❤️ ا یحب احدکم ان یاکل
لحم اخیه میتا❤️
سوال:چرا قرآن،غیبت دیگران را
به خوردن گوشت برادر مرده
تشبیه کرده است؟
🖊
جواب:
1:🌹مرده روح ندارد تا از خود دفاع کند، و شخصی هم که مورد غیبت قرار میگیرد،حضور ندارد تا از خود دفاع کند
2:🌹غیبت،ریختن آبرو است
آبرو که رفت دیگر قابل جبران
نیست،همانگونه که اگر گوشت مرده آکنده شود قابل جبران نیست
3:🌹گوشت به تدریج رشد میکند ولی به یکباره خورده میشود،آبرو هم به تدریج جمع میشود ولی غیبت کننده به یکباره آن را میریزد
#حجرات_12
🆔 @mahdi59hoseini
آقا مهدی
ای که به هنگام درد راحتِ جانی مرا .. @mahdi59hoseini ~
#خاطره
#شهیدمدافع_حرم_مهدی_حسینی
به سمت اقامتگاهمان برگشتیم و او پس از خداحافظی به حماه رفت. فکر جمله آخرش، یک لحظه رهایم نمیکرد. حس میکردم لحظه های جدایی در حال نزدیک شدن است. وقتی فکرش را میکردم، در خودم این آمادگی را نمیدیدم که در لباس شهادت به تماشایش بنشینم ولی او داشت آماده ام میکرد برای فراغ. دلم میخواست بروم بنشینم کنار ضریح. با بانوی صبر، راز دل بگشایم و بگویم اگر برایش امضا شده است، توان درک این مقام را به من ببخشد.میدانستم میداند، همه چیز را میداند ولی عقده دل گشودم و تقاضای یاری کردم.
روزها از پی هم میگذشت و من در نزدیکی او حتی هر روز به دیدارش نائل نمیشدم.یک روز میدیدمش و یک روز به انتظار مینشستم تا بیاید.
@mahdi59hoseini ~
هدایت شده از تمنای بی خزان
http://8tag.ir/news/13140791783742512532-12486679632027880299
[برشی از کتاب «تمنای بی خزان»؛ روایت تمنای بی خزان از آخرین سکانس یک زندگی عاشقانه/ دل من همیشه و همه وقت با شماست]
@tamanaye_bikhazan
آقا مهدی
شب عاشقانِ بی دل چه شبی دراز باشد ... عکس: شجاعی @mahdi59hoseini ~
شب آخر بود،اتوبوس ها آمدند دنبال بچه ها، جمعیته زیاد و دیر آمدن ما از منطقه آتش باعث شد بشویم آخرین گروهانی که برمیگردد پادگان، مسیری ۱۰ کیلومتری که صبح قبل از اذان صبح به ستون دو ، با تجهیزات پیاده روی کرده بودیم ، همه برگشته بودند به جز گروهان شهید موسوی. ما منتظر مانده بودیم تا اتوبوس بیاید. کمی که گذشت بچه ها شوخی میکردند و صدای خنده شان بلند شد. فرمانده گروهان مرتضی کریمی بود. بلند شد، ایستاد ، توی آن تاریکی ، چهره اش مشخص بود
- من باید میرفتم ! با دوره قبل از شما ! همون تیمی که قبل از شما رفته بود. من از رفیقام جاموندم! دفعه قبلی ،مثل الان شب آخر بود، همچین جمعی نشسته بودیم ، مداحی کردیم و روضه خوندیم! « هوای این روزای من ... » رو خوندیم همه ! تو اون جمع شهید سیاوشی از همه بیشتر گریه گرد، بیشتر ناله کرد..بچه ها صداش هنوز تو گوشم هست به خدا ! دیگه برنگشت! بچه ها از ته دل گریه کنید که خدا بخرمون...به حق سه ساله اباعبدالله...
این را گفت و شروع کرد به روضه،از قتلگاه تا خرابه های شام...
تمام شد
او گفت
و ما
گریه کردیم ...
از همه بیشتر خودش گریه کرد؛
صدای اون شب هنوز توی گوشم هست!
بچه ها گریه کنید !
به حال خودمون ، رفیقامون ...
گریه کنید!
که داره دیر میشه...
(عکس برای همان شب است)
#شهید_مرتضی_کریمی
#خانطومان
#بیابانهای_عاشقی
@mahdi59hoseini ~
هدایت شده از آقا مهدی
❞#قرارهرشبما❝
فرستـادن پنج #صلوات
به نیت سلامتی و
تعجیل در #فرجآقاامامزمان«عج»
#صلوات
#هدیہبہروحمطهرشهید
#آقامهـدی_حسینی 🌷