فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مختصر در یک دقیقه.
چرا حجاب نماد است؟
مهمترین خطای خودیها در مواجهه با مسأله حجاب.
راه حل چیست؟
@mahdian_mohsen
❇️فوتبال سیاسی است؟ نیست؟
◀️مردم سیاسی نیستند
1⃣یکم. گفت چرا مرگ یک ملت را میخواهید؟ گفتم کجا؟ گفت همین مرگ بر آمریکا. گفتم: شعار مرگ برای سیاستمداران مکار این کشورها است، نه مردمشان.
سکوت کرد. گفتم ولی آنهایی که ژست صلح میگیرند، در عمل با تحریمهای اقتصادی کمرشکن، سفرهٔ مردم ایران را هر روز تنگتر کردند. دقت دارید دیگر؛ علیه مردم ایران و نه حکومت.
◀️علم سیاسی نیست
2⃣دوم. برخی ژست بیطرفانه برای علم میگیرند و معتقدند ساحت علم از زدوخوردهای سیاسی بهدور است. اما همین جریان پرمدعی وقتی ایران به توان تولید واکسن کرونا در بین ۶ کشور اول دنیا رسید، هرچه در چنته داشتند بهکار بستند تا مدار تولید متوقف شود. از جمله جلوگیری از ورود مواد اولیه؛ این یک نمونه و نمی از یمی است.
◀️درمان سیاسی نیست
3⃣سوم. گفتند بهداشت و درمان خارج از سیاست است، اما ارسال داروی بیماران سرطانی و برخی بیمارهای صعب العلاج مثل بیماری پروانهای را ممنوع کردند. در غزه نیز بیمارستانها را زیر بار موشک بردند. باقی فهرستها با خودتان.
◀️خبر سیاسی نیست
4⃣چهارم. یک عمر دروغی شاخدار به نام رسانهٔ بیطرف را به خورد مخاطب دادند. اما امروز همین شعار مبتذل و مضحک را هم دیگر جرئت ندارند تکرار کنند. و حالا حتی یک خبر بدون جهتگیریهای سیاسی علیه ایران منتشر نمیکنند؛ اینکه نوشتم حتی یک خبر، بدون هرگونه اغراقی است.
◀️هنر سیاسی نیست
5⃣پنجم. گفتند هنر برای هنر؛ اما ضعیفترین و بیخاصیتترین فیلمها را صرفا بهخاطر ضدایرانی بودن، در جشنوارههای غربی جایزه دادند و سرِدست گرفتند و از آن سو، هالیوود را مرکز سفیدشویی امپریالیزم سرمایهداری قرار دادند.
◀️ورزش سیاسی نیست
6⃣ششم. گفتند ورزش جای سیاست نیست. اما زنان قهرمان المپیک را بهخاطر حجاب سانسور کردند و فوتبالیستهای ایرانی را بهخاطر همراهی نکردن با ضدانقلاب به تمسخر گرفتند. موارد بسیار است؛ اما یک نمونه همین بازی ایران و ژاپن. قبل از شروع بازی و حتی بعد از گل اول ژاپن، شروع به تحقیر ملت ایران کردند و البته بعد از شکست ژاپن خفهخون گرفته و منفعلانه به سکوت رفتند.
❇️حرف آخر؛
سیاست مردم ما غیر از انسانیتشان نیست. آنچه حقهبازی و بندبازی است که اسمش روی خودش است و سیاست نیست. سیاست مردم ایران هویتشان است. حیثیتشان است. چون کرامت نفس دارند، ظلمستیز هستند و مدافع مظلوم و عدالتخواه و آزادیگرا و استقلالطلب. با همین الگو همهٔ شؤون زندگیشان سیاسی است.
فوتبال ورزش است؛ برد و باخت دارد. اما ملت ایران با غیرت و استقامت و تلاش، مکر دشمن در تقابل و ضدایرانی کردن علم و هنر و ورزش و غیره را به خودشان برمیگردانند و البته در این مسیر و با این نیت، ببرند یا ببازند پیروزند. فوتبال سیاسی یعنی همین. فوتبال به مثابه مبارزه.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻مقابله با آفت خواص
1⃣یکم. رهبرانقلاب در دیدار با نیروهای هوایی ارتش نقش خواص را با این پنج گزاره توضیح دادند:
🔸الف/ خواص کسانی هستند که قدرت تشخیص و شجاعت در اقدام دارند.
🔸ب/ خواص عنصر شتابدهنده در جامعه است.
🔸ج/ خواص در جامعه ما در اقلیت نیستند.
🔸د/ دشمن تلاش میکند نقش شتابدهندگی خواص را با ایجاد تردید و تعلل بگیرد
🔸ه/ خواص غفلت کند، ضربهٔ تاریخی سنگین خواهیم خورد.
این پنج گزاره را داشته باشیم.
2⃣دوم. رهبری انقلاب پیشتر نیز بارها به این گزارهها توجه دادند.
اسفند ۱۴۰۰ در دیدار با خبرگان سنگینترین جنگ نرم دشمن را "اغوای خواص" دانستند.
اما اوج این بحث را سال ۸۸ داشتند با عنوان "خط اغفال خواص" توسط دشمن و فرمودند خواص کسانیاند که در فتنهها نقش روشنگری دارند؛ مثل فتنهٔ صفین و نقش جناب عمار در تبیین.
سال ۸۷ نیز فرمودند در ماجرای کربلا خواص احساس خطر نکردند و شد آنچه نباید میشد. اینجا بود که فرمودند سکوت خواص کمک به فتنه است. همینجا فرمودند "شجاعت در فکر" و عمل" ویژگی خواص است.
و البته بیشترین فراوانی نیز مربوط به سخنان ایشان در دههٔ ۷۰ است که بحث عبرتهای عاشورا را مطرح کردند و راز بیمه شدن انقلاب را در نقشآفرینی خواص اهل حقی دانستند که دنیاگرا نشدند.
3⃣سوم. از سخنان رهبری انقلاب میتوان سه دسته آفت را برای خواص برشمرد که این روزها نیز برخی با آن دستبهگریباناند و چه بسا باید هرکس به خودش نگاه کند تا خدای نکرده از این دسته نباشد.
🔸آفت اول "دنیا گرایی" است. خواص ولو اهل حق وقتی دنیا گرا شدند، دیگر در بزنگاهها به میدان نخواهند آمد.
🔸آفت دوم فرمودند "اغوای خواص". اغوا برای ذهن و شناخت است و باعث میشود خواص در تشخیص دچار تردید شوند.
🔸آفت سوم فرمودند "عدم شجاعت در عمل". این خصلت باعث میشود در عمل دچار تعلل شوند.
بخش دوم و سوم این روزها ناخواسته گریبان بسیاریها را گرفته است؛ حتی آنها که دنیا گرا هم نیستند.
4⃣چهارم. اما آفت دوم و سوم بند قبلی چطور شکل میگیرد و چطور باید درمان شود؟
نقش دشمن در شکلگیری این دو آفت چیست؟ اول ایجاد "ناامیدی در خواص". دوم ایجاد "بیعملی از طریق مارپیچ سکوت". مارپیچ سکوت چیست؟ دشمن با اتکا به مارپیچ سکوت میگوید اولا شمای خواص در اقلیت هستید و ثانیا اگر اظهارنظر کنید، هزینهٔ سنگین میدهید. ایجاد ترس، مثل اینکه در رسانهها مورد هجمه قرار میگیرید.
🔻اما راه مواجهه؛
🔸راه حل اول ایجاد امید، آنهم از طریق "امید ایمانی" است. امید ایمانی چیست؟ امیدی که اولا واقعیت را دقیق میبیند و ثانیا به سنتهای الهی در مددرسانی به جبههٔ حق ایمان دارد. با این مقدمه، پیروزی در جبههٔ حق در صورت تلاش و مقاومت قطعی است.
🔸راه حل مقابله با مارپیچ سکوت چیست؟ شکستن سکوت. رهبری فرمود خواص در اقلیت نیستند. دشمن تمام تلاشش همین اقلیتنمایی در جبههٔ حق و توهم اکثریت در باطل است. شکست سکوت باعث میشود، جبههٔ حق مثل برادهٔ آهن همدیگر را پیدا کنند و قدرت مسلط شوند.
اما راه حل دوم در گروی راه حل اول است. مقابله با "تعلل در عمل" در گروی مقابله با "تردید در عقیده" است. یعنی راه حل شجاعت در عمل در گروی مقابله با اغوای ذهنی و یا همان اتکای به امید ایمانی است.
همشهری
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظاهرگرایی در شناخت مردم روی دیگر ظاهرگرایی در شناخت دشمن است.
سطح افکار عمومی سطحی نیست که شناخت دقیق از مردم ارائه دهد. بی اعتنایی به این نکته کلیدی هم دشمن را به اشتباه می اندازد و هم برخی داخلی ها.
دشمن از روی ظاهر و افکار عمومی روی بخشی از مردم حساب براندازانه باز می کنند و باهمین اشتباه برخی داخلی ها از مردم مایوس میشوند
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من رأی نمیدم یعنی سه تا رأی
@mahdian_mohsen
چند روزپیش در برنامه تلویزیونی به جلسه با آقای خاتمی اشاره کردم که در آن جلسه می گویند تقلب در انتخابات 88 را قبول ندارند.
امروز دیدم اقایان جوادامام و ابطحی جلسه را تکذیب کردند. به نظرم عجله کردند. این خبر بارها منتشر شده و اساسا جدید نبود. کافی بود از دوستان خودشان حداقل دقیقتر بپرسند.
اجمالا توضیحی دادم.
بخوانید
اینم لینک نامه سرگشاده مان به اقای خاتمی که در ان نامه بر مبنای همان جلسه درخواست صداقت داشتیم.
http://old.alef.ir/vdcba8b5zrhba0p.uiur.html?241647
@mahdian_mohsen
🔻خاتمی و بیانیهٔ ۱۱۰ اصلاحطلب
1⃣یکم. ۱۱۰ چهرهٔ اصلاحطلب در بیانیهای از اصلاحطلبان خواستند در انتخابات پیشِ رو مشارکت داشته باشند. این بیانیه که ساعتی پس از انتشار تصاویر و عکسهای پرشور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن منتشر میشد تصریح میکند اصلاحات تدریجی تنها راه پیش روی ماست. این بیانیه را باید استقبال کرد و به فال نیک گرفت.
اما آیا این موضع جبههٔ اصلاحات از جمله تشکیلات رسمی اصلاحطلبان است؟ به نظر میرسد اینطور نیست و همچنان بخشی از بدنهٔ افراطی اصلاحطلبان بر طبل تحریم صندوق رأی میکوبند.
2⃣دوم. اواخر دولت خاتمی رهبرانقلاب موضوع خودی و غیرخودی را مطرح کردند. توصیهٔ اکید ایشان این بود که فعالان سیاسی لازم است موضع خود را در قبال ضدانقلاب صریح و روشن اعلام کنند. بهعنوان مثال در همان ایام بود که برخی از تندروهای اصلاحات لقب گورباچف را به اصلاحات خاتمی دادند و البته وی حاضر نشد از این جریان و ادعای ساختارشکنانهشان اعلام برائت کند و کار بدانجا کشید که رهبری انقلاب سال ۷۹ فرمودند خاتمی گورباچف نیست.
3⃣سوم. چند سال پیش با جمعی از فعالان انقلابی دیداری با سیدمحمدخاتمی داشتیم. در میان گفتوگوها یک نکته که بعدها خبری شد بسیار با اهمیت بود. خاتمی در آن جلسه تصریح کرد که سال ۸۸ هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است و از این جهت با میرحسین موسوی و کروبی اختلاف نظر دارد.
اما خاتمی در پاسخ به این سؤال که چرا این موضع را علنی اعلام نمیکنید گفت که ما دارای یک پایگاه رأی گسترده هستیم که یک سوی آن دینداران و یک سوی آن بیدینها قرار دارند و این اظهارنظر باعث بهم پاشیدن این پایگاه اجتماعی میشود.
4⃣چهارم. چند روزی است خبر دیدار خاتمی و اظهارات او دربارهٔ تقلب منتشر شده است و اما برخی از بدنهٔ اصلاحات تلاش میکنند آن را تکذیب کنند. حال آنکه این خبر پیشتر هم منتشر شده و حتی فایل صوتی جلسه نیز در خبرگزاری تسنیم انتشار یافته است. اما این همه تلاش برای تکذیب این خبر چیست؟ گوئی هنوز برخی به وسط بازی کردن اصلاحات و تقویت پایگاه رأیشان میان مخالفان نظام دل خوش کردهاند. اما اشتباه بزرگی میکنند.
5⃣پنجم. شبکههای اجتماعی بساط وسطبازی سیاسی را کامل جمع کرده است. اصلاحات که همواره قدرتش را از بخشی از آرای ضدانقلاب بهدست میآورد، امروز در میانهٔ دوقطبی حقیقی انقلاب-ضدانقلاب حیران مانده است. رسانههای اجتماعی تکلیف هرکس را روشن کرده است. هرکس امروز خودش رسانه است و ضدانقلاب دیگر نیاز به رأی نمادین ندارد و حالا این اصلاحات است که باید تکلیفش را روشن کند. به همین دلیل برخی از بدنهٔ اصلاحات جدا و به صف ضدانقلاب پیوستند و بخشی دیگر از هویت اصلاحات درون نظام دفاع کردند. اما هنوز عدهای خیال میکنند وسطبازی ممکن است و قدرتساز.
6⃣ششم. جبههٔ اصلاحات باید به این بلوغ برسد که حق در صداقت است؛ نه پنهانکاری. اعلام موضع روشن نسبت به محکمات انقلاب اسلامی و نظام اندیشهٔ امام از اصول اولیهٔ کار سیاسی است. امروز کار ناتمام و روی زمین ماندهٔ اصلاحات را رسانههای اجتماعی برداشتهاند و اساسا امکان وسطبازی سیاسی وجود ندارد. قدرت حقیقی در این است که آنچه پشت درهای بسته میگوییم را علن نیز تکرار کنیم. از این جهت باید بیانیهٔ ۱۱۰ اصلاحطلب در دعوت به مشارکت را استقبال کرد و امید داشت این رشد سیاسی همهٔ جبههٔ اصلاحات را از رأس تا ذیل پوشش دهد.
خاتمی سال ۸۸ دربارهٔ ادعای تقلب سکوت کرد و شد آنچه نباید میشد و چه هزینهها که بر مردم و کشور رفت. امید است آن اشتباه تاریخی را مجدد تکرار نکند.
همشهری
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک پیشنهاد دوستانه به اصلاح طلبان
درباره شورای نگهبان و ردصلاحیت ها
@mahdian_mohsen
✅ماجرای اصغر خالدار و اصغر بیخال
یک اصغرآقایی بود در یکی از محلههای شهر که یک خال بزرگ روی صورتش داشت. بچههای محل برای شوخی میگفتند اصغر خالدار. این بنده خدا هم برای اینکه جلوی تمسخرها را بگیرد عمل کرد و خال را در آورد؛ از آن به بعد بهش گفتند اصغر بیخال.
حالا حکایت برخی از سیاسیون این روزها همین ماجرای اصغرآقاست. یک نمونه شفافیت در مجلس. تا دیروز که از شفافیت خبری نبود، چنان بر طبل شفافیت میکوبیدند که گویی مهمتر از شفافیت نداریم. حالا که شفافیت تصویب شده است، اول به روی خودشان نیاوردند و حالا هم راه افتادند که چرا خودتان زودتر شفاف نشدید. ما که گفته بودیم شفافیت خوب است.
متأسفانه داد زدن برای برخی شده است کاسبی. فکر میکنند هرچقدر بیشتر داد بزنند و رگ گردن سفت کنند، انقلابیترند. متوجه نمیشوند این سوت و کفهایی که از سر هیجان برایشان میزنند، یک روز وبالشان میشود؛ حالا یا این دنیا یا بعد آن.
آخر این چه مدلی است که مسؤولین کار بکنند یا نکنند تهش باید تحقیر و تضعیف شوند؟ چرا کارهای انجام شده را به چشم نمیآورند؟ چرا اجازه نمیدهند دیگران حرکت کشور را ببینند؟ چرا مردم را از امروز و فردای کشور ناامید میکنند؟
چند روزی است مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح شفافیت مجلس را تصویب کرده است. آقایانی که هر روز بهارستان را به خاطر شفافیت به توپ میبستند، امروز آنقدر آزاده هستند که بگویند مجلس به وعدهاش عمل کرد؟ یا هک مجلس توسط ضدانقلاب را ابزار تخریب بیشتر کردند؟ یعنی آنقدر ننگین شدیم که از اطلاعات دستکاریشدهٔ ضدانقلاب علیه انقلاب بهره میبریم؟
مجلس گذشته طرح شفافیت را با ۲۰۷ امضا وقتی به صحن آورد، تنها یک چهارم رأی دادند. اما این مجلس از روز اول دنبال شفافیت بود. حتی مخالفان شفافیت نیز استدلالهای منطقی و قابل اعتنا داشتند. با این حال برای اینکه دو سوم مجلس رأی دهند، تنها سه یا چهار رأی کم آمد. آخردست هم طرح شفافیت تبدیل شد به طرح شفافیت سه قوه و بعد از چندبار رفت و برگشت در نهایت تصویب شد. حالا آنقدر جسارت و حریت داریم این اقدام را سر دست بگیریم؟ چرا اجازه نمیدهیم مردم اثر رأیشان را ببینند؟
ای کاش آقایان متوجه میشدند که بازندهٔ این بازی این گروه و آن گروه نیست و درنهایت این مردماند که صدمه میبینند. ای کاش متوجه بودند که هراقدامی که منجر به ناامیدی مردم از صندوق رأی شود خیانت محرز به مردم و آیندهٔ این کشور است. ای کاش میفهمیدند.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅ "رأی نمیدیم تا اصلاح بشید"
یک استدلال رایج بین مخالفان شرکت در انتخابات این است که: "رأی نمیدیم تا اصلاح بشید". البته این دسته از مخالفان با آنها که از بیخ و بن با نظام و کشور مشکل دارند فرق میکنند. چه بسا دلسوزانی هستند که میخواهند اصلاحات را از طریق قهر دنبال کنند، نه رأی.
اما این استدلال و این نیت برای رأی ندادن کافی نیست. یعنی با قهر نتیجه نمیگیرند. به چه دلیل؟
🔻دو دلیل در این رابطه وجود دارد.
1⃣دلیل اول خودزنی است.
قدیمها در تهران برخی بزنبهادرها ابتدای دعوا و جدل، خودزنی میکردند. همان ابتدا یکی به خود میزدند تا طرف مقابل بترسد و عقبنشینی کند. این استدلال برای رأی ندادن هم از این دست است. مثل اینکه شاگردی به معلمش بگوید اگر اصلاح نشوید، درس نمیخوانم. خب چه کسی ضرر میکند؟
🔻اما این خودزنی دو ضرر دارد.
🔸الف/ ضرر اول را خود فرد میبیند. آنکه رأی نمیدهد، در اصل رأی میدهد. رأی به سه چیز. رأی برای وکالت به دیگری تا جای او انتخاب کند. دوم رأی به انتخاب او و سوم رأی به شرایطی که در آینده اتفاق میافتد. پس رأی ندادن، خودش رأی است؛ با این تفاوت که امکان اعتراض به آینده را از دست میدهد.
🔹ب/ اما ضرر دوم که مهمتر است، ضرر به جامعهای است که خود فرد نیز در آن حاضر است؛ مثل ضرر فردی به یک کشتی که در آن مسافر است. دقت کنیم! کسانی که میگویند رأی نمیدهیم تا اصلاح شوید، یک نکته را دقت نکردند و آن اینکه رأی دادن خودش موضوعیت دارد، نه طریقیت. یعنی فارغ از نتیجه آرا شرکت در انتخابات دارای اثر است. این آثار چیست؟ مهمترین آن تقویت قوای کشور مقابل دشمنیهایی که شب و روز برای تعرض به این خاک دندان تیز کردهاند. فراموش نکنیم که سختترین تحریمهای اقتصادی، در سال ۸۸ و بعد از آن و ثمرهٔ جنگهای خیابانی و اغتشاش داخلی بود. یعنی هرجا دشمن احساس کند پشتوانهٔ مردمی یک کشور کم شده است، هر چه خباثت دارد، رو میکند؛ از تحریم تا ترور تا جنگ و ...
2⃣اما دلیل دوم
فارغ از خودزنی فردی و جمعی، فرض کنیم فردای انتخابات نظام تصمیم میگیرد بهخاطر قهر یک جماعتی خودش را اصلاح کند. حالا اولین سؤال ساده این است که خب؟ چه باید کند؟ دقیقا چه چیز را باید اصلاح کند؟ قهرکنندهها سلبا میگویند چه نمیخواهند، اما چه کسی قرار است ایجابا بگوید که چه میخواهند؟ آیا نباید یک نمایندهای با هر میزان اشتراک عقیده، ولو حداقلی، وجود داشته باشد تا مطالبات آنها را دنبال کند؟
خلاصه اینکه اگر فکر میشود با قهر میتوان پروژهٔ اصلاح را جلو برد، باید به این نیت اصلاحی آفرین گفت، اما واقعیت این است که نتیجهبخش نخواهد بود.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️دو خط استدلال ساده رهبری برای مشارکت
رهبر انقلاب در خصوص شرکت در انتخابات به دو گزاره ساده توجه دادند. یکی توجه به نقاط قوت و ضعف داخلی و دوم دشمنی دشمن. اما ایندو چه کمکی به مشارکت می کند؟
1⃣یکم. نقاط قوت و ضعف داخلی
کافیست نقاط قوت و ضعف داخلی را در طی چند سال گذشته مرور کنیم. آنچه مشهود است فارغ از همه قوت و ضعف ها تنها یک کلمه کلیدی است و آنهم "حرکت". اینکه رای مردم باعث شد مجلس و دولت فعلی نقص های گذشته را تصحیح کنند. هرچند تا اصلاح نهایی راه بسیار است اما "حرکت" قابل مشاهده است.
یک نمونه تورم؛ دولت گذشته اقتصاد را با تورم 59 درصد تحویل دولت جدید داد و علیرغم همه پیش بینی ها از جمله مسوولین دولت سابق مبنی بر تورم سه رقمی در آینده، در خرداد 1401 تورم به 46 درصد رسید و همچنان کاهنده.
از جهت رشد و تولید، رشد منفی اقتصاد در دولت جدید به 4 درصد بدون نفت رسید. نرخ بیکاری از 11.5 درصد به رکورد 7.6 درصد کاهش یافت. طی دو سال گذشته قله صادرات غیر نفتی با عدد 52 میلیارد دلار شکسته شد. رشد 10 برابر قیمت مسکن با رشد تولید و عرضه در دو سال گذشته متوقف شد و مواردی از این دست که همگی ثمره همکاری مشترک دولت و مجلس است.
پس رای دادیم و تغییرات و حرکت ایجاد شد. برای اصلاح و رشد و تقویت وضع موجود نیز تنها راه حل مشارکت است.
2⃣دوم. دشمن را ببینیم
خاطرتان هست فوتبال ایران و قطر؟ پس از شکست ایران، رسانه های دشمن تمسخر و تحقیر 80 میلیون ملت ایرانی را کلید زدند و جشن و پایکوبی راه انداختند.
نکته این یاداوری چیست؟ یک وقت دشمن با اعتقاد ملت ایران مساله دارد. یک وقت با رفتار مردم اما یک وقت احساسات یک ملت را به تمسخر می گیرد. این میزان شیادی تقریبا در عالم بی سابقه است. هیچ کجای دنیا چنین اپوزسیونی نخواهید دید. این دشمن همان دشمنی است که وقتی مردم برای دختر کاپشن صورتی و باقی شهدای ترور کرمان اشک می ریختند، ملت را به تمسخر گرفتند که حقشان است چون دنبال غذای مجانی بودند.
این دشمن همان دشمنی است که بارها از نهادهای بین المللی خواستند به ایران حمله نظامی کند. این دشمن همانست که تمام تلاش خود را برای کوچک کردن سفره مردم بکار بست. مانع واردات داروی بیماران سرطانی شد و قهرمان یک ملت را ترور و بعد هم بدان فخر کرد.
حالا سوال اینست اگر در محله ای یک اوباش تمام عیار که می خواهد سر به تن ما نباشد و بارها به خانه و خانواده ما تعرض کرده است یک روز بخواهد برای ما خیرخواهی کند باور می کنیم؟
حکم تلاش شبانه و روز دشمن برای اینکه مردم پای صندوق رای نروند همین است. تمام.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅رای دادیم چی شد!؟
مهمترین شبهه این روزهای مرددین برای رای ندادن این گزاره است که معمولا به زبان های مختلف بیان می شود. مثلا رای دادیم تورم چی شد یا مگه رای دادیم مسکن درست شد؟ یا اگر رای دادن فایده داشت انقدر بیکاری نبود یا خودرو چنان نبود و غیره
🔻اما واقعا رای دادیم چی شد؟
✅دو پاسخ در این رابطه وجود دارد و لازم است توامان به هردو توجه کرد.
1⃣اولا فارغ از اینکه با رای دادن چه نتیجه حاصل می شود، خود رای دادن موضوعیت دارد نه صرفا طریقیت. صندوق رای قدرت ساز است. قدرت مهمترین رکن یک جامعه است برای اینکه به هر جایی بخواهد برسد. حضور مردم اراده جامعه و حاکمیت را تقویت می کند. همین قدرت است که امنیت ساز است. همین قدرت است که موجب انسجام اجتماعی و جلوگیری از فروپاشی می شود. همین قدرت است که مسیر پیشرفت را تعیین می کند. اراده صالح ترین مسوول در بالاترین سطح کارآمدی، بدون پشتوانه و اقبال و مشارکت مردم محکوم به شکست است.
2⃣اما واقعیت اینست که فارغ از این موضوع، رای دادیم و تغییر هم ایجاد شد.
➖رای دادیم تورم 60 درصدی دولت قبل به 45 درصد آنهم ظرف کمتر از یکسال رسید. تورمی که همه اقتصاددانان وحتی مسوولین دولت قبلی پیش بینی می کردند سه رقمی می شود.
➖رای دادیم نرخ بیکاری از 11.5 درصد به 7.5 درصد رسید و رکورد کاهش نرخ بیکاری پس از انقلاب شکسته شد.
➖رای دادیم و قدم های بلند برای شفافیت قوا برداشته شد. قانون سوت زنی برای مبارزه با فساد تصویب شد و بجای اینکه مسوولین دولتی خط قرمز مبارزه با فساد باشند، گشت ارشاد مدیران راه افتاد و 60 مدیران متخلف بیکار و 20 مدیر به دادگاه معرفی شدند.
➖رای دادیم و نرخ رشد اقتصادی از منفی بودن خارج و به 4 درصد بدون نفت و 7 درصد با احتساب نفت رسید.
➖رای دادیم و مالیات تولید از 26 درصد به 15 درصد کاهش و همزمان مالیات خانه های خالی و مالیات بر سوداگری و سفته بازی و مالیات بر سلبریتی ها و هنرمندان و غیره برقرار شد.
➖رای دادیم و رشد 10 برابر قیمت مسکن در چند سال آخر دولت قبل، با ساخت یک میلیون مسکن در سال متوقف و در برخی نقاط کاهنده شد.
➖رای دادیم و رشد تولید خودرو افزایش و به یک میلیون و 300 هزار دستگاه در سال رسید و با واردات خودروی مصرفی انحصار خودروی داخلی شکسته و در نهایت جلوی رشد افسارگسیخته قیمت ها گرفته شد.
➖رای دادیم و تسهیلات مسکن 3.5 برابر و حقوق سربازی 12 برابر و یارانه 9 برابر شد
➖رای دادیم و 5 دهک اول بیمه کامل شدند و 3 دهک بیمه رایگان شدند و هزینه درمان بیماران صعب العلاج صفر شد.
🔻اینها همه ثمره رای دادن است. امروز وظیفه همه ما اینست که برای دیگران هم توضیح دهیم که رای دادیم و شد.
همشهری
@mahdian_mohsen
entekhabat-low.pdf
14.77M
🔸روزنامه همشهری فردا را با ضمیمه مجله ای رایگان در 48 صفحه از کیوسک ها بخواهید.
این مجله بطور کامل در پاسخ به این پرسش و شبهه است که " رای دادیم چی شد؟"
و اساسا پیشرفت در سالهای اخیر را بعد از دو انتخابات مجلس و دولت بررسی کرده است.
🔸این مجله مناسب افرادی است که تصمیم دارند دیگران را دعوت به مشارکت کنند و نیازمند اطلاعات هستند.
همچنین فایل پی دی اف مجله در پیوست وجود دارد
@mahdian_mohsen
🔴 مأموریت ویژهٔ رأیاولیها
گذشت دورانی که برخی رأی اول را رأی مجانی میدانستند. امروز رأیاولیها، رأی پرقدرتاند. رأی پرقدرت فراتر از یک رأی است؛ چون هم متعصب است و هم رأیساز.
واقعیت این است که به سه دلیل، رأیاولیها، رأی پرقدرتاند و اگر موتورشان روشن شود، قدرت اثرگذاری و موجآفرینی بیشتری دارند.
1⃣دلیل اول: آرای آرمانی
رأیاولیها کمتر وارد مادیات شدند و آرمانیترند. آرمانخواهان بیشتر قدرت تحریک اجتماعی دارند تا واقعگراهای رخوتزده.
2⃣دلیل دوم: آرای امیدوار
رأیاولیها به دلیل سنین نوجوانی و جوانی، آینده را روشنتر میبینند و امیدوارترند. انسان امیدوار همیشه و همه جا موتور محرکه است؛ نه مثل چریکهای پیر و افسرده به گل نشسته و خسته.
3⃣دلیل سوم. آرای تغییر
نوجوان و جوان اهل تغییر است. اهل متوقف نشدن. اهل اصلاح و تحول. آرای تغییر، آرای نه به وضع موجود است. آرای معترض و بسنده نکردن به آنچه هست.
✅ رأی اول، بروز دوران اعتماد به نفس سیاسی و اجتماعی است. اگر به ظرفیت رأیاولیها واقف باشیم و این استعدادهای درونی را زنده کنیم، قدرت برانگیختگی اجتماعیشان شورانگیز است.
رأی اول، جشن تکلیف سیاسی است و یوم الله. باید قدر دانست.
مأموریت ویژهٔ این اعتماد به نفس جمعی و جشن تکلیف اجتماعی- سیاسی، فراتر از رأی دادن، رأی ساختن است. با این سه ویژگی کلیدی در رأیاولیها، میتوان انتظار شگفتی داشت.
این چند روز باقیمانده با لشکر رأیاولیها میتوان نهضت توزیع و انتشار محتوای انتخاباتی مجازی و گفتوگوهای چهرهبهچهره و خیابانی راه انداخت.
این مأموریت را به دست رأیاولیها برسانید.
@mahdian_mohsen
38-66(1402-12-02) (1).pdf
5.01M
رای دادیم چی شد
فایل با کیفیت پوسترهایی که در ایستگاه های مترو نصب شده است. مناسب برای انتشار
@mahdian_mohsen
✅دو شاخص کلیدی برای انتخاب اصلح
🔻شاخص برای انتخاب اصلح زیاد است. اما در این متن دو شاخص کاربردی را مطرح می کنم تا از کلی گوئی عبور کنیم. بسیاری از شاخص ها قابل محاسبه نیست. مثل اینکه کاندیدا باید مردم دار باشد. یا کارآمد و متخصص و انقلابی و غیره باشد.
اصراری ندارم ایندو شاخص کافیست اما پیشنهاد می کنم مورد توجه قرار دهید.
🔻ایندو شاخص چیست؟
1⃣ اول قابل پیشبینی بودن
2⃣و دوم قابل پیشگیری بودن.
🔻اما ایندو چیست و چه کارکردی دارد؟
🔸قابل پیشبینی بودن یعنی چی؟ یعنی فردی را انتخاب کنید که بتوانید مواضعش را در مواقع حساس از قبل پیشبینی کنید.
🔸قابل پیشگیری یعنی چی؟ یعنی فردی که تشکیلات وکار جمعی را بپذیرد و ساختارشکن و خودرای و متعصب نباشد.
🔻اما ایندو چطور ایجاد می شود و چه اهمیتی دارد؟
1⃣آدم قابل پیشبینی کسی است که دارای نظام فکری و ذهنی است. این آدم را می توان متناسب با نظام اندیشه ای و سیاسی اش پیش بینی کرد. هم علم دارد و هم نظام اندیشه. ایندو یکی نیستند. علم او جزئی از نظام اندیشه ای اوست.
2⃣اما فقط همین هم نیست. آدم قابل پیشبینی ادمی است که دارای تجربه است. تجربه یعنی تکرار. تکرار می تواند ابزار محاسبه ذهنی و رفتاری به فرد بدهد.
3⃣باز هم همین نیست. آدم قابل پیشبینی آدم اخلاقی است. آدم های اخلاقی را می توان پیشبینی کرد که در بزنگاه ها رفتار غیراخلاقی نخواهند داشت.
تا اینجا شد انتخاب نامزدی که قابل پیش بینی است. پس خلاصه علمی بودن و تجربه و نظام اندیشه و اخلاقی بودن را در قابل پیش بینی بودن خلاصه کردیم. یعنی خلاصه همه آن خصائص باید در عمل، خودش را در این ویژگی مشخص نشان دهد.
ببینید چه کسی را می توانید در بزنگاه های سیاسی پیشبینی کنید. طبیعتا اینجا آدمی با تجربه و سابقه یک امتیاز پرقدرت محسوب می شود.
🔻و اما گزاره دوم یعنی قابل پیشگیری. آدم قابل پیشگیری آدمی است که اهل گفت وگو و تعامل است. اهل تنازل از دیدگاه خودش است. اهل کار جمعی و مشارکت است. این اصلا به معنی لابی گری و محافظه کاری و عافیت اندیشی نیست. اتفاقا عین عقلانیت است. یعنی افرادی که حاضرند رفتار جمعی و تشکیلاتی و ساختاری داشته باشند.
به عنوان مثال کسی که اهل وحدت است و برای ائتلاف مدارا می کند این ادم حضورش در مجلس موضوعیت دارد. دقت کنیم که ائتلاف و وحدت به معنی عبور از دیدگاه ها نیست بلکه مدارا برای پیشبرد کارهاست. ضمن اینکه چنین فردی توانائی ایجاد همدلی و وفاق بین مردم را داراست که ابرشاخص کلیدی است.
✅اما ایندو چرا اهمیت دارند؟
1⃣ما در مجلس به نماینده ای نیاز داریم که شفافیت خودجوش داشته باشد نه فقط با قانون شفافیت شفاف شود. این شفافیت کمک می کند تکلیف با او روشن شود. هم در اراده و هم نظام محاسباتش و هم نظارت بر او. تا اینجا می شود قابل پیشبینی.
2⃣دوم اینکه نماینده مجلس باید اهل مدارا با نظام حاکمیت و مردم باشد. اهل اجماع نخبگانی و اقبال ملی باشد. چنین نماینده ای باید اهل تعامل باشد. خودرای و متعصب و غیرقابل کنترل نباشد. اهل کار تشکیلاتی و کار مردمی باشد. یعنی با حفظ دیدگاه هایش مدارا کند تا کار جمعی و تشکیلاتی و کار مردمی پیش رود.
جمع ایندو می شود قابل پیشبینی و قابل پیشگیری.
❇️در نهایت اینکه اگر می شناسیم انتخاب کنیم؛ اگر نمی شناسیم به لیست ها و سرلیست ها توجه کنیم. دقت کنیم رجوع به لیست و سرلیست یک امر عقلایی و رجوع به کارشناس این حوزه است.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅لیستی رأی بدیم یا نه؟
🔻بعد از سخنان امروز رهبرانقلاب دربارهٔ نحوهٔ انتخاب نامزدها، این مسأله مطرح شد که ایشان مخالف رأی دادن لیستی هستند. برخی هم در مخالفت گفتند از سخنان رهبری این برداشت نمیشود و باید ارجاع داد به گذشته که رهبری انقلاب موافق رأی لیستی است.
واقعیت این است که اساسا موقف سخنان رهبری انقلاب دربارهٔ تأیید یا تکذیب رأی لیستی نبود و نیست. ایشان توضیح دادند که چطور باید افرادی را که نمیشناسیم با رجوع به مطلعین انتخاب کنیم.
🔻اما سؤال اصلی این است که آیا برای رأی به لیست هیچ استدلال دیگری بجز رجوع به سخنان رهبری وجود ندارد؟
❇️نکتهٔ اول و پیش از ورود به بحث این تذکر ضروری است که اگر نسبت به فردی نفیا و یا اثباتا شناخت کامل داریم، باید به حجت شخصی عمل کنیم و اساسا لیستی رأی دادن و ندادن مسألهٔ ثانوی است.
🔻اما اگر شناختمان اجمالی است؛ اینجا رأی لیستی خودش موضوعیت دارد. چرا؟
برخی تصور میکنند رأی لیستی صرفا برای دفع خطر و نفی پیروزی رقیب است. اینطور نیست. این نیز یکی از کارکردهای آن است، اما رأی لیستی خودش فوائدی دارد.
1⃣اول اینکه لیست به خودی خود سطح نازلی از کار حزبی است. یعنی کسانی که به هم قرابت دارند، دور هم جمع شدند و لیست دادند. رأی به شبه تشکیلات، به آرای پراکنده ارجح است. چون کار تیمی در مجلس بسیار اهمیت دارد و مانع لابیهای فسادگونه میشود. از همه مهمتر، موجب پیشبرد ارادهها و تصمیمات میشود. جمع در آینده نیز نظارتپذیرتر است. جمع به خودی خود مانع تخلف است و غیره.
2⃣و اما دوم مهمتر است. لیستی که از دل فرآیندهای ائتلافی بیرون میآید، اهمیت بالاتری دارد. چرا؟ چون وحدت و ائتلاف، ثمرهٔ بلوغ سیاسی گروههاست. یعنی ما با گروههایی مواجهیم که بدون عدول از گرایش سیاسی خود، حاضر شدند برای ائتلاف با هم مدارا کنند. این خودش یک شاخص انتخاب است. چون این گروهها بلوغ کار جمعی دارند و در جامعه هم احتمالا از قطبیسازیهای موهوم پرهیز میکنند و توان ایجاد وفاق ملی خواهند داشت.
البته ممکن است عدهای به خروجی لیست و یا فرآیندها اعتراض داشته باشند. این اعتراضها نیز ممکن است بحق باشد. اما باید دو نکته را توجه کرد. اول اینکه هیچ فرآیند و هیچ لیستی در نهایت بدون اعتراض نخواهد بود. نقد همیشه هست. دوم اینکه طراحی و ترمیم فرآیند، باید پیش از بسته شدن لیستها باشد؛ نه پس از انتشار لیست نهایی. طبیعی است که ایجاد ائتلاف، امری نفسگیر و طراحی فرآیند، زمانبر و بدون اشکال نخواهد بود.
3⃣و نکتهٔ سوم صرفا یک محاسبهٔ عقلانی و احتمالی است. رأی لیستی از تشتت آرا جلوگیری میکند و احتمال رأیآوری افرادی که مناسبتر برای مجلس هستند را بیشتر میکند. مثلا رأی ما به فرد خارج از لیست که احتمال میدهیم بهخاطر عدم شناخت مردم رأی نمیآورد، باعث میشود نفر دیگری رأی بیاورد که از نفرات لیست ضعیفتر است.
با این توضیح، لیستی رأی دادن خودش موضوعیت دارد. در نهایت همان تذکر اول؛ اگر کسی شناخت کامل نسبت به افراد دارد، باید به حجت شخصی خود عمل کند، نه لیست.
@mahdian_mohsen
هدایت شده از همشهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ واقعا شما باشی به حرف اینا گوش میکنی؟!
@hamshahrinews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ چرا رهبری فرمود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ خاطره جالب از شعبون بی مخ در صف رای گیری
@mahdian_mohsen
❤️آرای فداکار؛ دستاورد انتخابات
1⃣یکم. این انتخابات هم برگزار شد و باز هم پیروز نهایی مردم اند. رمز و رازش نیز در بلوغ سیاسی این دوره از انتخابات است.
ما سه دسته آرا داریم. رای عادی که یک رای دارد و به نفع نامزد مورد علاقه خود به صندوق می اندازد. رای پرقدرت که تبلیغ می کند تا دیگران نیز به نامزد مورد علاقه او رای دهند. اما دسته سوم آرای فداکار است. آرای فداکار، آرائی هستند که بجز نامزد مورد علاقه شان، تلاش می کنند مردم را فارغ از هر جهت گیری پای صندوق بیاورند و دعوت به مشارکت کنند.
این دوره آرای فداکار بسیار برجسته و چشمگیر بودند و این یک بلوغ قابل اعتنا در سپهر سیاسی کشور است. مشارکت از روزها پیش شروع شده بود و تا پای صندوق رای امتداد داشت. تمام تلاش مردم و فعالان رسانه ای این بود که چند نفری را با خود پای صندوق رای بیاورد.
شکوه این انتخابات به بلوغ سیاسی یک جامعه است. به احساس مسوولیت جامعه ای که بسیار جلوتر از گروه ها و جریانات سیاسی است.
این دستاورد را نباید دستکم گرفت. اما چرا این دستاورد اهمیت دارد؟
2⃣دوم. واقعیت اینست که ما در یک جنگ صدای تمام عیار قرار داریم. جنگ صدا جنگ در عصر شبکه هاست. جامعه امروز مثل کندوی عسل تبدیل به شبکه هایی شده است که این شبکه ها الزاما بهم متصل نیست و راه ندارد. مثل اتاق های یک ساختمان بزرگ که ساکنان هر اتاق از اتاق مجاور خود بی اطلاع هستند. این جامعه شبکه ای دارای فوائد و مضراتی است که از حوصله این متن خارج است. اینکه چطور از یک جامعه تخت و بی مانع به یک جامعه شبکه ای رسیدیم نیز قابل بحث است و بماند بعد. اجمالا اینکه جامعه شبکه ای محصول رسانه های اجتماعی و شبکه های نوین و جامعه پلتفرمی است.
اما مساله اصلی اینجاست که در این جامعه شبکه ای، جنگ صدا رخ می دهد و اساسا صدا به سادگی در بین اتاق ها نمی چرخد. اینطور نیست که یک صدای بلند در همه اتاق ها پخش شود و به گوش همه مردم برسد. از سوئی دیگر صدای دشمن با تمام قوا و با خرده رسانه هایی از جنس خبری و سرگرمی و سبک زندگی و غیره پای خود را به این شبکه ها رساندند.
واقعیت امروز جامعه را باید با این جنگ صدا در جامعه شبکه ای دید. ثمره چنین جامعه ای اینست که اساسا صدا به صدا نمی رسد و بخش قابل اعتنایی از جامعه صدای رسانه های مرجع و مسوولین و حاکمیت را دریافت نمی کنند که بخواهند نسبت بدان واکنش نشان دهند. آنهم در شرایطی که صداهای مزاحم دشمن وجود دارد. گذشت زمانی که رسانه ملی یک حرف را می توانست تا دل روستاها و قلب کویر و پشت کوه ها برساند. امروز رسانه ملی نیز انحصارش شکسته شده است و او هم یک صداست میان انبوهی از صداهای دیگر.
3⃣سوم. اینکه در جامعه شبکه ای چه باید کرد و حاکمیت باید چه کند که نمی کند، مجال این یادداشت نیست. اما خلاصه کلام اینست که در جامعه شبکه ای همه باید رسانه شوند. همه باید بلند شوند. قیام کنند. شهروند رسانه ها باید تبدیل شوند به رسانه های متعهد و مسوولیت پذیر نسبت به دیگر شهروندان پیرامونی خود که یک شبکه را تشکیل می دهند.
اگر چنین اتفاقی رخ دهد انتظار می رود جامعه حرکت و رشد کند. به تعبیر ساده تر رشد جامعه در رشد حلقه های رسانه ای - میانی است که نقش رسانه های خرد را بازی می کنند و صدای حق را به دل شبکه ها می رسانند.
4⃣چهارم. از این جهت بزرگترین ثمره این انتخابات رشد رسانه های خردی است که احساس مسوولیت در قبال جامعه خود کردند و با بلوغ سیاسی خود رابه مردم رساندند تا پیام مشارکت را به آنها برسانند. کافی بود یک جمله به قلب و ذهن مردم برسد. اینکه ببینید در میانه این میدان شفاف چه تصمیمی باید بگیرید. میدانی که یک سویه آن تروریست ها و تکفیری ها و کودک کش ها و تجزیه طلب ها هستند و سوی دیگر آن از حاج قاسم تا دختر کاپشن صورتی و گوشواره قلبی در انتظار ایستادند. این صدا به هرکس رسیده است دلش را لرزانده و نقش تاریخی خود را به درستی انتخاب کرده است. اما طنین این صدا در همه شبکه ها راه یافت؟
آینده تاریخ را همین رسانه های خرد می سازند. همین شهروند رسانه ها. همین حلقه های میانی که باید قیام کنند تا مردم بلند شوند. راهی نیز جز این نیست. یک راه پیش روست؛ اینکه هرکس هرجا نشسته است بایستد و تمام.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻این 25 میلیون نفر
🔻حماسه 25 میلیون نفری را دست کم نگیرید. این آرای پرقدرت، فراتر از آرای عادی هستند. به این آرا باید بالید. این آرا تخمینی از هسته پرقدرت جمهوری اسلامی هستند که مثل یک دژ مستحکم از خاک و هویت و دین شان صیانت می کنند. مرور کنیم تا ماجرا روشن شود.
🔹اول اینکه چرا رای دادند؟
به 3 دلیل این آرا پای صندوق آمدند.
🔸الف. رای ایدئولوژیک
دلیل اول آرای ایمانی است. آرائی که به جهت تکلیف دینی و ملی شان به صحنه آمدند. این رای بسیار پرقدرت است. چون ایدئولوژیک است.
🔸ب. رای استراتژیک
دلیل دوم آرایی است که برای صندوق رای فارغ از خروجی اش موضوعیت قائل است. آرائی که معتقد است صندوق رای به خودی خود قدرت ساز است. آرائی که خوب می داند اگر صندوق رای تضعیف شود اول چیزی که ضربه می خورد امنیت است. این رای استراتژیک است.
🔸ج. رای سازنده
و دلیل سوم آرائی است که به صندوق رای از حیث طریقیت توجه می کند. آرائی که حرکت کشور را می بیند و آینده را روشن می داند. آرای امیدوار دلیل سومی است که موجب حضور پای صندوق رای شده است. رای برای انتخاب افراد صالح و کارآمد. این رای امیدوار و سازنده است.
🔻حالا سوال اینست که ثمره این سه ویژگی چیست؟ یعنی در عمل این سه ویژگی چه آرائی را شکل داده است:
1⃣یکم. نماد تاب آوری
این آرا با وجود همه سختی های اقتصادی پای صندوق آمدند. شرایط اقتصادی امروز با همه تلاش هایی که از سوی دولت و مجلس صورت گرفته است، سخت و تلخ است. این آرا نمایش این تاب آوری ملی است.
2⃣دوم. نماد مبارزه
این آرا تحریم های شناختی و رسانه ای دشمن را شکست. چند ماه تلاش دشمن برای تحریم انتخابات ایران بی نتیجه ماند و مردم با آرایش جنگی مقابل دشمن پای صندوق رای آمدند. این آرا از این جهت نماد مبارزه است.
3⃣سوم. نماد فداکاری
آرای این دوره نمایش رای فداکار است. ما سه نوع رای داریم. رای عادی که تنها رای به نامزد مورد علاقه است. رای پرقدرت که بجز یک رای تلاش می کند دیگران هم به نامزد مورد علاقه اش رای دهند. و سوم رای فداکار که فارغ از پیروزی نامزد مورد علاقه اش برای اصل مشارکت تلاش می کند. ما ایندوره به شکل چشمگیری با حضور دسته سوم مواجه بودیم.
4⃣چهارم. نماد اخلاق
ایندوره از انتخابات مردم بسیار جلوتر از گروه ها و جریانات سیاسی بودند. اگر گروه های سیاسی مثل همیشه به دنبال تخریب همدیگر و مجادله بجای رقابت بودند اما مردم اولویت اولشان افزایش مشارکت بود. از اینرو بجای تخریب، رقابت را دنبال کردند تا به سبد مشارکت ریخته شود.
5⃣پنجم. نماد عقلانیت
این دوره از انتخابات رای دهنده به این سطح از عقلانیت و بلوغ رسیده بود که صندوق رای فارغ از نتیجه آن موضوعیت دارد. حتی اصلاح طلبان نیز با عبور از بدنه سنتی شان تصریح داشتند که اصل صندوق رای اهمیت دارد وقدرت ساز است.
🔻مجموعه این دلائل باعث می شود که این 25 میلیون نفر، رای شان پرقدرت و به مثابه یک دژ مستحکم باشد که کشور را مقابل هرگونه تهدیدی صیانت می کند و در آینده موتور محرکه و شتابدنده آرای خاموش باشد. قدر بداینم.
همشهری
@mahdian_mohsen