📜خاطره ای از شهید مدافع حرم مهدی صابری 📝مهدی توی وصیت نامه اش نوشـته بود: رسیدن بـه سـن ۳۰ سال، بعد از عـلی اکبر(ع) برایم #ننگ است 🔸مـادرش مـی گـفـت: آخرین بـارے ڪه از #سوریــه بــرگشت ایران🇮🇷بــاهم رفتـیم #مشهد بــعد از زیارت دیدم مهدے ڪـنار ســقا خـونـه ایستـاده👤 ومـے خــنده.ازش پرســیدم:چـیه مـادر؟چرا میخـنـدی⁉️ 🔹گفت: #مـادر! امضای #شهادتـم رو از امام رضا(ع) گرفـتم😍 بـهش گفـتم: اگـه تـو شهیـد بشی مــن دیـگه کسی رو نـدارم. 🔸مهدی دســتش رو بــه آسمـان بـلـنـد کرد وگفت: مادر #خدا هست منبع: کتاب خاطرات مدافعان حرم صفحات ۳۳ #شهید_مهدی_صابری @mahman11

💠شهید مدافع حرم « #علاء_حسن_نجمه» از رزمندگان و فعالان رسانه‌ای مقاومت اسلامی #لبنان در جبهه سوریه بود که مهرماه در «حلب» سوریه به شهادت رسید🕊🌷 🔰در یکی از روزهای بسیار سرد زمستان❄️ یکی از کودکان #سوری به سوی مکانی که رزمندگان و مجاهدان در آنجا جمع بودند رفت و در آنجا با شهید «علاء حسن نجمه» روبرو شد. آن کودک👦 از شهید «علاء» خواست تا در مقابلِ مقداری غذا🥘 به آنها در تمیز کردن خانه‌ی شان #کمک کند. #شهید_علا_حسن_نجمه_ : @mahman11

📸دختر شهید ابومهدی المهندس: گاهی که به این دو نفر👥 نگاه میکردم، با خودم میگفتم لیاقت هر دوی این‌ها #شهادت است؛ ولی کدام یک زودتر شهید میشود⁉️ 🔹️ پدرم طاقت دور ماندن از #حاج_قاسم را نداشت، خدا را شکر که با هم شهید شدند🌷 #شهید_قاسم_سلیمانی #شهید_ابومهدی_المهندس @mahman11

فرزند شهید: ♦️یکی از دوستان در همان ساعات #شهادت پدرم به من گفت: پدرت را بین ساعت 2 تا 3 نیمه‌شب🕒 در #بین‌الحرمین کربلا دیدم. مگر می‌شود او شهید شده باشد؟ تعجب کرده بود. اصلاً باورش نمی‌شد که حاج محسن شهید شده🕊 باشد. ♦️بعدها که با #سالم_محمدی، مترجم پدرم در سوریه صحبت می‌کردم، می‌گفت که خواب او را دیده و از پدرم پرسیده: بعد از این‌که شهید شدی، کجا رفتی⁉️ او هم گفته: بلافاصله به #کربلا و بین‌الحرمین رفتم😭 #شهید_محسن_خزایی_ @mahman11

#شهیدآوینی: ‌ حلقوم ها را میتوان برید اما فریادها را هرگز فریادی که از حلقوم بریده بر می‌آید جاودانه میماند... @mahman11

🌹شهیدی که حاجت مؤمنین را به سرعت اجابت می کند #شهید_سرتیپ_جواد_حاجی_خدا_کرم مزار ایشون در بهشت زهرای تهران قطعه 24 و ردیف 39 قرار گرفته @mahman11

🌹سوختن کمال عشق است اما آنها که سوختن پروانه در آتش شمع را کمال عشق می‌دانند کجایند که سوختن انسان در آتش عشق را به نظاره بنشینند؟ #شهید_آوینی_ @mahman11

🌹❤️دلم نیومد اینو تنهایی ببینم حتما ببینید #لبیک_یا_خامنه_ای #فاطمیه_ ‌‌ @mahman11

🌹چند روز بعد از عملیات؛ یک نفر رو دیدم که دستش کاغذ و خودکار گرفته بود..! هرجا می‌رفت همراه خودش می‌بُرد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه نمی‌شنوه ..! باید براش بنویسی تا بفهمه ... #شکارچی_تانک_ @mahman11

🌹تا که این پنجره باز است،جهانی با ماست آسمان،نور،خدا،عشق،سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره با شوق سلامی بکنیم🤚🌱 قدر این لحظه را دریابیم #شهیدان_زنده_اند #السلام_علیکم_یا_اولیاء_الله @mahman11

💠خصوصیات اخلاقی شهید عبدالحسین برونسی💠 🍃تقوا واخلاص #شهید برونسی از خصوصیات بارز این شهید بزرگوار بود🌹 🍃ایشان عاشق ولایت فقیه بود شعارش این بودکه ولایت فقیه حامل پیام الهی ومفسر احکام خداوند هستند🌹 🍃ایشان روحیه ی ستیزه جویی با کفر وطاغوت را از همان کودکی با جانش عجین شده بود که وقتی کلاس چهارم بودند به دلیل اینکه معلمش طاغوتی بود ترک تحصیل کرد🌹 همیشه آرزوی شهادت داشتند ومیگفتند قبل از آن دوست دارم با خون گردنم بنویسم درود بر خمینی کبیر🌷 #روحشان شاد 🕊 @mahman11

🌷شهید عبدالحسین برونسی 🌷 @mahman11

🎙از بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره ی #شهیدعبدالحسین_برونسی ❤شادی روحشان صلوات ❤ @mahman11

🥀بخشی از وصیت نامه شهید🥀 #نام_یادش_گرامی 🌷🌷🌷 @mahman11

🌿 عبدالحسین، اول در سبزی فروشے کار مے کرد و مدتے هم در شیر فروشے بود. اما زود از آنجا بیرون آمد!... 💨 مے‌گفت: سبزے‌فروش آشغال تحویل مردم مے‌دهد و شیر‌فروش آب قاطے شیر مے‌کند و مےفروشد!... 💢 خیلی‌ها به او گفتند که اگر این کارها را نکنے رشد نمے‌کنے! و او هم مے‌گفت: نمےخواهم رشد کنم... 🌞 یک روز صبح از خانه بیرون رفت. و شب که برگشت، متر بنّایے و کمے وسایل خریده بود صبح رفت براے کار بنّایے. 🔹 وقتی آمد خیلے خوشحال بود! ده تومان مزد گرفته بود! به بچه نان که مے‌داد، مے‌گفت: از صبح تا الان زحمت کشیده ام! بخور! #نان_حلال_است. بالاخره هم بنّا شد. #شهید_عبدالحسین_برونسی #روحش شاد نام ویادش گرامی🌹🌹🌹 @mahman11

🎙صدای #شهید_عبدالحسین_برونسی @mahman11

🥀عکس های شهید عبدالحسین برونسی😔😢🌷🌷🌷 #روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی 🌹 @mahman11

#رمان_محمد_مهدی 103 🔰 ساسان : بابا ، به احترامت چیزی نگفتم و گذاشتم که حرفت تمام بشه و وسط حرفتون نپریدم، اما حالا که حرفتون تمام شد باید بهتون بگم که اتفاقا سندهای قدیمی از کتب خود شیعیان هست که هم امام زمان (عج) به دنیا اومده و هم اینکه افراد متعددی ایشون رو دیدن 🌀 پدر ساسان : نخیر ، اصلا هم نیست چنین چیزی وجود نداره 👈 اگه راست میگی بگو کدوم کتاب قدیمی ؟ ❇️ ساسان : نه ، هست ، کتاب اصول کافی ، باب الحجه ، پر هست از روایاتی که افراد متعددی امام زمان (عج) رو دیدن 👈این کتاب برای قرن چهارم هست ، نه زمان الان 👈👈 کتاب الغیبت شیخ طوسی هم که برای قرن پنجم هست روایات بسیار زیادی رو میاره که افراد مختلفی در زمان قبل از غیبت و در زمان غیبت ، امام رو دیدن میتونین این کتاب ها رو دانلود کنین و ببینین 👌 بابا ، باور کنین دارین اشتباه می کنین، من نمیگم شما بیا حرف من رو چشم بسته قبول کن ، 👈من میگم همون قدری که دارین حرف این شبکه ها رو گوش میدین ، کمی تحقیق هم بکنین و از افراد باسوادی که اطلاعات دینی درستی دارن سوال کنین درباره این شبهه ها ببینین جواب درست چی هست 🌀 پدر ساسان که دید داره اشتباه می کنه و بر خلاف عقیده ای که داشته ، سند و مدرک از کتب قدیمی شیعه درباره امام زمان (عج) هست، سکوت کرد ... 👈 یعد مدتی سرش رو بلند کرد و گفت : من قانع نمیشم ، حرف این شبکه ها برای من با ارزش تره ، گیرم که این شبهه رو جواب دادی ، که تازه اونم باید برم ببینم راست گفتی یا نه اما قطعا شبهات دیگه رو نمی تونی جواب بدی ❇️ ساسان: ... ادامه دارد.. @mahman11