✍️ پاسخ به شبهات دانش آموزی
6⃣1⃣ چرا بعضیها بعد از ازدواج چادرشان را برمیدارند؟
🔶 کسی که در خانهی پدر چادرمیپوشیده ولی وقتی در خانهی شوهر چادرش را برمیدارد میتواند دلیلهای متعددی داشته باشد.
🔻 1. در خانهی پدرش چادر را با زور پوشیده الان که رفته خانهی شوهر چادر را برداشته است.
🔻 2. ممکن است دلیل و اهمیت چادر را نفهمیده است.
🔻 3. ممکن است شوهرش او را مجبور کرده تا چادرش را بردارد. اگر فلسفه و دلیل چادر را خوب میفهمید، میتوانست او را قانع کند.
📎 #دانش_آموزی
📎 #نوجوان
📎 #پاسخ_به_شبهات
📎 #چادر_ازدواج
✍️ پاسخ به شبهات دانش آموزی
5️⃣1️⃣ خدا چه نیازی به عبادت ما دارد؟
🔷 اول: وقتی شهرداری به مردم میگه خانههای خود را ضد زلزله و محکم بسازید، به نفع خودش نمیگوید بلکه به خاطر خود ما میگوید که فردا روزی اگر خدایی ناخواسته زلزله شد، خانه رو سرمان خراب نشه. یا وقتی پدر یا مادر به ما اصرار میکنند که ما درس بخوانیم، برای خودمان میگویند که فردا فرد مفیدی برای جامعه شویم که هم به خود هم به دیگران نفع برسانیم نه اینکه سربار جامعه شویم. اگر دکتر به ما دارو میدهد و میگوید این داروها را باید بخوری چه تلخ باشد چه شیرین باشد، یا وقتی عمل جراحی داشته باشی و آن را انجام بده و درد زیاد داشته باشد همهی اینها نفعی برای دکتر ندارد و آن برای خود شما میگوید باید این کارها را انجام بدید. اگر انجام ندادی، خودت ضرر کردی و ضرری به دکتر نزدی. عبادت ما هم برای خدا فایدهای برای خدا ندارد. بلکه فایده آن برای خودمان است. ولی چون خدا مهربان است و ما را دوست دارد و نمیخواهد به ما ضرر برسد به ما فرموده که عبادت کنیم.
🔶 دوم: وقتی ما خانههایمان را رو به نور خورشید میسازیم، ما هستیم که به نور خورشید نیاز داریم. خورشید نیازی به ما ندارد که ما خانههایمان را روبه او بسازیم. مسلما خدا نیازی به عبادت ما ندارد و این ما هستیم که با عبادت خدا به خود سود میرسانیم.
📎 #دانش_آموزی
📎 #نوجوان
📎 #پاسخ_به_شبهات
📎 #عبادت_ما_نیازخدا
زکات گندم آبی و دیمی
💠 سوال:
در روستای ما گندم بیشتر با آب چاه آبیاری میشود البته تا عید با آب باران آبیاری میشود حکم زکات ما چگونه است؟ مثلاً در ۴٠ تن گندم چقدر باید زکات داد؟
✍🏻 پاسخ:
❇️ آیت الله خامنهای: به نسبتی که با آب چاه آبیاری شده، یک بیستم و به نسبتی که با آب باران آبیاری شده، یک دهم؛ بنابراین اگر نصف با آب باران آبیاری شده و نصف با آب چاه آبیاری شده باشد، زکات چهل تن گندم، سه تن گندم میشود.
🛑 قیمت بلیت هواپیما ۲۹ درصد افزایش یافت
🔹رئیس سازمان هواپیمایی: ستاد تنظیم بازار با افزایش ۲۹ درصدی قیمت بلیت پروازهای داخلی موافقت کرد. قیمتها از شنبه آینده ابلاغ میشود.
4_5895437037233782544.mp3
10.45M
تو نوکریت رو بکن ...
🎙#سیب_سرخی
#امام_حسین_ع
#اللهم_الرزقنا_کربلا
#یا_صاحب_الزمان_عج
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج
بحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
بنمای رخ که دل را طاقت دگر نمانده
تاب و توان برایم زین بیشتر نمانده
آقا نما جمالت آن روی بی مثالت
تا قبل از آنکه گویند از ما اثر نمانده
کی میشود بیایی بازآ به دلربایی
در غیبت تو ما را جز چشم تر نمانده
در این شب سیاهم گم گشته بی تو راهم
ما را امید دیگر جز یک نفر نمانده
ما و غم و ندامت آقا سرت سلامت
بازآ که بی تو دیگر تاب خطر نمانده
در کوچه تباهی مائیم و بی پناهی
جز انتظار رویت در این گذر نمانده
بازآ که جز تو دیگر راهی نمانده بهتر
جز خواهش و تمنا بر این نظر نمانده
12-maddahi.188.mp3
4.88M
واسه ات بمیره نوکرت؛ کی
میشه اون ضریحتو بغل بگیره؟
از وقتی که شنیدم تشنگی
کشیدی؛ آب خوش از گلوی
🎙#حسن_عطایی
#امام_حسین_ع
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج
بحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقسیم مادرانه و پدرانه 😂😂
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
#داستان_آموزنده
🎈داستان زیبای " «مگر برای کسی که به مرگ لبخند زده است باید گریه کرد؟؟ "
راوی میگوید:
در شهر ما دیوانه ای زندگی میکند که همه او را دست می اندازند و در کوچه پس کوچه های شهر بازیچهٔ بچه ها قرار میگیرد.
روزی او را در کوچه ای دیدم که با کودکانی که او را ملعبهٔ خود قرار داده بودند با خنده و شادی بازی میکرد.
او را به خانه بردم و پرسیدم:
چرا کودکانی که تو را مسخره میکنند و به تو و حرفها و کارهایت میخندند ، از خود نمیرانی؟؟
با خنده گفت:
«مگر دیوانه شده ام که بندگان خدا را از خود برانم در حالیکه میتوانم لبخند را به آنها هدیه دهم؟»
جوابش مرا مدتی در فکر فرو برد!
دوباره از او پرسیدم:
قشنگترین و زشت ترین چیزی را که تا به حال دیده ای برایم تعریف کن ..
لیوان آبی که در اتاق بود را برداشت و سر کشید.
با آستینِ لباسش را آبی که از دهانش شر کرده بود پاک کرد و گفت:
قشنگترین چیزی که در تمام عمرم دیده ام لبخندی است که پدرم هنگام مرگ بر لب داشت.
و زشت ترین چیزی که دیده ام مراسم خاکسپاری پدرم بود که همه گریه کنان جسد را دفن میکردند.
پرسیدم:
چرا به نظر تو زشت بود؟
مگر مراسم خاکسپاری ، بدون گریه هم میشود؟
جواب داد:
«مگر برای کسی که به مرگ لبخند زده است باید گریه کرد؟؟
و من از آن روز در این فکر هستم که آیا این مرد دیوانه است ، یا مردم شهر ما دیوانه اند که او را دیوانه می پندارند؟؟
😂 مثل خنده😂