عکس پدر و دختری...
این عکس نغمه و آقامهدی عجیبه...
روضه مصور💔
#حضرت_رقیه(س)🏴
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
🖤🌱
یک توبه مقبول، یک توبه بسیاربسیار جدی در کربلا توبه حُرّ بن یزید ریاحی است. حر، مرد شجاع و نیرومندی است. اولین بار که عبیدالله زیاد میخواهد هزار سوار برای مقابله با حسین بن علی بفرستد، او را انتخاب میکند. او به اهل بیت پیغمبر ظلم و ستم کرده است.
گفتم وقتی که جنایت بزرگ شد، وجدان انسان (اگر وجدان نیمه زندهای هم باشد) عکس العمل نشان میدهد. حالا ببینید عکس العمل نشان دادن مقامات عالی روح در مقابل مقامات دانی چگونه است؟ راوی میگوید حر بن یزید را در لشکر عمر سعد دیدم در حالی که مثل بید میلرزید. تعجب کردم. رفتم جلو، گفتم :
حر! من تو را مرد بسیار شجاعی میدانستم و اگر از من میپرسیدند اشجع مردم کوفه کیست، من از تو نمیگذشتم. تو چطور ترسیدهای؟ لرزه به اندامت افتاده است.
گفت: اشتباه میکنی، من از جنگ نمیترسم.
از چه میترسی؟ من خودم را در سر دوراهی بهشت و جهنم میبینم، خودم را میان بهشت و جهنم مخیر میبینم، نمیدانم چه کنم، این راه را بگیرم یا آن راه را؟
.
.
اما عاقبت، راه بهشت را گرفت. آرام آرام اسب خودش را کنار زد به طوری که کسی نفهمید که چه مقصود و هدفی دارد. همینکه رسید به نقطهای که دیگر نمیتوانستند جلویش را بگیرند، یکمرتبه به اسب خودش شلّاق زد، آمد به طرف خیمه حسین بن علی. نوشتهاند سپر خودش را وارونه کرد به علامت اینکه من برای جنگ نیامدهام، برای امان آمدهام.
خودش را میرساند به آقا اباعبدالله، سلام عرض میکند. اولین جملهاش این است:
«هَلْ تَری لی مِنْ تَوْبَةٍ؟» (۱) آیا توبه این عاصی قبول است؟
😭😭
فرمود: بله، البته قبول است.
کرم حسینی را ببینید! نفرمود آقا این چه توبهای است؟! حالا که ما را به این بدبختی نشاندهای، آمدهای توبه میکنی؟ ولی حسین اینجور فکر نمیکند.
حسین همواره دنبال هدایت مردم است. اگر بعد از آنکه تمام جوانانش هم کشته شدند، لشکریان عمر سعد توبه میکردند، میگفت توبه همهتان را قبول میکنم؛ به دلیل اینکه یزیدبن معاویه بعد از حادثه کربلا به علی بن الحسین علیه السلام میگوید: آیا اگر من توبه کنم قبول میشود؟ فرمود: بله، اگر تو واقعاً توبه کنی قبول میشود، ولی او توبه نکرد.
حر به حسین علیه السلام گفت: آقا! اجازه بده من بروم به میدان، جان خودم را فدای شما کنم.
فرمود: تو مهمان ما هستی، از اسب بیا پایین، چند لحظهای اینجا باش.
عرض کرد: آقا! اگر اجازه بدهید من بروم بهتر است.
.
.
این مرد خجالت میکشید، شرم داشت، چرا؟ چون با خودش زمزمه میکرد که خدایا من همان گنهکاری هستم که برای اولین بار دل اولیای تو را لرزاندم، بچههای پیغمبر تو را مرعوب کردم. چرا این مرد حاضر نشد در کنار حسین بن علی بنشیند؟ چون اندیشید که درحالی که من اینجا نشستهام، نکند یکی از بچههای حسین بیاید و چشمش به من بیفتد و من غرق در شرمندگی و خجالت بشوم....
استاد #شهید_مرتضی_مطهری
✍استاد مطهری، آزادی معنوی، ص۱۲۹، #محرم
۱) لهوف
@mahdihoseini_ir
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! می گفتم اشتباه گرفتی
منم خسوف سیاهی که روی برگ دل تو
غبار غصه کشیدم و مثل ماه گرفتی
▪️دعـای فرج
✨ بِسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ✨
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاء،ُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ
فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب،ُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ،
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمين بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين.