eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.2هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم 🌹
🌸مهدے جان آلوده ایم، حضرٺ باران ظهور ڪن آقا تورا قسم بہ شهیدان ظهور ڪن گاهے دلم براے شما تنگ مےشود پیداترین ستاره‌ے پنهان ظهور_ڪن 🌻🌻 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خداوند مردان جنگ لقمه نان خشکی برداشتند و جانشان را گذاشتند ! بی ادعای بی ادعا این تمام سهـمشان بود از سفره ی انقلاب رزقک‌شهـادت @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برایم بگو ، قصه مظلومیت را و ترسیم کردن تابلو زیبای حماسه را تو از تبار غیرتی .... @mahman11
1.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹در خواب و خیال هم نرفتیم به جنگ ... ▪️در دفتــــر خاطراتتان بنویسید: هر چہ ڪہ داریم ز شـــهیدان داریم.. @mahman11
🌹 هرجا که عاشورا و کربلایی است خطی است از درس رشادتِ "عباس" "والله إن قَطَعتُمُوا یَمِینی إنّی اُحامی أبداَ عَن دینی" در عملیات «فرمانده کل‌ قوا خمینی روح‌خدا» دست راستش را از دست داد؛ این مجروحیت او را از ادامه جهاد باز نداشت و بارها به جبهه اعزام شد تا اینکه در عملیات محرم درحالیکه بیسیم‌چی لشکر۱۴ امام حسین علیه‌السلام بود دست دیگرش قطع شد و در این هنگام شاسی گوشی را با پا فشار داده و گفت: «سلام من را به حضرت امام برسانید و بگویید رزمندگان در اجرای اوامر شما کوتاهی نکردند؛ وضع ما خوب است، مهمات، غذا ، همه چیز داریم، منظورم را که می‌فهمید؟» پس از چند لحظه صدای او قطع شد و هر چه او را صدا زدند جواب نداد بعد خبر آمد که آن عزیز در همان لحظه به شهادت رسیده بود. @mahman11
🌹گاهی قصه ها را باید از چشم‌ها خواند ، همان چشم‌هایی که جز عشق چیزی ندیدند... 🌷 فرمانده لشکر عاشورا @mahman11
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙مداحی خاطره‌انگیز مرحوم حاج در جبهه ▪️حاج «بیوک آسایش» مداحی که زیر تابوت فرزند شهیدش می‌خندید 👈حاج بیوک آسایش از مداحان و حسین‌چی‌های بزرگ تبریز بود که صدای سوزناک و ساده‌زیستی‌اش زبانزد بود، اما بزرگ‌ترها او را با یک خاطره یاد می‌کنند. او زیر تابوت فرزند ش.ه.ی.د.ش جای گریه، لبخند می‌زد و می‌گفت: خدایا! این قربانی را از من قبول کن. 👈مرحوم حاج بیوک آسایش، از کودکی در مراسم مذهبی و محرم و صفر و هیأت‌ها مداحی و نوحه‌خوانی می‌کرد و نوای سوزناک او در فضا عطرآگین می‌شد. آسایش، یکی از بزرگان عرصه مداحی تبریز بود که سال‌ها خادمی دستگاه اباعبدالله را کرد و نوحه‌هایش در رسای سیدالشهدا (ع) خاطرات زیادی را برای علاقه‌مندانش رقم زده بود. 🌺روحش شاد و یادش گرامی🌺 🌷 🍃 @mahman11