🔻صدا به شما هم رسید؟/۱
نوشتهای خطاب به استاد گرانقدرم آقای حسین شریعتمداری
کبری آسوپار
🔻این نوشتار را کسی مینویسد که خود را در روزنامهنگاری - به افتخار- شاگردی کوچک پای قلم و اندیشه شما میداند؛ شاگردی از راه دور. کسی که از نوجوانی دوست داشت «حسین شریعتمداری» شود و یک یادداشت او را در کیهان برای خواندن از دست نداد. شما مرا جز به نامم و یادداشتهایم و دیداری کوتاه و عمومی در موسسه کیهان که اول بار و تنها بار به چهره، کبری آسوپار را دیدید و نسبت به او ابراز لطف کردید، نمیشناسید؛ اما در صفحه توییتر من، این توییت بسیار پر بازدید، و مدتهایی مدید توییت پین شدهی صفحهام بوده و بابت آن همپای لایکها و تمجیدها، ناسزا هم کم نشنیدهام:
«علاقهام به روزنامهنگاری سیاسی از سرمقالههای او بود. میخواستم حسین شریعتمداری بشوم! پارسال در جلسهای تا متوجهم شد: "خانم آسوپار؟ استفاده میکنیم از مطالبشون، خیلی خوب مینویسن، امید ما به امثال ایشونه..." من پرواز میکردم. وقتی گفت به ما یادداشت بدهید، از آسمان هم رد شدم!»
🔻چرا این شرح احساس خودم را نسبت به شما مینویسم؟ تا بدانید این وجیزه، با همهی گلایهها و انتقادات از حسین شریعتمداری، از سوی یکی از علاقهمندان شما نوشته شده است و اصلاً اگر این ارادت نبود، بعید بود نوشتهای نگاشته شود. از سویی شرح ارادت دادم که اگر تندی قلمم و صراحت کلامم شما را آزرد، پای جسارت این شاگرد نگذارید. چه میشود کرد، در صراحت هم سعی کردم شاگرد خوبی برای شمای خوب باشم!
🔻در نوشتهتان برای آن روزنامهنگار هتاک به آیتالله مصباح یزدی که استاد اساتید ماست، او را «صمیمانه» با نام کوچک و با وصف «عزیز» خطاب کردهاید؛ از ارادتتان به او نوشتهاید و اینکه قلمش را پشتیبان شهدا میدانستید؛ باز شاکرم حداقل اینجا از فعل ماضی بهره بردهاید و نوشتهاید «میدانستم» و نه «میدانم»؛ جناب صفارهرندی گرامی که بعد از یک هفته و خوابیدن غائله، تازه به میدان آمدند و هنوز هم بجای محکومیت هتک حرمت علامه، خاطره نگاری میکنند تا «فحش درمانی» نورچشمیشان را تئوریزه کنند، آن هم با خرج کردن از خود علامه! اما بیشتر شکرم از نعمت قدسی علامه مصباح برای ماست که حتی پس از رفتنش از این دنیا هم بانی برکت است و حداقل از پی ناسزاگویی به حضرت ایشان، سرانجام پس از بیش از یک دهه بی اخلاقی و بی ادبیهای مکرر آن عزیز شما و آویختن هربارهاش به ولایت، صدای هتاکیهایش به گوش شما هم رسید و با حجم بالایی از قربان صدقه! یک تذکری از مربیان خود گرفت.
🔻شما نشنیدید و نبودید وقتی با هر انتقادی، کلاس نطفه شناسی و لقمه شناسی آن عزیزتان به راه میافتاد و انقلابی و غیرانقلابی را از تیغ هتاکیاش میگذراند. شما درد خرج کردن او از رهبری حتی برای اعتراض به تبلیغات گوشه وبلاگش را نکشیدید. شما روی دلتان داغ نخورده که آن عزیزتان، پدر و مادرتان را هتک حرمت کند؛ شما ندیدید که او بجای سپر ولایت و شهدا بودن، ولایت و شهدا را سپر خود کرد. شما تیغهایی را که از سر شذوذات رفتاری و قلمی او بر انقلاب و شهدا و ولایت خورد، ندیدید. شما ندیدید که چنان عجب و غرور او را گرفت که خودش را با آقا سید مرتضای آوینی قیاس کرد!
🔻بله، استاد گرانقدرم! شما شوخی و تکههای جنسی در یادداشتهای مطبوعاتی او را ندیدید؛ هجوهایش را ندیدید؛ تمسخر جملات آقا و امام را در ادبیاتش ندیدید؛ نوشتنش در روزنامه اصلاحطلب علیه جریان انقلابی را ندیدید؛ فحاشیاش به دولت اصلاحطلب را ندیدید و حتی وقتی با شکایت دولت دوازدهم در قوه قضائیه محکوم شد، ندیدید خواص جبهه رسانهای انقلاب شروع به حمایت از اویی کردند که بخاطر «فحاشی» محکوم شده بود. باید حتماً چند روز متوالی یکی از دانشمندان دینیمان را هتک میکرد تا سرانجام صدای دریدگی کلامش به شما هم برسد؟! تأسفم هم از این روست که حتی بیراه گوییاش به آیتالله مصباح هم اول بار نبود و سال ۹۲ به درخواست دوستانی از ستاد انتخاباتی دکتر قالیباف از بنده، خود من با او تماس گرفتم که اجازه دهید حرمتها حفظ شود و پای بزرگان را به دعوای پس از شکست در انتخابات نکشانیم و او هم پذیرفت. اما حضرتتان طوری نوشتهاید گویی اتفاق جدیدی رخ داده و آن عزیز مودبتان! ناگاه عنان از کف داده و لاجرم کمی! هم اختیار ادب از دستش خارج شده است دیگر! نه آقای شریعتمداری عزیز! کسی که زبانی را بلد نباشد، عصبانی هم که شود، آن زبان را نمیتواند همچون بلبل بر زبان بیاورد. چند نفر را بیاوریم که خود و خانوادههایشان مورد فحاشی و هتک حرمت او قرار گرفته و به احترام جبهه انقلاب سکوت کردند، ولی حق آن بوده که همچون دولت راهی دادسرای فرهنگ و رسانه شوند و از او شکایت قانونی کنند؛ و شما ندیدید و نشناختید؟
@mahdytehrani
صدا به شما هم رسید؟/۳
کبری آسوپار
🔻شما از «بزرگترهای» جبههی رسانهای انقلاب هستید و این بزرگتر بودن میطلبد که نگاهتان از رفقا و دوستان و به معنایی کلانتر و سیاسیتر، از «قبیله» فراتر رود. او چون وصل به بزرگترهاست، اجازه هر حرکتی دارد، دیگران را اما حتی نمیشناسید! در غربت روزنامهنگاران غیر وصل به بزرگترها و جریانها همین بس که نه از نزدیک میشناسیدمان و نه برای انتشار همین نامه سرگشاده به حضرتعالی، جایی جز کانال تلگرامی شخصی و صفحه توییترم دارم و امید دارم با دست بدست شدن این وجیزه، به دست شما هم برسد. کسی نگران نباشد؛ ما الحمدلله آنقدری برای خود شأنیت قائل هستیم که تن به «فحش درمانی» ندهیم... إنشاءالله به دست جناب صفارهرندی هم برسد، به دست دیگران هم برسد، شاید گاهی تمایل پیدا کنند جز جلسات مکرر با مدیران رسانهای و دستور از بالا، بدنهی تحریریهی رسانههای انقلابی را هم ببینند، با آنها هم «گفتگوی دوستانه» داشته و شنونده هم باشند. شاید قبل از آنکه صدای افتادن تشت رسوایی یکی از نیروهایشان گوش فلک را کر کند، به گوش آنها برسد و مسیر فاجعه را ببندند.
🔻راستی! از هتک حرمت علامه بگذریم؛ دیدید «مرگ بر جمهوری اسلامی» نوشت یا باز هم ندیدید؟
زیاده نوشتم، ببخشایید؛ اما حجم و قدمت بغض زیادهتر است...
شاگرد و ارادتمند همیشهی شما کبری آسوپار
۱۶ تیر ۴۰۰
@mahdytehrani
صدا به شما هم رسید؟/۲
کبری آسوپار
🔻مشکل ما او نیست؛ مگر مثل او نبودهاند؟ از محمد نوریزاد که در کیهان شما «امام خامنهای» خرج میکرد و خرج زندگی درمیآورد تا اکبر گنجی اصلاحطلبان که تفسیر عاشورا مینوشت و بعد در ایستادن مقابل جمهوری اسلامی، همراه فلان زن خواننده لوسآنجلسی شد. نه ریزش کم داشتهایم و نه رویش؛ انتقاد ما اکنون به او نیست، مراحل متعدد امر به معروف و نهی از منکر را در مورد او، در سالهای بسیار و البته در غیاب شما بزرگترها و مربیان گذراندهایم و دیگر او برایمان محلی از اعراب ندارد؛ انتقادمان به شماست که تاکنون کجا بودید عزیز گرامی؟ اگر به نوشتهای خصوصی از شما، موج فحاشی متوقف میشود، وقتی عالم و آدم خطاب هتاکیهای او بودند، کجا بودید؟ مشکل فقط دیر رسیدن است؟ نه؛ البته دیر رسیدن هم بهتر از نرسیدن آقای صفارهرندی است که گویی بجای ذنب هتاک، نگران گناهان علامه مصباح است که با «فحش درمانی» جبران شود و حتی پس از مرگ هم باعث تهذیب علامه گردد! اما مشکل فقط دیر رسیدن نیست؛ مشکل آن است که در این بزرگ کردن آدمهای بی صلاحیت و الگو کردن او برای هزاران نوجوان انقلابی که چون کودکانی معصوم چشم به قلم و کلام شما و دیگر بزرگان رسانهای جبهه انقلاب دارند، نقش داشتهاید. شما بزرگان به جوانان این جبهه عملاً آموختید که با فحاشی و هتاکی میشود بزرگ شد و این مسیری روشن برای شهرت و برای انقلابی بودن است. حتی نیاز به مطالعه و نقد علمی نیست؛ چه آنکه مطبوعات اصولگرا و انقلابی هستند که ادبینویس را جای تحلیلگر سیاسی به مخاطب جوان و نوجوان قالب کنند. فقط یادتان باشد از «حضرت ماه» بگویید؛ حالا بیانات صریح رهبر را هم لگدکوب کردید، اشکالی ندارد! بدیهیست این اعتقاد بزرگان جبهه رسانهای انقلاب نیست، اما در عمل آنچه نشان میدهند، چنین است. یک ادبی نویس را تحلیلگر جا زدید، بعد هم از نبود عقل تحلیلی در او و اینکه متوجه اشتباهش نیست، حیرت میکنید! آنقدر او را بزرگ کردید، باور کردید جز فحاشی، مدل دیگری از مواجه با نظرات یک عالم دینی را هم بلد است؟
🔻حالا یکبار دیگر نوشتهتان را برای آن هتاک بخوانید، دعوت به توبهاش کردید؛ انشاءالله توفیق توبه برای همهمان باشد، من بیش از همهی 85 میلیون نفر ایرانی به آن محتاجم؛ ولی این جسارت را بر بنده ببخشایید که شما و جناب صفارهرندی و سایر بادکنندگان این بادکنک را بر سکوت، بر دفاع، بر نبودن، بر دیر رسیدن، بر ندیدن و بر الگوسازی نادرست دعوت به توبه کنم. نه فقط در آن همه حرمت شکنیها، بلکه در آبرویی که هر بار و با هر موج فحاشی، او از جبهه انقلاب برد و دلهایی که شکست، شریک هستید. ندیدید چطور با تکرار توهین آن کاریکاتوریست فراری به آیتالله مصباح و همه توهینهای دوران اصلاحات و بلکه بسیار بیشتر، (تئوریسین خشونت، اسلام لجنی، فحاشی به قبر ایشان، تیغ زدن مردم با ریش و ...) مضحکهی ضدانقلابمان کرد؟ ندیدید چطور قبح حرمت شکنی از عالم دینی و حتی توهین به مزار او را شکست؟ این قبح شکنی با عزیزم گفتنها حل میشود؟! کیست که نداند هر کسی دیگر از هر جناحی جای این عزیزکرده کیهان و وطنامروز و جوان بود، اکنون یا باید از ایران میگریخت یا در بازداشت بود. شما ندیدید که پس از این الگوسازیها، ما در توییتر یا در جلسات و کلاسها با جوانان علاقهمند به نویسندگی مطبوعاتی، چقدر باید تلاش کنیم تا جا بیندازیم که جوان ولایتمدار باید تابلوی ادب باشد.
🔻از سویی دیگر، پدرانه و مهربان، او را دعوت به توبه کردید، پس دلجویی از خیل عظیم جوانان عاشق مصباح عزیز و شاگردان موسسهای که تکفیری نامیده شد، چه میشود؟ شاید به آن هتاک باج داده میشود تا نوریزاد دیگری ساخته نشود، اما فکر نمیکنید همپای این محبت پدرانه به او، جماعتی عظیم را از جبهه انقلاب دلسرد میکنید؟ اعتبار حقیقی و حقوقی خود را در مقام تفقدی یک جانبه، برای چه حجمی از بی منطقی و بی اخلاقی دارید هزینه میکنید، اصرار دارید حسین شریعتمداری را برای جوانان حزباللهی نابود کنید؟ همه زخم بخوریم تا او زخم نخورد؟ او را حفظ کنید، جای کسی را تنگ نکرده، اما همپای این باج دادن، بغض اینسو را هم ببینید. درد و داغ اینسو را هم ببینید. ضربهای را هم که هر بار به حزباللهیها زده میشود، دریابید. شاید در خیل اینسو هم بچه شهید و بچه یتیمی باشد، شاید اینسو هم عاشقان ولایت باشند، گرچه بلد نباشند از بیت رهبری برای خود خانه بسازند یا بابت یک کاغذ دیواری مجازی برایشان از ولیفقیه تاییدیه بگیرند. مگر بچه شهید بودن و از ولایت نوشتن کافی نیست؟ ای داد، حواسم نبود؛ وصل بودن هم مهم است!
@mahdytehrani
🔻سرِ نخ را بگیرید
🔹چقدر سادهاند آنها که گمان میکنند یکی صرفاً از روی بیاطلاعی و هیجانات جوانی، فحش ناموسی و لعن و نفرین به علامهای بلندمقام روانه داشته و میشود با او بنشینیم گفتوگو کنیم یا نصیحتش کنیم که سر به راه شود. چقدر سادهاند آنها که نمیدانند سیاستورزی در ایران پُر است از پشتپردههای مگو.
🔹اصلا بد نشد؛ خیلی هم خوب شد. بگذارید قدیانی بیشتر بنویسد. فحش بده حسین جان! به ناموس همهمان فحش بده. تو فرزند شهیدی و حق داری فحش بدهی. اصلا تو و امثال تو حق دارید ماهها و سالها هر چه میخواهید فحش بدهید. چرا باید این همه وقت کسی به تو گیر بدهد؟ چرا باید از کار بیکار شوی؟ اتفاقاً تو را میفرستند مسافرتهای خوب! این انقلابیون مستقلند که به بهانههای واهی از همه جا اخراج میشوند. نورچشمیها که نورچشمی هستند! آنها اصلا آمدهاند تا فحش بدهند. آمدهاند تا به اسم مقابله با تکفیر، تکفیر کنند. بیشتر فحش بده تا همه بفهمند در این کشور چه خبر است و خط و خطوط سیاسی و مهندسیها به کجا میرسد. فحش بده تا پردههای نفاق و دروغ و تصنع و تزویر و ریا برافتد. ببین چقدر با تو لطیف برخورد میکنند. ببین چقدر تو عزیزی! اصلا انقلاب مال توست. مملکت مال توست. چرا قهر میکنی و بیشتر نمینویسی؟ ما به تو نیاز داریم حسین جان؛ البته اگر زنده بمانی. من از تمام اهالی مؤسسه امام خمینی صریحا تقاضا میکنم مسئولیت حفاظت از جان تو را به عهده بگیرند.
🔹میخواهم ببینم این مملکت دقیقاً کجایش قانون دارد. یادش بخیر زمانی که در قوه قضائیه به بهانه انتقاد از احضار شدن تو احضار شدم و برایم پرونده تشکیل شد. حرفی نزده بودم. یادم هست اما چگونه تلاشها برای پیگیری دوباره پرونده در سالهای بعد هم ادامه داشت. یادم هست حتی کاغذ کافی برای نوشتن دفاعیاتم به من نمیدادند. یادم هست چگونه در قوه آملی به من نیشخند میزدند. اکنون تو اما هر چه فحش دوست داری به هر کس که میخواهی میدهی و مرگ بر جمهوری اسلامی هم سر میدهی. ببین چقدر در جمهوری اسلامی ما آزادیم؛ کاملا مثل هم.
🔹یادش بخیر. در انتخابات مجلس نهم جزوهای نوشتم با عنوان "استقامت در منطقه ممنوعه" در حمایت از جبهه پایداری. مدعیان اصولگرایی و مروّجان اخلاق چه ها که نکردند که وای به مقام شامخ آیت الله مهدوی کنی توهین شد. یک نقد ساده و منطقی بود فقط. در نماز جمعه نشریه پخش کردند تا عاقبت تندروی را به ما گوشزد کنند. حالا تو فحش میدهی، فحش ناموسی میدهی، لعنت میکنی، تُف میاندازی. ما نقد کنیم، میشویم تندرو. تو لعن کنی میشوی عزیز دل!
🔹بیشتر بنویس حسین جان تا همه بفهمند در کشور چه خبر است و چگونه دستهایی درصدد راه انداختن نوعی دیکتاتوری در کشورند که عدالتخواهی مستقل را له کنند. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چطور بیدلیل انقلابیون مستقل را از اینجا و آنجا حذف کردند و چطور با دلیل تو را به اینجا و آنجا بردند. تو اتفاقاً سند حقانیت مایی. از این به بعد دوست داری کدام کشور مسافرت بروی؟ بگو عزیزم! پست جدیدی که میخواهی کجاست؟ نگفتهاند دیگر چه کسانی قرار است از سپهر سیاسی کشور حذف شوند؟ برنامه بعدیات چیست؟ هنوز ابلاغ نشده؟
🔹راستی نگفتهاند چقدر دیگر باید کجدار و مریز به آیت الله مصباح یزدی و دار و دستهاش فحش دهی تا دیگر اثری از آنها باقی نماند؟ یکبند که نمیشود. کمی معذرتخواهی کن و البته یادت نرود که میان معذرتخواهیات هم فحش بدهی؛ بعد دو روز بعد دوباره فقط فحش بده! مملکت مال تو و بابای تو و آقابالاسرهای توست. آنها باشرافتند و همیشه به تو کار میدهند.
@mahdytehrani
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔉«دبیرخانه هم اندیشی فقه حکومتی» و «انجمن علمی فقه و حقوق حوزه» با همکاری «مجله حکومت اسلامی دبیرخانه خبرگان رهبری» برگزار می کند:
🔸دوره تابستانه «آشنائی با برخی ایده های معاصر فقه حکومتی»🔸
📅تاریخ برگزاری:
19 تیر لغایت 11 مرداد 1400
به صورت حضوری و آنلاین
ویژه طلاب محترم سطوح 3 و 4
در این دوره دیدگاه اساتید معظم «علیرضا اعرافی»، «محسن اراکی»، «سید محمدمهدی میرباقری»، «ابوالقاسم علیدوست»، «محمدجواد فاضل لنکرانی»، «محمدمهدی هادوی تهرانی»، «سید احمد مددی»، «عبدالحمید واسطی»، «احمد مبلغی» و «محمدجواد ارسطا»، توسط مقررین محترم ایشان ارائه خواهد شد.
🔹لازم به ذکر است، دانشپژوهان محترمی که در این دوره به صورت منظم شرکت نمایند، پس از قبولی در ارزیابی پایان دوره مشمول دریافت گواهی رسمی از انجمن علمی فقه و حقوق حوزه خواهند بود.🔹
✔️داوطلبان محترم جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر رزومه علمی خود را تا تاریخ 16 تیرماه در پیامرسان ایتا به شماره 09100931081 ارسال نمایید.
آیدی اینستاگرام
https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link
لینک کانال ایتا:
https://eitaa.com/maana_hamandishi
#دبیرخانه_هماندیشی_فقه_حکومتی
#فقه_حکومتی
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
#علم_دینی
#مدرسه_فقه_حکومتی
#دوره_تابستانه
#دوره
#حوزه_علمیه_قم
#انجمن_های_علمی_حوزه
#انجمن_فقه_حقوق_اسلامی
#مجله_حکومت_اسلامی
#دبیرخانه_مجلس_خبرگان_رهبری
#مرکز_علوم_نوین_اسلامی
@mahdytehrani
🔰خط اصلی | سخنی با بزرگان رسانههای انقلاب
رجانیوز:
جناب آقای حاج حسین شریعتمداری
جناب آقای حاج محمدحسین صفارهرندی
سلام علیکم
🔹حتما مستحضرید که غائله حرمتشکنی مرحوم علامه آیتالله مصباح یزدی(ره) پس از پیامها و توصیههای مستقیم و غیرمستقیم شما متوقف نشده و ادامه دارد. شاید برای برخی قابل پیشبینی نبود اما از روز اول مشخص بود که این ماجرا، صرفا یک اتفاق نبوده است و به همین دلیل با دو پیام و یادداشت متوقف نخواهد شد. راستش را بخواهید در فضای مجازی و تمام گروههای دورهمی بچههای انقلابی، به شما دو بزرگوار نقد میکنند که حالا باید پاسخگوی رفتار این شخص باشید. من اما از عمق دل شما را بری از این اتفاقات میدانم و از قضا معتقدم که هیچ یک از بزرگان انقلابی نباید خرج چنین رفتار متعفنی شوند.
🔹حاج حسین شریعتمداری در پیامی که برای آن بنده خدا نوشته بودند؛ آورده بودند که قصد تماس داشتهاند و راه تماس بسته بوده. حتما همینطور است و کسی که بخواهد آن چنان حرمت شکنی کبیرهای انجام دهد، خط موبایلش را باز نمیگذارد که گاه و بیگاه توصیه بشنود. اما حاج حسین! من معتقدم که خط دیگری هست که همواره فعال است، خطی که وقتی شما و دیگران دسترسی ندارید، در هر زمان و مکانی دسترسیاش برقرار است و فرمان صادر میکند.
🔹این همان خطی است که عادت کرده بود با تماس و پیامک، کاندیدا بیاورد و ببرد، لیست انتخاباتی ببندد، هر که را خواست احضار کند و هر که را خواست آزاد کند، با هر کجا خواست تماس بگیرد و بدون تشریفات قراردادهایی ببندد که حجم فسادش آن قدر گسترده است که برق از سر بابک زنجانی هم پرانده!
🔹سروران بزرگوار! خط اصلی آن خط است نه خط شما. خط اصلی آن خطی است که دنبال تحریف طرح ولایت و تبدیل آن به میتینگ سیاسی بود و شفاهی و مکتوب از رهبری سیلی خورد. خط اصلی خطی است که به دیگران میگوید «مصباح با ریش تیغ میزند» و خودش هنوز پاسخی برای دلارهای نفتی و پولهای سرقتی از حاج قاسم نداده است. خطی است که فقط در یک پرونده هفتصد ساختمان در کشور از آن پس گرفته شده و هنوز هم چیزهایی هست که باید پس بدهد.
🔹خط اصلی خطی است که با آمدن رئیسی بازار خودش را خراب میبیند و در هماهنگی رئیسی و اژهای و قالیباف خودش را حذف شده میبیند. هر چه با ترسفروشی از فتنهگران و اصلاحطلبان و اعتدالیون به جیب زده بود امروز بر باد رفته و دایره نفوذش را تنگ و تنگتر میبیند. دکانهایی که با توجیه دولت ناهمسو برای له کردن حزبالله مستقل باز کرده بود را هم باید کمکم ببندد. خطی که عدالتخواهی را هم تحت مدیریت خودش میخواست و هر کس در عدالتخواهی خط دیگری گرفت را زیر فشار گذاشت.
🔹معالاسف؛ تا وقتی این خط فعال است، خط شما بسته است.
🔹جسارت بنده را ببخشید که بینام خطاب به بزرگان نوشتم، بگذارید به حساب ترس از آبرو و فحشهای پدر و مادری که قرار بود از سوی آن شخص نصیبمان شود.
✅ @Rajanews_com
@mahdytehrani
🔻بیانیه ۱۱۳ تن از اصحاب رسانه در حمایت از نامه انقلابی کبری آسوپار و اعتراض به حرمت شکنی های حسین قدیانی نسبت به آیت الله مصباح یزدی
ما از تبار همین بغض فروخفته ایم
🔸️ دیگر سکوت روا نبود. به دنبال اهانت ها، لعن ها و فحش های گاه و بیگاه حسین قدیانی، کبری آسوپار خبرنگار سیاسی روزنامه جوان دست به قلم شد تا خطاب به حسین شریعتمداری و محمدحسین صفارهرندی شکوایه بنویسد. ۱۱۰ تن از فعال رسانه ای طی بیانیه ای ضمن حمایت از این نامه، خواستار رسیدگی قضایی به این حرمت شکنی ها نسبت به آیت الله مصباح یزدی شدند. متن این بیانیه را در ادامه از نظر می گذرانید:
🔹️زینب که میشوی، همه ی بغض ها سهم توست. اینجا دیار فروخفتگانی است که مردهایشان زبان در دهان گرفتهاند شاید شیرزنان بیدارشان کنند. نفرین به شهر بیغیرتان. نفرین به نورچشمیهایی که شأن عالمان نمیشناسند. نفرین به آنان که مردهاند و آنان که پشتپرده دلهاشان غنج میرود تا نورسیدهای، علامه انقلاب را لعن کند.
🔹️خواهرم! نامهات را با جان و دل خواندیم؛ جای جایش سندی بود بر مظلومیت و حقانیت، بر پاکی و عصمت، بر حریت و شجاعت و آزادگی، بر فریادی در گلو خفته، بر بغضی که همه احساسش میکردیم و تو آن را نجیبانه شکستی؛ نامهای خطاب به دو استادت که چه زیبا تیتر زده بودی:«صدا به شما هم رسید؟»
🔹️«شما نشنیدید و نبودید وقتی با هر انتقادی، کلاس نطفهشناسی و لقمهشناسی آن عزیزتان به راه میافتاد و انقلابی و غیرانقلابی را از تیغ هتاکیاش میگذراند. شما درد خرج کردن او از رهبری حتی برای اعتراض به تبلیغات گوشه وبلاگش را نکشیدید. شما روی دلتان داغ نخورده که آن عزیزتان، پدر و مادرتان را هتک حرمت کند؛ شما ندیدید که او بجای سپر ولایت و شهدا بودن، ولایت و شهدا را سپر خود کرد. شما تیغهایی را که از سر شذوذات رفتاری و قلمی او بر انقلاب و شهدا و ولایت خورد، ندیدید.»
🔹️و وقتی از چرایی عدم دلجویی از جوانان عاشق مصباح عزیز گفتی، چه زیبا سخن به پایان بردی که:«ای داد، حواسم نبود؛ وصل بودن هم مهم است!»
🔹️ما اهالی رسانه از تبار همین بغض فروخفتهایم. از تبار همین بغض که ای کاش آن استادان بشنوند، ای کاش آن دادستان کل به غیرتش بربخورد و ای کاش آن حوزههای علمیه بدانند که هتک حرمت اگر باب شد، بابش بسته نخواهد شد. باشد که آن صاحبان پروژه شرافتشان اندکی تکان بخورد.
@mahdytehrani
🔻راه بسازید نه بنبست!
🔹دغدغه وزارت علوم واضح است. تحصیل دانشجوی کارشناسی در ارشدِ غیرمرتبط به کیفیت آموزشی آسیب میزند. درست هم هست. واقعیت آن است که دروس پیشنیاز در موارد متعددی نمیتواند این کاستی را پوشش دهد. راهحل اما آیا ایجاد بنبست است؟ اگر دانشجویی به هر دلیلی در شرایط خانوادگی و اجتماعیاش تصمیمی اشتباه گرفته، باید از تحصیل در رشتهای که به آن علاقه دارد و میتواند در آن مفید واقع شود بازبماند؟
🔹راهحل ساده است. به جای بنبست، راه بسازید. این کار را میتوان خیلی ساده با بازبینی در دروس پیشنیاز رشتههای مختلف انجام داد. مثلا رشته اقتصاد، نیاز به آشنایی قابل توجهی چه در دروس کلان و خرد و چه در دروس ریاضی و آمار و... دارد که تعداد واحدهای درنظر گرفته شده، به هیچوجه نمیتواند این کاستی را جبران کند. به جای ساخت بنبست، بنشینید فکر کنید ببینید برای ورود به هر رشته غیرمرتبط چند واحد پیشنیاز و چه واحدهایی ضروری است. یعنی چه که تعداد پیشنیازها برای همه رشتهها یکی است؟
🔹علاوه بر این، بنبست تحصیل همزمان را بردارید. این همه تخصصگرایی وارداتی، امروز حتی در غرب هم نیست. به ترکیب کابینهها و تحصیلات آن طرفیها بنگرید که در چند رشته ورود دارند. چرا جلوی نخبگان موانع بیخود ایجاد میکنید؟ تحصیل در دانشگاه، قانون و موظفیهای خود را دارد که مراعات همانها برای حفظ کیفیت آموزشی کافی است. قالب زدنِ نخبگان کشور در یک مسیر کلیشهای و بستن راه مطهریهای جوان و نخبگان چندرشتهای به سود کشور نیست. خصوصاً آنکه داوطلبان دانشگاهها نیز کاهش یافته و چنین تجدیدنظری از حیث اقتصادی نیز به سود دانشگاههاست.
@mahdytehrani
🔻جبهه رسانه ای انقلاب و برادر صفار هرندی
🔹️۱۸۰ تن از اصحاب رسانه چندی پیش از نامه ای حمایت کردند که خطاب به حسین شریعتمداری و محمدحسین صفارهرندی نگاشته شده بود؛ نامه ای که یکی از محورهای مهمش شکوایه از میدان داری نورچشمی ها و نیز نحوه راهبری جبهه رسانه ای انقلاب بود.
🔹️حتما جبهه رسانه ای انقلاب نیازمند همفکری، بحث و گفت و گو و راهبری است. این همه را اما دوگونه می توان پیش برد. گونه نخست آن است که بالا بنشینیم، با بالادستی ها نشست و برخواست کنیم و توقع داشته باشیم بخشنامه وار همه چیز حل شود. راه حل دوم اما این است که بدنه را به رسمیت بشناسیم و این همه را به گونه ای درون زا و همپای بدنه از بستر گفت و شنود با آنان که کف میدانند و حق اندیشیدن و نظر دادن دارند، دنبال کنیم.
🔹️نامه خانم آسوپار از رویکرد نخست که همان رویکرد جاری است گلایه داشت. این عضو سرویس سیاسی روزنامه جوان نوشته بود:"شما از «بزرگترهای» جبههی رسانهای انقلاب هستید و این بزرگتر بودن میطلبد که نگاهتان از رفقا و دوستان و به معنایی کلانتر و سیاسیتر، از «قبیله» فراتر رود. او چون وصل به بزرگترهاست، اجازه هر حرکتی دارد، دیگران را اما حتی نمیشناسید! در غربت روزنامهنگاران غیر وصل به بزرگترها و جریانها همین بس که نه از نزدیک میشناسیدمان و نه برای انتشار همین نامه سرگشاده به حضرتعالی، جایی جز کانال تلگرامی شخصی و صفحه توییترم دارم و امید دارم با دست بدست شدن این وجیزه، به دست شما هم برسد. کسی نگران نباشد؛ ما الحمدلله آنقدری برای خود شأنیت قائل هستیم که تن به «فحش درمانی» ندهیم... إنشاءالله به دست جناب صفارهرندی هم برسد، به دست دیگران هم برسد، شاید گاهی تمایل پیدا کنند جز جلسات مکرر با مدیران رسانهای و دستور از بالا، بدنهی تحریریهی رسانههای انقلابی را هم ببینند، با آنها هم «گفتگوی دوستانه» داشته و شنونده هم باشند. شاید قبل از آنکه صدای افتادن تشت رسوایی یکی از نیروهایشان گوش فلک را کر کند، به گوش آنها برسد و مسیر فاجعه را ببندند."
🔹️به نظر می رسد ضروری است برادر صفار هرندی که از دلسوزان جبهه رسانه ای انقلاب است، این پیشنهاد مشفقانه را مدنظر قرار دهد، بیشتر همپای بدنه بنشیند، بیشتر به آراء بدنه بهاء دهد، کمتر آنها را از دور قضاوت کند و در یک کلام از رویکرد نخست به رویکرد دوم تغییر رویه دهد.
@mahdytehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای دختر همسایه
@mahdytehrani
🔻سنگ را بسته ایم و سگ را رها کرده ایم!
✍حجت الاسلام علی محمدی
یکی از دوستان اصرار کرد که درباره حوادث اخیر حرفی بزنم.
پش از چندبار بالاخره دست به کیبورد بردم :👇
🔹
شیخ خوب آقای .... عزیز دامت برکاته!
واقعاً در این ایام، سعی کرده ام کمتر بنویسم و بگویم.
نه به این خاطر که چیزی به ذهنم نیامده و یا نکته ای پیدا نکرده ام؛ نه.
بیشتر به این خاطر که می ترسم چیزی بنویسم و از آن بد برداشت شود.
ولی چند خط می نویسم :
برای تو برادرم
برای برادرت
برای برادرانمان ...❤️
🔹
قرائت رسمی در میان بچه انقلابی های را غلط میدانم.
بنده مسبب اصلی وضعیت نابهنجار کنونی را حوزه های علمیه می دانم که با نحوه تفلسف و تفقه خود، پای بسیاری از زمینه های فسادزای و ساختارهای فسادآفرین مدرن را به اسم اسلام امضاء کرده است و الان نمی خواهد تبعات تحلیلها و تصمیمات غلط خود را گردن بگیرد ...
کدام قشر در جمهوری اسلامی جز حوزویان جرات کرده است که برنامه های توسعه را که عملا برنامه های اضمحلال در ساختار مستکبرانه جامعه جهانی است، اسلام مالی و تأیید کند؟!
کدام قشر در جمهوری اسلامی جز حوزویان جرات کرده است که ساختارها و نهادهای مدرن را تهذیب و تزیین کند؟!
کدام قشر در جمهوری اسلامی جز حوزویان جرات کرده است که حکمرانی رسانه و سلطه امپراطوری رسانهای طاغوت را نادیده بگیرد و بیست سال، افکار عمومی جامعه اسلامی را به دست دشمن بسپارد؟!
کدام قشر در جمهوری اسلامی به اندازه حوزویان جرات دارد؟!!!!
🔹
حالا ما حوزویان سفت ایستادهایم که باید جمهوری اسلامی بر روی «الزامی بودن قانون حجاب بایستد، چون حکم خداست»!!
سنگ را بسته ایم و سگ را رها کردهایم.
زمینه ها را امضاء کرده ایم و سفت با معلولها در حال جنگ هستیم.
بورس را امضاء کرده ایم، بازار سکه را پذیرفته ایم، بانک را اسلامیزه کرده ایم. جامعه را به موقعیتی رسانده ایم که تقریبا امکان خانه دار شدن برای یک جوان عادةً محال شده است و برای اجاره نشینی باید لااقل ماهی 5 میلیون در کلان شهرها بدهد و الان دوباره دور هم جمع شده ایم که برویم با «تبیین»، امید را به جامعه برگردانیم....
جسارت نشود، جمعیت جالبی هستیم ....😎
درد اینجاست که الان من می گویم ساختارهای غرب را نباید میپذیرفتیم و نباید فضای مجازی را رها می کردیم، دوستانی پیدا خواهند شد که بعله ما از چند سال پیش گفته ایم که باید فضای مجازی ملی درست کرد و تلگرام و اینستا و ... را فیلتر کرد.
من چطور می توانم به این دوستان دلسوز و غیورم بگویم که عزیزم حرف تو هم غلط است و اینترنت ملی و نرم افزار داخلی تا فهم درستی توسعه تفاهم اجتماعی و مفهوم پیام و تبلیغ و خبر در دوران جدید نداشته باشیم، هباء منثورا است و ما را به هزینه دادن هایی میاندازد که دیر یا زود ناگزیر میشویم که عقب نشینی کنیم، گو اینکه در ویدیو و ماهواره و رفتن خانومها به استادیوم و غیره انجام دادیم ...
🔹
ما وزانمان، آرایشمان، افق دیدمان، در مقیاس حکمرانی دینی برای نیل به تمدن نوین اسلامی نیست....
ما هنوز داریم از تبلیغ چهره به چهره و تأثیر بی بدیل آن صحبت می کنیم، در حالی مسئله هدایت اجتماعی، مقیاساش اساساً جامعهشناسانه است و ما با یک پدیده اجتماعی ـ نه یک پدیده فردی ـ مواجهیم.
جریان رقیب در رسانه و سایر کنشگری خود، دستگاه محاسبه جمعی ـ اجتماعی را مختل کرده است و ما می خواهیم با تبلیغ چهره به چهره آن را جمع کنیم، بدون اینکه درکی از فناوریهای اجتماعی و ضریب نفوذ غیرمقابل مقایسه آن با ارتباط فردی و شخصی داشته باشیم....
میدانم که حتما برخی از دوستان، خواهند آمد از ثمرات تبلیغ چهره به چهره و تأکیدات حضرت آقا سخن خواهند گفت، و البته بنده زبانم از جواب الکن خواهد بود....
🔹
دلخوشیم که مردم به صحنه آمده اند و فتنه جمع خواهد شد.
بعله مردم کار خودشان را بلدند و در اغتشاشات، تا پای جان ایستاده اند و در راهپیمایی ها و تجمعات، دست در دست خانواده خود سنگ تمام می گذارند...
ولی این چیزی را تغییر نمی دهد.
مردم پای انقلاب شان هستند، کما اینکه چهل سال است ایستاده اند،
ولی از آنجایی که وظیفه ما حوزویان به عنوان عالم دینی شروع می شود، دوباره در بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که در این چهل سال چرخیده است و امسال نه، سال دیگر، کار به همان جایی خواهد رسید که در آبان 98 و شهریور 1401 رسید....
🔹
شما بفرمایید ما چه باید بکنیم ؟؟؟؟؟
@mahdytehrani