❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
👈 سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم.
👈 مدام با پدر و مادرم کَل کَل(جر و بحث) داشت كه چرا اینقدر پول خرج میکنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم.
گیر داده بود که مُبل نمیخواهیم.
نگران بود:
﴿شاید یکی که نداره ببینه و دلش بخواد!﴾
🍃 #شهید_محسن_حججی
📚 کتاب سربلند
@mahman11
#شهید_محسن_حججی:
💌اگر فشنگت بزنند میشوی الگو، مایه افتخار،
اما اگر نیرنگت بزنند چه...؟
خواهرم، برادرم؛ خیلی حواست به سنگرت باشد چادرت، غیرتت ، ایمانت، درست همه را هدف گرفتهاند...
#شبتون_شهدایی
@mahman11
توقنادیڪارمیکردم،یکباراومدپیشم
وگفت:مجید،جاییسراغنداری برم
کــارکنـم؟
گفتمچرا،همینآقاییڪهتوقنادیش
ڪارمیکنمدنبالشاگردمیگردهمیایی؟
نپرسیدچقدرحقوقمیده!!نپرسید
روزیچقدربایدڪارکنه!!نپرسید
بیمهمیکنهیانه!! فقطگفت:مـوقـعاذانمیذارهبــرم
نمــازمرو بخـــونم؟!🌱
✨ #شهید_محسن_حججی
@mahman11
درسےازشهدا 💌
👌بنده ی خدا بودن
🍃همیشهبرایخدابندهباشید!
ڪهاگراینچنینشدبدانیدعاقبتهمهےِشمابهخیرختممےشود
#شهید_محسن_حججی🌷
#شبتون_شهدایی
@mahman11
.
🌱همیشه برای خدا بنده باشید که اگر چنین شد، بدانید عاقبت همه شما ختم به خیر می شود.
.
#شهید_محسن_حججی🌷
@mahman11
.
🌱رفیقش میگه: یک بار اومد پیشم و گفت جایی سراغ نداری واسه کار؟
گفتم چرا همین آقایـــی که تو قنادیش کار میکنم دنبال شاگرده؛میـــای؟
نپرسید چقد پول میــــدن؟
نپرسید روزی چقد باید کار کنم؟
نپرسید بیـــمه داره یا نــــه؟
فقــط یه چیـــزی پرسید وگفت:
موقع اذان میزاره برم نمازم بخونم یا نه...
.
#شهيد_محسن_حججی #نماز
#نماز_اول_وقت
@mahman11
#سیره_شهدا🕊
#شهید_محسن_حججی🌷
🔹از بازار رد می شدیم. خانم بی حجابی را دید، سرش را پایین انداخت و گفت:
« خواهرم جلوی امام رضا(ع) حجابت رو رعایت کن! »
با آرنج زدم به پهلویش: « ما رو می گیرن تا حد مرگ میزنن! »
کوتاه بیا نبود، میگفت: « آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین(ع) نیست »
@mahman11
•═┄•※☘🌺☘※•┄═•
#شهیدانه
#شهید_محسن_حججی🌷
🤲همسرش می گوید: مجرد که بودم همیشه سر سجاده نماز از خدا می خواستم کسی را شریک زندگی ام بکند که حضرت زهرا سلام الله علیها تأییدش کرده باشد از ته دل این را از خدا می خواستم.
💐وقتی #محسن به خواستگاری ام آمد،بهم گفت:«من همیشه از خدا می خواستم که زن آینده ام اسمش زهرا باشه،به عشق حضرت زهرا سلام الله علیها» بهم می گفت:«از خدا می خواستم هم اسمش زهرا باشه و هم سید باشه و هم مورد تأیید خود بی بی باشه» وقتی فهمید من هم همین را از خدا می خواسته ام،گل از گلش شکفت، حضرت زهرا سلام الله علیها شد پیوند دهنده قلب هایمان
📙حجت خدا
@mahman11
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
به تغذیهاش خیلی اهمیت میداد،
میگفت:
«مومن باید بدن سالم داشته باشه!»
یکی از چیزهایی که ترک کرد نوشابه بود!
توی اردوهای جهادی یا هر جایی که نوشابه همراه غذا بود نوشابهاش رو به مزایده میذاشت و میفروخت...
معمولاً از ۵۰ تا شروع میشد یادمه یک بار یکی از رفقا ۵۰۰ تا خرید!!
البته هر کسی #صلوات بیشتری میفرستاد نوشابهاش مال اون بود😁
#شهید_محسن_حججی♥️🕊
@mahman11
یکبار که در خط بودیم گفتم:
محسن هر بلایی اینجا سرمون بیاد، بیاد
ولی خیلی ترسناکه که بخواهیم اسیر بشیم، بعدش شهید بشیم.
نگاهم کرد یک حدیث از پیامبر را برایم خواند:
مرگ برای مومن مثل بوییدن یک دسته گل خوشبو است.
خندید و گفت:
یعنی آنقدر راحت و آرام
بعد نگاهی به من کرد و گفت:
مطمئن باش اسارت همین است، راحت و آرام
راوی: همرزم شهید 💚
#شهید_محسن_حججی 🌱🕊
@mahman11
پیشواز تلفن همراه آقا محسن قطعه ای از سخنان شهید حاج احمد کاظمی بود که با این جمله شروع می شد:
ما اهل اینجا نیستیم...
راوی: همسر شهید 💚
#شهید_محسن_حججی 🕊🌱
@mahman11
#شهید_محسن_حججی بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی
@mahman11