eitaa logo
|•°…یاحبیب‌الباکین…°•|
136 دنبال‌کننده
206 عکس
83 ویدیو
2 فایل
[‏من احساس عشق را تجربه نکرده‌ام... اما گاهی حسرت آن دستی را می‌خورم که حسین؏ بر صورت حُرّ و جُون کشید...]
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی آن‌سان ڪه خورشید است سرگرم مصابیحش ڪه باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌هاے تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی ڪه روشن شد ز تسبیحش
چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدَر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراڪ ما زهرا!
مدام او وصله می‌زد، وصله ے دیگر بر آن چادر ڪه جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌ڪند هر روز پیغمبر بر آن چادر
غمی در جان زهرا می‌شود تڪرار در تڪرار صداے گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار ڪه دارد در وجودش روضه می‌خواند ڪسی انگار
خدا را ناگهان در جلوه‌اے دیگر نشان دادند ڪه خوب ِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صداے ڪودڪش آمد، تمام عرش جان دادند ملائڪ یڪ به یڪ گهواره ے او را تڪان دادند
وصیت ڪرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر ڪجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابرے از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالاے سر او آب بگذارید