eitaa logo
امام مهدی منتظر ماست...
11.6هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
126 فایل
آرشیو مهدی شناسی: @mahdishenasi کانال "سیاست مهدوی" ‌‌‌‌: @siyasatemahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾‌قسم به تمام نیمکت‌ های باران‌خوردهٔ شهر که جای خالی تو را به خیال آمدن‌ها و ماندن‌های توهمی و پوشالی نمی‌دهم؛ 💔‌ تنها و خسته از نبودن‌ها روی آخرین نیمکت دنیا به انتظارت نشسته‌ام... 💚 برگرد ای طبیب دردهای عالم سلام مولانا مهدی‌‌... ‌‌ @mahdimontazeremast
🌷امام مهدی شناسی ۱۲۸۸🌷 🍀صفات امام ✨فضلیت و سابقه نیک 💠حضرت علی علیه السلام در نامه ای به معاویه می‌نویسد: «متی کنتم یا معاویةُ ساسةَ الرّعیة و وُلاةَ امرِ الاُمّة بغیر قَدم سابق و لا شَرَف باسِق» ای معاویه! شما را به سیاست و زمامداری مردم چکار؟ تو که نه دارای سابقه خوبی هستی و نه شرف و فضیلت بلندی داری. آری امام نباید کوچک ترین سابقه سوئی داشته باشد. 💠 یکی از صفات امام، زهد و بی علاقگی به دنیاست. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «واللّه ما کانت لی فی الخلافة رغبة» به خدا سوگند! من میل و رغبتی به خلافت ندارم. 💠و درباره لباس وصله دار خود می‌فرماید: «واللّه لقد رَقَّعتُ مدرعتی هذه حتی استَحیَیتُ من راقعها» به خدا سوگند! آن قدر این لباس را وصله زده‌ام که دیگر از وصله زننده آن خجالت می‌کشم که به او مراجعه کنم. در جای دیگر می‌فرماید: «انّ اللّه فَرَض علی ائمة العدل ان یُقدّروا انفسهم بِضعَفَةِ الناس» ✨حق گرایی و حق مداری 💠 همانا خدا واجب کرده که امامان بر حق و عادل، زندگی خود را ساده بگیرند تا همگام با محرومان جامعه بوده و بدینوسیله تسکین و دلگرمی برای فقرا باشند. 💠 حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: از هنگامی که حق به من معرفی شد تاکنون شک و تردیدی برای من پیدا نشده است. «ما شَککتُ فی الحق مذ اُریتُه» 💠 و می‌فرماید: تاکنون نه خود گمراه شده‌ام و نه کسی به واسطه من گمراه شده است. «و لا ضَللتُ و لا ضُلَّ بی» 💠 حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «مَن نَصب نفسه للناس اماماً فلیبدء بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه» کسی که خود را امام مردم قرار می‌دهد باید از خود شروع کند و روش تربیتی او عملی باشد قبل از آنکه از طریق زبان تربیت کند. ✨ بی تکلّفی 💠 خداوند به حضرت رسول صلی الله علیه وآله می‌فرماید: به مردم بگو: «و ما أنا من المتکلّفین» من اهل تکلّف و مشقّت نیستم و تصنّع در کارم نیست. 💠 نشانه تکلّف آن است که انسان حاضر نیست دعوت افراد گمنام را بپذیرد یا از کار خلاف خود عذرخواهی کند یا چیزی را که نمی داند با شهامت بگوید نمی دانم یا جایی که لازم است مشورت کند. 💠 کسی که اهل تکلّف است نسبت به کوچک ترها ظالم و نسبت به بزرگ ترها شخصیّت زده است. امّا امام بی تکلّف ترین و متواضع ترین افراد است. هنگامی که مردم برای استقبال از حضرت علی علیه السلام به دنبال او می‌دویدند، حضرت آنان را منع کرد. همان گونه که پیامبر اجازه نمی داد مردم پیاده راه بروند در حالی که آن حضرت سواره هستند. 💠امام نیز بتواند مردم را زیر پوشش محبت خود به اسلام جذب کند. پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «بعثتُ بمداراة الناس» من مبعوث شدم که با مردم مدارا کنم. 💠 همچنین فرمود: «انّ اللّه امرنی بمداراة الناس کما امرنی باقامة الفرائض» خداوند به من امر کرده که با مردم مدارا کنم، همان گونه که امر نموده واجبات و نمازهای واجب را انجام دهم. 💠 و در جای دیگر فرمودند: «انّا معاشر الانبیاء اُمرنا ان نکلّم الناس علی قدر عقولهم» 📚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mahdimontazeremast
https___vesal.co_FTP_files_tracks_11_track_IqsKSGeKlZ7Cox9p2RZe9mCT6a3HUI_320.mp3
8.97M
🌷فاطمیہ افسانہ نیست فاطمیہ تاریخ ماست گرفتن حق علۍ شرو؏ راهـش کربلـاست🌷 @mahdimontazeremast
🥀یاد غریب🥀 🔶‌او راننده کامیون بود، در مشهد زندگی می‌کرد، قرار شد باری را به یکی از نقاط کوهستانی که جاده ای فرعی داشت، ببرد، در آن جاده رفت و آمد زیادی نمی شد. وقتی او از شهر خارج شد، برف شروع به باریدن کرد. هوا بسیار سرد شد و طوفان آغاز شد. 🔶بعد از مدّتی، برف جاده را بست، او دیگر نه راه پیش و نه راه برگشت داشت. ساعتی گذشت، موتور کامیون هم خاموش شد. تلاش کرد تا شاید بتواند مشکل را برطرف کند، امّا کامیون روشن نشد، در مسیر جاده هیچ ماشین دیگری به چشم نمی آمد. هوا تاریک شد، او از شدّت سرما مرگ را در جلوی چشم خود دید. با خود فکر کرد که راه چاره چیست؟ الان چه باید بکنم؟ در یک لحظه، به یاد آن روزی افتاد که به مجلسی رفته بود، سخنران در بالای منبر چنین گفت: «هر وقت در تنگنا قرارگرفتید و از همه جا ناامید شدید امام زمان را صدا بزنید و از او یاری بخواهید». اینجا بود که به تو توسّل پیدا می‌کند، اشکش جاری می‌شود و از تو یاری می‌طلبد و می‌گوید: «یا صاحب الزمان ادرکنی! » سوز سرما و طوفان بی داد می‌کرد، ناگهان شیطان این فکر را به ذهن او می‌اندازد: «از کسی کمک می‌خواهی که وجود خارجی ندارد! ». 🔶ولی او فهمید که شیطان در این لحظه آخر عمر برای فریب او آمده است. او ناراحتی اش بیشتر شد، زیرا ترسید که بی ایمان از دنیا برود، برای همین از ماشین پیاده شد، دست هایش را به سوی آسمان گرفت و گفت: «خدایا! اگر نجات پیدا کنم و دوباره زن و بچه‌ام را ببینم، قول می‌دهم که از گناهان دوری کنم، به نماز اهمیّت بدهم و همواره آن را اوّل وقت بخوانم». 🔶او با خدا این پیمان را بست، دست هایش را به صورتش کشید، نگاهش به مسیر جلو افتاد، برف هنوز به شدّت می‌بارید، ناگهان دید که تو از دور به سوی او می‌روی، او تو را نمی شناسد، در دستان تو چند آچار است. 🔶او خیال می‌کند که تو راننده ای هستی که برای کمک آمده ای. تو جلو می‌روی و سلام می‌کنی، او جواب می‌دهد، به او می‌گویی: -- چرا اینجا ایستاده ای؟ -- چند ساعت است ماشین خاموش شده است و روشن نمی شود. -- من ماشین را راه می‌اندازم، تو برو پشت فرمان! استارت بزن! تو به سمت جلو ماشین می‌روی، کاپوت ماشین را بالا می‌زنی، نگاهی به موتور می‌کنی و می‌گویی: «استارت بزن! ». 🔶اینجاست که ماشین روشن می شود، تو نزدیک در ماشین می‌آیی، او هنوز پشت فرمان است، به او می‌گویی: -- حرکت کن و برو! -- هنوز برف می‌آید، راه بسته است، می‌ترسم دوباره در جاده بمانم! -- نه. تو به سلامت به مقصد می‌رسی. نگران نباش! -- آیا ماشین شما خراب شده است؟ می‌خواهید به شما کمکی بکنم؟ -- نه. -- اجازه بدهید مقداری به شما پول بدهم. -- به آن نیازی ندارم. -- آخر این که نمی شود. شما به من کمک کردید، من از اینجا حرکت نمی کنم تا به شما خدمتی بنمایم. من یک راننده جوانمردم. -- راننده جوانمرد چگونه است؟ 🔶 -- اگر کسی به راننده جوانمرد کمک کند، او آن کمک را حتماً جبران بکند. من باید لطف شما را جبران کنم، وگرنه از اینجا نمی روم. -- خوب. حالا اگر می‌خواهی خدمتی به من کنی، به آن پیمانی که با خدا بستی عمل کن! -- کدام پیمان؟ -- این که از گناه دوری کنی و نمازهایت را اوّل وقت بخوانی! وقتی او این سخن را می‌شنود، تعجّب می‌کند، چگونه است که تو از پیمانی که او با خدا بسته بود، باخبر بودی! او لحظه ای به فکر فرو می‌رود، در این 🔶هوای سرد، در وسط این کوهستان، تو کیستی و از کجا آمدی، از کجا به راز دل او آگاهی داری؟ در ماشین را باز می‌کند و پیاده می‌شود، امّا دیگر تو را نمی بیند. اینجاست که اشک او جاری می‌شود و افسوس می‌خورد که چرا تو را نشناخته است، او به تو توسّل پیدا کرده بود، از همه جا دل بریده بود و تو را صدا زده بود و تو هم به یاری او آمده بودی. 🔶او به سوی مقصد حرکت می‌کند و سپس به مشهد بازمی گردد، زندگی خود را تغییر می‌دهد، از گناه فاصله می‌گیرد و همواره نمازهایش را اوّل وقت می‌خواند. او بر پیمان خود وفادار می‌ماند. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی @mahdimontazeremast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️‌آنجا را نمی دانم 🌾اما اینجا بی تو، 🌾بدون آغوشت 🍁خیابان به خیابان 🍁برگ به برگ پاییز 🍂🍂به شدت اتفاق می افتد... ‌ @mahdimontazeremast
🌷امام مهدی شناسی ۱۲۸۹🌷 🍀صفات امام🍀 ◀️ دوری از امتیازطلبی 💠 امام در حقوق اجتماعی خود را با دیگران برابر و یکسان می‌داند و امتیاز خاصی را برای خود قائل نیست. 💠حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «انّما أنا رجل منکم لی ما لکم و علیّ ما علیکم» من یک نفر همانند شما و از خودتان هستم، هرچه برای شماست، برای من هم هست و هر چه بر عهده شماست، بر عهده من هم هست. یعنی همه از حقوق مساوی برخورداریم. ◀️حفظ منافع اسلام نه منافع خود 💠 با آنکه حضرت علی علیه السلام را از حق مسلم خود محروم کردند و او را از رهبری کنار زدند، امّا آن حضرت صبر کرده و می‌فرمود: اگر کار مسلمانان به خوبی حل شود من حرفی ندارم و ظلم بر خودم را تحمّل می‌کنم.به خدا سوگند اگر به خاطر تفرقه نبود غیر از این روش، راه دیگری را انتخاب می‌کردم و با قیام مسلحانه حقم را می‌گرفتم. 💠 ابن عباس به حضرت علی علیه السلام فرمود: در شورای شش نفری عثمان شرکت نکنید، زیرا برنامه چنین طراحی شده که شما را حذف کنند. 💠امام فرمود: چون دعوت شده‌ام می‌روم زیرا من از خلاف و تخلف بیزارم و میل ندارم جلسه به خاطر من منحل شود. 💠 علاوه بر آنکه این توجّه به رأی اکثریّت، تنها در مسائل اجتماعی است و در مسائل اعتقادی، رأی اکثریّت هیچ ارزشی ندارد و گرنه باید پیامبران دست از دعوت خود برداشته و تابع رأی اکثریّت که کافر یا مشرک بودند می‌شدند. 💠چنانکه در سوره انعام (۱۱۵) می‌خوانیم: «و اِن تُطع اکثر مَن فی الارض یضلّوک عن سبیل اللّه اِن یتّبعون الاّ الظنّ و اِن هم الاّ یخرصون» 📚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mahdimontazeremast
🥀یاد غریب🥀 🔶‌من در وجود خود، عیب‌های فراوان می‌بینم: حسد، بخل، خودبینی، محبّت به دنیا، غرور. اگر بخواهم به سعادت ابدی برسم باید همه این عیب‌ها را بر طرف نمایم و به جای آن، زیبایی‌ها و خوبی‌ها را در خود ایجاد کنم. 🔶معلوم است که این کار سختی است، بارها شده است که تلاش کرده‌ام از حسد دوری کنم، همه توجه‌ام به این امر بوده است، امّا از صفت ناپسند دیگری غفلت کرده ام. 🔶سال‌ها پیش که جوان بودم، نزد دانشمندی بزرگ رفتم تا از او راهنمایی بگیرم، من او را همچون پدری مهربان یافتم و برایش از سختی «تزکیه نفس» سخن گفتم و از او راهنمایی خواستم، او آن روز سخنانی گفت که افقی تازه در ذهنم گشود، او مرا «فرزندم! » خطاب کرد... * * * 🔷فرزندم! آیا این جمله را شنیده ای؟ «مَنْ اَحَبَّکُم فَقَد اَحَبَّ اللّه». «هر کس اهل بیت علیهم السلام را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است». 🔷محبّت به حجّت خدا، محبّت به خداست. باید برای زدودن صفات ناپسند، راه محبّت امام زمان را بپیمایی، اگر در این راه گام برداری به راحتی صفات خوب را به دست می‌آوری و از گناه هم دوری می‌کنی! هر چقدر محبّت امام زمان در دل تو بیشتر بشود، صفای دل و کمال معنوی تو زیادتر می‌شود،اگر تو گرفتار صفات ناپسند هستی، قطعاً امام زمانت را آن چنان که باید و شاید، دوست نداری، زیرا اگر محبّت محبوب در جان تو ریخت، اوّلین نشانه اش، اطاعت از محبوب و پرهیز از ناخوشایندهای اوست.هر چه محبّت تو به آقا بیشتر بشود، دل تو صفای بیشتری پیدا می‌کند و خود به خود از پلیدی‌ها دوری می‌کنی، این کار چون در راه عشق محبوب است، شیرین است و دیگر در نظر تو، سخت جلوه نمی کند. 🔷محبّت، اکسیر عجیبی است، هر جا که بیاید، تحول بزرگ ایجاد می‌کند، تاریکی‌ها را به نور تبدیل می‌کند، محبّت گوهر عجیبی است و همانند آهن ربا است. کسی که واقعاً امام زمان را دوست دارد، در واقع همه خوبی‌ها را دوست دارد، او ناخودآگاه به سوی خوبی‌ها می‌رود و از زشتی‌ها دوری می‌کند. وقتی محبّت او در دل تو افتاد، صفحه وجودت عوض می‌شود، قطب نمای دل تو همواره به سوی مرکز خوبی‌ها است و این سرانجام نتیجه می‌دهد. 🔷فرزندم! باید به امام زمانت محبّت واقعی پیدا کنی، هیچ گنجی، هیچ راهی بالاتر از این راه نیست، باید به آنجا برسی که در فراق آقای خود، اشک بریزی، به معنای حقیقی، در طلب او درآیی و در این راه خسته و مانده نشوی! 🔷وقتی محبّت تو شدید شد، خود این محبّت، راه‌ها را باز می‌کند و تو را به مولایت نزدیک و نزدیک تر می‌کند. فرزندم! برای کمال و رستگاری، سخن‌های فراوان گفته اند، امّا عصاره همه آن سخنان، چیزی جز محبّت به آقا نیست، تو اگر در این راه گام برداری، راه را نزدیک کرده ای و به اصل همه خوبی‌ها دست یافته ای. 🔷محبّت نشانه‌هایی دارد، یکی از نشانه‌های محبّت این است که تو، آثار محبوب را دوست داری، حتماً ماجرای «مجنون» را شنیده ای که عاشق «لیلی» بود، او وقتی وارد کوچه لیلی می‌شد، در و دیوار آن کوچه را می‌بوسید، در نگاه مجنون، دیوارهای آن هم دوست داشتنی بود. 🔷هر چیزی نشانه ای دارد، نشانه محبّت به امام زمان این است که تو شیعیان او را دوست بداری و همواره نام و یاد او را زنده نگاه داری، دل‌های غافلان را متوجه آقا کنی، از خوبی‌ها و مهربانی‌های آقا برای مردم بگویی، برای ظهور او دعا کنی! اگر محبّت آن حضرت در دل داشته باشی، در جستجوی رضایت او هستی، به سراغش می‌روی، در راه اطاعت او گام برمی داری، عاقبت، جوینده یابنده بود، البتّه این راه، راهی است که صبر و حوصله می‌خواهد، رنج راه را باید تحمّل کنی و رنج فراق را باید بکشی، باید از دوری مولای خود بسوزی، این‌ها نشانه‌های محبّت است. 🔷فرزندم! بعضی‌ها گمان می‌کنند که واقعاً خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را دوست دارند، امّا وقتی امتحان پیش می‌آید، حقیقت مطلب آشکار می‌شود، در وقت امتحان معلوم می‌شود که محبّت به خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام سرپوشی است برای محبّت به خودشان! یعنی چون خودشان را دوست دارند و می‌خواهند از عذاب و گرفتاری نجات پیدا کنند و به بهشت و رفاه برسند، خدا را عبادت می‌کنند و به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام توسل می‌جویند و از محبّت آنان سخن می‌گویند. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی @mahdimontazeremast
امام مهدی منتظر ماست...
🥀یاد غریب🥀 🔶‌من در وجود خود، عیب‌های فراوان می‌بینم: حسد، بخل، خودبینی، محبّت به دنیا، غرور. اگر بخ
‌❓آیا می‌دانی نشانه محبّت واقعی چیست؟ آیا می‌خواهی راهی را به تو نشان بدهم تا بدانی که آیا امام زمان را واقعا دوست داری یا نه؟ هر وقت خودت را برای امام زمان بخواهی و دوست داشته باشی جانت را فدای او کنی، این محبّت واقعی است، امّا اگر امام زمان را برای خودت بخواهی تا بتوانی به منافع خودت برسی، این محبّت واقعی نیست! آیا تاکنون در بستر بیماری افتاده ای؟ 🔷وقتی پزشک بالای بستر تو می‌آید، تو او را دوست داری و در وجود خودت به او علاقه شدید احساس می‌کنی، امّا این دوستی و محبّت، واقعی نیست، تو خودت و سلامتی خودت را دوست داری، از مرگ می‌هراسی، فعلاً این پزشک وسیله ای برای نجات توست، برای همین به او محبّت می‌ورزی، چه بسا وقتی سلامتی خود را باز یافتی دیگر به او توجهی هم نکنی! فرزندم! وقتی می‌خواهی در وادی بیماری افتاده ای؟ 🔷وقتی پزشک بالای بستر تو می‌آید، تو او را دوست داری و در وجود خودت به او علاقه شدید احساس می‌کنی، امّا این دوستی و محبّت، واقعی نیست، تو خودت و سلامتی خودت را دوست داری، از مرگ می‌هراسی، فعلاً این پزشک وسیله ای برای نجات توست، برای همین به او محبّت می‌ورزی، چه بسا وقتی سلامتی خود را باز یافتی دیگر به او توجهی هم نکنی! 🔷فرزندم! وقتی می‌خواهی در وادی محبّت امام زمان گام برداری، باید از این مرحله بالاتر بروی، نباید مولایت را به خاطر خودت دوست بداری، بلکه باید او را دوست بداری چون شایسته دوست داشتن است، باید ولایت او را بپذیری و در محبّتش بی قرار شوی، چون کس دیگری غیر او شایستگی این امر را ندارد، تو باید به آنجا برسی که جان و مال و همه هستی خود را با افتخار، فدای خاک پای مولایت کنی و خودت را دیگر نبینی. اگر به چنین جایگاهی رسیدی، خوشا به حالت که به «کیمیای سعادت» رسیده ای! این محبّت اگر در جان تو ریشه کرد، همه زشتی‌ها را به خوبی‌ها تبدیل می‌کند، مس وجود تو را طلا می‌کند. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی @mahdimontazeremast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا