✅از سبزه میدان تا ادامه آشوب ها
1⃣یکم. اثر سبزه میدان مجازی بر قیمت دلار، همه آن چیزی است که در جنگ رسانه ای جدید رقم خورده است.
2⃣دوم. نهایت سادگی است خیال کنیم اغتشاشات تمام شده است. آشوب صرفا کف خیابان نبود که بخواهد جمع شود. اغتشاش در ذهن ها رقم می خورد و همچنان ادامه دارد. به همین نمونه تروریست خواندن سپاه توجه کنیم. صرفا یک تنفس مصنوعی برای استمرار آشوب های ذهنی. آنهم قطعنامه ای که بدون الزام اجرایی صرفا در سطح پارلمان اروپاست و راه بسیار تا تصویب نهایی دارد. بعد از تصویب نیز هیچ است اما بدون آن نیز از پوچ بساط ساختند.
دشمن ذهن جامعه را هدف گرفته است. آتش کف خیابان نیز از ذهن ها زبانه می کشد. چنانچه جنگ ذهنی را مدیریت نکنیم، اقدامات امنیتی و انتظامی منفعلانه پس سراب دویدن است.
3⃣سوم. نمونه آشکار این جنگ جدید در قیمت دلار و سبزه میدان های مجازی در این روزهاست.
قیمت دلار چطور تعیین می شود؟ عرضه و تقاضای ارز. ما دو بازار تعیین کننده قیمت ارز داریم. بازار اصلی که ارز نیمایی است و بازار آزاد که به گفته وزیر اقتصاد کمتر از یک درصد معاملات است. قیمت در بازار آزاد با هیجانات سیاسی دچار تلاطم می شود. اما رفتار دولت ها در کوتاه مدت چیست؟ عرضه ارز و تعادل مجدد بازار.
عرضه ارز در چه شرایطی است؟ هم صادرات غیرنفتی رشد داشته و هم فروش نفت روزانه رکورد فروش 1.4 میلیون بشکه را زده است. پس مشکلی از جانب عرضه ارز نیست.
اما چرا قیمت تعدیل نمی شود؟ چون اساسا بازاری که تعیین کننده قیمت است از عرضه و تقاضای واقعی اثر نمی گیرد.
با این توضیح یک درصد بازار ارز کل اقتصاد را درگیر کرده است؛ آنهم نه بازار آزاد در میدان فردوسی و سبزه میدان، بلکه بازار دلالی و سوداگری ارز در فضای مجازی که از بیخ قیمت سازی است. پلیس امنیت در یک دوره کوتاه 88 نفر را در این نابازار دستگیر کرده است.
4⃣چهارم. یک قیمت گذاری غیرواقعی و تصنعی در فضای وهمی، کل اقتصاد در فضای واقعی را درگیر کرده است. آشوب و اغتشاش کف خیابان نیز همین بود و همین هست. چهارنفر یک گوشه آتش درست کردند و شعار دادند و تصویرش را با قواعد جنگ شناختی توزیع کردند، تا عده ای سطل آشغال آتش زدن در پس کوچه های پائین محله را انقلاب ایران بنامند.
5⃣پنجم. اغتشاشات ادامه دارد؛ خط سیر آتش افکنی ها را ببینیم. اگر ذهن ها گرفتار وهم شوند، دیگر مهم نیست در واقعیت چه می گذرد. انشالله روشن است.
جنگ جدید را بشناسیم و از جهاد تبیین تا اصلاح حکمرانی مجازی بر آن تدبیر کنیم.
@mahdian_mohsen
⭕️وقتی رهبرانقلاب فرمود: «وای بر ما»
1⃣یکم. خانواده رفوگران را خیلی ها به درستی به "خودکار بیک" و "مداد سوسمار نشان" می شناسند. خانواده ای که سالیان سال در حوزه تولید لوازم تحریر فعال بوده اند.
شاید تاریخی ترین بخش زندگی این خانواده مربوط به دادخواهی شان نزد رهبری انقلاب است. زمانیکه به جهت فشار برخی سازمان های دولتی در حوزه تولید، مجبور شدند شکایتی به دفتر رهبری بنویسند. حضرت آقا نیز بعد از خواندن نامه رفوگران به آقای ناطق نوری می نویسد: "خدا کند اینگونه که اینها(خانواده رفوگران) می گویند درست نباشد. والا وای بر من، وای برما. اگر این درست باشد اگر این ظلم ها در کشور درست باشد در قیامت چه پاسخی خواهیم داد؟"
این ماجرا را آقای ناطق نوری مفصل در خاطرات خود آورده اند.
2⃣دوم. اخیرا در خبرها آمده بود که زمان صدور مجوزهای کسب وکار کاهش یافته و امضای طلایی حذف شده است. اتصال به درگاه ملی صدور مجوز و پنجره واحد یک جزء از بسته کلان بهبود محیط کسب وکار است. با این حال در همین مسیر نیز برخی نهادها بصورت آشکار کارشکنی می کنند. اجرای این قانون موجب تسهیل در صدور مجوزها فسادزاست. دستگاه هایی که مانع شوند مجرمند؛ اما همچنان معدود نهادهای دولتی بی اعتنا به این قانون هستند.
3⃣سوم. اقتصاد تولید محور را کسانی می توانند پیش ببرند که به جهت نگرشی 2 مساله را با خود حل و فصل کرده باشند.
نگرش اول نگاه به حق الناس است. اینکه متوجه باشند چطور با مانع تراشی در مسیر کسب وکار، تولیدکننده و سرمایه گذار و کارگر و خانواده ها و همه کسانی که مستقیم و غیرمستقیم متصل به تولید هستند را تحت الشعاع قرار می دهند.
نگرش دوم نگاه جهادی به اقتصاد است. نگاهی که عملیات دشمن را در اقتصاد می بیند و تحلیل کلان از صحنه اقتصادی دارد. اقتصاد امروز صحنه یک جنگ آشکار است. ژنرال های امروز این مقاومت مقدس تنها و تنها تولید کننده ها هستند. مسوولی که چنین نگاهی به تولید کننده نداشته باشد و او را مجاهد عرصه اقتصاد نداند نمی تواند در این راه خدمت کند.
4⃣چهارم. در تعبیر رهبرانقلاب از "وای بر من" و " وای بر ما" دقیق شدید؟ این خاطره سطح و عمق ماجرا را نشان می دهد. مسوولی که سهمی در محیط کسب وکار و تولید دارد وقتی کار مردم عقب می افتد باید همین اندازه احساس درد کند. سخت نیست؛ به خود رجوع کند و قضاوت کند.
در این جنگ ترکیبی کسانی می توانند مدیر باشند که هم به جهت فردی خودساخته باشند و هم تحلیل کلان و متناسب با دشمنی های دشمن داشته باشند. فرقی نمی کند چه در اقتصاد و چه فرهنگ و چه رسانه و .... اینجا صحنه مجاهدت است.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅درس مهم سیدمهدی قوام برای آقای وزیر
1⃣یکم. یکی از وزرای محترم دولت که اخیرا در کنسرت و مجلس آوازخوانی زنان شرکت کرده بود، احتمالا با هدف جذب قشر خاکستری جامعه می گوید: باید فضای فرهنگی کشور را باز کرد و در پاسخ به منتقدین نیز ادامه می دهد اگر تحریک می شوید نبینید.
این تلقی متاسفانه در میان برخی مسوولین و حتی برخی مبلغین جوان هم دامنگیر است. اینکه برای جذب کردن باید نسبت به ضروریات دین بی اعتنا بود. عجیب است این فهم از دین.
2⃣دوم. قدیم ترها، تهران چند روحانی سرشناس داشت که به یک ویژگی کلیدی اشتراک داشتند و آنهم مردمداری بود. سیدمهدی قوام، سیدمهدی لالهزاری و شیخرضا سراج و سیدرضا فیروزآبادی و دهها روحانی دیگر که می توان به این لیست اضافه کرد.
یکی از ویژگی های مهم آنها، ارتباط با افرادی بود که ظاهرا ایمان ضعیفی دارند و اهل خلاف و معصیت آشکارند. اما همین ارتباط صمیمانه و دلسوزانه کمک می کرد تا لات و لوت های آن زمان به منبر آنها اعتماد کنند و خیلی هایشان با تلنگری براه شوند. نقل شده وقتی سیدمهدی قوام، مصطفی دیوونه از لات های قداره کش آن زمان را می بیند، با یک جمله ساده زندگی شان را متحول می کند.
سید مهدی می گوید "آقا مصطفی مهمترین ویژگی شما لات ها چیه" و او می گوید"اگر نمک خوردیم اهل نمک دان شکستن نیستیم." سید مهدی هم می گوید "واقعن به این جمله باور دارید و یا لقلقه زبانتان است؟" مصطفی هم محکم می گوید "اعتقادمان است." مرحوم قوام با همین مقدمه او را به "رحمت بی کران حضرت حق" توجه می دهد و از او می خواهد که بیش ازین نمکدان نشکند.
همین جمله با مصطفی دیوونه چنان می کند که یکی از خوبان نام آور و نام آشنای تهران می شود.
نقل است سیدمهدی لاله زاری وقتی یک بازیگر فیلم های مساله دار را در خیابان لاله زار می بیند خودش سراغ او می رود و می گوید "مدتی است در مسجد غائبید، اما من دلتنگ شماهستم و می خواهم به تاتر خانه شما بیام و دیدار تازه کنیم..."
3⃣سوم. این تلقی آقای وزیر که تصور می کند برای نزدیک شدن به مردم باید باید از اصول خود کوتاه بیاییم عجیب خطای فاحشی است.
نقل است همین سیدمهدی لاله زاری در محله درکه، گفته بود هرکس علنی شراب خورد، امانش ندهید تا جائیکه دربار و گارد هم جرئت خلاف علنی نداشتند.
راه نزدیک شدن به مردم پشت سر مردم حرکت کردن نیست، محبت کردن و رابطه صمیمانه با آنهاست. راه نزدیکی به مردم کوتاه آمدن از دین خدا و حرف نزدن از انقلابی گری نیست، راهش صداقت است. مردم صدق و صفا را می فهمند. طینت این مردم به سمت حق است. فقط از من و ما صداقت در دعوت به حق ندیدند. صداقت مان را باید تدبیر کنیم نه دیانت مان. همین.
@mahdian_mohsen
دیروز نوشتم اگر فردا بی بی سی و اینترنشنال تیتر زدند "حضور نظامی ها برای حفظ حجاب در خوی" باور نکنید.
برخی فکر کردند طنز نوشتم.
حالا امروز ربع پهلوی نوشته: جمهوری اسلامی بجای نیروهای امدادی نیروی سرکوبگر فرستاده.
این باباهیچ. اونا که به این وکالت دادن چه عقب افتاده ای هایی هستند
@mahdian_mohsen