درهنگام نزول باران سوره ی انفطار را بخوانید.
امام صادق "علیه السلام " می فرماید : هرکس سوره ی انفطار را در هنگام بارش باران بخواند، خدا به اندازه تمام قطرات باران او را مورد بخشش قرار می دهد.
سورة الإنفطار
بسم الله الرحمن الرحيم
إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ * وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ * وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ * وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ * عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ * يَا أَيُّهَا الإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ * الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ * فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ * كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ * وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ * كِرَامًا كَاتِبِينَ * يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ * إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ * وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ * يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ * وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ * ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ * يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا وَالأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ *
صَدَقَ اللّه العَليّ العَظيم
、ヽ`ヽ💦、ヽ`☁、ヽمطرヽ☁`💦、ヽ`、ヽ💦、ヽ`ヽ💦、、ヽ`ヽ`、💦☁``、ヽ`、☁ヽ`、、ヽ💦ヽ`、`💦`、、ヽ`💦`、مطرヽ☁`、``、☁`ヽ`💦、ヽ☁ヽ
خدایا به حق این باران به خانواده و دوستان خوبم وهمه کسانی که می شناسم سلامتی بده وآنهارا لباس عافیت بپوشان .
وناراحتی را از آنها دورکن ای همدم بی همتایان وتمام آرزوهای آنها رابرآورده کن (آمین یارب العالمین)
#خداےخوبم 💛
#حدیث_روزانہ🍁
#به_وقت_دعا 🦋🌱🌈
·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
هدایت شده از ماهـِ پنهان
وقٺــ اذانہ✨🌤
نمازمون سرد نشــہ رفیق:)🌱🌈
دعا ڪنیم برای ظہور آقاے بہــار🌸🍃
+الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج 💚
بریم رفیق وایســیم پشٺــ سرِ امام زمانمـوݩ😍😍🌻
#وقت_عاشقی📿
🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸
بہ احٺرام اذان🦋تا یڪ ربع از گذاشتن پسټ معذوریم😇🕊
#التماس_دعــا🤲🏻
در ادامه کتاب پرفروش "رنج مقدس"،
این بار خانم شکوریان فرد
سراغ سوژه فرعی داستان کتاب قبلی خود رفته است
و داستان، درباره "مصطفی" و حوادث پیرامون او شکل گرفته است.
اگر با "رنج مقدس"، ارتباط برقرار کرده اید و
از نکات شیرین سبک زندگی ایرانی اسلامی آن بهره بردید،
پیشنهاد می کنیم، "رنج مقدس 2" را از دست ندهید.
مصطفی فاصلۀ بین دو کلاس را تماس گرفت تا صدای لیلا را بشنود.
از دیشب نخوابیده بود، جز دو تا نیم ساعت.
نگران لیلا بود تا همین حالا که خاموشی موبایل لیلا نگران ترش کرد.
شمارۀ خانه را گرفت و صدای گرفتۀ مادر لیلا دل نگرانیش را بیشتر کرد.
مادر نمی دانست چه شده. چندباری بی اختیار تا اتاق لیلا رفت و
گوشی خرد شده را دید و برگشت. مانده بود چه کند...
رنجمقدس۲🔗
نویسنده:نرجسشکوریانفرد🌸
#معرفیکٺابــ📚
#پیشنہادویژه💯
#یکشنبہهاےکتابۍ🧡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شہیدانہ♥
#محظاستورے📲
#ادمیݩسـاز😌😎
^
^
^
کپی آزاد✅✅
لوگوی کانال حذف نشه که رضایت نداریم🙂😊
·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🌻🍁
|رَفیـقاَگهرَفیـقِه
|بآیَدٺـوروهَـرلَحـظِه
|بهِیـآدِخُـ♡ـدابِنـدآزه:)
#محظاستورے📲
#خداےخوبم💛
·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
🌿❤️
❤️
پيامبر صلي الله عليه و آله :
👨👩👧👦فرزندان خود را بر سه ويژگى تربيت كنيد :
♦️دوست داشتن پيامبرتان ،✅
♦️دوست داشتن اهل بيت او ، ✅
♦️و خواندن قرآن .✅
📝. كنزالعمّال ، ح 45409 .
#تلنگرانہ 💡
#حدیث_روزانہ 🍁
#پیام_معنوی💌
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صد
_پادشاه عربستان داره پول جمع میکنه که این حرومزاده ها رو بیشتر تجهیز کنه!😞
و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید
_میگن آمریکا و اسرائیل میخوان به سوریه حمله کنن، راسته؟😨
و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظه ای ماتش برد..😥
و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد
_نه مادر! اینا از این حرفا زیاد میزنن!😊
سپس چشمانش درخشید و از لبهایش عصاره عشقش چکید
_اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، #حاج_قاسم و ما #سربازای_سیدعلی مثل کوه پشتتون وایسادیم! 😎اینجا فرماندهی با حضرت زینبِ(س)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!😎😊
و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد.. و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت
_ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.
و دیگر داریا هم #امن نبود که رو به مصطفی بی ملاحظه حکم کرد
_باید از اینجا برید!😊
نگاه ما به دهانش مانده😳😨😥 و او میدانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد
_انشاءالله تا چند روز دیگه وضعیت زینبیه 💚تثبیت میشه، براتون یه جایی میگیرم که بیاید اونجا.😊
به قدری صریح صحبت کرد..
که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرمتر توضیح داد
_میدونم کار و زندگی تون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!😊
بوی افطاری در خانه پیچیده..🍵
و ابوالفضل عجله داشت به زینبیه برگردد که بلافاصله از جا بلند شد...
شاید هم حس میکرد
ادامه دارد....
🌹نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌 #کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·