eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.3هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
253 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
فطریـه را گفته‌اند قوتِ غالب ! و قوت غالب ما ، حسرتِ صفای شماست ڪہ می خوریـم ... چطور می‌شود حساب کرد !؟ مبارک✨🌺
@panahian_irAUD-20220503-WA0023.mp3
زمان: حجم: 1.57M
🎵بعد از ماه رمضان چه کنیم؟ 🔺👈🏻 مراقب حال خوبمون باشیم ... 🎙استاد پناهیان
برای خدمت🌱 برای جهاد 💥 برای شهادت✨🌺 تنهاشهیدجهادی مازندران🍀 🕊💫 🌺
؛ اگر از دست کسی ناراحت شدید، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید؛ خدا‌یا!! این بنده ی تو حواسش نبود من ازش گذشتم. تو هم بگذر
گذشت ماه روزه و در انتظاریم ای خـدا ڪہ دل ❤️نمـاز عیـد را به مهدی (عج) اقتدا ڪند ... 🤲🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در‌ مشڪلات‌‌ است‌ کہ انسان‌ها‌ آزمایش‌ میشوند. صبر‌ پیشه‌ ڪنید‌ کہ دنیا‌ فانی‌ اســت ♥!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسیاری از مواقع وقتی به مشکلی برمی‌خوردیم یا آقا حمیدرضا خسته می‌شد یا در کارش گیر می‌کرد سریع به می‌رفتیم اصلا هم دربند جا و وسیله نبودیم. یک بار با ماشین، یا با قطار و اگر شرایط مناسب بود با هواپیما می‌رفتیم و شده بود حتی پول نداشتیم قرض می‌کرد و می‌رفتیم اگر هم امکان همراهی من نبود خودش تنها می‌رفت. 🌹می‌رفت یک انرژی و مددی از (ع) می‌گرفت و بر می‌گشت. برای همین سفرهای مشهدمان خیلی زیاد بود و امام رضا (ع) به ما محبت می‌کرد. ""
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توی سنگر هر کس مسئول کاری بود یک‌بار خمپاره‌ای آمدو خورد کنار سنگر به خودمان که آمدیم دیدیم رسول، پای‌ راستش را با چفیه بسته است نمی‌توانست درست راه برود. از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه‌ها انجام دادند ... کم کم بچه‌ها به رسول شک کردند یک‌شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش :) صبح بلند شد؛ راه افتاد؛ پای چپش لنگید! سنگر از خنده‌ی بچه‌ها رفت روی هوا تا می‌خورد زدنش و مجبورش کردن تا یکهفته کارای سنگر رو انجام بده خیلی شوخ بود ... همیشه به بچه ها روحیه می داد اصلا بدون رسول خوش نمی‌گذشت :)
روایتی داستانی برای لحظه ثبت این تصویر: 🍃آقایون فرمانده دل بدید دیگه یه عکسِ ها!برادر همت دقت کن برادر _ من حواسم هست هادی منو میخندونه 🍂برادر خرازی دل بده حواست کجاست؟ _ احمد متوسلیانم تو عکس بود خوب بودا, صبر می‌کردیم یِکم ایشالا عکس بعدی 🍃برادر رشید بیا تو کادر آقا جان _باشه باشه 🌾برادرا اون پایین دل بدید بعدا میشه بحث کرد _ *باشه آقا شما عکستو بگیر* 🍃 جونم حاج احمد کاظمی با این لبخند، بقیه هم مثل شما دل داده بودن الان عکسو گرفته بودیم _عزیزی؛ اینا جنبه ندارن بگیر شما [خنده] 🍂بردار باقری لبخند بزن آقا عکسه‌ها.. _ اقا بگیر عکستو کار داریم عملیات رو زمینه 🍂مهدی باکری: آقا برای تلوزیونِ یا رادیو؟! [خنده جمع] شما امر کن حاج مهدی 🍃میذاشتیم حمیدم میومد تو راه بود... می‌گیریم بازم حاجی می‌گیریم آقا گرفتما, برادر محسن, برادر صفوی و... یک دو سه 📷 عکس یادگاری فرماندهان سال ۱۳۶۲ قبل از عملیات خیبر