعده‌اش عمل کرد؟ یا هک مجلس توسط ضدانقلاب را ابزار تخریب بیشتر کردند؟ یعنی آن‌قدر ننگین شدیم که از اطلاعات دستکاری‌شدهٔ ضدانقلاب علیه انقلاب بهره می‌بریم؟ مجلس گذشته طرح شفافیت را با ۲۰۷ امضا وقتی به صحن آورد، تنها یک چهارم رأی دادند. اما این مجلس از روز اول دنبال شفافیت بود. حتی مخالفان شفافیت نیز استدلال‌های منطقی و قابل اعتنا داشتند. با این حال برای اینکه دو سوم مجلس رأی دهند، تنها سه یا چهار رأی کم آمد. آخردست هم طرح شفافیت تبدیل شد به طرح شفافیت سه قوه و بعد از چندبار رفت و برگشت در نهایت تصویب شد. حالا آن‌قدر جسارت و حریت داریم این اقدام را سر دست بگیریم؟ چرا اجازه نمی‌دهیم مردم اثر رأی‌شان را ببینند؟ ای کاش آقایان متوجه می‌شدند که بازندهٔ این بازی این گروه و آن گروه نیست و درنهایت این مردم‌اند که صدمه می‌بینند. ای کاش متوجه بودند که هراقدامی که منجر به ناامیدی مردم از صندوق رأی شود خیانت محرز به مردم و آیندهٔ این کشور است. ای کاش می‌فهمیدند. همشهری @mahdian_mohsen
✅ "رأی نمی‌دیم تا اصلاح بشید" یک استدلال رایج بین مخالفان شرکت در انتخابات این است که: "رأی نمی‌دیم تا اصلاح بشید". البته این دسته از مخالفان با آنها که از بیخ و بن با نظام و کشور مشکل دارند فرق می‌کنند. چه بسا دلسوزانی هستند که می‌خواهند اصلاحات را از طریق قهر دنبال کنند، نه رأی. اما این استدلال و این نیت برای رأی ندادن کافی نیست. یعنی با قهر نتیجه نمی‌گیرند. به چه دلیل؟ 🔻دو دلیل در این رابطه وجود دارد. 1⃣دلیل اول خودزنی است. قدیم‌ها در تهران برخی بزن‌بهادرها ابتدای دعوا و جدل، خودزنی می‌کردند. همان ابتدا یکی به خود می‌زدند تا طرف مقابل بترسد و عقب‌نشینی کند. این استدلال برای رأی ندادن هم از این دست است. مثل اینکه شاگردی به معلمش بگوید اگر اصلاح نشوید، درس نمی‌خوانم. خب چه کسی ضرر می‌کند؟ 🔻اما این خودزنی دو ضرر دارد. 🔸الف/ ضرر اول را خود فرد می‌بیند. آنکه رأی نمی‌دهد، در اصل رأی می‌دهد. رأی به سه چیز. رأی برای وکالت به دیگری تا جای او انتخاب کند. دوم رأی به انتخاب او و سوم رأی به شرایطی که در آینده اتفاق می‌افتد. پس رأی ندادن، خودش رأی است؛ با این تفاوت که امکان اعتراض به آینده را از دست می‌دهد. 🔹ب/ اما ضرر دوم که مهم‌تر است، ضرر به جامعه‌ای است که خود فرد نیز در آن حاضر است؛ مثل ضرر فردی به یک کشتی که در آن مسافر است. دقت کنیم! کسانی که می‌گویند رأی نمی‌دهیم تا اصلاح شوید، یک نکته را دقت نکردند و آن اینکه رأی دادن خودش موضوعیت دارد، نه طریقیت. یعنی فارغ از نتیجه آرا شرکت در انتخابات دارای اثر است. این آثار چیست؟ مهم‌ترین آن تقویت قوای کشور مقابل دشمنی‌هایی که شب و روز برای تعرض به این خاک دندان تیز کرده‌اند. فراموش نکنیم که سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی، در سال ۸۸ و بعد از آن و ثمرهٔ جنگ‌های خیابانی و اغتشاش داخلی بود. یعنی هرجا دشمن احساس کند پشتوانهٔ مردمی یک کشور کم شده است، هر چه خباثت دارد، رو می‌کند؛ از تحریم تا ترور تا جنگ و ...  2⃣اما دلیل دوم فارغ از خودزنی فردی و جمعی، فرض کنیم فردای انتخابات نظام تصمیم می‌گیرد به‌خاطر قهر یک جماعتی خودش را اصلاح کند. حالا اولین سؤال ساده این است که خب؟ چه باید کند؟ دقیقا چه چیز را باید اصلاح کند؟ قهرکننده‌ها سلبا می‌گویند چه نمی‌خواهند، اما چه کسی قرار است ایجابا بگوید که چه می‌خواهند؟ آیا نباید یک نماینده‌ای با هر میزان اشتراک عقیده، ولو حداقلی، وجود داشته باشد تا مطالبات آنها را دنبال کند؟ خلاصه اینکه اگر فکر می‌شود با قهر می‌توان پروژهٔ اصلاح را جلو برد، باید به این نیت اصلاحی آفرین گفت، اما واقعیت این است که نتیجه‌بخش نخواهد بود. همشهری @mahdian_mohsen
❇️دو خط استدلال ساده رهبری برای مشارکت رهبر انقلاب در خصوص شرکت در انتخابات به دو گزاره ساده توجه دادند. یکی توجه به نقاط قوت و ضعف داخلی و دوم دشمنی دشمن. اما ایندو چه کمکی به مشارکت می کند؟ 1⃣یکم. نقاط قوت و ضعف داخلی کافیست نقاط قوت و ضعف داخلی را در طی چند سال گذشته مرور کنیم. آنچه مشهود است فارغ از همه قوت و ضعف ها تنها یک کلمه کلیدی است و آنهم "حرکت". اینکه رای مردم باعث شد مجلس و دولت فعلی نقص های گذشته را تصحیح کنند. هرچند تا اصلاح نهایی راه بسیار است اما "حرکت" قابل مشاهده است. یک نمونه تورم؛ دولت گذشته اقتصاد را با تورم 59 درصد تحویل دولت جدید داد و علیرغم همه پیش بینی ها از جمله مسوولین دولت سابق مبنی بر تورم سه رقمی در آینده، در خرداد 1401 تورم به 46 درصد رسید و همچنان کاهنده. از جهت رشد و تولید، رشد منفی اقتصاد در دولت جدید به 4 درصد بدون نفت رسید. نرخ بیکاری از 11.5 درصد به رکورد 7.6 درصد کاهش یافت. طی دو سال گذشته قله صادرات غیر نفتی با عدد 52 میلیارد دلار شکسته شد. رشد 10 برابر قیمت مسکن با رشد تولید و عرضه در دو سال گذشته متوقف شد و مواردی از این دست که همگی ثمره همکاری مشترک دولت و مجلس است. پس رای دادیم و تغییرات و حرکت ایجاد شد. برای اصلاح و رشد و تقویت وضع موجود نیز تنها راه حل مشارکت است. 2⃣دوم. دشمن را ببینیم خاطرتان هست فوتبال ایران و قطر؟ پس از شکست ایران، رسانه های دشمن تمسخر و تحقیر 80 میلیون ملت ایرانی را کلید زدند و جشن و پایکوبی راه انداختند. نکته این یاداوری چیست؟ یک وقت دشمن با اعتقاد ملت ایران مساله دارد. یک وقت با رفتار مردم اما یک وقت احساسات یک ملت را به تمسخر می گیرد. این میزان شیادی تقریبا در عالم بی سابقه است. هیچ کجای دنیا چنین اپوزسیونی نخواهید دید. این دشمن همان دشمنی است که وقتی مردم برای دختر کاپشن صورتی و باقی شهدای ترور کرمان اشک می ریختند، ملت را به تمسخر گرفتند که حقشان است چون دنبال غذای مجانی بودند. این دشمن همان دشمنی است که بارها از نهادهای بین المللی خواستند به ایران حمله نظامی کند. این دشمن همانست که تمام تلاش خود را برای کوچک کردن سفره مردم بکار بست. مانع واردات داروی بیماران سرطانی شد و قهرمان یک ملت را ترور و بعد هم بدان فخر کرد. حالا سوال اینست اگر  در محله ای یک اوباش تمام عیار که می خواهد سر به تن ما نباشد و بارها به خانه و خانواده ما تعرض کرده است یک روز بخواهد برای ما خیرخواهی کند باور می کنیم؟ حکم تلاش شبانه و روز دشمن برای اینکه مردم پای صندوق رای نروند همین است. تمام. همشهری @mahdian_mohsen