روزی، یه قدم شد «قدم اول»
من ولی یادم نیست قدم اولم رو کی برداشتم!
دستم تو دست کی بود؟!
شاید دست در دست مادر، شاید هم پدر
راه افتادم
قدم اول، قدم دوم، قدم سوم …
آقای ماه!
حضرت عشق!
وسط سینهزدن در مجلس عزای شما
به دستهام فکر میکنم
به پاهایی که روش ایستادم
و روزی که یک قدم، میشه قدم آخرم…
نمیدونم کی؟ ولی میرسه
اون روز ، محتاجترم به اینکه دستم تو دست کسی باشه.
دعا میکنم بهوقت «قدم آخر»، دستم تو دستای شما باشه
رهاش نکنید لطفا...
پرسشی بد نگران کرده منِ مجنون را
اربعین، کرب و بلا حک شده در تقدیرم؟!
محرم امسال هم تمام شد...
الحمدلله که یکسال دیگه توفیق نوکری داشتیم.
هرکاری میتونستیم واسه ارباب بکنیم و نکردیم حسرت میشه برامون...
هرکدوم از ماها اگه سال بعد نبودیم بجامون گریه کنید، سینه بزنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[دلِ ما بندِ سرِ زلفِ حسین است!]
هدایت شده از رَهوآ
در بزم وصالش همه ڪس طالب دیدار
تا یار ڪه را خواهد و میلش به که باشد...
#یااباعبدالله :)
#یااباالفضلالعباس
|•°…یاحبیبالباکین…°•|
روزی، یه قدم شد «قدم اول» من ولی یادم نیست قدم اولم رو کی برداشتم! دستم تو دست کی بود؟! شاید دست در
یه روزی روضه ای که رفتیم،
قطره اشکی که ریختیم
اربعینی که رفتیم،
قدمی که برداشتیم،
سلامی که دادیم،
یه "آخرین" میاد پشتش...
همشون میشن آخرین های زندگیمون...
ما که نمیدونیم کی آخرینمون میرسه!
پس یه جوری از این لحظاتمون استفاده کنیم که وقتی آخرینش رسید اون دنیا حسرت نخوریم...