eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.3هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 لوح ویژه 🌕 مدار جاودانگی 😍 💐 💐 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 ( شماره 8 ) 💠 ای مردمان ! همانا او ( یعنی علی) امام است از جانب خداوند و خدا هرگز توبه ی کسی را که منکر ولایت او باشد نپذیرد و او را نبخشاید . ❣ 😍 ۲ روز تا عیدُ اللهِ الاکبر @mahman11
💌 ( شماره 9 ) 💠 ای مردم ! او ( یعنی علی ) را برتر بدانید که خداوند او را برتری داد و پیشوایی او را بپذیرید که خداوند منصوبش فرمود . ❣ 😍 ۲ روز تا عیدُ اللهِ الاکبر @mahman11
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 باران تازه قطع شده بود. از پنجره اتاقش به خیابان نگاه می‌کرد. جوی‌ها لبریز شده و آب در خیابان‌ها و کوچه‌ها سرازیر شده بود. پشت میز نشست. پرونده‌ای را که مطالعه می‌کرد بست. در اتاق زده شد و نور الله وارد اتاق شد. هول کرده بود. بلند شد و گفت: چه شده نور الله؟ نور الله پیشانی اش را پانسمان کرده بود. با هول و ولا گفت: سیل آمده سیل! سریع گوشی تلفن را برداشت. چند دقیقه بعد گروه‌های امداد به سرپرستی به سوی محله مستضعف نشینی که گرفتار سیل شده بود راهی شدند. تمامی محله را آب پوشانده بود. حجم آب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد. مردم هراسان و با شتاب به کمک مردمی که خانه هایشان گرفتار سیل شده بود می‌آمدند. آب در بیشتر نقاط تا کمر مردم بالا آمده بود. سقف بعضی خانه‌ها هوار شده بود روی سرشان و تیرک‌های چوبی شان بیرون زده بود. گل و لای و فشار شدید آب گروه‌های امدادی را اذیت می‌کرد. پرجنب و جوش به این طرف و آنطرف حرکت می‌کرد و به امدادگر‌ها دستور می‌داد. چند رشته طناب از اینطرف خیابان به آنطرف کشیده شد. و چند نفر دیگر در حالی که فشار آب می‌خواست آن‌ها را ببرد طناب را گرفتند و خود را به سختی به آنطرف خیابان رساندند. چند زن و کودک روی بامی رفته بودند و هوار می‌کشیدند. نیرو‌های امدادی با سعی و تقلا به کمک سیل زدگانی که وسایل ناچیزشان را از زیر گل و لای بیرون می‌کشیدند شتافتند. به خانه‌ای رسید که پیرزنی در حیاطش فریاد می‌کشید. در را هل داد. آب تا بالای زانوانش رسیده بود. پیرزن به سر و صورت می‌زد. گفت: چه شده مادر جان؟ کسی زیر آوار مانده؟ پیرزن که انگار جانی تازه گرفته بود با گریه و زاری گفت: قربانت بروم پسرم … خانه و زندگی ام زیر آب مانده کمکم کن! چند نفر به کمک آمدند. آن‌ها وسایل خانه را با زحمت بیرون می‌کشیدند و روی بام و گوشه حیاط می‌گذاشتند. پیرزن گفت: جهیزیه دخترم توی زیرزمین مانده. با بدبختی جمعش کرده ام. رو به احمد و هاشم کرد و گفت: یا الله زود جلوی در سد درست کنید! احمد و هاشم سدی از خاک جلوی در خانه درست کردند. راه آب بسته شد. به کوچه دوید. وانت آتش نشانی را پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد. چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد. پمپ کار می‌کرد و آب زیرزمین لحظه به لحظه کم می‌شد. غرق گل و لای شده بود. پیرزن گفت: خیر ببینی پسرم… یکی مثل تو کمکم می‌کند آنوقت ذلیل شده از صبح تا حالا پیدایش نیست. مگر دستم بهش نرسد… فرش خیس و سنگین شده را با زحمت به حیاط آورد. اگر دستم به شهردار برسد حقش را کف دستش می‌گذارم. چند ساعت بعد جلوی سیل بطور کامل گرفته شد. پمپ را خاموش کرد و پیرزن هنوز دعایش می‌کرد. گروه‌های امدادی پتو و پوشاک و غذا بین سیل زده‌ها تقسیم می‌کردند. رو به پیرزن گفت: خب مادر جان با من امری ندارید؟ پیرزن گریه کنان دست رو به آسمان بلند کرد و گفت: پسرم ان شاء الله خیر از جوانی ات ببینی. برو پسرم دست علی به همراهت. خدا از تو راضی باشد. خدا بگویم این را چه کند. کاش یک جو از غیرت و مردانگی تو را داشت. از خانه بیرون رفت. پیرزن همچنان او را دعا می‌کرد و را نفرین! @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم رب الشهدا والصدیقین ✨ ختم در ۱۹۲ روز تقدیم به روح پاک و مطهر شهید ، حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس . 🌹 نهج البلاغه : 🔻 خطبه ی ۲۳۶ تا ۲۳۱ 🔻 @mahman11
🌹 سهم امروز نهج البلاغه خطبه ۲۳۶ تا ۲۳۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : مولا از هجرت و پیوستن به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) سخن می گویند : 🔹 ياد مشكلات هجرت 🔻 خود را در راهی قرار دادم كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته بود و همه جا از او پرسيدم تا به سرزمين "عرج" رسيدم . ( اين جملات در يک سخن طولانی آمده است ، جمله "فاطا ذكره" در همه جا از او می پرسيدم ) يكی از سخنانی است كه در اوج فصاحت قرار دارد ، يعنی خبر حركت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از ابتداءِ حركت تا پايان ، به من می رسيد ، كه امام اين معنا را با كنايه آورده است) ┄┄┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┄┄ 📜 : هنگام غسل دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : 🔹 سخنانی سوزناک و حزن انگیز که کاشف از نهایت اندوه و غم مولاست 🔻 پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا ! با مرگ تو رشته ای بريد كه در مرگ ديگران نبريد ، با مرگ تو رشته پيامبری و فرود آمدن پيام و اخبار آسمانی گسست ، مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را به شكيبایی وا داشت و همه را در مصيبت تو يكسان عزادار كرد ، اگر به شكيبایی امر نمی كردی و از بی تابی نهی نمی فرمودی ، آنقدر اشک می ريختم تا اشک هایم تمام شود و اين درد جانكاه هميشه در من می ماند و اندوهم جاودانه می شد كه همه اين ها در مصيبت تو ناچيز است . چه بايد كرد كه زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند و مرگ را نمی شود مانع شد ، پدر و مادرم فدای تو ، ما را در پيشگاه پروردگارت ياد كن و در خاطر خود نگه دار . ┄┄┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┄┄
📜 : ذعلب یمانی از احمد بن قتبیه ، از عبدالله بن یزید ، از مالک بن دحیحه نقل کرد که در حضور امام (علیه السلام) از علت تفاوت های میان مردم پرسیدند امام (علیه السلام) فرمود : 🔹 علل تفاوت ها ميان انسان ها 🔻 علت تفاوت های ميان مردم ، گوناگونی سرشت آنان است ؛ زيرا آدميان در آغاز تركيبی از خاک شور و شيرين ، سخت و نرم بودند ، پس آنان به ميزان نزديک بودن خاكشان با هم نزديک و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند يكی زيباروی و كم خرد ، ديگری بلندقامت و كم همّت ، يكی زشت روی و نيكوكار ، ديگری كوتاه قامت و خوش فكر ، يكی پاک سرشت و بد اخلاق ، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است . ┄┄┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┄ 📜 : هنگامی که "جعدة بن حریره" خواهر زاده امام (علیه السلام) نتوانست در حضور آن حضرت سخن بگوید ، فرمود : 1⃣ فصاحت و بلاغت اهل بيت (علیهم السلام) 🔻 آگاه باشيد همانا زبان پاره ای از وجود انسان است ، اگر آمادگی نداشته باشد سخن نمی گويد و به هنگام آمادگی ، گفتار او را مهلت نمی دهد . همانا ما اميران سخن می باشيم ، درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه های آن بر ما سايه افكنده است. 2⃣ علل سقوط جامعه انسانی 🔻 خدا شما را رحمت كند ، بدانيد كه همانا شما در روزگاری هستيد كه گوينده حق اندک و زبان از راستگویی عاجز و حق طلبان بی ارزش اند ، مردم گرفتار گناه و به سازشكاری هم داستانند ، جوانانشان بداخلاق و پيرانشان گناهكار و عالمشان دورو و نزديكشان سود جويند ، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گيرند . ┄┄┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┄┄ 📜 : عبدالله بن زمعه از یاران امام بود و درخواست مالی داشت ، در جوابش فرمود : 🔹 احتياط در مصرف بيت المال 🔻 اين اموال كه می بينی نه مال من و نه از آن توست ، غنيمتی گردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهای خود به دست آوردند ، اگر تو در جهاد همراهشان بودی ، سهمی چونان سهم آنان داشتی وگرنه دسترنج آنان خوراک ديگران نخواهد بود . ┄┄┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┄┄ 📜 : این سخنرانی در سرزمین "ذی قار" هنگام حرکت به سوی بصره در سال ٣۶ هجری قمری ایراد شده است . 🔹 ويژگی های پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 🔻 پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پيام های پروردگارش را رساند ، او شكاف های اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصله ها را به هم پیوند داد ، ميان خويشاوندان يگانگی برقرار كرد پس از آنكه آتش دشمنی ها و كينه های برافروخته در دل ها راه يافته بود . ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱آورده‌ صبا از گذرٺ‌ عطرِ خدا را تا روزیِ‌ ما نیز کند کربُ‌ بلا را 🌱انگار که فهمیده‌نسیمِ‌ سحری‌ باز صبح‌اسٺ‌و دلم‌لک‌زده‌ایوانِ‌طلا را @mahman11
🔹️السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا اِبْنَ اَلْأَقْمَارِ اَلسَّاطِعَةِ...✋🌱 🍃سلام بر تو ای فرزند ماه‌های روشنی‌بخش... 🔹️سلام بر تو و بر روزی که شب‌تیره چشمهای ما، به ماه روی‌تو روشن می‌گردد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب‌الامر در سرداب مقدس، ص610 (عج)♥️ @mahman11
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @mahman11
🌱از در پادگان پیاده می‌رفت سمت زرهی، ولی من با ماشین داخل پادگان تردد می‌کردم. یک روز صبح زیر باران جلویش ترمز زدم که سوار شود. گفت: می‌خوام ورزش کنم. دفعه‌ی بعد سرش را آورد داخل پنجره و گفت: ممد ناصحی! این ماشین بیت‌الماله، تو داری باهاش می‌ری موظفی. اگه می‌خواستن، برای منم ماشین می‌ذاشتن. 📚: کتاب سربلند 🌷 @mahman11
🌱وقتی درونت پاک باشد، خدا چهره‌ات را گیرا میکند این گیرایی از زیبایی و جوانی نیست، این گیرایی از نورِ ایمانی است که در ظاهر نمایان میشود! 🌹شهید ابراهیم هادی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر حاجت داری😭 اگر مشکلات رهات نمیکنه😭 اگر دنبال هدایت هستی😭 کافیه وصل بشی به بیا تو کانالمون تا با کرامات ویژه این شهید آشنا بشی ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🏵️🏵️🏵️ قهرمان من 🏵️🏵️🏵️ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جنگ می‌فرستد و او هر بار بر نمی‌گردد ... @mahman11
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جن
🌱وقتی بخشی از قلب ما آسیب می‌بیند گویی همه وجودمان می‌لرزد و به درد می‌آید. شاید به همین‌خاطر است که می‌گویند بین مادر و فرزند ارتباطی ماورایی برقرار است. روزی که برادرم شهید شد، مادرم خیلی منقلب و بی‌تاب بودند. آنقدر که من به ایشان گفتم چی شده چرا اینقدر منقلبید؟ گفتند امروز احساس می‌کنم دست‌هایم مال خودم نیستند و اصلا جان ندارم. خیلی دلم شور می‌زند، انگار چیزی از قلبم کنده شده است. من گفتم چیزی نیست نگران نباشید. بعدا فهمیدیم در همان ساعت‌ها برادرم شهید شده بود. انگار ارتباط مادر و فرزندی بسیار قوی‌تر از تصور ما است. به نقل از خواهر شهید جاویدالاثر حمیدرضا شفیعی🌷 @mahman11
🍂سراپا وسعت دریا گرفتند.... همان مردان که در دل جا گرفتند 🍂تمام خاطرات سبزشان ماند به بام آسمان مأوا گرفتند.... 🍃 باز پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با صلوات🍃 @mahman11