eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.3هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
83 💠 ساسان گفت از کجا میگیم یک آیه درباره امام زمان (عج) هست؟ یعنی تو تفسیر های قرآن نوشته؟ 🔰 محمد مهدی : نه داداش، تو روایت ها هست، یعنی روایت میگه یکی از معانی این آیه درباره امام زمان (عج) هست. 💠 ساسان : چقدر جالب، خیلی زیبا بود. سوره های دیگه هم آیه مهدوی داره؟ 🔰 محمد مهدی : بله ، زیاد ، پدرم میگفت حدود 200 الی 300 آیه از قرآن درباره امام زمان (عج) هست. 💠 ساسان : عالیه، میشه به من بگی؟ میخوام بدونم تا از این به بعد وقتی قرآن میخونم با دقت بیشتری بخونم و به آیات مهدوی اون فکر کنم 🔰 محمد مهدی : امشب که شنیدی حاج آقا چی گفت؟ فرمودند در ماه رمضان امسال ، بحث هرشب ایشون آیات مهدوی قرآن هست. پس تا اون موقع صبر کن حالا اگه سوره واقعه و مُلک رو خوندی ، بگو تا قضیه ملاقات آیت الله مرعشی با امام زمان (عج) رو برات بگم 💠 ساسان : باشه باشه، صبر کن ، سوره واقعه رو هنوز نخوندم ، 🔰 محمد مهدی : پس صبر کن یه چیز دیگه یادت بدم ، چون امشب قول دادیم که هر چیز مستحبی و واجبی که بلدیم به همدیگه یاد بدیم ببین ، بعد از نماز عشا ، دو رکعت نماز نافله میخونن برای تکمیل ثواب نماز واجب این دو رکعت نشسته هست و نیازی به ایستاده نماز خوندنش نیست حالا که تصمیم گرفتیم هر شب در حد توان این سوره رو بعد نماز بخونیم، پس بهتره که در رکعت اول این نماز نشسته که اسمش نماز نافله عشا هست، بعد از سوره حمد، سوره واقعه رو بخونیم که ثوابش بیشتر میشه در حقیقت با یک تیر ، دو نشون میزنیم هم قرآن رو میخونیم و هم ثواب نماز نافله عشا رو بیشتر می کنیم میشه از روی قرآن هم این سوره رو خوند و چون نشست هستیم ، راحت تر هم میشه خوند
84 🌀 ساسان گفت : ممنونم ، واقعا ممنونم ، اما خیلی بی تابم تا به صورت کامل ماجرای ملاقات آیت الله مرعشی با امام زمان (عج) رو برام توضیح بدی 🔰 محمد مهدی : باشه ، حتما ، من این داستان رو اولین بار از طریق پدرم شنیدم ، بعدش به حاج آقا عسکری گفتم و ایشون هم یه بار تو سخنرانی ، کامل توضیح دادند قضیه از این قرار هست که ایشون قصد کرده بود که 40 شب چهارشنبه برن مسجد سهله تا امام زمان (عج) رو ببینن 👈 در طی مسیر با کسی همراه شدن و بعدش با ایشون وارد مسجد سهله شدن و اعمال مسجد رو انجام دادند ✳️ بعدش صحبت هایی با هم کردند و آیت الله مرعشی از ایشون سوالاتی پرسید و جوابی شنید و بعدش اون فرد عرب ، توصیه هایی به ایشون کردند 1️⃣ تلاوت و قرائت این سوره‌ها بعد از نماز‌های واجب بود. بعد ازنماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره عم بعداز نماز عصر سوره نوح و بعد از مغرب سوره واقعه وبعد از نماز عشاء سوره ملک. اینها رو بهت گفته بودم 2️⃣ توصیه بعدی ایشان خواندن دو رکعت نماز مستحبی بین نماز مغرب و نماز عشا بود که که در رکعت اول بعد از سوره حمد هر سوره ای که بشه رو میشه خوند و و در رکعت دوم بعد از سوره حمد، سوره واقعه خونده میشه 🔰 ساسان : مگه نگفته بودی که در نافله نماز عشا این سوره رو باید خوند؟ 🌀 محمد مهدی : خب فرقی نداره، در کل باید بعد از نماز مغرب خونده بشه، حالا میخوای بین دو نماز بخون ، یا بعد نماز عشا در نافله عشا ، اما اینجا امام زمان (عج) چنین توصیه ای کردند . مستحبی هست و میشه به هر صورتی خوند ، 3️⃣ توصیه سوم این بود که بعد از هر نماز واجب این دعا خونده بشه : " اَللّهُمَ سَرّحْنى عَنِ الهُمومِ وَالْغُمُومِ ووَحْشَةَ الصّدرِ و وَسْوَسَةِ الشَّیطان بِرَحمتِكَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ." 🔰 ساسان : معنی این دعا چی میشه؟ 💠 محمد مهدی : (خداوندا من را از هم‌وغم‌ها و اضطراب دل و وسوسه شیطان ، آزاد کن ، تو را به مهربانی ات قسم میدهم ای مهربان‌ترین مهربانان) 🔰 ساسان : چقدر زیبا و عالی میای حفظش کنیم و بعد نمازها بخونیم؟ 💠 محمد مهدی : من که حفظم ، کمکت می کنم تا تو هم حفظ کنی تا بتونی راحت بخونی 👈 توصیه چهارم.... 📚 منبع ملاقات آیت الله مرعشی با امام زمان (عج) : (قبسات، من حياة سيدنا الأستاذ آية الله العظمى السيد شهاب الدين المرعشي النجفي ، ص 109 ) ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: نهیب مردانگی و شرف، لحظه ای که مرد را از نامرد تشخیص میدهند، من ، من ازجهان دست شسته ام، من از مرگ وحشتی ندارم و با بساطت به آغوش مرگ فرو می روم. @mahman11
: به‌راستی شهــدای‌مان . . . آن انسان‌های راستینی هستند ڪہ سایه ستایش فرشتگانند و خداوند به شهیـد و رقص خونینش در جبهه‌ هایِ نبرد فخر می‌فروشد و آیه تبارڪ‌الله و احسن الخالقین نازل می‌ڪند ... شهیـــد پیرو حسینـی است ڪہ خون خـدا و ثـارالله است. 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺 دلش نیامد به مادرش بگوید می‌خواهد شهید شود برادر از آخرین دیدار با او می‌گوید، شبی که حتی به مادرش هم نگفت دارد می‌رود، چون می‌خواست شهید شود ... @mahman11
تابِ مانــدن نـدارد آنکہ مجنون می‌شود ... یادگار و جـانباز دفـاع مقـدس سومین شهید مدافع‌حـرم زنجـان در بوکمـال سوریه به سال ۱۳۹٦ 🌷 @mahman11
: من به عنوان سرباز کوچک ولایت، وظیفه خود میدانم هرچند قدم کوچک در این راه بردارم و از حریم ائمه دفاع کنم و ننشینم برای تکه نانی، به اسلام و انقلاب و راه امام عزیز که غیر از سعادت و خوش‌بینی برای مردم چیزی نمی‌خواست، نق بزنم... از فرزندانم می‌خواهم که در هر کجا که خدمت می‌کنند، چه در منزل و چه در خدمت به مردم، فقط برای خدا کار کنند نه برای دیده شدن؛ که اگر خدا ببیند همه می‌بینند و اگر خدا نبیند هیچ کس نمی‌بیند... 🌷 @mahman11
26.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹تصویری خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات غرورآفرین با نوحه ای از حماسه خوان جبهه ها 🌹 از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا برگیر زاد و راحله ، همراه شو با قافله کاین راهیان یک دله ، پویند راه ابتلا پر می کشد بر سینه دل ، با بانگ چاووش متصل آتشد فتد بر آب و گل ، از گرمی شور ولا دل در لهیب این نوا ، ماند به کاه و کهربا سوزد ز پاکی و صفا ، با عشق چون شد مبتلا چاووش بردارد خروش ، کی زائر احرام کوش وقت است همت کن بکوش ، بگزین برای تن بلا از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا...🌹 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹عاشقانه ترین بوسه‌ها بوسه‌هایی که بوی خداحافظی می‌داد چند بار پشت هم بوسیدن بوسه‌ی خواهر ... @mahman11
❣آقا،برادر عزیز،هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید.یک موقع می بینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد،هی خودش را توجیه می کندو می خواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.در انسان دو نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان،یکی می کشد به طرف خدا.انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت،خدای خودش را در نظربگیرد. شهید🕊🌹 @mahman11
●هاشم دو خصوصیت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا می‌شود, دلسوزی و خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او می‌خواست تمام سعی و تلاشش را می‌کرد تا او را به خواسته‌اش برساند. ●هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم می‌شد. هیچ وقت خودش را دست بالا نمی‌گرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار می‌شد او در صف کمک رسانی حاضر می‌شد. ●خیلی مرا دوست داشت متفاوت با سایر بچه‌هایم با من رفتار می‌کرد همیشه  دستم را می بوسید سرش را روی پاهایم می‌گذاشت و می‌گفت: بوی بهشت را استشمام می‌کنم. ●خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا می‌رفت برای بچه‌های خواهر و برادرش و دوستان و همسایه‌گان هدیه می‌آورد و از این کارش لذت می‌برد. هاشم عشق به حضرت زینب (س) را به عشق دوقلوی شش ماهه‌اش ترجیح داد ✍روایتی از مادر 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ●هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم.... ●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ... ‌‌✍راوی: همسرشهید 🌷 @mahman11
🌹مکانیکی که فرمانده شد ... . 🔸اگر بگویم آچار فرانسه‌ ی گردان بود اغراق نکرده‌ام. اگر یک نفر او را نمی‌شناخت و برای اولین بار او را می‌دید، خیال می‌کرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایش‌گری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام می‌داد.یک روز که داشت پلاتین انگشت‌های دستش را با انبر دست در می‌آورد، گفتم: - «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟» خندید و گفت:- «عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»گفتم:«خودش چی شد؟» گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»گفتم:- «چرا خودت پلاتین‌ها را در می‌آوری؟!»گفت: «خوشم نمی‌آد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.» . ▪️شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.». 🌹 خلیل زالپولی از ویژه ۲۵ (به نقل از سید حشمت الله شهرزاد) _ شادی روحش صلوات. @mahman11
🌹رفتم جلوی چادر تدارکات گردان و گفتم: پوتین‌هایم پاره شده و دیگر قابل استفاده نیست. و با دستم اشاره کردم به پوتین‌هایم که دهان باز کرده بودند و ... . مسئول تدارکات گفت: باید از آقا سید نامه بیاوری، اگر او نوشت، من پوتین می‌دهم وگرنه، نمی‌توانم. رفتم دنبال آقا سید. گفتم: آقا سید، پوتین‌هایم پاره شده، گفتند شما باید نامه بدهید تا تدارکات... سید گفت: ببر کفشدوزی درستش کند. گفتم: بردم. درست بشو نیست. وضعشان خیلی خراب است. می‌بینید که. گفت: پوتین‌های من، وضعشان بهتر از پوتین‌های شما نیست، اما باید تحمل کرد. موقع نماز جلوی حسینیه تخریب، پایش را گذاشت روی یکی از پله‌ها، بند پوتینش را باز کرد. وقتی به پوتینش نگاه کردم از تقاضای خودم شرمنده شدم. پوتین سید هیچ کف‌پوشی نداشت. همه‌اش، همان کف زیرین زبرِ خانه خانه بود. دیگر حرفی برای گفتن نداشتم. بعد از نماز مغرب و عشا در حسینیه نشسته بودم غرق در فکر و خیال که دستی به شانه‌ام خورد. تا خواستم سرم را بلند کنم، دستی به طرفم دراز شد، یکی از بچه‌های گردان بود. کاغذی در دستم گذاشت و رفت. باز کردم و یادداشت را خواندم: تدارکات، لطفا یک جفت پوتین تحویل حامل نامه بدهید. 🌹 @mahman11
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷 لیلا راصدازدم:لیلا حلما راندیدی؟؟ لیلا :صبح زود دیدمش حالش خوب نبود ,رنگش پریده بود,الان چندساعتی است که ندیدمش.. رنگ پریدگی عارضه ایست که همه ی ما بادیدن قساوتهای,این چندروز,دچارش شدیم...دخترک بیچاره ,معلوم نیست دیشب چه به روزش امده... خداراشکر میکردم که ابواسحاق به خاطر فروش ما ,ازدست درازی کردن به من ولیلا خودداری میکرد وگرنه چه بسا حال ما بدتراز حلما بودو تاالان حب سمی راخرده بودیم و... ازهمه پرس وجو کردم,اخرین زنی که ازاو راجب حلما پرسیدم گفت:آه همان دخترکی که مثل پروانه زیبا بود؟ من:آری همان پروانه ای که دردام عنکبوت گرفتارشده... زن:یک ساعت پیش دیدمش به سمت توالتها میرفت... تشکرکردم وفورا بدووو خودم رابه توالتها رساندم,چهارتا دستشویی بود...ولی حلما نبود..اومدم بیرون به ذهنم رسید اطراف رابگردم,پشت توالتها رفتم همه اش تپه های شنی وخاروخاشاک... ناگهان کمی دورتر باد پارچه ای سیاهرنگ راتکان داد... آه خدای من حلمااااا.. خودم رابه اورساندم,چاقوی تیزی راکه نمیدانم از کجا به چنگش افتاده بود تادسته دربدن خود فرو کرده بود,خونریزی شدیدی داشت اما چشمانش بازبود وبدنش گرم... چیزی زیر لب میگفت...بی توجه به گفتهایش,بدن لاغروظریف وتن بی رمقش را روی شانه ام انداختم وبه سمت سوله ها روان شدم... خدایااا کمکم کن نجاتش دهم... خدایا به فریادمان برس... ادامه دارد.... @mahman11
🌱در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. 🌷 @mahman11
🍁بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🍁