9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- تویی تو کوثر نبی ؛ یاس معطر نبی 🫀 .
#حضرتفاطمه #روحاللهرحیمیان
فاطمهایفرشتهخیرات
برتـو،وخاندانتوصلـوات
میلاد،دخترنبـوت،
همسرولایت،
مادرامـامت،
برشمـامبارکباد🤍.
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شھید_محمد_جواد_باهنر
#صفـــ۳۰ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
@mahfel_shohada_hsu
📌هدیه ی روز مادر؛خاطره ای از شهید آرمان علی وردی
🔸روز مادر بود، میدانستم آرمان یادش نمیرود... آمد توی خانه پیشم؛ گفت: مامان چشمات رو ببند. گفتم: چی کار داری؟
🔹گفت: حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم. گفتم: مادر نکن. دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق رو توی دستانم گذاشت.
▪️گفت: مبارکه. بعدم رفت پایین که پاهام رو ببوسه... اجازه نمیدادم؛ میگفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه!نمیخوای من بهشت برم؟
#روز_مادر
#شهید_آرمان_علی_وردی
#میلاد_حضرت_زهرا(س)
#شهید
#مادر
#شهادت
@mahfel_shohada_hsu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار حاج قاسم سلیمانی:
بر محفوظ بودن دختر خودمون حریص باشیم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#شهید
#مادر
#شهادت
@mahfel_shohada_hsu
ماجرای شهیدی که چشمش را بعد از شهادت باز کرد
طبق وصیتنامه پسرم از من خواسته بود خودم او را داخل خاک بگذارم. چادرم را به گردنم بستم و با کمک دیگران دستم را زیر سر عباس گذاشتم و او را داخل قبر گذاشتم. بوسیدمش و خدا را شکر کردم فرزندی به من داد که در طول این مدت ۲۵ سال یک لحظه هم گناه نکرد.
مادر شهید عباس زرگری میگوید: «در بهشت معصومه با دیدن پیکر پسرم عباس با او درددل کردم و گفتم اگر حرفهای من را متوجه میشوی، چشمهایت را باز کن و به من نگاه کن. دیدم عباس چشم راستش را باز کرد.» شهید عباس زرگری متولد ششم بهمنماه 1340 در شهر قم بود که در 24 دی ماه 1365 در شلمچه در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. او از طلاب حوزه علمیه قم بود که تحصیل در دانشگاه جبهه را ترجیح داد و داوطلبانه عازم شد.
روحش شاد یادش گرامی🥀
#شهید
#مادر
#روز_مادر
#شهادت
@mahfel_shohada_hsu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️بشنوید از شهادت شهید محمودرضا بیضائی
▫️شهیدی که میگفت اگر دعوت کننده زینب(سلاماللهعلیها) باشد ، پس سلام بر شهادت
#یادشهداباصلوات
#شهید
#مادر
#روز_مادر
#شهادت
@mahfel_shohada_hsu
🥀 ماجرای اتوبوس
💔 مرخصی داشتم قرار شد با حاج حسین بریم اصفهان .
حاجی گفت : "بیا با اتوبوس بریم"
بهش گفتم : "حاجی هوا خیلی گرمه"
حاجی گفت : گرمه؟؟!!!!! پس بسیجیها توی گرما چیکار میکنند؟
با همون اتوبوس میریم تا کمی حالمون جا بیاد...
🥀خاطرهای به یاد شهید معزز حسین خرازی
#سوریه
#وعده_صادق
#شب_جمعه
@mahfel_shohada_hsu
تمام ذرات قلبم تو را میخوانند
درست مثل احتیاج کویری خشک
به قطرههای کوچک باران
همانقدر تشنهی حضورت
همانقدر بیتاب دیدنت..
‹امامزمانم🌱›
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔علیرضا هدیهی امام رضا (ع) بود...
پسر نداشتم و خیلی دلم پسر میخواست. رفتم مشهد و روبرویِ سقاخانه ی حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام ایستادم. یادمه که داشت برف میبارید. همونجا گفتم: یا امامرضا علیهالسلام من از شما رضا میخوام... وقتی هم رضا شهید شد، داشت برف مییومد. رفتم مشهد و دوباره روبرویِ سقاخونه ایستادم، گفتم: یا امام رضا علیهالسلام! خوب رضا بهم دادی، خوب هم بُردی؛ مثلِ جوادت توی ۲۵ سالگی بُردی. افتخار میکنم و خوشحالم...
👤خاطرهای از زندگی عارف شهید علیرضا شهبازی
@mahfel_shohada_hsu