eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.6هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
در دفترچه خاطراتش آخرین جملات را چنین نوشته است: ان شاالله شهادتم صدق گفتارم را گواهی می‌دهد شک نکنید و مطئمن‌باشید‌راه‌ولایت‌همان‌راه علیست‌رهبربرحق‌فقط‌سیدعلیست🌿 @mahman11
با دوستاش رفته بودن مزار شهدای مدافع حرم، تو امام زاده محمد میگه منو کنار اینها دفنم کنین دوستاش می‌خندن میگن: حالا شهادت کجا بود؟ چهار روز بعد پیکرش همون جایی بود که گفته بود به خاک سپرده بشه!(: @mahman11
از دوران نوجوانی عاشق سپاه و شهادت بود با شهدا خیلی رفیق بود و شاید بخش عمده ای از زندگی اش را صرف شهدا کرد گاهی از بیرون که می‌آمد با شیطنت می‌گفت سلام بر مادر شهید محمدخانی!.. ؛))) ♥️ @mahman11
چـه مــی فــهمیم چیســت؟! و همــنشینش کیـسـت؟! تـمام جســت و جومـان حـاصلــش بــود: شهادت       اتــفـاقــی            نــیـست                 شبتون شهدایی ‌@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
💐 ❤️ 🌺 گرچه یک عمر من از دلبر خود بی‌خبرم 🌸 لحظه‌ای نیست که یادش برود از نظرم 🌺 نه که امروز بُوَد دیده من بر راهش 🌸 از همان روز ازل منتظر منتظرم 🤲 ❤️ 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
78.mp3
9.51M
[تلاوت صفحه هفتاد و هشتم قرآن کریم به همراه ترجمه] @mahman11
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| تووارث‌غم‌و‌اندوه‌و‌غربت‌پدری تو‌بین‌خانه‌ی‌خود‌از پدر‌غریب‌تری🥀 تسلیت🖤 @mahman11
💌 🌕شهید ♨️موهبت الهی دو فرزند شهید 🌻همسر شهید نقل می‌کند: فرزند اولم، علی در سال۱۳۸۲ به دنیا آمد. شیر نمی‌خورد. واهمه داشتم که اگر علی شیر نخورد، مجبور خواهم بود از شیرخشک استفاده کنم. مجتبی کتاب قرآن را برداشت، نیت کرد، قرآن را باز کرد و سوره محمدﷺ آمد. علی را در آغوش گرفت و سوره محمدﷺ را آرام‌آرام در گوشش خواند و در کنار آن آیات زیبا گریه می‌کرد. صدای زیبایش طنین‌انداز اتاق شده بود و اشک‌هایی که روی گونه‌هایش جاری بود، از ذهنم پاک نمی شود. پس از آن، به راحتی علی شیر خورد. 🌻عباس، پسر دومم، سال۱۳۸۴ به دنیا آمد. قبل از تولدش در خواب سواری را با اسب سفید دیدم که از او طلب شفای فرزندم را داشتم و حسّی می‌گفت که او حضرت عباس علیه‌السلام است. خواب را برای مجتبی تعریف کردم و او نیّت کرد که هر ساله در روز تاسوعا نذری بدهیم. زمانی که عباس به دنیا آمد، حال جسمی خوبی نداشت. پس از چند مدت حالش خوب شد و هیچ نشانه‌ای از بیماری در بدنش نبود. مجتبی دلداده اهل‌بیت بود و در ایّام ولادت ائمه، شیرینی می‌گرفت و به منزل می‌آورد یا در پادگان بین سربازان پخش می‌کرد. @mahman11