#عمل نجات دهنده [قسمت بیست و نهم] 🌟💢چگونه کارهایمان را تبدیل به عبادت کنیم #استاد حاجیه خانم رستمی فر ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

📣 اعتراف جالب و جنجالی روحانی معروف اهل سنت

خیلی ها فکر میکنن پول جمع کنن، بیشتر حالشون خوب میشه! اما واقعیت اینه که با بخشیدن بدون توقعِ که حال آدم خوب میشه! #استاد_پناهیان

⏯ #واحد ویژه #امام_زمان(عج) 🍃جمعه ها فرصت خوبی برا چشمای منه 🍃انتظار مرحم و تسکین برا غمهای منه 🎙 #جواد_مقدم 👌بسیار دلنشین 💔 #غروب_جمعه 🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

#عمل نجات دهنده 🌾قسمت [سی وچهارم] وقت نگذاشتن برای بخش انسانی یعنی..🍃🌸 #استاد حاجیه خانم رستمی فر ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

#ظالم 1 به خاطر مشکل کم شنوایی که داشتم کسی حاضر نبود باهام ازدواج کنه بعد از مدتی خواستگار برام اومد. با اینکه قبلاً خواستگارم زن داشت و زنشو طلاق داده بود اما خانواده‌ام قبول کردند که من ازدواج کنم و حتی نظر منو نپرسیدن می‌گفتن همین که از دست سکینه خلاص بشیم کافیه. نمی‌خواستن که من دیگه باهاشون زندگی کنم و تو اون خونه بمونم پدرم می‌گفت ندارم که خرج تو رو بدم. چون مشکل داری و کسی حاضر نیست باهات ازدواج کنه همین که این مرد قبول کرده بگیرتت بازم جای شکرش باقیه. بدون اینکه بخوان نظر خودم رو بپرسم من و زن صادق کردن. پدر و مادر صادق از همون روزای اول مسخره می‌کردن می‌گفتن عروس قبلیه بهتر بود تا این عروس که هیچی نمی‌شنوه! ادامه دارد. کپی حرام.

. ✅ آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): مال تاجری در تیمچه 🏦 آتش گرفت و همه اش سوخت. شخصی به من گفت: روز قبل از آتش سوزی من آنجا بودم، سیدی از اولاد پیغمبر حاجتی داشت. پول می خواست و آنها این سید را مسخره کردند ، پول که او را ندادند، هیچ، مسخره اش هم کردند. فردا دکان همان مغازه آتش گرفت.⚠️ 💚 آنقدر گرم است بازار مکافات عمل 💚 دیده گر بینا بود هر روز روز محشر است ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

💎 دو راه سعادت ... 🎙عارف حاج اسماعیل #دولابی (رحمه الله علیه) : ✍هر وقت خوشحال شدید بر محمد و آل محمد صــلـوات بفرستید و هر وقت غمناک شدید اسـتـغـفـار کنید؛ خداوند در را به روی شما باز می‌کند. ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

#ظالم 2 با حرفاشون خیلی ناراحتم می‌کردن اما چاره‌ای نداشتن جز اینکه تحمل کنم خانوادم منو نخواستن و به زور شوهرم دادن الانم که اینجام باید همه این کنایه‌ها رو تحمل کنم. بعد از ازدواجمون احمد گفت که قراره تو خونه مادرم زندگی کنیم. خیلی ناراحت بودم از طرفی حتی جرات اعتراضم نداشتم. مدام مسخره می‌کردند و با حرفاشون کوچیک و تحقیرم می‌کردم. الان چطوری باید با اینا زندگی می‌کردم زندگی کردن کنار مادر شوهر خیلی برام سخت بود. صبح تا شب براش کار می‌کردم همه کاراشو من انجام می‌دادم رختاشو من می‌شستم حتی تشک‌هاشونو من جمع می‌کردم غذا براشون درست می‌کردم. اگه غذاشون باب میلشون نبود دعوا را می‌انداختن که بلد نیستی غذام درست کنی از لحظه ازدواجم فقط براشون کلفتی می‌کرد انگارم عروسی می‌خواستن منو به عنوان کلفت برده بودند. ادامه دارد. کپی حرام.

🌷رسول خدا صلی الله علیه و آله: بهترین مردان امت من، کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند. 📗مکارم الاخلاق ص ۲۱۶ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

💠سالک اگر وقتش در اموری که به درد نمی خورد مصرف شده است باید با استغفار و توبه به درگاه خدا جبران کند؛ 👈همانند زمانی که انسان گناه می کند و با پشیمانی و توبه جبران می سازد. #نماز_اول_وقت ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═