خون ، با حسیـــــن(ع) پیمانِ ریختن بســــــته است، سر ، با حســـــین(ع) پیمانِ باختـــــن... #شهید_سید_مرتضی_آوینی #یا_ابا_عبدالله

🌹شــرط ورود در جمـع شهــدا اخـــلاص استــــ ... و اگر ایـن شـرط را دارے ، چہ تفاوتـے مےڪـند ڪہ نامتــ چیستــ و شغلتـــ . #شهید_سید_مرتضی_آوینے @mahman11

خوشا آنانکه مردانه مرده اند و تو ای عزیز می دانی تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند. یاد شهدایمان بخیر ، یاد شهدایمان بخیر ، یاد شهدایمان بخیر. #شهید_سید_مرتضی_آوینی #جملاتی_زیبا_از_شهدا @mahman11

🥀#شهید_سید_مرتضی_آوینی: #نماز، بلندترین فریادهاست.. و بجز نمازگزاران هیچ ڪس نیست ڪه جرأت فریاد ڪشیدن در برابر ظلم داشته باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#نماز_اول_وقت @mahman11

🌹آرمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست،پس برادر خوبم،برای جان بازی در راه آرمان ها یاد بگیر که در این سیاره ی رنج،صبورترین انسان ها باشی. 🌷#شهید_سید_مرتضی_آوینی #شبتون_شهدایی @mahman11

🥀 حسین(ع) سرسلسله شیدائیان عشق است و شیدایی را به هر کسی نمی بخشند، شیدایی حق پاداش از خودگذشتگی است... 🥀 شهدا کلیدداران کعبه شیدایی هستند و کعبه شیدایی کربلاست... ما سرگردان های مدار نفس را چه می رسد که از ستارگان کهکشان حسین بن علی(ع) سخن بگوییم؟ ما را چه می رسد که از ساکنان حریم قدس و شاهدان محفل انس سخن بگوییم. #شهید_سید_مرتضی_آوینی @mahman11

🌹واکنش شهید آوینی به رقص دختران پاکستانی 🔷️ یکی از دوستان شهید آوینی می گوید: رفته بودیم پاکستان سر خاک شهید عارف حسینی، مرتضی زیاد از او شنیده بود. ◇ دستهایش را گرفته بود جلوی صورتش هق هق گریه میکرد؛ معاونش فکر کرده بود مرتضی رفیق صمیمی اش بوده. 🔹 دخترهای پاکستانی، پائین دیوار مرگ می رقصیدند؛ موتور سوار هم بالای سرشان ویراژ میداد. دخترها با رقص مشتری برای او جمع میکردند. ◇ ما هم رفته بودیم بالا از عملیات موتور سوارها فیلم بگیریم. ◇ مرتضی زود آمد پائین رفت توی ماشین. دنبالش رفتم؛ رنگش پریده بود؛ زد زیر گریه و گفت: « می بینی کار دختـرهای مسلمون به کجـا کشیده؟ » 📚 کتاب آوینی/ نشر یا زهـرا (س) #شهید_سید_مرتضی_آوینی @mahman11

🌹آرمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست،پس برادر خوبم،برای جان بازی در راه آرمان ها یاد بگیر که در این سیاره ی رنج،صبورترین انسان ها باشی. 🌷#شهید_سید_مرتضی_آوینی #شبتون_شهدایی_ @mahman11

واکنش شهید آوینی به رقص دختران پاکستانی یکی از دوستان شهید آوینی می گوید: رفته بودیم پاکستان سر خاک شهید عارف حسینی، مرتضی زیاد از او شنیده بود. دستهایش را گرفته بود جلوی صورتش هق هق گریه می کرد؛ معاونش فکر کرده بود مرتضی رفیق صمیمی اش بوده. دخترهای پاکستانی، پائین دیوار مرگ می رقصیدند؛ موتور سوار هم بالای سرشان ویراژ می‌داد. دخترها با رقص مشتری برای او جمع می‌کردند. ما هم رفته بودیم بالا از عملیات موتور سوارها فیلم بگیریم. مرتضی زود آمد پائین رفت توی ماشین. دنبالش رفتم؛ رنگش پریده بود؛ زد زیر گریه و گفت: « می بینی کار دختـرهای مسلمون به کجـا کشیده؟ » 📚 کتاب آوینی/ نشر یا زهـرا(س) #شهید_سید_مرتضی_آوینی @mahman11

🌹شــرط ورود در جمـع شهــدا اخـــلاص استــــ ... و اگر ایـن شـرط را دارے ، چہ تفاوتـے مےڪـند ڪہ نامتــ چیستــ و شغلتـــ . #شهید_سید_مرتضی_آوینے @mahman11

🌹زندگی زیباست؛ اما شهادت از آن زیباتراست. سلامت تـن زیبـاست؛ اما پـرنده ی عشـق، تـن را قفسی می‌بیند که در بـاغ نهـاده باشـند. • و مگـر نـه آنکـه گــردن‌ها را باریـک آفــریده‌اند تا در مقتـل کـربلای عشـق، آسـانتر بریده شـوند؟ • و مگرنه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند کـه حسـین (ع) را از سَـر خویـش، بیشتر دوسـت داشته باشد؟ • و مگـر ایـن عــاشـق بی‌قـرار را بـر ایـن سفینـه سرگـردان آسمـانی، کـه کُـره‌ی زمیـن باشـد، بـرای ماندن در اصـطبل خـواب و خـور آفـریده‌اند؟ • و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد؛ جـز کِرم هایی فـربه و تـن‌پـرور برمی‌آید؟ 🌷 ای شهـید، ای آنـکه بر کـرانه‌ی ازلـی و ابـدی وجـود بر نشـسته‌ای؛ دستی بـرار و مـا قبرستـان نشینـان عـادات سـخیف را نیـز، از این منجـلاب بیـرون کـش .. #شهید_سید_مرتضی_آوینی @mahman11

🌹واکنش شهید آوینی به رقص دختران پاکستانی 🔷️ یکی از دوستان شهید آوینی می گوید: رفته بودیم پاکستان سر خاک شهید عارف حسینی، مرتضی زیاد از او شنیده بود. ◇ دستهایش را گرفته بود جلوی صورتش هق هق گریه میکرد؛ معاونش فکر کرده بود مرتضی رفیق صمیمی اش بوده. 🔹 دخترهای پاکستانی، پائین دیوار مرگ می رقصیدند؛ موتور سوار هم بالای سرشان ویراژ میداد. دخترها با رقص مشتری برای او جمع میکردند. ◇ ما هم رفته بودیم بالا از عملیات موتور سوارها فیلم بگیریم. ◇ مرتضی زود آمد پائین رفت توی ماشین. دنبالش رفتم؛ رنگش پریده بود؛ زد زیر گریه و گفت: « می بینی کار دختـرهای مسلمون به کجـا کشیده؟ » 📚 کتاب آوینی/ نشر یا زهـرا (س) #شهید_سید_مرتضی_آوینی @mahman11

خون ، با حسیـــــن(ع) پیمانِ ریختن بســــــته است، سر ، با حســـــین(ع) پیمانِ باختـــــن... #شهید_سید_مرتضی_آوینی #یا_ابا_عبدالله

~🕊 🌿#ڪݪام_شـھید💌 امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم مکر شیطان یکسره بر باد می رود. ما با ایمان پیش می رویم و دشمن وابسته به سلاح است، اما دیگر تکلیف جنگ را آهن مشخص نمی کند #شهید_سید_مرتضی_آوینی♥️🕊 @mahman11

بعضی‌ها ما را سرزنش می‌کنند که چرا دم از کربلا می‌زنید و از عاشورا؛ آنها نمی‏‌دانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده‌ایم، نه یک بار نه دو بار، به تعداد شهدایمان! #شهید_سید_مرتضی_آوینی @mahman11