eitaa logo
💚💫مَـــهــدیِ مـــُـوعــُـــود💫💚
118 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
13.7هزار ویدیو
58 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم @Farham1364
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ازدواج‌های خیالی! 🔻چرا بعد از ازدواج دیگه همسرم عاشقم نیست؟ ➕نگاه جالب علیرضا پناهیان به فیلم تایتانیک! سخنرانی های برتر
1_6157919040.mp3
1.43M
🔹 پشت پرده کمبودهای زندگی تمام کمبودهای زندگی پشت پرده هست ولی خداوند برای آزمودن انسان ها آن ها را تدریجا به انسان عطا می کند. 🎙 سخنرانی های برتر #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌می‌خواهیم برده نباشیم! 🔻ما فقط می‌خواهیم زندگی کنیم؛ ولی بدون بردگی، همین! 🔻می‌خواهیم زامبی نباشیم! سخنرانی های
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند ثانیه از بهشت😍 یکی از فراوان ترین آبشارهای استان لرستان 📍ابشار بیشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلای معلی_۲۰۲۳_۱۰_۲۷_۰۷_۵۶_۰۰_۵۶۹.mp3
12.11M
زیارت عاشورا 🎙با نوای استاد فرهمند لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۹_۲۶_۰۷_۲۱_۳۳_۵۳۷.mp3
9.72M
دعای عهد 🎙 استاد فرهمند لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۸_۰۲_۲۱_۳۰_۴۰_۲۳۸.mp3
6.9M
فقط حسین فقط حسین 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۹_۱۵_۱۹_۰۴_۴۴_۳۵۷.mp3
2.54M
آرومم کن 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۹_۱۵_۱۹_۰۵_۳۰_۸۲۰.mp3
4.46M
تو نغمه‌ی محبوبمی 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۸_۰۲_۲۱_۴۶_۱۳_۰۱۷.mp3
11.7M
حرمت حسرتی شده 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
39.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ❣❣ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 ♡اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♡ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرا را در آن جا نگهداری کنیم. اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که می خوردیم بیشترش را به اسرا می داد و می گفت این ها مهمان ما هستند‌. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد. بعد از این که قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه می کردند و گریه می کردند و التماس می کردند کنار ابراهیم بمانند.
🌷 🌷 ...؟! 🌷یک روز در فرودگاه، شهید حاج احمد کاظمی را دیدم. ایشان بعد از احوالپرسی از من پرسیدند: حاج مرتضی دستت چطور است؟ مواظبش هستی؟ گفتم: بله یک دست مصنوعی گذاشته‌ام که به عصب‌های قطع شده دستم آسیبی نرسد و زیاد درد نکند. حاج احمد گفتند: خدا پدرت را بیامرزد این را نمی‌گويم. می‌گويم مواظبش هستی که با ماشینی، درجه‌اى، پست و مقامی تعویضش نکنی؟ سرم را به پایین انداختم و سکوت کردم. 🌷ایشان ادامه دادند: اگر یک سکه بهار آزادی در جیبت باشد و هنگام رانندگی یک مرتبه به یادت بیفتد سریعاً دستت را از فرمان برنمی‌داری و روی جیبت نمی‌گذارى که ببینی سکه سر جایش هست یا نه؟!! آیا این دستی که در راه خدا داده‌ای ارزشش به اندازه یک سکه نیست که هر شب ببینی دستت را داری، دستت چطور است؟ سر جایش هست یا با چیزی عوضش کرده‌ای؟ پس مواظب باش با چیزی عوضش نکنی. 🌹خاطره ای به یاد سردار شهید فرمانده حاج احمد کاظمی : آزاده سرافراز و جانباز قطع دست راست حاج مرتضی حاج باقری
عبدالحسین قصاب بود معروف بود به "جوانمرد قصاب" می‌گفتند: عبدالحسین! چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله ، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! هیچ‌کس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مَبلغ کمی گوشت می‌خواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می‌گفت: برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست. وقتی که می‌شناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می‌گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما مابقی پولت! عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست!
28.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢_ به یاد مدافع امنیت و " " از کرج 💚«خوش غیرت» (قسمت پنجم ) 🌹شادی روح پاک شهیدان صلوات الّ
برایِ دفا؏ از حرم سھ ساله ی امام حسین[علیه‌السلام] باید سھ ساله خودم را تنھـٰآ بگذارم . . از خواهران سرزمینم، ایران اسلامی، می‌خواهم ڪه با حفظ ، امانتدار خون شھدا باشید !'