eitaa logo
کانون مهدویت 🌻مهدی یاوران🌻 علی آباد
155 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
19 فایل
((...دِلَم نَوای اَنا مَهدی میٓخواهَد...) 🌺اللّهم عجل الولیک الفرج🌺 یعنی گناه نکنیم... لفت دادن ممنوع 🚫🚫 کپی مطالب = صلوات برای ظهور اقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آیدی اینستا: @mahdiyavara313
مشاهده در ایتا
دانلود
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک روزی همه ما با امام زمان عج روبه رو میشویم اونموقع چه آرزویی میکنیم؟!
؟!  1⃣ قسمت اول 📆 سلام جان برادر! امیدوارم توی این روزهای پاییزی حال دلت خوب باشه. کلّی با خودم کلنجار رفتم بنویسم یا نه. دل به دریا می‌زنمو واسه خودم می‌نویسم. یه جور مشق‌کردن واسه کلاس انتظار... همه‌چی از آخرین روز ماه صفر شروع شد. روز  آخری، حس عجیبی داشتم. یه جور دلتنگی واسه پیرهن مشکیم که بهش خو کردم و دلم نمیاد ازش دل بکنم و بازم چشم بدوزم به تقویم و محرم سال دیگه و مدام چرتکه بندازمو مدام با خودم بگم: سال بعد هستم یا نه… 🛵 با یکی از بچه‌های هیأت از مسجد بیرون اومدم. دمِ در نمی‌دونم چی شد. حرفامون تازه گل انداخت، از هر دری حرف زدیم که خواسته یا ناخواسته، بحث کشیده شد به اون سوال، سوالی که موقع خداحافظی، در حالی که سوئیچ موتور رو روشن کرده بودم، زمین‌گیرم کرد!  نمی‌دونم چی شد، حرفمون به اینجا کشید که شهدا مگه زن و بچه نداشتن، مگه زندگی نداشتن، پس چی شد راحت از همه چی گذشتن و سبکبال رفتن؟! 🚘 هر کدوممون جواب‌هایی فراخور درک و احساسمون دادیم، اما من، توی خماری فهمیدنِ راز این شیدایی موندم، بعضی سوالا، جوابش گفتنی نیست، چشیدنیه، شایدم دیدنی... خداحافظی کردم، سوار موتور شدم، به راه افتادم. یهویی لرز رفت توی بدنم، اما هنوز اون سوال باهام بود؛ توی ترافیک، لابه‌لای ماشینایی که توی هم وول می‌خوردن، توی مسیر و توی نسیمی که به صورتم می‌خورد و لرز بدنمو شدیدتر می‌کرد. 🏠 هرچی بود منو با خودش همراه کرد، دلم می‌خواست به قدر فهمش بفهمه، مگه می‌شه یه آدم دلش اونقدر بزرگ بشه که هیچ تلاطمی توی زندگی نتونه آرامشش رو بهم بزنه. جلوی در خونه رسیدم. کلید رو چرخوندم توی قفل، رفتم توی خونه، البته فکر و خیال زودتر از من دویدن توی خونه! 🗣 ادامه دارد... 📖
کانون مهدویت 🌻مهدی یاوران🌻 علی آباد
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟!  1⃣ قسمت اول 📆 سلام جان برادر! امیدوارم توی این روزهای پاییزی حال دلت خوب با
؟!  2⃣ قسمت دوم 🍰 گیر کرده بودم توی اون خاطرهٔ آخری که انگار مثل تکهٔ آخر کیک، قسمتت بشه و تو با ولع بخوریش! اونجا که دستم توی دست دوستم بود که خاطره رو گفت: توی خاطرات یکی از شهدا خوندم که شب عمليات، گوشهٔ عکس دختر نوزادش از جیب لباس نظامیش بیرون بوده، دوستش عکس رو بیرون می‌کشه و نگاش می‌کنه، بعد با لبخند می‌گه: چه دختر نازی! خدا بهت ببخشه. نگفته بودی دختر داری! دوستش می‌گه: عکس رو بگذار سرجاش، نمی‌خوام عکس دخترمو ببینم. دوسش تعجب می‌کنه و می‌گه: مگه تو عکس دخترتو تا حالا ندیدی؟! 🖼 اشک تو چشاش جمع می‌شه و می‌گه: نه، خدا اونو تازه بهم داده، هنوز یه ماهش نشده! خانمم عکسشو واسم فرستاده تا ببینمش! گفته موقع تولدش که نبودی، لااقل عکسشو ببین! اما بازم دلم نیومد نگاش کنم. چون ترسیدم شب عملیات، مهرش زمین‌گیرم کنه، نتونم واسه حرف امام، مردونه بجنگم! برای همین تا حالا عکس دخترمو ندیدم! 🥾 داشتم بند کفشامو باز می‌کردم که بوی غذا پیچیده توی مشامم و قیمهٔ خانم تا دم در به استقبالم اومد. عاشق دست‌پخت خانمم هستم، مخصوصاً وقتی غذا، قیمه باشه. اونقدر دیر رسیدم خونه که مستقیماً می‌رم سر سفره. صدای اعتراض همه دراومده. امیر غرولند می‌کنه که بابا فکر خودت نیستی، فکر شکم ما بدبختا باش! سر سفرهٔ غذا می‌شینم، غذا می‌خورم، اما اینجا نیستم. خانمم با اشاره بهم می‌گه: چته؟ کجایی؟ ❓ راستی کجام؟ کاش می‌دونستم چمه. کاش این حس غریب رو می‌فهمیدم. خورده‌نخورده می‌رم توی هال. دکمهٔ کنترل تلویزیون رو بالا و پایین می‌کنم، فوتبال یا سریال؟! فرقی برام نمی‌کنه، چشمام به تلویزیونه، اما دلمو نمی‌دونم کجاس. عادت ندارم زود بخوابم، اما تا به خودم میام، سرم نرسیده به بالش، می‌رم توی خواب و یکی انگار دکمه منو خاموش می‌کنه و دیگه هیچی نمی‌فهمم! 🗣 ادامه دارد... 📖
سه شنبه شب✨ دلم در آرزوی دیدنت گیرد بهانه😔 به سوی جمکرانت می شود هر دم روانه🕌 چه می شد که ز کویت یابن الزهرا💚 تو می دادی به ما قدری نشانه😔🙏 💔 🌷
🎁 ثبت نام هدیه 400.000 تومانی پایگاه خبری تحلیلی چشم برخوار به مناسبت عیدمبعث ویژه آقایان و خانم ها👇 https://survey.porsline.ir/s/34AzMNsg
💎 جهت دریافت هدیه 400.000 تومانی به مناسبت مبعث پیامبر اسلام توسط پایگاه خبری تحلیلی چشم برخوار نام محمد را لمس کنید 😍👇 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺🌺 🌺🌺 400.000 تومانی با لمس نام محمد 😍👆 💠❀﴿عضوکانالِ شوید﴾❀💠 https://eitaa.com/joinchat/2815164416Ce6455e1074
🔹ابتکار بانوی اهل کوزوو برای ترویج معارف اسلامی در دل مردم «میهانا گوگا بکتاشی»، فعال اجتماعی اهل کوزوو به محض انتشار مجله «معرفت اسلامی» که باید آن را مهم‌ترین مجله چاپی مسلمانان این کشور دانست به چندین شهر منطقه سفر و نشریه را از طریق گفت‌وگوی مستقیم به مردم معرفی و آن‌ها را هرچه بیشتر با معارف اسلامی آشنا می‌کند. مطالعه متن کامل 👉
کانون مهدویت 🌻مهدی یاوران🌻 علی آباد
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟!  2⃣ قسمت دوم 🍰 گیر کرده بودم توی اون خاطرهٔ آخری که انگار مثل تکهٔ آخر کیک،
؟!  3⃣ قسمت سوم 💤 هنوز چشام گرمِ خواب نشده بود که سلام کرد. اونم چه سلامی! گرم و صمیمی. پشت پلک‌های بستم انگار می‌دیدمش، حسش می‌کردم. سلامش، گرمم کرد. سلامش جوری بود که دوست داشتم سکوت کنم و چشامو باز نکنم، دوست داشتم فکر کنه نشنیدم، بازم سلام بده. اونم با تُنِ صدای مردونه و محکم، از جنس اون صداهایی که جون می‌ده واسه دوبلور شدن. آروم چشامو باز کردم. 🧡 روبه‌روم ایستاده بود. با لباس خاکی مخصوص بچه‌های جنگ، با چفیه و یک لبخند خوشگل تو‌‌دل‌برو که به اون صورت مهربون و محاسن خوشگل میومد. نمی‌دونم چرا دست و پامو گم نکردم، چرا هول نشدم. اینجور موقع‌ها، اگه سر و کلهٔ یکی پیدا بشه، معمولاً سریع پا می‌شم و کلی رنگ‌به‌رنگ می‌شم و سریع عذرخواهی می‌کنم و می‌گم: ببخشین تو رو خدا، بی‌ادبیه جلو شما، دراز کشیدم. 🌙 اما این خودیه، ساده و بی‌تکلف، مثل رفقای هیأت که آدم شوخی و جدی‌شون رو هیچ‌وقت نمی‌فهمه، توی روضه داد می‌زنن و بعدش کلی بگو و بخند داریم. آروم سرجام نشستم. با یه لبخند ملایم، سلام دادم. برعکس همیشه که اگه یهویی بلند بشم، سردرد و سرگیجه میاد سراغم، اما الان احساس کِرختی نمی‌کردم. نمی‌دونم چرا نپرسیدم: ببخشید شما؟! اصلاً به ذهنم خطور نکرد این کیه، اینجا توی اتاق خوابم، چیکار می‌کنه، اونم نصف شب! البته نصف‌شبو مطمئن نیستم، چون همه‌جا روشنه، یه نور ملایم و یکدست… 📿 گرم و صمیمی می‌گه: هنوز که خوابی سیّد! نمی‌خوای پاشی؟! پاشو، کلّی کار داریم اخوی! خمیازه ریزی کشیدمو گفتم: کجا به سلامتی؟ مگه قراره جایی بریم؟! دونه‌های تسبیح از لای انگشتاش لیز می‌خورن و نگام رو انگشتر عقیقش می‌مونه که می‌گه: اگه زودتر پاشی، تو راه واست می‌گم… 🗣 ادامه دارد... 📖
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فدای عید مبعثت که عید عشقه روزنه‌ی حرای تو امید عشقه پیام تو زندگی جدید عشقه ❣️🌼 ❣️🌼 ❣️🌼
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاج نبوته که رو سر پیغمبره بار رسالته که روی دوشش میبره ❣️🌼 ❣️🌼 ❣️🌼
🖼 ؛ 🔅 اِقرَا بِسم رَبِّک الَّذی خَلَق 📖 تو قرآن خواندی و مسیر خلقت ما ظاهر شد ❤️ ویژه مبعث
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷گرامی داشت ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی🇮🇷 🖋برگزاری اردوی جهادی خدمات پزشکی و اجتماعی رایگان 🗓جمعه ۲۰ بهمن ماه از ساعت ۸:۳۰ صبح تا ۱۶ عصر 🏨مکان ؛ روستای علی آباد ملا علی مدرسه نیک اندیشان با همکاری دهیاری و شورای اسلامی روستای علی آباد ملا علی برخوار، معاونت اجتماعی سپاه برخوار ، گروه جهادی یاوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پایگاه های بسیج برادران و خواهران روستا خدمات شامل؛ 🔸دکتر عمومی 🔸دکتر متخصص ارتوپدی 🔸دکتر متخصص قلب 🔸دکتر متخصص زنان و مامایی 🔸بینایی سنجی 🔸تست و چکاپ فشارخون 🔸طب سنتی 🔸روانشناسی ،مشاوره خانواده ، تحصیلی و حقوقی 🔸داروخانه رایگان 🔸پیرایش مردانه 🔸کارگاه نقاشی ویژه کودکان و ...