مـن دلـــم را به جـنـگ نـفس فرستاده ام...
و عاقبتش را شـــهــادت تعیین کرده ام.
🍃↫ #اللهم_الرزقنا_شهادت
@mahman11
راه ما راه سیدالشهداست
و آنانکه پای یقین در این راه
نهادهاند، آرزوی سَر باختن دارند
تا به ذبیح الله اعظم
از همه نزدیک تر شوند ...
"شهید آوینی"
#ذبیح_فتحالمبین
#شهید_عباسعلی_فتاحی
#روحش_شاد_با_صلوات
@mahman11
سلامبرشهدا
کہ حافظ بیتالمال بودند
نہ شریڪ آن ؛
سلامبرشهدا
کہ حامے ولایت بودند
نہ رقیب آن ؛
سلامبرشهدا
کہ خدارا حاضروناظر مےدیدند
نہ ڪدخدا را...
@mahman11
▪️ فرازی از وصیت نامه #شهيد_حسين_گلولانی_مهاجران:
▫️اگر روزي چشم از جهان فرو بستم، چشمانم را باز بگذاريد تا همه بدانند چشم به راه بودم. چشم به راه ظهور مهدي موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف تا بيايد و از ياران او باشم... می خواستم ضريح امام حسين عليه السلام و سقاي باوفايش را در آغوش بفشارم و خاك تربتش را توتيای چشم بنمايم».
📚 حديث ماندگار، ص ٢٠.
@mahman11
#زندگی_نامه_
زندگی نامه شهید محمد معماریان
#قسمت_چهارم
محمد، سالم و سرزنده و پر از انرژي بود؛ كودكي پرجنبوجوش كه براي خودش همه كاري ميكرد، اما اهل بدي كردن نبود. دوران كودكي او تا نوجوانياش همزمان بود با اوج گرفتن انقلاب. مادر هم اهل تظاهرات و اعلاميه پخش كردن بود و محمد هم دنبال بازي كردنهاي خودش. اما وقتي هفت ساله شد، خيلي خاص دل به نماز سپرد. بدون اينكه كسي به او تذكر دهد، تا صداي اذان را ميشنيد بازياش را رها ميكرد، وضو ميگرفت و به نماز ميايستاد. حتي نماز صبحش را هم مقيد شده بود كه بخواند. ميگفت: بايد بيدارم كنيد. اگر يك روز دير صدايش ميكردند ميزد زير گريه و ميگفت: چرا اينقدر دير بيدار شديم. مگر خواب مرگ گرفته بودمان. ببينيد آفتاب دارد درميآيد و.... محمد شده بود زنگ نماز اهالي خانه.
#یا_حسن_ع
#مقاومت_رمز_پیروزی
#رفقای_شهدا
ادامه دارد...
@mahman11
🥀 "ان شالله هم زیارت هم شهادت..."
🥀 نوشته بود من برنمیگردم مگر با زیارت حسین(ع) یا شهادت!
🥀 خوابش را دیدم. با خنده گفت:
مادر دست چپم و دو تا از دندانهایم را در حرم امام حسین جا گذاشتم!
🥀 روز بعد رفتم معراج شهدا. با اصرار پیکرش را دیدم، دست چپش قطع شده، زیر لبخند زیبایش هم جای دو دندان خالی بود!
✍ فرازی از وصیت نامه شهید احمد اژدری
🥀 بنام الله پاسدار حرمت خون شهداء
میروم، میروم تا یاری دین خداکنم، میروم تا یاری امام کبیرمان خمینی بت شکن کنم.
🥀 میروم تا خون ناچیز خود را به درخت اسلام و آزادگی هدیه کنم، میروم تا به معبود خود رسیده و گناهان خود را پاک کنم. میروم تا فدای هل من ناصرحسین را، لبیک گفته و راه حسین را ادامه دهیم...
#غواص_شهید_احمد_اژدری
● متولد: ۱۳۴۸/۰۶/۲۰_شیراز
● شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۵_شلمچه - کربلای۴
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد اون روزهای خوب بخیر
اون روزهایی که رفتیم
#راه_کربلا رو باز کنیم،.بخیر
مادرها به این راحتی
اجازه حضور در جبهه رو نمیدادند
مادرها رهامون نمیکردند
بالاخره اولاد، پاره جگر است
اما کار به کربلا
و باز شدن راه برای زیارت امام حسین(ع)
که میرسید اون ها راضی میشدند
یا اینکه مادرها رو
توی رودبایستی میگذاشتیم
که روز قیامت در مقابل حضرت زهرا(س)
چی جواب میدهی؟!
اگر بهت بگوید من حسینم رو
به راه خدا دادم
تو چرا از جوانت نگذشتی...؟!!
عجب روزهایی بود..
یاد شب عملیات...
وقتی آماده میشدی برای زدن #معبر_توی_میدون_مین
این اشعار رو زمزمه میکردیم ،
چقدر رزمنده ها عاشقش بودن.
چقدر عاشقانه بود..
کربلا دلم برات پر میزنه
بال و پر به روی سنگر میزنه
کربلا دیدن تو آرزومه
آرزوی شب و روز مردمه
یا حسین قربون لطف و کرمت
کمکم کن تا بیام در حرمت
قبر شش گوشتو در بربگیرم
آنقدر حسین بگم تا بمیرم
#یادباد_آن_روزگاران_یادباد...
در سفر اربعین، که آسوده داریم، میرویم
یاد کنیم از همه شهدا و رزمندگانی
که خون مطهرشان
راه کربلا را باز کردند ...
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
@mahman11
28.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «چه کربلا نرفتهها، که کربلایی شدن...»
بی قراری شهید فخری زاده برای سفر کربلا
🔹 میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
◇ ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که داشت نمیتونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود.
◇ یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین(ع) نرفتم یه بار برم و بیام..
◇ حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم.
◇ چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!!
◇ روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده ...
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
#دانشمند_شهید_محسن_فخری_زاده
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
@mahman11